عکس العمل مبلغان در برابر استهزاء
نام نشریه: مبلغان، شماره 57
در طول تاريخ پيامبران، صالحان و پارسايان برای هدايت انسانها كوشيده و طالبان نور و پاكی را به خود جذب و آدميان را به ورای طبيعت و متافيزيك متوجه ساختهاند.
در برابر اين گروه عدهای هم به سركردگی شيطان گرد آمده، صف آرائی نمودند. آنان برای نابودی حق از ابزارهای بسياری بهره بردند. گاه سلاح جنگی را برای كشتنِ سپاه نور بكار بردند و گاه با شبهه افكنی در جهت تضعيف باورهای مؤمنين كوشيدند، و از هر روش خطايی مانند تهمت، افتراء و دروغ برای نابودی حق باوران بهره جستند و در اين ميان، يكی از حربههای هميشگی آنان استهزاء و تمسخر دينداران بوده است. اين روش از سويی میتوانست در همه جا بكار آيد و از سوی ديگر كمترين آسيب جانبی را برای آنان داشت.
اين ابزار در حال صلح يا جنگ از سوی سپاه ضلالت بكار میرفت و مؤمنين و صالحان را بسيار میآزرد؛ از اينرو قرآن كريم بحث استهزاء و مطالب پيرامونی آن را در آيات بسياری مطرح كرده است كه در اين مقاله برخی از اين آيات و مباحث مربوط به آن را بيان میكنيم.
1. استهزاء، حربه كافران
قرآن مجيد در موارد متعددی از به سخريه گرفتن پيامبران الهی توسط كافران سخن گفته است؛ مثلا میفرمايد: «وَ لَقَدْ اَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِكَ فی شِيَعِ الاَْوَّلينَ وَ ما يَأْتيهِمْ مِنْ رَسُولٍ اِلاّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ»؛(1) «پيش از تو در گروههای پيشين پيامبرانی را فرستاديم و هيچ پيامبری برايشان نفرستاديم جز آنكه او را به مسخره میگرفتند.»
2. استهزاء منافقان
برخی از منافقين در برابر انسانهای مؤمن از روی استهزاء اظهار ايمان میكردند؛ اما با همفكران خود حركت خود را نوعی تمسخر مؤمنين قلمداد میكردند.
«وَ اِذا لَقُوا الَّذينَ آمَنُوا قالُوا آمَنّا وَ اِذا خَلوْا اِلی شَياطينِهِمْ قالُوا اِنّا مَعَكُمْ اِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُونَ اَللّه ُ يَسْتَهْزِءُ بِهِمْ وَ يَمُدُّهُمْ فی طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ»؛(2) «هنگامی كه با افراد با ايمان روبرو میشوند، میگويند: ما ايمان آورديم و وقتی با شيطانهای خود خلوت میكنند، میگويند: ما با شما هستيم، ما آنان را مسخره میكنيم. خدا آنان را مسخره كرده و در طغيانشان سرگردان میكند.»
3. مشركان و زخم زبان
سخنان زهرآگين و رنج آور اهل كتاب و مشركين در قرآن مجيد بعنوان آزمون الهی مطرح گرديده، چنين آمده است:
«لَتُبْلَوُنَّ فی اَمْوالِكُمْ وَ اَنْفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذينَ اُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مِنَ الَّذينَ اَشْرَكُوا اَذًی كَثيرا وَ اِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَاِنَّ ذالِكَ مِنْ عَزْمِ الاُْمُورِ»؛(3) «قطعا در مال و جان آزموده خواهيد شد و از كسانی كه پيش از شما به آنان كتاب داده شده و از كسانی كه به شرك گرائيدند [سخنان] آزار دهنده بسياری خواهيد شنيد و اگر صبر كنيد و پرهيزگاری نماييد، از عزم استوار [شما] در كارها حكايت دارد.»
مؤمنين بايد خود را برای سه آزمايش سخت آماده كنند:
1. مال؛
2. جان؛
3. سخنان رنج آور يهود و نصاری و مشركين.
