تبلیغ کلامی و غیر کلامی
نام نشریه: سایت راسخون
چکیده
یکی از مؤلفههای مهم که در متون مقدس، تاکیدات فراوانی را به خود اختصاص داده، تبلیغ وگسترش دین اسلام میباشد، تبلیغ عبارت است از مجموعهای از هنجارها، رفتارها و گفتارهایی که دعوت کننده، به دین برای جذب طیفهای مختلف مردم از آنها استفاده میکند، این مهم را میتوان به تبلیغ کلامی و غیر کلامی تقسیم کرد، آنچه در این مقاله ضورری به نظر میرسد و مؤلفین دینی کمتر به ان پرداختهاند مزیتها و برتریهای تبلیغ کلامی و غیر کلامی میباشد. سؤال اصلی مطرح شده در این مبحث آن است که آیا میتوان با توجه به آیات و روایات ارزشهای تبلیغ کلامی و غیر کلامی را بررسی کرد یا خیر؟ حاصل جواب این سؤال مقالهی پیش روی است که مؤلفههای چهارگانه را برای هر مورد ترسیم کرده است. البته در خلال این مباخث به جایگاه روائی گفتار در تبلیغ و تشویقات شارع برای تبلیغ غیر کلامی اشاره ای میشود، موانع ارتباط کلامی از دیگر مباحثی است که مورد توجه نویسنده قرار گرفته است. تقدیم به نور عالم تاب هستی، دلیل خلقت، اولین مبلغ اسلام، همو که جهان را مشرف به قدوم مبارک خود کرد و نورانیت دین را در جانهای تاریک ما تاباند، حضرت محمد ین عبدالله صلی الله علیه و آله و سلم همو که در آسمانها احمد و در زمین به محمّد صلی الله علیه و آله و سلم مشهور است.
کلید واژهها:
قرآن، پیامبر صلی الله علیه و آله، اهل بیت «علیهم السلام»، تبلیغ کلامی، تبلیغ غیر کلامی، ارزشهای تبلیغی.
مقدمه
تبلیغ مهمترین مسئولیتی است که بر دوش علماء و حوزویان به عنوان میراثداران پیامبران الهی و اوصیاء آنها سنگینی میکند. جای جای قرآن کریم مملو از دعوت پیامبر (صلی الله علیه و آله) به هدایت مردم است، خداوند با آوردن آیه نفر (1)، اندرز و تبلیغ دین را هدف نهایی فراگیری دانش دینی دانسته است. پیغمبر عظیم الشأن اسلام خود را به عنوان یک مُبلّغ به مردم معرفی میکند و میفرماید: «أَنَّمَا أنا مُبلّغ»(2) من تنها ابلاغ کننده هستم. تاریخ بزرگ اسلام گواه انتشار این نور الهی در دورترین نقاط دنیا توسط مبلغان مخلص و کوشا میباشد.
انتشار اسلام در قرون اخیر در آسیای جنوب شرقی، چین، هند، آفریقا، آمریکا، استرالیا و اروپا، مرهون مبلغانی آگاه بوده که جان و مال خود را در طبق اخلاص گذاشتند. در این میان تبلیغ کلامی و غیر کلامی در پیشبرد این هدف والا نقش بسزایی داشته و مبلغان با استفاده از این شیوهها توانستهاند خدمات ارزنده ای به اسلام عرضه نمایند. این مقاله درصدد است تا ضمن بیان ارزشهای تبلیغ کلامی و غیر کلامی به توضیح هر کدام از این مولفه ها پرداخته با استفاده از روایات جایگاه گفتار را در تبلیغ مورد بررسی قرار داده و جایگاه رفیع تبلیغ غیر کلامی را بسط دهد. البته لازم به ذکر است دستیابی به این مقولهها بیشتر به شکل پیچویی متون دینی شیعی میباشد و در این راستا سعی شده از کتابهای مرجع بهره گیری شود. از جمله موضوعات مورد تحلیل در این مقاله مزیتهای تبلیغ غیر کلامی و تشوقیات شارع در این زمینه است، لازم به ذکر است یکی از مباحث روز دنیا در تبلغیات، تبلیغات غیر مستقیم است.
