خیرخواهی از منظر قرآن کریم
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ|فصلنامه ره توشه ماه مبارک رمضان 1444، خیرخواهی از منظر قرآن کریم.
کاری از گروه تولید محتوای معاونت فرهنگی وتبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
نگارنده: حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی محمدی*
مقدمه
خیرخواهی، یکی از فضیلتهای اخلاقی است که برای فرد و جامعه بسیار مهم و ضروری و موجب صلاح دنیا و آخرت میشود. نظر به اهمیت خیرخواهی، پس از بیان مفهوم و اهمیت خیرخواهی از نگاه قرآن، آثار و آداب آن را مرور میکنیم.
1. معنای خیرخواهی
خیر به معنای خوبى، نیکى، فایده و بهره است. از نظر علامه طباطبایى، خیر در اصل به معناى برگزیدن است و یک چیز را وقتی خیر میگوییم که آن را با چیز دیگرى مقایسه مىکنیم و سپس آن را برمىگزینیم. برگزیده ما، در نظرمان خیر است. اگر برگزیده ما با هدف دنیوی باشد، خیر دنیوی و اگر دارای فواید اخروی باشد، خیر آخرتی دارد.
2. اهمیت خیرخواهی
خیرخواهی دارای جایگاه و اهمیت خاصی در آیات و روایات است که بدان میپردازیم.
1/2. خیرخواهی در قرآن
از منظر قرآن خیرخواهی حداکثری و تلاش فراوان برای به دست آوردن آنچه آدمی خیر میداند، جزو سرشت انسان است؛ چنانکه میفرماید: «لا يَسْأَمُ الْإِنْسانُ مِنْ دُعاءِ الْخَيْر؛ انسان از خیرخواهی خسته نمىشود». آدمی نیز باید توجه داشته باشد که از این سرشت الهی به شکل مناسب و در راه صحیح و خداپسند استفاده کند و نباید همه خیر و خوبیها را برای خودش به تنهایی بخواهد و دیگران را محروم کند.
قرآن کریم در موارد بسیاری به خیرخواهی پیامبران اشاره میکند و یکی از مهمترین عملکردهای رسولان الهی را خیرخواهی آنان میداند که نشانه اهمیت آن است. برای مثال سخن حضرت نوح(علیه السلام) را اینگونه نقل میکند: «أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ أَنْصَحُ لَكُمْ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ؛ من رسالتهاى پروردگارم را به شما ابلاغ مىكنم و خيرخواه شما هستم و از خداوند چیزهایی مىدانم كه شما نمىدانيد».
از آنجا که توضیح خیرخواهیهای همه پیامبران از حوصله این نوشتار کوتاه خارج است، به برخی از درسهای خیرخواهانه حضرت هود(علیه السلام) اشاره میشود:
خیرخواهی حضرت هود(علیه السلام)
حضرت هود(علیه السلام) بر قوم عاد مبعوث شد. این قوم در شهرنشینى و تمدن، پیشرفت زیادى کرده بودند. آنها سرزمینهایى آباد و زمینهایى حاصلخیز و باغها و کشتزارهای فراوانی داشتند. هود(علیه السلام) دعوت خود را از مسئله توحيد و مبارزه با شرك و بتپرستى شروع كرد، ولى آن جمعيت خودخواه و متكبر، بهویژه سردمداران آنها به او حمله کردند و گلوی او را آنقدر فشردند که نزدیک بود جان دهد و تا یک شبانه روز بیهوش افتاده بود. با این حال، خدا به او خطاب فرمود که مبادا از هدایت و خیرخواهی مردم ملول و خسته شوی و باید به کار خویش ادامه دهی. آنان افزون بر اذیت و آزار جسمی، به آزار روحی و هجمه فرهنگی روی آورند و نسبتهای ناروایی به او دادند؛ برای مثال گفتند: «ما تو را در سفاهت و سبكمغزى مىبينيم و گمان مىكنيم تو از دروغگويان باشى». آن حضرت گفت: «من رسالتهاى پروردگارم را به شما ابلاغ مىكنم و من خيرخواه امينى براى شما هستم».
