افزایش جمعیت از دیدگاه اسلام
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ / جمعیت (از نظر ساخت، ترکیب و توزیع) یکی از مؤلفههای قدرت و اقتدار ملی و استحکام ساخت درونی قدرت هر کشور، عامل مؤثری در شکلدهی قدرت نظامی و اقتصادی کشورهاست. امروزه بحث جمعیت جامعتر و فراتر از چهارچوب سنتی مورد توجه قرار میگیرد و اهمیت کیفیت جمعیت و توانمندیهای آن نیز به مراتب افزایش پیدا کرده است. مسئله جمعیت یا همان منابع انسانی، اصلیترین نقش را در تولید قدرت ملی ایفا میکند تا آنجا که منابع مادی ـ منابع زیر زمینی و رو زمینی ـ و نیز توان تکنولوژیک، قدرت نظامی و حتی خود سرزمین در کنار عامل جمعیت، معنا پیدا میکند.[1] در کشورمان شاهد سالهایی هستیم که به علل مختلف، سیاست کلی کشور به سمت کاهش جمعیت متمایل بوده و در این زمینه نیز تا حد قابل توجهی پیش رفته است. این در حالی است که روند کاهش جمعیت جوان در سالهای آتی، میتواند کشورمان را از جهات مختلف در معرض خطرات جدی و جبرانناپذیری قرار دهد. روند کاهش جمعیت و تبعات ناشی از آن، تا آن اندازه جدی است که رهبر معظم انقلاب در سالهای اخیر بارها این مسأله را با جدیت به مسئولین و مردم گوشزد نموده و خطرات تحدید نسل و راهکارهای افزایش جمعیت را به مناسبتهای گوناگون بیان کرده است.
افزایش جمعیت از دیدگاه اسلام
اجرای سیاستهای کنترل جمعیت، مخالف تعالیم و آموزههای دینی است.
اگر چه قرآن کریم به صراحت درباره تولید و تکثیر نسل سخن نگفته است، اما برخی از آیات به ازدواج و آمیزش جنسی اشاره کردهاند که لازمه طبیعی آن، تولید نسل و فرزندآوری است. برای مثال اگر چه در آیاتی همچون «وَ أَنْکِحُوا الأَیامى مِنْکُمْ»[2] و «فَانْکِحُوا ما طابَ لَکُمْ مِنَ النِّساءِ»[3] به صراحت از افزایش جمعیت و تولید نسل سخنی به میان نیامده است؛ اما این معنا به دلالت التزامی از آنها استفاده میگردد. قرآن کریم با ستودن ازدواج، انسانها را به فرزندآوری و افزایش جمعیت ترغیب کرده و یکی از مهمترین اهداف ازدواج را ـ رسیدن به آرامش و کسب معنویات، افزایش روزی و برکت در زندگی ـ حفظ و تداوم نسل برشمرده است: «وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ بَنينَ وَ حَفَدَة:[4] و خدا برای شما همسرانی از جنس خودتان قرار داد و از همسرانتان، فرزند و نوادگانی پدید آورد». از نظر اسلام، ازدواج به عنوان عامل اصلی افزایش جمعیت، بهترین عامل نجات یک جوان از آلودگیهاست؛ زیرا هواهای آدمی تحت قید و بند در آمده، چشم و دیگر اعضا از لغزش مصون مانده و آدمی در هنگام فشار غریزه، به محرم راز و همسرش نزدیک شده و خود را اقناع میکند؛[5] چنانکه پیامبر اکرم9 فرموده است: «مَنْ تَزَوَّجَ أَحْرَزَ نِصْفَ دِینِهِ:[6] هر کس ازدواج کند، نصف دینش را حفظ کرده است». اگر چه ممکن است برخی اندیشمندان افزایش جمعیت را دلیلی برای افزایش فقر در جامعه انسانی بدانند، اما قرآن با ردّ کردن فقر به عنوان مانعی برای ازدواج، افراد را به ازدواج و توکل به خدا دعوت کرده است؛ زیرا خداوند تأمین زندگی چنین زوجی را وعده داده است: «وأَنْكِحُوا الْأَيامى مِنْكُمْ وَ الصَّالِحينَ مِنْ عِبادِكُمْ وَ إِمائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَراءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليم:[7] مردان و زنان بىهمسر خود را همسر دهيد، همچنين غلامان و كنيزان صالح و درستكارتان را اگر فقير و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بىنياز مىسازد خداوند گشايشدهنده و آگاه است!». پیامبر اکرم9 نیز فرموده است: «مَنْ تَرَكَ التَّزْوِيجَ مَخَافَةَ الْعَيْلَةِ فَقَدْ أَسَاءَ ظَنَّهُ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ:[8] هر کس از ترس عیالمند شدن ازدواج نکند، نسبت به خداوند عزوجل سوءظن دارد». بر اساس شریعت اسلام، زیادی جمعیت فقط ابزاری برای تأمین قدرت سیاسی و اقتصادی جامعه یا منافع مادی برای والدین نیست؛ بلکه به سبب ارزش و جایگاه والای آن در اسلام است که مورد توجه خاص قرار گرفته است؛ چنانکه رسول اکرم9 فرموده است: هنگامی که زن باردار میشود، همانند روزهدار شب زندهدار و مجاهد در راه خدا با جان و مال است و هنگامی که وضع حمل نمود، آنقدر اجر و پاداش دارد که قابل توصیف نیست و اگر در این مدت از دنیا رود، همانند شهید است و زمانی که به نوزداش شیر میدهد، با هر مکیدن شیر به او اجر آزاد کردن یک اسیر از نسل حضرت اسماعیل7 را میدهند و تمام گناهانش آمرزیده میشود.[9]
علامه طباطبایی; افزایش نسل مسلمانان برای از بین بردن بنیان شرک و فساد توسط آنان را از مهمترین اهداف شریعت اسلام ذکر کرده و فرموده است: «در جنبه دیگر از مقاصد مهم شارع اسلام، افزایش نسل مسلمانان است و آباد کردن زمین به دست گروه مسلمانان تا شرک و فساد را از بین ببرند».[10]
[1]. ر.ک: جلیل روشندل؛ امنیت ملی و نظام بینالمللی؛ ص 71.
[2]. نور: 32.
[3]. نساء: 3.
[4]. نحل: 72 و نیز ر.ک: نور: 32؛ روم: 21؛ نساء: 1.
[5]. حبیب الله طاهری؛ سیری در مسائل خانواده؛ ص 45.
[6]. محمد بن حسن حر عاملی؛ وسایل الشیعه؛ ج 14، ص 15.
[7]. نور: 32.
[8]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الكافی؛ ج5، ص 331.
[9]. محمد بن علی صدوق؛ الامالی؛ ص 411.
[10]. سید محمد حسین طباطبایی؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی؛ ج 4، ص 189.
افزودن دیدگاه جدید