این مطالب هرچند در لابه لای روایات مورد اشاره قرار گرفته اما این حقیر مقاله یا کتابی مشاهده نکردم که راجع به تبلیغ غیر کلامی و جاگیاه آن نگاشته شد باشد و میتوان گفت این موضوع از جمله مباحثی است که میتواند مورد توجه مُبلّغین خلاق و صاحبان قلم قرار گیرد.
هدفی که نویسنده در این مقاله به دنبال آن است، بررسی ارزشهای تبلیغ کلامی و غیر کلامی، همچنین پرداختن به مزیتهای تبلیغ غیرکلامی است، همان چیزی که در روایات متعدد به آن اشاره شده است. مؤسسههای بزرگ تبلیغاتی جدیداً به این نتیجه رسیدهاند که برای تبلیغ یک کالا، استفاده از شیوههای تبلیغ غیر مستقیم بسیار مؤثر تر از شیوههای کلامی و مستقیم است. برای مثال سابقاً برای تبلیغ فقط خود سیگار تبلیغ میشد، اما در حال حاضر بدون اشاره به تبلیغ سیگار و غیرمستقیم یک هنرپیشه معروف را در یک فیلم بسیار جذاب در حال کشیدن سیگار مشاهده میکنیم، مسلماً این نحوهی تبلیغ بسیار مؤثرتر از مدل اول است.
تبلیغ کلامی
الف- ارزشهای تبلیغ کلامی
1- انتقال سریع و آسان مفاهیم توسط الفاظ
بیان یکی از نعمتهای بزرگ الهی است که در قرآن به آن اشاره شده و میتوان گفت اولین مقولهای که بعد از خلقت انسان به آن پرداخته شده قوه بیان و نطق بود.
«خَلَقَ الإِنسَانَ. عَلَّمَهُ البَیَانَ »(3)
هر چند انسانهای اولیه برای انتقال مفاهیم ذهنی ابتدا به ایما و اشاره متوسل میشدند، سپس مفاهیم را به واسطهی نقاشی برای یکدیگر بازگوئی کردند امّا طولی نکشید که بشر به واسطهی عقلی که خداوند در او به ودیعه گذاشته بود توانست الفاظ و کلمات را خلق کرده و مفاهیم ذهنی خود را به واسطهی الفاظ به دیگران انتقال دهد، این نعمتی است که خداوند در روی زمین فقط به انسان عطا کرده و تنها انسان است که از این مقوله برخوردار است، در همین راستا انسان به سرعت توانست الفاظ گوناگونی در بین تمام موجودات برای معنای گوناگون وضع کند و با گسترش جامعه بشری زبانها و گویشها گستردگی و پیشرفت بیشتری یافت این درست یکی از عجائب خلقت انسان بود، تا جایی که دو روستا یا دو شهر کنار هم قرار گرفته امّا گویش آنها با هم فرق میکند قرآن در این زمینه تعبیر به اختلاف السنه (4) میکند. از امتیازات بزرگ الفاظ و گویشهای مختلف این است که شخص متکلم قادر است تا مشکلترین مفاهیم را در مدت زمان کوتاهی و به آسانی به شخص مخاطب انتقال دهد.
2- عدم اتلاف وقت و هزینه در ارتباط کلامی
ارتباطات غیر کلامی به خاطر سهل الوصول نبودن گاهاً دارای هزینه بوده و وقت زیادی از گوینده و شنونده تلف میکنند، شاید به همین دلیل کمتر مورد توجه قرار میگیرند. قطعاً ارتباط غیر مستقیم و استفاده از ایما و اشاره و یا تقاشی کردن به جای صحبت کردن هزینه و وقت بیشتری از متکلم مصروف کرده او را وامیدارد تا از سادهترین راه برای انتقال مفاهیم به مخاطب استفاده کند.
