بررسی رابطه استفاده از رادیو، تلویزیون و ماهواره با وضعیت دین داری مخاطبان
نام نشریه: دین و رسانه، شماره 97، 1390
چكيده
هدف اين مقاله، بررسي برخي آثار استفاده شده از رسانه بر وضعيت دينداري مخاطبان است. چارچوب نظري اين مقاله با بهرهگيري از نظريه «كاشت» تدوين شده كه بنا بر آن، استفاده از برنامههاي راديو و تلويزيون داخلي، زمينهساز تقويت دين داري و در مقابل، استفاده از ماهواره و راديوهاي خارجي، موجب تضعيف ميزان پاي بندي مخاطبان به ابعاد و نشانههاي دينداري مي شود.
اين پژوهش با روش پيمايش اجرا و اطلاعات مورد نياز با استفاده از پرسشنامه گردآوري شده است. جمعيت آماري پژوهش شامل كليه دانشجويان رشتههاي علوم انساني و علوم پايه شاغل به تحصيل در دانشگاه قم و دانشگاه آزاد اسلامي شهر قم در سال تحصيلي 87- 1388 است كه از ميان آنها تعداد 484 نفر با استفاده از روش نمونهگيري طبقهاي به عنوان نمونه آماري انتخاب شده است.
براساس نتايج به دست آمده، جهتِ رابطه استفاده از راديو و تلويزيون داخلي و خارجي با وضعيت دينداري مخاطبان، معكوس است. به اين معنا كه استفاده از برنامه هاي راديو و تلويزيون داخلي، داراي رابطه مثبت و برعكس، استفاده از برنامههاي راديوهاي خارجي و شبكههاي ماهوارهاي، داراي رابطه منفي با وضعيت پاي بندي مخاطبان به ابعاد و نشانههاي دينداري است.
واژگان كليدي: رسانه، راديو، تلويزيون، ماهواره، وضعيت دينداري، ابعاد دينداري، نشانه هاي دينداري.
يان مسئله
ارتباطات انساني، سنگبناي جامعه بشري و سرچشمه فرهنگ و عامل تكامل آن است. (ساروخاني، 1371: 23) انسان در طول تاريخ، همواره در جهت توسعه ارتباطات خود با هم نوعانش، تلاش كرده و در اين زمينه از ابزار گوناگون ارتباطي بهره جسته است. پيدايش و گسترش ابزارهاي ارتباطي(رسانهها)، به همراه خود تغييراتي در ساختارهاي جامعه انساني ايجاد كرده است. پيامدهاي فرهنگي و اجتماعي ناشي از گسترش و تحول فنآوريهاي ارتباطي، ساحتهاي مختلف زندگي فردي و اجتماعي قشرهاي مختلف جامعه را تحت تأثير قرار داده است. با توجه به خنثي نبودن فنآوري و انتقال ارزشها و هنجارهاي خاص از طريق آن در ميان قشرهاي مختلف اجتماعي، هر يك از فن آوريهاي ارتباطي، در زمان پيدايش خود، اثرگذاري هاي متفاوتي بر اعضا و ساختارهاي اجتماعي جوامع انساني داشتهاند.
اختراع راديو موجبات گسترش ارتباطات راه دور را فراهم آورد و تلويزيون نيز با پيدايش خود، زمينههاي انتقال پيام در سطح گسترده و در نتيجه همگونسازي نگرش مخاطبان را ايجاد كرد و به تعبير مك لوهان، دنياي جديدي از ارتباطات را موجب شد.(علمالهدي، 1389)
امروزه نيز گسترش جهاني ارتباطات و پيشرفت شگفتآور فن آوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي مانند ماهواره و اينترنت، سبب فشردهسازي زمان، دگرگوني بنيادي حوزه تعاملات اجتماعي و نفوذپذيري فزاينده حصارها و فضاهاي بستهاي شده است كه در آن، فرهنگها و اديان، فارغ از دخالتها و مزاحمتهاي بيگانه، عناصر هويت بخش همساز و تقريباً ثابتي را ارائه ميدادند. مفهوم مكان به عنوان پيشفرض ضروري تعاملات انساني، به مدد فن آوري هاي مزبور با مفهوم فضا جايگزين شده است. در شرايط نوين، هندسه تأثير و تأثر نگرشها و تجربه هاي اجتماعي، از سرعت اجتماعي برخوردار شده و به دليل افزايش امكان انجام كنش از دور و فراگذشتن از مرزها، سلطه مكان و محل بر زندگي اجتماعي و نيز كارايي و استحكام انواع حصارهاي معرفتي و ارزشي ديني كاهش يافته است. (كرمالهي، 1387: 4)
با توجه به اهميت و گستردگي ابزار ارتباطي و پيامدهاي ناشي از اين ابزار به ويژه بر ساحت نگرش ديني مخاطبان، بسياري از كشورها كه نگران از دست رفتن هويت فرهنگي و ملي خود هستند، در جست وجوي راهكارهايي براي رويارويي درست با اين پديدهها برآمده اند.
با توجه به اين مطالب، تحقيق حاضر كه از سنخ تحقيقات پيمايشي است، با هدف بررسي و شناخت رابطه استفاده از رسانه با وضعيت دينداري مخاطبان طراحي و اجرا شده است. اين تحقيق، درصدد پاسخگويي به دو پرسش اساسي است: نخست، آيا ميان مخاطبان راديو، تلويزيون و ماهواره و غيرمخاطبان اين رسانهها نظر پاي بندي به ابعاد و نشانههاي دينداري، تفاوت معناداري وجود دارد؟ دوم، استفاده از كدام رسانه رابطه قويتري با وضعيت دينداري مخاطبان دارد و اين رابطه در چه جهتي(مثبت/منفي) است؟
پيشينه تحقيق
بسياري از انديشمندان و محققان درباره موضوع رابطه رسانه و دين مطالعه كرده اند. در يك بررسي اجمالي، اين مطالعات را ميتوان برحسب ويژگيهاي روششناختي، گونهشناسي كرد. برخي از اين پژوهشها، ويژگي اسنادي دارند. بعضي، از سنخ مطالعات پيمايشي هستند و بررسي مخاطبان برنامههاي ديني و نيز انگيزههاي استفاده و آثار استفاده از رسانه بر مخاطب را در دستور كار خود قرار ميدهند. گروهي با رويكرد ژورناليستي، پيگير ارزيابي ميزان، چگونگي و اثربخشي پوشش خبري ديني هستند. برخي با بهرهگيري از روشهاي تحليل پيام، توليدات رسانهاي را از نظر ميزان و نوع پيامها و مضمون هاي ديني مطالعه ميكنند. بعضي به موضوع سياستگذاري و برنامهريزي در امور مربوط به رابطه دين و رسانه توجه مي كنند و ... . (ايزدي، 1389)
در ايران نيز موضوع ارتباط رسانه و دين مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته كه حاصل آن، انجام پژوهشهاي متعدد در اين موضوع است. در ادامه، به برخي از اين پژوهش ها اشاره ميشود. كاظمي و فرجي (1381) در يك تحقيق پيمايشي رابطه استفاده از اينترنت و ماهواره با وضعيت دينداري دانش آموزان و دانشجويان را در شهر تهران بررسي كردهاند. مركز ملي مطالعات و سنجش افكار عمومي(1376) در تحقيقي پيمايشي با عنوان «تأثير تبليغات ديني در جذب نوجوانان به دين»، آثار ابزار ارتباط جمعي به ويژه راديو و تلويزيون را در جذب جوانان به دين مطالعه كرده است. عليرضا دهقان با استفاده از روش تحليل ثانويه، در مقالهاي با عنوان «مطبوعات، تلويزيون و دينداري در ايران: مطالعه اي اكتشافي» رابطه ميان استفاده از روزنامه ها و تماشاي تلويزيون را با آگاهيها، نگرشها و رفتارهاي ديني مخاطبان تحليل كرده است.
خانم راودراد نيز در مقالهاي با عنوان «نقش برنامههاي ديني و غيرديني تلويزيون در افزايش يا كاهش دينداري»، رابطه ميان برنامه هاي ديني و غيرديني در تلويزيون جمهوري اسلامي ايران را با دينداري در سطح جامعه بررسي كرده است. وي در اين مقاله كوشيده است نشان دهد كه از انواع برنامههاي «صرفاً ديني»، «صرفاً سرگرم كننده» و«دينيِ رسانه ايشده»، تنها برنامههاي نوع سوم مطلوب تلويزيون ديني است. (راودراد، 1388: 49)
اين پژوهشها تنها چند نمونه از پژوهشهاي پرشماري است كه درباره رابطه رسانه و دين اجرا شده است. در مقاله حاضر، نويسنده مي كوشد با بهره گيري از يافتههاي يك پژوهش پيمايشي، تصويري اجمالي از ميزان و چگونگي رابطه استفاده از راديو و تلويزيون داخلي و خارجي بر وضعيت پاي بندي مخاطبان به ابعاد و نشانههاي دينداري ترسيم كند.
