خطیب نامدار آیت الله میرزا محمد تقی اشراقی
نام نشریه: مبلغان، شماره 93
ولادت
فقیه، مفسّر شهیر و واعظ نامدار و پرآوازه قم، آیة اللَّه میرزا محمد تقی اشراقی، از مشهورترین خطبای شیعه در دوران معاصر است كه در سال 1313 ق، در بیت علم و تقوا و فضیلت در شهر مذهبی قم متولد شد. پدر بزرگوارش فقیه عالی مقام مرحوم آیة اللَّه میرزا محمد قمی مشهور به «ارباب» (متوفای 1341 ق) یكی از درخشانترین چهرههای علمی و از متنفّذترین روحانیان قم و از برجستهترین شاگردان مرحوم آیة اللَّه میرزا حبیب اللَّه رشتی (متوفای 1321 ق) است كه در تأسیس دانشگاه جعفری و ماندن آیة اللَّه حاج شیخ عبدالكریم حائری یزدی در شهر قم سهم به سزایی داشته است. شرح حیات علمی و خدمات والای آن مرحوم در كتب تراجم و رجال به تفصیل آمده است. (1)
تحصیلات
میرزا محمد تقی در مهد تربیت دینی چنین پدری فرزانه و عالم رشد كرد و درجاتی از علم و معنویت را كسب نمود و علوم دینی و سطوح متوسطه و عالی حوزه را از محضر پدر دانشمندش و سایر فرزانگان نامدار علمی همانند آیات بزرگوار: میرزا ابوالقاسم كبیر قمی و سید میرزا آقا ترابی دامغانی به خوبی آموخت تا اینكه در سلك شاگردان مبرّز و برجسته آیة اللَّه العظمی حاج شیخ عبدالكریم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم (متوفای 1355 ق) درآمد و عمده تحصیلات فقه و اصول خود را از محضر نورانی آن عالم فرزانه آموخت. درخشش علمی آن بزرگوار به گونهای بود كه وی از برجستهترین شاگردان مرحوم حائری به شمار میرفت و با كوشش و همّت والای خویش به درجه رفیع اجتهاد نایل گردید. مرحوم اشراقی در كنار تحصیل، به تدریس و تربیت شاگردان ارزشمند اشتغال داشت.
شاگردان
علامه اشراقی در طول حیات با بركت خود، از زمان مرحوم آیة اللَّه حائری یزدی فقه، اصول، حكمت و فلسفه، تفسیر و فن مجادله و خطابه را به گروهی از طلاب و فضلا تدریس میفرمود و محل تدریس آن بزرگوار حجره كنار مقبره شیخ فضل الله نوری واقع در صحن بزرگ حرم حضرت معصومه علیها السلام بود.
او توانست دانشمندان و شاگردان ارزشمندی را در دامن پر عطوفت خویش پرورش داده، تحویل جامعه اسلامی دهد. نام تنی چند از شاگردان آن بزرگوار عبارت است از:
آیات و حجج اسلام:
1. حاج شیخ شهاب الدین اشراقی رحمه الله فرزند معظم له و داماد محترم حضرت امام راحل رحمه الله؛
2. حاج شیخ سعید اشراقی رحمه الله برادر معظم له؛
3. حاج شیخ صادق احسان بخش رحمه الله؛
4. حاج سید محمد علی صدرایی اشكوری رحمه الله؛
5. حاج شیخ زین العابدین قربانی؛
6. حاج سید مصطفی برقعی قمی رحمه الله؛
7. حاج سید هادی خسروشاهی؛
8. حاج سید مجتبی رودباری؛ 9. حاج شیخ حسن حجتی واعظ گیلانی؛
10. حاج شیخ میرزا محمد باقر همدانی؛
11. حاج شیخ فضل اللَّه سعادت رشتی؛
12. حاج شیخ جعفر شجونی واعظ؛
13. حاج سید محمد آل طه واعظ قم؛
14. حاج شیخ محمد مهدی تاج لنگرودی واعظ.
