وجود مبارك رسول گرامی اسلام جلوهای از صفات رحمت و رئوفیت خدای سبحان است
به گزارش بلاغ به نقل از خبرگزاری رسا، به مناسبت 28 صفر، سالروز رحلت جانسوز رسول مکرم اسلام حضرت محمد مصطفی(صلی الله علیه وآله وسلم)، فرازهایی از فرمایشات آیت الله جوادی آملی در بیان عظمت مقام آن حضرت از دیدگاه قرآن را از نظر می گذرانیم.
حضرت آیت الله جوادی آملی با بیان این مطلب که وجود مبارك رسول گرامی اسلام(ص) جلوهای از صفات رحمت و رئوفیت خدای سبحان است، بیان داشت: وجود مبارك رسول گرامی را كه ذات اقدس الهی در قرآن معرفی میكند او را شاگرد لَدنّی میداند که كلّ جهان را با كتاب خود هدایت میكند. ذات اقدس الهی وقتی از رسولش یاد میكند او را به عنوان رحمت جهانیان، رحمت عالمیان معرفی میكند.
وی با اشاره به بیان قرآن کریم از حضرت رسول(ص) ابراز داشت: قرآن از صدر تا ساقه پیامبر را معرفی میكند و به ما میفرماید شما در بخش نازلِ رسالت آن رسول قرار دارید آن بخش والایی رسالت رسول در دسترس شما نیست اینكه گفته شد خُلق رسول گرامی، قرآن كریم است؛ یعنی قرآن شناسنامه آن حضرت است اگر وجود مبارك رسول گرامی بخواهد به صورت یك كتاب در بیاید میشود قرآن و اگر قرآن بخواهد به صورت یك انسان متمثّل بشود، میشود رسول گرامی(ص).
استاد برجسته درس خارج حوزه علمیه قم اظهار داشت: تاریخ زندگی رسول خدا را ذات اقدس الهی باید تبیین كند و كرد! و كتاب تاریخی آن حضرت باید قرآن كریم باشد، چه اینكه هست! و اهل بیت عصمت و طهارت كه مفسّران اصیل و راسخان در علم هستند، باید رسالت رسول گرامی را تبیین كنند كه كردند! وظیفه ما دو چیز است؛ یكی فهم و درک شأن نزول رسالت و برنامهٴ آن حضرت است و دوم تطبیق كارهای خودمان بر سیره و سنّت آن حضرت میباشد.
وی با اشاره به آیاتی از سوره مبارکه احزاب، ادامه داد: خدای سبحان آن حرمتی را كه برای رسول خدا داشت، مرحلهٴ نازله آن را برای امت اسلامی و مؤمنان نیز قرار داد؛ در سورهٴ مبارك «احزاب»، این اصل ادب و احترامی نسبت به حضرت را به ما آموخت، فرمود: ﴿إِنَّ اللَّهَ وَ مَلائِكَتَهُ یصَلُّونَ عَلَی النَّبِی یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَیهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلیماً﴾،[1] این اِجلال و تكریم بیسابقه را ذات اقدس الهی نسبت به رسول خود روا داشت؛ فرمود خدا و همه فرشتگانی كه در صحابت رحمت الهی هستند، با هم بر آن حضرت درود میفرستند و شما هم به این سنّت الهی «ائتساء» و «اقتداء» كنید. در همان سورهٴ مباركه «احزاب»، درباره مؤمنان به آن حضرت هم چنین عنایتی را مبذول كرد، فرمود: ﴿هُوَ الَّذی یصَلِّی عَلَیكُمْ وَ مَلائِكَتُهُ لِیخْرِجَكُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَی النُّورِ﴾؛[2] خدا بر مؤمنین صلوات میفرستد و ملائكه خدا هم بر مؤمنین صلوات میفرستند تا شما را نورانی كنند، گرچه تفاوت عمیقی بین این دو صلوات هست و ما آن شأنیت را نداریم كه خدا با آن جلال و شكوهی كه بر پیغمبر صلوات میفرستد بر ما صلوات بفرستد، اما در هر حال نشان می دهد که این ظرفیت هست که انسان و جامعه با طی کردن راه پیغمبر، نورانی شود!
