رفتن به محتوای اصلی

محبت در تبلیغ (1)

تاریخ انتشار:
يكی از ويژگيهای بسيار برجسته و مهمی كه می‌تواند رمز موفقيّت مبلّغ باشد، محبّت و علاقه به مردم است. اگر مبلّغ به همه...
نویسنده: محمدحسن نبوی
نام نشریه: مبلغان ، آذر و دی 1386 ، شماره 98

يكی از ويژگيهای بسيار برجسته و مهمی كه می‌تواند رمز موفقيّت مبلّغ باشد، محبّت و علاقه به مردم است.

اگر مبلّغ به همه انسانها از عمق جان علاقه مند باشد، رفتار او بر اين اساس شكل گرفته، می‌تواند زمينه جذب و اصلاح انسانها را فراهم سازد.

تلاش برای اصلاح انسانها بدون جذب و ايجاد انس و علاقه، كاری كم اثر و گاهی بی‌ثمر خواهد بود.

پيامبرصلی الله عليه وآله در نخستين گام، افراد را جذب و پس از آن به القاء پيام مبادرت می‌ورزيد.

قرآن مجيد درباره علّت توانمندی پيامبرصلی الله عليه وآله در جذب انسانها می‌فرمايد: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ‌»؛(1)

«به سبب رحمت الهی است كه تو نسبت به آنان خوشخو و مهربان هستی و اگر تندخو و سخت دل بودي، از گرد تو پراكنده می‌شدند.»

قرآن مجيد با صراحت علّت گرد آمدن مردم را در كنار پيامبرصلی الله عليه وآله ليّن بودن و نرمخوئی حضرت قلمداد كرده است.

در جای ديگر قرآن مجيد پيامبرصلی الله عليه وآله را اين چنين توصيف می‌فرمايد: «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمِينَ‌»؛(2) «ما تو را نفرستاديم جز رحمت برای جهانيان.»

پيامبرصلی الله عليه وآله حتی برای كافران رحمت است، تا آنان را از تاريكيهای ضلالت نجات بخشيده و هدايت نمايد. اين رحمت هنگامی كه به مؤمنين می‌رسد، جايگاه ويژه می‌يابد.

قرآن مجيد نيز در اين باره می‌فرمايد: «لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُول مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيز عَلَيْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِيص عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوف رَحِيم‌»؛(3) «همانا فرستاده‌ای از خود شما برايتان آمد كه رنج و ناراحتی شما برايش گران، بر (هدايت) شما حريص و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است.»

پيامبرصلی الله عليه وآله آنچنان نسبت به مردم محبّت دارد كه قرآن در ترسيم ويژگی اخلاقی آن بزرگوار می‌فرمايد، رنج و مشقّت مردم او را آزار می‌دهد، نسبت به گمراهی و انحراف مردم بی‌تفاوت نيست و برای هدايت آنان با حرص می‌كوشد و نسبت به مؤمنان دلسوز و مهربان است.

مبلّغ اگر از سويی با تمام توان بكوشد و از سوی ديگر برای همه مردم رحمت باشد، می‌تواند در جهت هدايت انسانها توفيق يابد.

اهميّت محبّت به مؤمنين

مهر و عطوفت مؤمنان نسبت به يكديگر تكليف دينی است؛ اما مبلّغ كه خود احياگر فضيلتهای دينی است از سويی لازم است به اين تكليف الهی عمل كند و از سوی ديگر برای موفّق شدن در تبليغ معارف اسلامی نيز بايد مهر و عطوفت داشته باشد.