امروز لجاجت يهود در صهيونيزم و خود برتربينی بیمنطق در آمريكا و كشورهای غربی تبلور يافته و رسانههای گسترده و فراگير آنان مسلمانان استوار را به سخريه میگيرند و فساد و فحشاء خود را به عنوان ارزش به جهانيان معرفی میكنند و عفت و پاكدامنی را محدوديت و اسارت جلوه میدهند، همه مسلمانان را عقب افتاده و خود را مترقی و پيشرفته معرفی میكنند، و هر روز با سخنان و پيامهای زهرآگين خويش دلهای نورانی مؤمنان را خراش میدهند.
در قرآن اين رفتار ناهنجار پيش بينی شده است. مسلمانان و مؤمنان بايد استوار و پابرجا همه تبليغات آنان را به هيچ انگارند و بدانند استواری و پرواپيشه گی در اين راه بهترين يار آنان است.
4. استهزاء گناهكاران
خطاپيشه گان گنه كاری كه نمیتوانند پاكی را تحمّل كنند و در اعماق جان خويش نسبت به افراد با ايمان احساس ضعف و حقارت دارند، با تمسخر مؤمنين درد درون خويش را التيام میبخشند.
قرآن مجيد میفرمايد:«اِنَّ الَّذينَ اَجْرَمُوا كانُوا مِنَ الَّذينَ آمَنُوا يَضْحَكُونَ وَ اِذا مَرُّوا بِهِمْ يَتَغامَزُونَ وَ اِذَا انْقَلَبُوا اِلی اَهْلِهِمُ انْقَلَبُوا فَكِهينَ»؛(4) «گناهكاران هميشه (در دنيا) به مؤمنين میخنديدند و چون بر ايشان میگذشتند، با چشم و ابرو آنان را ريشخند میكردند و هنگامی كه به خانوادههای خود باز میگشتند، به شوخی میپرداختند.»
5. استهزاء علم گرايان
گرچه ترغيب به علم و دانش از بديهيّات انكارناپذير اسلام میباشد، اما غرور علمی با نگاه علمی دارای تفاوت بسيار و قابل تأمل است. برخی از افراد با قيافه علمی در برابر پيامبر صلی الله عليه و آله مقاومت میكنند. اينان با اندك اطلاعات و تخصص در زمينهای از علوم تصوّر میكنند حق دارند در همه حوزههای علوم دخالت كنند و با غرور و تبختر به هر پديدهای از دريچه محدود اطلاعات خود به داوری مینشينند. چنين افرادی قطعا در شناخت مسير اصلی زندگی دچار حيرت و سر در گمی میشوند. عدهای ديگر هم از آنجا كه به دليل جايگاه علمی مورد توجهاند، هنگامی كه حرف حقّ از سوی مردم پذيرش میشود برای اثبات جايگاه خود از پذيرش حق امتناع میورزند. استهزاء حق با اين موضع و نگرش، از ديرباز تاكنون همواره وجود داشته و اكنون نيز بطور جدّی مطرح است. قرآن مجيد میفرمايد: «فَلَمّا جائَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَحاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ»(5)؛ «هنگامی كه پيامبران آنان دلايل روش آوردند، به دانش (مختصري) كه داشتند شادمان ماندند و سرانجام آنچه به ريشخند میگرفتند، آنان را هلاك ساخت.»
موضوعات مورد تمسخر
كسانی كه در برابر باور پيشه گان از ابزار استهزاء بهره میجويند، براساس معارف قرآن مواردی را در معرض تمسخر قرار میدهند كه اكنون به آياتی در اين باره اشاره میشود.
1. استهزاء آيات خدا
يكی از موضوعاتی كه مورد تمسخر كفار، مشركين، منافقان، گناهكاران و علم زدهها واقع میشود، آيات و نشانههای روشن الهی است.
