رفتن به محتوای اصلی
یادداشت تبلیغی

آموزه‌های اخلاقی در خطبه‌های عید فطر امام علی(ع)

تاریخ انتشار:
محققان بر این باورند که امام علی(ع) خطبه‌های 28 و 45 و حکمت 428 نهج البلاغه را در روز عید فطر و در ضمن یک خطبه بیان نموده ‌است.
آموزه‌های اخلاقی در خطبه‌های عید فطر امام علی(ع)

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ، آموزه‌های اخلاقی در خطبه‌های عید فطر امام علی(ع)

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر مصطفی آزادیان*

اشاره

محققان بر این باورند که امام علی(ع) خطبه‌های 28 و 45 و حکمت 428 نهج البلاغه را در روز عید فطر و در ضمن یک خطبه بیان نموده ‌است. کتاب شریف تمام نهج البلاغه، در ذیل خطبه شماره 33، خطبه امام‌(ع) در روز عید فطر را آورده که افزون بر مطالب خطبه‌های 28 و 45 و حکمت 428، دارای مطالب ارزشمند بیشتری است.[1] مرحوم صدوق نیز در کتاب من لایحضره الفقیه، ضمن یک خطبه، مطالب امام‌(ع) را بسیار گسترده‌تر از خطبه‌های نهج البلاغه بیان کرده است.‌[2] شارحان نهج البلاغه تأکید دارند که خطبه‌های 28 و 45 در واقع محتوای یک خطبه بودند که سید رضی آنها را به صورت جداگانه ذکر کرده است.[3] مرحوم دشتی در کتاب روش‌های تحقیق در اسناد و مدارک نهج البلاغه، اسناد و مدارک این خطبه‌ها را به طور کافی بیان کرده است.[4]

در این نوشتار، تنها به ترجمه و شرح عناوین و دغدغه‌های اخلاقی امام‌(ع) در خطبه‌های 28، 45 و حکمت 428 نهج البلاغه می‌پردازیم و به دلیل داشتن محدودیت، از نقل و ترجمه همه مطالب آنها خودداری می‌کنیم.

آموزه‌های اخلاقی ارائه‌شده در خطبه عید فطر امیر مؤمنان، علی(ع)، در محورهای ذیل قابل بحث و بررسی است:

1. معیار عیدبودن ایّام

امام علی(ع) در حکمت 428 که بخشی از خطبه امام‌(ع) در روز عید فطر است، می‌فرماید: «اِنَّما هُوَ عيدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللّهُ صِيامَهُ وَشَكَرَ قِيامَهُ، وَكُلُّ يَوْم لايُعْصَى اللّهُ فيهِ فَهُوَ يَوْمُ عيد؛[5] این، عید کسى است که خدا روزه‌اش را پذیرفته و نماز او را ستوده است و هر روز که خدا را نافرمانى نکنند، آن روز، عید است.»

حضرت در این حکمت، بر دو نکته مهم تأکید دارند که هر دو، ملاک عیدبودن ایّام نیز به شمار می‌آیند:

1. برای اینکه خداوند طاعات و عبادات انسان را بپذیرد، باید سبک زندگی انسان در طول حیاتش، به‌ویژه در ماه مبارک رمضان، به‌گونه‌ای باشد که نهایت آن، رضایت خدا و قبولی روزه و عبادات انسان باشد. انسان در ماه مبارک رمضان از طریق روزه‌داری، کمک به نیازمندان، احترام به پدر، مادر و عالم دینی، حضور در مساجد و شرکت در نماز جماعت، قرائت قرآن کریم، مناجات با حضرت حق، کسب معارف بلند دینی به‌واسطه حضور در پای منابر عالمان، دادن افطاری به روزه‌داران، به‌ویژه مستمندان، می‌تواند رضایت الهی را به خود جلب نماید. البته باید توجه داشت که داشتن اخلاص و انجام همه امور برای قرب الهی، شرط اساسی پذیرش اعمال به شمار می‌آید.

2. انسان، گناه و محرمات الهی را مرتکب نشود؛ یعنی در کنار عبادت خدا و انجام کارهای نیک، در طول زندگی خود، به‌ویژه در ماه مبارک رمضان، از انجام محرمات و گناهان بپرهیزد. اهمیت این کار، بیش از هر چیز دیگری است؛ چنان‌که پیامبر اعظم(ص) درخطبه شعبانیه در پاسخ امام علی(ع) که از وجود نازنین حضرت پرسید: «اى پیامبر خدا! برترینِ کارها در این ماه چیست؟»، فرمود: «یَا أَبَا الْحَسَنِ أَفْضَلُ الْأَعْمَالِ فِی هَذَا الشَّهْرِ الْوَرَعُ عَنْ مَحَارِمِ اللَّهِ؛[6] اى ابوالحسن! برترینِ کارها در این ماه ، پرهیز از حرام‌هاى الهى است.»

بنابراین، عید فطر در حقیقت برای کسانی عید به شمار می‌آید که خداوند عبادات و طاعاتشان را پذیرفته باشد. همچنین، ایام مسعود به اعیاد فطر، قربان و غدیر محدود نیست؛ بلکه هر روزی که انسان به معصیت و گناه آلوده نشود، آن روز برایش عید و خجسته است.

