ضرورت شناخت سیره عملی رسول الله (ص)
به گزارش بلاغ، حجت الاسلام قادری با اشاره ضرورت شناخت سیره عملی رسول الله (ص) گفت: بر پایه سنت هر ساله ماه مبارک رمضان، بنا است درماه رمضان سال۱۴۴۰ه ق، که در واقع آغاز سال مومنین ومتدین است چرا که متدینین و افراد متشرع همان گونه که سال خمسی دارند و در آخرین روز ماه سال خمسی، به حساب و کتاب در آمد خود می پردازند که اگر خمسی بدهکار شدند پرداخت نمایند که تصرف آنان در باقی مانده در آمد مالی مشکل شرعی پیدا نکند، همان گونه حساب سال اخلاقی و تربیتی دارند که ماه مبارک رمضان است، صاحبان نفوس مستعده به حساب رفتاری وعملکرد شخصی خود می پردازند که در چه بخشی از اصول اخلاقی کم آورده اند به ترمیم و تهذیب آن مبادرت نمایند، در ماه مبارک رمضان امسال برای این که الگوی مشخص و معینی در تست کردن رفتاری خودمان در پیش رو داشته باشیم و با مقایسه رفتاری خود با الگوی در مقابل در مقام تصحیح براییم چرا که منشاء بسیاری از ناسازگای خانواده ها و نیز بسیاری ازمشکلات اجتماعی، سیاسی و اخلاقی که امروز جامعه با آن درگیر است و هر روز بر مشکلاتش افزوده می شود فاصله گرفتن از سنت و سیره رسول گرامی اسلام(ص) است ازهمین رو هر روز سیری تحلیلی چند دقیقه ای از سیره رسول الله (ص) تقدیم محضر می شود تا با آشنایی با آن هم به ترمیم و تصحیح رفتاری خود بپردازیم و هم مخاطبین را با آشنا نمودن با سیره نبوی ازمشکلات موجود رها سازیم.
نخست پیش از طرح سیره نبوی با بیان ویژگی سیمای رسول الله(ص) تلاش خواهیم کرد با شخص رسول الله(ص) وآن سیمای نورانی آشنا شویم و با تصور درست از شخص رسول الله(ص) به تحلیل سیره عملی آن حضرت بپردازیم.
حسن صورت وسیمای رسول الله(ص)
زیبایی چهره و صورت، تناسب اندام، تیپ فیزیکی هرشخصی نه تنها نخستین چیزی است که در بر خورد اول به چشم هر بیننده ای می آید و تحت تاثیر خودش قرار می دهد ومورد قضاوت قرار می گیرد بلکه از نظر علم تیپ شناسی شکل فیزیکی و ظاهری هر شخصی می تواند معرف و شناسنامه شخصیت درونی وی باشد پیامیر گرامی اسلام(ص) اگر بخواهد ازهمین منظر شناخته شود سرآمد همه حسن صورتان و زیبا رویان است از همین رو پیش از تحلیل سیره عملی آن حضرت به بیان ویژگی ظاهری و فیزیکی و شمایل آن حضرت می پردازیم تا بدانیم به تحلیل سیره عملی شخصیت آسمانی ایستاده ایم که شخصیت ظاهری وی آن چنان استثنایی است پیش از زمینیان آسمانیان به تماشای وی نشسته بودند.
1) تناسب اندام: رسول خدا(ص) شخصیتی بود خوشاندام، چهار شانه و دارای سینهای ستبر و فراخ. قامتش میانه بالا بود نه کوتاه بود و نه بلند؛ گرچه قامتش چندان بلند نبود؛ ولی از افراد معمولی بلندتر مینمود و چون همراه گروهی میآمد از همگان برازنده تر و برتر به نظر میرسید؛ هیچکس از مردم هر چند بلند قامت، با وی راه نمیرفت، مگر آنکه رسول خدا (ص) از او بلندتر و برجستهتر مینمود. نه لاغراندام بود و نه بسیار فربه، خلقتی همگون و میانه داشت. بدنش فربه بود و در عین حال، سینه و شکمش در یک سطح بودند. رنگ آن قسمت از پوست بدن حضرت که در معرض تابش خورشید و برخورد با باد و هوا بود، مایل به سرخی بود؛ اما آن قسمت از بدن که در زیر لباس ایشان مستور بود سفید درخشان بود. عرقش بسیار و بوی عرق آن حضرت پاکیزه تر و خوشبوتر از مشک مینمود و هیچ مشک و عنبری به خوشبویی بدن او نبود.