آن حضرت 706 سال مردم را به سوی حق دعوت نمود، ولی آنان از خیرهسری دست برنداشتند تا آنجا که سرانجام خداوند آنان را با باد بسیار سرد به هلاکت رساند. نکات برگرفته از داستان حضرت هود(علیه السلام) عبارتند از:
1. در زمان پیامبران نیز دشمنان به روشهای تهاجم فرهنگی از جمله، توهین، شبههافکنی، تمسخر و ... روی میآوردند.
2. بهترین راه مبارزه با تهاجم فرهنگی، آرامش، افزایش ایمان و بصیرتافزایی است.
3. ملتی که با صدای مهربانانه فرستادگان الهی از خواب غفلت بیدار نشوند، با غرش بادهای سوزان و برقِ آتش خروشان و دردهای بیدرمان، زمانی به خود میآیند که دیگر دیر شده است.
2/2. خیرخواهی در روایات
بنا بر روایتی از امام صادق(علیه السلام)، «بر مؤمن واجب است که خیرخواه [برادر] مؤمن [خود] باشد؛ چه در پشت سر و چه در حضور او». آن حضرت در سخن ارزشمند دیگری فرموده است: «عَلَیکُمْ بِالنُّصْحِ لِلَّهِ فِی خَلْقِهِ فَلَنْ تَلْقاهُ بِعَمَلٍ اَفْضَلَ مِنْهُ؛ بر شما لازم است که خیرخواه خلق خدا برای [رضای] خدا باشید؛ چرا که هرگز با عملی که با فضیلتتر از خیرخواهی باشد، خدا را [در روز قیامت] ملاقات نخواهید کرد».
نکات مهم این روایات عبارتند از:
1. خیرخواهی لازم، ضروری و عمومی است و شامل همه حالتها و زمانها میشود.
2. خیرخواهی یکی از حقوق برادر نسبت به برادر دیگرش است و نباید این حق نادیده گرفته شود.
3. در روز قیامت وقتی آدمی ثواب کارهایش را میبیند، خیرخواهی درخشش و نوری دارد که هیچ چیزی جایگزین آن نیست.
چو پرهیزگاری شود پیشهات
بود خیرخواهی در اندیشهات
3. آثار خیرخواهی
هر کار خوب و بدی که انسان آن را انجام میدهد، اولین نتیجهاش به خودش بر میگردد؛ چنانکه قرآن میفرماید: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِکمْ وَ إِنْ أَسَأْتُمْ فَلَها». خیرخواهی نیز از این قانون کلی مستثنا نیست و نتیجه خیرخواهی و شرطلبی متوجه خود انسان است: «مَنْ عَمِلَ صَالِحاً فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَیهَا».
خویشتن را خیر خواهی، خیرخواه خلق باش
زانکه هرگز بد نباشد نفس نیکاندیش را
خیر خواهی دارای آثار فراوانی برای دنیا و آخرت افراد و جوامع است که به برخی از آنها اشاره میشود:
1/3. آثار دنیوی خیرخواهی
1. اصلاح فرهنگ جامعه در خیرخواهیهای فرهنگی؛
2. اصلاح و تقویت اخلاق اجتماعی در خیرخواهیهای اجتماعی؛
3. تقویت بنیانهای خانواده در خیرخواهیهای خانوادگی؛
4. رشد اقتصادی و کاهش فقیران در خیرخواهیهای اقتصادی و ... .
2/3. آثار اخروی خیرخواهی
خداوند در آیه 91 سوره توبه از ضرورت، آثار و مصادیق خیرخواهی چنین سخن گفته است: «لَّيْسَ عَلىَ الضُّعَفَاءِ وَ لَا عَلىَ الْمَرْضىَ وَ لَا عَلىَ الَّذِينَ لَا يجَدُونَ مَا يُنفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُواْ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ مَا عَلىَ الْمُحْسِنِينَ مِن سَبِيلٍ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ؛ بر ضعيفان و بيماران و آنها كه وسيلهاى براى انفاق ندارند، ايرادى نيست (كه در ميدان جنگ شركت نجويند،) هر گاه براى خدا و رسولش خيرخواهى كنند. بر نيكوكاران راه مؤاخذه نيست و خداوند آمرزنده و مهربان است».