2. امید به رحمت و آمرزش الهی

امام علی‌(ع) در ابتدای خطبه 45 بر فراگیری نعمت‌های الهی و گستردگی رحمت و مغفرت او تأکید دارد؛ خدایی که هیچ‌گاه رحمتش قطع نمی‌گردد و نعمت‌هایش پایان نمی‌یابد. در نتیجه، بندگان خدا نباید هرگز دچار یأس و نومیدی شوند:

«الْحَمْدُ لِلّهِ غَيْرَ مَقْنُوط مِنْ رَحْمَتِهِ، وَلا مَخْلُوٍّ مِنْ نِعْمَتِهِ، وَلا مَأْيُوس مِنْ مَغْفِرَتِهِ، وَلا مُسْتَنْكَف عَنْ عِبادَتِهِ؛ الَّذى لاتَبْرَحُ مِنْهُ رَحْمَةٌ، وَلا تُفْقَدُ لَهُ نِعْمَةٌ؛[7] ستایش خداوندى را سزاست که کسى از رحمت او مأیوس نگردد و از نعمت‌هاى فراوان او بیرون نتوان رفت؛ خداوندى که از آمرزش او هیچ گنهکارى ناامید نگردد و از پرستش او نباید سرپیچى کرد؛ خدایى که رحمتش قطع نمى‌گردد و نعمت‌هاى او پایان نمى‌پذیرد.»

یأس و ناامیدی از رحمت و آمرزش الهی، از گناهان بزرگ به شمار می‌آید و به تعبیر قرآن کریم، تنها کافران از رحمت الهی نامید می‌شوند: «وَلاَ تَيْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ؛[8] و از رحمت‏ خدا مأیوس نشوید؛ تنها گروه کافران، از رحمت‏ خدا مأیوس می‏شوند.» همچنین، قرآن کریم می‌فرماید: «قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ؛[9] بگو اى بندگان من که بر خویشتن زیاده‏روى روا داشته‏اید! از رحمت‏ خدا نومید مشوید. همانا ‏خدا همه گناهان را میآمرزد که او آمرزنده مهربان است.»

خداوند از روی محبت و مهربانی خود، هم بنده‌های توبه‌کار و مؤمن خود را می‌بخشد و هم می‌تواند بدی‌های او را به حسنات تبدیل نماید: «إِلاّ مَنْ تابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلاً صالِحًا فَأُوْلئِک یبَدِّلُ اللّهُ سَیئاتِهِمْ حَسَناتٍ وَکانَ اللّهُ غَفُورًا رَحیمًا؛[10] مگر کسى که توبه کند و ایمان آورد و کار شایسته کند، پس خداوند بدی‌هایشان را به نیکی‌ها تبدیل میکند و خدا همواره آمرزنده مهربان است.»

امیر مؤمنان(ع) در دعای کمیل به خداوند عرض می‌کند: «اللَّهُمَّ لاَ أَجِدُ لِذُنُوبِي غَافِراً وَلاَ لِقَبَائِحِي سَاتِراً وَلاَ لِشَیْءٍ مِنْ عَمَلِيَ الْقَبِيحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَيْرَكَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ وَبِحَمْدِكَ ظَلَمْتُ نَفْسِي وَتَجَرَّأْتُ بِجَهْلِي؛[11] خدایا! آمرزنده‌اى براى گناهانم و پرده‌پوشى برای زشتکاری‌هایم و تبدیل‌کننده‌اى براى کار زشتم به زیبایى، جز تو نمی‌یابم. معبودى جز تو نیست. پاک و منزّهى و به ستایشت برخاسته‌ام. به خود ستم کردم و از روى نادانى جرئت نمودم.»

همراهی امید با عمل نیک

همه می‌دانیم که امیدواری، موتور حرکت انسان است. کار و تلاش انسان، نشان‌دهنده امیدواری اوست. انسان هرچه امیدوارتر باشد، عزم و اراده او برای عمل جدی‌تر خواهد بود. بنابراین، امیدواری بی‌جهت و بدون عمل، هیچ فایده‌ای ندارد. آن امیدی واقعی است که همراه عمل باشد؛ چنان‌که امیر مؤمنان(ع) خطاب به مردى که از ایشان درخواست اندرز کرده بود، فرمود: «لَا تَكُنْ مِمَّنْ يَرْجُو الآخِرَةَ بِغَيْرِ عَمَلٍ وَيُرَجِّى التَّوْبَةَ بِطُولِ الْأَمَلِ يَقُولُ فِى الدُّنْيَا بِقَوْلِ الزَّاهِدِينَ وَيَعْمَلُ فِيهَا بِعَمَلِ الرَّاغِبِينَ؛[12] از کسانى مباش که بدون عمل صالح، به آخرت امیدوار است و توبه را با آرزوهاى دراز به تأخیر مى‌اندازد. در دنیا چونان زاهدان سخن مى‌گوید؛ اما در رفتار، همانند دنیاپرستان است.»

بنابراین، امید باید با عمل نیک همراه باشد و هرکس باید به تناسب و اندازه کار و تلاش خوب خود، امیدوار باشد. امام علی(ع) می‌فرماید: «لَا تَكُنْ مِمَّنْ یَرْجُو لِنَفْسِهِ بِأَكْثَرَ مِنْ عَمَلِه؛[13] از کسانی مباش که بیش از کار و عمل خود امید دارند.»

