رفتن به محتوای اصلی
احمد رحمانى همدانى

رؤيت هلال

تاریخ انتشار:
استهلال و رؤيت هلال ماه، از جمله موضوعاتي است كه هم‌زمان با شنيدن نام ماه مبارك رمضان به اذهان مي‌آيد و مردم از همديگر سؤال مي‌كنند كه آيا هلال رؤيت خواهد شد؟ ماه مبارك رمضان، چند روزه است؟

اشاره
استهلال و رؤيت هلال ماه، از جمله موضوعاتي است كه هم‌زمان با شنيدن نام ماه مبارك رمضان به اذهان مي‌آيد و مردم از همديگر سؤال مي‌كنند كه آيا هلال رؤيت خواهد شد؟ ماه مبارك رمضان، چند روزه است؟ معمولاً مردم اين سؤالات را از روحاني كه به مسجدشان آمده است، مي‌پرسند. اين‌جا است كه وظيفه همه ما و به خصوص مراكز نجومي، بيشتر مي‌شود و بايد نسبت به وضعيت هلال آگاهي بيشتري داشته باشيم. ما نيز در اين‌جا خلاصه‌اي از روش استهلال و نظرات مراجع عظام تقليد و همچنين پيش‌بيني وضعيت هلال ماه‌هاي رمضان و شوال 1433 هـ ـ ق را بر اساس استخراج مركز مطالعات و پژوهش‌هاي فلكي نجومي وابسته به دفتر حضرت آيت‌الله العظمي سيستاني(مدظله العالي) خواهيم آورد.
بهترين شرايط رؤيت هلال ماه
1. هلالي كه سن آن حداقل 10 ساعت از تولدش (خروج ماه از محاق) گذشته باشد.
2. جدايي ماه از خورشيد بايد بيشتر از 7 درجه باشد (حد دانژون).
3. اگر ماه با خورشيد، اختلاف در سمت بيشتري داشته باشند، امكان رؤيت بهتر خواهد بود.
4. ارتفاع ماه: هر چه ارتفاع ماه در لحظه غروب خورشيد بيشتر باشد، ماه ديرتر غروب مي‌كند. در اين صورت، هم آسمان تاريك‌تر مي‌شود و هم ماه در منطقه‌اي تاريك‌تر از آ سمان حاضر مي‌شود و از خورشيد بيشتر فاصله مي‌گيرد از اين رو، به بزرگي و درخشندگي هلال مي‌افزايد.
5. مكث ماه: عبارت است از مدت‌زماني كه ماه بعد از غروب خورشيد در آسمان مي‌ماند. بنابراين، حداقل زمان لازم براي رؤيت با چشم غير مسلح، حدود30 دقيقه و براي چشم مسلح، حدود 20 دقيقه است.
6. ضخامت هلال: مقدار زاويه بين دو طرف هلال در وسط هلال را گويند. كمترين ضخامت لازم براي مشاهده با چشم مسلح، ۱۳/۰ و با چشم غير مسلح، ۲۵/۰ دقيقه قوسي است؛ هر دقيقه قوسي، برابر با ۶۰ ثانيه قوسي است. هرچه ماه به زمين نزديك‌تر باشد، مقدار آن بيشتر شده و رؤيت هلال آسان‌تر خواهد شد.
7. فاز هلال: درصد بخش روش سطح ماه از ديد ناظر فرضي واقع در مركز زمين را فاز ماه گويند. در زمان مقارنه، فاز ماه صفر درصد و براي هلال‌هاي جوان حدود نيم درصد است. هر چه فاز هلال بيشتر باشد، ضخامت و جدايي هلال بيشتر بوده و در نتيجه، رؤيت‌پذيري هلال ماه، آسان‌تر مي‌گردد.
8. در اوج يا حضيض بودن ماه: اگر هلالي كه مورد نظر است، در حضيض مداري خودش باشد، شرايط بهتري خواهد داشت؛ زيرا سرعت حركتش افزون‌تر خواهد شد و در فاصله زماني اندك به جدايي بيشتري از خورشيد خواهد رسيد.
9. عوامل محيطي: مقدار ابر، دما، فشار و رطوبت، وجود گرد و غبار، از جمله عوامل محيطي است كه در رؤيت ماه بسيار مؤثر مي‌باشد.
دلايل دشواري رؤيت هلال
زياد بودن ارتفاع ماه در هنگام غروب خورشيد؛ زياد بودن اختلاف سمت ماه و خورشيد در هنگام غروب خورشيد؛ زياد بودن مدت زمان مكث؛ زياد بودن سن ماه؛ زياد بودن فاز هلال؛ زياد بودن ضخامت مياني؛ مثبت بودن عرض دايرة البروجي و در حضيض بودن ماه موجب آسان شدن رؤيت مي‌شود و بر عكس كم بودن ارتفاع ماه در زمان غروب خورشيد؛ كم بودن اختلاف سمت ماه وخورشيد؛ كم بودن سن هلال؛ كم بودن مدت زمان مكث؛ كم بودن فاز هلال؛ كم بودن ضخامت مياني؛ منفي بودن عرض دايرۀ البروجي و نهايتاً در اوج بودن ماه.
علت اختلاف نظر مراجع عظام نسبت به اول ماه
چرا مراجع عظام تقليد در مورد آغاز ماه قمري با هم اختلاف دارند؟
اختلاف در موضوع اول ماه، مانند ديگر فروعات احكام، امري طبيعي و عادي مي‌باشد و در واقع، به اختلاف در مباني آن بزرگوارن باز مي‌گردد. بر اين اساس، در اين‌جا به صورت مختصر، مباني آنان را بيان خواهيم نمود:
1. شكل رؤيت هلال:
ـ گروهي قائل به رؤيت با چشم غير مسلح مي‌باشند، مانند: حضرات آيات: خويي، سيستاني، وحيد، اردبيلي، مكارم و صافي.
