رفتن به محتوای اصلی
کارگردان مجموعه پرده نشین:

روحانیت می‌تواند همچنان محور وحدت بخش جامعه و خانواده باشد

تاریخ انتشار:
بهروز شعیبی گفت: ما به اندازه یک کار تاریخی برای این سریال تحقیق و پژوهش کردیم و هر آنچه نیاز بود را انجام دادیم. ما از نظرات بزرگانی که سر صحنه آمدند...
بهروز شعیبی

به گزارش بلاغ به نقل از رسا، چهره بهروز شعیبی همه را به یاد سید رضای دوست داشتنیِ «طلا و مس» می اندازد. شاید کسی فکر نمی‌کرد آن پسرک تازه بالغ و معترض پرویز پرستویی در «آژانس شیشه‌ای» سال‌ها بعد بازیگری و کارگردانی را چنان جدی بگیرد که در هر دو زمینه حرف‌های خوبی برای گفتن داشته باشد؛ به طوری که مردم این روزها  بازی پخته‌تر و دیدنی‌تری از او را باز هم در نقش پسر پرستویی در فیلم «میهمان داریم» ببینند و این شب‌ها هم شاهد تلاش او در مقام کارگردانی موفق مجموعه «پرده نشین» باشند.
کارگردان فیلم سینمایی موفق و تحسین شده «دهلیز» با ترکیبی از درک و توانایی نشان می‌دهد که در مدیوم تلویزیون هم مخاطب شناس است و می‌داند قصه‌اش را چگونه پیش ببرد.

بازیگر نقش سید رضا، روحانیِ فیلم «طلا و مس» فکر می‌کرد روزی خودش کاری درباره روحانیت بسازد؟

بله، فکر می‌کردم که روزی این کار را خواهم کرد؛ اما خیلی نگران بودم که چطور باید آن را انجام دهم. برای اینکه ورود به این مسئله ظرایف، دقت‌های خاصی را می‌طلبد. وقتی شما سراغ جامعه‌هایی می‌روید که از یک طرف وجه سیاسی دارد و از سوی دیگر وجه گسترده اجتماعی و از طرفی دیگر علمی و از سوی دیگر وجه مذهبی دارند، قاعدتاً همه این ابعاد برای اجرا و به تصویر کشیدن، نیازمند بررسی فراوان است. خودم همیشه به این فکر می‌کردم که اگر بخواهم فیلم یا سریالی در این زمینه کار کنم، مردم با روحانی قصه ارتباط برقرار کنند؛ از همان جنسی که آقایان همایون اسعدیان و منوچهر محمدی(تهیه کننده) و حامد محمدی(نویسنده) در فیلم «طلا و مس» نشان دادند. همواره دنبال این بودم که در این زمینه قصه‌هایی را بپرورانم که در وهله اول وجه اجتماعی داشته باشند و بتوانند به خوبی با مخاطب ارتباط برقرار کنند و بعد در همان فضا قصه روحانیت را هم نشان دهند.

 

چرا در این مقطع زمانی سراغ پرداختن به چنین قصه‌ای و ساخت مجموعه «پرده نشین» رفتید؟ فکر کردید الان ضرورت بیشتری برای این موضوع وجود دارد یا تولید مجموعه بر اساس یک پیشنهاد بود؟

وهله اول از سوی آقای سید محمود رضوی(تهیه کننده) و دوستان تلویزیون پیشنهاد شد. در واقع اولین دلیلی که باعث شد وارد این کار شوم، حضور خود آقای رضوی بود؛ چون حدود سه سال است که داریم با هم کار می‌کنیم. حضور ایشان مرا دلگرم می‌کرد که وارد یک محیط امن و مجموعه همدل برای کار می‌شوم. وقتی می‌دیدم وارد مجموعه‌هایی می‌شوم که از طرف تهیه کننده و بخش تولید خیالم راحت است، این آمادگی را برای تجربه اولین سریالم را بیشتر می‌کرد و باعث می‌شد اولین مرحله قبول کردن این پیشنهاد برای من به راحتی بگذرد. مرحله بعدی، طرح بود که ایده اولیه جذابی داشت؛ ولی به لحاظ درام و قصه گویی به کار زیادی نیاز داشت.