بیان سحرانگیز
مرحوم اشراقی از دو نعمت بزرگ الهی، یعنی نیروی حافظه و هوش فوق العاده و نیز قدرت بیان سحر آسا بهره مند بود و آن دو را در راه خدمت به اسلام و نشر معارف قرآنی و ترویج معارف علوی و غنا بخشیدن به فرهنگ اسلامی به كار میگرفت. آنهایی كه وی را از نزدیك دیده اند، همگی معترف اند كه او با شمشیر بیان برای دفاع همه جانبه از حریم مقدس اسلام، قرآن و خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام دفاع میكرد و در اظهار حقایق و ابطال و افشای مظالم و رذایل بی باك و جسور بود و از هیچ مقام و مسئولی بیم و هراسی نداشت و با كمال شهامت نقاط ضعف و علل بدبختی امت را یادآوری مینمود و در همین راه جان شیرین خود را فدای حق گویی كرد. او در بیداری افكار تودههای مردم در مقاطع خاص زمانی خود نقش مؤثر و بسزایی داشت. درباره منابر و قدرت بیان آن واعظ پر آوازه و مشهور نقل میكنند.
«مرحوم علامه اشراقی در فن خطابه و ابتكارات منبری و تحقیق در مطالب، در چند قرن اخیر بی نظیر بوده و علم خود را به زیور حلم، وقار و حسن اخلاق آراسته و در این فضایل، گوی سبقت را از بسیاری از معاصران خود ربوده بود. مهارت عجیبی در تطبیق مطالب داشت و حق مطلب را ادا میكرد و داد سخن میداد و از معضلهای اجتماعی و سیاسی پرده بر میداشت. از آن بزرگ مرد تعبیر به «خدای سخن» میكردند، نیروی بیان ایشان تا این اندازه بود كه چندین شب در حول محور بحث «و لا یجوز الابتداء بالنكرة» و نیز «الاسم منه معرب و مبنی» صحبت میكرد و از این دو بیت نحوی، استفاده مطالب اجتماعی، سیاسی و اخلاقی مینمود به گونهای كه همه شنوندگان را حیران میكرد. ایشان دهها شب از موضوع فقهی انقلاب كه از مطهّرات است، استفاده نموده، از دستگاه سیاسی و سیاستمداران وطن فروش انتقاد میكرد. تقریرات منبری ایشان مایه افتخار دارندگان آن است. (2)
ویژگیهای ممتاز
مرحوم علامه اشراقی واعظ دارای صفات، كمالات و ویژگیهای منحصر به فردی بودند كه به برخی از آنها اشاره میشود:
1. وی در علوم فقهی، اصولی، حكمت و تفسیر مردی ممتاز و صاحب نظر بود.
2. در فن سخنوری و خطابه كم نظیر بود.
3. از لحاظ شجاعت، جسارت و شهامت در گفتار و عمل به دانستهها سرآمد و منحصر به فرد بود.
4. خوش محضر، خوش رفتار، خوش لباس و نظیف و پاكیزه بود و آراستگی ظاهری و باطنی او زبانزد عام و خاص بود.
5. در امر به معروف و نهی از منكر جدی و قاطع بود و در اظهار حقایق و افشای مظالم بی باك و جسور بود و از هیچ قدرت و مقامی هراس نداشت. سخنان اشراقی در مدرسه فیضیه كه میگفت: «ای شاه! پارلمانت هم خراب است.» هنوز هم در اذهان عمومی باقی است.
