جایگاه کار و اشتغال در آموزه های اسلامی
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بلاغ ، متن ره توشه ماه مبارک رمضان ۱۳۹۹؛ جایگاه کار و اشتغال در آموزههای اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین علیرضا انصاری*
مقدمه
کار و اشتغال، از عناصری است که برای پیمودن مسیرهای رشد مادی، روانشناختی، معنوی، اجتماعی و اخلاقی، نقشی بنیادی دارد. کار و تولید برای ادامه زندگی و بقای جامعه، ضرورتی اجتنابناپذیر دارد. ملتی که اهل کار، تلاش و نوآوری باشد، ثروتمند است و تحریم اقتصادی بر آن تأثیر ندارد؛ اما جامعهای که آحاد آن بیانگیزه، تنبل، مصرفگرا و بیکار باشند، جامعهای فقیر و وابسته است. اشتغال و کار میتواند زمینه آسیبهای اجتماعی، اخلاقی، روانشناختی و امنیتی را تنزل بخشد؛ اما جامعه فقیر و بیکار، امنیت ملی و اجتماعی نخواهد داشت. چنین جامعهای در برابر تحریم اقتصادی، قدرت مقاومت ندارد. از همین روست که رسولخدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «اللَّهُمَ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْهَمِّ وَ الْحَزَنِ وَ الْعَجْزِ وَ الْكَسَلِ وَ الْبُخْلِ وَ الْجُبْنِ؛ بار خدایا! من از همّ و غم و ناراحتی و ناتوانی و تنبلی و بخل و ترس به تو پناه میبرم». این نوشتار میکوشد جایگاه کار و اشتغال در آموزههای اسلامی را تبیین نماید.
الف) اهمیت کار و اشتغال
اسلام به سرمایه و تولید ثروت، نگاه ویژهای دارد. کشورهای اسلامی برای پیشرفت و داشتن نقش بسزایی در عرصه بینالملل، به همین موضوع بیشتر از موضوعات دیگر نیازمندند. بسیاری از تحریمهای کشورهای استکباری، به سبب عدم تلاش هر چه بیشتر در اقتصاد است؛ از این رو در آموزههای دینی مردم به درآمدهای مجاز و کسب حلال تشویق شدهاند و کار، در تراز عبادت خداوند و در ردیف مجاهدت در راه خدا معرفی شده است. پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلّم) میفرماید: «اَلْعِبَادَةُ سَبْعُونَ جُزْءاً أَفْضَلُهَا طَلَبُ الْحَلَالِ؛ عبادت هفتاد جزء دارد و بهترین جزء آن، طلب حلال است» امام رضا(علیه السّلام) نیز میفرماید:«اَلَّذِي يَطْلُبُ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا يَكُفُّ بِهِ عِيَالَهُ أَعْظَمُ أَجْراً مِنَ الْمُجَاهِدِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ؛ کسى که در طلب روزى مىکوشد و فضل خدا را مىجوید تا مخارج اهل و عیال خود را کفایت کند، اجر و پاداش او از مجاهد راه خدا بیشتر است». همچنین تلاش در راه تأمین معاش خانواده و کسب روزی حلال را در ردیف انبیاء قرار داده و میفرماید: «مَنْ أَكَلَ مِنْ كَدِّ يَدِهِ يَكُونُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِي عِدَادِ الْأَنْبِيَاءِ وَ يَأْخُذُ ثَوَابَ الْأَنْبِيَاءِ؛ هر کس از محصول تلاش خود ارتزاق کند، در روز قیامت در ردیف انبیاء قرار میگیرد و پاداش انبیاء را میگیرد». به خاطر اهمیت کسب و کار است که رهبران الهی کار میکردند تا ضمن تأمین نیازهای مالی، فرهنگ کار در جامعه نهادینه شود.
