چهل حدیث گهربار از امام حسن مجتبی(ع)
قالَ الامامُ الْحَسَنُ الْمُجتبي عليه الصلوة السّلام:
1 - مَنْ عَبَدَاللهَ، عبَّدَاللهُ لَهُ کُلَّ شَيْءٍ.
فرمود: هر کسي که خداوند را عبادت و اطاعت کند، خداي متعال همه چيزها را مطيع او گرداند.
[مجموعه ورام ص 227] .
2 - قالَ عليه السلام: وَنَحْنُ رَيْحانَتا رَسُولِ اللهِ، وَسَيِّدا شَبابِ أهْلِ الْجَنّةِ، فَلَعَنَ اللهُ مَنْ يَتَقَدَّمُ، اَوْ يُقَدِّمُ عَلَيْنا اَحَدا.
به دنباله وصيّتش در حضور جمعي از أصحاب فرمود: و ما دو نفر - يعني حضرت و برادرش امام حسين عليهما السلام - ريحانه رسول الله صلي الله عليه وآله و دو سرور جوانان اهل بهشت هستيم، پس خدا لعنت کند کسي را که بر ما پيشقدم شود يا ديگري را بر ما مقدّم دارد.
[کلمه الامام حسن ج7ص211] .
3 - قالَ عليه السلام: وَ إنّ حُبَّنا لَيُساقِطُ الذُّنُوبَ مِنْ بَني آدَم، کَما يُساقِطُ الرّيحُ الْوَرَقَ مِنَ الشَّجَرِ.
فرمود: همانا محبّت و دوستي با ما (اهل بيت رسول الله صلي الله عليه وآله) سبب ريزش گناهان - از نامه اعمال - مي شود، همان طوري که وزش باد، برگ درختان را مي ريزد.
[کلمه الامام حسن ج7ص25]
4 - قالَ عليه السلام: لَقَدْ فارَقَکُمْ رَجُلٌ بِالاْمْسِ لَمْ يَسبِقْهُ الاْ وَّلُونَ، وَلا يُدْرِکُهُ آلاَّْخِرُونَ.
پس از شهادت پدرش اميرالمؤمنين عليّ عليه السلام، در جمع اصحاب فرمود:
شخصي از ميان شماها رفت که در گذشته مانند او نيامده است، و کسي در آينده نمي تواند هم تراز او قرار گيرد.
[احقاق الحق ج11 ص 183]
5 - قالَ عليه السلام: مَنْ قَرَءَ الْقُرْآنَ کانَتْ لَهُ دَعْوَةٌ مُجابَةٌ، إمّا مُعَجَّلةٌ وَإمّا مُؤجَلَّةٌ.
فرمود: کسي که قرآن را - با دقّت - قرائت نمايد، در پايان آن - اگر مصلحت باشد - دعايش سريع مستجاب خواهد شد - و اگر مصلحت نباشد - در آينده مستجاب مي گردد.
[دعوات راوندی ص24]
6 - قالَ عليه السلام: إنّ هذَا الْقُرْآنَ فيهِ مَصابيحُ النُّورِ وَشِفاءُ الصُّدُورِ.
فرمود: همانا در اين قرآن چراغ هاي هدايت به سوي نور و سعادت موجود است و اين قرآن شفاي دل ها و سينه ها است.
[بحار ج75 ص11]
7 - قالَ عليه السلام: مَنَ صَلّي، فَجَلَسَ في مُصَلاّه إلي طُلُوعِ الشّمسِ کانَ لَهُ سَتْرا مِنَ النّارِ.
فرمود: هر که نماز - صبح - را بخواند و در جايگاه خود بنشيند تا خورشيد طلوع کند، برايش پوششي از آتش خواهد بود.
[وافی ج4 ص1553]
8 - قالَ عليه السلام: إنَّ اللهَ جَعَلَ شَهْرَ رَمَضانَ مِضْمارا لِخَلْقِهِ، فَيَسْتَبِقُونَ فيهِ بِطاعَتِهِ إِلي مَرْضاتِهِ، فَسَبَقَ قَوْمٌ فَفَازُوا، وَقَصَّرَ آخَرُونَ فَخابُوا.
فرمود: خداوند متعال ماه رمضان را براي بندگان خود ميدان مسابقه قرار داد.
پس عدّه اي در آن ماه با اطاعت و عبادت به سعادت و خوشنودي الهي از يکديگر سبقت خواهند گرفت و گروهي از روي بي توجّهي و سهل انگاري خسارت و ضرر مي نمايند.
