شرح صدر| یادداشت تبلیغی
رب اشرح لی صدری؛[1]
پروردگارا! سینهام را گشاده گردان.
مفهومشناسی
«شرح» در لغت به معنای بسط و گسترش دادن است[2] و مقصود از شرح صدر، بسط و گشادگی سینه با نور آرامش و رحمت الهی[3] و استعداد دریافت معارف و حقایق است.[4] و نیز به معنای وسعت نظر، توسعه، توانایی و آمادگی قلبی و روحی، برای دریافت و پذیرش حقایق و تحمّل ناملایمات و مشکلات آمده است.[5]
تفسیر آیه
این درخواست حضرت موسی(ع) از خداوند بود. سینة گشاده، حوصلة فراوان، استقامت و شهامت و تحمّل بار مشکلات و مسئولیّتها که مهمترین وسیله و سرمایة یک رهبر انقلابی است. از همین رو حضرت امیر، سعة صدر را وسیله و ابزار ریاست دانستهاند.[6]
هنگامی که آیة «فمن یرد الله أن یهدیه یشرح صدره»[7] نازل شد از پیامبر(ص) پرسیدند: شرح صدر چیست؟ پیامبر(ص) فرمود: «نور یقذفه الله فی قلب من یشاء فینشرح له صدره وینفسخ»؛ نوری است که خدا در قلب هر کس بخواهد میافکند و در پرتو آن، روح او وسیع و گشاده میشود. پرسیدند: آیا نشانهای دارد که با آن شناخته شود؟ فرمود: «بلی الإنابة إلی دار الخلود والتجافی عن دار الغرور والاستعداد للموت قبل نزول الموت»؛ آری، نشانهاش توجّه به سرای جاویدان و دامنبرچیدن از زرق و برق دنیا و آماده شدن برای مرگ است پیش از آنکه مرگ فرا رسد.[8]
همین درخواست موسی(ع) را پیامبر اکرم(ص) از خدا کرد و خداوند به ایشان شرح صدر عطا فرمود که در سورة انشراح، به این امتنان تصریح فرمود: «ألم نشرح لک صدرک».[9] پیامبر(ص) به درگاه خداوند عرض کرده بود: پروردگارا! من از تو همان تقاضا را میکنم که برادرم موسی تقاضا کرد؛ از تو میخواهم سینهام را گشاده داری و... این حدیث را سیوطی در تفسیر درّالمنثور و مرحوم طبرسی در مجمع البیان و بسیاری دیگر از دانشمندان بزرگ سنّی و شیعه با تفاوتهایی نقل کردهاند.
پیامبران برای ارشاد خلق و تحمّل مشکلات تبلیغ باید به ابزاری چون شرح صدر مجهّز میشدند.
پیامهای آیه
1. سعة صدر نخستین شرط موفّقیّت در هر کاری است (ربّ اشرح لی صدری).
2. بهجای ترس و فرار از مسئولیّت، امکانات و مقدّمات و ابزار آن را از خداوند بخواهیم (ربّ اشرح لی صدری).
3. دعا قبل از هر کاری، رمز توکّل و مایة دفع خطرها و آفات راه است هرچند دعا خودش عبادت است (ربّ اشرح لی صدری).
4. ارشاد و تربیت مردم و مبارزه با طاغوتها، بستگی تام به صبر و حوصلة مربّی و مجاهد دارد (ربّ اشرح لی صدری).
5. رسالت، با تندی و خشونت سازگار نیست؛ کار بزرگ، روح بزرگ میخواهد (ربّ اشرح لی صدری).
6. دعای انبیا در قرآن با اسم «رب» است (ربّ...).
7. دریافت الطاف الهی، روح و سینهای گشاده لازم دارد (ربّ اشرح لی صدری).
