تحلیل سلوک رفتاری امام رضا علیه السلام برای اهل سلوک| قسمت اول
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| تحلیل سلوک رفتاری امام رضا علیه السلام برای اهل سلوک| قسمت اول
نگارنده: «مبلغ نخبه حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»
*******
روز آخر صفر مقارن با شهادت امام رضا علیه السلام، فرصتی خواهد بود که بعضی ازسلوک رفتاری امام علیه السلام که می تواند الگو و اسوه رفتاری اهل سلوک ، مورد تحلیل و تفسیرقرار بگیرد با همین نیت و انگیزه چند مورد از سلوک رفتاری آن حضرت را مورد تحلیل قرار می دهیم؛
*******
یکم((سلوک وجه اللهی امام علیه السلام))
نخستین و برجسته ترین سلوک رفتار معنوی و عرفانی امام علیه السلام که وی را از این بُعد، کانون توجه دوست و دشمن قرار داده است و سلوک رفتاری دیگر آن حضرت با این سلوک معنا پیدا می کند، ((سلوک وجه اللهی)) است به این معنا که آنچه که در سلوک رفتاری حضرت هم از نظر کمیت وکثرت و هم از نظر کیفیت متجلی و ظاهربود و خود را نشان می داد ((عبادت عارفانه و عاشقانه)) بود، بگونه ای که هضم و درک آن برای کسانی که عبادت در این مرتبه از ((کمیت وکیفیت)) را تجربه نکردند سخت و دشوار است، چرا که در گزارش آمده است:
۱- اباصلت ميگويد:((من در سرخس به خانهاي که حضرت را تحت نظرگرفته بودند رفتم. از نگهبان اجازه گرفتم. او گفت: حالا موقع رسيدن به حضور ايشان نيست. گفتم: چرا؟ گفت: امام (عليه السلام) در هر شبانه روز هزار رکعت نماز ميخواند و از نماز، يک ساعت پيش از ظهر و نزديک غروب فارغ ميشوند و همه اوقاتشان در جاي نماز نشسته و مشغول مناجات خدا ميشود. اباصلت به نگهبان ميگويد: در همين موقع اجازه بگير. اتفاقا اجازه گرفتند. من در همان حال که ايشان انتظار نماز را داشتند به حضورش شرفياب شدم : ابن بابويه، صدوق، عيون اخبار الرضا، علي اکبر غفاري، ج۲، ص ۴۳۱-۴۳۲))
۲- ((فردي به نام رجاء بن ابي ضحا(دایی مأمون)) در مورد عبادت و مناجات امام رضا عليه السلام چنين ميگويد: مامون مرا نزد امام عليه السلام به مدينه فرستاد که ايشان را از مدينه به خراسان نزد وي ببرد. مامون سفارش کرده بود که مواظب امام باشد. مسير راه بصره، اهواز، فارس، خراسان بود و خيلي سفارش شده بودد که شبانه روز از ايشان جدا نشود. وي ميگويد: من هميشه کنار امام بودم و کسي را با تقواتر نسبت به خداي متعال مثل او نديده بودم. ذکر خدا هميشه بر لبانشان جاري بود، هميشه خداترس و پارسا بود، موقعي که وقت نماز ميشد در سجدهگاه خود مينشست و سبحان الله، لااله الا الله و ذکرهاي ديگر ميگفتند و بعد از نماز اطرافيان را نصيحت ميکردند.رجاء ابن ابي ضحاک اضافه ميکند: وقتي ايشان را نزد مامون بردم از من درباره احوالات امام پرسيد. من آنچه را ديده بودم براي او گفتم؛ از رفتار و اعمال ايشان، رفتن و ماندنشان، همه آنچه که اتفاق افتاده بود. مامون گفت: اي پسر ضحاک اين مرد بهترين خلق خدا روي زمين است. از همهي مردم دانشش و عبادتش بيشتر ميباشد آنچه که از ايشان ديدي نزد کس ديگر نگو تا بزرگواري او برکسي آشکار نشود مگر از زبان خود من : همان، ص۲۴۱))