2) زیبایی مو: موهایش نه مجعد بود و نه کاملاً صاف، بلکه چین و شکن اندکی داشت. موهایش از حد معمولی بلندتر و از زلف کوتاه تر بود. بلندای مویش تا نیمه گوشش بود و هیچگاه موهایش از نرمه گوشش فراتر نرفت. گاه موها را چهار رشته میکرد و هر گوشش را میان دو رشته قرار میداد و گاه موهایش را روی گوشهایش قرار میداد. موهای سرش انبوه بود و با اینکه سن شریفش از شصت سالگی گذشته بود با این حال موهایش کاملا سیاه بود تا آنجا که اندک موهای سفیدی که بر سر و صورت ایشان روییده شده بود از بیست تا سی عدد موی سفید تجاوز نمیکرد. حتّی انس بن مالک خادم آن حضرت شمار این موها را فقط یازده یا چهارده تار مو و به نقلی دیگر هفده یا هیجده موی سپید دانسته است. موهای سپید آن حضرت بیشتر در کنار دو شقیقهاش و به روایتی در چانه و جلو سر پیامبر (ص) قرار داشت که همین چند تار موی سفید هم بواسطه استعمال روغن توسط حضرت و درخشش حاصل از آن دیده نمیشد.
3) تناسب سر و صورت: رسول خدا(ص) سری بزرگ و متناسب داشت با چهرهای گرد و سفید سپیدیای آمیخته با اندکی سرخی (گلفام)، که چون ماه شب چهارده نورانی و درخشان بود. دانههای عرق بر چهرهاش چون مروارید غلطان بود. پیشانیای بلند و پهن و در عین حال اندکی متمایل به جلو داشت که درخشش و تابندگی آن چون چراغی روشن مردم را به خود جلب میکرد، ابروان سیاه و بارین حال که مختصر تابی داشت صاف بود، صورتش نه استخوانی لاغر و نه فربه و گوشت آلود بود، چهرهاش سپید و مدور و آمیخته با رگههای سرخ (گلفام) بود، چشمانش سیاه و درشت و مژگانش برجسته، شانههایش فراخ و ستبر و خالی از موی بود، روی سینهاش موی نرمی رسته بود، دو کف دست و پای ایشان ستبر و درشت بود، هنگام که راه میرفت گویی در سرازیری حرکت میکرد و چون به سویی برمیگشت با تمام بدن برمیگشت، میانه دو شانهاش مهر نبوت قرار داشت...... هر کس میخواست آن حضرت را توصیف کند، میگفت پیش از آن حضرت و پس از ایشان کسی هم چون ایشان ندیدهام، درود و سلام خدا براوباد.