[تحف العقول ص234]
9 - قالَ عليه السلام: مَنْ أدامَ الاْخْتِلافَ إلَي الْمَسْجِدِ أصابَ إحْدي ثَمانٍ: آيَةً مُحْکَمَةً، أَخاً مُسْتَفادا، وَعِلْما مُسْتَطْرَفا، وَ رَحْمَةً مُنْتَظِرَةً، وَ کَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَي الْهُدي، اَوْ تَرُدُّهُ عَنْ الرَّدي، وَ تَرْکَ الذُّنُوبِ حَياءً اَوْ خَشْيَةً.
فرمود: هر کس فرصت هايي از شب و روز خود را در مسجد قرار دهد يکي از هشت فايده شاملش مي گردد: برهان و نشانه اي - براي معرفت -، دوست و برادري سودمند، دانش واطلاعاتي جامع، رحمت و محبّت عمومي، سخن و مطلبي که او را هدايت گر باشد، - توفيق إجباري - در ترک گناه به جهت شرم از مردم و يا به جهت ترس از عقاب.
[تحف العقول ص235]
10 - قالَ عليه السلام: مَنْ أکْثَرَ مُجالِسَة الْعُلَماءِ أطْلَقَ عِقالَ لِسانِهِ، وَ فَتَقَ مَراتِقَ ذِهْنِهِ، وَ سَرَّ ما وَجَدَ مِنَ الزِّيادَةِ في نَفْسِهِ، وَکانَتْ لَهُ وَلايَةٌ لِما يَعْلَمُ، وَ إفادَةٌ لِما تَعَلَّمَ.
فرمود: هر که با علماء بسيار مجالست نمايد، سخنش و بيانش در بيان حقايق آزاد و روشن خواهد شد، و ذهن و انديشه اش باز و توسعه مي يابد و بر معلوماتش افزوده مي گردد و به سادگي مي تواند ديگران را هدايت نمايد.
[احقاق الحق ج11 ص 238]
11 - قالَ عليه السلام: تَعَلَّمُوا الْعِلْمَ، فَإنْ لَمْ تَسْتَطيعُوا حِفْظَهُ فَاکْتُبُوهُ وَ ضَعُوهُ في بُيُوتِکُمْ .
فرمود: علم و دانش را - از هر طريقي - فرا گيريد، و چنانچه نتوانستيد آنرا در حافظه خود نگه داريد، ثبت کنيد و بنويسيد و در منازل خود - در جاي مطمئن - قرار دهيد.
[احقاق الحق ج11 ص 235]
12 - قالَ عليه السلام: مَنْ عَرَفَ اللهَ أحَبَّهُ، وَ مَنْ عَرَفَ الدُّنْيا زَهِدَ فيها.
فرمود: هرکس خدا را بشناسد، (در عمل و گفتار) او را دوست دارد و کسي که دنيا را بشناسد آن را رها خواهد کرد.
[کلمه الامام حسن ج7 ص140]
13 - قالَ عليه السلام: هَلاکُ الْمَرْءِ في ثَلاثٍ: اَلْکِبْرُ، وَالْحِرْصُ، وَالْحَسَدُ؛ فَالْکِبْرُ هَلاکُ الدّينِ، وَبِهِ لُعِنَ إبْليسُ. وَالْحِرْصُ عَدُوّ النَّفْسِ، وَبِهِ خَرَجَ آدَمُ مِنَ الْجَنَّةِ. وَالْحَسَدُ رائِدُ السُّوءِ، وَمِنْهُ قَتَلَ قابيلُ هابيلَ .
هلاکت و نابودي دين و ايمان هر شخص در سه چيز است: تکبّر، حرص، حسد.
تکبّر سبب نابودي دين و ايمان شخص مي باشد و به وسيله تکبّر شيطان - با آن همه عبادت ملعون گرديد.
حرص و طمع دشمن شخصيّت انسان است، همان طوري که حضرت آدم عليه السلام به وسيله آن از بهشت خارج شد.
حسد سبب همه خلاف ها و زشتي ها است و به همان جهت قابيل برادر خود هابيل را به قتل رساند.
[اعیان شیعه ج1ص557]
14 - قالَ عليه السلام: بَيْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ أرْبَعُ أصابِع، ما رَأَيْتَ بَعَيْنِکَ فَهُوَ الْحَقُّ وَ قَدْ تَسْمَعُ بِأُذُنَيْکَ باطِلاً کَثيرا.
فرمود: بين حقّ و باطل چهار انگشت فاصله است، آنچه که را با چشم خود ببيني حقّ است؛ و آنچه را شنيدي يا آن که برايت نقل کنند چه بسا باطل باشد.
