سیاست غرب در کاهش جمعیت مسلمانان، بهویژه ایران
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ / سیاست غرب در کاهش جمعیت مسلمانان، بهویژه ایران
سالهاست سران «مجامع مخفی» جهانی مانند مؤسسه سلطنتی امور بینالملل، شورای روابط خارجی، جامعه بیلدربرگرها، فرماسونری و ... با طرح برنامههای گوناگون، زمینه نفوذ و اقتدار نظم سلطه بر مناسبات فرهنگی، سیاسی و اقتصادی ملل جهان را فراهم آورده و سرنوشت ملتها و کشورهای مستقل جهان را به میل و اراده خود تغییر میدهند. یکی از مصادیق آشکار مداخله مجامع مخفی در سرنوشت ملتهای دیگر، کاهش و کنترل جمعیت جهان است. در نشست سال ۲۰۱۱ بیلدر برگ که با حضور «آندرس فوگ راسموسن» دبیر کل ناتو، «خواکین آلمونیا» معاون رئیس کمیسیون اروپا، «خاویر سولانا» مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا، «ژان کلود تریشه» رئیس بانک مرکزی اروپا، «هنری کسینجر» مشاور سابق امنیت ملی آمریکا، «بیل گیتس» رئیس سابق مایکروسافت، «رابرت گیتس» وزیر دفاع سابق آمریکا، «آنجلا مرکل» صدر اعظم آلمان، «جورج دیوید» رئیس شرکت کوکاکولا، ملکه هلند، «هاکان» ولیعهد نروژ، «پیتر برابک» رئیس شرکت نستله، «سوفیا» ملکه اسپانیا، «لوییز زاپاترو» نخستوزیر اسپانیا و ... در سنتموریس سوئیس برگزار شد، بر موضوع افزایش جنگ و کشتار بهویژه در منطقه خاورمیانه و کشورهای مسلمان به منظور کاهش جمعیت رو به افزایش جهان، تأکید شد.[۱۱] غرب به خوبی دریافته است که جمعیت، مهمترین عامل قدرت در کشورهاست. از این رو مأموریت خود را در کشورهای مسلمان و رو به توسعه، تحت پوششهایی مانند «آژانس صندوق جمعیت» از سالها پیش آغاز کرده است. این صندوق که به سازمان ملل وابسته است، فعالیت خود در ایران را پیش از انقلاب آغاز، و تا به امروز و تحت عناوینی چون تنظیم خانواده، حقوق زن، بهداشت مادر و کودک دنبال کرده است. هدف اصلی این آژانس، چه در ایران و چه در دیگر کشورهای مسلمان، پایین نگه داشتن نرخ رشد جمعیت بوده است.
با اعمال سیاستهای دیکته شده تنظیم خانواده از سوی غرب، رشد جمعیت ایران از سال ۱۳۴۶ تا شروع انقلاب اسلامی، روندی کاهنده داشت. پس از انقلاب اسلامی و با اجرای سیاستهای تشویق موالید، رشد جمعیت افزایش یافت و در دهه ۱۳۵۵ - ۱۳۶۵ به رشدی نزدیک ۴ درصد رسید. پس از آن، با از سر گرفتن سیاستهای تنظیم خانواده از سال ۱۳۶۸ به بعد، رشد جمعیت کشور مجدداً کاهش یافت.
اجرایی شدن برنامه تنظیم خانواده که در حقیقت اجرایی شدن گام به گام نقشه دشمن در کاهش جمعیت ایران بود، به تدریج ساختار سنی جمعیت ایران را از وضعیت جوانی خارج کرد و به طرف سالخوردگی سوق داد. این در حالی بود که برژینسکی، مشاور امنیت ملی سابق آمریکا گفته بود: از فکر کردن به حمله پیشدستانه علیه تأسیسات هستهای ایران اجتناب کنید و گفتوگوها با تهران را حفظ کنید. بالاتر از همه بازی طولانیمدتی را انجام دهید؛ چون زمان، آمارهای جمعیتی و تغییر نسل در ایران به نفع رژیم کنونی نیست.[۱۲]
صندوق جمعیت سازمان ملل متحد در ایران که بین سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۸۳ با بودجهای حدود ۲۵ میلیون دلار و با محوریت مسائل جمعیت و تنظیم خانواده به اجرا درآمد، نقش مهمی در روند نگرانکننده تغییرات جمعیت در کشورمان ایفا کرد. مهمترین اقدامات صورتگرفته در برنامه اول صندوق جمعیت سازمان ملل متحد که بین سالهای ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۲ با ۴ میلیون دلار بودجه اجرا شد، عبارتند از: ایجاد ۳۰ مرکز آموزش ماما روستا و مروج تنظیم خانواده، تأمین اعتبار