مباني و چارچوب نظري
موضوع «آثار رسانه»، از موضوع هاي مناقشهانگيز و مورد اختلاف ميان پژوهشگران ارتباطات است. در دوره هاي زماني گوناگون، ديدگاه هاي متفاوتي درباره نوع و ميزان تأثير رسانه ها بر مخاطب ارائه شده است. گرچه اين ديدگاه ها در دوره ي نخست، قائل به اثرگذاري هاي اوليه و قطعي و در دوره بعد قائل به اثرگذاري هاي ضعيف و محدود رسانهها بر مخاطبان بودند، در دهه هاي اخير، گرايش غالب، از اثرگذاري هاي مشروط و در عين حال قوي رسانه ها بر مخاطبان حمايت مي كنند.
از ميان نظريه هاي موج اول، ميتوان به نظريه گلولهاي اشاره كرد. نظريه گلولهاي با مفروض گرفتن «قدرت نامحدود پيام رسانه ها» و «شكنندگي بالاي مخاطب در برابر پيام هاي ارتباط جمعي» تأثير رسانه ها را مستقيم، فوري، قوي و قطعي ميداند. (سورين و تانكارد،310:1384)
رويكرد «استفاده و خشنودي» به عنوان يكي از نظريه هاي موج دوم، با رد موضع نظريه گلولهاي در منفعل پنداشتن مخاطب، ضمن پذيرش فرض انتخاب گري مخاطب و آگاهي او از دلايل مصرف رسانه اي خويش، نقطه عزيمت خود را، نه مطالعه نيت هاي توليدكنندگان رسانه ها و نه ساختار متون رسانه ها، بلكه بررسي انگيزه ها و نيت هاي مصرفكنندگان رسانه ها قرار مي دهد. اين رويكرد نظري به بررسي اين امر مي پردازد كه مردم چگونه از رسانه ها استفاده و چه نوع رضايتي را جست جو و از رسانه دريافت مي كنند. (ويمر و دومينيك، 1384: 693)
نظريه برجستهسازي را ميتوان در زمره نظريه هاي موج سوم قرار داد. بنابراين نظريه، محتواي رسانه ها، درك عموم مردم را از ميزان اهميت موضوع ها تحت تأثير قرار ميدهد. به ديگر سخن، به موجب اين نظريه، «اهميت موضوع از نظر مردم، تابع ميزان اهميتي است كه رسانه ها به آن موضوع مي دهند». (دهقان، 1378: 8)
نظريه كاشت را نيز مي توان در زمره نظريه هاي موج سوم جاي داد. از ديد گربنر و گراس، به عنوان پيشگامان نظريه كاشت، رويارويي با پيام هاي مشابه، موجب آموزش جهانبيني، نقش ها و ارزش هاي رايج، يا به اصطلاح «كاشت الگوهاي انگاره اي غالب» مي شود.
آنها استدلال مي كنند كه اهميت رسانه ها نه در تشكيل «توده»، بلكه در «خلق راه هاي مشترك انتخاب و نگريستن به رويدادها» است. به اعتقاد آنان، رسانه بر آن است كه روايت هايي يكسان و نسبتاً مورد وفاق از واقعيت هاي اجتماعي ارائه دهد و مخاطبان خود را نيز سازگار با آن، «فرهنگپذير» كند. گربنر پيش بيني مي كند كه رسانه و به ويژه تلويزيون به سبب ماهيت نظام مند پيام و پايداري اش در طول زمان، تأثير قدرتمندي دارد. به همين جهت وي از رسانه ها به عنوان شكلدهندگان جامعه تعبير مي كند. (مك كوايل، 1382: 147) كانون تمركز نظريه كاشت بر بررسي تأثير تصويرسازي تلويزيون از واقعيت بر فهم مخاطبان از واقعيت قرار دارد. (ويمر و دومينيك، 1384: 712)
با توجه به موضوع اين تحقيق يعني بررسي رابطه استفاده از راديو، تلويزيون و ماهواره با وضعيت دينداري مخاطبان، از ميان ديدگاههاي نظري مطرح شده، نظريه كاشت به دليل بيان آثار رسانه و بهويژه تلويزيون در فرهنگپذيري مخاطبان، به عنوان چارچوبنظري تحقيق انتخاب و با بهرهگيري از آن سازوكار تأثيرگذاري راديو و تلويزيون بر وضعيت دين داري مخاطبان بيان ميشود.
همانگونه كه گفته شد، نظريه كاشت نقش رسانهها در شكلگيري فهم مخاطبان از واقعيت، را مهم و درخور توجه ارزيابي ميكند. گربنر با تأكيد بر نقش تصويرسازي تلويزيون از واقعيت معتقد است كه اختلاف دريافت ها از واقعيت كه معمولاً ناشي از عوامل جمعيتي و اجتماعي است، با تماشاي پيوسته تلويزيون متعادل مي شود و به ديدگاهي مشترك مي انجامد. (ويمر و دومينيك، 1384: 713) البته رسانه در كنار يكدست سازي فهم مخاطبان از واقعيت، با متفاوتسازي فهم آنان از فهم افراد غيرمخاطب، ميتواند موجبات تفاوت فهم اجتماعي را در ميان قشرهاي مختلف جامعه نيز فراهم آورد.
با توجه بر نظريه كاشت ميتوان گفت، از آنجا كه راديو و تلويزيون جمهوري اسلامي با هدف انتقال عناصر فرهنگ ايراني و اسلامي و ارتقاي پاي بندي و اهتمام مخاطبان به ارزش ها، باورها و هنجارهاي ديني، برنامههايي را توليد و پخش ميكنند، بنابراين، محتوا و جهتگيري كلان اين برنامهها موجب تصويرسازي مثبت از موضوع هاي ديني در ذهن مخاطبان و در نتيجه، تقويت پاي بندي آنان به ابعاد (اعتقادات، اخلاق، عبادات...) و نشانه هاي (ظاهر ديني، دانش ديني و...) دينداري ميشود. بر اين اساس، به لحاظ نظري اين انتظار وجود دارد كه از يك سو، استفاده از برنامههاي پخش شده از اين رسانهها، زمينهساز تقويت ميزان پاي بندي مخاطبان به ابعاد و نشانههاي مختلف دينداري شود و از ديگر سو، افرادي كه داراي پاي بندي ديني بيشتري هستند، گرايش بيشتري به استفاده از برنامههاي راديو و تلويزيون داخلي داشته باشند. در مقابل، با توجه به اينكه برنامههاي شبكههاي ماهوارهاي و راديوهاي خارجي، در فضايي كاملاً غيرديني و حتي ضدديني توليد و پخش مي شوند، انتظار ميرود كه از يك سو، استفاده از آنها تأثيري منفي بر وضعيت دينداري مخاطب داشته باشد و از ميزان پاي بندي و اهتمام آنان به ابعاد و نشانه هاي دينداري بكاهد و از سوي ديگر نيز افرادي كه پاي بندي ديني ضعيفتر دارند، گرايش بيشتري به استفاده از اين رسانهها داشته باشند.
به بيان ديگر، به نظر ميرسد جهت رابطه استفاده از برنامههاي راديو و تلويزيون داخلي در مقايسه با برنامههاي ماهوارهاي و راديوهاي خارجي با وضعيت دينداري، معكوس است. در اين ميان، جهت رابطه رسانههاي داخلي، مثبت و رسانههاي خارجي، منفي است.
بنا بر چارچوب نظري ياد شده، فرضيه هاي مهم اين تحقيق به شرح زير ارائه ميشوند.
فرضيه هاي تحقيق
به نظر ميرسد تفاوت معناداري ميان وضعيت دينداري مخاطبان و غيرمخاطبان رسانههاي مختلف وجود دارد.
به نظر ميرسد ميان استفاده از راديو و تلويزيون داخلي با وضعيت دينداري مخاطبان رابطه مستقيمي وجود دارد.
به نظر ميرسد ميان استفاده از ماهواره و راديوهاي خارجي با وضعيت دينداري مخاطبان رابطه معكوسي وجود دارد.