مفسر برجسته قرآن کریم خاطرنشان کرد: خداوند بخشی از برنامههای رسول گرامی را در پایان سوره مباركه «اعراف» بیان كرد؛ فرمود او آمده كه شما را آزاد كند، او آمده تا این قیود و زنجیرهایی كه با آنها دست و پای خودتان را بستید، را باز كند؛ برخی از زنجیرها را شما با دست خودتان بستید، برخی از زنجیرها را دیگران بر دست و پا و گردن شما آویختند؛ این تشریفات زاید، این تمنّیات زاید، این غرور و خودخواهی، اینها همه زنجیرهایی است كه انسان به خود بسته است و رسول خدا آمده تا ﴿وَ یضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتی كانَتْ عَلَیهِمْ﴾.[3]
حضرت آیت الله به روایتی از حضرت امیر علیه السلام در خصوص رحلت پیامبر اشاره کرد و بیان داشت: امیرالمؤمنین(سَلَامُ اللَّهِ عَلَیه) بعد از رحلت وجود مبارك پیامبر(ص)، وقتی به حضرت عرض كردند که چرا خضاب نمیكنید؟، فرمود: «نَحْنُ قَوْمٌ فِی مُصِیبَةٍ»؛[4] ما مصیبتزده هستیم؛ در بخشی از نهجالبلاغه آمده است «لَقَدِ انْقَطَعَ بِمَوْتِكَ مَا لَمْ ینْقَطِعْ بِمَوْتِ غَیرِك»،[5] درست است كه هر عالِمی، هر دانشمندی، هر امام و پیامبری رحلت كند یك حادثه سنگینی است، اما حادثهای كه مشابه حادثه رحلت رسول اکرم باشد نیست؛ زیرا با رحلت شما چیزی از ما قطع شده است كه جبرانناپذیر است، با رحلت شما آن وحی الهی كه میآمد قطع شد، لذا ما قومی مصیبتزده هستیم.
وی ادامه داد: فضای نزول قرآن و فضای بعثت رسول خدا(عَلَیهِ وَ عَلیٰ آلِهِ آلَافُ التَّحِیةِ وَ الثَّنَاء)، را وجود مبارك حضرت امیر(ع) در همان خطبههای اوّلیه نهجالبلاغه مشخص كرد؛ فرمود جهان در عصر بعثت این بود که برخی «مُلحد» بودند، بعضی «مُشرك» بودند و «صَنم» و «وَثَن» خدای آنها بود، بهداشت نداشتند، آب سالم نداشتند،[6] رحم و مروّت درونی نداشتند، اقتصاد سالم نداشتند و رسول خدا آمد الحاد را برداشت، شرك را برداشت آن اختلاف را برداشت، اتحاد را به جای اختلاف گذاشت، توحید را به جای شرك گذاشت، «وَثَن» و «صَنَم» را برداشت، فرمود: «طَرَائِقُ مُتَشَتِّتَةٌ بَینَ مُشَبِّهٍ لِلَّهِ بِخَلْقِهِ أَوْ مُلْحِدٍ فِی اسْمِهِ»،[7] این بیان مبسوط را وجود مبارك حضرت امیر به عنوان شأن نزول رسالت و شأن نزول اصل قرآن بیان كرده است.
.[1] سوره احزاب, آيه56.
.[2] سوره احزاب, آيه43.
.[3] سوره اعراف, آيه157.
.[4] نهج البلاغة(للصبحي صالح), حکمت473.
.[5] نهج البلاغة(للصبحي صالح), خطبه235.
.[6] نهج البلاغة(للصبحي صالح), خطبه26؛ «...وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلَی شَرِّ دِينٍ وَ فِي شَرِّ دَارٍ مُنِيخُونَ بَيْنَ حِجَارَةٍ خُشْنٍ وَ حَيَّاتٍ صُمٍّ تَشْرَبُونَ الْكَدِرَ وَ تَأْكُلُونَ الْجَشِبَ وَ تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَكُمْ الْأَصْنَامُ فِيكُمْ مَنْصُوبَةٌ وَ الْآثَامُ بِكُمْ مَعْصُوبَة».
.[7] نهج البلاغة(للصبحي صالح), خطبه1
افزودن دیدگاه جدید