بر اساس این آیه بهترین مصداق خیرخواهی، خیرخواهی در راه خدا و پیامبر(صلی الله علیه و آله) است که دارای آثاری به شرح ذیل است:
1. برخوردارى از رحمت الهى؛
2. قرار گرفتن در زمره نیکان؛
3. بخشش گناهان؛
4. بهشت؛ مهمترین اثر اخروی خیرخواهی، ورود به بهشت الهی است.
بهشت و خیرخواهی
شخصی میگوید: نزد پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) نشسته بودیم، ایشان فرمود: «اكنون شخصی بر شما وارد میشود كه از اهل بهشت است». سپس یکی از انصار وارد شد، سلام كرد و مشغول نماز شد.این جریان دو روز دیگر نیز تکرار شد. در سومین روز بعد از خارج شدن آن حضرت از مجلس، یكی از یاران به دنبال آن مرد انصاری رفت و سه شب در نزد او به سر برد؛ ولی از شب بیداری و عبادت [فراوان] چیزی ندید، جز اینكه هنگام رفتن به رختخواب ذكر خدا را میگفت و بعد میخوابید و برای نماز صبح بیدار میشد. بعد از سه شب آن صحابی جریان روایت پیامبر(صلی الله علیه و آله) را برای او گفت. مرد انصاری گفت: «غیر از آنچه دیدی، از من بندگی [بیشتری] سر نمیزند؛ جز آنكه بر احدی از مسلمانان در خود غشّ و خیانتی نمیبینم و بر خیر و خوبی كه خدای تعالی به او عنایت كرده است، حسدی نمیورزم [و در یك كلام خیرخواه مردم هستم]». آن صحابی گفت: «این حالت است كه تو را به این مرتبه [عالی] رسانده است، ولی از ما بر نمیآید».
4. آداب خیرخواهی
خیرخواهی هنگامی اثربخش و مفید است که آداب آن رعایت شود. در ادامه به مهمترین آداب خیرخواهی اشاره میشود.
1/4. خیرخواهی حکیمانه
در قرآن کریم بر رابطه «حکمت» و «خیر» تأکید شده است: «يُؤْتِي الْحِکمَةَ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُؤْتَ الْحِکمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَيْراً کثيراً وَ ما يَذَّکرُ إِلاَّ أُولُوا الْأَلْبابِ؛ (خداوند) حکمت را به هر که بخواهد، مىبخشد و به هر کس حکمت داده شود، خير فراوان به او داده شده است و اين را جز صاحبان خرد در نمىيابند».
بنا بر روایات، خیرخواهی حکیمانه باید دارای شرایط زیر باشد:
1. همراهی با عفو و گذشت؛ که توضیح آن به زودی خواهد آمد.
2. تواضع؛ زیرا خیرخواهی از متکبر مورد پذیرش مردم قرار نمیگیرد.
3. حسن معاشرت و اخلاق نیک؛ فردی که اخلاقش ناپسند و زننده باشد، مردم به او و نصیحتهایش توجه نمیکنند.
4. پرهیز از دروغ و مغالطه؛ برخی افراد برای اینکه نصیحت آنان مورد قبول قرار گیرد، به دروغ یا مغالطه متوسل میشوند و کار نیک خود را به گناه و حرام آلوده میکنند.
2/4. اعلان خیرخواهی
در بررسی سیره و روش پیامبران که قرآن کریم آن را گزارش کرده است، این اصل به وفور دیده میشود. حضرت هود(علیه السلام) خودش را خیرخواهی امین معرفی میکرد که رسالتهای الهی را به مردم ابلاغ میکند. حضرت نوح(علیه السلام) تصریح میکرد که هدف او خیرخواهی است و حضرت صالح(علیه السلام) پس از ابلاغ رسالت الهی، به خیرخواه بودن خودش تصریح میکرد؛ چنانکه سیره حضرت شعیب(علیه السلام) نیز همینگونه بود.
