استفاده لطیف مرحوم طالقانی از روایات معصومین(ع) در توسعه معنایی آیات قرآن

به گزارش بلاغ حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی مهدویراد در گفتوگو با ایکنا، در خصوص اهمیت پرتویی از قرآن برای جامعه و انسان امروز، گفت: نگارش پرتویی از قرآن در جهت هدف قرآن و روشن کردن رسالت نبوی و ابعاد آن رسالت است. این که قرآن کریم تدریجا نازل شده است خود پیام بزرگی است. قرآن تدریجا پا به پای حرکت در جهت توسیع و تصحیح حرکت امت اسلامی به صورت گام به گام فضای حرکت را روشن کرده و به مسیر پرتو افکنده و پیش رفته است.
مهدویراد ادامه داد: مرحوم آیتالله سیدمحمدحسین فضلالله به درستی میگفتند که اگر کسی در کشاکش جریانهای اجتمای، سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی نباشد، امکان ندارد قرآن را بفهمد. قرآن کتابی برای مدینه فاضله غیر قابل دسترس نیست و از جمله ویژگیهای روشن و غیر قابل انکار قرآن واقع نگری است.
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: کتابالله از لوح محفوظ برای هدایت انسانی فرود آمده است که بر روی زمین گام بر میدارد. تفسیر پرتویی از قرآن در مرحله بسیار بسیار حساس تاریخ امت اسلامی به قلم آمده و بخش قابل توجهی از آن در زندان و با تامل و توجه به محتوا و متن و آیه به آیه کتابالله است، از این جهت، این تفسیر جهتگیری بسیار قابل توجهی به موضوعات اجتماعی دارد.
مهدویراد گفت: مفسران اهل سنت در قرن چهاردهم به این گونه از تفاسیر عنوان «تفسیر الحرکیّ» به کار میبرند که به معنای تفسیر حرکتآفرین، جهت دهنده و پویاست. با این زاویه، تفسیر پرتویی از قرآن در میان آثار عرب زبانها بینظیر است.
وی ادامه داد: از نظر علمی، نگاه تمدنی و تحلیلهای محتوایی هم تفسیر پرتویی از قرآن جایگاه بسیار مهمی برخوردار است. من پیشتر گفتهام در کالبد شکافیهای واژگانی با این که این بزرگوار در زندان بوده و منابع چندانی در اختیار داشته نگاه بسیار بدیعی دارند.
استاد حوزه علمیه افزود: در خصوص انفاق زمانی این تفسیر باب شده بود که انفاق یعنی پر کردن خلاها و اصلا انفاق آموزهای اقتصادی برای این است که شکافهای طبقاتی به وجود آمده را از بین ببرند. استدلال هم این بود که نفق به معنای سوراخ شده است و در باب افعال معنای ضد خود یعنی از بین بردن سوراخ میدهد.
مهدویراد تصریح کرد: از نظر علمی این درست است که ثلاثی مجرد به ابواب مختلف برود معنای مختلفی میدهد ولی این تعدد معانی برای سماعی قیاسی نیست، یعنی باید ادب عربی به ما بگوید این واژه وقتی به آن باب رفته است، معنای ضدش را دارد و این جور نیست که هر مادهای را به باب افعال ببریم همین معنا را بدهد و یا یا هر ماده ای در باب تفعیل ببریم معنای تدریج باشد و این مساله سماعی است. یعنی باید کتاب لغت عرب العربائی اصیل بگوید واژه نفق وقتی به افعال میرود معنای ضد را بدهد.
وی ادامه داد: اتفاقا در منابع لغوی این استدلال درست نیست. مرحوم آقای طالقانی از معدود کسانی است که در مقابل این تفسیر خیلی خوب ایستاد و گفت وقتی نفق وقتی به باب افعال میرود به معنای ایجاد کردن و به وجود آوردن است. انفاق برای این است که دور خود یک سد درست نکرده و همه چیز را برای خودش نگه بدارد.