این بایستگی بدان جهت است که ایجاد جامعه توانمند اقتصادی و تأمین نیازهای اقتصادی خانواده، به تلاش افراد جامعه و سرپرست خانواده نیاز دارد؛ از این رو پیشوایان ما در قالبهای مختلف در صدد نهادینه کردن این فرهنگ بودند. فردی مىگوید: «على(علیه السّلام) را دیدم که مقدارى خرما خریدارى کرده و خود شخصاً آن را بر دوش گرفته بود و مىبرد. جلو رفتم و عرض کردم: اى امیرالمؤمنین! اجازه بده من به جاى شما این بار را حمل کنم. فرمود: اَبُوالْعِيالِ اَحَقُّ بِحَمْلِهِ؛ سرپرست اهل و عیال، شایستهتر است که خود بار زندگى را به سوى خانهاش حمل کند». مقام معظم رهبری در این زمینه میفرماید:
من به کارگران سفارش میکنم که در هر بخشی و در هر جایی مشغول کار هستند ـ کارگاههای بزرگ، کارگاههای کوچک، کارهای دستی، کارهای ماشینی عظیم، کارهای کشاورزی و روستایی ـ این روزها را روز کار بدانند؛ این دوران را دوران کار جدی تلقی کنند و کار را هم عبادت بدانند. این کاری که شما برای توسعه و پیشرفت کشور میکنید، یک عبادت قطعی است.
ب) نکوهش سستی در کار
اسلام در کنار تشویق به کسب و کار، کسانی را که تنبلی میکنند و به کسب و کاری مشغول نمیشوند، نکوهش کرده است. رسول اعظم(صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: «مَلْعُونٌ مَلْعُونٌ مَنْ أَلْقَى كَلَّهُ عَلَى النَّاس؛ ملعون است ملعون است کسی که مخارج خود را بر گردن دیگران بیندازد». در برخی روایات اهمیت کار تا آنجاست که بعد از وجوب نماز که ستون دین است، به وجوب کار اشاره شده است. بنابراین اگر کسی کار نکند، واجبی را ترک کرده است. امام صادق(علیه السّلام) از رسولخدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) روایت میکند: «طَلَبُ الْكَسْبِ فَرِيضَةٌ بَعْدَ الْفَرِيضَةِ؛ پس از نماز واجب، کسب و کار واجب است». از همین روست که ائمه:، مسلمانان را از بیکاری و تنبلی بر حذر میداشتند. امام باقر(علیه السّلام) میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ يُبْغِضُ كَثْرَةَ النَّوْمِ وَ كَثْرَةَ الْفَرَاغ؛ خواب زیاد و بیکاری زیاد، مورد غضب خداست».
متأسفانه امروزه برخی از جوانان، به بهانههای مختلفی مانند سختی کار و در شأن خود ندیدن برخی کارها، فقط به دنبال کارهای دولتی و اداری هستند و منتظرند تا در ادارات استخدام شوند؛ این در حالی است که رهبران ما سختترین کارها را انجام میدادند؛ زیرا میدانستند که بیکاری و کمکاری، موجب فروپاشی خانواده میشود؛ چنانکه امروزه برخی از طلاقها ناشی از فقر و بیکاری است. در روایتی آمده است:
روزی فردی امام باقر(علیه السّلام) را دید که سخت مشغول کار بود و در اثر شدت کار عرق کرده بود. با خود گفت: بعید است این مرد جانشین امام سجاد(علیه السّلام) باشد. چقدر حریص به دنیاست که این اندازه خود را در راه آن به زحمت انداخته است! به منظور موعظه و نصیحت، به حضورش رفت و به حضرت گفت: خدا تو را اصلاح کند، تو از بزرگان قریش هستی. در این ساعات گرم و آتشین روز، خود را برای دنیا به زحمت انداختهای؟! اگر اجل فرا رسد، جواب خدا را چه خواهی داد؟! حضرت فرمود: اگر مرگ در این حال فرا رسد، به خدا قسم من در حال اطاعت خدا هستم و به این وسیله میخواهم خود را از منت تو و مردم حفظ کنم. مرد گفت: من میخواستم تو را موعظه کنم، ولی تو من را موعظه و هدایت نمودی.