6. در فن نویسندگی و توانایی قلم زدن و شیوایی همانند سخنرانی كم نظیر بود. (3)
خلاصه آنكه مرحوم اشراقی دارای كمالاتی چون: تقوا و خداترسی، علم، عمل، ابتكار نوین در سخنوری، خوش خلقی، مهمان نوازی، تواضع، شجاعت و رك گویی، بهره جستن از كتاب و سنت و سیره اهل بیت علیهم السلام و احساسات و حرارتهای مذهبی بود و مبارزات بی امان و خداپسندانه با منكرات و آگاه نمودن اقشار جامعه از اهداف و توطئههای شوم استعمار و ایادی وابسته به آنها از فعالیتهای مداوم او بود. سخنانش در قلب و روح خواص و عوام اثر میگذاشت. یكی از سخنرانیهای پر فایده او در مجموعه گفتار وعاظ آمده است. (4)
تشویق خطبای جوان
آیة اللَّه میرزا محمد باقر همدانی از علمای محترم قم درباره اوصاف ویژه مرحوم اشراقی میگوید: «او گاهی در مدرسه فیضیه و یا مسجد امام قم مینشست و یكی از شاگردان جوان خود را به منبر میفرستاد و آنان در حضور وی سخنرانی میكردند و بدین وسیله، استعداد گویندگی آنان را با تشویقهای مكررش شكوفا میساخت.» (5)
یكی از شاگردان آن بزرگوار در این باره میگوید:
«استادمان مرحوم اشراقی در محافل گوناگون، شاگردان ممتاز و با استعداد خود نظیر مرحوم حاج شیخ حسن حجتی و صدرایی اشكوری و... را با خود میبرد و در بالای منبرها به مردم معرفی میكرد و متواضعانه در پای منابر آنان مینشست واز اینكه توانسته چنین شاگردانی را تربیت نماید، مباهات میكرد. روزی وی، مرحوم حجتی واعظ را در مدرسه فیضیه بالای منبر فرستاد و او هم انصافاً منبر بسیار جالبی را تحویل داد و آن گاه این شخصیت با عظمت علمی با همه تواضع و وقارش به عرشه منبر رفت و در تشویق شاگردش فرمود: «آقای حجّتی (6) ، آیینه تمام نمای من است.» او به شاگردانش عشق میورزید و در مقابل، شاگردانش او را دوست میداشتند و هیچ گاه یاد و خاطره او را از یادها نبردند. (7)
واعظِ فضلاء و مجتهدین
مرحوم اشراقی در مدرسه فیضیه و یا مسجد بالا سر حرم مطهر وقتی منبر میرفتند، بسیاری از علما و بزرگان به ویژه آیات عظام: حائری، حجت، خوانساری، صدر و بروجردی مقید بودند كه پای منابر وی بنشینند و از بیانات سودمند و سحرآمیز وی بهره ببرند.
حجة الاسلام و المسلمین آقای تاج لنگرودی واعظ در این باره مینویسد:
«... همان اشراقی واعظی كه وقتی در مدرسه فیضیه بر كرسی خطابه قرار میگرفت، حدود چهار هزار طلبه و مجتهد حضور داشتند و حتی مرحوم آیة الله العظمی حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی مقید بودند به منبر و سخنرانی مرحوم اشراقی گوش فرا دهند.» (8)
بارقه امید یا رؤیای صادقه
شدت عمل رضاخان در برخورد با روحانیت و ممنوعیت لباس و تنگناهایی كه دیگران به وجود آوردند، باعث تأثر شدید مؤسس حوزه علمیه قم گردیده بود؛ ولی رؤیای صادقه مرحوم اشراقی بارقه امیدی در آن مرد الهی ایجاد نمود كه داستان آن بسیار شنیدنی است:
«مرحوم آقای اشراقی در یكی از سخنرانیهایش در مدرسه فیضیه میگفت كه یك شب در عالم رؤیا دیدم، وارد مدرسه فیضیه شدم. در حیاط مدرسه فیضیه طلاب زیادی صف كشیده بودند و این صف تا مدرسه دارالشفاء هم ادامه پیدا كرده بود. كمی جلوتر و در سمت مدرسه باقریه كه قبلا وجود داشت، سه نفر دیگر را دیدم كه یكی از آنها ایستاده بود و دو نفر دیگر كار میكردند. پیش طلبهها رفتم و پرسیدم اینجا چه خبر است؟ گفتند: حضرت امیر المؤمنین علیه السلام تشریف آورده و در آنجا ایستاده اند. من دستهایم را داخل آستین عبایم كرده، به طرف حضرت رفتم. موقعی كه خدمتشان رسیدم، پرسیدم: چه كار دارید انجام میدهید؟ فرمود: مقداری تخم گل آوردهام و مشغول كاشتن آنها در این باغ هستم. بعد از اینكه كار حضرت تمام شد، همراه ایشان به طرف حجرههای متصل به كتابخانه در جنوب مدرسه حركت كردیم و وارد حجره دوم یا سوم شدیم. سپس حضرت امیر علیه السلام از عسلی كه همراه داشت، به ما داد كه من مقداری از آن تناول كردم. مرحوم اشراقی میگفت: بعد از بیدار شدن از خواب، خدمت مرحوم حاج شیخ عبدالكریم رسیدم و آنچه را در خواب دیده بودم، برای ایشان تعریف كردم كه ایشان خیلی متأثر شد و گریه كرد و فرمود: امیدوارم به خواست خدا، پرورش دهنده آن گلها و شكوفا كننده آنها من باشم.» (9)
آری دشمنان استعمارگر با نقشههای شیطانی اگر چه درختهای كهن و ریشه دار روحانیت را از بین میبردند، ولی از سوی دیگر مرحوم حاج شیخ، نهالهای تازهای را در سرزمین حاصلخیز قم میكاشت و پرورش میداد و تربیت میكرد تا جای آن علما و بزرگان هیچ گاه خالی نماند، یكی از تربیت یافتگان گلستان سرسبز مرحوم حاج شیخ، حضرت امام خمینی رحمهما الله بود كه با اقتدار كامل طومار ظلم و ستم را در هم پیجید و نظام مقدس اسلامی به رهبری ولایت مطلقه فقیه را پایه گذاری كرد كه ان شاء اللَّه تا ظهور حضرت بقیه اللَّه علیه السلام تداوم داشته باشد.
سخنرانیهای سیاسی
مرحوم اشراقی عالمی زمان شناس بود و با اوضاع اجتماعی و سیاسی دوران خود آشنایی كامل داشت و به مناسبتهای مختلف به بررسی اوضاع سیاسی و اجتماعی میپرداخت و از مجلس و دولت انتقاد میكرد. (10)
بلاغت و فصاحت
حجة الاسلام و المسلمین حاج سید محمد آل طه، واعظ معروف قم میگوید:
«مرحوم اشراقی در فن سخنوری و از لحاظ بلاغت و فصاحت و شیوایی سخن یگانه دوران بود. او در تطبیق آیات قرآن كریم با موضوعات مختلف مهارت فوق العادهای داشت. یادم میآید كه مرحوم استاد الفقهاء آیة اللَّه آقا ضیاء الدین عراقی رحلت نمودند و مجلس ختمی را مرحوم آیة اللَّه العظمی بروجردی در قم و در مدرسه فیضیه منعقد ساخت كه سخنران آن مجلس با شكوه علامه اشراقی بود. وی اوصاف و كمالات علمی و اخلاقی و معنوی آیة اللَّه آقا ضیاء عراقی را با آیه شریفه «هُوَ الَّذی جَعَلَ الشَّمسَ ضِیاءً» (11) تطبیق كرد و از آنجایی كه مفسر زبردستی بود، مطالب بسیار ارزندهای را ارائه نمود كه مایه اعجاب و تحسین همگان گردید واز این گونه موارد در سخنان آن بزرگوار به وفور یافت میشود.» (12)
علاقه وافر شاگردان به او
همه شاگردان و تربیت یافتگان مكتب علمی آن بزرگوار، به استاد و مراد خود عشق میورزیدند. یكی از عاشقان واقعی آن مرحوم، خطیب نامدار حاج شیخ حسن حجتی گیلانی بود كه عشق و علاقه خاصّی به مرحوم میرزا محمد تقی اشراقی داشت. حجة الاسلام والمسلمین آقای تاج لنگرودی مینویسد:
«حجتی آن چنان طالب كمالات و فضل و معلومات استادش بود كه مرگ ناگهانی او در روحیه این شاگرد باوفایش خیلی اثر غم انگیزی داشت و حتی شبی در یكی از روستاهای اطراف شهرستان لنگرود محفل دوستانهای برقرار بود و یكی از آقایان اهل منبر با لحن مرحوم اشراقی این شعر حافظ را خواند:
سحر بلبل شكایت با صبا كرد كه بوی عشق گل با ما چهها كرد
من از بیگانگان هرگز ننالم كه با من هر چه كرد آن آشنا كرد
مرحوم حجتی كه حضور داشت،آن چنان گریست كه سرانجام بی هوش شد و به زحمت او را به هوش آوردند.» (13)
سخنان شور انگیز
حضرت آیة اللَّه فیض گیلانی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم میگوید:
«خشكسالی چند سالی بود كه مردم قم و اطراف آن را رنج میداد تا اینكه مردم از آیةاللَّه حاج سید محمد تقی خوانساری كه یكی از مراجع بزرگ حوزه قم بود، درخواست نمودند تا نماز باران بخواند. آن بزرگوار اعلان آمادگی كرد و بعد از فراهم شدن مقدمات آن، كه شامل سه روز روزه گرفتن بود، در روز موعود به همراه جمعیت زیادی برای برگزاری نماز، به خارج شهر قم و به طرف خیابان خاكفرج رفتند و در محل فعلی قبرستان بزرگ وادی السلام قم كه در آن زمان در خارج قم قرار داشت و از زمینهای كشاورزی اطراف قم به شمار میآمد، نماز باران را برگزار كردند. بعد از اقامه نماز، مرحوم میرزا محمد تقی اشراقی به دعوت آن مرحوم به منبر رفت و در آنجا سخنرانی شورانگیزی نمود كه همه افراد و جمعیت به شدت متأثر شدند و گریه فراوانی نمودند كه به بركت آن نماز و آن گریهها خداوند رحمت خود را بر مردم قم و اطراف آن نازل فرمود.» (14)
آثار
از مرحوم اشراقی آثار مطبوع و غیر مطبوع فراوانی به یادگار مانده است كه در این میان، «تفسیر سوره یوسف»، «تفسیر سوره اعلی» و «تفسیر سوره ن و القلم» به زیور طبع آراسته شده است.
علامه اشراقی از منظر دیگران
1. فرزند برومندش آیةاللَّه حاج آقا شهاب الدین اشراقی رحمه الله داماد امام راحل رحمه الله در فقدان و معرفی پدر بزرگوارش این گونه مینویسد:
«از شمار دو چشم یك تن كم وز شمار خرد هزاران افزون
مرحوم علامه اشراقی، پدر بزرگوارم، با آن حنجره دلنشین و آن لطافت طبع و قریحه سرشار و افكار تازه، حقیقتاً نمونه بود كه وجودش فریاد «لَقَد خَلَقنا الْاِنسانَ فی اَحسَنِ تَقْویمٍ» (15) میزند. باید اذعان كرد كه عنایت الهی و اشراقات خاصه او، اشراقی را تربیت نمود.»
حجة الاسلام و المسلمین مرحوم حاج شیخ حسن حجتی گیلانی در ذیل مقاله «امیر ملك سخن» این گونه مینویسد:
«شرح فوق، تراوشی است از احساسات یك فرزند قدرشناس كه پدری ارجمند را از دست داده. مرحوم حجة الاسلام اشراقی چون نوری تابان، ستارگان علم و دانش را با جاذبه بیان، ضمیر پاك و فضیلت بی نهایت خود در جلسه پر فیض تفسیر و حكمت و اصول به گرد خویش جمع میكرد و معنویتی بس ارزنده به حوزه علمیه قم میداد و گاه گاهی كه به قصد ارشاد عامه به منبر تشریف میبرد، خواص را نیز به بهت و حیرت میافكند.