خلاصه یک خطی‌اش چه بود؟

تقریباً همین قصه بود؛ منتها با تغییرات برخی از شخصیت‌ها.

یعنی همان خلاصه قصه‌ای که در زمان پیش تولید و تولید در رسانه‌ها منعکس می‌شد: هدی پس از سال‌ها برای دریافت ارثیه پدری می‌آید و...؟

بله، ولی در طرح اولیه، شخصیت هدی نبود. حاج حبیب یک پسر داشت که دنبال ارث و میراثش می‌آید، اما برای اینکه این قصه را جذاب و پرمخاطب کنیم، احتیاج داشتیم شخصیت‌ها هم جذاب باشند. در نتیجه شروع به شخصیت پردازی کردیم و کمبودها و اضافات قصه را بررسی کردیم تا به طرح دوباره برای «پرده نشین» برسیم. از آنجا به بعد کار نوشتن سیناپس(خلاصه فیلمنامه) و فیلمنامه توسط دوستانم آقایان حسین تراب نژاد، مهدی شیرزاد و مهدی حمزه شروع شد که الحق خیلی خوب نوشتند.

هر کدام یک قسمت و یا سکانس را می‌نوشتند یا کار نگارش کل مجموعه را با هم پیش می‌بردند.

به اتفاق می‌نوشتند. آنها پیش از نوشتن هر بخش با هم جلساتی می‌گذاشتند و بحث و بررسی می‌کردند که گاهی وقت‌ها من هم در آن جلسات حاضر می‌شدم. وقتی شروع به نوشتن می‌کردند و قصه جلو می‌رفت، درباره پرداخت صحنه‌ها و نوشتن دیالوگ‌ها تقسیم بندی‌هایی میان خودشان داشتند. حاصل کار شد همین فیلمنامه «پرده نشین» که برخی تغییرات در آن حتی تا قسمت‌های آخر و در زمان فیلمبرداری هم طول کشید و ادامه داشت. تقریباً تا آخرین روز، من و دوستان نویسنده درگیر پخته کردن شخصیت‌ها و تغییرات داخل سکانس‌ها و تغییر دیالوگ‌ها بودیم.

در نقدها و نظراتی که از زمان آغاز پخش مجموعه مطرح شده، مؤکداً به وجه اجتماعی کار و ترویج زندگی ایرانی ـ اسلامی اشاره شده است. واقعاً این مسئله چقدر مد نظرتان بود؟

رفتن به سراغ چنین وجوهی کاملاً آگاهانه صورت گرفته است و اصلاً ما با همین ذهنیت ساخت سریال را شروع کردیم. به هر حال روحانیت رابطه خیلی خوبی با مردم دارد و مردم در هر محله و هر جامعه‌ای حتماً ارتباط زیادی با روحانیت دارند. بخش دیگر «پرده نشین» روابط آدم‌ها در یک خانواده است؛ فارغ از اینکه چقدر مذهبی باشند یا نباشند. متأسفانه در سال‌های اخیر به دلیل چندگانگی‌های فرهنگی می‌بینیم که نمادهای زندگی ایرانی ـ اسلامی و آن ارتباطات خانوادگی دارد از بین می‌رود. در گذشته خانواده‌های ایرانی حتماً دست کم یک وعده غذایی را دور هم می‌خوردند، اما این کار الان در خیلی از خانواده‌ها کم رنگ شده است. برای همین خانواده اصل مهمی در سریال ما است و سعی کردیم در قسمت‌های مختلف روی آن تأکید کنیم؛ یعنی همان قدر که خانواده حاج آقا شهیدی برای غذا دور هم جمع می‌شوند، خانواده میرزایی هم غذا را در کنار هم می‌خورند. علاقه آدم‌ها به هم و احترام به همسر در همه شخصیت‌های قصه وجود دارد. البته شاهد اختلافات کوچکی میان زوج‌ها هستیم، اما این باعث نمی‌شود که آنها به همدیگر بی‌احترامی کنند یا از هم فاصله بگیرند. سعی کردیم اصول سریال را کاملاً بر اساس سبک ایرانی ـ اسلامی پیش ببریم و گوشزد کنیم که چیزهایی واقعاً دارد فراموش می‌شود و این زندگی کنونی چیزی نیست که ما دوست داشتیم. در واقع تصویری که الان در «پرده نشین» می‌بینیم، ما را به گفتن این جمله وامی‌دارد که: چنین خانه‌ای قدیم‌ها وجود داشت.