امید و توکل به خداوند

انسانِ امیدوار باید در زندگی خود به خداوند اعتماد داشته باشد و تنها بر او توکل نماید. وقتی انسان خدا را بشناسد و بداند که او محور آفرینش است و همه حرکات و کوشش‌ها و جنبش‌های جهان هستی به اذن حق تعالی رخ می‌دهد، به او اعتماد و توکل می‌کند: «وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّموَ تِ وَالْأَرْضِ وَإِلَيْهِ يُرْجَعُ الْأَمْرُ كُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَكَّلْ عَلَيْهِ وَمَا رَبُّكَ بِغفِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ؛[14] نهان آسمان‏ها و زمین، فقط در سیطره دانش خداست. همه کارها به او باز گردانده میشود. پس، او را بندگى کن و بر او توکل داشته باش و پروردگارت از آنچه انجام میدهید، بیخبر نیست.»

امام علی(ع) در نامه 31 نهج البلاغه به امام حسن مجتبی(ع) می‌فرماید: «وَاعْلَمْ أَنَّ الَّذِي بِيَدِهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قَدْ أَذِنَ لَكَ فِي الدُّعَاءِ وَتَكَفَّلَ لَكَ بِالْإِجَابَةِ وَأَمَرَكَ أَنْ تَسْأَلَهُ لِيُعْطِيَكَ وَتَسْتَرْحِمَهُ لِيَرْحَمَكَ؛... وَسَأَلْتَهُ مِنْ خَزَائِنِ رَحْمَتِهِ مَا لَا يَقْدِرُ عَلَى إِعْطَائِهِ غَيْرُهُ مِنْ زِيَادَةِ الْأَعْمَارِ وَصِحَّةِ الْأَبْدَانِ وَسَعَةِ الْأَرْزَاقِ؛ آگاه باش! خدایى که گنج‌هاى آسمان و زمین در دست اوست، به تو اجازه درخواست داده و اجابت آن را به عهده گرفته است. تو را فرمان داده که از او بخواهى، تا عطا کند؛ درخواست رحمت کنى، تا ببخشاید... و از گنجینه‌هاى رحمت او، چیزهایى را درخواست کن که جز او کسى نمى‌تواند عطا کند؛ مانند عمر بیشتر، تندرستى بدن و گشایش در روزى.»

همچنین، آن حضرت میفرماید: «مَنْ وَثِقَ بِاللَّهِ تَوَكَّلَ عَلَيْهِ؛[15] هرکه به خدا اعتماد داشته باشد، امور را به او واگذارد.» و نیز فرموده: «ايُّهَا النَّاس تَوَكَّلُوا عَلَى اللَّهِ وَثِقُوا بِهِ، فَإِنَّهُ يَكْفی مِمَّنْ سِواهُ؛[16] اى مردم! به خدا اعتماد و باور داشته باشید؛ زیرا او از غیر خود بى ‏نیاز است.» و در جای دیگر فرمود: «مَنْ وَثِقَ بِاللَّهِ أَراهُ السُّرُورَ، وَمَنْ تَوَكَّلَ عَلَيْهِ كَفاهُ الْأُمُورَ وَالثِّقَةُ بِاللَّهِ حِصْنٌ لايَتَحَصَّنُ فِيهِ إِلَّا مُؤْمِنٌ أَمِينٌ؛[17] هرکه به خدا اعتماد کند، خداوند شادمانى نشانش میدهد و هرکه به او توکل کند، خداوند کارهایش را کفایت نماید. اعتماد به خدا، قلعه محکمى است که تنها انسان باایمان و امانت‏دار به آن پناه میبرد.»

امام جواد(ع) چه زیبا می‏فرماید: «الثِّقَةُ بِاللَّهِ تَعالی ثَمَنٌ لِكُلِّ غالٍ وَسُلَّمٌ إِلَى كُلِّ عالٍ؛[18] اعتماد به خداوند متعال، بهاى هر چیز گران، و نردبان رسیدن به هر مقام بالاست.»

امروزه، ممکن است برخی از مردم، به‌ویژه جوانان عزیز و مؤمن ما، به دلیل بروز مشکلات اقتصادی، گرانی و بیکاری، خدای‌ناکرده دچار یأس و نوامیدی شوند که از دیدگاه اسلام، امری مذموم به شمار می‌آید. فارغ از وظایفی که دولتمردان ما دارند، هر شخصی وظیفه دارد با امید و توکل به خدای متعال به پا خیزد و با الگوپذیری از انسان‌های باشرافتی که با تلاش و زحمت فراوان توانسته‌اند بر مشکلاتشان فایق بیایند، آنها نیز به‌تنهایی و یا با کمک سایر دوستان و بستگان خود، اقدامی هرچند کوچک را شروع کنند و بدانند که از جانب آنها باید حرکتی صورت بپذیرد تا خداوند نیز برکات خود را نازل نماید. کافی است به اطرافمان نگاه کنیم؛ قطعاً نمونه‌های فراوانی را خواهیم دید که با سرمایه‌ای اندک، کار خود را شروع کرده، اکنون بحمدلله با ایجاد کارگاه‌های تولیدی کوچک، دارای سرمایه‌ای قابل توجه شده و موجبات اشتغال دیگران را نیز فراهم آورده‌اند.

