رفتن به محتوای اصلی
دوره آموزشی انتقال تجارب تبلیغی

متن کامل بیانات استاد انصاریان(3)

تاریخ انتشار:
روحاني به ويژه ما كه پيرو مكتب اهل بيت(ع) هستيم، مكتبي كه تنها مكتب حق است. نه اينكه بايد براي هدايت مردم نجات مردم و ساختن سپر براي مردم در برابر اين هجوم سنگيني كه در رزوگار ما به دين، دارد مي‌شود.
حجت الاسلام انصاریان

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ و الصلاة و السلام على‏ سيد الأنبياء و المرسلين حبيب الهنا و طبيب نفوسنا أبي القاسم محمّد صلي الله عليه و علي اهل بيته الطيّبين الطاهرين المعصومين المكرمين

بخش اندكي از مطالب گذشته باقي مانده با ذكر دو سه مصداق برايتان عرض مي‌كنم. روحاني به ويژه ما كه پيرو مكتب اهل بيت(ع) هستيم، مكتبي كه تنها مكتب حق است. نه اينكه بايد براي هدايت مردم نجات مردم و ساختن سپر براي مردم در برابر اين هجوم سنگيني كه در رزوگار ما به دين، دارد مي‌شود. احساس مسئوليت بكند نه بلكه بايد خود را در پيشگاه پروردگار عالم مسئول ابلاغ دين و پيام دين و رفع شبهات بداند. در اين زمينه از تنبلي و كسالت و بي‌حالي به شدت بايد بپرهيزد و تا پايان عمر بدون بازنشستگي تا زماني كه بدن و فكر كمك مي‌دهد به كار انتقال دين، دين درست و دين بر اساس قرآن و روايات اهل بيت(ع) بپردازد.

حكايت سيد محمدحسن غريب شاه (شاهي)

يك وقتي من شعري را از اميرالمؤمنين(ع) ‌سيزده يا چهارده ساله بودم شنيدم كه مفاهيم آن شعر را بعداً در مسافرت‌هايم يافتم افريقاي جنوبي سفري داشتم كه مسير هوايي حدود 11 ساعت است سه شهر مهم دارد ژوهانسبورگ، پروتريا، كيپ تاون هر سه شهر را من رفتم چون سخنراني براي شيعيان آن منطقه داشتم وقتي كه رفتم كيپ تاون (كه در ساحل اقيانوس اطلس و اقيانوس هند است) در آنجا به من گفتند در كوهستان‌هاي اين شهر تقريباً در قله يكي از تپه‌هاي كوهستان يك قبر است برويم زيارت با دوستان رفتيم مقبره آبادي بود با چهار تا گلدسته بود و حرم و جداً پر از معنويت قبر يك آخوند بود به نام سيد محمدحسن غريب شاه يا غريب شاهي اصالتاً‌ از سرزمين هند است بر اثر نشاط و تحرك و شدت تبليغات دين انگليسي‌ها او را از هند به ژوهانسبورگ تبعيد مي‌كنند كه در آن زمان پايتخت آفريقاي جنوبي بوده و آفريقا هم تحت نظر دو گروه بود فرانسوي‌ها و انگليسي‌ها.