۳- ((منابع تاريخي، امام رضا عليه اسلام را پرهيزگاري ميدانندکه مکرر به زيارت خانه خدا و انجام مناسک حج و عمره ميرفتند، ايشان به زيارت قبر پيامبر صلي الله عليه و آله علاقه فراواني داشتند. بالاي قبر پيامبر صلي الله عليه و آله ميرفتند و خودشان را به قبر شريف ميچسبانيدند. در کنار قبر پيامبر صلي الله عليه و آله شش يا هشت رکعت نماز ميخواندند. در رکوع يا سجده سبحان الله سه بار يا بيشتر ميگفتند، زماني که نمازشان تمام ميشد به سجده ميرفتند آن قدر سجده را طولاني ميکردند که عرق ايشان روي ريگهاي مسجد ميريخت. صورت مبارکشان را روي زمين يا خاک مسجد ميگذاشتند، دائماً در حال عبادت بودند و به عبادت عشق ميورزيدند و براي عبادت خداوند انواع رنجها را تحمل ميکردند :همان ص۴۷۳))
۴- ((روزي ايشان با بزرگان اديان مختلف مناظره داشتند و سخنان زيادي بين امام (عليه السلام) و حاضران رد و بدل ميشد. جمعيت زيادي در آن مجلس حاضر بودند. زماني که ظهر شد امام فرمودند: وقت نماز است. يکي از حاضران که عمران نام داشت گفت: سرورم سخنان مان را قطع نکن که دلم آزرده ميشود. شايد اگر سخنان تان را ادامه دهي، مسلمان شوم. ايشان فرمودند نماز ميخوانيم و برميگرديم امام برخاستند و نماز خواندند : مدرسی، امامان و جنبشهاي مکتبي، ص ۲۴۸))
۵- در حالات معنوى امام رضا(علیه السلام)، آمده است که: ((ایشان کم خواب بود و بسیار روزه می گرفت. هیچ گاه سه روز روزه ماهیانه ایشان ترک نمى شد و مى فرمود: این سه روز روزه، معادل روزه یکسال است : نورالابصار، ص ۳۳۵))
۶- ((آن حضرت وقتى پیراهن خود را به دعبل هدیه داد؛ فرمود: احتفظ بهذا القمیص فقد صلیت فیه الف لیلة کل لیلة الف رکعة و ختمت فیه القرآن الف ختمة: دعبل! این پیراهن را قدر بدان و خوب محافظت کن! که من در آن هزار شب و هر شبی هزار رکعت نماز خوانده ام و هزار بار قرآن ختم کردم :بحارالانوار، ج ۷۹، ص ۳۰۹))
*******
دوم((سلوک وجه الخلقی امام رضا علیه السلام))
دومین سلوک رفتاری امام علی بن موسی الرضا علیه السلام که از وی شخصیت استثنایی ساخت و الگوی عوام و خواص قرار داد، ((سلوک وجه الخلقی)) است؛ به این معنا که کثرت وکیفیت عبادت و مقام وجه اللهی موجب نشد که از وی شخصیت معتکف نشین بسازد و از خلق خدا فاصله بگیرد بلکه گزارش ها از زندگی آن حضرت حاکی از این است که دستگیری از نیازمندان و فقراء در متن زندگیش قرار داشت نه درحاشیه و ذیل زندگی. از همین رو درگزارش آمده است:
۱- ((وقتی از صحابی خویش به نام علیبنشعیب پرسیدند: «به نظرت چه کسی از همهی مردم، بهترین و چه کسانی بدترین زندگی را دارند؟» و او ادب نمود و عرض کرد: «ای سرور من، شما داناترید» فرمودند: «آن کس که دیگران در زندگی او شریک باشند، بهترین زندگی و آن کس که دیگران در زندگی او شریک نباشند، بدترین زندگی را دارد : ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ص۴۴۷))
۲- ((مواسات حضرت آن بود که تلاش میکردند هنگام اعطای کمک به فرد نیازمند، به چهرهاش نگاه نکرده و یا به نحوی از شرمندگی او در هنگام دریافت کمک جلوگیری نمایند؛ یا مواسات ایشان این ویژگی را داشت که محدود به فقرا نبود، بلکه نیاز فرد حتی در زمان و شرایط خاص کافی بود. این دو ویژگی بعلاوه ویژگی عدم توقع حضرت در هنگام کمک به دیگران را میتوان در این خبری مشاهده کرد که مطابق با آن یکی از اصحاب حضرت میگوید: در خدمت امام رضا(علیهالسّلام) بودم که شخصی خدمت حضرت وارد شد و عرض کرد: من از دوستداران شما و اجدادتان