سلوك سیاسی-اجتماعی مبلغان (9)،(جامعه پذیری سیاسی)
نام نشریه: مبلغان،شماره 58
یكی از بایستههای سلوك سیاسی ـ اجتماعی مبلغان، ایفای نقش در «جامعه پذیری سیاسی» است. جامعه پذیری سیاسی، امروزه یكی از مفاهیم بنیادین و مهم در علوم اجتماعی (بخصوص علوم سیاسی) و روان شناسی است.
جامعه پذیری سیاسی، روندی است كه فرد در آن، با وظایف، حقوق و نقشهای سیاسی خود در جامعه آشنا میشود.
در این فرایند «فرهنگ سیاسی جامعه» از نسلی به نسل دیگر، یا از نهادی به گروههای مختلف جامعه انتقال مییابد. نهادهای جامعه پذیری سیاسی، با انتقال «فرهنگ سیاسی»، هم شرایط تداوم حیات سیاسی و نظام ارزشی آن را فراهم میكنند و هم سبب ثبات فرهنگ سیاسی، اجتماعی و سنتها میشوند.
این فرایند را میتوان چنین تعریف كرد: «فرایندهای رشد كه افراد از طریق آنها، جهت گیریها و انگارههای رفتار سیاسی خود را كسب میكنند.» (1)
اهمیت و ارزش این انگاره، بر صاحب نظران و اندیشوران پوشیده نیست و بدون آن جوامع، دچار گسست شده و گروهی از مردم، با ارزشها، هنجارها و آموزههای سیاسی جامعه خود (فرهنگ سیاسی) بیگانه میشوند.
یكی از مشكلات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جامعه ایران، غفلت از جامعه پذیری و گسست نسلهای مختلف با آموزهها و هنجارهای سیاسی، و شكاف میان كارگزاران نظام با بخشی از جامعه (به خصوص نوجوانان و جوانان) است. عدم توجه به این امر باعث فزونی بی اعتنایی جوانان نسبت به سرنوشت كشور و آسیب پذیری آنان در برابر تبلیغات نادرست دشمنان میشود.
گفتنی است نظام حكومتی ما دینی و بر پایه آموزههای شریعت سامان یافته و حاكمیت ارزشی و هنجارهای دینی در عرصههای مختلف (سیاست، اقتصاد، اجتماع و فرهنگ) در رأس برنامهها و اهداف آن قرار دارد. از طرفی بین سیاست و دین، جدایی و گسستی وجود ندارد. از اینرو «پاسداران مرز دین» و «مبلغان راستین شریعت» وظایف و تكالیف حساس و دشواری در «امر جامعه پذیری سیاسی» دارند. حتی در نگاشتههای سیاسی، یكی از كارگزاران و عوامل این امر، نهادهای مذهبی دانسته شده است. علاوه بر این خود نیز باید با آموزهها و فرهنگ سیاسی اسلام آشنا شده و در این فرایند، خود را از جامعه و سیاست جدا ندانند.
امام خمینی رحمه الله میفرماید: «تبلیغات و تعلیمات دو فعالیت مهم و اساسی ما است. وظیفه فقها [و علما] است كه عقاید و نظامات اسلام را تبلیغ كنند و به مردم تعلیم دهند تا زمینه برای اجرای احكام و برقراری نظامات اسلام در جامعه فراهم شود. در روایت ملاحظه كردید كه در وصف جانشینان پیغمبر اكرم صلی الله علیه و آله؛ یعنی فقها آمده است كه: «یعَلِّمُونَها النّاسَ»؛ یعنی، دین را به مردم تعلیم میدهند ـ مخصوصا در شرایط كنونی ـ كه سیاستهای استعماری و حكام ستمگر و خائن و یهود و نصارا و مادیون در تحریف حقایق اسلام و گمراه كردن مسلمانان تلاش میكنند.
در این شرایط مسئولیت ما برای تبلیغات و تعلیمات بیش از هر وقت دیگر است.» (2)
مهمترین هنر امام راحل رحمه الله موفقیت در جامعه پذیری سیاسی و تربیت كامل و همه جانبه مردم به خصوص جوانان و نوجوانان بود كه آنها را از رژیم سیاسی طاغوت بیگانه و با آموزههای سیاسی اسلام آشنا كرد.
