شیوههای تبلیغ در فرهنگ عاشورا
نام نشریه: مبلغان، شماره 27
شناختن شیوههای تبلیغ و به كارگیری ابزارهای مفید و لازم برای یك مبلغ امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. پرداختن به تبلیغ بدون اطلاعات مفید و عدم به كارگیری شیوههای لازم و فراهم ننمودن ساز و كارهای مناسب نه تنها نتیجه مثبت نخواهد داشت، بلكه ممكن است در اثر بی توجهی، لطمههای جبران ناپذیری به اعتقادات و باورهای مخاطبان وارد آید. كسی كه متولی ارشاد، امر به معروف و نهی از منكر میشود، اگر به زمینهها، عوامل، آفات، موانع و شرایط زمانی و مكانی و سایر جهات توجه نداشته باشد راه به جایی نخواهد برد. پیامبر اكرم صلی الله علیه وآله فرمود: «من امر بمعروف فلیكن امره ذلك بمعروف (1) ؛ هركس [مردم را] به كارهای نیك بخواند باید با شیوه نیكو آن را انجام دهد.» بنابراین تبلیغ و ارشاد موفق و مؤثر نیاز به برنامههای كارشناسی شده دارد و اگر بتوانیم این شیوهها را از گفتار و رفتار اهل بیت علیهم السلام و اولیاء الهی بیاموزیم به مراتب مؤثرتر و شایستهتر خواهد بود. در این مقاله برآنیم كه راهكارها و روشهای مؤثر در امر تبلیغ و ارشاد را از سیره امام حسین علیه السلام و تربیت یافتگان مكتب عاشورا بیاموزیم.
1 - تواضع و فروتنی
یكی ار بهترین صفات پیامبران و منادیان توحید، خصلت پسندیده تواضع و فروتنی بود. آنان با این صفت زیبا، در دل مخاطبان حقیقت جو جایگاه ویژهای كسب میكردند. مبلغان موفق همیشه متواضع بوده و از این طریق در هدایت و جذب دلهای مردم میكوشند. آنان بر این باورند كه اگر مردم به سراغ آنها نیامدند، آنها باید متواضعانه قدم پیش گذاشته و به سراغ متربیان و متعلمان بروند.
این شیوه نیكو در رفتار و گفتار امام حسین علیه السلام در حماسه عاشورا جلوه خاصی دارد. آن حضرت برای پیشبرد اهداف مقدس خویش، متواضعانه قدم پیش گذاشته و در جذب و جلب افراد، خودش مستقیما به سراغ آنان رفته و آنها را به سوی مقصد والای خویش دعوت میكرد و یا پیامهای خود را به صورت كتبی یا شفاهی توسط افرادی به دیگران میفرستاد. هنگامی كه امام حسین علیه السلام با یاران خود در یكی از توقفگاههای مسیر خود به كربلا به نام قصر بنی مقاتل رسیدند، آن حضرت متوجه شد كه عبید الله بن حر جعفی در گوشهای فرود آمده است. آن حضرت حجاج بن مسروق را به سوی او فرستاد و او را به یاری و همراهی دعوت نمود. هنگامی كه پاسخ مناسبی نداد، امام حسین علیه السلام به همراه گروهی از یاران خویش به نزد عبید الله رفته و در ضمن سخنانش او را دعوت به همكاری و مبارزه با طاغوتیان نمود. عبید الله باز هم امتناع كرد، امام حسین علیه السلام به او فرمود: اگر ما را یاری نمیكنی پس از خدا بترس از اینكه با دشمنان ما همراهی كنی! به خدا سوگند! هرگاه كسی صدای دادخواهی ما را بشنود و به یاری ما نشتابد هلاك خواهد شد.»