خوب حساب بكنيد از خود هند تا آفريقاي جنوبي آلان با هواپيما شايد نزديك 12 ساعت باشد حدود 10 هزار كيلومتر و آن وقت هم كه ماشين و هواپيما نبود اين روحاني را با كشتي مي‌آورند به ژوهانسبورگ اصلاً‌ آرام نمي‌گيرد بلند مي‌شود بين اين سياه‌پوست‌ها مي‌چرخد اعتقادات حقه را اخلاق حسنه را عمل صالح را جا كه نداشته توي كوچه، توي خيابان و توي خانه‌هايشان تبليغ مي‌كند وقتي انگليسي‌ها در آفريقاي جنوبي فعاليتش را مي‌بينند با قاطر يا با اسب؛ مي‌بندندش و مي‌اندازندش روي مركب 2000 كيلومتر تقريباً چون ما با هواپيما از ژوهانسبورگ تا كيپ تاون با سرعتي نزديك 900 كيلومتر در ساعت حدود دو ساعت رفتيم مي‌آورندش حالا آن 2000 كيلو متر آن هم با قاطر يا اسب دست و پا بسته چقدر طول مي‌كشد بايد آن زمان را حساب كرد كه مركب حيواني در روز چقدر مي‌توانسته برود شب‌ها هم كه راه نمي‌رفتند. همين‌جا كه محل دفنش است دست و پا بسته مي‌آورند و مي‌اندازندش كه حيوانات آن جنگل گراز، خرس، شير، گرگ بخردِش و انگليسي‌ها خيالشان راحت بشود و برمي‌گردند ايشان با چه وسيله‌اي اين طناب‌ها را و وسايلي را كه به ايشان بسته‌ بودند را از خودش باز مي‌كند كه بايد بگوييم اين قدر اين طناب‌ها را به اين سنگ‌ها و خارها با بدنش ماليده تا نازك شده و پاره شده و از دل جنگل در تقريباً اوائل قرن هفدهم حدود سيصد سال پيش كه نه برق بوده نه پنكه بوده نه ماشين بوده نه وسائل ارتباط جمعي مي‌آيد در شهر كيپ تاون بعد از مدتي كه انگليسي‌ها مي‌آيند كيپ تاون مي‌بينند كه اين آقا شيخ يا سيد مسجدي درست كرده مدرسه‌اي درست كرده طلبه‌اي درست كرده منبري درست كرده و چون ديگر نيروي قوي شده بود نتوانستند كاري بكنند و بعد از مرگش هم بردند همان جايي كه انداخته بودند حيوان‌ها بخورندش دفنش كرده اند كه ما فيلم قبرش و منطقه‌اش را گرفتيم و آورديم قم خوب اين يك آخوند يعني ببينيد چه قدر خودش را مسئول مي‌دانسته كه از ديار خودش حدود 9 الي 10 هزار كيلو متر پرتش مي‌كنند و بعد هم در ژوهانسبورگ چه قدر در مضيقه قرار مي‌دهند و بعد هم با دست و پاي بسته مي‌آورندش كيپ تاون مي‌اندازندش توي جنگل حيوان‌ها بخورندش ولي از مسئوليتش دست نمي‌كشد اين را مي‌گويند آخوندي كه هم خدا را باور كرده بود و هم قيامت را باور كرده بود و اين باور يقيني و شديش هم مربوط به قرآن كريم و اهل بيت(ع) است ما مي‌رويم تبليغ خانه مي‌دهند، پول مي‌دهند، احترام به ما مي‌گذارند، دست ما را مي‌بوسند، صد جور التماس دعا مي‌گويند خوب ما چه عذري پيش پروردگار مهربان عالم داريم در قيامت اگر ما را با اين سيد محمد حسن قريب شاه روبه رو بكنند خوب من خودمم كه اين مسائل را ديدم الان كه وارد 70 سال سن شدم از خانواده گرفته تا دوستان واقعاً‌ موثر هستند كه من خودم را از منبر بازنشته بكنم ديگر اين شهر و آن ديار و تهران اين‌ها را نروم ولي من نمي‌توانم بپذيرم. چرا وقتي كه به من مي‌گويند كار را تمام كن من به ذهنم مي‌آيد كه آلان قيامت است و دادگاه است و پروردگار عالم به من مي‌گويد اندكي علم دين بهت دادم يك زبان رواني هم بهت دادم  به چه علت بندگان من را رها كردي اين رها كردن گناه است اين رها كردن معصيت است.

حكايت واعظي در تهران

يك واعظي بود در تهران خيلي معروف نبود چون مايه‌ي علمي زيادي هم نداشت تا اويل لمعه بيشتر نخوانده بود اما حدود 65 سال منبر نصيحتي رفت يعني خيلي خوب مردم را نصيحت مي‌كرد. اين ديگه در حدود 80 سالگي نخاعش كار نكرد و از پا در آمد من مي‌رفتم به ديدنش آدم خوب و متديني بود ولي اصلاً‌ منبرهايش را ترك نكرد يعني بلافاصله يك ماشين ون كوچك خريد كه با ويلچر از توي خونه مي‌آوردند و مي‌گذاشتند توي ون و مي‌رفت به منبرهاش تو هم نمي‌توانست برود چون هم از پله نمي‌توانست برود و هم از منبر يك ميكروفون بي‌سيمي بهش مي‌دادند وقت منبر از توي ماشين قشنگ منبر مي‌رفت يعني آن سه ربعي را كه بايد كنبر مي‌كرد خيلي هم باحال و با نشاط و خوب هم روضه مي‌خواند خوب هم گريه مي‌كردند اين قسمت را هم نتوانست ادامه بدهد ديگه تقريباً افتاد روي تخت و ديگر نمي‌شد با ويلچر ببرند با تختش منبر مي‌رفت. 

اين بايد در روحية ما گُلِش شكفته بشود كه مردم ما در معرض انواع خطرات فكري و اعتقادي و اخلاقي‌اند و اين هم بر عهده ما است كه به قول وجود مبارك امام صادق(ع) خطرزايي بكنيم و اگر اين كار را نكنيم مسئول هستيم براي خطرزايي هم بايد مطالعة خوب داشته باشيم يعني بايد مايه‌هاي كاربردي نوراني قرآن و روايات اهل بيت(ع) را ببريم روي منبر و از مسائلي كه از خودمان هستند و نمي‌توانيم بهشان يقين پيدا بكنيم شل و سست است بنيان ندارد و با قرآن نمي‌سازد پرهيز داشته باشيم.

