رفتن به محتوای اصلی
ابوالفضل یغمایی

شرح صدر

تاریخ انتشار:
«سعة صدر» نشانه‎هایی دارد که هرگاه این نشانه‎ها در صفات و رفتار و روح فردی آشکار شد، آن فرد دارای روحی بلند، فکری عمیق، بینشی تیز و افق دیدی وسیع می‎شود. چون مدیر به مقام بلند شرح صدر دست یافت، کشتی تشکیلات و مسئولیّت را در طوفان مشکلات راهبر خواهد شد.

رب اشرح لی صدری؛[603]
پروردگارا! سینه‎ام را گشاده گردان.
مفهوم‎شناسی
«شرح» در لغت به معنای بسط و گسترش دادن است[604] و مقصود از شرح صدر، بسط و گشادگی سینه با نور آرامش و رحمت الهی[605] و استعداد دریافت معارف و حقایق است.[606] و نیز به معنای وسعت نظر، توسعه، توانایی و آمادگی قلبی و روحی، برای دریافت و پذیرش حقایق و تحمّل ناملایمات و مشکلات آمده است.[607]
تفسیر آیه
این درخواست حضرت موسی(ع) از خداوند بود. سینة گشاده، حوصلة فراوان، استقامت و شهامت و تحمّل بار مشکلات و مسئولیّت‎ها که مهم‎ترین وسیله و سرمایة یک رهبر انقلابی است. از همین رو حضرت امیر، سعة صدر را وسیله و ابزار ریاست دانسته‎اند.[608]
[602]. حدید، 9.
[603]. طه، 27.
[604]. دشتی، نهج‎البلاغه، ح 176.
[605]. راغب، مفردات، ص 449.
[606]. سجّادی، فرهنگ اصلاحات و تعبیرات عرفانی، ص 503.
[607]. انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ج 5، ص 4476.
________________________________________
211
هنگامی که آیة «فمن یرد الله أن یهدیه یشرح صدره»[609] نازل شد از پیامبر9 پرسیدند: شرح صدر چیست؟ پیامبر9 فرمود: «نور یقذفه الله فی قلب من یشاء فینشرح له صدره وینفسخ»؛ نوری است که خدا در قلب هر کس بخواهد می‎افکند و در پرتو آن، روح او وسیع و گشاده می‎شود. پرسیدند: آیا نشانه‎ای دارد که با آن شناخته شود؟ فرمود: «بلی الإنابة إلی دار الخلود والتجافی عن دار الغرور والاستعداد للموت قبل نزول الموت»؛ آری، نشانه‎اش توجّه به سرای جاویدان و دامن‎برچیدن از زرق و برق دنیا و آماده شدن برای مرگ است پیش از آن‎که مرگ فرا رسد.[610]
همین درخواست موسی(ع) را پیامبر اکرم(ص) از خدا کرد و خداوند به ایشان شرح صدر عطا فرمود که در سورة انشراح، به این امتنان تصریح فرمود: «ألم نشرح لک صدرک».[611] پیامبر9 به درگاه خداوند عرض کرده بود: پروردگارا! من از تو همان تقاضا را می‎کنم که برادرم موسی تقاضا کرد؛ از تو می‎خواهم سینه‎ام را گشاده داری و... این حدیث را سیوطی در تفسیر درّالمنثور و مرحوم طبرسی در مجمع البیان و بسیاری دیگر از دانشمندان بزرگ سنّی و شیعه با تفاوت‎هایی نقل کرده‎اند.
پیامبران برای ارشاد خلق و تحمّل مشکلات تبلیغ باید به ابزاری چون شرح صدر مجهّز می‎شدند.
پیام‎های آیه
1. سعة صدر نخستین شرط موفّقیّت در هر کاری است (ربّ اشرح لی صدری).
2. به‎جای ترس و فرار از مسئولیّت، امکانات و مقدّمات و ابزار آن را از خداوند بخواهیم (ربّ اشرح لی صدری).
3. دعا قبل از هر کاری، رمز توکّل و مایة دفع خطرها و آفات راه است هرچند دعا خودش عبادت است (ربّ اشرح لی صدری).
[608]. انعام، 125.
[609]. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 5، ص 436.
[610]. انشراح، 1.
________________________________________
212
4. ارشاد و تربیت مردم و مبارزه با طاغوت‎ها، بستگی تام به صبر و حوصلة مربّی و مجاهد دارد (ربّ اشرح لی صدری).
5. رسالت، با تندی و خشونت سازگار نیست؛ کار بزرگ، روح بزرگ می‎خواهد (ربّ اشرح لی صدری).
6. دعای انبیا در قرآن با اسم «رب» است (ربّ...).
7. دریافت الطاف الهی، روح و سینه‎ای گشاده لازم دارد (ربّ اشرح لی صدری).
8. با سعة صدر، کارها آسان می‎شود (ربّ اشرح لی صدری ویسّرلی أمری).[612]
آیات و عناوین مرتبط
آثار شرح صدر: آسانی: (انشراح، 3 و 5 ـ 6)؛ تسبیح: (طه، 25، 33)؛ تسلیم خدا: (انعام، 125)؛ خیر: (توبه، 61)؛ ذکر خدا: (طه، 32، 34).