یكی دیگر از افرادی كه امام حسین علیه السلام از او دعوت كرد، زهیر بن قین بود. همچنین آن حضرت به حبیب بن مظاهر اسدی نامهای نوشته و از او درخواست یاری نمود. نامه آن حضرت چنین بود: «از حسین بن علی برای آن مرد فقیه، حبیب بن مظاهر؛ اما بعد، حبیب! تو خویشاوندی ما را با پیامبر میدانی و از همه مهمتر مرا میشناسی؛ و تو -كه آزاد مرد و دارای غیرتی- جان خود را از ما دریغ ندار و پاداش تو را در قیامت پیامبر خواهد داد. (2)
2 - توجه به ریشهها و زمینههای گناه
مبلغ مذهبی باید به زمینههای خلافكاری و ریشههای گناه توجه كرده و مخاطبان خود را از آنها برحذر دارد. مثلا ممكن است نماز نخواندن افراد علل جداگانه و ریشههای مختلفی داشته باشد، از قبیل:
1 - حكم آن را در اسلام نمیداند و به وظیفه شرعی خویش آشنا نیست.
2 - به آثار خوب نماز خواندن و عواقب شوم ترك نماز توجه ندارد.
3 - شخصی خودپرست و هوسران است و مطابق هوس خود عمل میكند.
4 - پدر و مادر و افراد خانواده او بی نمازند.
5 - از نماز و نمازگزاران خاطره بدی دارد. مثلا در ایام كودكی او را همیشه با خشونت به نماز خواندن وادار كرده اند یا در جمع نمازگزاران شخصیت او را تحقیر نموده و به او اهانت كرده اند.
6 - در نظر او نماز خواندن چیز مهمی نیست و اهمیت و ضرورت آن را درك نكرده است.
7 - الگوی مناسبی برای نماز خواندن نداشته است.
8 - در محیط افراد لاابالی و بی نماز رشد یافته است. و...
بنابراین یك مبلغ با یافتن ریشهها و علل تخلفات و معصیتها میتواند برنامه خود را تنظیم كرده و نسبت به مخاطب خویش كارهای تبلیغی را انجام دهد.
تغذیه حرام ریشه انحراف از حق
امام حسین علیه السلام در دومین سخنرانی روز عاشورا هنگامی كه دشمن مانند حلقه انگشتر آن حضرت را در میان خویش گرفته بود، از آنان خواست تا سكوت كنند و به سخنان وی گوش فرا دهند، ولی آنان همچنان هلهله و سر و صدا میكردند. در این موقع، امام حسین علیه السلام با این جملات آنان را به سكوت فراخواند: «ویلكم ما علیكم ان تنصتوا الی فتسمعوا و انما ادعوكم الی سبیل الرشاد. من اطاعنی كان من المرشدین و من عصانی كان من المهلكین و كلكم عاص لامری غیر مستمع لقولی؛ وای بر شما! چرا گوش فرا نمیدهید تا گفتارم را - كه شما را به رشد و سعادت فرا میخوانم- بشنوید؟ هركس از من پیروی كند خوشبخت و سعادتمند است و هركس مرا نافرمانی كند، از هلاك شدگان خواهد بود. و همه شما با دستور من مخالفت میكنید كه به گفتارم گوش فرا نمیدهید.»
آنگاه به علل دشمنی كوفیان با اهل بیت علیهم السلام و ریشههای انحراف از مسیر حق اشاره كرده و فرمود: «قد انحزلت عطیاتكم عن الحرام و ملئت بطونكم عن الحرام فطبع الله علی قلوبكم (3) ؛ آری، در اثر هدایا، جوائز و تحفههای نامشروع كه به دست شما رسیده و غذاهای حرام و لقمههای ناپاك كه شكم هایتان را از آن انباشته اید، خداوند این چنین بر دلهای شما مهر زده [و از فهمیدن حقیقت عاجز شده اید.] »
3 - استفاده از مثال
از مؤثرترین شیوههای تبلیغی برای فهماندن مطالب به مخاطب، به ویژه كسانی كه سطح فكری پایین تری دارند، استفاده از تمثیل است. مبلغ كاردان بسیاری از نكات مهم عقلانی را با مثالهای مناسب در اذهان مخاطبین خویش مجسم ساخته و خواستههای خویش را به گونهای شایسته به افكار آنان منتقل مینماید. مثال اگر با سطح زندگی و طرز اندیشه و شغل و فرهنگ مخاطب سازگار باشد، توفیق یك مبلغ را در كار تبلیغ افزایش خواهد داد. این شیوه یكی از رایجترین روشهای تبلیغ در كلام وحی است. خداوند متعال برای تصویر عالمان بی عمل در اذهان افراد، چنین مثل میزند: «مثل الذین حملوا التوریة ثم لم یحملوها كمثل الحمار یحمل اسفارا» (4) ؛ «مثل كسانی كه علم تورات را باخود داشتند و به آن عمل نكردند، مثل درازگوشی است كه كتابهایی حمل میكند.»