بر این اساس از «جامعه پذیری سیاسی» میتوانیم با عنوان «تربیت سیاسی» نیز یاد كنیم. تربیت سیاسی، مهمترین نوع تربیت است كه در تحقق اهداف مادی و معنوی جامعه نقش اساسی دارد. این انگاره، ضمن پرورش شهروندان وظیفه شناس و متعهد، آنها را با معیارها و هدفهای نظام سیاسی اسلام آشنا میسازد. تربیت سیاسی، برای جوانان و نوجوانان از اهمیت خاصی برخوردار است؛ زیرا آنان حامیان و پشتیبانان فعلی نظام و سیاست مداران و كارگزاران آینده هستند.
كم كاری و غفلت و بی اعتنایی مسئولان كشور نباید مبلغان و عالمان دینی را از سیاست و آموزههای بنیادین آن دور كند و آنان را از توجه به این وظیفه بنیادین غافل سازد. سستی در این امر، باعث تضعیف نظام دینی در آینده و رونق گرفتن اندیشههای الحادی و سكولاریستی ـ به خصوص در عرصه سیاست ـ میشود. افتخار ما این است كه دارای دولت دینی هستیم كه بر اساس شریعت شكل گرفته و هدف آن تعمیق و گسترش باورهای دینی است و این در جامعه ملحد جهانی، یك پدیده سترگ و شكوهمند است.
مسئولیت علمای دین در زمینه تربیت و اجتماع سازی، از دیگران سنگینتر و گستردهتر است؛ بكله این تكلیف نخست متوجه آنان است؛ زیرا با ورود در این شغل، مسئولیت ترویج و تبلیغ دین و نشر فرهنگ و تربیت اسلامی را به عنوان یك وظیفه پذیرفته اند. قرآن مهمترین وظیفه پیامبر صلی الله علیه و آله را تعلیم و تربیت مردم میداند و میفرماید: «لَقَدْ مَنَّ اللّه ُ عَلَی الْمُؤْمِنینَ اِذْ بَعَثَ فیهِمْ رَسُولا مِنْ اَنْفُسِهِمْ یتْلُوا عَلَیهِمْ آیاتِهِ وَیزَكّیهِمْ وَیعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَالْحِكْمَة»؛ (3) «خداوند بر مؤمنان منت نهاد كه فرستادهای از خودشان در میان آنان مبعوث كرد كه آیات الهی را بر آنان میخواند و آنان را تزكیه میكند و كتاب و حكمت میآموزد.»
می دانیم كه آن حضرت با تأسیس دولت اسلامی در مدینه، مهمترین گامها را در تربیت سیاسی و جامعه پذیری مردم برداشتند و اسباب نزدیكی آنان را به حكومت و سیاست فراهم ساختند.
فرهنگ سیاسی
چنان كه گذشت، در فرایند جامعه پذیری، فرهنگ سیاسی جامعه به عموم مردم یا گروهی از آنان منتقل میشود. این انتقال باید از دوران كودكی شخص شروع شود و تا سالهای میانی و پایانی عمر او، ادامه یابد. در این میان نوجوانان و جوانان بهترین گزینه برای انتقال فرهنگ سیاسی هستند.
هر فرهنگ سیاسی، توزیع خاصی از ایستارها، ارزشها، احساسات، اطلاعات و مهارتهای سیاسی است. همان گونه كه ایستارهای افراد بر اعمال آنان تأثیر میگذارد، فرهنگ سیاسی یك ملت بر رفتار شهروندان و رهبران آن، در سراسر نظام سیاسی تأثیر میگذارد. (4)
بر این اساس ارزشهای رایج مربوط به نظام سیاسی، به تدریج به هر شخصی القا میشود و او را قادر میسازد كه با نظام سیاسی رابطه برقرار كند، انتظار رفتارهای معینی از دولت داشته باشد و آنچه را از او انتظار میرود، فرا بگیرد؛ مثل رعایت قوانین، فعالیت در امور محلی و شركت در انتخابات. (5)
بعضی از مؤلفههای فرهنگ سیاسی اسلام ـ كه باید به جوانان و نوجوانان منتقل شود ـ عبارت است از: ضرورت و مفهوم حكومت دینی، نقش مردم در پشتیبانی از نظام، دفاع از نظام دینی و مرزهای كشور اسلامی، جهاد و شهادت طلبی، نصیحت ائمه مسلمین، شركت در انتخابات، جایگاه ولایت فقیه، شورا در اسلام، پایبندی به قانون، پیوند دین و سیاست، مشاركت در امور سیاسی و... و از همه مهمتر توجه به این انگاره كه هدف و غایت تمامی فعالیتها و برنامهها در دین اسلام، حركت به سوی خدا و تقرب به اوست است.