[تحف العقول ص229]
15 - قالَ عليه السلام: ألْعارُ أهْوَنُ مِنَ النّارِ.
فرمود: سرزنش و ننگ شمردن مردم انسان را، آسان تر است از معصيت و گناهي که موجب آتش جهنّم شود.
[کلمه الامام حسن ج7ص138 ]
16 - قالَ عليه السلام: إذا لَقي أحَدُکُمْ أخاهُ فَلْيُقَبِّلْ مَوْضِعَ النُّورِ مِنْ جَبْهَتِهِ.
فرمود: وقتي انسان برادر مؤمن - و دوست - خود را ملاقات نمود، بايد پيشاني و سجده گاه او را ببوسد.
[تحف العقول ص236]
17 - قالَ عليه السلام: إنَّ اللهَ لَمْ يَخْلُقْکُمْ عَبَثا، وَلَيْسَ بِتارِکِکُمْ سُدًي، کَتَبَ آجالَکُمْ، وَقَسَّمَ بَيْنَکُمْ مَعائِشَکُمْ، لِيَعْرِفَ کُلُّ ذي لُبٍّ مَنْزِلَتَهُ، وأنَّ ماقَدَرَ لَهُ أصابَهُ، وَما صُرِفَ عَنْهُ فَلَنْ يُصيبَهُ.
فرمود: خداوند شما انسان ها را بيهوده و بدون غرض نيافريده و شما را آزاد، رها نکرده است.
لحظات آخر عمر هر يک معيّن و ثبت مي باشد، نيازمندي ها و روزي هرکس سهميّه بندي و تقسيم شده است تا آن که موقعيّت و منزلت شعور و درک اشخاص شناخته گردد.
[تحف العقول ص232]
18 - قالَ عليه السلام: مَنَ لَبِسَ ثَوْبَ الشُّهْرَةِ، کَساهُ اللهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ ثَوْبا مِنَ النّارِ.
فرمود: هرکس لباس شهرت - و انگشت نما، از جهت رنگ، دوخت، مد و... - بپوشد، روز قيامت خداوند، او را لباس آتشين خواهد پوشاند.
[مستدرک الوسائل ج 3 ص245]
19 - سُئِلَ عليه السلام: عَنِ الْبُخْلِ؟ فَقالَ: هُوَ أنْ يَريَ الرَّجُلُ ما أنْفَقَهُ تَلَفا، وَما أمْسَکَهُ شَرَفا.
از حضرت پيرامون بخل سؤال شد؟ در جواب فرمود:
معناي آن چنين است که انسان آنچه را به ديگري کمک و انفاق کند فکر نمايد که از دست داده و تلف شده است و آنچه را ذخيره کرده و نگه داشته است خيال کند برايش باقي مي ماند و موجب شخصيّت و شرافت او خواهد بود.
[اعیان شیعه ج1ص557]
20 - قالَ عليه السلام: تَرْکُ الزِّنا، وَکَنْسُ الْفِناء، وَغَسْلُ الاْناء مَجْلَبَةٌ لِلْغِناء.
فرمود: انجام ندادن زنا، جاروب و نظافت کردن راهرو و درب منزل، و شستن ظروف سبب رفاه و بي نيازي مي گردد.
[کلمه الامام حسن ج7ص212]
21 - قالَ عليه السلام:السِّياسَةُ أنْ تَرْعي حُقُوقَ اللهِ، وَ حُقُوقَ الاْحْياءِ، وَ حُقُوقَ الاْمْواتِ .
فرمود: - مفهوم و معناي - سياست آن است که حقوق خداوند و حقوق موجودات زنده و حقوق مردگان را رعايت کني.
[کلمه الامام حسن ج7ص57]
22 - قالَ عليه السلام: ما تَشاوَرَ قَوْمٌ إلاّ هُدُوا إلي رُشْدِهِم .
فرمود: هيچ گروهي در کارهاي - اجتماعي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي و... - با يکديگر مشورت نکرده اند مگر آن که به رشد فکري و عملي و... رسيده اند.
[تحف العقول ص233]
23 - قالَ عليه السلام: اَلْخَيْرُ الَذّي لا شَرَّ فيهِ: ألشُّکْرُ مَعَ النِّعْمَةِ، وَالصّبْرُ عَلَي النّازِلَةِ.
فرمود: آن خوبي که شرّ و آفتي در آن نباشد شکر در مقابل نعمت ها و صبر و شکيبائي در برابر سختي ها است.