این شیوه كارآمد قرآنی در حماسه عاشورا مشهود است. حضرت ابا عبدالله علیه السلام در تشریح اهداف قیام خویش از شیوه تمثیل بهره گرفته و اشتیاق خود را برای شهادت در راه حق چنین بیان میكند: «خط الموت علی ولد آدم مخط القلادة علی جید الفتاة و ما اولهنی الی اسلافی اشتیاق یعقوب الی یوسف (5) ؛ مرگ برای انسانها همچون گردنبند برگردن دختران جوان ینت بخش و لازم است و من به دیدار نیاكانم آنچنان اشتیاق دارم كه یعقوب به دیدار یوسف مشتاق بود.»
امام حسین علیه السلام با این تمثیل، مرگ را بسیار زیبا تصویر كرده و آن را زینت فرزند آدم میداند، به ویژه مرگی كه در راه حق و برای خدا باشد كه همانند زیور آلاتی است كه دختران جوان را میآراید. همانگونه كه دختران از آرایش به گردنبند لذت میبرند مردان خدا نیز از كشته شدن در راه حق مسرور و شادمانند. و شهادت در راه خدا را بهترین زینت روح و بالاترین افتخار به شمار میآورند.
4 - بهره گیری از تحریك عواطف
گاهی ممكن است یك مبلغ برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطبان خود از شیوه تحریك عواطف برای بیدار كردن وجدانهای خفته كمك بگیرد. خداوند متعال در قرآن از این روش برای دور نمودن انسانها از گناه استفاده نموده و برای بیدار نمودن وجدانهای خفته مخاطبین خویش، یافتههای درونی و انگیزههای فطری آنان را به كار میگیرد و با طرح سؤالات عاطفه برانگیز، سعی در هدایت و تلطیف قلب و روح آنان دارد. مبلغ موفق، از این شیوه بهره گرفته و افراد را تحت تاثیر قرار میدهد. او در شرایطی كه روح شنوندگان خود را با طرح سؤالات و نكات عاطفی و احساس برانگیز آماده پذیرش سخنان خود نموده است، به نحو شایستهای در وجود آنان رسوخ كرده و بر تاثیر سخن خود میافزاید. این روش در حماسه عاشورا از جایگاه ویژهای برخوردار است وگذشته از اینكه از همان روز عاشورا نتایج آن به بار نشست و افرادی را تحت تاثیر قرار داده و به سوی حق رهنمون شد، در طول قرنها بر قلوب هزاران مشتاق هدایت ریشه دوانیده تا آنجائی كه نام حسین علیه السلام، عاشورا و كربلا و سایر واژههای مقدس عاشورایی در هر مكانی، عاطفهها و احساسات مقدس را برانگیخته و مایه رشد و تعالی و هدایت آنان شده است. در اینجا به نمونههایی از این شیوه در فرهنگ عاشورا اشاره میكنیم:
* امام حسین علیه السلام پس از شهادت یاران باوفایش و در لحظههای حساس عصر عاشورا، قنداقه كودك شش ماهه خویش را بر روی دست گرفت و خطاب به كوفیان فرمود: «یا قوم اما من مجیر یجیرنا، اما من مغیث یغیثنا، اما من طالب حق فینصرنا، اما من خائف فیذب عنا، اما من احد فیاتینا بشربة من الماء لهذا الطفل فانه لایطیق الظماء (6) ؛ای مردم! آیا پناه دهندهای هست كه ما را پناه دهد؟ آیا یاری كنندهای هست كه ما را یاری كند؟ آیا حق طلبی هست كه به ما كمك كند؟ آیا كسی هست كه از یامت بترسد و از ما دفاع كند؟ آیا كسی هست كه آبی برای این طفل بیاورد؟ چون او طاقت تشنگی ندارد.»
