اشعار مناسبتی-وفات حضرت معصومه(س)
در مدح حضرت معصومه سلام الله علیها
بهار امامت 4 - غلامرضا سازگار
ای غبــــار آستــــانت، آبـــروی اهــــل قــم
داده زینت خــاک زوارت بــه روی اهــل قــم
وصف تو محفل به محفل، گفتگـوی اهل قم
روز و شب چشم عنایاتت به سوی اهل قم
آفتــاب و مــاه، تـا در چـرخِ گیتیپرور است
سایۀ گلدستههایت بر سرِ اینکشور است
دخت موسایی وصد موسی مقیمِ طور توست
وسعت ملک خـدا، غـرق شعـاع نــور توست
عصمت و تقوا و پاکی و شرف،منشور توست
قم اگر گردیده مشهور جهان،مشهور توست
نه فقط«موسیبنجعفر»را سرورِ سینهای
چـارده معصــوم را ســر تــا قــدم آیینـهای
نخـل موسـای ولایت، بــر نـدارد مثـل تـو
بعـد زینب فاطمــه، کوثــر نـدارد مثـل تـو
هفتمین بحر شـرف، گوهر ندارد مثـل تـو
حجت هشتم، رضا، خواهر ندارد مثـل تـو
چارده خورشیدِ خورشیـد آفرین را کوکبی
بر سر دست پدر، هم فاطمه، هم زینبی
ای بـه جـان و پیکـر پاکت، سلام فاطمه
بضعــــه پیغمبـــر اکـرم، تمــــام فاطمه
از دهانـــت ریختــــه دُرِّ کـــلامِ فاطمــه
بر تو چون زهرا برازنده است، نامِ فاطمه
گفتگویت یاد از «امّ ابیهــا» میکند
تا رضا روی تو بیند، یاد زهرا میکند
خاک قم بالد که دارد نقشِ جای پای تو
وحیِ مُنزَل جوشد از گفتارِ روح افزای تو
میبـرد دل از امـامـان هُـدا، سیمای تو
تـا صـف محشـر ســلامالله بـر آبـای تو
گر جهان بار دگـر «موسیبنجعفر» آورد
میتوان چون حضرت معصومه، دختر آورد
روی تو روی بهشت و خوی تو خوی بهشت
نی عجب کز سینهات بوی پدر،بوی بهشت
قم شـده بـا مقـدم نـورانیَت، کوی بهشت
محو شد از ذهن اهل قم، هیاهوی بهشت
تا به سـوی قم تو را طی سفـر، آغاز شد
یک در جنّت به خلق، از جانب قم، باز شد
شعلـۀ داغ پـدر بـر سینـه میزد آذرت
بود از هجر رضا سـوز دل و چشم ترت
حیف در سنّ جوانـی مثل زهرا مادرت،
بعد هفده روز پر زد مـرغ روح از پیکرت
کس نداند آتش داغت به اهل قم چه کرد
با دل زار رضـا آن حجت هشتـم، چـه کرد
اهل قم کز مکتبت علـم حـدیث آموختند
پای تا سر در عزایت چون شرار افروختند
دیده بر تابــوت تـو از چــار جانب دوختند
روز تشییعت به یـاد دفن زهـرا سوختند
پیکــر پـاک تـو را روز از زمیـــن برداشتند
جسم زهرا را دل شب در لحد بگذاشتند
تربت پـاک تــو را مـــادر زیــارت میکند
هم رســولالله، هم حیدر زیـارت میکند
هم رضا، هم موسیجعفر زیارت میکند
هـر امـام و هــر پیــامآور زیــارت میکند
بارگاه قدس تو، برتـر ز عرش کبریاست
تا خدا دارد خدایی کعبه دلهای ماست
ای مـــزارت کعبـــۀ دل، تربتت، بیـتالحـــرام
تا تـو را - یا فاطمه! - در شهـر قم باشد مقام
ازخراسان میدهد هر صبح،خورشیدت سلام
گویــی از قبـــر رضـــا، بــر اهــل قم آید پیام:
هر که چون«میثم»به خاک این حرم صورت بهشت،
روز محشـر میشـود واجـب بــرای او بهشت
در مدح حضرت معصومه سلام الله علیها
بهار امامت 4 - غلامرضا سازگار
سلام خواهـر قـرآن، سلام دختـر دین سلام مــادر عصمت، سـلالۀ «یاسین»
سلام دختر«طاها» و نور و طور سلام سلام ای گهـرِ هفت بحــر نـور، سـلام
تـو وارث شـرف و احتــرام فـاطمــهای تو دختِ موسـیِ کاظـم تمام فاطمهای
عجیب نیست کـه بابا به تو سلام کند و یـــا امـــام رضـــا در بــرت قیــام کند
تــو پـارهای ز تـن پــاک احمــدی، بانو تــو مـــادرِ قـــمِ آل محمّـــدی، بـانـــو
حریـم تـو حــرمِ یــازده اــمام هُداست مــزار گمشــدۀ فاطمـه در آن پیداست
تـو شـو نکــرده بـرای تـمام خلق، امی تـو زینبِ دگــرِ فاطمـه، بـه شهر قمی
بـه حُـرمت حَـرَمت انبیـــا قیـــام کننـد زیـــارتِ حــــرمِ یـــازده امـــام کننـــد
تـو چـون امــام رضــا دُرّ هفـت دریایــی بــه اش آل محمــد همیشـه زهــرایی
سزد که اهل سماوات،خاک پات شوند خوش آمدی به قم ای اهل قم،فدات شوند
خوش آمدی بـه دیار قـم عمـه سادات قـدم قدم به قدومت ز اهـل، قم صلوات
به این مقام و این شوکت و این اجلال سـزد امــام رضـــا آیــدت بـه استقبـال