كارگزاران و عوامل جامعه پذیری
جامعه پذیری سیاسی از طریق نهادها و عوامل متفاوتی صورت میگیرد؛ مثلا برخی از دروس تعلیمات دینی در مدارس، عمدا برای همین مقصود طراحی شده اند و برخی دیگر مانند گروه هم بازیان و همكاران، احتمالا به شكل غیرمستقیم در جامعه پذیری سیاسی نقش دارند. عوامل جامعه پذیری عبارت اند از:
1. خانواده؛ 2. مدرسه و نهادهای آموزشی؛ 3. نهادهای مذهبی؛ 4. گروه همسانان (گروههای هم سال)؛ 5. حرفه، طبقه و منزلت اجتماعی (همكاران، دوستان و آشنایان)؛ 6. رسانههای جمعی؛ 7. گروههای نفوذ؛ 8. احزاب سیاسی؛ 9. تماس مستقیم با ساختارهای حكومت.
هر كدام از این عوامل به نوعی در انتقال فرهنگ سیاسی نقش ـ كم یا زیاد ـ دارند؛ ولی بحث درباره آنها از حوصله این نوشتار خارج است. از اینرو در این نوشته تنها نقش و جایگاه «نهادهای مذهبی» بررسی میشود. البته هر یك از اینها میتوانند ابزار تبلیغی مذهب و نهادهای تبلیغی قرار گیرند و به طور غیرمستقیم نقش مثبتی در فرآیند جامعه پذیری داشته باشند.
نهادهای مذهبی (نهاد تبلیغ و روحانیت)
یكی از عوامل مهم و اصلی در جامعه پذیری سیاسی، نهادهای مذهبی (عالمان، مبلغان، مساجد و هیئتهای مذهبی) هستند. بدیهی است دین میتواند عامل بسیار مهم و مؤثری در جامعه پذیری افراد باشد و به طور مستقیم یا غیرمستقیم، در انتقال فرهنگ سیاسی، نقش ایفا كند.
آلموند در این زمینه مینویسد: «مذاهب دنیا، حاملان ارزشهای فرهنگی و اخلاقیای هستند كه خواهی نخواهی پیامدهای سیاسی دارند و بر مسائل سیاسی و سیاستهای عمومی تأثیر میگذارند. رهبران مذهبی بزرگ خود را آموزگار مردم میدانند و پیروان آنها معمولا كوشیده اند تا از طریق آموزش درسی، به جامعه پذیری كودكان شكل بخشند و از طریق موعظه و مناسك مذهبی، نومذهبان را از هر سنی كه باشند، جامعه پذیر سازند... وجود هویت دینی و سازمانهای مذهبی در بیشتر نظامهای سیاسی احساس میشود.» (6)
اگر مبلغان ـ به عنوان سنگربانان اصلی دین ـ در انتقال آموزههای سیاسی اسلام كوتاهی كنند و نتوانند رابطه بین مردم و حكومت دینی را تصحیح نمایند، به یقین دشمنان این كار را با انواع وسایل تبلیغی انجام داده و قشرهای مختلف جامعه را نسبت به حكومت دینی بدبین و مأیوس خواهند كرد.
وظیفه و كار اصلی مبلغان در این زمینه، انتقال ـ مستقیم یا غیرمستقیم ـ آموزههای اصیل دینی درباره سیاست و حكومت، بایستههای اخلاقی حاكم بر امور سیاسی، بیان شاخصهای مورد نظر دین درباره سیاستمداران و حاكمان، تبیین اركان سیاست فاضله (سیاست الهی) ، ایجاد انسجام و همبستگی ملی (اتحاد) ، جلوگیری از گسست و شكاف میان مردم و نظام دینی و... است.
مساجد و كانونهای مذهبی
مبلغان برای عمل به این كاركرد مهم خود، به ابزارها، وسایل و پایگاههایی (مانند مدارس، هیئتهای مذهبی، كانونهای فرهنگی و علمی جوانان و...) نیاز دارند كه مهمترین آنها «مساجد» است. از اولین روزهای تشكیل نخستین حكومت اسلامی در مدینه، مسجد به عنوان اصلیترین پایگاه تجمع مسلمانان شناخته شده است؛ یعنی از زمان پیامبر صلی الله علیه و آله مسجد به صورت كانون عبادی ـ سیاسی بوده است. مسجد را باید عامل نیرومندی در همبستگی و اتحاد مسلمانان دانست. اقامه نمازهای جمعه و جماعت و برگزاری كلاسهای تفسیر و معارف، همیشه وسیلهای برای گردهمایی مسلمانان بوده است. دراین گردهماییها بسیاری از مسائل مهم اجتماعی و سیاسی مطرح و در مورد آنها تصمیم گیری شده است.