بیننده مدام یادش بخیر می‌گوید.

بله، یادش بخیر که یک موقعی ما این جوری کنار هم جمع می‌شدیم، یادش بخیر هنوز در زندگیمان گل و گیاه وجود داشت. اینها چیزهایی است که ما مدام داریم در قصه‌مان یادآوری می‌کنیم. البته فکر می‌کنم که این نگاه، کشف ما نیست. بزرگترین کسی که در سینمای ما به آن پرداخت، مرحوم علی حاتمی بود که همیشه این حس و حال و اتمسفر خوب ایرانی را در آثارش به ما منتقل می‌کرد. حجت الاسلام شهاب مرادی، رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران پس از بازدید از پشت صحنه سریال، اظهار نظر درستی کردند. ایشان گفت: اخلاق در اسلام در عزلت تعریف نمی‌شود و باید در جامعه خودش را نشان بدهد. به نظر می‌رسد شما هم در این سریال خیلی روی این موضوع تأکید داشتید و خواستید نشان بدهید روحانیت حضور پررنگی در دل مناسبات اجتماعی و در میان مردم دارد و شخصیت‌هایی چون حاج آقا شهیدی و حاج آقا مهدوی اخلاقیات و ارزش‌ها را در مراوده با اجتماع ترویج می‌دهند. ما در «پرده نشین» بیشتر به وجه خانوادگی ـ اجتماعی روحانیت پرداختیم؛ یعنی از سویی رابطه یک روحانی با خانواده‌اش و از طرفی دیگر رابطه یک روحانی با جامعه را نشان دادیم.

بنابراین سعی کردیم خیلی به آن وجه از روحانیت که مردم از آن تعریف دارند، ولی نمی‌بینند، نپردازیم. به هر حال عبادت و ارتباط با خدا لازمه سیر و سلوک یک روحانی است؛ ولی نیاز بود که ارتباط روحانی با جامعه را یک بار دیگر تصویر کنیم. همان ارتباطی که مردم هم دوست و به آن ایمان دارند و به آن احترام می‌گذارند. خیلی دوست داشتیم که واکنش آقایان روحانیِ قصه را در ارتباط با فضای پیرامونشان نشان دهیم، نه اینکه صرفاً نگاه فردگرایانه و شخصیشان را منعکس کنیم. اصولاً اعظم روحانیت معتقد است روحانیتی که نسبت به پیرامون خود و جامعه‌اش بی‌تفاوت باشد، نمی‌تواند روحانی موفقی باشد. روحانی‌ای موفق است که با محیط اطرافش در ارتباط بوده و از اتفاقاتی که در جامعه و مملکتش می‌افتد، با خبر باشد. اصلاً قصه ما هم طلب نمی‌کرد که مسائل فردی و شخصی و خلوت یک روحانی را نشان دهیم، بلکه داستان احتیاج داشت که عکس العمل روحانیت را در ارتباط با جامعه پیرامونش ببینیم.

 

البته «پرده نشین» از هر قشری مخاطب دارد، اما خودتان دوست دارید طیف و گروه خاصی این مجموعه را ببینند؟

نه، وقتی به تلویزیون می‌آییم امیدواریم و تلاشمان بر این است که همه قشرها کار ما را ببینند و با آن ارتباط برقرار کنند. اصولاً من خیلی به مخاطب خاص معتقد نیستم؛ یعنی می‌گویم اگر قرار باشد فیلمی بسازم که تعداد کمی آن را ببینند و دوست داشته باشند، با سلیقه و چیزی که من یاد گرفتم، خیلی منطبق نیست. نمی‌گویم این روش بدی است، شاید هم خوب باشد، اما من آن را دوست ندارم و به مخاطب خیلی معتقدم. نظرم این است که هر چقدر یک فیلم بیشتر دیده شود، آن کارگردان کارش را بهتر انجام داده است؛ ولی اینکه در این دیده شدن چه ارتباط و چه تبادل نظر و اتفاق محتوایی هم می‌افتد، بحث جداگانه‌ای است.