حكايت تاجر قمي

يك تاجري از همين قم حدود 500 سال پيش جنس مي‌برده تايلند و يك پسري به نام شيخ علي داشت كه طلبه بود. پسرش يك بار به باباش مي‌گويد كه من را هم با خودت ببر تايلند. مي‌گويد باشه بلند شو برويم اين تك پسر از مادرش خداحافظي مي‌كند با پدرش به عنوان سياحت مي‌رود تايلند در آنجا مي‌بيند كه تمام مردم بت پرستند پدر وقتي جنس‌هايش را مي‌فروشد و جنس تايلندي مي‌خرد و مي‌خواهد برگردد پسر مي‌گويد پدر من يك دقيقه هم وظيفة برگشتن به قم را ندارم همين مقداري كه درس خواندم بايد اينجا بمانم و مردم را نجات بدهم خيلي هم كار مي‌كند خيلي هم مردم بهش ارادت پيدا مي‌كنند و خيلي هم وجهه اجتماعي در جنوب آسيا پيدا مي‌كند تا به نخست‌وزيري مملكت مي‌رسد يعني شاه تايلند مي‌بيند اين نيروي عقلي، فكري، علمي و يك نيروي با محبت و يك نيروي عاطفي است مي‌تواند براي اين مملكت كار بكند برادراني اگر باشند كه به تايلند رفته باشند به اندازه حضرت عبدالعظيم تهران ايشان حرم، مقبره، مسجد، بالاسر و خيلي هم زاير دارد از آن مناطق آسيا و محرم‌ها در آن منطقه دسته كه شيعيان كه محصول كار همان ايشان است يعني نسل به نسل شيعه مال همان يه شيخ است دسته‌ها و عزادارها محل تمام شدن عزاداريشان حرم اين بزرگوار است.

ما توي اصحاب هم از اين‌ها داشتيم ابوذر سه ماه تبعيد به شام بود فقط تحملش نكردند فرستادن به مدينه و بردند به ربذه. محصول سه ماه بودنش يك تعداد شيعه بودند كه اين‌ها رشد كردند شما به 60 جلد كتاب اعيان الشيعه مرحوم سيد محسن جبل عاملي مراجعه بكنيد از بركت ابوذر تا الآن كه حزب الله لبنان شكوفا شده و عالمان بزرگي مثل سيد شرف الدين مثل صاحب وسائل الشيعه حكيمان بزرگي عارفان بزرگي، عارف مكتب اهل بيت(ع) اين‌ها محصول سه ماه تبليغات ابوذر بودند اين اندك مطلب مانده بود از بخش‌هاي گذشته‌اي كه برايتان عرض كرده بودم.  

تاريخ شروع بي‌ديني

يك مطلبي را هم از 15 مطالبم امشب بگويم كه به نظر بنده توي اين 15 مطلب براي ما بسيار بسيار حائز اهميت است؛ ولي قبل از اينكه بگويم يك جملة زيبا كه تجربة تاريخ نشان داده برايتان عرض بكنم و آن اين است كه بي‌ديني در كرة‌زمين از كي شروع شده است؟

يعني تاريخ شروع بي‌ديني، لائيك شدن، دهري شدن، ماترياليست شدن، مشرك شدن از كي شروع شده است؟

از زمان بدديني دين‌داران بي‌ديني ازدل بد ديني دين‌داران در آمده است يعني دين‌دار ديدند كه خودش مسائل دين را خيلي خوب بلد بوده ولي در عمل نه نمره‌اش صفر بوده خيلي خوب مي‌آمده اخلاق را بيان مي‌كرده ولي خودش آدم بد اخلاقي بوده خيلي خوب مي‌آمده مسائل تربيتي را مطرح مي‌كرده ولي خودش آدم بي‌تربيتي بوده و اين بي‌ديني از توي خونه‌ها شروع شده است يعني در جا در جامعه رخ نشان نداده است يا پدر دين‌دار بد دين يا مادر دين‌دار بد دين اثر منفي روي بچه‌هايشان گذاشته‌اند يا شوهر دين‌دار بد دين اثر منفي روي همسرش گذاشته اين را خيلي ما بايد دقت بكنيم كه توي خانه و در بين مردم خوش دين باشيم نه بد دين يعني مردم وقتي ما را مي‌بينند نمي‌گويم 100 درصد، 100 درصد كه توقعي نمي‌رود؛ ولي 70 يا 80 درصد از قيافه ما، از حرف زدن ما، عمل ما، رفتار ما، كردار ما، زنان و بچه‌هاي ما، مردم پاي منبرهاي ما، مردم كنار محراب ما، دين را ببينند اين خيلي مهم است.