«عَنْ أَبِی الْمَأْمُونِ الْحَارِثِی قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام مَا حَقُّ الْمُؤْمِنِ عَلَی الْمُؤْمِنِ قَالَ إِنَّ مِنْ حَقِّ الْمُؤْمِنِ عَلَی الْمُؤْمِنِ الْمَوَدَّةَ لَهُ فِی صَدْرِهِ وَ الْمُوَاسَاةَ لَهُ فِی مَالِهِ وَ الْخَلَفَ لَهُ فِی أَهْلِهِ وَ النُّصْرَةَ لَهُ عَلَی مَنْ ظَلَمَهُ وَ إِنْ كَانَ نَافِلَة فِی الْمُسْلِمِينَ وَ كَانَ غَائِباً أَخَذَ لَهُ بِنَصِيبِهِ وَ إِذَا مَاتَ الزِّيَارَةَ لَهُ إِلَی قَبْرِهِ وَ أَنْ لَا يَظْلِمَهُ وَ أَنْ لَا يَغُشَّهُ وَ أَنْ لَا يَخُونَهُ وَ أَنْ لَا يَخْذُلَهُ وَ أَنْ لَا يَكْذِبَهُ وَ أَنْ لَا يَقُولَ لَهُ أُفٍّ وَ إِذَا قَالَ لَهُ أُفٍّ فَلَيْسَ بَيْنَهُمَا وَلَايَة وَ إِذَا قَالَ لَهُ أَنْتَ عَدُوِّی فَقَدْ كَفَرَ أَحَدُهُمَا وَ إِذَا اتَّهَمَهُ انْمَاثَ الْإِيمَانُ فِی قَلْبِهِ كَمَا يَنْمَاثُ الْمِلْحُ فِی الْمَاءِ؛(4) أبی مأمون حارثی می‌گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم حق مؤمن بر مؤمن چيست؟ حضرت فرمودند: بعضی از حقوق مؤمن بر مؤمن آن است كه:

1. او را از درون دوست داشته باشد؛ 2. او را در مال خود شريك كند؛ 3. [هنگام غايب بودنش] جانشين او در خانواده اش باشد؛ 4. در مقابل كسی كه به او ظلم می‌كند به او كمك كند؛ 5. و اگر بهره غنيمتی در مسلمانان دارد و غائب است برای او دريافت كند؛ 6. هنگامی كه فوت كرد قبر او را زيارت كند؛ 7. به او ستم نكند؛ 8. او را فريب ندهد؛ 9. به او خيانت ننمايد؛ 10. او را خوار نكند؛ 11. دروغگويش نشمارد؛ 12. به او اُفّ نگويد كه اگر اُفّ بگويد بين آنها دوستی نيست؛ 13. اگر به او بگويد كه دشمن من هستی يكی از اين دو كافر شده است (زيرا دو مؤمن دشمن هم نمی‌شوند يا اوّلی واقعاً دشمن شده كه كافر است و يا دشمن نيست و او بی‌دليل به او می‌گويد او كافر شده است)؛ 14. و اگر به او تهمت زند ايمان در دلش از بين می‌رود؛ همانگونه كه نمك در آب ذوب می‌شود.»

در اين روايت عجيب كه حقوق مؤمنين بر يكديگر مطرح شده، قبل از همه حقوق، حق دوستی قلبی بيان گرديده است.

محبّت مؤمنين نسبت به يكديگر تا آنجا اهمّيت دارد كه امام سجادعليه السلام می‌فرمايد:

«نَظَرُ الْمُؤْمِنِ فِی وَجْهِ أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ لِلْمَوَدَّةِ وَ الْمَحَبَّةِ لَهُ عِبَادَة؛(5) نگاه مؤمن در چهره برادر مؤمن اش از روی دوستی و مهربانی به او عبادت است.»

مبلغ همانطور كه با نگاه مهرآميز خويش بر مردم، پاداش می‌برد، آنان را نيز با رفتار دوستانه خويش به دين و مسجد جذب می‌كند كه خود اجر و پاداش فراوان دارد.

دوستی در غربت

گاهی مبلّغان و يا خانواده آنان به دليل آنكه در مناطق تبليغی غريب هستند، احساس دلتنگی می‌كنند، در حالی كه گاهی دوستي، بيش از خويشاوندي، افراد را به يكديگر نزديك می‌كند.

اگر مبلّغ راه انس و دوستی با مردم را در پيش گرفت و همسر او با برگزاری جلسات قرآن و دعا، با زنان منطقه تبليغی ارتباط برقرار كرد، غربت، ويژگيهای خود را از دست داده محل تبليغ، محل انس می‌گردد.