8. با سعة صدر، کارها آسان میشود (ربّ اشرح لی صدری ویسّرلی أمری).[10]
آدمی به تناسب ظرفیّت و سعة صدر خود در کامیابیها، شادیها و پیروزیها از خود واکنش نشان میدهد فردی که از سعة صدر برخوردار نباشد، با کسب اندک موفّقیّتی سرمست و مغرور میشود. نخوت و تکبّر سراسر وجود او را فرا میگیرد و از فهم مسائل و مشکلات غافل میماند و همین امر (خودپرستی، تکبّر و غرور) آفتی برای تباهی و نابودیاش میشود.
آیات و عناوین مرتبط
آثار شرح صدر
آسانی: (انشراح، 3 و 5 ـ 6)؛ تسبیح: (طه، 25، 33)؛ تسلیم خدا: (انعام، 125)؛ خیر: (توبه، 61)؛ ذکر خدا: (طه، 32، 34).
منشأ شرح صدر
ارادة الهی: (انعام، 125؛ طه، 25، 36؛ زمر، 22؛ انشراح، 1).
موانع شرح صدر
پلیدی: (انعام، 125)؛ کفر: (نحل، 106)؛ گمراهی: (انعام، 126).[11]
ارزش شرح صدر
واژة «شرح صدر» پنج بار[12] آشکارا و بیشتر از آن به صورت تشابه و تقابل،[13] در قرآن کریم آمده است که بیانگر ارزش آن است. یکی از صفات بارز و حتمی پیامبران، شرح صدر بوده است. این صفت، خواستة برخی پیامبران بوده، چون موسی(ع)[14] و نعمتی قابل امتنان بر آنها، چون محمّد مصطفی(ص).[15] کسانی که با مردم سروکار دارند و محلّ رجوع آدمیان هستند؛ چون خلق و خوی مردم متفاوت است و در میان آنها از جهات گوناگون، بهویژه علمی و اخلاقی، نقصان زیاد است، طبعاً باید صابر و مقاوم بوده و شرح صدر داشته باشند تا بتوانند عیب جهل و رذایل اخلاقی آنان را بزرگوارانه تحمّل نمایند. از این رو، این صفت لازمة کار و پیشرفت آنهاست.
آثار شرح صدر
در قرآن کریم برای شرح صدر آثاری ذکر شده است که نمونههایی از آن را میتوان نام برد:
1. آسانی؛[16] 2. تسبیح خداوند؛[17] 3. تسلیم در برابر خدا؛[18] 4، خیر و رحمت؛[19] 5. یاد خدابودن؛[20] 6. قبولی اسلام؛[21] 7. هدایت انسان.[22]
نشانههای سعة صدر
«سعة صدر» نشانههایی دارد که هرگاه این نشانهها در صفات و رفتار و روح فردی آشکار شد، آن فرد دارای روحی بلند، فکری عمیق، بینشی تیز و افق دیدی وسیع میشود. چون مدیر به مقام بلند شرح صدر دست یافت، کشتی تشکیلات و مسئولیّت را در طوفان مشکلات راهبر خواهد شد و با تکیه بر سمند تیزپای شجاعت و متانت و حلم و علم، برای اجرای حق و حقیقت به مبارزه با ستم و جهل میشتابد؛ چنانکه مولای متّقیان علی(ع) فرمود:
من ضاق صدره لم یصبر أداء حق؛
کسی که سینهاش تنگ باشد، توان انجام حق را ندارد.[23]
1. بردباری
یکی از نمودهای «شرح صدر»، بردباری است. رهبرانی که از این ویژگی برخوردار باشند، در ادارة امور از توفیق بیشتری بهرهمند میشوند و در برابر رفتارهای ناشایست و مشکلات، واکنش مناسبی از خود نشان میدهند.
امیرالمؤمنین علی(ع) میفرماید:
الحلم رأس الرئاسه؛[24]
بردباری، مهمترین رکن ریاست است.