منشأ شرح صدر: ارادة الهی: (انعام، 125؛ طه، 25، 36؛ زمر، 22؛ انشراح، 1).
موانع شرح صدر: پلیدی: (انعام، 125)؛ کفر: (نحل، 106)؛ گمراهی: (انعام، 126).[613]
ارزش شرح صدر
واژة «شرح صدر» پنج بار[614] آشکارا و بیشتر از آن به صورت تشابه و تقابل،[615] در قرآن کریم آمده است که بیانگر ارزش آن است. یکی از صفات بارز و حتمی پیامبران، شرح صدر بوده است. این صفت، خواستة برخی پیامبران بوده، چون موسی(ع)[616] و نعمتی قابل امتنان بر آنها، چون محمّد مصطفی9.[617] کسانی که با مردم سروکار دارند و محلّ رجوع آدمیان هستند؛ چون خلق و خوی مردم متفاوت است و در میان آنها از جهات گوناگون، به‎ویژه علمی و اخلاقی،
[611]. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج 13، ص 193.
[612]. قرائتی، تفسیر نور، ج 7، ص 337.
[613]. مرکز فرهنگ و معارف قرآن، فرهنگ قرآن، ج ، ص .
[614]. انعام، 125؛ نحل، 106؛ طه، 25؛ زمر، 22؛ انشراح، 1.
[615]. اعراف، 2؛ هود، 12؛ حجر، 97؛ شعرا، 13.
[616]. طه، 25.
________________________________________
212
نقصان زیاد است، طبعاً باید صابر و مقاوم بوده و شرح صدر داشته باشند تا بتوانند عیب جهل و رذایل اخلاقی آنان را بزرگوارانه تحمّل نمایند. از این رو، این صفت لازمة کار و پیشرفت آنهاست.
آثار شرح صدر
در قرآن کریم برای شرح صدر آثاری ذکر شده است که نمونه‎هایی از آن را می‎توان نام برد:
1. آسانی؛[618] 2. تسبیح خداوند؛[619] 3. تسلیم در برابر خدا؛[620] 4، خیر و رحمت؛[621] 5. یاد خدابودن؛[622] 6. قبولی اسلام؛[623] 7. هدایت انسان.[624]
نشانه‎های سعة صدر
«سعة صدر» نشانه‎هایی دارد که هرگاه این نشانه‎ها در صفات و رفتار و روح فردی آشکار شد، آن فرد دارای روحی بلند، فکری عمیق، بینشی تیز و افق دیدی وسیع می‎شود. چون مدیر به مقام بلند شرح صدر دست یافت، کشتی تشکیلات و مسئولیّت را در طوفان مشکلات راهبر خواهد شد و با تکیه بر سمند تیزپای شجاعت و متانت و حلم و علم، برای اجرای حق و حقیقت به مبارزه با ستم و جهل می‎شتابد؛ چنان‎که مولای متّقیان علی(ع) فرمود:
من ضاق صدره لم یصبر أداء حق؛
کسی که سینه‎اش تنگ باشد، توان انجام حق را ندارد.[625]
1. بردباری
[617]. انشراح، 1.
[618]. انشراح، 1، 3 و 5 ـ 6.
[619]. طه، 25، 33.
[620]. انعام، 125؛ زمر، 22.
[621]. توبه، 61.
[622]. طه، 25 و 33 ـ 34؛ انشراح، 1 و 7 ـ 8.
[623]. انعام، 125؛ زمر، 22.
[624]. انعام، 125؛ زمر، 22.
________________________________________
214
یکی از نمودهای «شرح صدر»، بردباری است. رهبرانی که از این ویژگی برخوردار باشند، در ادارة امور از توفیق بیشتری بهره‎مند می‎شوند و در برابر رفتارهای ناشایست و مشکلات، واکنش مناسبی از خود نشان می‎دهند.
امیرالمؤمنین علی(ع) می‎فرماید:
الحلم رأس الرئاسه؛[626]
بردباری، مهم‎ترین رکن ریاست است.
2. متانت در شادی‎ها و دوری از غرور و تکبّر
آدمی به تناسب ظرفیّت و سعة صدر خود در کام‎یابی‎ها، شادی‎ها و پیروزی‎ها از خود واکنش نشان می‎دهد فردی که از سعة صدر برخوردار نباشد، با کسب اندک موفّقیّتی سرمست و مغرور می‎شود. نخوت و تکبّر سراسر وجود او را فرا می‎گیرد و از فهم مسائل و مشکلات غافل می‎ماند و همین امر (خودپرستی، تکبّر و غرور) آفتی برای تباهی و نابودی‎اش می‎شود.
پس شایسته است که مدیر با سینه‎ای گشاده و با وقار و متانت به استقبال پیروزی و کام‎یابی رود و اگر بذر خودپرستی و کبر در دلش جوانه زد، با توجّه و توکّل به خدا، این حالت را از خویشتن دور کند و روحیّة تواضع به خلق را که از توجّه به حضرت باری تعالی سرچشمه می‎گیرد، در خود تقویت کند.
امیرالمؤمنین علیّ بن ابی‎طالب7 نیز در نامه‎ای به یکی از فرمانداران خود می‎نویسد:
ولا تکن عند النعماء بطراً؛[627]