نقش مساجد و دیگر نهادهای مذهبی در پیروزی انقلاب اسلامی بسیار چشمگیر است. نیروهای فعال در مساجد، به طور مستقیم در متن انقلاب شركت كردند؛ به گونهای كه مساجد نقش نیروسازی و پایگاه ارتباطی مردم و رهبران انقلابی را برعهده داشتند. همچنین یكی از عوامل پایداری فرهنگ اسلامی را باید وجود مساجد و نهادهای مذهبی دانست. (7)
امام راحل رحمه الله در این باره فرموده است: «... از مسجد باید امور اداره بشود. این مساجد بود كه این پیروزی را برای ملت ما درست كرد... این طور نباشد كه خیال كنند كه حالا دیگر ما پیروز شدیم، دیگر مسجد میخواهیم چه كنیم.» (8)
و «این مساجد باید مركز تربیت صحیح باشد و مساجد بحمداللّه اكثرا این طوری است. اشخاصی كه در مسجد میروند، باید تربیت شوند، تربیتهای اسلامی، مساجد را خالی نگذارید...» (9)
بر این اساس مبلغان و عالمان دینی، اخلاقی ترین، دینیترین و نیكوترین رفتارهای سیاسی را در برخورد با مسائل سیاسی جامعه از خود نشان میدهند و در عین حال این آموزهها و باورداشتهای سیاسی را با شیوهها و روشهای مناسب، به دیگران منتقل ساخته و در آنها نهادینه میكنند.
روشها و شیوههای جامعه پذیری سیاسی
در جامعه پذیری سیاسی، از روشها و شیوههای مختلفی میتوان استفاده كرد كه تنها به چند مورد از آنها اشاره میشود:
الف. جامعهپذیری مرحلهای
فرایند انتقال فرهنگ سیاسی، باید فرایندی مرحلهای و با توجه به دورانهای مختلف زندگی شخص باشد. برخی از نویسندگان مراحل رشد شخصیت سیاسی را چنین ترسیم كرده اند: 1. آغاز؛ 2. كودكی؛ 3. نوجوانی؛ 4. جوانی؛ 5. بزرگ سالی؛ 6. كهنسالی.
یادگیری سیاسی شخص از سه ـ چهار سالگی؛ یعنی، از زمانی شروع میشود كه اطفال، تفاوت چند موضوع سیاسی (مثل رئیس جمهور، پلیس و دولتها) را به كمك افراد خانواده یا همسایهها درك میكنند؛ اما مهمترین دوران یادگیری سیاسی، نوجوانی و جوانی است. در این زمان، شاكلههای فكری كودكان و جوانان به وجود میآید و آنان دارای درك و بینش سیاسی میشوند.
حضرت علی علیه السلام در نامهای به فرزندش امام حسن علیه السلام مینویسد:».. اِنَّما قَلْبُ الْحَدَثِ كَالاْءَرضِ الْخالِیةِ ما اُلْقِی فیها مِنْ شَی ءٍ قَبِلَتْهُ فَبادَرْتُكَ بِالاْءَدَبِ قَبْلَ أنْ یقْسُو قَلْبُكَ؛ (10) قلب نوجوان چونان زمین كاشته نشده، آماده پذیرش هر بذری است كه در آن پاشیده شود. پس در تربیت تو شتاب كردم، پیش از آنكه دل تو سخت شود...»
مبلغان در قدم اول باید به این امر توجه كرده، سعی در ارائه آموزههای سیاسی اسلام ـ به طور مستقیم یا غیرمستقیم ـ به كودكان و نوجوانان داشته باشند. سپس در تعامل و ارتباط با جوانان و بزرگ سالان، به طور عملی و برهانی، فرهنگ سیاسی اسلام را به آنان منتقل كنند. (آموزههایی مانند عزت طلبی در سیاست خارجی، نصیحت و خیرخواهی به زمامداران، لزوم رعایت نظم و قانون، مشاركت در مسائل سیاسی، حمایت و كمك به اركان اصلی نظام و...).
ب. روش الگویی
ارائه الگوهای عملی از آموزهها و بایستههای فرهنگ سیاسی اسلام، از جهات مختلف در جامعه پذیری فرد مؤثر است. فراگیران در عمل، رفتار الگو را مشاهده و از آن پیروی میكنند. خداوند متعال پیامبران را در دورههای مختلف فرستاد تا مردم، از رفتار آنان تبعیت نموده، آنها را الگوی زندگی خود قرار دهند. مهمترین الگوهای عملی برای جامعه امروزین، پیامبر صلی الله علیه و آله، حضرت علی علیه السلام، امامان معصوم علیهم السلام، عالمان و دانشمندان ـ به خصوص امام خمینی رحمه الله ـ میباشند.