[تحف العقول ص234]
24 - قالَ عليه السلام: يَابْنَ آدَمٍ، لَمْ تَزَلْ في هَدْمِ عُمْرِکَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّکَ، فَخُذْ مِمّا في يَدَيْکَ لِما بَيْنَ يَدَيْکَ .
فرمود: اي فرزند آدم از موقعي که به دنيا آمده اي در حال گذراندن عمرت هستي، پس از آنچه داري براي آينده ات (قبر و قيامت) ذخيره نما.
[کلمه الامام حسن ج7ص35]
25 - قالَ عليه السلام: إنَّ مَنْ خَوَفَّکَ حَتّي تَبْلُغَ الاْ مْنَ، خَيْرٌ مِمَّنْ يُؤْمِنْکَ حَتّي تَلْتَقِي الْخَوْفَ .
فرمود: همانا کسي تو را - در برابر عيب ها و کم بودها - هشدار دهد تا آگاه و بيدار شوي، بهتر است از آن کسي که فقط تو را تعريف و تمجيد کند تا بر عيب هايت افزوده گردد.
[احقاق الحق ج11 ص 242]
26 - قالَ عليه السلام: القَريبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَ إنْ بَعُدَ نَسَبُهُ، وَالْبَعيدُ مَنْ باعَدَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَ إنْ قَرُبُ نَسَبُهُ .
فرمود: بهترين دوست نزديک به انسان آن کسي است که در تمام حالات دلسوز و با محبّت باشد گرچه خويشاوندي نزديک نداشته باشد.
و بيگانه ترين افراد کسي است که از محبّت و دلسوزي بعيد باشد گرچه از نزديک ترين خويشاوندان باشد.
[تحف العقول ص234]
27 - وَ سُئِلَ عَنِ الْمُرُوَّةِ؟ فَقالَ عليه السلام: شُحُّ الرَّجُلِ عَلي دينِهِ، وَ إصْلاحُهُ مالَهُ، وَ قِيامُهُ بِالْحُقُوقِ .
از حضرت سلام الله عليه پيرامون مُروّت و جوانمردي سؤال شد، فرمود:
جوانمرد کسي است که در نگهداري دين و عمل به آن تلاش نمايد، در اصلاح اموال و ثروت خود همّت گمارد، و در رعايت حقوق طبقات مختلف پا بر جا باشد.
[تحف العقول ص235]
28 - قالَ عليه السلام: عَجِبْتُ لِمَنْ يُفَکِّرُ في مَأکُولِهِ کَيْفَ لا يُفَکِّرُ في مَعْقُولِهِ، فَيَجْنِبُ بَطْنَهُ ما يُؤْذيهِ، وَ يُوَدِّعُ صَدْرَهُ ما يُرْديهِ.
فرمود: تعجّب مي کنم از کسي که در فکر خوراک و تغذيه جسم و بدن هست ولي درباره تغذيه معنوي روحي خود نمي انديشد، پس از غذاهاي فاسد شده و خراب دوري مي کند.
و عقل و قلب و روح خود را کاري ندارد - هر چه و هر مطلب و برنامه اي به هر شکل و نوعي باشد استفاده مي کند -.
[کلمه الامام حسن ج7ص39]
29 - قالَ عليه السلام: غَسْلُ الْيَدَيْنِ قَبْلَ الطَّعامِ يُنْفِي الْفَقْرَ، وَ بَعْدَهُ يُنْفِي الْهَمَّ.
فرمود: شستن دست ها قبل از طعام فقر و تنگدستي را مي زدايد و بعد از آن ناراحتي ها و آفات را از بين مي برد.
[کلمه الامام حسن ج7ص43]
30 - قالَ عليه السلام: حُسْنُ السُّؤالِ نِصْفُ الْعِلْمِ .
فرمود: کسي که عادت سؤال و حالت پرس و جو دارد مثل آن است که نصف علم ها را فرا گرفته باشد.
[کلمه الامام حسن ج7ص129]
31 - قالَ عليه السلام: إنّ الْحِلْمَ زينَةٌ، وَالْوَفاءَ مُرُوَّةٌ، وَالْعَجَلةَ سَفَهٌ .
فرمود: صبر و شکيبائي زينت شخص، وفاي به عهد علامت جوانمردي، و عجله و شتابزدگي (در کارها بدون انديشه) دليل بي خردي مي باشد.
[الامام حسن ج7ص198]
32 - قالَ عليه السلام: مَنِ اسْتَخَفَّ بِإخوانِهِ فَسَدَتْ مُرُوَّتُهُ.