هنگامی که نعمت‎ها به تو رو آوردند، مغرور و خوش‎حال مشو.
3. تحمّل افکار مخالف
یکی دیگر از نشانه‎های «شرح صدر»، توان تحمّل افکار مخالف است. در دنیای مدیریّت باید میان مخالفانی که صرفاً بنای مخالفت دارند با کسانی که افکار مخالف دارند تفاوت قائل بود. در مجموعه‎ها و سازمان‎ها به همان اندازه که مخالفت‎های بی‎جا مضرّ و مسئله‎سازند، افکار مخالف، سودمند و باعث پیشرفت سازمانند. توان تحمّل اندیشه‎های مخالف از «سعة صدر» انسان حکایت
[625]. مجلسی، بحارالانوار، ج 78، ص 90.
[626]. آمدی، غرر الحکم، ج 1، ص 40.
________________________________________
215
می‎کند و کسانی که دارای این صفت باشند، به‎راحتی می‎توانند در جان نیروها نفوذ کنند و به قدرت شخصی دست یابند.[628]
بنابراین، وقتی مدیر با رویی گشاده و سینه‎ای فراخ، اندیشه‎های مخالف را شنید، می‎تواند از آنها برای اصلاح امور و پیشرفت کارها بهره ببرد، چنان‎که در مثال‎ها آمده است.
4. هرکه از شرح صدر برخوردار باشد، از خشونت و بی‎ادبی مخاطبان ناآگاه و مستمعان جاهل، آزرده‎خاطر نمی‎شود.
5. صاحب شرح صدر برای از دست‎دادن امکانات مادی، موقعیّت‎های مهم، اندوهگین نمی‎شود؛ چرا که پاداش‎های بی‎پایان الهی و سرای جاوید آخرت را فرا روی خود می‎بیند. او به زخارف دنیا که غروری بیش نیست توجّه ندارد. از رسول خدا(ص) پرسیدند: نشانة شرح صدر چیست؟ فرمود: «روی گردانی از خانة فریب و غرور (دنیا)؛
توجّه به سرای جاودانگی (آخرت)؛
مهیّا شدن برای مرگ پیش از آن‎که فرا رسد».[629]
6. صاحب شرح صدر، برای مجازات مردم شتاب نمی‎کند؛ زیرا از داستان و گرفتاری شتاب‎کنندگان عبرت گرفته است.[630]
7. هرگز نقشه‎های خائنانة دشمنان وی را مضطرب نمی‎کند و آرامش او را بر هم نمی‎زند؛ زیرا او به لطف و کرم الهی امیدوار است.
8. صاحب شرح صدر، حقایق را می‎پذیرد و واقعیّات را قبول دارد.
9. اگر به صاحب شرح صدر اشکالی شود، بدون این‎که عصبانی شود در کمال آرامش و حوصله و با منطق و استدلال، پاسخ می‎دهد.
راه‎های دست‎یابی به شرح صدر
1. خودسازی، تهذیب نفس.
2. تمرین صبر و مقاومت در احوال مختلف و شرایط گوناگون.
[627]. دشتی، نهج البلاغه، نامه 33.
[628]. نبوی، مدیریّت اسلامی، ص 154 ـ 155.
[629]. طبرسی، مجمع البیان، ج 3، ص 190.
________________________________________
216
3. رفت و آمد با عالمان صالح و صاحبان شرح صدر.
4. مطالعة حالات صاحبان شرح صدر و آثار اعمال آنان.
5. مطالعة حالات کسانی که صبر و مقاومت و شرح صدر ندارند و بررسی پیامد اعمال آنان.
6. مطالعات همه جانبه و پی‎گیر و همیشگی کتاب‎ها، به‎ویژه کتاب‎های تخصّصی.
7. پیوسته به یاد خدا بودن.
8. کسب عواملی که به نورانیّت و پاکی قلب کمک می‎کنند را از یاد نبریم.
9. ترک عواملی که به سیاهی و قساوت قلب کمک می‎کنند.
10. ترک عادت‎های ناپسند، مانند: خودخواهی، خودبینی، غرور، تکبّر، دنیاپرستی، هم‎نشینی با مجرمان و مردمان بی‎مبالات.
شعر
رو به این دو معجزه بهر رَشَد
جانب فرعونِ بگذشته ز حد
با خود اندیشید موسی کز عناد
من چه‎سان با وی توانم ایستاد
با چنین لکنت که دارم بر زبان
او توانا من فقیر و ناتوان
گفت: یارب! شرح‎صدرم ده که تا
گنجد اندر سینه‎ام اسرارها
طاقت و صبرم شود یعنی فزون
مر توانم آن کافر را زبون
نزد سختی‎ها نگردم تنگ‎دل
وز مهم خود نمانم منفصل
هم تو آسان ساز بر من کار من
هم رسان بر فهمشان گفتار من[631]
[630]. خداوند متعال به پیامبر اکرم(ص) می‎فرماید: «برای حکم خدا، صبر کن و مانند صاحب ماهی (یونس) مباش» (قلم، 48)، (که در تقاضای مجازات قومش عجله کرد و گرفتار مجازات ترک اولی شد). از این رو، آن حضرت هنگام مواجهه با آزار و اذیّت مردم، به‎جای نفرین و گلایه، برای آنها دعا می‎کرد: «اللّهمّ اهد قومی فإنّهم لایعلمون» (بحارالانوار، ج 20، ص 621).