قرآن مجيد میفرمايد: «ثُمَّ كانَ عاقِبَةُ الَّذينَ اَساؤُوا السُّوأی اَنْ كَذَّبُوا بِاياتِ اللّه ِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُونَ»؛(6) «فرجام كسانی كه زشتی پيشه كردند، اينگونه بود كه آيات خدا را تكذيب نموده و آن را به تمسخر گرفتند.»
2. تمسخر پيامبران عليهم السلام
يكی از رفتارهای زشت و ناپسند سپاهيان ضلالت، استهزاء پيامبران الهی است. قرآن مجيد در چند مورد اين جمله را تكرار نموده است كه: «لَقَدِ اسْتُهْزِءَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ»؛ «هر آينه پيامبران قبل از تو مسخره میشدند.»
3. استهزاء پيامبر اسلام صلی الله عليه و آله
عدهای در برابر پيامبر اسلام صلی الله عليه و آله به جای برخورد منطقی و تدبرآميز هيچ حركت مثبتی از خود بروز نداده؛ بلكه برعكس، تنها شيوه برخورد آنان ريشخند پيامبر صلی الله عليه و آله بود.
قرآن مجيد میفرمايد: «وَ اِذا رَءاكَ الَّذينَ كَفَرُوا اِنْ يَتَّخِذُونَكَ اِلاّ هُزُوا»(7)؛ «هنگامی كه كافران تو را میبينند، فقط تو را مسخره میكنند.»
4. مسخره كردن نماز
دستهای از گمراهان، دستورات دينی از جمله نماز را ـ كه نقش محوری در عبوديت آدمی دارد ـ به ريشخند میگيرند. «وَ اِذا نادَيْتُمْ اِلَی الصَّلوةِ اتَّخَذُوها هُزُوا وَ لَعِبا ذلِكَ بِاَنَّهُمْ قَوْم لايَعْقِلُونَ»(8)؛ «هنگامی كه مردم را به نماز میخوانيد، آن را به مسخره و بازی میگيرند؛ زيرا آنان مردمی هستند كه نمیانديشند.»
مبلّغ و مسخره كنندگان
يكی از مشكلات مبلغان ديني، استهزاء آنان توسط گروههای مطرح شده میباشد كه هر كدام به نوعی مبلغ دينی را مورد تهاجم گفتار زهردار خويش قرار میدهند. در اينجا ممكن است مبلّغ دچار سر در گمی شود كه در برابر اين عملكرد چه عكس العملی داشته باشد. ما در اين بخش از مقاله با استفاده از آيات قرآن سعی میكنيم راهی را بيابيم و براساس آن عمل كنيم. در اين زمينه مطالبی تحت دو عنوان بايدهای روحی و بايستههای واكنشی بيان میگردد.
بايدهای روحي
مبلّغ دين ابتدا بايد از جهت روحی جايگاه خود را بشناسد و با الهام از معارف دينی فكر و انديشه خود را تعديل كند و با شخصيتهای قرآن روح خود را تنظيم نمايد. مبلغ اگر نتواند خود را از جهت روحی پشتيبانی كند، حتما در زمينه هدايت جامعه مشكل افزونتری خواهد داشت. حفظ روحيه برای مبلّغ تا آنجا اهميّت دارد كه پيامبر اسلام صلی الله عليه و آله هم از طرف قرآن كمك میشود؛ از اينرو نكاتی را كه میتواند از جهت روحی ما را ياری رساند در اينجا مطرح میكنيم، بدان اميد كه مبلغان عزيز در فراز و نشيبهای اجتماعی با مرور اين مطالب، به بازسازی روحيه خويش بپردازند.
1. تاريخ انبياء عليهم السلام
اگر مروری بر تاريخ انبياء عظام عليهم السلام داشته باشيم و از قرآن در اين مسير بهره جوئيم، در میيابيم كه:
الف. مصائب همه پيامبران
هيچ پيامبری از مشكلات و سختيها در امان نبوده و همه پيامبران در كوران حوادث، در گيريها و مصائب، به پيش رفته و اهداف نورانی خود را دنبال میكردهاند. و بطور كلّی هر انسان با ايمانی اگر بخواهد سعادت يابد و به بهشت الهی راه پيدا كند، بايد در مقابل مشكلات و سختيها بايستد و مبلغ به عنوان پيشتاز رهروان راه انبياء بايد برای رويارويی با مشكلات، سختيها و آزار دشمن آماده بوده و تحمّل اين سختيها را زمينه قرب الی اللّه بداند و از آن استقبال كند.