به گاه نطق شدش چون به عرش منبر جای ز عرش، خیل ملك میشدی به بشنیدن
قیافه متین و موقر علامه فقید كه همیشه با فروتنی توأم بود، همه كسانی را كه به او نزدیك میشدند، شیدا و فریفته میساخت. جلسات خصوصی آن مرحوم هیچ گاه خالی از فایده نبود.»(16)
حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد باقر ملبوبی درباره آن مرحوم مینویسد:
«مرحوم اشراقی از گویندگانی بود با سرمایه علمی و درجهات اخلاقی فردی نمونه، و عنصری صریح، با شهامت، فداكار، شجاع، بی تملّق، متواضع، باوقار، خادم، مستقیم، محكم، مروّج، بی پروا در سخن گفتن، غیر قابل نفوذ، آزاد منش، منظّم، خوش سلیقه، مبارز، شیر دل، روشن دل، پاك سرشت و به طور كلی نمودار اخلاقی عالی اسلام به شمار میرفت. هرگز تن به زیربار پول و مقام نمیداد. از مقامات مادی حساب نمیبرد. با كمال شهامت نقاط ضعف و علل بدبختی جمعیت را یادآوری مینمود و در همین راه علم، جان خود را فدای حق گویی كرد.» (17)
باقیات الصالحات
مهمترین یادگار ارزنده آن خطیب بزرگ، فرزند برومندش مرحوم آیة اللَّه حاج آقا شهاب الدین اشراقی است كه در سال 1342 ق متولد گردید. او دوران تحصیلات خود را در نزد والد بزرگوارش و آیات عظام: بروجردی، امام خمینی، محقق داماد و دیگران به پایان رسانید و به درجه اجتهاد نایل گردید. وی در فقه و تفسیر و فلسفه، دانشمندی فرزانه و صاحب نظر بود. او داماد و امین و نماینده تام الاختیار حضرت امام خمینی رحمه الله در طول نهضت اسلامی بود و از فعالان سیاسی به شمار میآمد. وی تألیفات ارزندهای دارد كه عبارت اند از: 1. تفسیر سخن حق در 20 جلد كه 5 جلد آن به چاپ رسیده است؛ 2. چهرههای درخشان در تفسیر آیه تطهیر؛ 3. پاسداران وحی، كه این دو كتاب اخیر را با همكاری حضرت آیةاللَّه العظمی فاضل لنكرانی رحمه الله نوشته است. وی همانند پدر بزرگوارش عمر كوتاهی داشت و در سال 1402 ق رحلت كرد و در مسجد بالا سر حرم حضرت معصومه علیها السلام به خاك سپرده شد. (18)
قریحه سرشار
مرحوم علامه اشراقی دارای طبع روان و ذوق فراوان بودند و از رشحات ذوق و فكر ایشان قطعه ادبی ذیل است كه به نظم درآورده اند:
از زندگی خویش پشیمانم زیرا كه بمردگان همی مانم
رازی است در درون این گیتی كش من بسی خرنده و خواهانم
لیكن به گور جهل همی اندر بگرفته مار و مور گریبانم
جهلی كه زایدم همگی حیرت در سر خلقت است زرحمانم
بی دانشی من زدانشهاست كز این دانشها چو سلیمانم
صرف و مَجَسْطی و نحو و فقه عرفان و فلسفه همه همی دانم
گاهی لطیف و پاك فرشته وار گاهی پلید و پست چون حیوانم
گاهی چو تار سست بود عهدم گاهی چو كوه سخت به پیمانم
غروب غم انگیز
مرحوم اشراقی در سال 1368 ق برابر با 1328 ش كه طبق دعوت قبلی برای بهره دادن به مردم تهران در ماه مبارك رمضان در مدرسه صدر و مسجد سلطانی و مسجد اردبیلیها حضور یافته بود، پس از بیانات بلیغی كه هزاران نفر مردم مشتاق پایتخت را از علما و فضلا و سایر طبقات دیگر از اوّل ماه تا روز بیست و چهارم به فیض رسانده بود، مبتلا به سكته قلبی شد و همان شب قلبش كه در راه احساسات دینی و حرارتهای مذهبی و مبارزات خداپسندانه خود با منكرات و جنایتهای ستمگران و خائنین به دین و مملكت به كار میگرفت، پس از 55 سال زحمت و فداكاری برای همیشه خاموش گردید.