دیدگاه‌ها

داود صدیق 10:37 - 1399/10/20

سلام علیکم . قبل از همه ، از زحمات همه دست اندرکاران بلاغ بخاطر تلاش مجدانه در نشر معارف الهی ، تشکر و قدر دانی می کنم . و اما بعد ، اگر بشود موضوعات مختلفی که طرح نموده اید ! ضمن بررسی آنها در منابع دینی ، از نظر علوم روز نیز بررسی ، و ارائه مطلب شود ، بنظر کاملتر خواهد شد . مثلا همین بحث شرح صدر ، اگر از نظر علم روانشناسی و علوم تربیتی هم دیدگاههای عالمان دینی مانند ملاصدرا و هم فلاسفه علوم انسانی ، بررسی و ارائه مطلب شود ، قطعا اهمیت بسیاری پیدا خواهد کرد ، و حتی برنامه های روشمندی برای نهادینه ساختن این مفاهیم والاو گرانسنگ در حوزه های مختلف فرهنگی و اجتماعی ، تهیه شود . قطعا مطالبتان ، از حوزه نظری که فراوان است ، با حوزه تربیتی و کاربردی ، درگیر می شود . و بلاغ که بعنوان یک منبع کامل دینی فعالیت می کند را به روزتر و جامع می نماید . و اما نکته دیگر اینکه بعضی از پاورقی ها کامل نیست و یا نیامده است . مثلا توضیح شعر آخر که با شماره ۶۳۱ در پاورقی باید توضیح داده شود که شعر از کیست نیامده است . با تشکر و آرزوی صحت و سلامت کامل برای شما

افزودن دیدگاه جدید

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.