قرآن مجيد میفرمايد:
«أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الجَنَّةَ وَلَمّا يَأْتِكُمْ مَثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ مَسَّتْهُمُ البَأْساءُ وَالضَّـرّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتّی يَقُولَ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتی نَصْرُ اللّهِ أَلا إِنَّ نَصْرَ اللّهِ قَرِيب»(9)؛ «آيا خيال میكنيد كه در بهشت داخل میشويد و مشكلات پيشينيان بر شما وارد نمیشود؛ آنان دچار سختی و زيان و هول و هراس شدند و زير و رو گرديدند تا جايی كه پيامبر عليه السلام و افرادی كه با وی ايمان آورده بودند، گفتند: ياری خدا كی خواهد بود؟ آگاه باشيد كه ياری خدا نزديك است.»
ب. استهزاء همه پيامبران
مطلب ديگری كه توجه به آن برای همه مبلغان ضروری است، آنست كه بدانند كليه پيامبران سلف از اين مشكل و آسيب در امان نبوده اند؛ از جمله، گل سرسبد انسانيت و بالاترين پيامبر، حضرت محمّد صلی الله عليه و آله هم مورد استهزاء قرار میگرفته است، تا آنجا كه قرآن مجيد آن حضرت را برای تحمّل زخم زبانها تسلّی میدهد كهای پيامبر! اگر تو را مسخره میكنند، اين رفتار نسبت به همه پيامبران بوده است.
در قرآن مجيد آمده است:«وَلَقَدِ اسْتُهْزِی ءَ بِرُسُلٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَمْلَيْتُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كانَ عِقابِ»(10)؛ «بی گمان فرستادگان قبل از تو مسخره شدند، پس به كسانی كه كافر شدند مهلت دادم، آنگاه آنان را به كيفر گرفتم، پس چگونه بود كيفر من؟»
2. مقايسه خويش با دشمن
گاهی افراد با ايمان خيال میكنند كه فقط آنان دچار مشكل و مصيبتاند و انسانهای كافر و فاسق مشكلی ندارند؛ در حالی كه همه انسانها در اين كره خاكی با سختي، خسارت و مصيبت دست و پنجه نرم میكنند. البته فقط خدا باوران و ايمان داران كه برای رضای الهی با اين سختيها روبرو میشوند پاداش دارند؛ اما افراد بیايمان جز خسارت در دنيا و آخرت نصيبی نخواهند داشت. اگر اين نگرش در ذهن آدمی نهادينه شود، به راحتی در میيابد كه مؤمن به تحمّل مشكلات سزاوارتر است.
بطور كلّی همه افراد؛ اعمّ از كسبه، تجّار، افراد اداري، و... از سخن نيش دار در امان نيستند. كافران، مشركان، منافقان و گناهكاران نيز از انتقاد و سخنان رنج آور بینصيب نخواهند بود. امروز يكی از افرادی كه بيش از همه به او واژهها و كلمات گوناگون و تند گفته میشود، رئيس جمهور آمريكا است؛ در حالی كه برای باطل همه اين سخنان را تحمّل میكند. همانگونه كه مردم برای زندگی روزمرّه خود، و سياستمداران برای حفظ پست و مقام خويش هزاران نوع سخن را تحمّل میكنند، ما هم قطعا بايد به عنوان مبلغان دين برای حفظ اسلام و قرآن بسيار پايدار بايستيم و بدانيم كه در اين فراز و نشيبها قرب الهی حاصل میشود.