در زمان ساخت این سریال بسیاری از چهره‌های مذهبی و فرهنگی از پشت صحنه کار بازدید کردند. وقتی هم که به تیتراژ پایانی نگاه می‌کنیم، با انبوهی از کارشناسان و منابع مذهبی و دینی روبه رو می‌شویم. با وجود این همه ملاحظه و مراعات، تاکنون با نقد و نظر مخالفی در خصوص مباحث شرعی و دینی روبه رو شده‌اید؟

وقتی اسم تحقیق و پژوهش می‌آید، فکر می‌کنیم که فقط برای کارهای به قول خودمان فاخر باید این کار را انجام دهیم؛ در حالی که ما برای روایت یک قصه ساده هم به تحقیق نیاز داریم و احتیاج به این داریم که با ابعاد مختلف آن آشنا باشیم. ما به اندازه یک کار تاریخی برای این سریال تحقیق و پژوهش کردیم و هر آنچه نیاز بود را انجام دادیم. ما از نظرات بزرگانی که سر صحنه آمدند و همچنین مشاوران ما در زمان فیلمبرداری و منابعی که سراغ آنها رفتیم، به شکل‌های مختلف در دل کار استفاده کردیم؛ یعنی تقریباً تمام جملات حاج آقا شهیدی تحقیق شده است. سکانس‌های این شخصیت یا کدبرداری شده از منابع و احادیث مختلف است و یا تطبیق داده شده با بهترین حالتی است که یک روحانی می‌تواند نسبت به وقایع قصه واکنش نشان بدهد. برای همین حتی پیش از شروع سریال نگران بودیم و در همه زمان‌های پیش تولید و تولید درباره آن تلاش کردیم، خوشبختانه تا اینجا بازخورد منفی در این خصوص نگرفته‌ام و امیدوارم در ادامه هم همین‌طور باشد.

«پرده نشین» طبق نظرسنجی‌ها در میان مردم دیده شد و عموم بینندگان هم از کیفیت آن رضایت داشتند؛ اما وقتی برای کسب نظر سراغ برخی از منتقدان رفتیم، آنها مدعی شدند اصلاً این مجموعه را ندیده‌اند چون اساساً تلویزیون نمی‌بینند! نظرتان در این خصوص چیست؟

معتقدم منتقدانی که فیلم و سریال‌ها را نمی‌بینند، شاید کارهای مهم‌تری از دیدن فیلم دارند! وگرنه منتقد تنها ابزاری که برای کار دارد، فیلم و سریال و تصویر است و باید آنها را ببیند تا مطلب و نقدی درباره شان بنویسد. من نمی‌دانم این عده‌ای که شما می‌گویید روی چه چیزی نقد می‌نویسند؟! جالب اینجاست که این دسته از منتقدان در همه جا صاحب نظرند و در تلاش‌اند که همه جا بگویند ما همه کارها را می‌بینیم و اشراف کاملی به سینما و تلویزیون داریم. خودم دارم کم‌کم یاد می‌گیرم که خیلی منتظر نظر منتقدها نباشم و بیشتر ترجیح می‌دهم از همکاران سینمایی و مردم نظر بگیرم؛ چون به نظرم منتقدان کم‌کم دارند از سینما و تلویزیون جا می‌مانند. آنها دارند در یک دایره‌ای فعالیت می‌کنند و دیدگاه، علم و واژه‌های تخصصی‌شان محدود شده است. معدود منتقدانی هستند که من منتظر اظهارنظرشان هستم و حتی از آنها خواهش می‌کنم که کارهایم را ببینند. فکر می‌کنم بقیه منتقدها در این سال‌ها خیلی نتوانستند با قلمشان اتفاق خاصی را به وجود آورند.

یکی از موارد مهم و به چشم آمده این سریال، تعدد لوکیشن و شخصیت است که به کارگردانی و مدیریت درستی نیاز دارد. کمی از دشواری‌های این بخش‌ها بگویید.