3/4. صبر و شکیبایی
خیرخواهی، نوعی تربیت است که شکیبایی مربّی در تربیت متربّی نقش بسیار برجستهای دارد. با بررسی سیره معصومین نیز مشخص میشود که آنان خیرخواهی خودشان را با شکیبایی همراه کرده بودند. در ادامه به مواردی از این خیرخواهیها اشاره میشود.
خیرخواهی صبورانه حضرت نوح(علیه السلام)
حضرت نوح(علیه السلام) به صراحت خود را خیر خواه مردم معرفی میکرد. خیرخواهی صبورانه نوح(علیه السلام) به گونه سه بار، هر بار سیصد سال و در مجموع نهصد سال مردم را به خیر و نیکی دعوت کرد. در این مدّت طولانی فقط هشتاد نفر ایمان آوردند و خداوند به نوح(علیه السلام) خبر داد: «از قوم تو هرگز ایمان نمیآورند، مگر همانهایی که ایمان آوردهاند. پس غمگین مباش به آنچه ایشان میکنند». در این زمان حضرت نوح(علیه السلام) آنها را نفرین کرد. رفتار حضرت نوح(علیه السلام) درسهای بزرگی به همه انسانها و از جمله مبلغان میآموزد که برخی از آنها عبارتند از:
1. دلسوزان جامعه وظیفه دارند تا آنجایی که توان دارند، به دنبال نصیحت و خیرخواهی مردم باشند و زود احساس خستگی نکنند.
2. همانگونه که امام خمینی نیز در «منشور روحانيت» فرموده است: «همه ما مأمور به اداى تكليف و وظيفهايم، نه مأمور به نتيجه». از اینرو وقتی حضرت نوح(علیه السلام) وظیفه خودش را انجام داد، خداوند او را دلداری داد و فرمود برای سرنوشت قوم ستمکار غمگین نباشد.
خیرخواهی شیوۀ مردان بود
هر کرا این شیوه شد، مرد آن بود
4/4. مهربانی و بیان نرم
پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله)، بهترین ناصح و خیرخواهترین شخص نسبت به مردم بود و وظیفه داشت با مهربانی مردم را نصیحت کند؛ چنانکه خداوند خطاب به آن حضرت میفرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنت لَهُمْ وَ لَوْ کنت فَظاًّ غَلِيظ الْقَلْبِ لانفَضوا مِنْ حَوْلِک؛ به (برکت) رحمت الهى، در برابر آنان (مردم) مهربان شدى و اگر خشن و سنگدل بودى، از اطراف تو پراکنده مىشدند».
آن حضرت نه تنها در برابر مؤمنانی که به اخلاق اسلامی مؤدب بودند؛ بلکه در برابر بیابانگردانی که بویی از آداب نبرده بودند نیز به بهترین وجه رفتار میکردند.
مهربانی حضرت یوسف(علیه السلام)
قرآن کریم در باره مهربانی حضرت یوسف(علیه السلام) میفرماید:
«و با يوسف دو جوان ديگر نيز داخل زندان شدند. يكى از آن دو گفت: من در خواب ديدم كه انگور شراب مىفشارم و ديگرى گفت: من ديدم كه روى سرم نانى را میبرم و مرغان از آن میخورند؛ تعبير آن را بما خبر ده كه بهراستى تو را از نيكوكاران مىبينيم». آن حضرت پس از ارائه تعبیر خواب آنان، به خیرخواهی پرداخت و گفت: «يا صاحِبَيِ السِّجْنِ أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ؛ اى دوستان زندانى من! آيا خدايان پراكنده بهترند، يا خداوند يكتاى پيروز؟!».