روش تحقيق
اين تحقيق با استفاده از روش پيمايش اجرا و اطلاعات مورد نياز آن با بهرهگيري از پرسش نامه گردآوري شده است. پرسشنامه نهايي، دربرگيرنده پرسشهايي درباره ويژگيهاي زمينهاي (سن، جنس، وضعيت تأهل، قوميت، نوع دانشگاه، رشته تحصيلي و...)، پرسشهاي مربوط به استفاده از رسانهها و نيز پرسشهاي سنجشگر وضعيت دين داري پاسخگويان (ميزان پاي بندي به اعتقادات، اخلاق، مناسك و احكام ديني و نشانههاي مختلف دينداري) است. نكته مهم اينكه در تحقيق حاضر با بيان ناكارآمدي مدلهاي غربي سنجش دينداري در سنجش تجربي وضعيت دينداري مسلمانان، تلاش شد تا مدلي بومي و مبتني بر آموزه هاي دين اسلام طراحي و سپس با استفاده از آن ميزان پاي بندي دانشجويان به ابعاد و نشانههاي دينداري مطالعه شود. براساس مدل يادشده دين اسلام متشكل از چهار بعد اصلي «اعتقادات»، «اخلاقيات»، «عبادات» و «احكام ديني» و نيز نشانههاي گوناگوني مانند «مراعات ظاهر ديني»، «تعظيم شعائر ديني» و «مشاركت ديني» است.
براي سنجش روايي و پايايي سؤال هاي پرسشنامه به ترتيب از روش اعتبار صوري و تكنيك آلفاي كرونباخ استفاده شده است.
جمعيت آماري تحقيق شامل كليه دانشجويان رشتههاي علوم انساني و علوم پايه شاغل به تحصيل در دانشگاه قم و دانشگاه آزاد اسلامي شهر قم در سال تحصيلي 87ـ 1388 است كه از ميان آنها تعداد 484 نفر با استفاده از روش نمونهگيري طبقهاي1 به عنوان نمونه آماري انتخاب شدند. روش نمونهگيري طبقهاي، به دليل تضمين حضور نسبت معيني از گروه هاي متشكل جمعيت آماري در نمونه آماري و نيز ايجاد بيشترين تشابه ساختاري ميان جمعيت و نمونه (دواس، 1376)، با اهداف تحقيق حاضر تناسب دارد.
در اين تحقيق، دادههاي گردآوري شده با استفاده از روش تحليل كمّي، تحليل شدند. در اين ميان، تكنيكهايي مانند جداول فراواني، اندازههاي گرايش مركزي، تحليل واريانس و رگرسيون چندگانه براي تحليل دادهها به كار گرفته شد.
1. Stratified Sampling
افته هاي توصيفي
گام نخست در هر تحليل علمي، طبقهبندي و توصيف است. طبقهبندي عبارت است از گروه بندي اطلاعات و دادهها در مقولههاي فرعي يا بيان آنها با متغير(هاي) مناسب جديد. توصيف دادههاي كمّي نيز به معناي نشان دادن توزيع دادهها در قالب جداول و نمودارها و نيز بيان اين توزيع با اندازههاي تركيبي است. (كيوي و كامپنهود، 1375: 214)
در اين تحقيق تلاش ميشود، يافتههاي مهم، در قالب متغيرهاي اصلي تحقيق، دسته بندي و توصيف شوند. در ادامه، نخست گزارشي مختصر از ويژگيهاي نمونه آماري ارائه و سپس توصيفي كوتاه از وضعيت استفاده از رسانه و دينداري پاسخگويان بيان ميشود.
سيماي نمونه آماري
در هر تحقيق علمي كه اطلاعات مورد نياز آن از يك نمونه آماري گردآوري ميشود، نخست بايد گزارشي از ويژگيهاي مهم واحدهاي آماري ارائه شود. در اين تحقيق نيز برآنيم با بيان ويژگي هاي فردي و خانوادگي پاسخگويان، تصويري توصيفي از سيماي نمونه آماري ترسيم كنيم.
براساس يافتههاي تحقيق، 7/45 درصد پاسخگويان، مرد و 3/54 درصد نيز زن هستند. از نظر وضعيت تأهل، بيشتر دانشجويان (3/85 درصد) مجرد و 7/14درصد متأهل بودهاند. توزيع سني پاسخگويان نشان ميدهد كه نزديك به 60 درصد آنان در گروه سني 20 ـ 23 سال قرار گرفته و نسبت ديگر گروههاي سني هم تا اندازه اي برابر است. ميانگين سن نيز 22 سال است. از لحاظ خاستگاه مكاني و جغرافيايي، نزديك به 97 درصد پاسخگويان، محل سكونت خود را مناطق شهري اعلام كردهاند.
نسبت توزيع پاسخگويان براساس متغير محل تحصيل، در ميان دانشگاه دولتي و دانشگاه آزاد اسلامي شهر قم تا اندازه اي يكسان است. از نظر رشته تحصيلي، 2/45 درصد در رشته هاي علوم انساني و 8/54 درصد در رشتههاي علوم پايه تحصيل ميكنند. براساس مقطع تحصيلي، 5/92 درصد در مقطع كارشناسي و 5/7 درصد در مقطع كارشناسي ارشد مشغول به تحصيل هستند. همچنين برحسب سال ورود به دانشگاه، بيش از 55 درصد پاسخگويان، در سالهاي 1384 و 1385 وارد دانشگاه شدهاند.
بنابر يافتههاي تحقيق، نزديك به 95 درصد پاسخگويان با بيان وضعيت اشتغال پدر خود، مشاغل گوناگوني براي آنان نام برده اند. براساس گروهبندي مشاغل در اين تحقيق، 9/53 درصد پاسخگويان، نوع شغل پدر خود را شغل آزاد اعلام كردهاند. الگوي وضع فعاليت مادران دانشجويان، متفاوت از پدران آنان است. بدين معنا كه مادر بيشتر آنان (5/82 درصد) خانهدار است و 4/14 درصد پاسخگويان نيز شغل مادر خود را كارمند اعلام كردهاند.
بيشترين نسبت از پدران دانشجويان از نظر سطح تحصيلات، در گروه تحصيلات راهنمايي و متوسطه (5/42 درصد) قرار ميگيرد. كمترين نسبت نيز به تحصيلات حوزوي (9/2 درصد) اختصاص دارد. نكته ديگر اينكه نزديك به 25 درصد دانشجويان، وضعيت تحصيلي پدر خود را بيسواد يا در مقطع ابتدايي و نهضت سوادآموزي اعلام كردهاند. اين نسبت براي مادران آنان با 15 درصد افزايش به نزديك 40 درصد ميرسد. در مقابل، نسبت تحصيلات عاليه براي مادران دانشجويان، بسيار اندك و كمتر از يكچهارم پدران آنان است (8 درصد براي پدران و 6/1 درصد براي مادران).
مصرف رسانهاي
در اين قسمت، توصيفي از وضعيت مصرف رسانهاي پاسخگويان ارائه مي دهيم. از نظر تماشاي تلويزيون، در مجموع 2/81 درصد دانشجويان، تماشاگر برنامههاي تلويزيوني جمهوري اسلامي هستند. نسبت افرادي هم كه به اين پرسش پاسخ منفي دادهاند، 1/16 درصد است. 7/2 درصد نيز به اين پرسش پاسخ ندادهاند. الگوي استفاده از راديوي داخلي، تفاوت معناداري با الگوي تماشاي تلويزيون داخلي است. از مجموع دانشجوياني كه به پرسش مربوط به گوش دادن به راديوي داخلي پاسخ دادهاند، تنها كمتر از يك سوم (3/31 درصد)، پاسخ مثبت و در مقابل، بيش از دوسوم (7/68 درصد) پاسخ منفي دادهاند.
نزديك به 88 درصد پاسخگويان، به پرسش تحقيق در باب تماشاي برنامههاي ماهواره اي، پاسخ منفي و 2/18 درصد نيز پاسخ مثبت دادهاند. يافتههاي تحقيق، نشان دهنده توجه بسيار اندك دانشجويان به راديوهاي خارجي است. تنها 2/7 درصد پاسخگويان شنونده راديوهاي خارجي هستند. اين ميزان در قياس با ماهواره كمتر از نصف است. در مجموع، با توجه به تنوع و جاذبه رسانههاي ارتباطي گوناگون، ميزان توجه به راديو پايين است، به گونه اي كه براي نمونه نسبت شنوندگان راديوي داخلي نيز كمتر از يكسوم تلويزيون است.