ـ گروه ديگر رؤيت با چشم مسلح (دوربين يا تلسكوپ) را نيز معتبر مي‌دانند، مانند: حضرات آيات: بهجت، خامنه‌اي، فاضل، جوادي آملي و نوري.
2. نقش افق:
ـ گروهي معتقدند: اشتراك در شب در تمام نقاطي كه در محل رؤيت در شب مشترك‌اند، اول ماه ثابت مي‌گردد، حضرات آيات: خوئي، تبريزي، فاضل، وحيد و نوري.
ـ گروهي بر اين باورند كه مناطق هم‌افق و افق‌هاي نزديك به هم، اگر در شهري اول ماه ثابت شود، براي مردم شهر ديگر فايده ندارد؛ مگر آن‌كه دو شهر به هم نزديك باشند يا انسان بداند كه افق آن‌ها يكي است، مانند حضرات آيات: امام خميني، اراكي، خامنه‌اي، سيستاني، زنجاني، مكارم، گلپايگاني و بهجت.
پيش بيني وضعيت هلال ماه مبارك رمضان و شوال 1434
مركز مطالعات و پژوهش‌هاي فلكي نجومي حضرت آيت‌الله العظمي سيستاني (مدظله العالي) هر ماه وضعيت هلال را پيش‌بيني و اعلام مي‌نمايد و ما نيز در اين‌جا پيش‌بيني ماه‌هاي رمضان و شوال را مي‌آوريم:
* پيش‌بيني مي‌شود به خواست خداوند متعال، هلال ماه مبارك رمضان روز سه شنبه 29 شعبان 1434 ق. برابر با 18/4/1392 ديده خواهد شد. ارتفاع آن از افق شهر مقدس قم هنگام غروب آفتاب، 5 درجه و 20 دقيقه، در سمت 283 درجه و 47 دقيقه با درخشندگي 68،1 و لحظه محاق آن در ساعت 11:46 و هنگام خروج آن از شعاع خورشيد، ساعت 13:33 روز پيش، و غروب آن ساعت 20:52 مي‌باشد و سمت آفتاب 297 درجه و 58 دقيقه و غروب آن ساعت 20:21، و مدت مكث ماه بعد از غروب آفتاب، 31 دقيقه بوده و اختلاف سمت ماه و خورشيد 14 درجه و 11 دقيقه مي باشد.
پيش‌بيني هلال شوال
* پيش‌بيني مي‌شود به خواست خداوند متعال، هلال ماه شوال روز پنج شنبه 30 ماه مبارك رمضان 1434ق. برابر با 17/5/1392 ديده خواهد شد. ارتفاع آن از افق شهر مقدس قم هنگام غروب آفتاب، 6 درجه و 16 دقيقه، در سمت 271 درجه و 19 دقيقه با درخشندگي 94،2‌، و لحظه محاق آن در ساعت 02:23 و هنگام خروج آن از شعاع خورشيد، ساعت 04:07 روز پيش، و غروب آن ساعت 20:36 مي‌باشد و سمت آفتاب 290 درجه و 3 دقيقه و غروب آن ساعت 20:01 و مدت مكث ماه بعد از غروب آفتاب، 35 دقيقه و اختلاف سمت ماه و خورشيد، 18 درجه و 44 دقيقه مي‌باشد.
همچنين پيش‌بيني مي‌شود ماه در شب قبل با ارتفاع آن از افق شهر مقدس قم هنگام غروب آفتاب، 0- درجه و 5 دقيقه، در سمت 280 درجه و 49 دقيقه با درخشندگي 53،0 و لحظه محاق آن در ساعت 02:23 و هنگام خروج آن از شعاع خورشيد ساعت 04:07 همان روز، و غروب آن ساعت 20:03 مي‌باشد و سمت آفتاب 290 درجه و 24 دقيقه، و غروب آن ساعت 20:02، و مدت مكث ماه بعد از غروب آفتاب 1 دقيقه، و اختلاف سمت ماه و خورشيد، 9 درجه و 35 دقيقه مي‌باشد. با توجه به محاسبات انجام‌شده، هلال در افق وجود ندارد بنابراين، قابل رؤيت نخواهد بود.

احكام كاربردي ماه ‌رمضان
حجت الاسلام والمسلمين حميدرضا دوزنده فردوس
اشاره
بيان و آموزش احكام فقهي، از وظايف اساسي حوزه‌هاي علميه و مبلّغان ديني است كه البته بيان اين نوع مسائل، داراي پيچيدگي‌هاي بسياري مي‌باشد؛ چرا كه از يك طرف، موضوعات و فروعات جديد فقهي هر روز مورد سؤال واقع مي‌شود و از سوي ديگر، اختلاف فتاواي مراجع عظام در بعضي از موارد به‌راحتي در دسترس مبلّغان نيست. به اين جهت، براي سرعت دسترسي مبلّغان، در ماه مبارك رمضان، بعضي از موضوعات مورد نياز در اين ماه در باب روزه و احكام مسافر و زكات فطره مورد بررسي قرار گرفته است. در اين مجموعه، سعي شده تا جواب‌ها مطابق با آخرين فتاواي مراجع معظم باشد. جهت رعايت اختصار، از آوردن القاب و عناوين مراجع معظم خودداري شد و به همين جهت، نشاني بسياري از مسائل، به صورت كلي همچون: توضيح المسائل دوازده مرجع، احكام مسافر تدوين گروه فقه مركز ملّي پاسخگويي به سؤالات ديني، جزوة روزه، بخش استفتائات كتبي جامعة الزهراء و استفتائات موجود در مركز ملّي پاسخگويي به سؤالات ديني بيان شده است. البته در اين منابع، نشاني مسأله به طور دقيق از رساله‌ها و استفتائات آنان بيان شده است. گفتني است كه نشاني‌ها در پاروقي با علامت اختصاري مي‌آيد، مانند: مراجع م 1570 (توضيح المسائل دوازده مرجع، مسأله 1570)، استفتائات مركز ملي (استفتائات موجود در مركز ملي پاسخگويي به سؤالات ديني) و جزوه جامعة الزهراء (جزوه روزه واحد پاسخگويي جامعة الزهراء). از همكاري مركز ملي پاسخگويي به سؤالات ديني، در به ثمر رسيدن اين مقاله نهايت تشكر و سپاس‌گزاري مي‌شود.