این روایت نکات بسیار خوبی را به جامعه ارائه میکند؛ اینکه حضرت کار را اطاعت خداوند میداند و آن را مایه افتخار و بندگی معرفی میکند. حضرت برای تصحیح اندیشه افراد در مورد ارزش کار قسم یاد میکند، در حالی که ائمه: به شدت از قسم خوردن پرهیز میکردند. بنابراین جوانان باید سیره امامان: را الگو قرار دهند و سختیهای کار را تحمل کنند تا بتوانند مشکلات اقتصادی خانواده را به درستی مدیریت کنند. در روایتی آمده است:
روزى شرایط مادى زندگى به اندازهای بر امام على(علیه السّلام) تنگ شد که دچار گرسنگى شدید گردید. از خانه بیرون آمد و به جستجوى کار پرداخت. وقتی در مدینه کار پیدا نکرد، تصمیم گرفت به حوالى مدینه برود تا شاید در آنجا کار پیدا شود. به آنجا رفت و زنى را دید که خاک را الک کرده و منتظر کارگرى است که آب بیاورد و آن را گل نماید. على(علیه السّلام) با او صحبت کرد و پس از توافق درباره مزد کارگرى، حضرت مشغول آب کشیدن از چاه و آماده کردن گل براى ساختمان شد و در پایان کار، مزد خود را که مقدارى خرما بود، از آن زن گرفت و به مدینه بازگشت. وقتى به محضر رسولخدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) رسید، ماجرا را بیان کرد. پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) و على(علیه السّلام) با یکدیگر از آن خرما خوردند و گرسنگى آن روزشان برطرف گردید.
وظیفه دولت
دولت باید زمینه اشتغال جوانان را فراهم کند. نبود شغل، آسیبهای متعددی را به دنبال دارد. برخی جامعهشناسان معتقدند اگر چه بیکاری مخصوص کشور ما نیست، اما متأسفانه در کشور ما به دلیل کمکاری سبب شده اغلب جوانان بدون شغل باشند. بیکاری نیز به عنوان امالفساد در بیشتر جرایم ریشه دوانده است و آسیبهایی را به دنبال داشته که یکی از آنها، طلاق و تبعات منفی پس از آن است. جمعیت فعال کشور بین 15 تا 59 سال دارند، اما اکنون 5/ 3میلیون جوان بیکار داریم. این آمار خطرناک روز به روز، رو به فزونی است که تهدید بزرگی برای نسلهای آینده خواهد بود.
یکی از بهترین راههای ایجاد کار، مهارتافزایی است. اگر دولت با اتخاذ سیاستهای روشمند، مهارتافزایی کند، جوانان جذب بازار کار میشوند؛ چنانچه این رویکرد یکی از موفقترین روشهایی است که دولتهای پیشرفته انجام دادهاند. برای مثال افزایش تولیدات در عرصههای مختلف، میتواند سبب افزایش کار و اشتغال شود؛ زیرا تولید یکی از مهمترین ثمرات کار و تلاش است و نقش تعیینکنندهای در امنیت اقتصادی و به دنبال آن امنیت روانی جامعه دارد. اگر این مسأله در مسیر معیشت خانواده و ضروریات جامعه قرار گیرد، ارزش مضاعف یافته و ثمره آن، رفع وابستگی اقتصادی به دیگران است. نگاهی به برنامههای اقتصادی پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) بهویژه در مدینه، گویای آن است که حضرت با هوشمندی، برنامهریزی اقتصادی دقیق داشته است که یکی از مهمترین راهکارهای اقتصادی آن حضرت، مهارت افزایش و گسترش فعالیتهای کشاوری است. کشاورزی افزون بر اشتغال و رفع بحران بیکاری، در تأمین مواد غذایی اهمیت فراوانی دارد و در روایات، به یکی از بهترین و محبوبترین شغل پیامبران معرفی شده است.