هستم و خرجی سفرم تمام شـده است. سپس درخواست کمک نمود و با توجه به آنکه فرد توانمندی بود، وعده داد تا هنگامی که بـه شهر و دیار خـود میرسد به همان اندازه مبلغ را صدقه دهد. در این هنگام امام(علیهالسّلام) برخاستند و وارد اطاقی شدند و دویست دینار آوردند و از پشت درب وی را صدا زدند و به آن شخص نیازمند فـرمودند: این دویست دیـنار را بـگیر و در مـخارج سفر و راه از آن استفاده کن و لازم نیست از طرف من صدقه دهی. فرد نیازمند پول را گرفت و رفت. عدهای به حضرت عرض کردند: چرا شما خود را در پشت درب مخفی کردید تـا هنگام گرفتن دینارها شما را نبیند؟ حضرت فرمود: به خاطر این که شرمندگی نیاز بـه سؤال را در چهرهی او نبینم :کلینی، کافی، ج۲، ص۲۳ و۲۴))
۳- ((هنگامی که امام رضا (ع) در خراسان بود، آنچه داشت به فقیران اعطا می کرد که نوشته اند در روز عرفه امام آن چنان بخششی داشت که فضل بن سهل از نزدیکان امام به او ایراد گرفت و گفت: این کار شما ضرر است. امام در پاسخ فضل فرمود: هنگامی که چیزی را برای پاداش و سخاوت دادید، آن را از بین نبرید و بخشش، ضرر نیست، بلکه یک سود است. انفاقی که برای خشنودی و رضای خدا صورت میگیرد، زیان بار نیست، بلکه هزینه ای که برای اعمال غیرمشروع صرف میشود، زیان بار است، مانند پادشاهان و وزرایی که مقداری هزینه برای خوانندگان و بازیگران مصرف می کنند : ابن شهرآشوب، ج۴، ص۳۶۰))
۴- ((نقل شده هر وقت سفره غذا را برای امام پهن میکردند کاسهای نزدیک ایشان قرار میدادند. ایشان از هر نوع غذا مقداری را برمیداشتند و در آن کاسه میریختند و دستور میدادند آن را بین فقرا تقسیم کنند. میفرمودند: « خداوند میداند که همه مردم قدرت این را ندارند که بنده آزاد کنند. برای آنها راه دیگری قرار داده و آن غذا دادن به فقرا است :کلینی، کافی، ج۴، ص۵۲))
*******
سوم((سلوک مردمی امام رضا علیه السلام))
هرچند امام علی بن موسی الرضا علیه السلام به دلیل داشتن مقام ملکوتی امامت، و صاحب مرتبه آسمانی بودن فاصله فراوانی با مردم داشتند ولی با این همه تفاوت این مراتب برایش تعین ایجاد نمی کرد که بخواهد از مردم فاصله بگیرد بلکه با داشتن مراتب، در قلب جامعه حضور داشت و مردمی و خاکی بود. از همین رو درگزارش آمده است:
۱- ((یکی از هاشمیان به نام علی بن عبدالله، خیلی دوست داشت خدمت حضرت برسد و به حضورش سلام عرض کند، اما هیبت و عظمت آن حضرت، سبب میشد اقدام نکند. یک بار حضرت رضا علیه السلام مختصر کسالتی داشت و مردم به عیادتش میرفتند. به علی بن عبدالله گفتند: اگر قصد دیدار و تشرّف داری، اکنون فرصت مناسبی است. وی به عیادت آن حضرت رفت. امام رضا علیه السلام خیلی به او احترام و ملاطفت کرد و خوشحالش نمود. چند وقت پس از آن، علی بن عبدالله مریض شد، حضرت رضا علیه السلام به عیادت او رفت و آن قدر نشست تا افرادی که در خانه او بودند خارج شدند. و این نهایت ادب و لطف و تکریم او را میرساند :مسند الرضا، ج ۱، ص،۴۷))
۲- خادم او یاسر نقل میکند:
وقتی حضرت رضا علیه السلام تنها بود (و دور از برنامههای حکومتی و تشریفات)، همه همراهان و اطرافیان را ازکوچک و بزرگ، دور خود جمع میکرد و با آنان حرف میزد و با ایشان انس میگرفت و همدم آنان میشد و هنگام غذا نیز همه آنان را از کوچک و بزرگ، جمع می کرد و با آنان غذا می خورد.