احكام كاربردي ماه رمضان
مهم‌ترين احكام كاربردي مربوط به ماه مبارك رمضان عبارت‌اند از:
1. نيت روزه
سؤال: اگر فردي در ماه مبارك رمضان تصميم به خوردن چيزي بگيرد، اما قبل از خوردن منصرف شود، روزه‌اش چه حكمي دارد؟
الف. روزه باطل مي‌شود: وحيد،‌ گلپايگاني، بهجت، تبريزي، خوئي، مكارم، نوري.
ب.‌ روزه باطل نمي‌شود: امام، فاضل.
ج. امساك كند و به احتياط واجب قضا كند: رهبري، سيستاني.
توضيح: اگر نيت كند روزه نباشد، به فتواي همه مراجع عظام، روزه‌اش باطل مي‌شود.
سيستاني: اگر دو مرتبه نيت روزه كند، احتياط واجب آن است كه روزه را تمام و بعداً قضا كند.
2. مبطلات روزه
الف. خوردن و آشاميدن:
سؤال 1: فرو بردن اخلاط سر و سينه در حال روزه، چه حكمي دارد؟
اگر خلط به فضاي دهان برسد، براي روزه‌دار:
الف. به احتياط واجب، جايز نيست.
ب. به احتياط مستحب، جايز نيست: سيستاني، زنجاني.
ج. نبايد فرو ببرد: وحيد، اراكي.
سؤال 2: استفاده از اسپري جهت معالجه، در ماه مبارك رمضان چه حكمي دارد؟
اشكال ندارد: امام، رهبري، سيستاني، فاضل، تبريزي.
در حد ضرورت، مبطل نيست: نوري.
اگر به صورت گاز رقيق وارد بدن شود، اشكال ندارد: مكارم.
گاز رقيق، مبطل نيست؛ ولي گاز غليظ، مبطل است: بهجت.
اگر آن را روي زبان بزنند و گازهاي آن را استنشاق كنند و آب دهان را بيرون بريزند كه مطمئن شوند مواد به حلق نرسيده، اشكال ندارد: صافي.
سؤال 3: چكاندن قطره در بيني يا گوش و يا چشم، در حال روزه چه حكمي دارد؟
الف. مكروه است و در صورتي كه به حلق برسد، موجب بطلان روزه مي‌شود: امام، بهجت، رهبري، صافي.
ب. اگر نداند به حلق مي‌رسد، مكروه است و اگر بداند به حلق مي‌رسد، جايز نيست: اراكي، تبريزي، خويي، سيستاني، زنجاني، فاضل.
تبصره: در صورتي ‌كه خود قطره به حلق نرسد و فقط مزه يا بوي آن به حلق برسد، روزه باطل نمي‌شود.
سؤال 4: تزريق انواع آمپول، در حال روزه چه حكمي دارد؟
الف. آمپول، روزه را باطل نمي‌كند: سيستاني، نوري، گلپايگاني، صافي، اراكي، خويي، وحيد.
ب. آمپول غذايي اجتناب شود؛ ولي آمپول بي‌حسي اشكال ندارد: امام، بهجت، زنجاني، فاضل.
ج. آمپول‌هاي وريدي اشكال دارد؛ ولي آمپول‌هاي غير وريدي اشكال ندارد: مكارم، رهبري (غيروريدي غير مغذي، اشكال ندارد).
سؤال 5: آيا اندوسكپي موجب باطل شدن روزه مي‌شود؟
الف. باطل نمي‌كند: سيستاني، نوري.
ب. اگر همراه آن موادي داخل حلق شود، مبطل است و الّا خير: فاضل، صافي، رهبري.
ج. مبطل است: بهجت، تبريزي، مكارم، اراكي.
نكته: در صورت روغن ماليدن به لوله اندوسكپي، همه مراجع باطل مي‌دانند.
ب. رساندن غبار غليظ به حلق:
سؤال: آيا رساندن غبار غليظ به حلق موجب باطل شدن روزه مي‌شود؟
الف. مبطل نيست: زنجاني (مگر آن‌قدر غليظ شود كه عرفاً خوردن حساب شود)، مكارم (اگر در حلق تبديل به گل شود، مبطل است).
ب. به احتياط واجب، مبطل است: سيستاني، خويي، اراكي، وحيد.
د. باطل مي‌كند: بهجت، گلپايگاني، صافي، امام، نوري.
ج. باقي ماندن بر جنابت تا اذان صبح:
سؤال: اگر جنب در ماه رمضان عمداً غسل نكند تا وقت تنگ شود و تيمّم كند، آيا روزه او صحيح است؟
الف. معصيت كرده؛ ولي روزه او صحيح است: امام، گلپايگاني، بهجت، فاضل، نوري.
ب. معصيت كرده و بنابر احتياط واجب، روزه بگيرد و بعداً قضا كند: خويي، صافي، وحيد، مكارم.
د. صحت روزه زن مستحاضه:
سؤال: آيا صحت روزه‌ زن مستحاضه كثيره، مشروط به انجام غسل‌هاي واجبش مي‌باشد؟
الف. بله: امام، وحيد، خويي، تبريزي (ولي در استحاضه متوسط اگرچه غسل نكند، روزه‌اش صحيح است).
