پایه گذاری سرویس اطلاعات مخفی توسط امام موسی کاظم(ع)

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| پایه گذاری سرویس اطلاعات مخفی توسط امام موسی کاظم(ع)
استخدام ابزار اطلاعرسانی روز دنیا برای اهداف مقدس دین اسلام، امری شایسته و بایسته است. اعزام دستههای اطلاعاتی تنها بهمنظور جنگ نیست، بلکه گاهی بهمنظور دستیابی به اخبار دشمن و شناسایی و پیبردن به مقاصد اواست که در این صورت نفوذ یک نفر به درون دشمن بهتر از نفوذ سه نفر است.
امام موسیبنجعفر علیهالسلام بااینکه در ظاهر دخالتی در حکومت نداشتند، اما برای دستگیری و هدایت عامهی مردم بهخصوص شیعیان و جهت سامان دادن به نیروهای جهادی و مبارز، ازطریق کانال و پل ارتباطی که از ناحیهی شیعیان و نزدیکان خاص با دستگاه حاکمیت برقرار کرده بودند، از روند اخبار و اطلاعات روز جامعه آگاه میگشت و هرگز خود را از جریانهای سیاسی روز جدا نمیدانست.
ایشان برای کسب اطلاعات فوق سری در دستگاه حاکمیت، ناگزیر یک سرویس اطلاعات مخفی تأسیس کردند. عملیات شناسایی و جمعآوری اطلاعات باید بهوسیله افسران دورهدیده انجام گردد بنابراین امام کاظم علیهالسلام، «علی بن یقطین» را که یکی از یاران فعال و با نفوذ ایشان در دربار هارونالرشید بود برای انجام این مأموریت انتخاب کردند.
رد درخواست استعفا از وزارت اطلاعات
گزینش و جذب نیروهای کلیدی و مطمئن جهت دفاع یا شبیخون و یا اشراف اطلاعاتی پنهان بر اهداف دشمن بسیار ضروری است. علی بن یقطین بارها جهت کنارهگیری از مسئولیت خویش از حضرت اجازه خواست ولی حضرت به استعفای ایشان رضایت نمیداد. امام موسیبنجعفر علیهالسلام مانند یک پدر دلسوز و مهربان که نمیتواند درد و رنج و ناراحتی و مشکلات فرزندان خود را تحمل کند، همواره دغدغهی امت و شیعیان و دوستان خود را دارد لذا پس از رد استعفای علی بن یقطین فرمود: «این کار را نکن ما به تو انس و علاقه داریم و شغل تو در دربار هارون سبب عزت و سربلندی برادران دینی تو است شاید خداوند بهوسیله تو یک ناراحتی را رفع کند و یا آتش کینه مخالفین را نسبت به دوستان خود، بهوسیله تو خاموش کند. علی! کفاره خدمت تو در دربار سلطان همان نیکی بر برادران دینی است. تو یک چیز را برای من ضمانت کن، من سه چیز را برای تو ضامن میشوم. ضمانت کن که هر یک از دوستان ما را دیدی احترام کنی و حاجتش را برآوری، من ضامن میشوم که هرگز سقف زندان بر سرت سایه نیفکند و تیزی شمشیر پیکرت را فرا نگیرد و فقر و تنگدستی به خانه تو راه نیابد. علی! هر کس مؤمنی را شاد کند ابتدا خدا را خرسند و در مرتبه دوم پیامبر را و در مرتبه سوم ما را خرسند نموده.»[1]
نقش کلیدی علی بن یقطین در وزارت اطلاعات
الف: پوشش اطلاعرسانی و نفوذ جهت دستیابی به اسرار حاکمیت
زمانی که قیام شهید حسین فخ از نوادگان امام حسن علیهالسلام در نزدیکی مکه سرکوب شد سرهای آنان را همراه عدهای از اسرا برای موسی معروف به هادی یکی از فرزندان خلفای عباسی فرستادند. او حکم قتل اسرا را صادر کرد. او در جستجوی علویون بود تا اینکه وقتی با نام امام موسیبنجعفر علیهالسلام مواجه شد با نهایت خشم اظهار داشت از آن جایی که حسین به دستور او قیام کرده است چراکه او وصی این خاندان است به خدا سوگند و خدا مرگم دهد اگر اجازه دهم او زنده بماند. [2] در این موقع بود که نقش کلیدی و نفوذی علی بن یقطین برجسته میشود که این خبر را محرمانه و بهصورت مکتوب به محضر امام میرساند و پرده از ماجرا برمیدارد و آن حضرت را از تصمیم خلیفه آگاه میسازد. امام علیهالسلام نیز با فراخوان دادن به عدهای از شیعیان و اهلبیت خاص خود در این باره به شور مینشیند که در پایان جلسه تصمیم گرفته میشود حضرت برای مدتی از نگاهها مخفی و دور باشند اما حضرت به آنان بشارت مرگ هادی خلیفه عباسی را میدهد.[3]
ب:حمایت مالی از هستههای مقاومت و گروههای انقلابی
علی بن یقطین توسط دو نفر از افراد مورد وثوق خود، کار ارسال نامهها و همچنین جابهجایی اموال برای رساندن به امام را برعهده داشتند ازاینرو قرار ملاقات در منطقهای بیرون از مدینه به نام «بطن الرمه» با حضور خود حضرت گذاشته شد. ایشان شخصاً در محل قرار حضور پیدا کردند و خود، اموال را تحویل گرفتند.[4] این ماجرا دلیل روشنی از رابطه و ارتباط قلبی و حقیقی و صمیمی علی بن یقطین با امام موسیبنجعفر علیهالسلام است. همچنین نقش مدیریت و کار تشکیلاتی دقیق و منسجم و سازمانیافتهی اطلاعاتی ایشان، با امام علیهالسلام را بیشتر تداعی میکند. همچنین علی بن یقطین جهت کمک مالی به هستههای مقاومت و گروههای انقلابی و شیعیان و دوستداران حضرت، هرساله عدهای را به حج میفرستادند تا در پوشش حج و به این بهانه، پولهای زیادی به آنان پرداخت شود. [5]
اشراف اطلاعاتی از پشت پرده غیبت
حبس و دربند کشاندن امام موسیبنجعفر علیهالسلام هیچوقت مانع آن نشد که معارف و اندیشههای بلند و ملکوتی ایشان نیز حبس شود. سالها در زندان گذراندن و دور از مردم بهسربردن به ما فهماند که برای هدایت مردم، اینچنین نیست که حضور فیزیکی امام باید شرط باشد؛ لذا این رفتار و این سیر تاریخی نشاندهندهی آن است که اگرچه امام در ظاهر بین ما نیست اما مانند خورشید پشت ابر، مانعی برای ظهور و بروز طلوع نور پرفروغ امامت و ولایت و همچنین هدایت عامهی مردم و استمرار خط جهادی ائمهی اطهار سلامالله علیهم در مبارزه با ظلم ِاستکبار و استبداد نخواهد بود.
پینوشت:
[1] . رک: بحار الأنوار، 48، ص: 136.
[2] . رک: مهج الدعوات و منهج العبادات، ص: 218؛ بحار الأنوار، ج48، ص: 151.
[3] . همان
[4]. رک: رجال الکشی، إختیار معرفة الرجال، ص: 436.
[5] . رک: رجال الکشی، اختیار معرفة الرجال، ج2، ص: 733.
افزودن دیدگاه جدید