قرآن مجيد میفرمايد: «إِنْ يَمْسَـسْـكُمْ قَرْح فَقَدْ مَسَّ القَوْمَ قَرْح مِثْلُهُ وَتِلْكَ الأَيّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النّاسِ»(11)؛ «اگر به شما آسيب رسيده، آن قوم (كافر) را نيز آسيبی نظير آن رسيده است و ما اين روزها(ی شكست و پيروزي) را بين مردم به نوبت میچرخانيم.»
3. استهزاء و آزمون
تمسخر انسانهای با ايمان يكی از آزمونهای الهی است كه مبلغان عزيز بايد با عنايت به اين نكته زمينه رشد و قرب خويش را به خدا احساس كرده، هرگز از آن منزجر نباشند.
دشمنان دين گاهی با موشك، هواپيما، بمب و گلوله سعی میكنند مسلمانان را از پای در آورند و زمانی با شليك پيام از پايگاههای خبری و رسانهها و گاهی هم با تحريك جوانان ضعيف الايمان اين جنگ بیامان را دنبال میكنند. پايداری در همه صحنههای ستيز با كفر، شرك، نفاق و گناه، پاداشی بس بزرگ دارد؛ از جمله مقاومت در مقابل استهزاء آنان.
قرآن مجيد مطلبی را بيان میفرمايد كه تأمل برانگيز و درس آموز است.
عدهای در قيامت میگويند خدايا ما را از جهنم نجات بخش، پس از آنكه تقاضای آنان به شدّت رد میشود، قرآن چنين میفرمايد: «عدهای از بندگان من در دنيا میگفتند: پروردگارا ايمان آورديم پس ما را ببخش و به ما رحم كن و تو بهترين مهرباناني.»
«فَاتَّـخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيّاً حَتّی أَنْسَوْكُمْ ذِكْرِی وَكُنْتُمْ مِنْهُمْ تَـضْحَكُونَ * إِنِّی جَـزَيْتُـهُمُ اليَوْمَ بِما صَبَـرُوا أَ نَّـهُمْ هُمُ الْفائِزُونَ»(12)؛ «پس شما آنان را به تمسخر گرفتيد تا ياد من فراموشتان شد و شما بر آنان میخنديديد. من هم امروز پاداش پايداری آنان را دادم و اينان همان رستگارانند.»
قرآن كريم در جای ديگر میفرمايد: «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الجَـنَّةَ وَلَمّا يَعْلَمِ اللّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْـكُمْ وَيَعْلَمَ الصّابِرِينَ»(13)؛ «آيا پنداشتيد كه به بهشت وارد میشويد، بدون آنكه خداوند مجاهدين و صابرين را بيازمايد.» استهزاء دشمنان بستر آزمون و پايداری مؤمنان است كه پيروزی در اين امتحان بزرگ موجب ورود در بهشت الهی خواهد بود.
4. پيروزی در قيامت
همه مؤمنان بايد بدانند كه پيروزی در قيامت از آنان است و مسخره كنندگان به جزای اعمال زشت خود میرسند. توجه به اين امر روحيه مقاومت و پايداری را در آنان تقويت میكند. در اين باره علاوه بر آيه 111 سوره مؤمنون میتوان به اين آيه استدلال كرد كه میفرمايد: «زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الحَياةُ الدُّنْيا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ القِـيامَةِ وَاللّهُ يَرْزُقُ مَنْ يَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ»(14)؛ «زندگی دنيا برای كافران زينت گرديد و مؤمنان را ريشخند میكنند و كسانی كه پروا پيشهاند در روز قيامت برتر از آنانند و خداوند به هر كس بخواهد بیحساب روزی میدهد.»
5. عذاب استهزاء كنندگان
در قيامت استهزاء كنندگان دچار حسرتی دردناك میگردند كه چرا پيامبران عليهم السلام را به تمسخر گرفتند.
قرآن مجيد در توصيف حالت اين افراد در قيامت میفرمايد: « يا حَسْرَةً عَلَی العِـبادِ ما يَأْتِـيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلاّ كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُونَ»(15)؛ «حسرت بر اين بندگان باد كه هيچ پيامبری برای آنان نيامد مگر آنكه او را به ريشخند گرفتند.»