صحت روزه، مشروط به انجام غسلي است كه بايد براي نماز صبح انجام دهد؛ ولي غسل نماز‌هاي مغرب و عشاي شب گذشته و شب آينده، در صحت روزه شرط نيست: بهجت.
ب. انجام غسل‌ها، شرط صحت روزه نيست: زنجاني، سيستاني.
3. قضا و كفاره:
سؤال 1: اگر در ماه رمضان بعد از تحقيق، يقين كند كه صبح نشده و كاري كه روزه را باطل مي‌كند، انجام دهد و بعد معلوم شود صبح بوده، آيا بايد روزه را قضا كند؟
جواب: قضا لازم نيست.
نكته: در صورت شك در اين‌كه مغرب شده يا نه، نمي‌تواند افطار كند.
سوال 2: آيا اطمينان به ساعت در مورد خوردن سحري و افطار كفايت مي‌كند؟
الف. كفايت مي‌كند: مكارم، فاضل، رهبري.
ب. كفايت نمي‌كند و ملاك، افق است: زنجاني، تبريزي، سيستاني.
سؤال 3: كساني كه به واسطه پيري روزه نگرفته‌اند، آيا لازم است در صورت توانايي بعد از ماه رمضان قضا كنند؟
الف. بايد قضا كنند: اراكي، زنجاني، بهجت.
ب. بنابر احتياط واجب بايد قضا كنند: امام، گلپايگاني.
ج. احتياط مستحب آن است كه قضا كنند: خويي، سيستاني، فاضل، صافي، نوري.
د. لازم نيست روزه را قضا كنند: تبريزي، وحيد.
سؤال 4: اگر كسي در ماه مبارك رمضان روزه‌اش را با كار حرام مانند استمنا باطل كند، آيا كفاره جمع دارد؟
الف. كفاره جمع ندارد: رهبري، سيستاني.
ب. كفاره جمع دارد: اراكي، ‌گلپايگاني، صافي.
ج. به احتياط واجب، كفاره جمع دارد: امام، فاضل، مكارم، بهجت، وحيد.
د. زنجاني (اگر جماع حرام يا خوردن و آشاميدن حرام باشد، كفاره جمع دارد و در غير اين دو، صورت تخييري دارد).
سؤال 5: آيا دختر 9 ساله كه قدرت روزه گرفتن ندارد، از اول صبح مي‌تواند روزه‌اش را بخورد؟ و حكم قضا و كفاره آن چيست؟
چون شرايط عام تكليف را كه قدرت است، ندارد، از محدوده تكليف خارج است و مي‌تواند از اول صبح روزه را بخورد و امساك لازم نيست و بايد قضا كند؛ ولي كفاره ندارد: همه مراجع، به جز مكارم.
مكارم: اگر تا سال بعد توانايي روزه گرفتن ندارد، قضا ساقط است؛ ولي براي هر روز، يك مد طعام كفاره بدهد.
توضيح: كسي كه شرايط عام تكليف را دارد، ولي موانعي براي روزه‌اش پيش مي‌آيد، مثل كسي كه ناچار به كار كردن است و اين كار او را به ضعف مفرط در بين روزه‌اش مي‌اندازد، بايد به اندازه رفع خطر چيزي بخورد و بقيه روز را امساك كند: همه مراجع.
نكته: كساني كه به دليل مشاغل سخت، روزه گرفتن براي آنها مشقت دارد، مي‌توانند با سفر به مسافت شرعي و افطار در آنجا، مسافر شوند و بعد از ماه رمضان، روزه را قضا كنند: همه مراجع.
سؤال 6: اگر روزه‌دار به واسطه مثلاً با زن خود بدون قصد بيرون آمدن مني ملاعبه و شوخي كند و اتفاقاً مني خارج شود، حكم روزه او چيست؟
الف. اگر عادت نداشته و شوخي را تا آن‌جا كه خروج مني نزديك است، ادامه نداده، روزه او صحيح است: امام.
ب. روزه‌اش باطل مي‌شود؛ مگر اين‌كه اطمينان داشته كه مني از او خارج نمي‌شود: وحيد، گلپايگاني، صافي، فاضل، اراكي، خويي، سيستاني، تبريزي، زنجاني، مكارم (به احتياط واجب).
سؤال 7: اگر روزه‌دار به خيال اين‌كه روزه‌اش باطل شده، عمداً يكي از مبطلات را انجام دهد، آيا روزه‌اش باطل مي‌شود؟
الف. باطل نمي‌شود؛ ولي احتياط مستحب، قضاي آن است: مكارم.
ب. باطل نمي‌شود؛ مگر در خوردن و آشاميدن و جماع: سيستاني.
ج. باطل مي‌شود: ساير مراجع و وحيد.
سؤال 8: اگر روزه‌دار غير آب چيز ديگري را در دهان خود قرار دهد و بي‌اختيار فرو رود، آيا قضا بر او واجب است؟
قضا واجب نيست: همه مراجع، به جز مكارم.
مكارم: هرگاه چيز ديگري غير مايعات را در دهان برد، حكم مضمضه آب و فرو رفتن آن را دارد.
نكته: حكم فرورفتن سهوي آب، در مسأله 1688 توضيح المسائل مراجع آمده است. مراجعه شود.
سؤال 9: اگر روزه‌دار به واسطه ندانستن مسأله كاري كه روزه را باطل مي‌كند، انجام دهد، آيا علاوه بر قضا، كفاره بر او واجب مي‌شود؟
1. اگر مي‌توانسته مسأله را ياد بگيرد، ولي در يادگرفتن كوتاهي كرده است (جاهل مقصّر):
الف. به احتياط واجب، كفاره دارد: امام، فاضل.
ب. كفاره ندارد: خويي، تبريزي، سيستاني، وحيد، زنجاني (هرچند گناهكار است).