2. متانت در شادیها و دوری از غرور و تکبّر
آدمی به تناسب ظرفیّت و سعة صدر خود در کامیابیها، شادیها و پیروزیها از خود واکنش نشان میدهد فردی که از سعة صدر برخوردار نباشد، با کسب اندک موفّقیّتی سرمست و مغرور میشود. نخوت و تکبّر سراسر وجود او را فرا میگیرد و از فهم مسائل و مشکلات غافل میماند و همین امر (خودپرستی، تکبّر و غرور) آفتی برای تباهی و نابودیاش میشود.
پس شایسته است که مدیر با سینهای گشاده و با وقار و متانت به استقبال پیروزی و کامیابی رود و اگر بذر خودپرستی و کبر در دلش جوانه زد، با توجّه و توکّل به خدا، این حالت را از خویشتن دور کند و روحیّة تواضع به خلق را که از توجّه به حضرت باری تعالی سرچشمه میگیرد، در خود تقویت کند.
امیرالمؤمنین علیّ بن ابیطالب(ع) نیز در نامهای به یکی از فرمانداران خود مینویسد:
ولا تکن عند النعماء بطراً؛[25]
هنگامی که نعمتها به تو رو آوردند، مغرور و خوشحال مشو.
3. تحمّل افکار مخالف
یکی دیگر از نشانههای «شرح صدر»، توان تحمّل افکار مخالف است. در دنیای مدیریّت باید میان مخالفانی که صرفاً بنای مخالفت دارند با کسانی که افکار مخالف دارند تفاوت قائل بود. در مجموعهها و سازمانها به همان اندازه که مخالفتهای بیجا مضرّ و مسئلهسازند، افکار مخالف، سودمند و باعث پیشرفت سازمانند. توان تحمّل اندیشههای مخالف از «سعة صدر» انسان حکایت
میکند و کسانی که دارای این صفت باشند، بهراحتی میتوانند در جان نیروها نفوذ کنند و به قدرت شخصی دست یابند.[26]
بنابراین، وقتی مدیر با رویی گشاده و سینهای فراخ، اندیشههای مخالف را شنید، میتواند از آنها برای اصلاح امور و پیشرفت کارها بهره ببرد، چنانکه در مثالها آمده است.
4. هرکه از شرح صدر برخوردار باشد، از خشونت و بیادبی مخاطبان ناآگاه و مستمعان جاهل، آزردهخاطر نمیشود.
5. صاحب شرح صدر برای از دستدادن امکانات مادی، موقعیّتهای مهم، اندوهگین نمیشود؛ چرا که پاداشهای بیپایان الهی و سرای جاوید آخرت را فرا روی خود میبیند. او به زخارف دنیا که غروری بیش نیست توجّه ندارد. از رسول خدا(ص) پرسیدند: نشانة شرح صدر چیست؟ فرمود: «روی گردانی از خانة فریب و غرور (دنیا)؛
توجّه به سرای جاودانگی (آخرت)؛
مهیّا شدن برای مرگ پیش از آنکه فرا رسد».[27]
6. صاحب شرح صدر، برای مجازات مردم شتاب نمیکند؛ زیرا از داستان و گرفتاری شتابکنندگان عبرت گرفته است.[28]
7. هرگز نقشههای خائنانة دشمنان وی را مضطرب نمیکند و آرامش او را بر هم نمیزند؛ زیرا او به لطف و کرم الهی امیدوار است.
8. صاحب شرح صدر، حقایق را میپذیرد و واقعیّات را قبول دارد.
9. اگر به صاحب شرح صدر اشکالی شود، بدون اینکه عصبانی شود در کمال آرامش و حوصله و با منطق و استدلال، پاسخ میدهد.
کسانی که با مردم سروکار دارند و محلّ رجوع آدمیان هستند؛ چون خلق و خوی مردم متفاوت است و در میان آنها از جهات گوناگون، بهویژه علمی و اخلاقی، نقصان زیاد است، طبعاً باید صابر و مقاوم بوده و شرح صدر داشته باشند تا بتوانند عیب جهل و رذایل اخلاقی آنان را بزرگوارانه تحمّل نمایند. از این رو، این صفت لازمة کار و پیشرفت آنهاست.