۳- (( یکی از اصحابش به نام محمد بن عبیدالله قمی میگوید:
در خدمت حضرت بودم، بسیار تشنهام بود، ولی نمیخواستم که از آن حضرت آب بطلبم. حضرت خودش آب طلبید و کمی نوشید و به من هم داد و فرمود: ای محمد! بنوش، آب خنک و گوارایی است. بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۳۱))
۴- ((روزی وارد حمام شد. یکی از مردم که آن حضرت را نمیشناخت. از او خواست که بر او کیسه بکشد. حضرت رضا علیه السلام نیز پذیرفت و مشغول کیسه کشیدن او شد. مردم آن شخص را متوجه ساختند که این مرد، علی بن موسی الرضا علیه السلام است. شروع کرد به عذرخواهی. اما حضرت کار خود را ادامه میداد و او را دلداری میداد تا ناراحت نباشد.))
۵- ((مردی از اهالی بلخ میگوید: در سفر امام رضا به خراسان همراهش بودم. روزی سفره غذا طلبید و همه خدمتکاران و غلامان را بر سر سفره نشاند. گفتم: جانم به فدایت، کاش برای اینان سفرهای جداگانه قرار میدادی! فرمود: دست بردار! خدا یکی است، پدر و مادر همه نیز یکی است. پاداش قیامت هم بسته به اعمال است. بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۱۰۱))
۶- ((شبی کسی مهمان حضرت رضا علیه السلام بود و مشغول صحبت بودند که چراغ، خراب و خاموش شد. آن مرد دست دراز کرد که چراغ را درست کند، حضرت نگذاشت و خودش به اصلاح چراغ پرداخت، سپس فرمود: ما قومی هستیم که از مهمان خود کار نمی کشیم. همان، ص ۱۰۲.))
*******
چهارم((سلوک خانوادگی امام رضا علیه السلام ))
خانواده هسته ی نخستین تشکیل ساختمان جامعه به شمار میرود و عواملی چون عشق و محبت و عاطفه را در وجود انسان ها ریشهدار می نماید. با رعایت موازین ارزشی اسلامی، زندگی خانوادگی شکوفا می گردد و آیین اسلام حقوقی برای اعضای آن به وجود می آورد که با مراعات و اجرای آن، صفا و صمیمیت چون چشمه ای جوشان در خانواده جاری می گردد. یکی از وجوه سبک زندگی، رفتار امام علی بن موسی الرضا علیه السلام با خانواده و نوع تعامل با اهل خانه است. از همین رو گزارش هایی از تعامل وسلوک رفتاری آن حضرت در تاریخ شده است که هریک از آنها می تواند الگوی رفتاری ما با خانواده باشد.