2. اگر در ياد گرفتن مسأله كوتاهي كرده و موقع به جا آوردن، احتمال مفطر بودن را مي‌داده است، كفاره دارد: گلپايگاني، صافي.
3. اگر در ياد گرفتن مسأله كوتاهي كرده، ولي موقع به جا آوردن، احتمال مفطر بودن را نمي‌داده و غفلت داشته است، كفاره دارد:‌ صافي.
4. در يادگيري مسأله كوتاهي نكرده و يا در موقع به جا آوردن، التفات و توجهي به مفطر بودن آن نداشته است،
كفاره واجب نيست:‌ اراكي، امام، زنجاني، سيستاني، صافي، گلپايگاني، مكارم.
5. اگر عقيده قطعي داشته كه مبطل روزه نيست، كفاره ندارد: سيستاني، وحيد.
6. اگر مي‌دانسته كاري كه انجام مي‌دهد حرام است، ولي نمي‌دانسته روزه را باطل مي‌كند:
الف. به احتياط واجب، كفاره دارد: مكارم.
ب. كفاره دارد: خويي، تبريزي.
نكته: با توجه به مسأله فوق، در جايي كه فرد در ياد گرفتن مسأله كوتاهي كرده و جاهل مقصّر بوده است و در موقع به جا آوردن، احتمال مفطر بودن را هم مي‌داده است، به فتواي غالب مراجع، علاوه بر قضا بايد كفاره بپردازد: خويي، وحيد، سيستاني، تبريزي (به جز زنجاني كه كفاره ندارد).
اما اگر كوتاهي نكرده و جاهل قاصر بوده است و در موقع به جا آوردن، احتمال مفطر بودن را هم مي‌داده است، به فتواي غالب مراجع كفاره ندارد.
و اگر در يادگرفتن مسأله كوتاهي نكرده و جاهل قاصر بوده، ولي مي‌دانسته كاري كه انجام مي‌دهد، حرام است (مانند علم به حرمت استمنا، دروغ بستن به خدا و پيامبر)، هرچند مبطل بودن آن را نمي‌دانسته است، به فتواي غالب مراجع علاوه بر قضا، كفاره نيز دارد (به جز سيستاني).
سؤال 10: حكم روزه اشخاص معتاد به سيگار يا ترياك و... را كه ترك براي آنان محال يا بسيار سخت است، از نظر وجوب افطار و عدم آن و قضا و كفاره بيان فرماييد؟
از مفطرات، غير كشيدن ترياك امساك كند و آن را هم به مقدار ضرورت اكتفا نمايد. در اين صورت، ـ ان شاء ‌الله ـ بر او چيزي نيست: گلپايگاني.
اگر به علاج و درمان هم مقدور نباشد و عادتاً قابل تحمل نباشد، به مقدار ضرورت اكتفا كند و از مفطرات ديگر امساك نمايد و اگر مقدور شد، در روز‌هاي كوتاه سال قضا كند: بهجت.
روزه‌دار بايد از استعمال دخانيات اجتناب كند و سيگار نكشيدن جان انسان را در خطر قرار نمي‌دهد و ترياك هم حكم سيگار را دارد؛ هرچند اعتياد به ترياك، حرام است: تبريزي.
روزه را واجب است بگيرند و با فرض اضطرار در كشيدن ترياك، جايز است كشيدن آن در حال روزه، به مقدار دفع ضرورت: امام.
سؤال 11: اگر كسي در ماه مبارك رمضان عمداً كاري بكند كه باعث استفراغ بشود، آيا علاوه بر فضا بايد كفاره نيز بپردازد؟
الف. كفاره ندارد: امام، فاضل، سيستاني، نوري.
ب. كفاره دارد: بهجت، مكارم.
ج. به احتياط واجب، كفاره دارد: اراكي، وحيد، گلپايگاني، خويي، صافي، تبريزي، زنجاني.
سؤال 12: مقدار كفاره غير عمد، چقدر است و آيا دادن پول آن به فقير، كفايت مي‌كند؟
مقدار كفاره، يك مُد (750 گرم) است: بيشتر مراجع. ‌
يك مُد كه حدود 900 گرم است: زنجاني.
نكته: دادن پول كفايت نمي‌كند؛ ولي اگر فقير ‌را در خريد و قبول آن وكيل كند و فقير نيز انجام دهد، كافي است.
سؤال 13: خانمي به علت بارداري، ماه رمضان را روزه نگرفته و تا رمضان آينده به علت شيردادن نتوانسته قضا كند. آيا ايشان علاوه بر فديه و قضا بايد كفاره تأخير را هم بپردازد؟
الف. فديه كافي است و كفارة تأخير لازم نيست: بهجت.
ب. كفاره تأخير دارد: سيستاني، نوري، فاضل.
ج. در هر دو صورت، كفاره لازم است.رهبري.
د. در فرض ضرر بر بچه، كفاره دارد؛ ولي در فرض ضرر بر خود مادر، كفاره ندارد: مكارم.
هـ. به احتياط واجب، كفاره دارد: صافي.
احكام فطريه
سؤال 1: فطريه ميهماني كه فقط شب عيد فطر قبل از غروب ميهمان شده است، بر عهدة صاحب‌خانه است يا خود ميهمان؟
الف. اگر وقت وجوب زكات فطره نانخور او حساب شود، بر عهده صاحب‌خانه است: بهجت، نوري
ب. بر عهدة خود ميهمان است: فاضل، مكارم، سيستاني، امام، رهبري، زنجاني.
ج. بر عهده صاحب‌خانه است: وحيد، خويي، تبريزي، گلپايگاني، صافي.
اگر عرفاً نانخور محسوب شود، بر عهده صاحب‌خانه است: امام، رهبري.
ميهمان، يك‌شبه نانخور محسوب نمي‌شود: رهبري.