حضرت علی علیه السلام درباره الگو بودن پیامبر صلی الله علیه و آله میفرماید: «... وَاقتَدُوا بهَدْی نَبِیكُمْ فَاِنَّهُ أَفْضَلُ الْهَدْی وَاسْتَنُّوا بِسُنَّتِهِ فَاِنَّها اَهْدَی السُّنَنِ؛ (11) از راه و رسم پیامبرتان پیروی كنید كه بهترین راهنمای هدایت است و رفتارتان را با روش پیامبر صلی الله علیه و آله تطبیق دهید كه هدایت كنندهترین روشها است.»
به عنوان نمونه اهمیت قانون و ضرورت نظم و انسجام در جامعه، باعث شد كه پیامبر صلی الله علیه و آله پس از استقرار در مدینه، به تنظیم یك اساس نامه (یا قانون اساسی) پرداختند و موقعیت اجتماعی و مسئولیت هر یك از گروهها را به طور دقیق و مشخص تعیین كردند. (12) مطالعه و بیان مفاد طولانی این قانون اساسی نشانگر توجه ویژه پیامبر صلی الله علیه و آله به ایجاد نظم در جامعه، عمل به قانون، مسئولیت و تكالیف سیاسی ـ اجتماعی افراد و گروهها و لزوم ثبات سیاسی در كشور اسلامی و... است. مبلّغ با ارائه برخی از این آموزهها، میتواند سیره و رفتار سیاسی پیامبر صلی الله علیه و آله را به مخاطبان خود، منتقل كند و تأثیرات مثبتی در نگرش و بینش آنان داشته باشد.
ج. روش پند و اندرز
در یك جامعه دینی، بین اخلاق و سیاست پیوند بنیادین وجود دارد و چشم پوشی از هنجارهای اخلاقی، موجب ظلم و فساد سیاسی در بین زمامداران و رواج خشونت، بی نظمی، انحراف و... در جامعه میگردد. بایستگی رعایت ارزشهای اخلاقی (راستی، عدالت، ظلم ستیزی، حق محوری، عدم توهین و تهمت، درستی و...) ، مبلغان را ملزم میسازد كه با پند و اندرز و توصیههای اخلاقی، جامعه را از افتادن در گفتار و موضع گیری غیراخلاقی نجات دهند و همه را به رعایت این اصول سفارش كنند.
حضرت علی علیه السلام در این باره میفرماید: «لَیسَ عَلَی الاْءِمامِ، اِلاّ ما حُمِّلَ مِنْ أَمْرِ رَبِّهِ: اَلاِْبْلاغُ فِی الْمَوْعِظَةِ وَالاِْجْتِهادُ فِی النَّصیحَةِ وَالاِْحْیاءُ للسُّنَّةِ...؛ (13) همانا بر امام واجب نیست جز آنچه را كه خدا امر فرماید. و آن رساندن پند و نصیحت، تلاش در خیرخواهی و زنده نگه داشتن سنت [پیامبر صلی الله علیه و آله]... است.»
انسان ذاتا نیاز به موعظه و نصیحت دارد و گرایشهای فطری فرد، با وعظ و پند شكوفا میشود. (14)
عرصه سیاست نیز، عرصهای ستیزه جویانه و گاهی غیراخلاقی است كه مبلغان باید با انتقال فرهنگ مطلوب سیاسی اسلام، این فضا را تغییر داده و ذهنها و گفتارها را به سمت رعایت موازین اخلاقی در سیاست، سوق دهند.
· پاورقــــــــــــــــــــی
1. حكومت: آشنایی با علم سیاست، ص83.
2. ولایت فقیه، ص116.
3. آل عمران/164.
4. چهارچوبی نظری برای بررسی سیاست تطبیقی، ص71.
5. بررسی مفهوم جامعه پذیری، ص37.
6. چهارچوبی نظری برای بررسی سیاست تطبیقی، ص65.
7. ر. ك: بررسی مفهوم جامعه پذیری، ص152 و 153.
8. صحیفه نور، ج12، ص230.
9. همان، ص217.
10. نهج البلاغه، نامه 31.
11. همان، خطبه 110.
12. برای مطالعه بیشتر ر. ك: ساختار اجتماعی و سیاسی نخستین حكومت اسلامی در مدینه، صص95 ـ 103.
13. نهج البلاغه، خطبه 105.
14. تربیت اسلامی، كتاب چهارم، ص373.
افزودن دیدگاه جدید