* حضرت زینب كبری علیها السلام در موارد متعددی از تحریك عواطف در رساندن پیام عاشورا بهره میگرفت. در آخرین لحظات عمر امام حسین علیه السلام، حضرت زینب علیها السلام از خیمهها بیرون آمد و متوجه شد كه امام حسین علیه السلام را به شهادت میرسانند و عمربن سعد در نزدیكی گودال قتلگاه ایستاده و به این منظره رقت بار و غم انگیز - كه دل هر موجود زندهای را به درد میآورد - نظاره میكند. آن حضرت به عمر بن سعد نهیب زده و وجدان خفته او را مخاطب قرار داده و فرمود: «ایقتل ابوعبدالله و انت تنظر الیه؛ [ای عمر بن سعد!] آیا ابا عبد الله را میكشند و تو تماشا میكنی؟»
این سخن حضرت زینب به عنوان مبلغ حماسه عاشورا آن چنان قاطع و كوبنده بود كه برای لحظاتی دل سنگ دشمن را تكان داد و دقایقی وجدان خفته عمر سعد را متاثر نمود و اشك بر گونه هایش جاری شد. او از شدت شرمندگی صورت خود را از حضرت زینب علیها السلام مخفی نمود (7). آن گاه زینب كبری علیها السلام با جملهای دیگر خطاب به لشكریان حاضر در صحنه گفت: «ویلكم اما فیكم مسلم؟ (8) ؛ وای بر شما! آیا در میان شما یك مسلمان نیست؟»
این كلمات عاطفه برانگیز آنچنان مؤثر بود كه ثمرات آن در سالهای بعد مشخص شد و تا به امروز انسانهای بیدار و با وجدان را تحت تاثیر قرار داده و به اهداف عاشورا متوجه میسازد.
5 - استفاده از وسائل ارتباط جمعی
مبلغ باید از پیشرفتهترین وسائل ارتباط جمعی عصر در پیشبرد اهداف خویش بهره گیری كند. امروزه تنها منبر و سخنرانی در مجالس مذهبی برای مبلغ دینی كافی نیست،بلكه برای رساندن پیام حق به گوش مردم و مشتاقان معارف زلال اسلام باید از تمام ابزارهای مفید استفاده كرد. نشر كتاب و مطبوعات، استفاده از رادیو، تلویزیون، برنامههای رایانهای، گفت گوها و گردهماییهای متنوع، حضور در جمع كسانی كه غالبا به مجامع و مجالس مذهبی نمیآیند و رساندن معارف حقیقی دین به گوش آنان، نوعی بهره گیری از وسائل ارتباط جمعی در عصر ما به شمار میآید.
امام حسین علیه السلام برای تبلیغ فرهنگ عاشورا از بهترین وسائل ارتباطی عصر خود بهره میگرفت. در آن روزگاران، امام حسین علیه السلام برای اینكه هدف قیام و فلسفه حركت حماسی خود را به گوش امت اسلامی برساند، مراسم حج و شهر مكه را انتخاب نمود و در اجتماعات مهم حاجیان، سخنرانیهای روشنگرانه و هدایت بخشی را سازماندهی كرد.