سؤال 2: اگر افطار آخر را ميهمان باشيم و شب را نيز در آن‌جا بخوابيم، فطريه بر عهده كيست؟
الف. بر عهدة ميهمان است: مكارم، امام،‌ رهبري، زنجاني، فاضل.
ب. بر عهده صاحب‌خانه است: بهجت، نوري، صافي، سيستاني.
اگر دعوت نشده باشد و شب را بخوابد، بنابر احتياط واجب و اگر دعوت شده باشد بنابر فتوا، به عهدة صاحب‌خانه است: تبريزي.
سؤال 3: اگر شخصي شب عيد فطر افرادي را در مسجد و هيأت افطاري ‌دهد، فطريه بر عهده كيست؟
بر عهده ميزبان نيست: بهجت، فاضل، سيستاني، تبريزي، امام،‌ رهبري، مكارم، زنجاني.
سؤال 4: فطريه كارگران كه پيش صاحب‌كار غذا مي‌خورند، بر عهدة كيست؟
اگر صاحب كار غذا را به عنوان بخشي از اجرت يا شرايط كار مي‌دهد، بر عهدة كارگر مي‌باشد.
سؤال 5: براي اين‌كه فطريه ميهمان بر عهدة صاحب‌خانه باشد، ميهمان چند شب لازم است كه بماند؟
4 يا 5 روز كافي است (تعداد روز، عرفي است): مكارم و ديگر مراجع.
يك شب نيز كافي است: بهجت، نوري، صافي.
اگر قبل از غروب عيد آن‌جا باشد و شب را نيز آن‌جا بماند، بر عهدة صاحب‌خانه است؛ حتي اگر بعد غروب نيز آن‌جا باشد و شب را بماند، بنابر احتياط واجب، بر عهدة صاحب‌خانه است: سيستاني، تبريزي.
سؤال 6: اگر فقط شب آخر را ميهمان باشد و قبل از غروب بيايد؛ اما به هر دليل، افطاري نخورد، فطريه بر عهده كيست؟
بر عهدة صاحب خانه: بهجت، صافي.
اگر قبل از غروب بيايد و شب را آن‌جا بماند، هرچند چيزي نخورد، بايد صاحب‌خانه بدهد و اگر بعد از غروب بيايد، بنابر احتياط واجب، بر عهده صاحب‌خانه است: تبريزي، سيستاني.
امام، رهبري، فاضل: بر عهده ميهمان است.
سؤال 7: اگر كسي چند روز ميهمان صاحب‌خانه باشد، ولي قبل از غروب عيد فطر بيرون برود و شب بر‌گردد، در اين صورت، فطريه بر عهدة كيست؟
بر عهدة صاحب‌خانه است: همه مراجع.
سؤال 8: زكات فطريه را بايد در چه كاري مصرف كرد؟
بنابر احتياط واجب، بايد صرف فقرا شود: وحيد، مكارم، صافي، سيستاني.
همان مصرف زكات مال است؛ هرچند بهتر است به فقيرداده شود: ديگر مراجع.
سؤال 9: آيا مي‌شود بعد از جدا كردن پول به عنوان زكات فطره، آن را با پول ديگر عوض كرد؟
خير: همه مراجع.
سؤال 10: پدر سيدي فوت كرده و خانمش كه غير سيده است، سرپرست خانواده است. آيا مي‌توان فطرة غير سادات را به او داد تا خرج فرزندان سيدش كند؟
مي‌توانند به تمليك زن درآورند يا خودش تمليك كند و بعد براي آن‌ها خرج كند: همه مراجع.
روزه مسافر
سؤال 1: شرط اول در احكام مسافر اين است كه سفرش كمتر از 8 فرسخ شرعي نباشد: الف. ‌مسافت شرعي چند كيلومتر است؟ ب. رفت و برگشت به چه صورتي باشد؟
الف:
1. 45 كيلومتر: امام، بهجت، خامنه‌اي، فاضل، سبحاني.
2. 44 كيلومتر: خويي، گلپايگاني، تبريزي، وحيد، سيستاني، صافي، نوري.
3. 40 كيلومتر: زنجاني.
4. 43 كيلومتر: مكارم.
ب:
1. مجموع رفت و برگشت، هشت فرسخ و رفتن، كمتر از 4 فرسخ نباشد: فاضل و رهبري.
2. مجموع هشت فرسخ و هر يك از رفت و برگشت، كمتر از چهار فرسخ نباشد: خويي، گلپايگاني، وحيد، صافي، نوري.
3. روي هم هشت فرسخ؛ اعم از ‌اين كه رفت يا برگشت، كمتر باشد: بهجت، تبريزي، زنجاني، سبحاني، سيستاني، مكارم.
سؤال 2: ملاك در كثيرالسفر بودن به چه صورت است؟
1. در هر كمتر از ده روز، يك سفر: امام،‌ رهبري، گلپايگاني، بهجت، صافي.
2. در طول يك ماه، حداقل چهار سفر: فاضل.
3. سفرهاي متعدد به مقداري كه عرفاً بگويند كثيرالسفر شده: زنجاني.
4. نصف ايام هر ماه (پانزده روز ناپيوسته)؛ به گونه‌اي كه ده روز در يك جا نماند و اگر سه يا دو روز در هفته در سفر باشد، به احتياط واجب در همه سفرها بين سفر و تمام جمع كند: وحيد.
سه روز در هفته تا دوازده روز در ماه: مكارم
5. حداقل ده روز در ماه: هر روز، يك سفر يا ده روز در سفر، در ضمن دو يا سه سفر: سيستاني.
سؤال 3: مدت لازم براي تحقق حكم كثيرالسفر چه مقدار است؟
1. دو ماه يا بيشتر: رهبري، وحيد.
2. يك ماه كافي است: فاضل.
3. يك ماه اگر هر روز باشد؛ به استثناي جمعه‌ها، يا دو ماه باشد و به اين صورت كه هفته‌اي سه روز يا مجموعاً 12 روز در هر ماه: مكارم.