امام مجتبی عليه السلام می‌فرمايد:

«الْقَرِيبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَ إِنْ بَعُدَ نَسَبُهُ وَ الْبَعِيدُ مَنْ بَعَّدَتْهُ الْمَوَدَّةُ وَ إِنْ قَرُبَ نَسَبُه؛(6) خويش نزديك آن است كه مودّت و دوستی او را نزديك كرده باشد، گرچه نسبت او دور باشد و بيگانه دور كسی است كه [عدم] دوستی او را دور كرده باشد، گرچه نسبت خويشاوندی او نزديك باشد.

راههای ايجاد محبّت

با توجّه به اهمّيت دوستی در عرصه تبليغ و جايگاه مهم اين امر در زمينه سازی جهت تبليغ معارف دين، در اين بخش رواياتی را بيان می‌كنيم كه راههای صحيح ايجاد محبّت را به ما می‌آموزد.

خوشرويی

يكی از اموری كه در لسان روايات بر آن تأكيد شده، خوشرويی است.

از امام صادق عليه السلام نقل شده كه فرمودند: «ثَلَاث مَنْ أَتَی اللَّهَ بِوَاحِدَةٍ مِنْهُنَّ أَوْجَبَ اللَّهُ لَهُ الْجَنَّةَ الْإِنْفَاقُ مِنْ إِقْتَارٍ وَ الْبِشْرُ لِجَمِيعِ الْعَالَمِ وَ الْإِنْصَافُ مِنْ نَفْسِهِ؛(7) سه چيز است كه اگر كسی يكی از آنها را نزد خداوند برد، او بهشت را برايش واجب گرداند. انفاق در حال تنگدستي، خوشرويی نسبت به همه مردم جهان و درباره خود انصاف داشتن.»

چه زيباست كه مبلّغ نسبت به همه مردم خواه اهل مسجد و يا اهل فسق باشند، با روی باز برخورد كند كه خود می‌تواند در جذب انسانها به دين بسيار مؤثر باشد.

همچنين از امام محمد باقرعليه السلام نقل شده كه فرمودند: «أَتَی رَسُولَ اللَّهِ صلی الله عليه وآله رَجُل فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَوْصِنِی فَكَانَ فِيمَا أَوْصَاهُ أَنْ قَالَ الْقَ أَخَاكَ بِوَجْهٍ مُنْبَسِطٍ؛(8) مردی خدمت پيامبرصلی الله عليه وآله آمد و گفت: يا رسول اللَّه! به من توصيه‌ای بفرما. حضرت در ضمن سفارشاتش به او فرمودند: برادرت را با چهره باز ملاقات كن.»

در روايت ديگری پيامبرصلی الله عليه وآله می‌فرمايد: «يَا بَنِی عَبْدِ الْمُطَّلِبِ إِنَّكُمْ لَنْ تَسَعُوا النَّاسَ بِأَمْوَالِكُمْ فَالْقَوْهُمْ بِطَلَاقَةِ الْوَجْهِ وَ حُسْنِ الْبِشْرِ؛(9) «ای فرزندان عبدالمطلب! شما نمی‌توانيد همه مردم را با مال خود گشايش بخشيد، پس با روی باز و چهره خوش با آنان برخورد كنيد.»

مردم در گرفتاريها به مبلّغان مراجعه می‌كنند، اگر چه آنان نمی‌توانند همه مشكلات مردم را حل كنند، ليكن با برخورد خوش و چهره باز می‌توانند از دردهای آنان بكاهند.

يكی از اصحاب امام صادق عليه السلام از ايشان پرسيد: حدّ خوش اخلاقی چيست؟ حضرت فرمودند: «تُلِينُ جَنَاحَكَ وَ تُطِيبُ كَلَامَكَ وَ تَلْقَی أَخَاكَ بِبِشْرٍ حَسَنٍ؛(10) نرم خوئی پيشه كن، سخن خود را زيباگردان و برادر خود را با رويی خوش ملاقات كن.»