آن حضرت برای رساندن پیام خویش و افشای سیاستهای مزورانه و شیطانی معاویه خطاب به جمعیت حاضر در منا كه از نقاط مختلف و قبایل گوناگون بودند چنین فرمود: «اسمعوا مقالتی و اكتبوا قولی ثم ارجعوا الی امصاركم و قبائلكم فمن آمنتم من الناس و وثقتم به فادعوهم الی ماتعلمون من حقنا فانی اتخوف ان یدرس هذا الامر و یذهب الحق و یغلب والله متم نوره و لو كره الكافرون (9) ؛ سخنان مرا بشنوید و حرف هایم را بنویسید، آنگاه به شهرها و قبیلههای خودتان باز گردید و آن چه در حق ما میدانید به دوستان صمیمی و افراد مورد اطمینان خودتان بگوئید. من اعلان خطر میكنم از این كه این مطلب كهنه شده و از هم بپاشد و حق از بین رفته و مغلوب شود. البته خداوند نورش را گسترش خواهد داد گرچه كافران آنرا نپسندند. (10) »
آن حضرت در یكی دیگر از سخنرانی هایش، بعد از حمد و ستایش پروردگار و تبیین جایگاه اهل بیت علیهم السلام و ارتباط آنان با خدا و رسول او، دوستداران حق را به همراهی خویش فرا خوانده و در یك دعوت عمومی از همگان برای شركت در حماسه عاشورا چنین فرمود: «من كان باذلا فینا مهجته و موطنا علی لقاء الله نفسه، فلیرحل معنا، فانی راحل مصبحا ان شاء الله تعالی (11) ؛ هركس حاضر است تا در راه ما از خون خویش بگذرد و جان خود را در راه شهادت [و لقای] پروردگار نثار كند، آماده حركت با ما باشد كه من انشاءالله تعالی صبحگاهان حركت خواهم كرد.»
در این جا نباید از نقش زنان و كودكان در اطلاع رسانی از واقعه عاشورا به نسلهای بعد چشم پوشی نمود. امام حسین علیه السلام آنها را با خود به كربلا آورد و آنان به عنوان خبرنگاران و گزارشگران راستین صحنه عاشورا و پیام رسانان حقیقی و مستقیم اندیشههای امام حسین علیه السلام به نسلهای بعدی شمرده میشوند.
این اقدام امام حسین علیه السلام، مطمئن ترین، سالمترین و دقیقترین شیوه اطلاع رسانی و انتقال فرهنگ عاشورا به افكار عمومی و وجدانهای آگاه در زمانهای بعد بود.
6 - مقدمه چینی و آماده كردن مخاطب
در القای مطالب، فراهم نمودن زمینههای لازم و بیان نقطه نظرات با مقدمه چینی لازم، نقش بسیار مهمی در نفوذ سخنان یك مبلغ در دلهای مخاطبان خویش دارد. این كار سبب میشود كه گفتههای مبلغ با جذابیت بیشتری در دلهای شنوندگان بنشیند. بسیاری از نكات مهم را كه به سادگی نمیتوان آنها را بیان كرد، میتوان با زمینه سازی و به طور شیوا و دل انگیز به گوش مستمع رساند. در فرهنگ عاشورا برای بیداری مردم غفلت زده، از این شیوه استفاده شده است. امام سجادعلیه السلام در خطبه روشنگرانه خود كه در مسجد اموی شام ایراد نمود، آنچنان مقدمه چینی كرده و زمینه لازم را برای احیای اندیشه جاویدان عاشورا فراهم آورد كه بعد از اتمام سخنرانی، مردمی كه قبل از ایراد خطبه، او و همراهانش را به عنوان اسرای خارجی و دشمنان خویش میپنداشتند، بعد از آن، حقیقت را فهمیده، صدای ناله و گریه بلند كردند و حكومت یزید در آستانه سقوط قرار گرفت.
آن حضرت بعد از حمد و ثنای پروردگار و درود و تحیت بر پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله ابتدا به طور خلاصه نكات قابل توجهی در بی وفایی دنیا و گذشت زمان و عمر انسانها و ثمر نداشتن پشیمانی بعد از فوت وقت و مطالبی از این قبیل را شایستهتر از یك خطیب ورزیده و ماهر بیان نمود. آن گاه فرمود: «من عرفنی فقد عرفنی و من لم یعرفنی، فانا علی بن الحسین بن علی (12) ؛ هر كس مرا میشناسد كه میشناسد و هركس كه مرا نمیشناسد پس من علی بن حسین بن علی هستم.»