4. 6 ماه در يكسال يا سه ماه در چند سال: سيستاني.
توضيح: يعني ملاك كثرت سفر را اگر مدت سفر يك‌ساله است، 6 ماه در ضمن اين يك‌سال داشته باشد و اگر سفر چند سال است، ملاك كثرت سفر را سه ماه در ضمن چند سال داشته باشد، مثل اين‌كه سه ماه تابستان را در طول چند سال داراي ملاك كثرت سفر باشد.
5. 4 ماه يا بيشتر: صافي.
6. عرفاً او را كثيرالسفر بگويند: زنجاني.
7. حداقل دو ماه؛ هر كمتر از ده روز يكبار يا در يك ماه هر روز: بهجت.
سؤال 4: ملاك در كثيرالسفر بودن، آيا مسافرت شغلي است يا غير شغلي را هم شامل مي‌شود؟
1. ملاك كثيرالسفر، سفر شغلي است:‌ رهبري، صافي.
2. ملاك كثيرالسفر، سفر غير شغلي را هم شامل مي‌شود‌: فاضل، بهجت، وحيد، مكارم، زنجاني، سيستاني.
3. تلفيق از سفرهاي شغلي و غير شغلي را هم شامل مي‌شود، مانند سفر براي تحصيل و سفر براي زيارت: فاضل، زنجاني، سيستاني،‌ وحيد.
4. در سفرهاي تلفيقي از شغلي و غير شغلي، استمرار شرط است؛‌ مثلاً هر هفته به طور مستمر، يك روز براي تحصيل، يك روز براي كار و يك روز براي صله رحم به يك محل يا محل‌هاي متفاوت برود: مكارم.
اگر در سفر غير شغلي، در همان مسير شغلي حركت كند، نماز تمام است و در غير آن مسير، شكسته است: بهجت.
سؤال 5: كثيرالسفر، از چه زماني نماز و روزه‌اش تمام است؟
الف. راننده و مانند آن؛ «من شغله السفر.»
1. اگر در همان سفر اول عنوان شغلي عرفاً بر او صادق باشد، از همان اول بايد تمام بخواند و اگر صادق نيست، از زمان صدق عنوان شغلي، نماز تمام است: خويي، تبريزي، وحيد، سيستاني.
2. از سفر دوم به بعد: صافي و گلپايگاني (همچنين سفر اول طولاني شود)، بهجت (معيار سفر اول، پيمودن 45 كيلومتر است): فاضل، نوري، همداني، امام.
3. از سفر سوم به بعد:‌ رهبري.
4. نماز، قصر است؛ تا زماني كه عرفاً كثرت سفر تحقق پيدا كند و يقين به تحقق كثرت سفر پيدا كند: زنجاني.
5. اگر سفر او يك ماه يا بيشتر و هر روز باشد يا 45 روز به استثناء پنجشنبه و جمعه‌ها باشد از همان سفر اول نماز تمام است و اگر دو ماه يا بيشتر و هفته سه روز باشد بايد سه چهار روز اول را جمع و پس از آن نمازش تمام است: مكارم.
ب. غير راننده؛ «من شلغه في السفر.»
1. از سفر اول، نماز تمام است: خويي، تبريزي، وحيد (همين كه سفر شغلي بر آن‌ها منطبق شود.)
2. از سفر دوم به بعد، نماز تمام است: فاضل، نوري، همداني.
3. از سفر سوم به بعد، تمام است: گلپايگاني.
4. سفر اول قصر، سفر دوم احتياط به جمع بين قصر و تمام و از سفر سوم به بعد تمام است: صافي.
5. در دو هفته اول، به احتياط واجب، در نماز بين قصر و تمام جمع كنند و روزه بگيرند و قضا كنند و بعد آن نماز را تمام بخوانند و روزه، صحيح است: سيستاني.
6. به چهار روز اول، بين قصر و تمام جمع كند: مكارم.
7. نماز، قصر است تا زماني كه عرفاً كثرت سفر صدق كند: زنجاني.
سؤال 6: مسافري كه قصد اقامت ده روز كرده، اگر از اول قصد داشته به كمتر از مسافت شرعي برود و برگردد، آيا به قصد اقامت وي ضرري مي‌زند؟
1. بيش از يكي دو ساعت، در مجموع ده روز نباشد: امام، وحيد.
2. مطلقاً اشكال دارد؛ هرچند به مدت يكي دو ساعت باشد: گلپايگاني، صافي.
3. مُعْظم (بيشتر) روز را آن‌جا بماند، كافي است: بهجت.
4. اگر شب را آن‌جا بيتوته كند، كافي است: فاضل.
5. تا 6 و 7 ساعت در كل ده روز، اشكال ندارد: رهبري.
6. تا نصف روز، جايز است برود: سيستاني.
7. اگر هر روز يكي دو ساعت برود، مضرّ به قصد اقامه نيست: مكارم.
احكام وطن
سؤال 1: يك فرد چند وطن مي‌تواند داشته باشد؟
الف. دو وطن. بيشتر از دو وطن نمي‌تواند داشته باشد: امام، زنجاني.
ب. دو وطن. بيشتر از دو وطن، محل اشكال است؛ به اين معنا كه در بيشتر از دو وطن، به احتياط واجب، نماز را هم قصر و هم تمام بخواند: فاضل.
ج. انسان مي‌تواند بيش از دو وطن فعلي داشته باشد؛ (به اين معنا كه يكي از آن‌ها وطن اصلي و يا هر دو، اتخاذي باشد كه فقط در آن دو زندگي كند) و اگر بخواهد وطن سومي اتخاذ كند، به طوري كه در هر كدام چهار ماه از سال زندگي كند، در صورتي كه عرفاً آن‌جا را وطن او بدانند، مانعي ندارد و با عدم صدق عرفي، محل اشكال است: رهبري.