این استاد حوزه علمیه افزود: اگر انسان از چند جا سرمایهای که به زندگیاش میآید را از مسیری که درست میکند خارج کرده و آن را افزونسازی نکرده و روی هم نیانبازد، نتیجتا به طغیان میافتد که « کَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَى: حقا که انسان سرکشى مىکند.» (علق/6)
وی ادامه داد: از این دست کالبدشکافیهای واژگانی به صورت عجیبی در پرتویی از قرآن دیده میشود. نکته مهمی که در پرتویی از قرآن وجود دارد توسعه معنایی است. در روایات اهل بیت(ع) از دو زاویه تفسیری و تعلیمی به توسعه معنایی پرداخته شده است. یعنی هم آیه هم در عمل توسعه معنایی را ارائه کردهاند و هم به صورت لفظی و پاسخ به سوالات در آن تاکید کردهاند.
مهدویراد ادامه داد: مثلا کسی آمده است و از امام (ع) سوال کرده است در خصوص معنای طعام در آیه «فَلْیَنظُرِ الْإِنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ: پس انسان باید به خوراک خود بنگرد» (عبس/24) حضرت فرمودهاند به این معنا که انسان نگاه کند و بنگرد که اندیشه و دینش را از چه کسی گرفته است، و این توسعه معنایی است که امامان انجام داده اند.
وی تصریح کرد: مثلا بنده خدایی از امام (ع) در خصوص معنای نعیم در آیه «ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ: سپس در همان روز است که از نعمت [روى زمین] پرسیده خواهید شد.» (تکاثر/30) پرسید و امام(ع) برای اینکه ذهنها را متوجه این نکته بکنند که در تفسیر باید به کدام سو بروید، فرمود دیگران چه میگویند که سوال کننده گفت دیگران به معنای سبزیجات، خوراک و خواب اشاره کردهاند و امام (ع) معنای گفته شده با ذکر دلایلی مفصل رد کرده و گفتند نعیم ولایت ما اهل بیت است.
استاد حوزه علمیه ادامه داد: علامه طباطبایی در جایی از المیزان نشان دادهاند که هر نعمتی که زیر این آسمان کبود به بشر میرسد، اگر در مسیر ولایت الله قرار بگیرد، نعمت وگرنه نغمت است و این کاری است که رهبری میکند، امام صادق(ع) و امام باقر(ع) میآموزند که چگونه از نعمت استفاده بکنیم تا بدل به نغمت نشود.
وی افزود: خداوند نعمتهای زیادی به انسان از قبیل دریاها، کوهها، درهها، زمین و رودخانهها داده است اما هیچ وقت منت نگذاشته، ولی وقتی رهبر داده به جامعه منت گذاشته این کار را انجام داده است و این برای این است که امام، پیشوا، پیامبر و معصوم به ما نحوه بهرهوری از نعمتها را میآموزند.
مهدوی راد با بیان اینکه مرحوم آقای طالقانی (ره) از این توسعههای معنایی بسیار لطیف در ذیل آیات قرآن زیاد دارند، گفت: از جمله در ذیل آیه « وَإِذَا الْمَوْؤُودَةُ سُئِلَتْ: پرسند چو زان دخترک زنده بهگور.» (تکویر/8) که ضمن تحفظ بر معنای ظاهری و پذیرش آن میافزایند که مراد استعدادهای فروخفته انسان توسط ستمگران است که نمیگذارند شکوفا شود و میگویند الْمَوْؤُودَةُ است و ما در روایات رد پای توسعه معنایی ذیل همین آیه را هم داریم.
این استاد حوزه علمیه گفت: تفسیر پرتوی از قرآن تفسیری کم نظیر و یا بینظیر است و اگر کسی همت میکرد که این اثر را به عربی فاخر امروزی ترجمه کند و در جهان عرب نشر کند، ایشان متوجه میشوند که در تفسیر حرکیّ هم ایشان به اهمیت اهل بیت (ع) پی میبردند.
وی در خصوص اینکه برخی متقدند طالقانی به بحث داروین معتقد بوده است، گفت: این حرف بسیار نادرست و پذیرش تکامل غیر از بحث داروین است. این موضوع یک زمانی بحث داغ حوزههای علوم اسلامی شد، برای اینکه تئوری داروین اول در مصر مطرح شد و بعد از آنجا و از طریق پژوهشهای اسلامی به ایران آمد. برای مطالعه در این زمینه میتوانید به مدخل تکامل دانشنامه جهان اسلامی و یا دقیقتر کتاب دکتر احد قراملکی در خصوص این موضوع بپردازید. اینجا علمای اسلامی ما تکامل و نه تئوری داروین را پذیرفتهاند.
افزودن دیدگاه جدید