کار بسیار سختی بود. ما حدود هفت ماه فیلمبرداری داشتیم. الان تازه می‌توانم بگویم که به لحاظ اجرایی، کاری در سینما و تلویزیون انجام داده‌ام؛ ضمن اینکه علاوه بر سختی کار، «پرده نشین» تجربه عجیبی هم بود، برای اینکه ما داشتیم یک قصه اجتماعی را با ابعاد مختلف نمایش می‌دادیم. از سوی دیگر وقتی اسم سریال می‌آید، تعدد لوکیشن و بازیگر و قصه به طور همزمان به طرف کار هجوم می‌آورد و وقتی هم که در دل کار هستید، به هر حال باید متحمل فشار فراوانی شوید. اما چیزی که تحمل همه این شرایط سخت را برای من شدنی کرد و باعث شده الان در پایان کار خستگی را احساس نکنم، حضور یک گروه خیلی خوب بود. گروه درجه یکی که همه همدل و نگران کار بودند. گاهی برای پیدا کردن یک محل فیلمبرداری که فقط بخش کوچکی از قصه در آنجا رخ می‌داد، زمان زیادی صرف می‌کردیم.

کارگردان سخت‌گیری هستید؟

نه، اما کار طوری پیش می‌رفت که همه ما سخت‌گیر شده بودیم و نگران کار بودیم. آقای مرتضی متولی مدیر تولید، خیلی بیشتر از من نگران لوکیشن‌ها بود. طراح صحنه آقای سعید آهنگرانی هم همین‌طور. خانم شیوا رشیدیان طراح لباس مجموعه هم مدام در حال طراحی و اجرای لباس‌ها بود. این اثر جزو معدود کارهای تلویزیونی بود که همه لباس‌ها بر اساس شخصیت‌ها دوخته شد و همه شخصیت‌ها، لباس‌ها و رنگ‌های مخصوص به خودشان را دارند. حتی ما این قضیه را در حوزه علمیه هم داشتیم و برای تک تک طلبه‌ها لباس دوخته شد و این‌طور نبود که برای لباس شخصیت‌ها سراغ امکانات موجود و قبلاً استفاده شده برویم. ما سعی کردیم همه چیز را با حمایت بخش‌های تولید و تهیه به وجود بیاوریم. چهره پردازی هم همین وضعیت را داشت؛ یعنی با وجود این همه بازیگر، خانم ها فاطمه و زهرا کمالی(طراحان چهره پردازی) مدام در حال تست زدن و شخصیت پردازی‌های مختلف بودند؛ ضمن اینکه هم سلیقه خودشان و هم من این بود که چهره پردازی‌ها خیلی به چشم نیاید. نمایی نبود که بدون مشورت و تفاهم من و علیرضا قاضی مدیر تصویربرداری کار گرفته شده باشد. دوربین‌های ما در این کار، دوربین‌های سینمایی بود و حتی کیفیت لنزی که داشتیم، از لنزی که در فیلم سینمایی «دهلیز» استفاده می‌کردیم، بهتر بود.

 

همان‌طور که اشاره کردید، این چندمین همکاری شما با آقای رضوی، به عنوان یکی از بهترین و خوشنام‌ترین تهیه کننده‌های تلویزیون و سینما است که امیدوارم تداوم داشته باشد. اساساً یک کارگردان از یک تهیه کننده چه انتظاراتی دارد؟

اولین چیزی که می‌خواهد، این است که خودش(تهیه کننده) درگیر کار باشد. بیشتر تهیه کننده‌های ما درگیر کار نیستند؛ اما آقای رضوی به شدت درگیر کار است و در همه لحظات ساخت اثر پابه پای گروه می‌آید و فعالیت می‌کند که این خودش به آدم دلگرمی می‌دهد؛ ضمن اینکه ایشان بهترین مشاور من در زمان کار است و حتی درباره مسائل کیفی هم با ایشان مشورت می‌کنم.

چند باری در رسانه‌ها عنوان شده بود که قرار است «پرده نشین» در ماه‌های رمضان و دهه اول محرم و به شکل مناسبتی پخش شود، درست است؟

نه، اصلاً این یک کار مناسبتی نیست. بعد از اینکه ما حجمی از فیلمبرداری را انجام دادیم، به تشخیص آقایان فرجی و سیفی آزاد و با توجه به فضای مذهبی‌ای که در قصه وجود دارد، صلاح دانسته شد که کار در ماه صفر پخش شود.