ثمره خوشرويی

برخورد شاد، خندان و با چهره‌ای باز، آثار بسيار زيادی دارد كه سه روايت در اين زمينه بيان می‌شود.

امام باقرعليه السلام می‌فرمايد:

«صَنِيعُ الْمَعْرُوفِ وَ حُسْنُ الْبِشْرِ يُكْسِبَانِ الْمَحَبَّةَ وَ يُقَرِّبَانِ مِنَ اللَّهِ وَ يُدْخِلَانِ الْجَنَّةَ؛(11) كار خوب و روی خوش موجب كسب محبّت و قرب به خداوند و ورود به بهشت می‌شوند.»

اميرالمؤمنين عليه السلام می‌فرمايد: «اَلْبَشاشَةُ مُخُّ الْمَوَدَّةِ؛ خوش برخوردی (و انس با مردم) رمز اصلی دوستی و محبّت است.»

حال كه خوش كرداری و خوشرويی تا اين حد مؤثر است كه در دنيا، دوستی و محبّت را به ارمغان می‌آورد و آدمی را به خدا نزديك و به بهشت وارد می‌كند، سزاوار است اين اخلاق ارزشمند را پيشه خود كنيم.

در روايت ديگری پيامبرصلی الله عليه وآله می‌فرمايد: «حُسْنُ البِشْرِ يَذْهَبُ بِالسَّخيمَةِ؛(12) خوشرويی كينه را برطرف می‌سازد.»

چه بسيار ديده شده كه فردی نسبت به دوست خود كدورت داشته و تا وقتی كه از او دور بوده كينه او را در دل می‌پرورانده است؛ امّا با يك برخورد صميمی شاد و با محبّت، همه دشمنيها از بين رفته است.

دشمنان اسلام از روحانيون چهره‌ای خشن، تند، غير منعطف و خشك در اذهان مردم ساخته‌اند. مبلّغ می‌تواند با برخورد صميمی و با چهره باز و خندان خود همه تبليغات دشمن را خنثی ساخته، مردم را به مسجد، پايگاه نشر معارف دين جذب كند.

چهره آدمی می‌تواند عبوس، دارای اخم و چين و چروك فراوان باشد. لبها هيچگاه بر خنده باز نگردد، چشمها خشن و بی‌رحم باشد، از گونه‌ها كينه ببارد و همين انسان می‌تواند با عادت به لبخند، چهره خويش را شاد و جذّاب نگه دارد.

عضلات صورت انسان با تركيبی كه غالباً دارد شكل می‌گيرد، از اينرو افراد بد اخلاق هنگامی كه می‌خندند، در چروكهای صورت خود، گويی اندوهی بزرگ را پنهان می‌كنند، بر عكس كسانی كه صورت خود را عادت به خوشرويی داده باشند، گاهی در حال گريه هم انگار می‌خندند.

سلام

يكی ديگر از مسائلی كه موجب ارتباط مهرآميز بين مبلّغ و مردم می‌گردد، سلام كردن به مردم است.

در آيات و روايات بسياری بحث سلام و تحيّت گفتن به برداران دينی سفارش شده است.

پيامبر اسلام صلی الله عليه وآله می‌فرمايد: «خَيْرُكُمْ مَنْ أَطْعَمَ الطَّعَامَ وَ أَفْشَی السَّلَامَ وَ صَلَّی وَ النَّاسُ نِيَام؛(13) بهترين شما كسی است كه به ديگران طعام می‌دهد، بلند سلام می‌كند و در حالی كه مردم خفته‌اند نماز می‌خواند.»

در اينجا تنها به سلام كردن سفارش نشده، بلكه بلند سلام كردن مورد عنايت است؛ نه سلام آهسته و آرام.

برخی از افراد يا سلام نمی‌كنند و يا اينكه هنگام سلام كردن از روی تكبّر زير لب سلام می‌كنند. بلند سلام كردن اين اخلاق زشت را كنترل می‌كند.