آنگاه به طور مفصل به معرفی خود و اهل بیت علیهم السلام پرداخت: «ایها الناس! انا بن مكة و منی، انا بن المروة و الصفا، انا بن من صلی بملائكة السماء،... (13) ؛ای مردم! من فرزند مكه و منایم، من فرزند مروه و صفایم، من پسر آن كسی هستم كه با ملائكه آسمان نماز خواند....»
بعد از اینكه امام سجادعلیه السلام جد بزرگوارش رسول خداصلی الله علیه وآله و علی علیه السلام را به طور مفصل معرفی نمود و سابقه درخشان خاندان پاك پیامبر را شرح داد، حقیقت حادثه عاشورا را كه تا آن لحظه، از نظر مردم و افكار عمومی مخفی نگه داشته شده بود، برای آنان بیان كرد و سپس با تحریك عواطف و احساسات جمعیت حاضر، قلبها را به سوی خویش جذب نموده و نتیجه مطلوب را به دست آورد و در آخر فرمود: «انابن المقتول ظلما، انابن المجزور الراس من القفا، انابن العطشان حتی قضی، انابن طریح كربلا، انابن مسلوب العمامة و الرداء، انابن من بكت علیه ملائكة السماء (14) ؛ من فرزند كسی هستم كه با ظلم و ستم به شهادت رسید، من پسر كسی هستم كه سرش از قفا بریده شد، من پسر آن شهید تشنه كامی هستم كه عطشان از دنیا رفت، من پسر كسی هستم كه پیكرش در صحرای كربلا افتاده، من پسر كسی هستم كه عمامه و عبایش به غارت رفت، من فرزند كسی هستم كه ملائكه آسمان به حال او گریستند.»
7 - شعر و فرهنگ ادبی عاشورا
برای پاسداری و نشر فرهنگ و جهانبینی قرآنی باید فرهنگ ادبی اسلام را پرورش داد، چراكه الفاظ فصیح و شیرین و كلام مناسب و بلیغ كه از ادبیات ریشه میگیرد، در جانها و دلها نشسته و اثر میگذارد. برعكس، الفاظ ناهنجار و كلام غیر بلیغ، كمترین نقشی در نفوس مخاطب نداشته، خستگی و بیزاری میآورد. در فرهنگ عاشورا جلوههای بارزی از شعر و ادب میتوان یافت.
رجزها و اشعار پرمحتوای امام حسین علیه السلام و یاران باوفایش و تمسك آنان به اشعار و ابیات مناسب و لازم در موارد خاص، میتواند نشانگر اهمیت این موضوع در حماسه جاودانی كربلا باشد. امام حسین علیه السلام در موارد زیادی با اشعاری پرمحتوا هدف خویش را به مخاطبین ابلاغ میكرد. هنگامی كه حر راه كاروان امام حسین علیه السلام را سد كرد، آن حضرت با او گفت وگویی انجام داد. آن گاه كه حر از گفت وگو و مذاكره نتیجهای نگرفت، به عنوان نصیحت به امام حسین علیه السلام گفت:ای حسین! برای خدا جانت را حفظ كن. و افزود: «فانی اشهد لئن قاتلت لتقتلن (15) ؛ من مطمئنم كه اگر جنگ كنی كشته خواهی شد. امام حسین علیه السلام فرمود: «افبالموت تخوفنی؛ آیا مرا از مرگ میترسانی؟» اما من به تو گفتار آن جوانمرد اوسی را یادآور میشوم. او هنگامی كه به یاری رسول خداصلی الله علیه وآله شتافته بود، در مسیر راه با پسر عمویش رو به رو شد. پسر عمو به او گفت: «كجا میروی؟ كشته خواهی شد!» آنگاه امام حسین علیه السلام اشعار پرمحتوا و بلیغ آن فداكار اوسی را قرائت كرد:
سامضی و ما بالموت عار علی الفتی اذا مانوی حقا و جاهد مسلما
و واسی الرجال الصالحین بنفسه و فارق خوفا ان یعیش و یرغما (16)
«من میروم و مرگ برای یك جوانمرد عار نیست در حالی كه مقصد او حق و تلاش او برای اسلام باشد.