عجـب نبـــود اگـــر بـــود از ره تجلیـل ز مــامِ ناقـــۀ تـــو روی دوشِ جبــرائیل
عجب نبــود کــه آن روز از فــراز فلک، به خـاک بوسیَت آینـد، فـوج فـوجِ ملک
عجب نبـود کـه گوینـد اهل قم، یکسر که گشته حضرت صــدّیقه وارد محشر
عجب نه اهـل قـم ار افتخـار میکردند به جـای شـاخۀ گل، سر نثار میکردند
زنان شهـر قـم از هـر طرف، مقـابل تو ز روی بـام فشاندنـد گـل به محمل تو
ز نـاقـهات همگـی احتــرام مـیکردند نهاده دست به سینه،سلام میکردند
به احترام تو قم شاخه شاخه گل آورد جنـایت و ستـم شـــام را تـلافی کـرد
به محفلِ تو فشاندند اشک،جای گلاب زدند نالـه که زینب کجــا و بـزم شراب؟
به هــر قـدم صلـواتت نثـــار میکردند تو را به خانـۀ «موسی بنخزرج» آوردند
به بند ناقۀ تو، دسته دسته چنگ زدند ولی به محمل زینب ز بـام، سنگ زدند
قسم به عـزّت تو، ای به مقدمِ تو درود که جـای عمــۀ ســادات در خرابـه نبود
به سوی عمۀ تو شامیـان چو رو کردند به جای گل،سرِ نی،هیجده سر آوردند
به اجـر ایـن همه ارضِ ادب، کرامت کن به روز حشر،تو از اهل قم، شفاعت کن
نوحۀ وفات حضرت معصومه سلام الله علیها
بهار امامت 3- غلامرضا سازگار
ثامن الائمه ای شمس ولایت
در مدینۀ قـم بین شور قیامت
شد وفات معصومه معصومه مظلومه
یا امام هشتم یا امام هشتم
فاطمه چو مادر در سنّ جوانی
گلـزار وجــودش گردیده خزانی
شد وفات معصومه معصومه مظلومه
یا امام هشتم یا امام هشتم
محفل مصیبت گشته محفل ما
گشتـه داغ زینب تـازه در دل ما
شد وفات معصومه معصومه مظلومه
یا امام هشتم یا امام هشتم
شـد مدینـۀ قــم کــربلای دیگـــر
گریه کن رضاجان در عزای خواهر
شد وفات معصومه معصومه مظلومه
یا امام هشتم یا امام هشتم
در سینــۀ پـــاکِ آن روحِ مطهـر
هم داغ پدر بوده هم هجر برادر
شد وفات معصومه معصومه مظلومه
یا امام هشتم یا امام هشتم
دو فاطمه را بود داغ دل به سینه
این بـه دامن قـم این شهر مدینه
شد وفات معصومه معصومه مظلومه
یا امام هشتم یا امام هشتم
این فاطمه محزون از جور زمانه
آن فـــاطمه دیـــــده رنج تازیانه
شد وفات معصومه معصومه مظلومه
یا امام هشتم یا امام هشتم
نوحه در شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها
بهار امامت 2 – غلامرضا سازگار
شد بپا درشهر قم غوغای محشر در عـزای دختـر مــوسی بن جعفر
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
یا رضا ای هشتمین شمس امامت در عـزای خواهرت سرت سلامت
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
مــــردم قـــم را بــه تشییـع جنـازه داغ زهــرا بــر جگـر گــردیده تــازه
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
درجگر خون دربصر اشک عزاداشت آرزوی دیـــــدن روی رضـــــا داشــت
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
یــا جـــواد ابن الرضـا کـن نـاله بــرپا عمـــــۀ مظلــومـهات رفتـه ز دنیـا
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
مثل کعبه قبر او در قم عیان است از چه یـاران تربت زهـرا نهان است
وامصیبت وامصیبت وامصیبت
نوحۀ وفات حضرت معصومه سلام الله علیها
جهان را ماتم عظماست امشب عزای دختر موساست امشب
سر مهدی سلامت، سر مهدی سلامت
نـه تنهـا شهـر قـم مـاتم گرفته زمیـن و آسمـان را غــم گـرفتـه
سر مهدی سلامت، سر مهدی سلامت
رضــاخـون جگــر از دیـده بـــارد عــــزای حضــرت معصــومـه دارد
سر مهدی سلامت، سر مهدی سلامت
بـه یــادحضرت معصـومه امشب بگـــریـد دیـــدۀ زهـــــرا و زینــب
سر مهدی سلامت، سر مهدی سلامت
بگـرید بهــر خــواهر، بهـر دختــر رضـا و حضـرت موسی ابن جعفر
سر مهدی سلامت، سر مهدی سلامت
شـرار نــاله سـر زد تـا به افلاک نهان شد پیکر معصومه در خاک
سر مهدی سلامت، سر مهدی سلامت
دریغــا ای دریغـــا شـد خــزانی گــل گلـــزار مــوسی در جــوانی
سر مهدی سلامت، سر مهدی سلامت
دیدگاهها
اشعار خیلی عالیست
اشعاربسیارعالی ودلنشین بود
افزودن دیدگاه جدید