از امام حسن بن علی(ع ) نقل شده است که از دایی خود هند بن ابوهالة تمیمی که مردی وصف کننده بود، خواستم صفات رسول خدا(ص) را برای من بیان کند و دوست میداشتم چیزهایی را بگوید که به آن دلبستگی داشتم و میان من و آن حضرت(ص) مشترک بود، و او چنین گفت: پیامبر(ص) در نظر مردم سخت بزرگ و بزرگوار بود، چهرهاش چون ماه شب چهاردهم میدرخشید، از کوته قامت بلندتر و از بلند قامت کوتاهتر بود، سرش بزرگ و موهایش نسبتا صاف بود گاه که موهایش زیاد بود فرق میگشود وگرنه آن را به حال خود میگذاشت، مویش هیچگاه از لاله گوش فروتر نبود، مگر هنگامی که زلف میداشت، چهرهاش گلفام و درخشان و پیشانی آن حضرت گشاده و ابروانش نسبتا باریک و کشیده و به یکدیگر پیوسته نبود میان آن رگی وجود داشت که به هنگام خشم برجسته میشد، بینی او نسبتا برجسته و پرتوی بر آن دیده میشد که میپنداشتی بدون برآمدگی است، ریش آن حضرت (ص) انبوه و دهانش بزرگ و دندانهایش سپید و میان آنها اندکی فاصله بود، موهای سینهاش نرم و گردنش در سپیدی چون گردن مجسمههای مرمرین با درخشش نقرهفام بود، همه اندامهایش معتدل و ورزیده بود، سینه و شکمش در یک سطح قرار داشت شانههایش فراخ و استخوانبندی آن حضرت (ص) درشت، قسمتهای بدنش که از زیر جامه بیرون بود درخشنده و سپید بود، از زیر گلو تا روی نافش رشته مویی چون خطی رسته بود و روی سینهاش موی دیگری نرسته بود، ولی روی شانهها و ساقهای دستش موی داشت و نیز بالای سینهاش موهایی رسته بود، استخوان های ساعد ایشان دراز و کشیده و کف دست آن حضرت (ص) ضخیم و گشاده بود -این صفت کنایه از بخشندگی هم هست- در عین حال دست و پایشان استخوانی و درشت و کف پاها گود و پوست آن صاف و بدون چروک بود، پشت پای آن حضرت (ص) به سمت جلو متمایل میشد گویی در سرازیری حرکت میکرد و به هر سو که برمیگشت با تمام بدن برمیگشت، نگاهش غالبا به سمت پایین بود و به زمین بیشتر مینگریست تا به آسمان، از اصحاب خود سبقت میگرفت و هر کس را که میدید به سلام دادن پیشی میگرفت(3).
امّ معبد در توصیف رسول خدا (ص)می گوید:مردی دیدم خوشسیما و با جمال، خوشخلق و نمکین چهره که نه عیبی چون بزرگی شکم داشت و نه کاستیای چون کوچکی سر، خوش چهره و زیباروی بود؛ در چشمانش سیاهی و درشتی، در مژگانش پری و درشتی و در صدایش گرمی و دو رگه بودن زیبایی میافزود؛ سیاه چشم، سیاه مژه، کشیده ابرو و ابروان به هم پیوسته بود؛ در گردنش سفیدی و درخشندگی و در محاسنش پری خودنمایی میکرد؛ هنگام سکوت و قاری بر او بود و هنگام سخن گفتن والایی از او بود و حسن و زیبایی او را در برداشت، شیرین سخن و گزیدهگوی بود نه یاوهگوی و نه کمگوی، گویا که سخن گفتن او دانههای رشته مرواریدی بود که فرو میریخت. زیباترین و خوش سیماترین مردم از فاصله دور بود و شیرینترین و نیکوترین آنان از نزدیک؛ میان قامت بود و نه از بلندی قد کسی او را منفور میداشت و نه از کوتاهی آن مورد تحقیر؛ شاخهای میان دو شاخه بلند و کوتاه و خوش منظرترین این سه شاخه و نیک قامتترین آن ها بود و بالاخره، همراهانی او را در میان داشتند که اگر سخنی میگفت به گفته او گوش فرا میدادند و اگر فرمانی میداد نه ترش روی و نه گریزان، بلکه بیدرنگ و شتابان به اجرای آن میشتافتند. (4)
منابع
1) المناقب،ج۱،ص۱۵۵،بحار، ج۱۶ ص۱۹۳، کافی ج۱ ص۱۵۵، اکمال الدین ص۱۶۵، معانی الاخبار ص۷۹، دلایل النبوه ج۱ ص۲۲تا۲۵۴، تاریخ یعقوبی ج۲ ص۱۶، سنن ترمزی، ج۳،ص۱۴۵ ،۲۴۹ الطبقات الکبرا، ج۱،ص۳۱۹،۳۲۰،۳۳۰و...
2) دلایل النبوه،ج۱،ص۲۷۴
3) همان،ص۲۷۰
4) معانی الاخبار،،۸۰،۸۱
5) دلایل النبوه ،ج،۱ص۲۷۹
افزودن دیدگاه جدید