3- گستردگی مباحث و انتقال مفاهیم مختلف در ذهن مخاطب
عمدتاً ارتباطات غیر کلامی در بردارنده مقولههای خارجی بوده و مقولههای خیالی و ذهنی را شامل نمیشوند امّا ارتباطات کلامی تمام مقولههای بالا را در بر گرفته و بسیار گستردهتر از ارتباطات غیر کلامی میباشد، مباحثی چون اثبات توحید، معاد، محال بودن اجتماع نقیضین، اخلاص، توجه به خداوند تماماً یک سری مباحث عقلی است و در مقوله عمل نمیگنجد، لذا فقط با ارتباطات کلامی در ذهن رسوخ کرده و به صورت ملکه متجلی میشوند، پس میتوان نتیجه گرفت که ارتباطات غیر کلامی (عملی) در بعضی از مقولهها یا امکان پذیر نیست یا با دشواری فراوان روبروست بر خلاف ارتباطات کلامی که شامل تمام مباحث عقلی و ذهنی و خارجی میشود. از امام باقر نقل شده که به مردی که با او بسیار سخن گفته بود، فرمود:
ای مرد، آیا گفتار را حقیر و کوچک میشماری؟ بدان که خداوند پیامبرانش را - آن هنگام که آنان را به رسالت بر میانگیخت- با طلا و نقره مبعوث نگرد، بلکه با گفتار بر انگیخت و خداوند خود را با کلام و دلیلها و نشانهها به آفریدههای خود شناساند. (5)
ب- بررسی جایگاه روائی گفتار در تبلیغ
کلام و گفتار دارای اثرات اعجاب انگیز است که چه بسا از شمشیر برندهتر و از حمله جنگی مؤثرتر باشد در همین راستا امام علی علیه السلام در گفتارهای متعددی اشاره به این مطلب داشتهاند که بسا گفتاری که مؤثرتر از تیر است (6) و بسا سخنی که از حمله کارگرتر است. (7)
همچنین امام صادق علیه السلام میفرمایند: هیچ عبادتی برای اعضا، سبک بارتر و در نزد خدا منزلتش برتر و قدرتش بیشتر از سخن گفتن برای رضایت خداوند و برای خاطر او و انتشار نعمتهای ظاهری و باطنیاش در میان بندگانش نیست. آیا نمیبینی که خداوند عزو جل میان خود و پیامبرانش و نیز میان پیامبران و امتها معنا و مفهومی جز کلام قرار نداد که از سِرّ مکنوناتِ دانشِ او، و گنجینههای وحی او پرده بر دارد؟ پس ثابت میشود که کلام برترین ابزارها و لطیفترین عبادت است (8)
گفتار و کلام دارای آنچنان جایگاه رفیعی است که یکی از دو عاملی به شمار رفته که همراه بعثت، به پیامبر عطا شد.
«عن رسول الله صلى الله علیه وسلم قال بعثت بجوامع الکلم ونصرت بالرعب»(9)
من (پیامبر) مبعوث شدم در حالی که بهترین و کوتاهترین گفتار همراهم بود و به وسیله رعب یاری شدم.
امّا آنچه از روایات فهمیده میشود میتوان جایگاه روایی گفتار در تبلیغ را به چهار مورد تقسیم کرد:
1- نصیحت کردن،
2- خطابه و سخنرانی،
3- شعر،
4- مناظره و گفتگوی دو طرفه.
1- نصیحت کردن
یکی از راههای تبلیغ کلامی، نصیحت کردن میباشد که در آیات و روایات با لفظ موعظه از آن یاد شده است.
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءتْکُم مَّوْعِظَة مِّن رَّبِّکُمْ وَشِفَاء لِّمَا فِی الصُّدُورِ وَهُدًی وَرَحْمَة لِّلْمُؤْمِنِینَ»(10)
ای مردم به یقین برای شما از جانب پروردگارتان اندرزی و درمانی برای آنچه در سینههاست و رهنمود و رحمتی برای گروندگان آمده است.