ج) آثار مثبت کار و تلاش
در آموزههای دینی، کار و تلاش آثار مهمی در عرصه فردی، خانوادگی و اجتماعی دارد که برخی از آنها عبارتند از:
1. پاداش معنوی و اخروی
کار و تلاش ضمن اثرات فراوان بر زندگی دنیوی آدمی، بر زندگی اخروی او نیز اثرگذار است و موجبات رستگاری او را فراهم میآورد. چنانکه در روایتی آمده است:
هنگامی که پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) از جنگ تبوک بر میگشت، سعد انصاری، یکی از کارگران مدینه به استقبال آن حضرت آمد. وقتی رسولخدا(صلی الله علیه و آله و سلّم) با او دست داد، لمس دستهای زبر و خشن مرد انصاری حضرت را تحت تأثیر قرار داد. حضرت از او پرسید: «چرا دستان تو این طور خشن شده است. آیا ناراحتی خاصی به تو رسیده است؟». عرض کرد: «یا رسولالله! خشونت و زبری دستان من بر اثر کار با بیل و طناب است که به وسیله آنها زحمت میکشم و مخارج خود و خانوادهام را تأمین میکنم». پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم) دست او را بوسید و فرمود: «این دستی است که آتش جهنم آن را لمس نخواهد کرد».
امام علی(علیه السّلام) میفرماید: «مَا غَدْوَةُ أَحَدِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ مِنْ غَدْوَتِهِ يَطْلُبُ لِوَلَدِهِ وَ عِيَالِهِ مَا يُصْلِحُهُم؛ هیچ تلاش صبحهنگامی در راه خدا، به فضیلت کار در جهت رفاه و آسایش فرزند و خانواده نیست». پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله و سلّم)، کار و تلاش در راستای روزی و رزق حلال را همرتبه آمرزیدهشدگان معرفی میکند و میفرماید: «مَنْ بَاتَ كَالًّا مِنْ طَلَبِ الْحَلَالِ بَاتَ مَغْفُوراً لَه؛ هر که شب را خسته از طلب حلال بگذراند، آمرزیده شده است».
در روایتی آمده است:
مردى به محضر امام صادق(علیه السّلام) آمد و گفت: «من دنیاطلب هستم و دوست دارم به طرف دنیا بروم و از مواهب دنیا بهرهمند شوم». امام صادق(علیه السّلام) فرمود: «منظورت از طلب دنیا چیست؟» عرض کرد: «منظورم تأمین معاش خود و خانوادهام و صله رحم، صدقه، حج و عمره به وسیله آن مالى است که به دست آوردهام». امام صادق(علیه السّلام) فرمود: «لَيْسَ هَذَا طَلَبَ الدُّنْيَا هَذَا طَلَبُ الْآخِرَةِ؛ این طلب دنیا نیست، بلکه طلب آخرت است».
2. افزایش موقعیت اجتماعی
از منظر قرآن، تحولات جوامع بشری مبتنی بر عملکرد و کار مردم است. در تاریخ هر جا تغییر و تحولی، چه مثبت و چه منفی رخ داده است، در عملکرد مردم ریشه داشته است. این انسانها هستند که تعیین میکنند چه سرنوشتی داشته باشند. هر پیروزی و شکستی که رخ میدهد، نتیجه رفتار انسانهاست. بنابراین یکی از عوامل مهم عزتمندی، کار و تلاش است؛ زیرا سبب میشود که انسان به سوی دیگران دست دراز نکند. این در حالی است که بعضی تصور میکنند برخی کارها بهویژه کارگری، منزلت انسان را کاهش میدهد؛ از این رو به دنبال شغلهای آبرومندی هستند. این نگاه هرگز قابل قبول نیست؛ زیرا این رویکرد بر خلاف سیره پیامبران و ائمه است.