بايستههای واكنشي
برای رويارويی با استهزاء كنندگان، مواردی در منابع اسلامی ديده میشود كه مبلّغ میتواند به تناسب شرايط و موقعيتهای مختلف از آنها بهره جويد:
1. برخورد منطقي
گاهی افرادی كه مسخره گر هستند، اگر با دليل و برهان و سخنان دلسوزانه روبرو شوند، خيلی سريع خلع سلاح و تسليم میشوند. در صورتی كه اين حركت جواب دهد، از رفتارهای ديگر مناسبتر است.
قرآن مجيد میفرمايد: «أُدْعُ إِلی سَبِـيلِ رَبِّكَ بِالحِكْمَةِ وَالمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجادِلْهُمْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ»(16)؛ «ای پيامبر! مردم را با حكمت و برهان و موعظه نيكو به راه خدايت دعوت كن و با بهترين روش مناظره كن.»
2. سخنان نيكو
اگر مبلّغ هنگامی كه با تمسخر ديگران روبرو شد، بتواند خود را كنترل كرده و با سخنان نيكو و زيبا با آنان روبرو شود، در موارد بسياری میتواند تأثير بگذارد. قرآن مجيد میفرمايد: «وَقُلْ لِعِـبادِی يَقُولُوا الَّتِی هِی أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطانَ يَنْزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطانَ كانَ لِلاْءِنْسانِ عَدُوّاً مُبِيناً»(17)؛ «به بندگانم بگو، بهترين سخنان را بر زبان آوريد كه شيطان بين شما دشمنی بر میانگيزد؛ زيرا شيطان هميشه دشمنی واضح برای انسان است.»
از اين آيه فهميده میشود كه بهترين راه پرهيز از آشوب و فتنه، استفاده از كلمات زيباست.
در جای ديگر قرآن در توصيف بندگان خداوند رحمان میفرمايد:«وَ إِذا خاطَبَهُمُ الجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً»(18)؛ «هرگاه مردم جاهل به آنها خطاب (و عتابي) كنند، با سلامت نفس (و كلام خوش) جواب میدهند.»
3. ردّ اتهام
گاهی پيامبران الهی هنگامی كه مورد اتهام و استهزاء دشمنان واقع میشدند، خيلی متين سخن نابجای آنان را ردّ میكردند.
هنگامی كه حضرت هود عليه السلام به بيان آيات الهی میپردازد، دشمنان چنين میگويند: «اِنّا لَنَريكَ فی سَفاهَةٍ وَ اِنّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكاذِبينَ»(19)؛ «ما تو را سفيه و بیخرد میبينيم و گمان داريم كه تو سخت دروغ گوئي.»
حضرت هود در جواب آنان چنين میفرمايد: «قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بیسَفاهَة وَلـكِنِّی رَسُول مِنْ رَبِّ العالَمِـينَ»(20)؛ «ای قوم! من سفيه نيستم ولكن فرستاده خدای عالميان هستم.»
حضرت هود عليه السلام تندی نمیكند، بلكه خيلی متين پاسخ میدهد.
و هنگامی كه به حضرت نوح میگويند: «اِنّا لَنَريكَ فی ضَلالٍ مُبينٍ»(21)؛ «ما تو را در گمراهی آشكار يافتيم.» آن حضرت پاسخ میدهد: «قالَ يا قَوْمِ لَيْسَ بیضَلالَة وَلـكِنِّی رَسُول مِنْ رَبِّ العالَمِـينَ»(22)؛ «ای مردم! من به هيچ وجه در گمراهی نيستم ولكن من رسول پروردگار جهانم.»
4. برخورد سلم آميز
بعضی از افراد تمسخر كننده، انسانهای جاهل و نادانی هستند كه ارزش رويارويی ندارند. بهتر است مبلّغ با برخوردی سلم آميز از كنار آنان بگذرد.