راههای دستیابی به شرح صدر
1. خودسازی، تهذیب نفس.
2. تمرین صبر و مقاومت در احوال مختلف و شرایط گوناگون.
3. رفت و آمد با عالمان صالح و صاحبان شرح صدر.
4. مطالعة حالات صاحبان شرح صدر و آثار اعمال آنان.
5. مطالعة حالات کسانی که صبر و مقاومت و شرح صدر ندارند و بررسی پیامد اعمال آنان.
6. مطالعات همه جانبه و پیگیر و همیشگی کتابها، بهویژه کتابهای تخصّصی.
7. پیوسته به یاد خدا بودن.
8. کسب عواملی که به نورانیّت و پاکی قلب کمک میکنند را از یاد نبریم.
9. ترک عواملی که به سیاهی و قساوت قلب کمک میکنند.
10. ترک عادتهای ناپسند، مانند: خودخواهی، خودبینی، غرور، تکبّر، دنیاپرستی، همنشینی با مجرمان و مردمان بیمبالات.
شعر
رو به این دو معجزه بهر رَشَد
جانب فرعونِ بگذشته ز حد
با خود اندیشید موسی کز عناد
من چهسان با وی توانم ایستاد
با چنین لکنت که دارم بر زبان
او توانا من فقیر و ناتوان
گفت: یارب! شرحصدرم ده که تا
گنجد اندر سینهام اسرارها
طاقت و صبرم شود یعنی فزون
مر توانم آن کافر را زبون
نزد سختیها نگردم تنگدل
وز مهم خود نمانم منفصل
هم تو آسان ساز بر من کار من
هم رسان بر فهمشان گفتار من
--------------------------------------------------------------------
پي نوشت
1. حدید، 9.
2. طه، 27.
3. دشتی، نهجالبلاغه، ح 176.
4. راغب، مفردات، ص 449.
5. سجّادی، فرهنگ اصلاحات و تعبیرات عرفانی، ص 503.
6. انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ج 5، ص 4476.
7. انعام، 125.
8. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 5، ص 436.
9. انشراح، 1.
10. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 13، ص 193.
11. قرائتی، تفسیر نور، ج 7، ص 337.
12. مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج ، ص .
13. انعام، 125؛ نحل، 106؛ طه، 25؛ زمر، 22؛ انشراح، 1.
14. اعراف، 2؛ هود، 12؛ حجر، 97؛ شعرا، 13.
15. طه، 25.
16. انشراح، 1.
17. انشراح، 1، 3 و 5 ـ 6.
18. طه، 25، 33.
19. انعام، 125؛ زمر، 22.
20. توبه، 61.
21. طه، 25 و 33 ـ 34؛ انشراح، 1 و 7 ـ 8.
22. انعام، 125؛ زمر، 22.
23. مجلسی، بحارالانوار، ج 78، ص 90.
24. آمدی، غرر الحکم، ج 1، ص 40.
25. دشتی، نهج البلاغه، نامه 33.
26. نبوی، مدیریّت اسلامی، ص 154 ـ 155.
27. طبرسی، مجمع البیان، ج 3، ص 190.
28. خداوند متعال به پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «برای حکم خدا، صبر کن و مانند صاحب ماهی (یونس) مباش» (قلم، 48)، (که در تقاضای مجازات قومش عجله کرد و گرفتار مجازات ترک اولی شد). از این رو، آن حضرت هنگام مواجهه با آزار و اذیّت مردم، بهجای نفرین و گلایه، برای آنها دعا میکرد: «اللّهمّ اهد قومی فإنّهم لایعلمون» (بحارالانوار، ج 20، ص 621).
افزودن دیدگاه جدید