حکایتی درباره امید به خدا

فردی که تنها بازمانده یک کشتی غرق‌شده بود، با کمک جریان آب به یک جزیره دور افتاده رسید. او با ناراحتی و اضطرار زیاد، از خدا می‌خواست که نجاتش دهد. ازاین‌رو، روزها و شب‌ها به دریا نگاه می‌نمود تا شاید کمکی برسد؛ اما هرچه بیشتر نگاه می‌کرد، ناامیدتر می‌شد؛ تا اینکه تصمیم گرفت برای خود کلبه‌ای بسازد. روزی برای تهیه غذا بیرون رفت؛ اما وقتی بر‌گشت، دید کلبه‌اش در آتش سوخته و دودش به آسمان رفته است. عصبانی و ناراحت فریاد زد: خدایا! چرا با من چنین کردی؟

صبح روز بعد، با صدای یک کشتی از خواب بیدار ‌شد. آن کشتی ‌آمده بود تا او را نجات دهد. مرد از نجات دهندگانش پرسید: چطور متوجه شدید که من اینجا هستم؟ آنها در جواب گفتند: ما علامت دودی را که فرستاده بودی، دیدیم! [19]

3. معرفی دنیا و روش صحیح برخورد با آن

امیر مؤمنان(ع) می‌فرماید: «وَالدُّنْيا دارٌ مُنِىَ لَها الْفَناءُ، وَلاِهْلِها مِنْهَا الْجَلاءُ، وَهِىَ حُلْوَةٌ خَضْراءُ، وَقَدْ عَجِلَتْ لِلطّالِبِ، وَالْتَبَسَتْ بِقَلْبِ النّاظِرِ. فَارْتَحِلُوا مِنْها بِاَحْسَنِ ما بِحَضْرَتِكُمْ مِنَ الزّادِ، وَلا تَسْأَلُوا فيها فَوْقَ الْكَفافِ، وَلا تَطْلُبُوا مِنْها اَكْثَرَ مِنَ الْبَلاغِ؛[20] دنیا، خانه آرزوهایى است که زود نابود مى‌شود و کوچ‌کردن از وطن، حتمى است. دنیا، شیرین و خوش‌منظر است که به‌سرعت به سوى خواهانش مى‌رود و بیننده را مى‌فریبد. سعى کنید با بهترین زاد و توشه از آن کوچ کنید و بیش از کفاف و نیاز خود، از آن نخواهید و بیشتر از آنچه نیاز دارید، طلب نکنید.»

امام علی(ع) در این خطبه، چند ویژگی دنیا را معرفی نموده است که در ادامه به آنها می‌پردازیم.

ـ محل عبور:

دنیا، خیلی زود به پایان می‌رسد و انسان مجبور است از آن کوچ کند. دنیا، سرای کوچ‌کردن است و مهم این است که بدانیم بعد از این دنیا، به کجا می‌خواهیم سفر کنیم و چه توشه‌ای باید همراه خود ببریم. وقتی انسان می‌خواهد به مسافرتی برود، سعی می‌کند ابتدا همه اطلاعات لاز درباره مقصد م را کسب نماید؛ برای مثال، وقتی تصمیم می‌گیرد برای زیارت اربعین سالار شهیدان پیاده به کربلای معلا برود، قبلاً از کسانی که به این سفر رفته‌اند، پرس‌وجو می‌کند که چه وسیله‌هایی باید با خود داشته باشم؟ کفش چه بپوشم؟ پول چقدر بردارم؟ آیا پول ایرانی کافی است یا باید پول عراقی تهیه کنم؟ وسایل مورد نیازم چیست؟ آیا پتو بردارم یا کیسه خواب؟

وقتی انسان برای یک سفر چند روزه این همه دغدغه دارد، آیا سزاوار نیست برای سفر ابدی به عالم آخرت چاره‌ای بیندیشید و توشه راه برگیرد؟ امیر مؤمنان(ع) می‌فرماید: «وَإِنَّ الْیَوْمَ عَمَلٌ وَلاَ حِسَابَ، وَغَداً حِسَابٌ وَلاَ عَمَلَ؛[21] و امروز، هنگام عمل است؛ نه حسابرسی. و فردا، روز حسابرسی است؛ نه عمل.» بنابراین، باید از فرصت دنیا استفاده کنیم و با انجام اعمال نیک و اعتقادات حق، بهترین و ارزشمندترین سرمایه حیات اخروی را برای خود مهیا سازیم.

ـ زیبا و فریبنده:

دنیا، ظاهری زیبا دارد و هرکس آن را طلب کند، به سویش می‌شتابد. به همین جهت، امیر مؤمنان(ع) در روایتی دیگر دنیا را این‌گونه تشبیه کرده است: «مَثَلُ الدُّنیا کمَثَلِ الحَیةِ لَینٌ مِسُّها وَالسَّمُّ النَّاقِعُ فی جَوفِها یهوی إِلَیهَا الْغَرُّ الْجاهِلُ وَیحْذَرُها ذُو اللُّبِّ الْعاقِلِ؛[22] مثل این دنیا، به‌مثابه ماری می‌ماند که پوستی نرم دارد؛ ولی در درونش زهری کشنده است. انسان نادان به آن رو می‌آورد و خردمند هوشمند از آن دوری می‌کند.»