قرآن مجيد در توصيف بندگان خداوند رحمان میفرمايد: «وَ إِذا مَـرُّوا بِاللَّـغْوِ مَـرُّوا كِراماً»(23)؛ «و هرگاه به عمل لغوی بگذرند، بزرگوارانه از آن درگذرند.»
5. عدم همنشيني
اگر برخورد با كلام منطقي، كلام زيبا، رد اتهام و برخورد سلم آميز نتوانست فرد مسخره كننده را كنترل كند، يكی از راههای مؤثر ترك همنشينی با اين افراد است. اگر مؤمنين از جلسات اين گونه افراد دور شوند، از سويی به حركت ناپسند آنان واكنش نشان داده و از سوی ديگر از تأثير سخنان مخرّب آنان بر روح خود جلوگيری كردهاند.
قرآن مجيد میفرمايد: «وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِی الكِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آياتِ اللّهِ يُكْفَرُ بِها وَيُسْتَـهْـزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتّی يَخُوضُوا فِی حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ إِنَّ اللّهَ جامِـعُ المُنافِقِـينَ وَالكافِرِينَ فِی جَهَنَّمَ جَمِـيعاً»(24)؛ «البته خداوند در كتاب بر شما نازل كرده كه چون شنيديد به آيات خدا كفر ورزيده و مسخره میشود، با آنان منشينيد تا به سخنی ديگر وارد شوند و الاّ شما هم مانند منافقان بوده، خداوند منافقان و كافران را در جهنّم جمع میكند.»
اميد آنكه:
الف. مبلغان محترم آيات مذكور را به جان خويش بسپارند تا هيچگاه در مقابل انسانهای منحرف احساس خستگی نكنند.
ب. مطالب مذكور را برای مردم بيان كنند تا جايگاه استهزاء كنندگان و تكليف خود در مقابل آنان را به خوبی بشناسند.
ج. آنچه در توصيف انسانهای پايدار و استوار و اميرالمؤمنين عليه السلام مقتدايمان آمده هماره نصب العين خويش قرار دهند كه قرآن مجيد میفرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْـكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِی اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّـهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی المُؤْمِنِـينَ أَعِزَّةٍ عَلَی الكافِرِينَ يُجاهِدُونَ فِی سَبِـيلِ اللّهِ وَلا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذ لِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤْتِـيهِ مَنْ يَشاءُ وَاللّهُ واسِـع عَلِيم»(25)؛ «ای كسانی كه ايمان آورده ايد! هر كه از شما از دين خود مرتدّ شود، خداوند به زودی قومی را خواهد آورد كه آنها را دوست دارد و آنها هم خدا را دوست دارند، نسبت به مؤمنان فروتن و در مقابل كافران سرسختاند، در راه خدا میجنگند و از ملامت نكوهش كنندگان نمیهراسند. اين فضل خداوند است كه به هر كس بخواهد عطا كند و خداوند گشايشگر و داناست.»
اين آيه براساس روايت پيامبر صلی الله عليه و آله مربوط به ايرانيان است. همچنين در روايات آمده است كه از مصاديق آن اميرالمؤمنين عليه السلام و اصحاب آن حضرت و حضرت قائم عليه السلام و اصحابش میباشند.(26)
پی نوشت:
1. حجر/ 10 و 11.
2. بقره/ 14 و 15.
3. آل عمران/ 186.
4. مطففين/ 29 و 30 و 31.
5. غافر/ 83.
6. روم/ 1.
7. انبياء/ 36.
8. مائده/ 58.
9. بقره/ 214.
10. رعد/ 32.
11. آل عمران/ 140.
12. مؤمنون/ 111 ـ 110.
13. آل عمران/ 141.
14. بقره/ 212.
15. يس/ 30.
16. نحل/ 125.
17. اسراء/ 53.
18. فرقان/ 63.
19. اعراف/ 66.
20. اعراف/ 67.
21. اعراف/ 60.
22. اعراف/ 61.
23. فرقان/ 72.
24. نساء/ 140.
25. مائده/ 54.
26. تفسير نور الثقلين، ذيل آيه.
افزودن دیدگاه جدید