در روايت ديگری از امام باقرعليه السلام نقل شده است كه: «أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله عليه وآله أَمَرَهُمْ بِسَبْعٍ عِيَادَةِ الْمَرْضَی وَ اتِّبَاعِ الْجَنَائِزِ وَ إِبْرَارِ الْقَسَمِ وَ تَسْمِيتِ الْعَاطِسِ وَ نَصْرِ الْمَظْلُومِ وَ إِفْشَاءِ السَّلَامِ وَ إِجَابَةِ الدَّاعِي؛(14) پيامبرصلی الله عليه وآله مردم را به هفت چيز دستور داد: عيادت بيماران، تشييع جنازه، وفای به قسم، دعا به كسی كه عطسه می‌كند، ياری مظلوم، بلند سلام كردن و دعوت ديگران را پذيرفتن.»

امام صادق عليه السلام می‌فرمايد:

«مِنَ التَّواضُعِ اَنْ تُسَلِّمَ عَلی مَنْ لَقيتَ؛(15) سلام كردن بر هر كس كه برخورد كردی نشانه تواضع است.»

در روايت ديگری از پيامبر اسلام صلی الله عليه وآله نقل شده است كه حضرت فرمودند: «أَبْخَلُ النَّاسِ مَنْ بَخِلَ بِالسَّلَامِ؛(16) بخيل ترين مردم كسی است كه در سلام كردن بخل ورزد.»

ابتدای به سلام از طرف مبلّغان دين از تأثير بسيار زيادی برخوردار است. مردم، مبلّغ متواضع را، از كسی كه انتظار سلام از مردم دارد به خوبی باز می‌شناسند.

اينجانب در عرصه تبليغ و بررسی علل موفقيّت مبلّغان، مطالبی را به اقتضاء فعاليتهای خود دريافته‌ام كه از مهم ترين آنها برخورد محبّت آميز مبلغ و ابتداء به سلام كردن می‌باشد.

از اميرالمؤمنين علی عليه السلام نقل شده است كه:

«لِلسَّلَامُ سَبْعُونَ حَسَنَةً تِسْعَة وَ سِتُّونَ لِلْمُبْتَدِی وَ وَاحِدَة لِلرَّادِّ؛(17) برای سلام كردن هفتاد حسنه است كه شصت و نه حسنه آن برای كسی است كه ابتداء به سلام می‌كند و يك حسنه برای كسی كه پاسخ می‌گويد.»

و در روايت ديگری حضرت اميرمؤمنان عليه السلام می‌فرمايند: «إِنَّ مِنْ مُوجِبَاتِ الْمَغْفِرَةِ بَذْلَ السَّلَامِ وَ حُسْنَ الْكَلَامِ؛(18) همانا از چيزهايی كه موجب مغفرت می‌گردد، بخشش سلام و نيكويی سخن است.»

 

· پاورقــــــــــــــــــــی

 

1) آل عمران/ 159.

2) انبياء/ 107.

3) توبه/ 128.

4) وسائل الشيعة، شيخ حر عاملي، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، قم، چاپ اول، 1409 هجری قمري، ج 12، ص 207.

5) بحارالأنوار، علامه مجلسي، مؤسسة الوفاء بيروت - لبنان، 1404 هجری قمري، ج 75، ص 140.

6) الكافي، شيخ كليني، دار الكتب الاسلامية، تهران، چاپ چهارم، 1365 هجری شمسي، ج 2، ص 643؛ در ترجمه مصطفوي، ج 4، ص 458.

7) همان، ج 2، ص 103.

8) همان.

9) همان.

10) همان.

11) مستدرك الوسائل، محدث نوري، مؤسسة آل البيت لاحياء التراث، ق، چاپ اول، 1408 هجری قمري، ج 12، ص 344.

12) كافي، همان، ج 2، ص 104.

13) بحارالأنوار، همان، ج 73، ص 3.

14) بحارالأنوار، همان، ج 73، ص 2.

15) همان، ص 11.

16) همان، ص 12.

17) بحارالأنوار، ج 73، ص 11.

18) همان.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.