وضعيت دينداري
در اين مبحث ميزان توجه به وضعيت پاي بندي پاسخگويان به ابعاد و نشانههاي مختلف دينداري پرداخته و مطالبي از خلال يافته هاي تحقيق ارائه مي شود. بر اساس اين يافته ها، از نظر اعتقادات ديني، دانشجويان دانشگاههاي آزاد و دولتي شهر قم در وضعيت مطلوبي قرار دارند، به گونهاي كه ميزان پاي بندي آنان به اعتقادات ديني، بيشتر از ديگر ابعاد و نشانههاي دينداري است. ميانگين اعتقاد به باورهاي ديني 38/19 از 20 است.
بنا بر نتايج تحقيق، نوعي گرايش به اخلاق فردگرا در ميان دانشجويان ديده ميشود، به اين معنا كه ميانگين پاي بندي به اخلاق فردي (74/16 از 20) بيشتر از اخلاق جمعي است. از ميان صفات مختلف اخلاقي، ميزان پاي بندي به صفات اخلاقي «امانتداري»، «خوش رفتاري با ديگران» و «مراعات عفت» در ميان دانشجويان، به ترتيب بالاترين امتياز و در مقابل، ميزان پاي بندي به سه صفت «پرهيز از غيبت»، «پرهيز از تهمت» و «احساس مسئوليت در قبال ديگران»، به ترتيب پايينترين امتياز را به دست آوردهاند.
افزون بر سنجش ميزان پاي بندي دانشجويان به اعتقادات و اخلاق ديني، پاي بندي آنان به شريعت ديني (احكام و عبادات) هم بررسي شده است. در اين زمينه، نتايج تحقيق نشان دهنده اهتمام كمتر دانشجويان به احكام سياسي در مقايسه با احكام فردي و احكام اقتصادي است. البته در ميان احكام سياسي اهتمام به «ضرورت تشكيل حكومت ديني براي اجراي كامل احكام اسلام» تا اندازه اي بالاست، به گونهاي كه 3/87 درصد آنان به ميزان زياد و خيلي زياد موافقت خود را با اين گويه اعلام كردهاند. ميزان پاي بندي به احكام اقتصادي، بالاتر از ديگر احكام ديني است. ميانگين پاي بندي به اين دسته از احكام، بيشتر از ميانگين ديگر احكام (85/16 از 20) است. در مجموع، ميانگين پاي بندي پاسخگويان به مجموعه احكام ديني 31/16 از 20 است.
در ارزيابي وضعيت پاي بندي به عبادات ديني، همانگونه كه انتظار ميرفت، ميزان پاي بندي پاسخگويان، به عبادات واجب (نماز و روزه)، بيشتر از عبادات مستحبي است. ميانگين پاي بندي به خواندن نمازهاي روزانه و روزه واجب، 19/17 از 20 است. ميانگين پاي بندي به عبادات مستحب جمعي يعني نماز جمعه و جماعت، كمتر از همه ابعاد و نشانه هاي دينداري است. ميانگين پاي بندي پاسخگويان به عبادات مستحب جمعي، 22/9 از 20 است. برخلاف عبادات مستحب جمعي، ميزان پاي بندي عبادات مستحب فردي در ميان پاسخگويان (با ميانگين 06/14)، تا اندازه اي پذيرفتني است. به طور كلي، ميانگين پاي بندي به عبادات در ميان پاسخگويان، پايينتر از ميانگين پاي بندي به ديگر ابعاد دينداري است.
در اين تحقيق افزون بر سنجش وضعيت پاي بندي دانشجويان به ابعاد دينداري (اعتقادات، اخلاقيات، عبادات، احكام)، پاي بندي آنان به نشانه هاي دين داري (مراعات ظاهر ديني، تعظيم شعائر ديني، داشتن مشاركت ديني) نيز ارزيابي و سنجيده شد. بنا بر نتايج به دست آمده، توزيع دانشجويان برحسب ميزان پاي بندي به ظواهر ديني به تفكيك جنسيت، متفاوت است. در مجموع، 3/71 و 4/53 درصد دختران دانشجو، ميزان پاي بندي زياد و خيلي زياد خود را به ترتيب به «رعايت حجاب در روابط فاميلي و ميهمانيهاي خصوصي» و «حفظ ظواهر ديني، يعني استفاده نكردن از آرايش غليظ در حضور نامحرم» اعلام كردهاند. ميزان پاي بندي پسران به شاخصهاي مربوط به ظاهر ديني، كمتر از دختران است. در اين زمينه، تنها 1/40 و 6/14 درصد دانشجويان پسر، پاي بندي زياد خود را به ترتيب به «استفاده نكردن از انگشتر يا زنجير طلا به دليل حرمت شرعي آن» و «نتراشيدن ريش با تيغ» بيان كردهاند. همچنين يافتههاي تحقيق نشان دهنده پايينتر بودن ميزان پاي بندي به تعظيم شعائر ديني در مقايسه با ديگر نشانههاي دين داري است. ميانگين پاي بندي به تعظيم شعائر ديني، 21/12 و ميانگين پاي بندي به مشاركت در امور ديني، با اندكي تفاوت 53/13 از 20 است.
بنا بر نتايج تحقيق، درمجموع ميزان پاي بندي دانشجويان به ابعاد و نشانههاي دينداري در حد متوسط به بالا ارزيابي ميشود. ميانگين پاي بندي ديني آنان برحسب مقياس كلي دينداري (اين مقياس از تركيب مجموع پاسخهاي دانشجويان به پرسش هاي مربوط به پاي بندي نسبت به ابعاد و نشانههاي دينداري ساخته شده است)، 71/15 از 20 است.
يافتههاي تبييني(آزمون فرضيه ها)
پس از توصيف ويژگيهاي مهم پاسخگويان و نيز ترسيم تصويري كلي از نوع مصرف رسانه اي و وضعيت دينداري آنان، در اين مبحث، فرضيه هاي تحقيق آزموده مي شوند. همان گونه كه گفتيم، يكي از فرضيه هاي اصلي تحقيق از اين قرار است: «به نظر ميرسد، تفاوت معناداري ميان وضعيت دينداري مخاطبان و غيرمخاطبان راديو و تلويزيون داخلي و خارجي وجود دارد.» هدف از طرح و آزمون اين فرضيه، بررسي معناداري تفاوت ميانگين پاي بندي ديني در ميان مخاطبان و غيرمخاطبان رسانههاي داخلي و خارجي است. به اين معنا كه آيا در وهله نخست، تفاوتي ميان ميزان پاي بندي ديني اين دو گروه وجود دارد؟ و دوم اينكه، در صورت وجود تفاوت، اين تفاوت به نفع كدام گروه است؟
با توجه به نكته بالا، از آنجا كه فرضيه يادشده، متشكل از يك متغير مستقل دو شقي اسمي (استفاده از رسانه) و يك متغير وابسته شبهفاصلهاي1 (پاي بندي به ابعاد و نشانههاي دينداري) است، بنابراين مناسبترين آماره براي آزمون آن، آزمون پارامتري «تي استودنت»(T-TEST) است. نتايج آزمون T به تفكيك راديو و تلويزيون هاي داخلي و خارجي در جدول هاي شماره 5 تا 8 آمده است.
در جدول شماره (1)، نتايج آزمون T براي ارزيابي معناداري تفاضل ميانگين دينداري در ميان تماشاگران و غيرتماشاگران تلويزيون داخلي، ارائه شده است. بدين ترتيب بر اساس اطلاعات مندرج در جدول(1)، اين فرضيه كه ناظر به تفاوت معنادار ميانگين دينداري در ميان مخاطبان و غيرمخاطبان تلويزيون است، تأييد ميشود. به بيان ديگر، با توجه به سطح معناداري آزمون T (000/0(sig=، دانشجويان بيننده تلويزيون جمهوري اسلامي در مقايسه با دانشجويان غيربيننده، از لحاظ وضعيت دينداري داراي تفاوت معناداري هستند. با توجه به اطلاعات مندرج در ستون تفاوت ميانگين در جدول زير، ميانگين وضعيت پاي بندي مخاطبان به ابعاد و نشانههاي دينداري، 78 درصد بيشتر از غيرمخاطبان است. براساس يافتههاي تحقيق، ميانگين دينداري دانشجويان بيننده و غيربيننده به ترتيب 84/15 و 04/15 از 20 است. نكته مهم اينكه، ميزان انحراف معيار نمرات دينداري دو گروه بالا نيز به ترتيب 46/1 و 92/1 است. مقايسه ميانگين و انحراف معيار وضعيت دينداري دو گروه ياد شده نشان مي دهد كه دانشجويان بيننده برنامه هاي تلويزيون در مقايسه با ديگر دانشجويان، هم پاي بندي بيشتري به ابعاد و نشانههاي دينداري دارند و هم از اشتراك نظر و عمل بيشتري در اين زمينه برخوردارند.