در اين زندگي اولاً: زندگي مادي ما بايد مادون مردم باشد؛ ثانياً: معنويت ما بايد مافوق مردم باشد. ما از نظر تقوا و دين‌داري بايد بالا باشيم كه پاييني‌هاي جامعه را بتوانيم بالا بكشيم اما اگر پايين باشيم و كنار آنها و مثل آنها ديگر بالايي وجود ندارد كه ما بالايشان بكشيم و اگر خدايي نكرده نه نمره‌يمان از آنها كمتر باشد مردم دين‌گريزي شوند مردم از دين خدا فراري مي‌شوند. ما يك سلسله روايات در اصول كاي داريم كه عمق اين روايات و آن نقطه مهم روايات اين است كه مردم را دين گريز نكنيم يعني ما بايد افعال و رفتار و منش‌مان به گونه‌اي باشد كه در جامعه بد معرفي نشويم با تقصير، خلاف كار معرفي نشويم با تقصير كنار ما ديگر ميليارد و بالاي ميليارد را مردم مطرح نكنند ادعاهاي بي‌جا نكنيم فردي باشيم كه از نظر زندگي مادي مادون مردم و مافوق مردم باشيم در امور معنوي اگر اين گونه باشيم يقيناً اثر مهمي در جامعه خواهيم داشت من در اين 30 يا 40 ساله اخير قبلش كه همچنين مراجعاتي نداشتم خيلي از خانم‌هاي باوقار و محترم نامه نوشته‌اند به من از نامه‌هايشان پيدا بود كه مي‌گويند كلام، صفت متكلم است كه اين‌ها روي حساب عشق به دين با طلبه ازدواج كرده بودند. از اول انقلاب به بعد ولي بعداً ديدند اوني كه در ذهنشان بوده كه طلبه ملائكه است طلبه عرشي است، طلبه خيلي با تقواست طلبه خيلي خوش اخلاق است همه را بر عكس ديده‌اند خدا شاهد است از طريق خانواده‌ام گاهي مي‌فهميدم كه همسر يك آدم متدين از بدديني همسر از دين گريز پيدا كرده و رفته بد حجاب شده و رها كرده اين زندگي را.

خوب اين را قيامت چي بايد جواب داد واقعاً مردم همه چيز ما را زير ذره بين دارند ما نيازي نداريم كه عباي دو ميليون توماني بپوشيم نيازي نداريم كه كفش آنچناني بپوشيم ما كه 50 سال روي منبر رفتيم هميشه پولش هم بوده ولي با ارزانترين عبا و قباي ايراني و ارزانترين كفش چرا 2 يا 3 بار براي من عباي خاشية 2 يا 3 ميليون توماني در همين 2 يا 3 سال هديه آوردند ما هم بخشيديم به آنهايي كه مي‌توانستند با اين عباها به سر ببرند.

حكايت آقاي راشد معروف

خدا رحمت كند مرحوم آقاي راشد معروف را كه 25 سال شبهاي جمعه توي راديو سخنراني داشت مي‌گفت يك بار رفتم تربت، تربت حيدريه دِهِمان، ده كاريز به ديدن پدرم آخوند ملا عباس تربتي كه خود ايشان به قلم خودشان شرح حال پدرش را نوشته‌اند كه اگر خودشان با چشمش احوال پدر را نديده بود يكي ديگري مي‌خواست برايش تعريف بكند باور نمي‌كرد.

خواندن كتاب فضيلت‌هاي فراموش شده بر ما طلبه‌ها واجب است. مي‌گويد پدرم وقتي كه رفتم خوب من استاد دانشگاه تهران بودم عمامة‌ژوژت و عينك پنس و كفش ورني و لباده اتو كشيده عباي قيمتي بابايم من رابه اين ريخت نديده بود به من گفت حسين علي من تا تربت مي‌خوام بروم (من آن خانه را رفته‌ام ديده‌ام) از آنجا تا تربت 15 كيلومتر است و ايشان با اُلاغ مي‌آمدند چون ماشين نبود نصف راه را سواره و نصف راه را پياده چون مي‌گفتند اُلاغ هم حق استراحت دارد حتي زمستان‌ها توي برف نصف جاده را پياده مي‌آمدند گفت آمديم تربت رفتيم به كاروانسرا گوشه كاروانسرا پالان دوزي بود رفت، سلام كرد به پالان دوز خيلي احترام كرد و گفت پالان اُلاغ من را اصلاح كردي گفت بلي آقاي راشد يا آخوند ملا عباس اين پالان اصلاح شده شماست پدرم هم پير بود برگشت به من گفت حسين علي پالان را بردار ببريم بيرون كاروانسرا و بعد روي الاغ بگذاريم و ببريم من يك مقدار معتل شدم استاد دانشگاه اين لباس من پشت راديوي ايران هنوز هيچ آخوندي صحبت نمي‌كرد پالان بردارم خودش پالان را برداشت و گذاشت روي كولش و راه افتاد هر كار كردم گفت نه عزيز دلم خودم مي‌آورم اما توي دنيا لباسي را بپوش كه ارباب تو نباشد و تو نوكر لباس نباشي يك زندگي بكن كه كل زندگي را از پشت سر دنبال خودت به طرف پروردگار عالم بكشي نه اينكه تو به ايت طرف كشيده بشوي.