ایجاد ۹ مرکز آموزش عقیمسازی مردان و زنان (وازکتومی و توبکتومی)، اعزام پزشکان به خارج از کشور برای آموزش و گنجاندن مباحث جمعیتی در کتابهای نهضت سوادآموزی. در برنامه دوم صندوق جمعیت سازمان ملل متحد که بین سالهای ۱۳۷۳ تا ۱۳۷۷ با ۱۰ میلیون دلار بودجه اجرا شد نیز اقداماتی مانند ایجاد ۱۵ مرکز آموزش ماما روستا و مروج تنظیم خانواده (آموزش ۱۵۰۰ ماما)، اعزام زنان داوطلب ترویج تنظیم خانواده (رابطان بهداشت) به خارج از کشور برای آموزش و نیز احیای انجمن غیر دولتی تنظیم خانواده صورت گرفت. برنامه سوم صندوق جمعیت سازمان ملل متحد بین سالهای ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۳ با ۱۱ میلیون دلار بودجه، صرفاً در استانهای بوشهر، سیستان و بلوچستان، کردستان، گلستان و شهر اسلامشهر با هدف کاهش نرخ باروری و افزایش استفاده از وسایل پیشگیری اجرا شد. متأسفانه برنامه چهارم این صندوق نیز اجرایی شده و اکنون برنامه پنجم آن نیز در دست اجراست. [۱۳]
با به صدا درآمدن زنگ خطر ساختار جمعیتی در کشور و افزایش سالمندان، سیاستهای کلی جمعیت در ۱۴ بند از سوی مقام معظم رهبری به رؤسای قوای سهگانه و مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ شد و ارتقای پویایی، رفع موانع ازدواج، تسهیل و ترویج تشکیل خانواده و افزایش فرزند، کاهش سن ازدواج و ... در دستور کار قرار گرفت. با اجرایی شدن بخش اندکی از این دستورات، جمعیت کشور در روزهای پایانی سال ۱۳۹۶ بیش از ۸۱ میلیون نفر اعلام شد.[۱۴]
متأسفانه اکنون شاهد موج سالمندی در کشور هستیم؛ به طوری که آمارهای این پدیده به شدت در حال افزایش است و در حال حاضر نرخ سالمندان بالای ۶۰ سال در کشور ۹.۵ درصد است. ضمن آنکه تا سال ۱۴۰۰، این رقم به ۱۱ درصد خواهد رسید؛ اما آمار عجیب و نگرانکننده دیگر آن است که پیشبینی میشود تا سال ۱۴۲۹ یعنی حدود سه دهه آینده، شمار سالمندان به بیش از ۳۲ درصد میرسد. این امر به ساختارهای اجتماعی و اقتصادی کشور آسیب وارد کرده و کشور را دچار مشکلهای جدی خواهد کرد.[۱۵]
کاهش جمعیت و روند حرکت جمعیت از جوانی به سالمندی و پیری، اثرات سوء بسیاری به دنبال دارد. انقطاع نسل بشر، عدم رشد و توسعه اقتصادی و به تبع آن عقبماندگی کشور، بینشاطی جمعیت، آسیبهای اخلاقی و تربیتی همچون خودبرتربینی و رفاهطلبی فرزندان در خانوادههای تک فرزند و بیگانه بودن خانوادهها با مفاهیم ارزشی همچون قناعت، ایثار، کمک به همنوعان، صبر، تحمل و ...، اختلال در جامعهپذیری و ارتباطات اجتماعی بچههای خانوادههای کمجمعیت، معضلات روحی و روانی نسل آینده به دلیل بهرهمند نبودن از موهبتهای اجتماعی خویشاوندان (برادران، خواهران، عمهها، خالهها، داییها و عموها)، هنجار شدن فرهنگ اروپایی زندگی بدون فرزند در میان بخشی از مردم، هزینه نگهداری سالمندان و بالا رفتن هزینههای درمانی و بیمهای، کاهش جمعیت جوان و نخبه کشور و ضعیف شدن نیروی دفاعی کشور، از جمله اثرات سوء و پیامدهای منفی کاهش جمعیت است.[۱۶]
[11]. ر.ک: ابراهیم شفیعی سروستانی؛ «بایستههای تغییر سیاست جمعیتی با تأکید بر نقش رسانه ملی»؛ معرفت؛ شماره 189، سال بیست و دوم، شهریور 1392، ص 25 – 44.
[12]. خبرگزاری دانشجو؛ «نرخ رشد جمعیت ایران بحران خفته در کمین»؛ 13/11/1393
[13]. خبرگزاری مشرق نیوز؛ «رونویسی از نسخه جدید بیگانگان برای کاهش جمعیت ایران»؛ 03/08/1397
[14]. ر.ک: مرکز آمار ایران.
[15]. وبسایت صالح قاسمی؛ «ایران، در انتظار سونامی سالمندی»؛ 29/12/1397.
[16]. خبرگزاری فارس نیوز؛ «پیامدهای اسفبار کاهش جمعیت ایران»؛
افزودن دیدگاه جدید