د. هر فرد مي‌تواند حداكثر سه وطن داشته باشد: مكارم.
هـ. انسان مي‌تواند بيشتر از دو وطن داشته باشد: خويي، گلپايگاني، بهجت، تبريزي، وحيد،‌ سبحاني، سيستاني، صافي، نوري.
سؤال 2: اعراض از وطن به چه صورتي محقق مي‌شود؟
الف. اعراض آن است كه شخص پس از خروج از وطن تصميم داشته باشد كه ديگر براي زندگي به آن‌جا بر نگردد؛ هرچند براي ديدن اقوام و بستگان به آن‌جا برود (اعراض قصدي): همه مراجع، به جز مكارم.
ب. تصميم بر عدم برگشت براي زندگي تا چند سال (پنج سال)، اعراض محسوب مي‌شود (اعراض عملي يا قهري)؛ مگر اين‌كه هر سال، هرچند به صورت پراكنده، به آن‌جا برود. در اين صورت، اعراض محقق نمي‌شود و همچنان وطن او خواهد بود.
سؤال 3: آيا ترك موقت وطن،‌ اعراض محسوب مي‌شود؟
الف.‌ خير: همه مراجع، به جز مكارم.
ب. اگر تصميم براي ترك وطن براي چند سال (مثلاً پنج سال) داشته باشد، اعراض (عملي و قصري) محسوب مي‌شود و نماز او، قصر است: مكارم.
سؤال 4: زني كه ازدواج مي‌كند و به شهر ديگري مي‌رود، آيا وطن پدر و مادرش باز هم وطن او محسوب مي‌شود؟
الف. اگر به طور طبيعي قصد برگشت براي زندگي به آن‌جا را ندارد، اعراض حاصل شده و وطنش نيست و صرف اين‌كه در صورت فوت همسر يا طلاق به آن‌جا برمي‌گردد (با فرض اين‌كه اين دو پديده معمولاً به‌زودي محقق نمي‌شود)، مانع اعراض نيست: همه مراجع، به جز مكارم.
ب. اگر مدت طولاني (مثلاً پنج سال) به وطن برنگردد و يا قصد كند تا اين مدت برنگردد،‌ اعراض قهري حاصل شده و آن‌جا وطن او نيست؛ مگر اين‌كه هر سال، مجموعاً 90 روز، هرچند به صورت پراكنده، به آن‌جا برود: مكارم.
سؤال 5: مقدار زمان لازم براي تحقق وطن چه مقدار است؟
الف. به مقداري كه عرفاً صدق وطن كند: همه مراجع، به جز: فاضل، رهبري، سبحاني.
ب. اگر با قصد توطّن آن‌جا بماند، از همان ابتدا نمازش تمام است؛ زيرا كساني كه از قصد او باخبر باشند، مي‌گويند اين‌جا وطن او است: تبريزي.
ج. بعد از قصد توطّن دائمي، مقداري كه عرفاً بگويند آن‌جا ساكن شده، و ظاهراً شش ماه كافي است و نيز عرفاً اگر به كمتر از اين مدت صدق كند، كافي است: فاضل.
د. دو سه ماه و كمتر كه عرفاً صدق وطن كند: رهبري.
هـ. اقلاً سه ماه بماند تا وطن محسوب شود: سبحاني.
سؤال 6: محل تولد انسان به چه شرطي وطن وي محسوب مي‌شود؟
الف. اگر در محل تولد مدتي باشد كه در آن‌جا رشد و نمو پيدا كند، آن‌جا وطن او است و صرف تولد در جايي، وطن محقق نمي‌شود: امام، خويي، گلپايگاني، فاضل، زنجاني، صافي.
ب. در صورتي كه تا زمان بلوغ در محل تولد نمانند، وطن آن‌ها محسوب نمي‌شود: بهجت.
ج. در صورتي كه در محل تولد رشد و نمو پيدا كرده است (حداقل پنج، شش سال يا بيشتر آن‌جا بودن)، آن‌جا وطن اصلي او حساب مي‌شود:‌ رهبري.
د. در محل تولد تا زماني كه قصد توطّن مجدد نكرده، به احتياط واجب بايد جمع بخواند:‌ وحيد.
ه. صرف تولد در جايي كه وطن والدين باشد، براي تحقق وطن كافي است: سيستاني.
و. وطن آبا و اجدادي، وطن فرزند محسوب مي‌شود و تا اعراض نكند، نماز تمام است: نوري.
سؤال 7: اگر مسافر در برگشت از سفر به حد ترخص وطن برسد، آيا نماز و روزه‌اش صحيح است؟
در نماز:
الف. نماز، تمام است: همه مراجع، به جز سيستاني.
ب. بايد داخل وطن شود تا نمازش تمام باشد: سيستاني.
در روزه:
الف. روزه‌اش را نمي‌تواند قصد كند تا داخل وطن شود: همه مراجع، به جز مكارم.
ب. رسيدن به حدّ ترخص، كافي است: مكارم.
منابع:
1. الطباطبائي يزدي، محمدكاظم، العروۀ الوثقي؛ مع تعليقات عدۀ من الفقهاء العظام الامام الخميني‌... [و ديگران]، قم: مدرسة الامام علي بن ابي‌طالب، 1428ق/ 1386ش.
2. توضيح المسائل مراجع، دفتر انتشارات اسلامي، ج 1، 1385ش.
3. گروه فقه مركز ملي پاسخگويي به سؤالات ديني، احكام مسافر: مطابق با فتاواي مراجع عظام تقليد، ويراست 2، قم: فراكاما، 1391ش.
4. واحد پاسخ به سؤالات جامعۀ الزهرا{، جزوه روزه، 1386ش.
5. www.Jz.ac.ir

افزودن دیدگاه جدید

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.