یکی از نکات جالب و شاید عجیب این سریال استفاده از بازیگرانی در نقش‌های روحانیون است که مردم بیشتر آنها را در کارهای کمدی دیده‌اند و بیشتر به عنوان کمدین می‌شناسند، مثل فرهاد آئیش و هومن برق نورد.

استنباط شما چیست؟

ارائه چهره‌ای دل‌پذیر و جذاب از روحانیت.

آفرین! اولین چیزی که در انتخاب این بازیگران برایم اهمیت داشت، تواناییشان در بازیگری بود؛ یعنی فکر می‌کردم که حتماً باید این نقش‌ها را بازیگرانی توانمند بازی کنند. این‌طور نبود که سراغ بازیگرانی بروم که قبلاً نقش روحانی را بازی کرده و به نوعی در این زمینه کلیشه باشند؛ ضمن اینکه برای چنین نقش‌هایی همیشه نگرانی‌هایی هم در بازخوردها وجود دارد. خوشبختانه هم آقای آئیش بازیگر خوبی است و هم آقای برق نورد بسیار بسیار بازیگر خوبی است. آقای محسن کیایی بازیگر نقش براتعلی هم همین‌طور. مورد مهم دیگر ارتباط قبلی بود که باید این بازیگران با بیننده برقرار کرده باشند؛ یعنی وقتی تماشاگر در کارهای قبلی با این بازیگران ارتباط برقرار کرده و حالا یک چهره متفاوت می‌بیند، اول از همه کنجکاو می‌شود تا نقش جدید او را دنبال کند. در مرحله بعدی وظیفه فیلمساز است که آن تغییر شخصیت را به وجود آورد و چهره جدید این بازیگر را به بیننده بشناساند.

نگران بازخوردهای منفی تماشاگران نبودید؟

نه، چون من تجربه همکاری با رضا عطاران را سر فیلم «دهلیز» داشتم. معتقدم ما در بازیگریمان ظرفیت بسیار بالایی داریم که چه از طرف خود بازیگران و چه از طرف جامعه سینمایی‌مان خیلی جدی گرفته نمی‌شود؛ یعنی برخی از نقش‌ها را همیشه تعدادی بازیگر خاص بازی می‌کنند و شکل‌ها و ابعاد دیگر تواناییشان استفاده نمی‌شود. ترجیحم همیشه این است که از توانایی‌ها در کارهایم بهره ببرم. خیلی هم قائل به این نیستم که باید برای نقش‌های مختلف از کلیشه‌ها استفاده کرد.

 

از آنجا که شما بازیگر هم هستید، دوست نداشتید یکی از نقش‌های کار را بازی کنید؟

نه، بازیگری و کارگردانی همزمان سخت است. برای اینکه باید خودم را به طور کامل در یک جا متمرکز کنم. اساساً همزمانی این دو مقوله را دوست ندارم؛ چون فکر می‌کنم کسی که جلوی دوربین است، فقط باید انرژی و تلاشش معطوف یک کار که همان بازیگری است، باشد.

قبول دارید صحنه‌های کروماکی(پرده آبی) و نماهای داخل اتومبیل مجموعه خوب درنیامده است؟

متأسفانه بله. این خطری بود که ما پذیرفتیم آن را انجام بدهیم، اما بخش فنی و تکنیکی برخی مواقع جواب می‌دهد و بعضی از اوقات هم نه؛ در صورتی که آدم قابل اعتمادی به نام محراب مشهدیان این کار را انجام داد که پیشتر در «دهلیز» همکاری خیلی خوبی با هم داشتیم. اصلاً ایشان در بخش جلوه‌های ویژه بصری آن کار نامزد دریافت جایزه سیمرغ بلورین بود، اما به طور کلی کروماکی در ایران کار اشتباهی است.

این کار بیشتر در فیلم‌های کلاسیک و استودیویی هالیوود رواج دارد.

همین الان هم آنها این کار را می‌کنند؛ منتها به قدری حرف‌های و تمیز است که بیننده آن را حس نمی‌کند. فکر می‌کنم این مسئله در ایران به زمان نیاز دارد و فعلاً بهتر است فقط در کارهای تبلیغاتی از آن استفاده شود.