يك داستاني هم از ايشان نقل بكنم اين را من به دو واسطه نقل مي‌كنم شهرداري تهران قبلاً در ميدان توپخانه بود ساخت زمان رضاخان بود آقاي راشد خانه‌اش طرف‌هاي همين بهارستان و خيابان ايران بود شهرداري مي‌خواست يك خيابان بكشد به تمام خانه‌ها اخطار كرد كه بيايند پول خانه‌هايشان را بگيريد سند بياوريد به نام شهرداري بشود برويد جاي ديگر و با اينكه زمان شاه بود ايشان مي‌فرمايند كه پول خانه‌ها را به قيمت دادند يك بار هم به ايشان اخطار كردند كه خانه شما قيمتش اين مقدار است بياييد سند بياويد پولش را بگيريد خانه را واگذار كنيد آقاي راشد نرفت بار دوم اخطار كردند حالا اخطار كننده كي است يك مهندس يهودي و متعصب در يهوديت كه اين مهندس يهودي بعد يك مؤمن درس حسابي شد يك مؤمن واقعي كه همان واسطة‌دوم من بهش مي‌گويد تو با اين تعصب در يهوديت چي شد اين قدر متدين خوبي شدي گفت ما به يك خانه دو با اخطار كرديم سندت را بياور و پولت را بگير برو نيامد بار سوم اخطار كرديم ما مي‌آيم اثاثهايت را مي‌بريم مي‌گذاريم انبار پولت را هم واريز بانك مي‌كنيم خودت مي‌داني با خودت گفت بار سوم آمد. آمد اتاق من ديدم كه يك روحاني است گفتم: آقا من به تمام مردم اخطار كردم همه بار اول آمدند پولشان را هم گرفتند و راضي هم بودند شما چرا نيامديد.

گفتند: براي اينكه شما به يك مملكت مي‌خواستيد شلم بكنيد من نمي‌توانستم قبول ظلم بكنم.

چه ظلمي؟ چه ظلمي؟ (ببخشيد خانه را 14 هزار تومان به پول آن زمان قيمت كرده بودند) گفتند: چه ظلمي؟

گفت: من دو يا سه كارشناس متخصص، وارد به كار و ارزياب آورده‌ام خانه را قيمت كرده‌ام بيش از هفت هزار تومان قيمت نگذاشتند. شما اين هفت هزار اضافه را به چه دليل مي‌خواهيد به من آخوند بدهيد؟ به چه دليل؟ من چه طوري فرداي قيامت جواب اين هفت هزار تومان اضافه را به پروردگار بدهم گفت من بهش گفتم شما كي هستيد؟

گفت: من حسين علي راشد هستم خوب آن هم كه اهل گوش دادن به راديو نبود. گفتم: شغلتان چيست؟ گفتم: گوينده هستم، منبري هستم، شب‌هاي جمعه هم راديو منبرهايم را پخش مي‌كند. گفت: كه آقاي راشد قبل از اينكه من پولي را كه خودت مي‌گويي هفت هزار توان را برايت بدهم سند را بگيرم اول من را بايد مسلمان كني اگر اسلام اين است كه انصاف و عدل نيست كه من در يهوديت بمانم اول من را مسلمان بكن بعد پولت را بگير. يعني آخوند بايد اين باشد.