در روایتی آمده است که خداوند متعال به حضرت داوود(علیه السّلام) فرمود: «نِعْمَ الْعَبْدُ لَوْ لَا أَنَّكَ تَأْكُلُ مِنْ بَيْتِ الْمَال؛ تو بنده بسیار خوبی هستی، اگر از بیت المال ارتزاق نمیکردی». حضرت داوود(علیه السّلام) به گریه افتاد و عرض کرد: «پروردگارا! چه کنم که این نقص مرتفع شود؟». خداوند متعال زرهسازی را به او تعلیم داد و پس از آن حضرت داوود(علیه السّلام) با ساخت زره و بهرهگیری از دست رنج خود ارتزاق مینمود. ضمن آنکه این کار حضرت منشاء فواید اجتماعی بسیاری نیز شد.
بیکاری سبب میشود که انسان با اظهار نیازمندی به دیگران، موقعیت اجتماعی خود را خدشهدار کند. از همین روست که پیشوایان دینی، کار و کوشش را مایه بزرگی، عزت و سربلندی دانسته و برخورداری از کار و حرفه مناسب را از عوامل ایجاد منزلت و آبروی اجتماعی معرفی کردهاند. امام علی(علیه السّلام) خطاب به امام حسن(علیه السّلام) میفرماید: «فرزندم! انسانی را که به دنبال روزی و رزق خویش است، ملامت مکن؛ زیرا کسی که هیچ ندارد، لغزشهایش بسیار خواهد بود». بنا بر روایات نبوی و علوی، فقر و نداری انسان را به سوی کفر میکشاند: «كَادَ الْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً؛ فقر انسان را در آستانه کفر قرار مىدهد». همچنین قدرت تعقل و اندیشهورزی را ضعیف میکند و اندوه فراوان میآفریند: «اِنَّ الْفَقْرَ مَذْهَلَةٌ لِلنَّفْسِ مَدْهَشَةٌ لِلْعَقْلِ جَالِبٌ لِلْهُمُومِ؛ هر آینه فقر، خوارىِ جان است و مایه سرگشتگىِ عقل و آورنده اندوه». در روایت دیگری آمده است: «اَلْفَقْرُ يُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ وَ الْمُقِلُّ غَرِيبٌ فِي بَلْدَتِهِ؛ فقر، زبان شخص زیرک را از بیان دلیلش فرو مىبندد و آدم فقیر در شهر خود، غریب است». در توصیههای امام علی(علیه السّلام) به امام حسن(علیه السّلام) نیز چنین آمده است: «فرزندم! آدم فقیر، حقیر است. سخنش، خریدار ندارد و مقام و مرتبتش، شناخته و دانسته نمىشود. اگر فقیر راستگو باشد، او را دروغگو مىنامند و اگر زاهد و دنیاگریز باشد، نادانش مىخوانند».
روزی رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلّم) با اصحاب نشسته بود. جوان توانا و نیرومندی را دید که اول صبح به کار و تلاش مشغول شده است. کسانی که محضر آن حضرت بودند، گفتند: «این جوان شایسته مدح و تمجید بود، اگر جوانی و نیرومندی خود را در راه خدا به کار میانداخت». حضرت فرمود:
اگر این جوان برای معاش خود کار و تلاش میکند که در زندگی محتاج دیگران نباشد و از مردم بینیاز گردد، او با این عمل در راه خدا قدم بر میدارد. اگر به نفع پدر و مادر و ضعیف و یا کودکان ناتوان خود کاری میکند و قصد دارد با این کار زندگی آنان را تأمین کند و از مردم بینیازشان سازد، باز هم راه خدا خواهد بود. اگر کار میکند تا با درآمد خود بر تهیدستان مباهات کند و بر ثروت و دارایی خود بیفزاید، او به راه شیطان رفته و از صراط حق منحرف شده است.