شما در این کار از آقای علی صلاحی به عنوان بازیگردان استفاده کردید، به این کار اعتقاد دارید؟

خیلی؛ به خصوص در این سریال چون حجم بازیگران بسیار زیاد بود و به حضور یک نفر نیاز داشتیم که انرژی‌اش را فقط معطوف به بازیگران کند. علی صلاحی یک اتفاق خیلی خوب در این مجموعه بود که تمام مدت با انرژی کار کرد.

 

آقای پسیانی که خودش از شناخته شده‌ترین بازیگردان‌ها است، با علی صلاحی کنار آمد؟!

خیلی خوب. آقای پسیانی اصلاً اولین بازیگردان رسمی سینمای ایران هستند. برای همین به شدت این حرفه را قبول دارند و به راحتی آن را پذیرفتند. من اصلاً حضورم در سینما را مدیون ایشان هستم و آقای پسیانی مرا برای بازی در «آژانس شیشه‌ای» انتخاب و به آقای ابراهیم حاتمی کیا معرفی کرد. همکاری با آقای پسیانی خیلی خوب است؛ چون با یک بازیگر بی‌نظیر و تمام عیار طرف هستی که کاملاً حرفه‌ای است و تمام ابعاد شغلی‌اش را می‌شناسد و حتی با این همه تجربه‌ای که دارد، هر روز مثل یک بازیگر تازه نفس سر صحنه می‌آید. انگار تازه وارد تلویزیون و سینما شده است. او در عین حال که تجربه گراست، اصول و قواعد را هم به درستی رعایت می‌کند. امکان ندارد شما روزی سر فیلمبرداری بروید و آقای پسیانی متنش را کامل نخوانده باشد و چیزی درباره آن یادداشت نکرده باشد و قبل و بعد از سکانس‌هایش را نداند. من سابقه آشنایی و دوستی بیست ساله با ایشان دارم؛ اما این بعد از «آژانس شیشه‌ای» دومین همکاری من با آقای پسیانی بود. از همکاری با ایشان بسیار لذت بردم و یاد گرفتم.

 

انبوهی از بازیگر سرشناس در این کار بازی کردند که حضور هر کدام از آنها برای هر فیلم یا سریالی غنیمت است. یک سؤال ناجوانمردانه می‌پرسم؛ اینها به اعتبار آقای رضوی به این کار آمدند یا به خاطر نام و توانایی شما؟

بحث اعتبار یک چیز است و بحث ارتباط با فیلمنامه و شکل قصه و کار یک چیز دیگر. به هر حال کار، قصه و شخصیت‌های جذابی داشت؛ ضمن اینکه نباید از اعتماد بازیگران به من هم گذشت. البته من قبلاً با تعدادی از این بازیگران کار کرده بودم. تلاش و حمایت آقای رضوی هم در این خصوص بسیار تعیین کننده بود.

وضعیت فعلی فیلمسازان هم نسل خودتان را در سینما و تلویزیون چطور می‌بینید؟

الان بخش نگاه نو(فیلمسازان فیلم اولی) جزو مهمترین بخش‌های جشنواره فیلم فجر است. ورود جوان‌ها باید اتفاق بیفتد چون ما هم برشی از بدنه تاریخ سینمای ایرانیم. هر چه هم داریم از پیشینیان این عرصه به ما رسیده و به احترام آنها ما هم باید کار کنیم و رو به جلو حرکت کنیم. برخی از هم نسلان ما هم که فیلمسازان بسیار خوبی هستند؛ هم به عنوان همکار به آنها افتخار می‌کنم و هم دوست دارم به عنوان بازیگر در فیلم‌هایشان بازی کنم.

همچنان بازیگری را در کنار کارگردانی ادامه خواهید داد؟

بله، در زمان ساخت «پرده نشین» دو پیشنهاد خوب برای بازی در تلویزیون و سینما داشتم که به دلیل هم زمانی و فشردگی کار فیلمبرداری و تدوین این سریال، آنها را از دست دادم.

سخن پایانی را خطاب به خودتان، بهروز شعیبی بگویید.

در «پرده نشین» ما مدام داریم مسئله‌ای را تذکر می‌دهیم که به نظرم آدم‌های این روزگار و به خصوص نسل ما باید به خوبی به آن توجه کند و آن هم مراقبت مداوم از خودمان است. به خودم و دیگران می‌گویم که این مهم را جدی بگیریم چون دارد فراموش می‌شود.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.