زهر دارد در درون، دنیا چو مار

گرچه دارد در برون، نقش و نگار

زهر این مار منقش، قاتل است

می‌گریزد زو، هر آنکس عاقل است[23]

به طور کلی، مردمان در تعامل با دنیا به دو دسته تقسیم می‌شوند: «الدُّنْیا دارُ مَمَرٍّ لَا دارُ مَقَرٍّ وَالنَّاسُ فیها رَجُلانِ رَجُلٌ باعَ نَفسَهُ فَاَوْبَقَها وَرَجُلٌ ابْتاعُ نَفسَهُ فَأعْتَقَه؛[24] دنیا، سرای گذر است، نه جای ماندن و مردم در دنیا دو گروه‌اند: گروهی خود را فروخته و در بند می‌کنند و گروهی دیگر خویشتن را خریده و آزاد می‌سازند.»

کسی که خود را در بند دنیا گرفتار کند، طبق فرمایش امام صادق(ع) دچار سه ویژگی می‌شود: «مَنْ تَعَلَّقَ قَلْبُهُ بِالدُّنْیا تَعَلَّقَ قَلْبُهُ بِثَلاثِ خِصالٍ هَمٌّ لا ینْفی وَأمَلٌ لایدْرَک وَرَجاءٌ لا ینَالُ؛[25] هرکس به دنیا دلبستگی پیدا کند، قلبش به سه ویژگی تعلق می‌یابد: اندوهی که پایان نمی‌پذیرد، آرزویی که به دست نمی‌آید و امیدی که به آن نخواهد رسید.»

ـ اعتمادناپذیر:

امام علی‌(ع) در خطبه عید فطر با توصیف ویژگی‌های دنیا، نتیجه می‌گیرند که نمی‌توان به دنیا اعتماد کرد و بدان تکیه زد؛ زیرا امور موقتی و فناپذیر، قابل اعتماد نیستند. انسان هیچ نمی‌داند که این امر فانی را چند ساعت، چند روز، چند ماه و یا چند سال دیگر در اختیار دارد. بنابراین، دلبستگی به دنیا و عدم توجه به آخرت، نشان از غفلت و کم‌خردی انسان دارد.

ـ روز تمرین و آمادگی:

حضرت در ادامه خطبه عید فطر می‌فرماید: «اَلا وَاِنَّ الْيَوْمَ الْمِضْمارُ، وَغَداً السِّباقُ، وَالسَّبْقَةُ الْجَنَّةُ، وَالْغايَةُ النّارُ؛ آگاه باشید! امروز، روز تمرین و آمادگى، و فردا روز مسابقه است. پاداشِ برندگان، بهشت، و کیفرِ عقب‌ماندگان، آتش است.»

ایشان در این فراز، ضمن مقایسه میان دنیا و آخرت، بر نکته مهم دیگری اشاره نموده و آن اینکه با استفاده از واژه‌هایی مانند: سباق، جنّت، غایت و نار، بر لزوم آمادگی انسان تأکید دارد. مطابق این فرمایش امام(ع)، انسان در مدت باقیمانده عمر خود باید با ایمان و انجام کارهای نیک، به ریاضت و تمرین بپردازد و با کسب توشه تقوا خویش را آماده روز مسابقه نماید. انسان، هرچه به لحاظ فکری و عملی نیرومندتر باشد، به همان نسبت مقرب‌تر و در مسابقه از همه جلوتر خواهد بود. از سوی دیگر، انسان هرچه بیشتر ساده‌زیست باشد و خود را از دلبستگی به دنیا آزاد سازد، سبکبارتر و خالی از سنگینی گناهان خواهد بود و در این‌ صورت، جزو برندگان مسابقه به شمار خواهد آمد؛ چنان‌که پیامبر اکرم9 فرموده: «نَجَا المُخَفَّفُونَ؛[26] سبکباران، رستگار شدند.» امام علی‌(ع) نیز فرمود: «فان الغايةَ امامَکم وَانّ وراءَکُمُ السّاعَةَ تَحدُوکم تَخَفَّفوا تَلْحَقوا فانّما يُنْتَظَرُ بِأوَّلِکم آخرُکم؛[27] قیامت، پیش روى شماست و مرگ در پشت سر، شما را مى‌راند. سبکبار شوید، تا برسید. همانا آنان که رفتند، در انتظار رسیدن شمایند.»

به همین جهت، عقلانیت عملی انسان اقتضا می‌کند که در این فرصت زندگی، هیچ‌گاه از دو امر غفلت نکنیم:

1. فریفته دنیا نشویم و تنها به قدر کفاف و نیاز از نعمت دنیا استفاده کنیم و خویشتن را به جمع‌آوری و نگهداری اموال و دارایی‌ها مشغول نسازیم؛ چنان‌که امام علی(ع) در نامه 31 به امام حسن(ع) می‌فرماید: «فَاسْعَ فِي كَدْحِكَ وَلَا تَكُنْ خَازِناً لِغَيْرِكَ؛[28] نهایت کوشش را در زندگی داشته باش و در فکر ذخیره‌سازی برای دیگران مباش.»

2. تلاش کنیم از همه امکانات، اموال و دارایی‌هایی که خداوند دراین دنیا به ما عنایت نموده، برای آبادانی عالم آخرت استفاده کنیم.