او در راه مردان صالح جانبازی نموده و از زندگی همراه با ترس و خواری و ذلت جدا گردیده و دور میشود.»
8 - تبلیغ عملی
با اینكه تبلیغ گفتاری تاثیر فراوان در رشد و هدایت افراد دارد و از دیر باز یك روش معمولی و جا افتاده بوده است، اما نتیجه تبلیغ عملی و غیرمستقیم پایدارتر و عمیقتر میباشد. آموزههای فرهنگ عاشورا به ویژه سیره امام حسین علیه السلام مملو از تبلیغات عملی و غیرمستقیم است. با نگاهی به فهرست حوادث زندگی امام حسین علیه السلام و یارانش - از روز حركت از مدینه تا روز شهادت در كربلا - نمونههای فراوانی را میتوان پیدا كرد كه تك تك آنها جلوهای از تبلیغ عملی اهداف و منویات نهضت عاشورا و پاسداری از حقایق اسلام و معارف اهل بیت علیهم السلام میباشد.
پایداری در راه هدف، همراه نمودن اهل بیت و زنان و كودكان، رفتار مهربان و صمیمانه با خانواده و كودكان و یاران در اوج بحرانهای روحی، مصادره كاروان طاغوت، برخورد با لشگر حر و آب دادن به سربازان او، اقامه نماز در ظهر عاشورا، خطابههای قاطع، روشنگر و كوبنده، حوادث شب عاشورا، رد امان نامه توسط حضرت عباس علیه السلام و صدها مورد دیگر كه همه تبلیغ عملی و درس انسانیت و آزادی و غیرت و شرف و در یك كلام آموزش غیر مستقیم تمام فضائل و كمالات انسانی میباشد.
به عنوان حسن ختام نمونهای از سیره عملی و تبلیغ غیر مستقیم حضرت امام حسین علیه السلام را نقل میكنیم:
بعد از واقعه عاشورا مردان قبیله بنی اسد، هنگام دفن جسد مطهر امام حسین علیه السلام، در دوش آن حضرت اثر زخمی دیدند كه متفاوت از جراحتهای جنگی بود. زخم كهنهای بود كه هیچ شباهتی به زخمهای روز عاشورا نداشت. از امام زین العابدین علیه السلام در مورد آن پرسش نمودند. پیشوای چهارم فرمود: این زخم در اثر حمل بار و كیسههای غذا و هیزم به خانههای بیوه زنان، یتیمان و مستمندان میباشد كه پدرم شبها بر دوش خویش آنها را حمل میكرد (17).
· پاورقــــــــــــــــــــی
1) كنز العمال، ج 3، ص 66، حدیث 5523.
2) اسرار الشهاده، ص 396.
3) سخنان حسین بن علی علیهما السلام، ص 170.
4) جمعه / 5.
5) لهوف، ابن طاووس، ص 114.
6) كلمات الامام الحسین علیه السلام، ص 477.
7) تاریخ طبری، ج 4، ص 345.
8) الارشاد مفید، ج 2، ص 112.
9) صف/ 8.
10) فرهنگ سخنان امام حسین علیه السلام، ص 262.
11) كشف الغمه، ج 2، ص 29، لهوف ابن طاووس، ص 114.
12) نور العین فی مشهد الحسین علیه السلام، ابو اسحاق اسفراینی، ص 69.
13) همان.
14) همان، ص 70.
15) البدایه و النهایه، ابن كثیر دمشقی، ج 8، ص 187.
16) همان.
17) المناقب، ج 4، ص 66، بحارالانوار، ج 44، ص 190.
افزودن دیدگاه جدید