3. مصونیتسازی در برابر آسیبهای اجتماعی
محققان معتقدند بیشتر ناهنجاریها ناشی از معضلی به نام بیکاری است. بیکاری باعث انباشته شدن انرژی فراوان در درون افراد شده و آنها را به سوی انحرافات اخلاقی سوق میدهد. چه بسیار جوانانی که سالها به دنبال تحصیل بوده و اکنون پس از پایان دوره مقدس سربازی، به دلیل بیکاری خود را در خانه فردی اضافه میبینند و برای رهایی از این فکر آزاردهنده، به مواد مخدر و تفریحات دودی مانند قلیان و سیگار روی میآورند. دکتر باهر، آسیبشناس اجتماعی میگوید: «بیکاری، امالفساد است. بیشتر ناهنجارهای اجتماعی از جمله سرقت، انواع جرایم، فساد، فحشا، فقر و افسردگی که زمینه بزهکاری و احساس بیارزشی را در جوانان به وجود میآورد، ناشی از بیکاری آنان است». در سخنی حکیمانه آمده است: «اگر نفس را به کاری مشغول نکنی، تو را به خودش مشغول میکند و اگر به بندگی و اطاعت مشغولش نکنی، به گناه مشغولت میکند».
همت اگر سلسله جنبان شود مور تواند که سلیمان شود
فهرست منابع
ابن اثیر، علی بن محمد؛ اسد الغابة فی معرفة الصحابة؛ بیروت: دار الفکر، 1409ق.
ابن حیون، نعمان بن محمد؛ دعائم الإسلام؛ تصحیح: آصف فیضى؛ قم: مؤسسة آل البیت:، 1385 ق.
أبیفراس، مسعود بن عیسى؛ مجموعة ورّام؛ قم: مکتبه فقیه، 1410 ق.
بروجردى، آقا حسین؛ جامع أحادیث الشیعة؛ تحقیق: جمعى از محققان؛ تهران: انتشارات فرهنگ سبز، 1386 ش.
پناهی، علی احمد؛ اشتغال زنان با تأکید بر آسیبها و اولویتها؛ چاپ اول، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1397 ش.
حر عاملی، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعة؛ تصحیح: مؤسسه آل البیت:؛ چاپ اول، قم: مؤسسه آل البیت:، 1409 ق.
خبرگزاری دفاع مقدس؛ «بیکاری؛ شاهراه اصلی معضلات و ناهنجاریهای اجتماعی»؛ 24/03/1395، کد مطلب: 87329.
دهخدا، علیاکبر؛ امثال و حکم دهخدا، تهران: امیر کبیر، 1361ش.
شبکه اطلاعرسانی دانا؛ «پدیده بیکاری و تأثیر آن بر روی جامعه»؛ 30/05/1395، کد مطلب: 861820.
شعیری، محمد بن محمد؛ جامع الأخبار؛ نجف: مطبعة حیدریة، بى تا.
صدوق، محمد بن على؛ کتابُ من لایحضره الفقیه؛ تصحیح: علی اکبر غفارى؛ قم: دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1413 ق.
الامالی؛ تهران: کتابچی، 1376 ش.
فلسفی، محمد تقی؛ الحدیث ـ روایات تربیتی؛ تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1368 ش.
کلینى، محمد بن یعقوب؛ کافی؛ تصحیح: دارالحدیث؛ قم: دار الحدیث، ق 1429.
لیثى واسطى، على بن محمد؛ عیون الحکم و المواعظ؛ تصحیح: حسین حسنی بیرجندی؛ چاپ اول، قم: دار الحدیث، 1376 ش.
مجلسى، محمد باقر؛ بحارالأنوار؛ چاپ دوم، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1403 ق.
افزودن دیدگاه جدید