اطلاعات مندرج در جدول زير، همچنين نشان دهنده وجود تفاوت معنادار ميان ميزان پاي بندي تماشاگران تلويزيون و غيرتماشاگران به ابعاد و نشانههاي مختلف دينداري است. در اين ميان، درباره پاي بندي به اخلاق ديني، احكام اقتصادي، انجام عبادات واجب و عبادات مستحب جمعي(شركت در نماز جماعت و جمعه) و مشاركت ديني (كمك به برگزاري مراسم مختلف ديني)، گرچه تفاوت ميانگين پاي بندي، به نفع مخاطبان است (مثبت بودن علامت ارقام ستون تفاوت ميانگين در جدول زير)، اين تفاوت از لحاظ آماري معنادار نيست.
از لحاظ ميزان تفاوت ميانگين، بيشترين تفاوت، مربوط به مراعات كردن ظاهر ديني(97/1) است. اين يافته نشان ميدهد دانشجوياني كه بيننده برنامههاي تلويزيوني هستند، پاي بندي بيشتري به مراعات كردن دستورهاي اسلام در زمينه پوشش و آرايش دارند. كمترين تفاوت نيز مربوط به پاي بندي به احكام اقتصادي (32/0) است.
جدول شماره (1): ستادههاي آزمون T براي متغيرهاي تماشاي تلويزيون و وضعيت
دينداري مخاطبان
ابعاد و نشانههاي دينداري
مقدار آزمونT
سطح معناداري
تفاوت ميانگين
اعتقادات
43/2
017/0
71/0
اخلاق
83/1
068/0
51/0
احکام
احکام فردي
15/2
032/0
80/0
احکام سياسي
04/3
002/0
10/1
احکام اقتصادي
89/0
370/0
32/0
احکام
70/2
007/0
74/0
عبادات
عبادات مستحب( فردي)
78/2
006/0
01/1
عبادات واجب
93/0
353/0
41/0
عبادات مستحب(جمعي)
52/1
105/0
74/0
عبادات
36/2
019/0
72/0
نشانههاي دينداري
تعظيم شعائر ديني
41/2
018/0
10/1
ظاهر ديني
21/3
001/0
97/1
مشارکت ديني
71/1
087/0
81/0
نشانههاي دينداري
89/3
000/0
23/1
مقياس کل دينداري
08/4
000/0
78/0
جدول شماره (2)، نتايج آزمون T براي آزمون فرضيه معناداري تفاوت ميانگين متغير وضعيت دينداري دانشجويان برحسب متغير تماشاي ماهواره را نشان ميدهد. براساس اطلاعات مندرج در جدول، اين فرضيه كه ناظر به تفاوت معنادار ميانگين دينداري در ميان مخاطبان و غيرمخاطبان ماهواره است، تأييد ميشود. نگاهي تطبيقي به ستون تفاوت ميانگين در جدول هاي شماره 1 و 2، نشان دهنده معكوس بودن جهت رابطه تلويزيون داخلي و ماهواره با وضعيت دينداري مخاطبان است. به اين معنا كه استفاده از تلويزيون داخلي موجب تقويت پاي بندي به ابعاد و نشانههاي دينداري ميشود، ولي تماشاي ماهواره زمينه هاي كاهش پاي بندي ديني بييندگان خود را فراهم ميآورد.
بررسي ميانگين مقياس پاي بندي ديني در ميان مخاطبان و غيرمخاطبان ماهواره، نشان دهنده پايين بودن ميانگين دينداري دانشجويان بيننده شبكههاي ماهوارهاي (83/14) نسبت به ميانگين دينداري دانشجوياني است كه اين شبكهها را تماشا نميكنند(91/15). اين درحالي است كه ميزان انحراف معيار در ميان بينندگان، 87/1 و در ميان غيربينندگان، 43/1 است. در تحليل اين نتايج ميتوان گفت، تماشاي ماهواره افزون بر كاهش ميزان پاي بندي مخاطبان به ابعاد و نشانههاي دينداري، همچنين موجب شدت بخشيدن به پراكندگي نظر و عمل در ميان آنان ميشود.
اطلاعات جدول زير، همچنين نشان دهنده وجود تفاوت معنادار ميان ميزان پاي بندي مخاطبان شبكههاي ماهوارهاي و غيرمخاطبان به همه ابعاد و نشانههاي دينداري است. در اين ميان، تنها در باب مقياس مشاركت ديني، تفاضلِ بسيار محدود (15/0) و البته از لحاظ آماري، تفاضل غيرمعناداري (741/0(sig= به نفع بييندگان ماهواره وجود دارد. درباره ديگر ابعاد و نشانههاي دينداري، تفاضل، معنادار و به نفع غيرمخاطبان است. بنابراين با اطمينان ميتوان گفت دانشجوياني كه بيننده شبكههاي ماهوارهاي هستند، نسبت به دانشجوياني كه اين شبكهها را تماشا نميكنند، پاي بندي كمتري به اعتقادات، اخلاق، عبادات، احكام و نشانههاي ديني دارند. اين تفاوت، در قياس با مخاطبان و غيرمخاطبان تلويزيون، پررنگتر است. در اين ميان، تفاوت در ميزان پاي بندي به احكام فردي (تقيد نسبت به انجام غسل واجب، اهميت دادن به حلال يا حرام بودن لقمه، داشتن رابطه دوستي با جنس مخالف، تماشاي تصاوير يا فيلمهاي جنسي) (84/1-)، عبادات واجب (نماز و روزه) (82/1-)، عبادات مستحب جمعي (حضور در نماز جمعه و جماعت) (65/1-) و ظاهر ديني (رعايت حجاب در روابط فاميلي و ميهمانيهاي خصوصي و استفاده نكردن از آرايش غليظ در حضور مردان نامحرم براي زنان و نيز استفاده نكردن از انگشتر يا زنجير طلا و نزدن ريش با تيغ براي مردان) (35/3-) بيشتر از ديگر ابعاد و نشانههاي دينداري است. از نظر اعتقادات و اخلاق ديني هم تفاوت، كمتر از ديگر ابعاد دينداري است. اين نزديك بودن درصدها در اعتقادات و اخلاق، نشان دهنده آن است كه استفاده از ماهواره، بيشتر عرصه رفتار و كارهاي ديني مخاطبان را تحت تأثير منفي قرار ميدهد.
جدول شماره (2): ستادههاي آزمون T براي متغيرهاي تماشاي ماهواره و وضعيت
دينداري مخاطبان
ابعاد و نشانههاي دينداري
مقدار آزمونT
سطح معناداري
تفاوت ميانگين
اعتقادات
024/2-
046/0
52/0-
اخلاق
598/2-
010/0
68/0-
احکام
احکام فردي
777/4-
000/0
84/1-
احکام سياسي
864/2-
004/0
99/0-
احکام اقتصادي
581/2-
010/0
88/0-
احکام
801/4-
000/0
24/1-
عبادات
عبادات مستحب( فردي)
472/2-
014/0
85/0-
عبادات واجب
396/4-
000/0
82/1-
عبادات مستحب(جمعي)
808/3-
000/0
65/1-
عبادات
070/5-
000/0
44/1-
نشانههاي دينداري
تعظيم شعائر ديني
135/4-
000/0
56/1-
ظاهر ديني
582/6-
000/0
35/3-
مشارکت ديني
331/0
741/0
15/0
نشانههاي دينداري
085/5-
000/0
52/1-
مقياس کل دينداري
031/6-
000/0
08/1-
جدول شماره (3)، نتايج آزمون تي ـ استودنت درباره متغيرهاي گوش دادن به راديوي داخلي و وضعيت دينداري مخاطبان را در بردارد. براساس اطلاعات مندرج در جدول، فرضيه ناظر به وجود تفاوت معنادار ميانگين وضعيت دينداري در ميان شنوندگان و غيرشنوندگان راديوي داخلي، تأييد ميشود. بنابر اين يافته، دانشجوياني كه به برنامههاي راديوي ايران گوش ميدهند، در مقايسه با دانشجويان غيرشنونده، به ابعاد و نشانههاي دينداري پاي بندي بيشتري دارند. نكته مهم، همجهت بودن رابطه راديو و تلويزيون داخلي با وضعيت دينداري مخاطبان است. به اين معنا كه شنوندگان راديوي داخلي همانند بينندگان تلويزيون و برخلاف بينندگان شبكههاي ماهوارهاي از پاي بندي ديني بيشتري برخوردارند. تفاضل ميانگين مقياس دينداري شنوندگان نسبت به غيرشنوندگان، 73 درصد است. ارزيابي ميانگين و انحراف معيار مقياس دينداري شنوندگان و غيرشنوندگان نيز ادعاي بالا را تأييد مي كند. ميانگين دينداري شنوندگان راديوي داخلي و غيرشنوندگان آن، به ترتيب 19/16 و 46/15 است، درحالي كه انحراف معيار ميانگين براي شنوندگان، 42/1 و براي غيرشنوندگان، 57/1 است. اين يافتهها نيز نشان دهنده آن است كه شنوندگان راديوي جمهوري اسلامي ايران، همانند بينندگان تلويزيون، هم پاي بندي ديني قويتر و هم همگرايي بيشتري در رفتار ديني دارند.