حكايت دفن مرد ثروتمند

روزى میخواستند جنازه‏ مردی ثروتمند را در حرم حضرت عبدالعظیم دفن کنند. در آن زمان، قیمت قبر آن حرم نورانی، دویست هزار تومان بود. به همسر میت گفتند: هزینه قبر، دویست هزار تومان است. همسرش پرسید: بهشت زهرا قبر چه قیمت است؟ گفتند سیصد هزار تومان. گفت: من این مقدار پول ندارم. اطرافیان گفتند: شوهر شما سیصد سند شش‌دانگ منگوله‌دار مِلکى در گاوصندوق، و نیز نزدیک به هشتصد الى نهصد میلیون تومان پول نقد داشت. خانم گفت: آن اموال، مال من و دو فرزندم میباشد. گفتند: شوهر شما خیلى علاقه داشت که در حرم حضرت عبدالعظیم دفن شود. گفت: غلط کرد که علاقه داشت. جنازه در تابوت بود که یکى از اطرافیان، کلاهش را از سر خود برداشت و به مردم اعلام کرد: پول قبر را بدهید تا این بدبخت را دفن کنیم.[29]

آری، سهم و بهره ما از مال دنیا، در نهایت، تنها چند متر پارچه کفن است.

به گورستان گذر کردم کم‌ وبیش

بدیدم حال دولتمند و درویش

نه درویشى به خاکى بیکفن ماند

نه دولتمند بُرد از یک کفن بیش[30]

حکایت امام علی(ع) و یکی از یارانش

امام علی‌(ع) پس از جنگ جمل، به خانه یکی از یاران خویش به نام علاء‌بن‌زیاد وارد شد. وقتی خانه بسیار پُر زرق و برق او را دید، فرمود:

«مَا كُنْتَ تَصْنَعُ بِسِعَةِ هذِهِ الدارِ فِی الدُّنْیَا، أَنْتَ إِلَیْهَا فِی الاْخِرَةِ كُنْتَ أَحْوَجَ؟ وَبَلَى إِنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا الاْخِرَةَ، تَقْرِی فِیهَا الضَّیْفَ، وَتَصِلُ فِیهَا الرَّحِمَ، وَتُطْلِعُ مِنْهَا الْحُقُوقَ مَطَالِعَهَا، فَإذَا أَنْتَ قَدْ بَلَغْتَ بِهَا الاْخِرَةَ؛[31] با این خانه وسیع در دنیا چه می‌کنی؟ درحالی‌که در آخرت به آن نیازمندتری. آری، اگر بخواهی می‌توانی با همین خانه به آخرت برسی! اگر در این خانه بزرگ از مهمانان پذیرایی کنی، به خویشاوندان با نیکوکاری بپیوندی و حقوقی که برگردن توست، به صاحبان حق برسانی، می‌توانی در آخرت آسوده خاطر باشی.»

شایسته است کسانی که از امکانات مادی برخوردارند، از اموال خود برای ازدواج جوانان، دستگیری از نیازمندان، دادن قرض‌الحسنه به قرض‌داران و یا درمان درمندان و رفع مشکل فقیران و بینوایان استفاده کنند و از این طریق، رضایت خداوند را طلب نمایند.

متأسفانه، در تاریخ صدر اسلام با ‌مسلمانانی مواجه می‌شویم که دچار دنیاگرایی شدند و ثروت‌های نامشروع انبوهی را به دست آوردند و عامل انحراف خود و فرزندانشان شدند. همین دنیاگرایی و خوردن مال حرام موجب شد کسانی که مسلمان نیز بودند، به جنگ با امام حسین‌(ع) بروند. امام علی‌(ع) درباره آنها فرمود: «وَكُلُّكُمْ عاص لأمْري غَيْرُ مُسْتَمِع لِقَوْلي، قَدِ انْخَزَلَتْ عَطِيّاتُكُمْ مِنَ الْحَرامِ وَمُلِئَتْ بُطُونُكُمْ مِنَ الْحَرامِ، فَطَبَعَ اللّهُ عَلى قُلُوبِكُمْ؛[32] شما از دستور من سرپیچى مى‌کنید و به سخنانم گوش فرا نمى‌دهید؛ چراکه هدایاى شما (جوایزى که براى کشتن من گرفتید)، تنها از راه حرام بوده و شکم‌هایتان از حرام پُر شده است و خداوند بر دل‌هاى شما مُهر زده است.»

امروزه نیز باید بسیار دقت کنیم، مباحثی همچون: لقمه‌های حرام، درآمدهای نامشروع و حقوق‌های نجومی از بیت المال مسلمین، از جمله گناهان بزرگی است که زمینه انحراف از اهداف ارزشمند و متعالی انقلاب اسلامی به شمار می‌آید. باید همه مردم و مسئولان با این پدیده‌های شوم با قاطعیت برخورد کنند و آن را ریشه‌کن نمایند تا مملکت از آسیب‌های جدّی آن در امان بماند.