۱- در روایتی، حضرت از پیروان خود می خواهد برای ایجاد گشایش در زندگی و رفاه اهل خانه بکوشند: «صاحبُ النّعمةِ یَجِبُ انْ یُوَسّع علی عیالهِ؛ افرادی که از نعمتی برخوردارند باید بر زن و فرزند خود گشایش دهند» (مجلسی، بحارالانوار: ج ۷۵، ص ۳۳۵)
۲- و درکلام دیگر می فرمایند:((ینْبَغِی لِلرَّجُلِ أَنْ یوَسِّعَ عَلَی عِیالِهِ لِئَلَّا یتَمَنَّوْامَوْتَه : شایسته است مرد بر اهل خانه (از لحاظ مخارج زندگی) گشاده دستی کند تا آنان مرگ او را از خداوند درخواست نکنند :من لایحضره الفقیه: ج۲، ص ۶۸))
۳- حسن رفتار در خانواده: خانواده کانونی است که هر چه با صفا و گرم تر باشد، زندگی شیرین تر و توفیقات انسان بیشتر خواهد شد. از این رو، امام رضا علیه السلام از قول رسول خدا، هم به حسن رفتار در خانواده توصیه کرده و هم از نوع رفتار ایشان با همسرشان خبر داده و می فرمایند:(( قَالَ رَسُولُ اللَّه (ص): أَحْسَنُ النَّاسِ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً وَ أَلْطَفُهُمْ بِأَهْلِهِ وَ أَنَا أَلْطَفُکمْ بِأَهْلِی رسول خدا (ص) فرمودند: کسی که ایمانش برتر از دیگران است، اخلاقش نیکوتر و به خانواده اش مهربان تر است و من نسبت به خانواده خود، مهربان ترم :عیون اخبارالرضا: ج۲، ص ۳۸))
*******
پنجم((آراستگی و رعایت بهداشت))
رعایت ((نظافت و بهداشت)) و نیز ((آراستگی ظاهری )) دو اصل مهمی هستند که تا قلب عبادت و نماز که بزرگترین فریضه اسلامی است و نیز رفتن به مسجد که محل عبادت است، راه پیدا کرده است؛ چراکه: صحت و قرب در آن، به این دو اصل بستگی دارد. ازهمین رو قرآن از یک طرف می فرماید: ((يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا (آیه ۶،سوره مائده،:ای اهل ایمان! هنگامی که به قصدِ نماز برخیزید، صورت و دست هایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان و روی پاهایتان را تا برآمدگی پشت پا مسح کنید و اگر جُنُب بودید، غسل کنید))
ازطرف دیگر قرآن می فرماید:
(( يَا بَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ (آیه ۳۱، سوره اعراف): اى فرزندان آدم ! زينت خود را به هنگام رفتن به مسجد با خود برداريد و بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد كه خداوند مسرفان را دوست نمى دارد.))
ازهمین رو در سیره پیامبر اكرم (ص) نیز آمده است كه هرگاه ایشان قصد خروج از منزل یا پذیرفتن كسی را داشت، موی سر خود را شانه می زد، سر و وضع خود را مرتب میكرد، خویش را میآراست و برای آن كه تصویر خود را ببیند در ظرف آبی مینگریست. وقتی علت این امور را پرسیدند، فرمود:
«اِنَّ اللهَ تَعالی یُحِبُّ مِنْ عَبْدِهِ اِذا خَرَجَ اِلی اِخوانِهِ اَنْ یَتَهَیَّأَ لَهُمْ وَیَتَجَمَّلَ: خداوند متعال دوست دارد، هنگامی كه بندهاش به سوی برادرانش میرود، خود را برای دیدار آنان آماده كند و بیاراید.»
هزینهای كه آن حضرت برای تهیه عطر و بوی خوش مصرف میكرد، از هزینه خوراكش بیشتر بود و در شب تاریك قبل از آن كه با چشم دیده شود، از بوی خوشی كه از او در فضا پراكنده بود، شناخته میشد.