افزون بر تفاضل معنادار ميانگين مقياس كل دينداري در ميان مخاطبان و غيرمخاطبان راديو، تفاضل معناداري نيز ميان ميانگين پاي بندي اين دو گروه درباره بسياري از ابعاد و نشانههاي دينداري وجود دارد. در اين زمينه، تفاضل ميانگين اعتقادات، احكام سياسي و مشاركت ديني، در ميان شنوندگان و غيرشنوندگان معنادار نيست. اين تفاضل، در باب مقياس هاي احكام سياسي و مشاركت ديني به نفع شنوندگان برنامههاي راديوي داخلي است. در اين مورد، تنها استثنا، مقياس اعتقادات ديني است كه بنا بر آن ميانگين اعتقادات ديني پاسخگوياني كه به گوش ندادن به برنامههاي راديوي داخلي اذعان كردهاند، به ميزان بسيار اندكي (09/0) بيشتر از شنوندگان است.
بررسي اجمالي ستون تفاوت ميانگين در جدول زير، نشان ميدهد كه بيشترين ميزان تفاوت پاي بندي در ميان شنوندگان و غيرشنوندگان راديوي داخلي، به ترتيب مربوط به شركت در نماز جمعه و جماعت (58/1)، اهتمام نسبت به بزرگداشت شعائر ديني (27/1) و پاي بندي به دستورهاي دين اسلام در باب ظاهر ديني (25/1) است. كمترين تفاوت نيز به ترتيب مربوط به اعتقادات ديني (09/0-)، اخلاق ديني (68/0) و مشاركت ديني (76/0) است. نكته مهم اينكه، ارزيابي يافتههاي جدول هاي شماره 1، 2 و 3 نشان دهنده وجود تفاوت معنادار و تا اندازه اي بارز ميان مخاطبان و غيرمخاطبان راديو، تلويزيون و ماهواره در زمينه مراعات احكام شرعي مربوط به ظاهر ديني است. در اين زمينه، مخاطبان راديو و تلويزيون ايران در مقايسه با غيرمخاطبان، اهتمام بيشتر و برعكس، مخاطبان ماهواره اهتمام كمتري به مراعات اين احكام دارند.
جدول شماره (3): ستادههاي آزمون T براي متغيرهاي گوش دادن به
راديوي داخلي و وضعيت دينداري مخاطبان
ابعاد و نشانههاي دينداري
مقدار آزمونT
سطح معناداري
تفاوت ميانگين
اعتقادات
616/0-
538/0
09/0-
اخلاق
988/2
003/0
68/0
احکام
احکام فردي
135/4
000/0
18/1
احکام سياسي
466/1
143/0
43/0
احکام اقتصادي
796/2
005/0
82/0
احکام
671/3
000/0
81/0
عبادات
عبادات مستحب( فردي)
617/2
009/0
78/0
عبادات واجب
071/3
002/0
06/1
عبادات مستحب(جمعي)
296/4
000/0
58/1
عبادات
652/4
000/0
14/1
نشانههاي دين داري
تعظيم شعائر ديني
928/3
000/0
27/1
ظاهر ديني
471/2
014/0
25/1
مشارکت ديني
916/1
56/0
76/0
نشانههاي دينداري
280/4
000/0
11/1
مقياس کل دينداري
721/4
000/0
73/0
نتايج آزمون تيـ استودنت(T-test) براي ارزيابي معناداري تفاوت ميانگين متغير دين داري در ميان مخاطبان و غيرمخاطبان راديوهاي خارجي، در جدول شماره (4) آمده است. همان گونه كه اطلاعات جدول نيز نشانميدهد، فرضيه ناظر به وجود تفاوت معنادار ميان ميانگين دينداري شنوندگان و غيرشنوندگان راديوهاي خارجي، رد ميشود. بنابراين يافته، تفاوت معناداري ميان ميزان پاي بندي ديني دانشجوياني كه به برنامههاي راديوهاي خارجي گوش ميدهند، با دانشجوياني كه شنونده اين راديوها نيستند، وجود ندارد. در اين مورد، تنها استثنا، مقياس اعتقادات ديني است. بر اساس نتايج ارائه شده در جدول، از نظر شدت اعتقادات ديني، تفاوت معناداري ميان مخاطبان و غيرمخاطبان راديوهاي خارجي وجود دارد.
ستون تفاوت ميانگين جدول زير، بيان كننده پاي بندي بيشتر غيرمخاطبان راديوهاي خارجي به ابعاد و نشانههاي گوناگون دينداري است. به اين معنا كه غيرشنوندگان راديوهاي خارجي در مقايسه با شنوندگان اين راديوها: اعتقادات ديني قويتري دارند؛ اهتمامشان به مراعات اخلاق ديني بيشتر است؛ پاي بندي بيشتري به انجام عبادات و عمل بنابر احكام ديني دارند و سرانجام، در قبال مراعات ظاهر ديني، بزرگداشت شعائر ديني و مشاركت در برگزاري مجالس ديني، اهتمام بيشتري از خود نشان ميدهند.
از نظر ميزان تفاوت، بيشترين تفاوت ميانگين به ترتيب مربوط به احكام فردي (احكام طهارت، چشم، لقمه و رابطه با جنس مخالف) و عبادات واجب (نماز و روزه) است. كمترين تفاوت نيز به ترتيب مربوط به عبادات مستحب جمعي (نماز جماعت و جمعه) و مشاركت ديني (مشاركت عملي يا كمك مالي در برپايي مراسم مذهبي و تمايل به اعطاي كمك مالي در ساخت و تعمير اماكن مذهبي) است.
جدول شماره (4): ستادههاي آزمون T براي متغيرهاي گوش دادن به راديوهاي
خارجي و وضعيت دينداري مخاطبان
ابعاد و نشانههاي دينداري
مقدار آزمونT
سطح معناداري
تفاوت ميانگين
اعتقادات
209/2-
034/0
82/0-
اخلاق
297/0-
768/0
15/0-
احکام
احکام فردي
484/1-
146/0
97/0-
احکام سياسي
074/1-
290/0
75/0-
احکام اقتصادي
107/1-
269/0
56/0-
احکام
493/1-
144/0
76/0-
عبادات
عبادات مستحب (فردي)
352/1-
177/0
70/-
عبادات واجب
434/1-
152/0
89/0-
عبادات مستحب (جمعي)
012/0-
990/0
01/0-
عبادات
250/1-
212/0
53/0-
نشانههاي دينداري
تعظيم شعائر ديني
159/1-
247/0
66/0-
ظاهر ديني
893/0-
377/0
68/0-
مشارکت ديني
073/0-
942/0
06/0-
نشانههاي دينداري
934/0-
351/0
42/0-
مقياس کل دينداري
460/1-
153/0
54/0-
پس از ارزيابي معناداري تفاوت ميانگين وضعيت دينداري در ميان مخاطبان و غيرمخاطبان رسانههاي مختلف، در ادامه، فرضيه هاي مربوط به شدت و جهت رابطه ميان استفاده از رسانه و وضعيت دينداري مخاطبان مورد آزمون قرار ميگيرد.