حكايت مسلمان شدن 25 مرد و زن آلماني

خدا رحمت كند حاج ميرزا حسن نوري را كه خيلي‌ها از شما نديده بوديد من وقتي كه در قم طلبه بودم از شاگردهاي خيلي خوب آيت‌الله العظمي بروجردي بود من هم از ايشان نقل مي‌كنم كه آقاي محققي اولين نمايده آقاي بروجردي در آلمان در شهر هانبورگ ـ‌ كه در مسجد آن شهر من منبر رفته‌ام ـ آقاي محققي را در قم ديده بودم ايشان مي‌گفت ما زمين را خريديم يك اتاق هم ساختيم به عنوان دفتر عكس آيت‌الله العظمي بروجردي را هم قاب كرديم گذاشتيم در دفتر ـ كه آن عكس دو سه سال پيش من آلمان بودم بودش ـ آقاي محققي مي‌فرمودند: آلماني‌ها كه مي‌آمدند اين نقشه مسجد را مي‌ديدند آن وقت در اروپا مسجد نبود گنبد و گلدسته بعد هم مي‌آمدند توي دفتر مي‌پرسيدند كه اين چي است؟ و چي مي‌خواهد بشود؟ چه كار مي‌خواهند بكنند؟ گفت: ما با محبت توضيح مي‌داديم ايشان مي‌گفت تا من آنجا بودم 25 مرد و زن مسيحي آلماني با ديدن عكس آقاي بروجردي شيعه شدند. با ديدن عكس مي‌گفتند اين كشيش‌هاي ما مي‌گويند عيسي بن مريم، عيسي بن مريم، اين است. اين است قيافة آخوند.

اين بايد باشد رفتار آخوند توي پول كه داري اضافه به من مي‌دهي شيخ انصاري هنوز درس را شروع نكرده بود يك طلبه آمد ماهي يك تومان عراقي حقوقش بود 2 هزار داد به شيخ، شيخ فرمود: چي است اين 2 هزار؟ گفت: آقا حقوق من در دفتر شما يك تومان است من اين ماه 8 هزار ريال خرجم شده اين 2 هزار اضافه آمده من قيامت جواب امام زمان(عج) را نمي‌توانم بدهم بگير بگذار روي پول‌هاي امام زمان(عج).

خوش ديني باعث دين‌داري است بد ديني باعث بي‌ديني است خيلي در اين زمينه بايد مواظبت كرد من واقعاً به قول اميرالمؤمنين(ع) إِعْجَابُ‏ الْمَرْءِ علي نفسه واقعاً قبيح وجود ما بايد سازنده طلبه باشد ولو از خانواده دكتر و ... .

رفتار ما، اطوار ما، اخلاق ما، كردار ما، منبر ما، اينها خيلي مهم است كه ما با هيئت‌ها درگير نشويم، با هيئت مديرة مسجدها درگير نشويم خيلي با محبت خلاصه مردم را شرمنده خودمان بكنيم نه اينكه ما شرمنده پروردگار بشويم. خوب اين هم يك مطلب.

من قول داده بودم يعني نوشته بودم كه مدارك منبر خوب را برايتان بخوانم قبل از پخش سؤالات اگر عنايت بفرمائيد بعضي از كتاب‌هاي مهم را برايتان نام ببرم كه اين كتاب‌ها خيلي در منبر مؤثر است.

منابع قرآني

آيات كاربردي در قرآن كه خود بنده 50 سال با اين آيات ترجمه دارم به ترتيب عرض مي‌كنم: البته بايد هر كدام از اين آيات را چند تا تفسير ببينيد در تفاسير اهل سنت بهترينش سه تا تفسير است كه نكته‌هاي ظريف دارد: 1) كشف الاسرار ميبدي؛ 2) روح البيان؛ 3) كشاف زمخشري. اين‌ها نكته‌هاي خوبي دارند البته بعضي جاها خاكي زده‌اند كه اين‌ها را ما ديگر بايد بفهميم و بايد مثل يك سرند عمل بكنيم.

در تفاسير شيعه: 1) تفسير مجمع البيان؛ 2) تفسير شريف الميزان. كه اين دو تا مسائل خيلي مهمي دارند.