از امام باقر علیه السلام نقل شده كه رسول خدا صلی الله علیه و آله از هر كوی و برزنی كه عبور میكرد، تا مدتی بوی خوشی فضای آنجا را معطر می ساخت به گونهای كه مردم میفهمیدند كه رسول خدا صلی الله علیه و آله از آن محل عبور كرده است.
سیره حضرت رضا (ع)-که ترجمان عملی آیات قرآن و نیز سیره عملی رسول الله (ص) است- ((نظافت)) به همراه ((آراستگی)) بوده است. ازهمین رو سیره نویسان آورده اندکه حضرت رضا(ع) بایستگی رعایت این اصل یعنی آراستگی و استعمال بوی خوش را، امری لازم و غیر قابل ترک میداند؛ چنانکه فرمودند:
«لا تَترُکوا الطّیبَ فی کُلِّ یَومٍ، فإن لم تَقدِروا فیومٌ و یومٌ: هر روز از بوی خوش استفاده کنید و آن را ترک نکنید و اگر مقدورتان نبود، روز در میان خود را خوشبو گردانید.»
بلکه تمیزی و استعمال بوی خوش را از اخلاق پیامبران دانسته است، چنانکه فرمودند:
«مِن أخلاقِ الأنبیاءِ التَنَظُّفُ: نظافت و تمیزی از اخلاق پیامبران است.»
و یا این سخن نورانی آن حضرت که فرمودند:
«الطِیبُ مِن أخلاقِ الأنبیاءِ؛ استعمال بوی خوش از اخلاق پیامبران است.»
از همین رو از نظر امام رضا علیه السلام نظافت و آراستگی ظاهر و ایجاد جذبه وظیفه ای متقابل برای زن و مرد دانسته شده است. امام رضا(ع) می فرمایند:
«لقد ترک النساء العّفة لترک ازواجهن التهیة لهُنّ؛ چه بسا که بی توجهی مرد به آراستگی ظاهر سبب گردد که زن از پاکدامنی فاصله بگیرد.»
در همین زمینه حسن بن جهم می گوید:
دخلت علی ابی الحسن (علیه السلام) و هو مخضب بسواد. فقلت: جعلت فداک قد اختضبت بالسواد؟ قال: ان فی الخضاب اجراً ان الخضاب و التهیئة مما یزید فی عفة النساء و لقد ترک النساء العفة لترک ازواجهن التهیئة لهن؛ ابن جهم می گوید: نزد امام رضا (علیه السلام) رفتم و او موهایش را رنگ سیاه زده بود. گفتم: فدایت شوم، با رنگ سیاه موهایت را رنگ کردی؟ فرمود: در رنگ آمیزی مو پاداش است. رنگ کردن موی و آمادگی (با آراستن ظاهر) از چیزهایی است که پاکدامنی زنان را افزون می سازد. زنان پاکدامنی ها را رها کردند چون همسرانشان خود را برای ایشان آماده نکردند: مکارم الاخلاق، ص ۴۹۸)
امام رضا (ع) همچنین در بیانی راهگشا در این زمینه تأکید فرموده اند:
«من اخلاق الانبیاء التّنظُفُ ؛(میزا الحکمه ،ج۱۰ .ص۹۵) پاکیزگی از خلق و خوی انبیاست»
و ضمن آنکه گام نهادن در این قلمرو را توأم با ثواب می دانند، می فرمایند:
زنان بنی اسرائیل از عفت و پاکی دست برداشتند و این مسئله هیچ سببی نداشت جز آن که شوهران آنان، خود را نمی آراستند. سپس آن حضرت افزودند: انّها تشتهی منک مثل الّذی تشتهی منها؛بحارالانوار؛ ج۱۰۰، ص۳۴۹)؛ زن هم از مرد همان انتظاری را دارد که مرد از او دارد.
*******
ششم((اهتمام به نافله شب و شب زنده داری))
تفاوت ((نافله)) و ((فریضه)) در این است در فریضه همانطور که از نامش پیداست حق تعالی بنده اش را ملزم به انجام فریضه می کند؛ ولی نافله هر چند حق تعالی راهش را نشان می دهد ولی این بنده است با میل وعشق؛ خواب دل شب را بر چشمش حرام می کند و به سحرخیزی می پردازد.