در اينجا اين پرسش مطرح است كه در ارزيابي تطبيقي آثار رسانههاي نام برده، استفاده از كدام رسانه تأثير بيشتري بر وضعيت دينداري مخاطبان دارد؟ اين پرسش نيز مطرح است كه جهت رابطه هر يك از رسانهها چگونه است؟ آيا رابطه آنها با پاي بندي مخاطبان به ابعاد و نشانههاي دينداري، مستقيم است يا معكوس؟
براي پاسخدهي به پرسش هاي بالا كه ناظر به فرضيه هاي تحقيق نيز هستند، از روش تحليل رگرسيون چندگانه استفاده ميشود. رگرسيون چندگانه، روش تحليلي نيرومند و مناسبي براي تحليل مشاركت جمعي و فردي دو يا چند متغير مستقل در تغييرات يك متغير وابسته است. از اين روش تحليلي، در مورد انواع موضوع هاي تحقيقي و نيز براي تحليل متغيرهاي پيوسته و مقولهاي، در پژوهشهاي آزمايشي و غيرآزمايشي بهره جست. (كرلينجر و پدهازور، 1366: 9)
در ادامه، فرضيه هاي ناظر به شدت و جهت رابطه استفاده از رسانه با وضعيت دينداري مخاطبان، با بهرهگيري از روش تحليل رگرسيون چندگانه ارزيابي مي شوند. در اين فرضيه ها به وجود رابطه مستقيم ميان استفاده از راديو و تلويزيون داخلي و رابطه معكوس ميان استفاده از ماهواره و راديوهاي خارجي با وضعيت دينداري، اذعان شده است.
نتايج تحليل رگرسيون چندگانه، در جدول شماره (5) ارائه شده است. براساس يافته هاي مندرج در جدول زير، گوش دادن به راديوي داخلي با ضريب رگرسيوني 218/0 و تماشاي تلويزيون ايران با ضريب رگرسيوني 106/0، رابطه معنادار و مستقيمي با وضعيت دينداري مخاطبان دارد. در تحليل اين ضرايب ميتوان گفت، گوش دادن به راديوي داخلي، وضعيت پاي بندي مخاطبان به ابعاد(اعتقادات، اخلاق، عبادات و احكام ديني) و نشانه هاي(ظاهر ديني، مشاركت ديني و تعظيم شعائر ديني) دينداري را حدود 22 درصد تقويت ميكند. تماشاي تلويزيون داخلي نيز موجب تقويت 11 درصدي وضعيت دينداري بينندگان ميشود.
بنابر نتايج تحقيق، تماشاي شبكههاي ماهوارهاي با ضريب رگرسيوني 221/0- و گوش دادن به راديوهاي خارجي با ضريب رگرسيوني 133/0- ، رابطه معكوس و معناداري با وضعيت دينداري مخاطبان دارند. همانگونه كه اين يافتهها نشان ميدهند، استفاده از رسانه هاي خارجي، زمينه هاي تضعيف پاي بندي ديني مخاطبان را فراهم ميآورد. در ارزيابي تطبيقي شدت تأثير رسانه بر مخاطب، بيشترين تأثير، مربوط به ماهواره است و پس از آن گوش دادن به راديوهاي داخلي قرار دارد؛ با اين تفاوت كه تماشاي ماهواره در جهت تضعيف و شنيدن راديوي داخلي در جهت تقويت وضعيت دينداري مخاطب عمل ميكند. شاخص آماري ضريب تعيين، نشان دهنده آن است كه در مجموع، استفاده از انواع رسانهها 13 درصد واريانسِ متغير پاي بندي به ابعاد و نشانههاي دينداري را تبيين ميكنند. به ديگر سخن، 13 درصد تغييرات مربوط به متغير وضعيت دينداري دانشجويان، متأثر از مصرف رسانهاي و بقيه تغييرات آن ناشي از ديگر متغيرهاست.
با توجه به نتايج تحليل رگرسيوني چندگانه و تأييد وجود رابطه مثبت و معنادار ميان تماشاي تلويزيون و گوش دادن به راديوي داخلي با ميزان پاي بندي ديني مخاطبان و نيز تأييد رابطه منفي و معنادار تماشاي ماهواره و گوش دادن به راديوهاي خارجي با متغير مزبور، ميتوان گفت كه فرضيه هاي مربوط به رابطه استفاده از راديو و تلويزيونهاي داخلي و خارجي با وضعيت دينداري مخاطبان، تأييد ميشود.
جدول شماره (5): تحليل رگرسيون چندگانه براي متغيرهاي
نوع رسانه و وضعيت دينداري
نوع رسانه
ضرايب رگرسيوني
سطح معناداري
ضريب همبستگي
ضريب تعيين
تماشاي تلويزيون
106/0
024/0
1- Quasi-Interval
·
نتيجهگيري
پيدايش راديو و تأثير آشكار آن در جريان جنگ جهاني اول، موجب شكل گيري رويكردي در ميانه دو جنگ جهاني شد كه قائل به قطعي بودن بودن آثار رسانه بر مخاطب بود. از پايان جنگ جهاني دوم تا آغاز دهه هفتاد؛ يعني همزمان با پيدايش و گسترش استفاده از تلويزيون، درباره آثار رسانه ها پژوهشگران به ترديد افتادند. بسياري از آنان براي نام گذاري جريان عمده اي كه قائل به نقش مهم و برجسته عوامل روانشناختي و ويژگي هاي فردي مخاطبان در چگونگي استفاده از رسانه ها بود، عبارت هايي مانند نظريه «تأثير محدود» يا «استحكام» را به كار گرفتند. با اختراع تلويزيون و استفاده گسترده از آن، اعتقاد به اثرگذاري هاي قوي، دوباره پديدار شد. در اين مرحله كه از اوايل دهه هفتاد، با شعار بازگشت به مفهوم «رسانه قدرتمند» نوئل نويمان آغاز و تاكنون نيز استمرار يافته، ضمن توجه به آثار بالقوه و بالفعل، در بررسي آثار رسانه ها، نقش عوامل محتوايي (رسانه اي) و فرايندهاي فردي ـ اجتماعي را به همراه با يكديگر مد نظر قرار مي دهند. (كرمالهي، 1387: 60)
در اين تحقيق با آگاهي از تناسب بيشتر نظريه هاي موج سوم با واقعيت هاي مربوط به تأثير رسانه بر مخاطب، از ميان نظريه هاي گوناگون ذيل اين موج، نظريه «كاشت» به عنوان چارچوبنظري تحقيق انتخاب و تلاش شد با بهرهگيري از آن، سازوكار اثرگذاري راديو و تلويزيون بر وضعيت دينداري مخاطبان بيان شود. سپس با استفاده از چارچوب نظري، فرضيه هاي تحقيق استخراج و مورد آزمون قرار گرفت. نتايج مهم حاصل از آزمون فرضيه هاي اين تحقيق به شرح ذيل است:
1. فرضيه ناظر به تفاوت معنادار ميانگين دينداري در ميان مخاطبان و غيرمخاطبان راديو و تلويزيون داخلي، تأييد ميشود. بر اين اساس، وضعيت دينداري مخاطبان راديو و تلويزيون جمهوري اسلامي، داراي تفاوت معناداري با غيرمخاطبان است. مقايسه ميانگين و انحراف معيار وضعيت دين داري مخاطبان راديو و تلويزيون ايران، نشان ميدهد كه دانشجويان مخاطب اين رسانهها در مقايسه با دانشجويان غيرمخاطب، هم پاي بندي بيشتري به ابعاد و نشانههاي دينداري دارند و هم از همگرايي نظري و عملي بيشتري در اين زمينه برخوردارند.
2. فرضيه مربوط به تفاوت معنادار ميانگين دينداري مخاطبان و غيرمخاطبان ماهواره، تأييد ميشود. بنابراين تماشاي ماهواره زمينه هاي تضعيف پاي بندي مخاطبان خود به ابعاد و نشانههاي دينداري را فراهم ميآورد. تماشاي ماهواره افزون بر كاهش ميزان پاي بندي مخاطبان به ابعاد و نشانههاي دينداري، همچنين موجب شدت بخشيدن به پراكندگي نظر و عمل در ميان آنان ميشود.
3. فرضيه ناظر به وجود تفاوت معنادار ميان ميانگين دينداري شنوندگان و غيرشنوندگان راديوهاي خارجي، رد ميشود. در اين زمينه، تنها استثنا، وجود تفاوت معنادار ميان مخاطبان و غيرمخاطبان راديوهاي خارجي از نظر اعتقادات ديني است.
4. نتايج تحليل رگرسيون چندگانه فرضيه هاي مربوط به رابطه استفاده از راديو و تلويزيونهاي داخلي و خارجي با وضعيت دينداري مخاطبان را تأييد مي كند. اين نتايج، نشان دهنده وجود رابطه مثبت و معنادار ميان تماشاي تلويزيون و گوش دادن به راديوي داخلي با ميزان پاي بندي ديني مخاطبان و نيز بيان كننده رابطه منفي و معنادار تماشاي ماهواره و گوش دادن به راديوهاي خارجي با متغير نام برده است.