بقره: آيه 177. لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ وَ آتَى الْمالَ عَلى‏ حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكينَ وَ ابْنَ السَّبيلِ وَ السَّائِلينَ وَ فِي الرِّقابِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ وَ آتَى الزَّكاةَ وَ الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا وَ الصَّابِرينَ فِي الْبَأْساءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حينَ الْبَأْسِ أُولئِكَ الَّذينَ صَدَقُوا وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ (177)
آل عمران: آيات 190 تا 195. إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا بَعْدَ إيمانِهِمْ ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَنْ تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ (90) إِنَّ الَّذينَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْ‏ءُ الْأَرْضِ ذَهَباً وَ لَوِ افْتَدى‏ بِهِ أُولئِكَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ وَ ما لَهُمْ مِنْ ناصِرينَ (91) لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ شَيْ‏ءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَليمٌ (92) كُلُّ الطَّعامِ كانَ حِلاًّ لِبَني‏ إِسْرائيلَ إِلاَّ ما حَرَّمَ إِسْرائيلُ عَلى‏ نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ التَّوْراةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْراةِ فَاتْلُوها إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ (93) فَمَنِ افْتَرى‏ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ مِنْ بَعْدِ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ (94) قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْراهيمَ حَنيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكينَ (95)
انفال: آيات 2 تا 4. إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إيماناً وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ (2) الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ (3) أُولئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ كَريمٌ (4)
توبه: آيات 71 و 72. وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ يُطيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ (71) وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً في‏ جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ (72)
توبه: آيات 111 و 112. إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَ يُقْتَلُونَ وَعْداً عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْراةِ وَ الْإِنْجيلِ وَ الْقُرْآنِ وَ مَنْ أَوْفى‏ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذي بايَعْتُمْ بِهِ وَ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ (111) التَّائِبُونَ الْعابِدُونَ الْحامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ الْحافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنينَ (112)
يونس: 25 تا 28. وَ اللَّهُ يَدْعُوا إِلى‏ دارِ السَّلامِ وَ يَهْدي مَنْ يَشاءُ إِلى‏ صِراطٍ مُسْتَقيمٍ (25) لِلَّذينَ أَحْسَنُوا الْحُسْنى‏ وَ زِيادَةٌ وَ لا يَرْهَقُ وُجُوهَهُمْ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ أُولئِكَ أَصْحابُ الْجَنَّةِ هُمْ فيها خالِدُونَ (26) وَ الَّذينَ كَسَبُوا السَّيِّئاتِ جَزاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِها وَ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ما لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عاصِمٍ كَأَنَّما أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِماً أُولئِكَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فيها خالِدُونَ (27) وَ يَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَميعاً ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذينَ أَشْرَكُوا مَكانَكُمْ أَنْتُمْ وَ شُرَكاؤُكُمْ فَزَيَّلْنا بَيْنَهُمْ وَ قالَ شُرَكاؤُهُمْ ما كُنْتُمْ إِيَّانا تَعْبُدُونَ (28)
هود: آيات 41 تا 47. وَ قالَ ارْكَبُوا فيها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها إِنَّ رَبِّي لَغَفُورٌ رَحيمٌ (41) وَ هِيَ تَجْري بِهِمْ في‏ مَوْجٍ كَالْجِبالِ وَ نادى‏ نُوحٌ ابْنَهُ وَ كانَ في‏ مَعْزِلٍ يا بُنَيَّ ارْكَبْ مَعَنا وَ لا تَكُنْ مَعَ الْكافِرينَ (42) قالَ سَآوي إِلى‏ جَبَلٍ يَعْصِمُني‏ مِنَ الْماءِ قالَ لا عاصِمَ الْيَوْمَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ إِلاَّ مَنْ رَحِمَ وَ حالَ بَيْنَهُمَا الْمَوْجُ فَكانَ مِنَ الْمُغْرَقينَ (43) وَ قيلَ يا أَرْضُ ابْلَعي‏ ماءَكِ وَ يا سَماءُ أَقْلِعي‏ وَ غيضَ الْماءُ وَ قُضِيَ الْأَمْرُ وَ اسْتَوَتْ عَلَى الْجُودِيِّ وَ قيلَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمينَ (44) وَ نادى‏ نُوحٌ رَبَّهُ فَقالَ رَبِّ إِنَّ ابْني‏ مِنْ أَهْلي‏ وَ إِنَّ وَعْدَكَ الْحَقُّ وَ أَنْتَ أَحْكَمُ الْحاكِمينَ (45) قالَ يا نُوحُ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ أَهْلِكَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَيْرُ صالِحٍ فَلا تَسْئَلْنِ ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنِّي أَعِظُكَ أَنْ تَكُونَ مِنَ الْجاهِلينَ (46) قالَ رَبِّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ أَنْ أَسْئَلَكَ ما لَيْسَ لي‏ بِهِ عِلْمٌ وَ إِلاَّ تَغْفِرْ لي‏ وَ تَرْحَمْني‏ أَكُنْ مِنَ الْخاسِرينَ (47)