روشی که حضرت یوسف(علیه السلام) برای خیرخواهی در پیش گرفت، حاوی درسهای فراوانی است که برخی از آنها عبارتند از:
1. ابتدا آنان را به عنوان دو دوست صدا کرد و با مهربانی به نقاط اشتراک و مشکلی که هر دو داشتند، از جمله زندانی بودن اشاره کرد.
2. او با اولویتسنجی همبندان خويش را به توحيد و دورى از شرك فراخواند.
3. با طرح سؤال و برانگيختن وجدان همبندان خويش، حقانيّت توحيد و يكتاپرستى را براى آنان مطرح کرد.
4. به جای نگاه از بالا و تحکّم، از همبندان خويش خواست تا با مقايسه و سنجش عقيده توحيدى با عقيده به خدايان متعدد، عقيده درست را برگزينند.
بنابراین مبلغان دينى بايد از سر مهربانى و با ملاطفت، به خیرخواهی همت گمارند.
5/4. دعا
یکی از آداب خیرخواهی، دعا کردن برای همگان است؛ چنانکه پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «هرگاه یک نفر دعا می¬کند، برای همه دعا کند؛ زیرا این دعا به اجابت نزدیکتر است».
یکی از دعاهای سفارش شده پس از هر نماز که دارای آثار دنیوی و اخروی زیادی است، دعای «اللَّهُمَّ أَدْخِلْ عَلَی أَهْلِ الْقُبُورِ السُّرُورَ....» است که در اعمال ماه مبارک رمضان آمده است. در این دعا، همگانی بودن خیرخواهی به خوبی نمایان است. هیچ قیدی در هیچ یک از فرازهای این دعا وجود ندارد؛ نه قید اعتقادی، نه ملیتی، نه جنسیتی و نه قشر خاصی از انسانها. بنابراین مؤمن روزهدار باید برای همه بندگان خداوند دعا کند و خیرخواهشان باشد.
6/4. عفو و گذشت
آدمی ممکن است در مسیر خیرخواهی با چالشهای فراوانی مواجه شود. ممکن است بسیاری از مردم خیرخواهی او را برنتابند و ناسپاسی کنند. در این میان وظیفه افراد خیرخواه، بخشش و گذشت از خطاهای دیگران است؛ چنانکه خداوند میفرماید: «خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلين».
گذشت امام حسن(علیه السلام) و ناسپاسی مرد شامی
مردى از اهل شام با امام حسن(علیه السلام) که سوار بود، مصادف شد. آن شخص امام حسن(علیه السلام) را لعن کرد، اما آن حضرت به ناسزاهایش جواب نمیداد. هنگامىکه آن مرد ساکت شد، امام حسن(علیه السلام) به وى سلام کرد و با لبخند فرمود: «گمان میکنم غريب باشى. شايد امر بر تو مشتبه شده باشد. اگر از ما رضايت بخواهى، رضايت میدهيم. اگر چيزى بخواهى، به تو عطا خواهيم نمود. اگر از ما راهنمایى بخواهى، تو را هدايت مینمایيم». آنگاه حضرت از مرد شامیخواست که اثاث مسافرتش را بردارد و مهمان امام شود. هنگامی که آن مرد شامى اين سخنان را از امام حسن(علیه السلام) شنيد، گريان شد و ضمن توبه از رفتار زشت خود، مهمان امام(علیه السلام) و معتقد به محبت خاندان عصمت و طهارت شد.
7/4. خیرخواهی عالمانه
اگر خیرخواهی بدون آگاهی باشد، خیرخواهی به «شرّخواهی» تبدیل میشود. برخی تصور میکنند در اموری همانند اختلافهای خانوادگی، مباحث دینی و ...، همگان میتوانند اظهارنظر کنند و از باب «خیرخواهی» مداخله نمایند، نظر دهند و به سؤالات دینی پاسخ گویند؛ در حالی که داشتن علم و دانش کافی، مهمترین شرط خیرخواهی و پاسخگویی دینی است. بدون ارائه پاسخی صحیح و عالمانه نه تنها مشکلی برطرف نمیشود؛ بلکه بر مشکلات نیز افزوده میشود.