5. نتايج تحقيق نشان ميدهد كه تماشاي ماهواره و گوش دادن به راديوي داخلي، به ترتيب با ضريب هاي رگرسيوني 221/0- و 218/0، قويترين رابطه را با وضعيت دينداري مخاطبان دارند؛ با اين تفاوت كه تماشاي ماهواره در جهت تضعيف و گوش دادن به راديوي داخلي در جهت تقويت وضعيت دين داري مخاطب عمل ميكند. تماشاي تلويزيون داخلي نيز موجب تقويت، و گوش دادن به راديوهاي خارجي، سبب تضعيف وضعيت دينداري مخاطبان مي شود. شاخص آماري ضريب تعيين، نشان دهنده آن است كه در مجموع، استفاده از رسانه هاي مختلف، 13 درصد واريانس متغيرِ پاي بندي به ابعاد و نشانههاي دينداري را تبيين ميكنند.
6. تماشاي تلويزيون، قويترين رابطه را با اعتقادات ديني مخاطبان دارد. جهت رابطه متغير تماشاي تلويزيون، مثبت و در راستاي تقويت متغير اعتقادات ديني است. در مقابل، تماشاي ماهواره و گوش دادن به راديوهاي خارجي، رابطه معنادار معكوس با اعتقادت ديني مخاطبان دارند. اين يافتهها بيان كننده آن است كه استفاده از اين دو رسانه، زمينهساز رسوخ سستي در باورهاي ديني مخاطبان ميشود. در ميان رسانههاي مختلف، راديوي داخلي تنها رسانهاي است كه استفاده از آن، بدون رابطه معنادار با وضعيت اعتقادات ديني مخاطبان است.
7. از ميان رسانههاي بررسي شده، فقط راديوي داخلي رابطه معنادار با اخلاق ديني شنوندگان خويش دارد. البته در اين ميان، گرچه رابطه تماشاي ماهواره با اخلاقيات مخاطبان معنادار نيست، اين رابطه با توجه به ميزان و علامت ضريب رگرسيوني (085/0-) جالب توجه است.
8. ميان تماشاي تلويزيون و پاي بندي به مقياس احكام ديني، رابطه معناداري وجود ندارد. از ميان انواع احكام ديني، تماشاي تلويزيون، تنها با پاي بندي به احكام سياسي داراي رابطه مثبت و معنادار است، ولي گوش دادن به راديوي داخلي با مقياس پاي بندي به احكام ديني و مقياسهاي متشكل آن، داراي رابطه مثبت و معنادار است. تماشاي شبكههاي ماهوارهاي داراي رابطه معنادار منفي با مقياس احكام ديني و مقياسهاي متشكل آن است. رابطه منفي ماهواره بهويژه با مقياس احكام فردي، چشمگير است. گوش دادن به راديوهاي خارجي نيز داراي رابطه منفي معنادار با مقياس احكام ديني است.
9. تماشاي تلويزيون، بدون رابطه معنادار با مقياس عبادات ديني است. در مقابل، گوش دادن به برنامههاي راديوي داخلي، رابطه معنادار و مثبت با متغير پاي بندي به عبادات ديني دارد. همچنين رابطه ميان متغير تماشاي شبكههاي ماهوارهاي و عبادات ديني معنادار و معكوس است. استفاده از اين رسانه، موجب تضعيف پاي بندي بينندگان به انجام دادن عبادات ديني ميشود. تماشاي ماهواره بيش از همه پاي بندي به عبادات واجب (نماز و روزه) را تضعيف مي كند. تماشاي ماهواره، همچنين باعث كاهش اهتمام مخاطبان به شركت در نماز جمعه و جماعت ميشود. گوش دادن به راديوهاي خارجي نيز پاي بندي عملي مخاطبان به عبادات ديني را كاهش ميدهد.
10. نتايج تحقيق نشان دهنده رابطه مثبت و معنادار استفاده از راديو و تلويزيون داخلي و رابطه منفي و معنادار تماشاي ماهواره با مقياس نشانههاي دينداري است. رابطه گوش دادن به راديوهاي خارجي با مقياس نشانههاي دينداري، منفي، ولي به لحاظ آماري غيرمعنادار است. از نظر شدت رابطه، گوش دادن به راديوي داخلي، بيشترين رابطه مثبت و تماشاي ماهواره، بيشترين رابطه منفي را با اهتمام مخاطبان به بزرگداشت شعائر ديني دارند. همچنين استفاده از راديو و تلويزيون داخلي، داراي رابطه مثبت و تماشاي ماهواره داراي رابطه منفي با ميزان اهتمام به مراعات دستورهاي دين اسلام در باب ظاهر ديني است.
11. سرانجام اينكه، گرچه نتايج مربوط به رابطه استفاده از رسانه با وضعيت دينداري مخاطبان، با بهرهگيري از روش تحليل رگرسيون محاسبه شده و در واقع اين روش تحليل آماري، روشي خطي است و بسته به تقدم يا تأخر ورود متغيرها در معادله رگرسيوني، نتايج متفاوتي به دست ميدهد و به همين دليل، نتايج ارائه شده در اين مقاله نشان دهنده ضريب تأثير رسانههاي چهارگانه بر وضعيت دينداري مخاطبان است، ولي بيان اين نكته ضروري است كه نتايج به دست آمده را ميتوان به گونهاي ديگر نيز تحليل كرد. به اين معنا كه ميزان پاي بندي مخاطبان به ابعاد و نشانههاي دينداري نيز بر ميزان گرايش و در نتيجه استفاده آنان از اين رسانهها اثرگذار است. براي نمونه، وجود رابطه منفي و معنادار ميان تماشاي ماهواره و پاي بندي به عبادات واجب، تنها به اين معنا نيست كه تماشاي ماهواره باعث تضعيف پاي بندي مخاطب به انجام دادن عبادات واجب ميشود، بلكه اين معنا را نيز ميرساند كه پايين بودن پاي بندي فرد به نماز و روزه، سبب گرايش بيشتر او به تماشاي ماهواره ميشود.
فهرست منابع
دواس، دي. اي، پيمايش در تحقيقات اجتماعي، ترجمه: هوشنگ نايبي، تهران، نشر ني، 1376.
راودراد، اعظم (تابستان 1388) «نقش برنامههاي ديني و غيرديني تلويزيون در افزايش يا كاهش دينداري» فصلنامه تحقيقات فرهنگي، دوره دوم، شماره 6، صص 49 ـ 77.
ايزدي، پيروز، «بررسي مطالعات و پژوهشهاي رسانه ها و دين»، 1389، نشاني پايگاه:
.
سورين، ورنر و جيمز تانكارد، نظريههاي ارتباطات جمعي، ترجمه: عليرضا دهقان، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1384.
دهقان، عليرضا، «بررسي تأثير رسانهها بر افكار عمومي(كاربرد يك الگوي جامعه شناختي)»، نامه علوم اجتماعي، شماره، 13، 1378، صص 3 ـ 25.
شهابي، محمود، «انگيزه استفاده از ويدئو در ميان جوانان تهراني»، 1382، نامه پژوهش فرهنگي، سال هفتم، دوره جديد، شماره 5.
علم الهدي، سيد عبدالرسول، بررسي نظري ارتباط دين و رسانه، نشاني پايگاه: http://www.farhangnews.ir
كاظمي، عباس و مهدي فرجي، بررسي رابطه استفاده از اينترنت و ماهواره با وضعيت دين داري دانشآموزان و دانشجويان، مركز تحقيقات، مطالعات و سنجش برنامههاي صدا و سيما، تهران.
كرلينجر، فرد. ان و پدهازور، الازار. جي، رگرسيون چندمتغيري در پژوهشهاي رفتاري، ترجمه: حسن سرايي، تهران، مركز نشر دانشگاهي، 1366.
كرمالهي، نعمتالله، بررسي آثار استفاده از اينترنت بر وضعيت دينداري كاربران، پاياننامه دكتري، رشته جامعهشناسي، دانشگاه آزاد اسلامي واحد علوم و تحقيقات، 1387.
مك كوايل، دنيس، درآمدي بر نظريهي ارتباط جمعي، ترجمه: پرويز اجلالي، تهران: انتشارات سروش، 1382.
ويمر، راجردي و دومينيك، جوزف.آر، تحقيق در رسانههاي جمعي، ترجمه: كاووس سيد امامي، تهران: انتشارات سروش، 1384.
ويندال، سون و همكاران، كاربرد نظريههاي ارتباطات، ترجمه: عليرضا دهقان، تهران، مركز مطالعات و تحقيقات رسانه، 1376.
افزودن دیدگاه جدید