این مصیبت ناگوار و ناگهانی برای مردم تهران، قم و همه مردم ایران بسیار گران بود. از این رو، با شوكت فراوان جنازه را تا قم تشییع كردند و در آرامگاه ابدی در مسجد بالا سر حرم حضرت معصومه علیها السلام و در جوار قبر استادش، مرحوم آیةاللَّه حائری به خاك سپردند. عاش سعیداً و مات حمیداً. (19)
· پاورقــــــــــــــــــــی
1) شرح حال آیة الله میرزا محمد قمی مشهور به ارباب در منابع ذیل آمده است: ریحانة الادب، مدرس خیابانی، ج 4، ص 489؛ فوائد الرضویة، محدث قمی، ج 2، ص 602؛ آثار الحجة، محمد شریف رازی، ج 1، ص 221؛ ستارگان حرم، گروهی از نویسندگان ماهنامه كوثر، ج 9، ص 9 - 25؛ مجله نور علم، نشریه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دوره دوّم، سال 4، ص 82.
2) آثار الحجة، محمد شریف رازی، ج 1، ص 135، با تلخیص و دخل و تصرف.
3) ویژگیهای مرحوم اشراقی به تفصیل در كتاب «خورشید درخشان شمال»، شرح زندگانی حاج شیخ حسن حجتی گیلانی، تألیف نگارنده ص 72 - 79 آمده است.
4) گفتار وعاظ یا مجموعه سخنرانیهای جمعی از دانشمندان و وعاظ مشهور ایران، محمد مهدی تاج لنگرودی واعظ، ج 1، ص 47.
5) مصاحبه نگارنده با معظم له.
6) آقای حجّتی با اینكه در موقع مرگش 32 سال بیشتر نداشت و تقریباً ده سال بعد از مرگ استادش در سال 1338 ش در سانحه تصادف رحلت كرد، از مهمترین و مشهورترین خطیبان استان گیلان بود. او هر ساله در شب 25 رمضان سالگرد رحلت استاد، مجلس با شكوهی در رشت منعقد میساخت و یاد و خاطره استاد را بدین وسیله گرامی میداشت.
7) مصاحبه نگارنده با حضرت حجة الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد ابراهیم گیلانی واعظ، مقیم رشت.
8) خورشید درخشان شمال، تألیف نگارنده، ص 167.
9) نقل از: خاطرات آیةاللَّه صابری همدانی، تدوین سید مصطفی صادقی، ص 35.
10) در این زمینه، ر. ك: خاطرات حجة الاسلام جعفر شجونی، مركز اسناد انقلاب اسلامی، ص 29.
11) یونس / 5.
12) مصاحبه نگارنده با معظم له.
13) خورشید درخشان شمال، تألیف نگارنده، ص 168. ضمناً شمهای از شرح حال و خدمات حجتی واعظ در مجله مبلغان، شماره 41، آمده است.
14) مصاحبه نگارنده با حضرت آیةاللَّه فیض گیلانی (دامت بركاته) .
15) تین / 4.
16) مجله در راه حق، حسن حجّتی گیلانی، ش 12 و 13، اردیبهشت و خرداد 1337، چاپ رشت.
17) الوقایع و الحوادث، ج 1، صص 300 - 304، با تلخیص.
18) ر. ك: ستارگان حرم، گروهی از نویسندگان ماهنامه كوثر، ج 9، ص 22.
19) شرح حال این استاد فرزانه در منابع ذیل آمده است:
گنجینه دانشمندان، شریف رازی، ج 2، ص 337؛ آئینه دانشوران، ریحان یزدی، با تحقیق محقق فرزانه ناصر باقری بید هندی، ص 195 - 197؛ آثار الحجة، شریف رازی، ج 1، ص 135 و ج 2، ص 139؛ الوقایع و الحوادث، ملبوبی، ج 1، صص 304 - 300؛ تربت پاكان قم، جواهری، ج 23، ص 1443؛ ستارگان حرم، گروهی از نویسندگان ماهنامه كوثر، ج 9، ص 22 و ج 18، صص 9 - 30؛ خورشید درخشان شمال، نگارنده، صص 72 - 79؛ مجله راه حق، ش 12 و 13، سال 1337 ش؛ مؤلفین كتب چاپی، ج 2، ص 245؛ رجال قم، ص 148؛ مجله نور علم، ش 16 (تیر 1365) و كتاب خاطرات آقایان فلسفی، صابری همدانی، شجونی و دهها مجله و نشریه دینی.
افزودن دیدگاه جدید