از همین رو حق تعالی می فرماید اینانند که به مقام محمود می رسند:
((وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَكَ عَسَى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَحْمُودًا: (سوره فرقان، آیه ۷۹):و بعضی از شب را به خواندن قرآن (در نماز) بیدار و متهجّد باش، که نماز شب خاص توست، باشد که خدایت تو را به مقام محمود (شفاعت کبری) مبعوث گرداند.))
همچنین رسول اعظمش در بیان آثار عملی نافله شب فرمودند: برکت این شب زنده داری از نظر سلوک، رشد و کسب معنویت و تقرب به جایی می رسد که هرچند، ((خداوندگار)) نیست چراکه حق تعالی خالق همه عالم هستی است ولی چون دست، پا، زبان و چشم وی الهی می شود و به اذن حضرت حق((خداوندگار) و صاحب (کرامات) می گردد.
از همین رو درحدیث قدسی آمده است،:
عنْ حَمَّادِ بْنِ بَشِيرٍ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَنْ أَهَانَ لِي وَلِيّاً فَقَدْ أَرْصَدَ لِمُحَارَبَتِي وَ مَا تَقَرَّبَ إِلَيَّ عَبْدٌ بِشَيْءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا اِفْتَرَضْتُ عَلَيْهِ وَ إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ سَمْعَهُ اَلَّذِي يَسْمَعُ بِهِ وَ بَصَرَهُ اَلَّذِي يُبْصِرُ بِهِ وَ لِسَانَهُ اَلَّذِي يَنْطِقُ بِهِ وَ يَدَهُ اَلَّتِي يَبْطِشُ بِهَا إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ وَ إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ (کافی؛ ج ۴، ص ۵۳)
حماد بن بشير گويد: شنيدم از حضرت صادق عليه السلام كه فرمود: رسول خدا (صلّى الله عليه و آله) فرموده خداى عز و جل فرمايد:
و هيچ بندۀ به چيزى به من تقرب نجويد كه نزد من محبوبتر از آنچه بر او واجب كردهام باشد، و همانا او به وسيلۀ نماز نافله به من نزديك شود تا آنجا كه من او را دوست بدارم، و هنگامى كه او را دوست بدارم گوش او شوم همان گوشى كه با آن مي شنود و چشم او گردم همان چشمى كه با آن ببيند، و زبانش شوم همان زبانى كه با آن سخن گويد، و دست او گردم، همان دستى كه با آن بگيرد، اگر مرا بخواند اجابتش كنم، و اگر از من خواهشى كند به او بدهم))
ازهمین رو یکی از اصول عملی در زندگی حضرت رضا (ع) اهتمام ویژه به نوافل است. شاهد براین سیره سخن حضرت به دعبل و هدیه دادن پیراهنی که هزار نافله درخوانده بود که با شنیدن اشعار پرمغز و ارزشمند دعبل صد دینار به او هدیه کردند، این درحالی بود که:
((دعبل خدا را قسم داد که من برای صله گرفتن نیامدهام و این قصیده را به طمع مال و ثروت نسرودم، سپس صد دینار را برگرداند و تن پوش و جامهای از لباسهای امام را برای تبرک جستن و شرافتجویی درخواست کرد و امام نیز جبّهای را که به تن داشتند، به وی بخشیدند و صد دینار را هم به وی بازگردانده و فرمودند: این کیسه زر را بگیر و برنگردان، زیرا به آن نیاز پیدا خواهی کرد و به روایت دیگر، امام رضا (ع) انگشتر عقیق و پیراهن خزسبزی را که هزار شب، در هر شبی هزار رکعت نماز در آن خوانده و هزار ختم قرآن درآن کرده بودند را با آن کیسه زر به او عطا کردند: منتهیالآمال، ج۱، ص۳۴۲))
دیدگاهها
عالی است موفق باشید انشاالله
افزودن دیدگاه جدید