فرمود: کسي که دوستان و برادرانش را سبک شمارد و نسبت به آن ها بي اعتناء باشد، مروّت و جوانمرديش فاسد گشته است.
[الامام حسن ج7ص209]
33 - قالَ عليه السلام: إنّما يُجْزي الْعِبادُ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَلي قَدْرِ عُقُولِهِمْ.
فرمود: همانا در روز قيامت بندگان به مقدار عقل و درک و شعورشان مجازات مي شوند.
[الامام حسن ج7ص209]
34 - قالَ عليه السلام:إنَّ النّاسَ عَبيدُ الْمالِ، وَالدّينُ لَعِبُ عَلي ألْسِنَتِهِمْ، يُحيطوُنَهُ مادَرَتْ بِهِ مَعايِشُهُمْ، فَإذا مُحِّصُوا لِلاْبْتِلاءِ قَلَّ الدَّيّانُونَ .
فرمود: همانا مردم اسير و بنده دنيا و اموال آن هستند، و دين را وسيله رسيدن به أهداف خود قرار داده اند و به هر نوعي که زندگي آن ها تأمين شود حرکت مي کنند. بنابر اين هنگامي که در بوته آزمايش در آيند، دين داران اندک خواهند شد.
[احقاق الحق ج11 ص 234]
35 - قالَ عليه السلام: ألْمِزاحُ يَأْکُلُ الْهَيْبَةَ، وَقَدْ أکْثَرَ مِنَ الْهَيْبَةِ الصّامِت.
فرمود: مزاح و شوخي - هاي زياد و بيجا - شخصيّت و وقار انسان را از بين مي برد، و چه بسا افراد ساکت داراي شخصيّت و وقار عظيمي مي باشند.
[الامام حسن ج7ص139]
36 - قالَ عليه السلام: أللُؤْمُ أنْ لا تَشْکُرَ النِّعْمَةَ.
فرمود: از علائم پستي شخص، شکر نکردن از ولي نعمت است.
[الامام حسن ج7ص139]
37 - قالَ عليه السلام: لَقَضاءُ حاجَةِ أخٍ لي فِي اللهِ أحَبُّ مِنْ إعْتِکافِ شَهْرٍ.
فرمود: هر آينه برآوردن حاجت و رفع مشکل برادرم، از يک ماه اعتکاف، در مسجد - و عبادت مستحبّي نزد من - بهتر و محبوب تر است.
[الامام حسن ج7ص139]
38 - قالَ عليه السلام: إنَّ الدُّنْيا في حَلالِها حِسابٌ، وَفي حَرامِها عِقابٌ، وَفِي الشُّبَهاتِ عِتابٌ، فَأنْزِلِ الدُّنْيا بِمَنْزَلَةِ الميتَةِ، خُذْ مِنْها ما يَکْفيکَ.
فرمود: چيزهاي دنيا اگر حلال باشد حساب و بررسي مي شود و اگر از حرام به دست آيد عذاب و عقاب دارد و اگر حلال و حرام آن معلوم نباشد سختي و ناراحتي خواهد داشت.
پس بايد دنيا (و موجوداتش) را همچون ميته و مرداري بشناسي که به مقدار نياز و اضطرار از آن استفاده کني.
[الامام حسن ج7ص36]
39 - قالَ عليه السلام: وَاعْمَلْ لِدُنْياکَ کَأنَّکَ تَعيشُ أبَدا، وَاعمَلْ لاَِّخِرَتِکَ کَأنّکَ تَمُوتُ غدَا .
فرمود: در دنيا چنان برنامه ريزي کن - از نظر اقتصاد و صرفه جوئي و... - مثل آن که مي خواهي هميشه دوام داشته باشي، و نسبت به آخرت به نوعي حرکت و کار کن مثل اين که فردا خواهي مُرد.
[الامام حسن ج7ص37]
40 - قالَ عليه السلام: أکْيَسُ الْکَيِّسِ التُّقي، وَ أحْمَقُ الْحُمْقِ الْفُجُورَ، الْکَريمُ هُوَ التَّبَرُّعُ قَبْلَ السُّؤالِ.
فرمود: زيرک ترين و هوشيارترين افراد، شخص باتقوا و پرهيزکار مي باشد؛ أحمق و نادان ترين افراد، کسي است که تبه کار و اهل معصيت باشد؛ گرامي ترين و باشخصيّت ترين افراد، آن کسي است که به نيازمندان پيش از اظهار نيازشان، کمک نمايد.
[احقاق الحق ج11 ص 30]
افزودن دیدگاه جدید