رعد: آيات 19 تا 24. (كه من اين پنحج آيه را فكر كنم در يكي از منبرها بحثش نزديك سه سال طول كشيد. بسيار آيات فوق العاده‌اي است) أَ فَمَنْ يَعْلَمُ أَنَّما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمى‏ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ (19) الَّذينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا يَنْقُضُونَ الْميثاقَ (20) وَ الَّذينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ (21) وَ الَّذينَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً وَ يَدْرَؤُنَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ (22) جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ (23) سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ (24)
مؤمنون: آيه 1 تا 10. قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ (1) الَّذينَ هُمْ في‏ صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ (2) وَ الَّذينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ (3) وَ الَّذينَ هُمْ لِلزَّكاةِ فاعِلُونَ (4) وَ الَّذينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ (5) إِلاَّ عَلى‏ أَزْواجِهِمْ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومينَ (6) فَمَنِ ابْتَغى‏ وَراءَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ العادُونَ (7) وَ الَّذينَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ (8) وَ الَّذينَ هُمْ عَلى‏ صَلَواتِهِمْ يُحافِظُونَ (9) أُولئِكَ هُمُ الْوارِثُونَ (10) پيغمبر(ص) فرمود: أنزل علي عشر آيات من أقامهن دخل الجنة.
طه: آيات 70 تا 76. فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سُجَّداً قالُوا آمَنَّا بِرَبِّ هارُونَ وَ مُوسى‏ (70) قالَ آمَنْتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبيرُكُمُ الَّذي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ مِنْ خِلافٍ وَ لَأُصَلِّبَنَّكُمْ في‏ جُذُوعِ النَّخْلِ وَ لَتَعْلَمُنَّ أَيُّنا أَشَدُّ عَذاباً وَ أَبْقى‏ (71) قالُوا لَنْ نُؤْثِرَكَ عَلى‏ ما جاءَنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الَّذي فَطَرَنا فَاقْضِ ما أَنْتَ قاضٍ إِنَّما تَقْضي‏ هذِهِ الْحَياةَ الدُّنْيا (72) إِنَّا آمَنَّا بِرَبِّنا لِيَغْفِرَ لَنا خَطايانا وَ ما أَكْرَهْتَنا عَلَيْهِ مِنَ السِّحْرِ وَ اللَّهُ خَيْرٌ وَ أَبْقى‏ (73) إِنَّهُ مَنْ يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِماً فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لا يَمُوتُ فيها وَ لا يَحْيى‏ (74) وَ مَنْ يَأْتِهِ مُؤْمِناً قَدْ عَمِلَ الصَّالِحاتِ فَأُولئِكَ لَهُمُ الدَّرَجاتُ الْعُلى‏ (75) جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ ذلِكَ جَزاءُ مَنْ تَزَكَّى (76) فوق العاده آيات كاربردي اجتماعي است.
فرقان: آيات 63 تا 76. نشان دهنده اوصاف انسان كامل.
قصص: آيات 76 تا 83. ضررهاي سنگين مال را كه همراه با تقوا نباشد را بيان مي‌كند.
احزاب: آيه 35.
فاطر: آيات 18 تا 24.
يس: آيات 20 تا 30. داستان حبيب نجار و نكات بسيار با ارزشي كه در اين آيات است.
زمر: آيات 53 تا 59. كه به هم پيوسته است ولي متأسفانه در منبرها بيشتر من در دوره عمرم ديده‌ام فقط آيه 59 تلاوت مي‌شود كه ابطل است اين كار قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ ولي با واو عاطفه تا 59 اتصال به هم دارند. قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيمُ (53) وَ أَنيبُوا إِلى‏ رَبِّكُمْ وَ أَسْلِمُوا لَهُ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذابُ ثُمَّ لا تُنْصَرُونَ (54) وَ اتَّبِعُوا أَحْسَنَ ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ الْعَذابُ بَغْتَةً وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ (55) أَنْ تَقُولَ نَفْسٌ يا حَسْرَتى‏ عَلى‏ ما فَرَّطْتُ في‏ جَنْبِ اللَّهِ وَ إِنْ كُنْتُ لَمِنَ السَّاخِرينَ (56) أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَداني‏ لَكُنْتُ مِنَ الْمُتَّقينَ (57) أَوْ تَقُولَ حينَ تَرَى الْعَذابَ لَوْ أَنَّ لي‏ كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنينَ (58) بَلى‏ قَدْ جاءَتْكَ آياتي‏ فَكَذَّبْتَ بِها وَ اسْتَكْبَرْتَ وَ كُنْتَ مِنَ الْكافِرينَ (59)
مؤمن: آيات 7 تا 9.
فصلت: آيات 30 تا 32.
حشر: آيات 18 تا 20.
صف: آيات 10 تا 13.
معارج 19 تا 35.

عنايت بفرماييد حتماً در اين آيات به تفسير صافي و نورالثقلين و براي يافتن نكات به تفسير 20 جلدي راهنما چاپ دفتر تبليغات اسلامي مراجعه بكنيد.

منابع روايي

نهج البلاغه، باب حكمت‌ها.
صحيفه سجاديه.
اصول كافي، جبد دوم، بخش حسنات و سيئات.
وسائل الشيعه، جلد جهاد و جهاد النفس، چاپ زمان مرحوم آقاي بروجردي 20 جلدي.
محجة البيضاء، فيض كاشاني.
روضة الواعظين، فتال نيشابوري.
مجموعه ورام
بحار الأنوار، جلد 10، باب ايمان و كفر.
جامع الاحاديث شيعه، باب جهاد النفس، آيت‌ا... بروجردي.

افزودن دیدگاه جدید

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.