4. اهتمام به توبه قبل از مرگ

امام علی(ع) پس از بیان ویژگی‌های حیات دنیوی و نزدیک‌بودن قیامت، به همه مردمان توصیه می‌کند که قبل از فرارسیدن مرگ توبه کنند: «اَفَلا تائِبٌ مِنْ خَطيئَتِهِ قَبْلَ مَنِيَّتِهِ؛[33] آیا کسی نیست که بخواهد پیش از فرارسیدن مرگ، از گناهان خود توبه کند؟»

آقا امیر مؤمنان(ع) درباره توبه می‌فرماید: «وَلَمْ يَمْنَعْكَ إِنْ أَسَأْتَ مِنَ التَّوْبَةِ وَلَمْ يُعَاجِلْكَ بِالنِّقْمَةِ وَلَمْ يُعَيِّرْكَ بِالْإِنَابَةِ وَلَمْ يَفْضَحْكَ حَيْثُ الْفَضِيحَةُ بِكَ أَوْلَى وَلَمْ يُشَدِّدْ عَلَيْكَ فِي قَبُولِ الْإِنَابَةِ وَلَمْ يُنَاقِشْكَ بِالْجَرِيمَةِ وَلَمْ يُؤْيِسْكَ مِنَ الرَّحْمَةِ بَلْ جَعَلَ نُزُوعَكَ عَنِ الذَّنْبِ حَسَنَةً وَحَسَبَ سَيِّئَتَكَ وَاحِدَةً وَحَسَبَ حَسَنَتَكَ عَشْراً وَفَتَحَ لَكَ بَابَ الْمَتَابِ وَبَابَ الِاسْتِعْتَابِ فَإِذَا نَادَيْتَهُ سَمِعَ نِدَاكَ وَإِذَا نَاجَيْتَهُ عَلِمَ نَجْوَاكَ فَأَفْضَيْتَ إِلَيْهِ بِحَاجَتِكَ وَأَبْثَثْتَهُ ذَاتَ نَفْسِكَ وَشَكَوْتَ إِلَيْهِ هُمُومَكَ وَاسْتَكْشَفْتَهُ كُرُوبَكَ وَاسْتَعَنْتَهُ عَلَى أُمُورِكَ؛[34]

[خداوند] در صورت ارتکاب گناه، درِ توبه را مسدود نکرده است. در کیفر تو شتاب ندارد و در توبه و بازگشت، بر تو عیب نگرفته است. در آنجا که رسوایى سزاوار توست، رسوایت نساخته و براى بازگشت به خویش شرایط سنگینى مطرح نکرده است. در گناهان تو را به محاکمه نکشیده و از رحمت خویش ناامیدت نکرده است؛ بلکه بازگشت تو را از گناهان، نیکى شمرده است. هر گناه تو را یکى، و هر نیکى تو را ده به حساب آورده و راه بازگشت را به روى تو گشوده است. هرگاه او را بخوانى، ندایت را مى‌شنود و چون با او راز دل گویى، رازت را مى‌داند. پس، حاجت خود را با او بگوى و آنچه در دل دارى، نزد او بازگوى. غم و اندوه خود را در پیشگاه او مطرح کن، تا غم‌هاى تو را بر طرف کند و در مشکلات تو را یارى رساند.»

5. انجام عمل صالح

امیر مؤمنان، علی(ع) بعد از سفارش به توبه، بر انجام عمل صالح تأکید ورزیده و فرموده:

«اَلا عامِلٌ لِنَفْسِهِ قَبْلَ يَوْمِ بُؤْسِهِ؟ اَلا وَاِنَّكُمْ فى اَيّامِ اَمَل مِنْ وَرائِهِ اَجَلٌ. فَمَنْ عَمِلَ فى اَيّامِ اَمَلِهِ قَبْلَ حُضُورِ اَجَلِهِ فَقَدْ نَفَعَهُ عَمَلُهُ، وَلَمْ يَضْرُرْهُ اَجَلُهُ. وَمَنْ قَصَّرَ فى اَيّامِ اَمَلِهِ قَبْلَ حُضُورِ اَجَلِهِ فَقَدْ خَسِرَ عَمَلُهُ، وَضَرَّهُ اَجَلُهُ. اَلا فَاعْمَلُوا فِى الرَّغْبَةِ كَما تَعْمَلُونَ فِى الرَّهْبَةِ. اَلا وَاِنِّى لَمْ اَرَكَالْجَنَّةِ نامَ طالِبُها، وَلا كَالنّارِ نامَ‌ هارِبُها؛[35] آیا کسى هست که قبل از فرا رسیدن روز دشوار قیامت، اعمال نیکى انجام دهد؟ آگاه باشید! هم‌اکنون در روزگار آرزوهایید که مرگ را در پى دارد. پس، هرکس در ایام آرزوها، پیش از فرا رسیدن مرگ، عمل نیکو انجام دهد، بهرمند خواهد شد و مرگ او را زیانى نمى‌رساند و آن کس که در روزهاى آرزوها، پیش از فرا رسیدن مرگ، کوتاهى کند، زیانکار بوده، مرگ او زیانبار است. همان‌گونه‌که به هنگام ترس و ناراحتى براى خدا عمل مى‌کنید، در روزگار خوشى و کامیابى نیز عمل نمایید. آگاه باشید! هرگز چیزى مانند بهشت ندیدم که خواستاران آن، در خواب غفلت باشند و نه چیزى مانند آتش جهنم که فراریان آن، چنین در خواب فرو رفته باشند.»