خیرخواهان قاتل
جابر بن عبدالله انصاری میگوید: من به همراه عده دیگری به مسافرت رفته بودیم. روزی به سر یکی از همراهانمان سنگی اصابت کرد و سر او شکست. شبانگاه نیز محتلم شد. همراهانش گفتند باید غسل کنی، او هم قبول کرد؛ ولی زخمش عفونی شد و مرد. در بازگشت داستان را برای پیامبر(صلی الله علیه و آله) نقل کردیم. آن حضرت به شدت دلتنگ و افسرده شد و فرمود: «آنان (با پاسخ اشتباهشان) او را کشتند. خدایشان بکشد. وقتی نمیدانستند، چرا نپرسیدند؟ همانا درمان نادانی و درماندگی، پرسیدن است». پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در ادامه، راهحل مشکل را تیمم یا غسل جبیره دانستند.
مدعیان دروغین خیرخواهی
هر کس به بَرَش خِرقه، اویس قرنی نیست
هر شیشه گلرنگ عقیق یمنی نیست
چه بسیارند کسانی که قلم خیرخواهی به دست میگیرند و زبان به نصیحت میگشایند، ولی در واقع قصد انحراف و خیانت به مردم را دارند. نمونه بارز آن، جریان شیطان و حضرت آدم(علیه السلام) و حوا است که بنا بر آیات قرآن، برای گمراه کردن از در خیرخواهی وارد شد و برای اینکه حرف خود را به باور آن دو برساند؛ قسم خورد که من خیرخواه شما هستم: «وَقَاسَمَهُمَآ إِنِّی لَکُمَا لَمِنَ النَّصِحِینَ؛ و به این ترتیب آنها را با فریب [از مقامشان] فرود آورد».
نه هر که چهره برافروخت دلبری داند
نه هر که آینه سازد سِکندری داند
هزار نکته باریکتر ز مو این جاست
نه هر که سر بتراشد قلندری داند
در جریان کربلا نیزمدعیان دروغین خیرخواهی و شیاطین انساننما بسیار بودند و عمر سعد فرمانده آنان بود که عصر روز تاسوعا، سپاهیان خود را با فریاد «يَا خَيْلَ اللَّهِ ارْكَبِي وَ بِالْجَنَّةِ أَبْشِرِي» به جنگ با امام حسین(علیه السلام) و یارانش فرا خواند.
فهرست منابع
1. ابن ابیفراس، مسعود بن عیسی، مجموعة ورام، قم: انتشارات مكتبة الفقيه، 1410ق.
2. الیاس، انطوان الیاس، فرهنگ نوین، به اهتمام سید مصطفى طباطبایى، تهران: انتشارات اسلامیه، 1377ش.
3. پاینده، ابوالقاسم، نهج الفصاحة، تهران: انتشارات دنیای دانش، 1382ش.
4. تمیمی آمدی، عبدالواحد بن محمد، غرر الحكم و درر الكلم، قم: انتشارات دفتر تبليغات اسلامى قم، 1366ش.
5. برقی، احمد بن محمد، المحاسن، قم: دار الكتب الإسلامية، 1371ق.
6. جوهری، اسماعيل بن حماد، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربية، تحقیق احمد عبدالغفور، بیروت: دار العلم للملايين، 1407ق.
7. طباطبایى، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت: انتشارات اعلمى، 1390ق.
8. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: دار الكتب الإسلامية ، 1365ش.
9. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، بيروت: دار احایئ التراث العربی، 1404ق.
10. حیوة القلوب، قم: انتشارات سرور، 1384ش.
11. موسوی خمینی، سید روحالله، صحيفه امام، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1386ش.
12. نیشابوری قمی، نظامالدين حسن بن محمد، تفسير غرائب القرآن و رغائب الفرقان، بیروت: دار الكتب العلميه، 1416ق.
13. هاشمی رفسنجانی، اکبر و برخی محققان مرکز فرهنگ و معارف قرآن، تفسیر راهنما، قم: انتشارات دفتر تبلیغات، 1379ش.
افزودن دیدگاه جدید