رسول اکرم(ص) در این باره فرموده: «بَادِرُوا بِعَمَلِ الْخَیرِ قَبْلَ أَنْ تُشْغَلُوا عَنْهُ وَاحْذَرُوا الذُّنُوبَ فَإِنَّ الْعَبْدَ یذْنِبُ الذَّنْبَ فَیحْبَسُ عَنْهُ الرِّزْقُ؛[36] به کارهای نیک مبادرت بورزید؛ پیش از آنکه دستتان از انجام عمل خیر کوتاه شود و از عمل خیر بازداشته شوید. از گناهان بپرهیزید و دوری کنید؛ چون هنگامی که بنده­ای مرتکب گناه می‌شود، تمام روزی یا قسمتی از آن حبس می‌شود و به او داده نمی‌شود و محروم می‌گردد.»

6. پرهیز از هوای نفس و آرزوی طولانی

امام علی(ع) در ادامه بیان خویش می‌فرماید: «اَلا وَاِنَّهُ مَنْ لايَنْفَعْهُ الْحَقُّ يَضْرُرْهُ الْباطِلُ، وَمَنْ لَمْ يَسْتَقِمْ بِهِ الْهُدى يَجُرَّ بِهِ الضَّلالُ اِلَى الرَّدى. اَلا وَاِنَّكُمْ قَدْ اُمِرْتُمْ بِالظَّعْنِ، وَدُلِلْتُمْ عَلَى الزّادِ. وَاِنَّ اَخْوَفَ ما اَخافُ عَلَيْكُمُ اتِّباعُ الْهَوى وَطُولُ الأمَلِ. فَتَزَوَّدُوا فِى الدُّنْيا مِنَ الدُّنْيا ما تَحْرُزُونَ بِهِ اَنْفُسَكُمْ غَداً؛[37] آگاه باشید! آن کس را که حق به او منفعت نرساند، باطل به او زیان خواهد رساند و آن کس که هدایت راهنماى او نباشد، گمراهى او را به هلاکت خواهد افکند. آگاه باشید! به کوچ‌کردن فرمان یافتید و براى جمع‌آورى توشه آخرت راهنمایى شدید. همانا وحشتناک‌ترین چیزى که بر شما مى‌ترسم، هواپرستى و آرزوهاى دراز است. پس، از این دنیا توشه برگیرید تا فردا خود را با آن حفظ نمایید.»

حضرت در خطبه 41 نیز  به آثار زیان بار تبعیت از هوای نفس و داشتن آرزوهای طولانی اشاره می‌نماید: «فَأَمَّا اتِّبَاعُ الْهَوَى فَيَصُدُّ عَنِ الْحَقِّ وَأَمَّا طُولُ الْأَمَلِ فَيُنْسِي الآخِرَةَ؛[38] اما پیروى هواى نفس، انسان را از حق باز میدارد و بی مرزبودن آرزو، آخرت را از یاد میبرد.»

* عضو هیئت ‌علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.

[1]‌. ر.ک: سید صادق موسوی، تمام نهج البلاغه، ص 380 ـ 384.

[2]‌. ر.ک: شیخ صدوق، کتاب من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 436 ـ 438.

[3]‌. ر.ک: میثم بحرانی، شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 2، ص 264؛ محمدتقی جعفری، ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، ج 6، ص 145.

[4]‌. ر.ک: محمد دشتی، روش‌های تحقیق در اسناد و مدارک نهج البلاغه، ص 70 - 71 و 80 - 81.

[5]‌. نهج البلاغه، حکمت 428.

[6]‌. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ج ۱، ح ۵۳؛ علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج ۹۳، ح ۲۵.

[7]‌. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، خطبه 45.

[8]‌. یوسف، آیه 87

[9]‌. زمر، آیه 53.

[10]‌. فرقان، آیه 70.

[11]‌. شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، دعای کمیل.

[12]‌. نهج البلاغه، حکمت 150.

[13]‌. همان،‏ حکمت 142.

[14]‌. هود، آیه 123.

[15]‌. عبدالواحد تمیمی آمدی، غرر الحکم، ح 3854.

[16]‌. علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج 33، ب 23، ح 587.

[17]‌. همان، ج 75، ب 16، ح 56.

[18]‌. همان، ب 27، ذیل ح 5.

[19]‌.  www.yekibood.ir.

[20]‌. نهج البلاغه، خطبه 45.

[21]‌. همان، خطبه 42.

[22]‌. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 18، ص 284.

[23] . شیخ بهایی، رساله منظوم نان و حلوا، بخش 19، ص 24.

[24]‌. نهج البلاغه، حکمت 133.

[25]‌. علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج 70، ص 24.

[26]‌. حسن، طبرسی، مکارم الأخلاق، ج 1، ص 440.

[27]‌. نهج البلاغه، خطبه 21.

[28]‌. همان، نامه 31.

[29]‌. حسین انصاریان، تواضع و آثار آن، ص 220.

[30]‌. دوبیتی‌های باباطاهر، ش57

[31]‌. نهج البلاغه، خطبه 209.

[32]‌. علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج 45، ص 8.

[33]‌. هاشمى خویى، حبیب الله، منهاج البراعة فی شرح نهج البلاغة،ج‏4، ص 3.

[34]‌. نهج البلاغه، نامه 31.

[35]‌. دشتی، محمد، نهج البلاغه، خطبه 28، ص97.

[36]‌. علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج (ع)4، ص 1(ع)1.

[37]‌. نهج البلاغه، خطبه 28.

[38]. همان، خطبه 41.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.