جایگاه نصیحت و موعظه را میتوان در لابه لای روایات زیر به خوبی پیدا کرد:
الف - عیسی علیه السلام: آن کس که اندرز داد، وظیفه خود را انجام داده و آنکه پند گرفت رستگار شد. (11)
ب- امام علی علیه السلام در وصیتی به امام حسن مجتبی علیه السلام به وی میفرمایند: دلت را بهاندرز و موعظه زنده بدار. (12)
ج- امیر المؤمنین علی «علیه السلام»: موعظه باعث صیقل جانها و جلای دلهایند. (13)
د - یکی از یاران امیرالمومنین علیه السلام به نام همام که مردی عابد بود. گفت: ای امیر مومنان! پرهیزگاران را برای من توصیف کن، چنان که گویی به آنان مینگرم ...... پس از توصیف امیرمومنان همام بیهوش گشت و در آن بیهوشی جان داد امیرمومنان فرمودند: به خدا سوگند از همین امر بر او میترسیدم. سپس فرمودند: پندها و موعظههای رسا و گویا با آنان که شنوای آناند، چنین میکند. (14)
2- خطابه و سخنرانی
فرق موعظه و خطابه در این است که خطابه صناعت بوده و جنبهی هنری و فنی دارد، علاوه بر اینکه هدف از خطابه تحریک احساسات و عواطف است، امّا موعظه بیشتر جنبه منع وردع دارد. به هر حال موعظه در جایی به کار میرود که کلماتی القا شود به جهت تسکین غضب، شهوت، یا منع وردع البته در مواردی که منع وردع لازم باشد. خطابه اقسامی دارد که از جمله آنها میتوان به خطابه جنگی، سیاسی، اقتصادی، اخلاقی دینی اشاره نمود.
البته گاهی خطابه به منظور آشنا کردن مردم به حقوق سیاسی و اجتماعیشان و همچنین گاهی به منظور برانگیختن حس ترّحم است، گاهی نیز خطابه، به منظور تحریک و بیداری شعور دینی و اخلاقی و وجدان مردم است، پس از این مقدمه بهترین مثال برای این مبحث خطبههای غراء و شیرین امیرالمونین در نهج البلاغه است که در زمینههای مختلف ایراد شده و دارای مضامین ژرف اعتقادی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، نظامی و سایر موارد دیگر میباشد. امام رضا علیه السلام در بیان دلیل خطبه روز جمعه میفرمایند: زیرا جمعه محل گردهمایی تودهی مردم است، خداوند خواست تا امام جمعه، وسیلهای برایاندرز آنان و تشویقشان به اطاعات خدا، و ترساندنشان از نافرمانی داشته باشد، تا آنان را به خواستههایی که مصلحت دین و دنیایشان در آن است، آگاه سازد، و آنان را از آفتها و کارهایی که مایهی زیان و سود آنان است، با خبر نماید. (15)
3- شعر
شعر کلامی آهنگین است که دارای معانی بلند و عالی میباشد سخنان طولانی را میتوان در قالب یک شعر کوتاه و دلنشین بیان کرد، گاهی کلامی بسیار تلخ را میتوان در قالب یک شعر خنده دار بیان کرد که موجبات آزار و اذیت کسی نشود و خلاصه اینکه بسیاری از مقولههای مشکل و علمی را میتوان درساختار شعر بیان کرد. پیامبر ختمی مرتبت در بیان نیک بودن شعر فرمودند: برخی از گفتارها سحر است و برخی از اشعار حکمتاند. (16)
به نقل از عبدالرحمان بن کعب بن مالک به نقل از پدرش: به پیامبر صلی الله علیه و آله گفتم خداوند عزّ و جلّ
آیات مذمت باری دربارهی شعر فرو فرستاده است. پیامبر فرمودند: مومن با جان و زبانش جهاد میکند، سوگند به آن که جانم بدست اوست، بی گمان شعری که بر ضد دشمن گفته میشود تیری بر جان اوست. (17)
در جایی دیگر از امام صادق علیه السلام نقل شده است: هر کس دربارهی ما یک بیت شعر بسراید خداوند متعال برای او یک خانه در بهشت بنا میکند. (18)
و همچنین از امام صادق علیه السلام نقل شده است: هیچ گویندهای دربارهی ما بیت شعری نمیسراید مگر آن که به وسیلهی روح القدس، تأیید میشود. (18)
4- مناظره و گفتگوی دو طرفه
گفتگوی دو طرفه جهت اسکات خصم و چیره شدن بر اوست برای اثبات حقانیت راه حق، یکی از شیوههای تبلیغ کلامی است که در موارد بسیاری از جانب اهل بیت علیهم السلام و شاگردان آنان مورد استفاده قرار میگرفت. مناظرههای امام رضا علیه السلام با بزرگان ادیان و مذاهب مختلف (19) همچنین مناظرههای امام صادق علیه السلام و امام باقر علیه السلام نمونههای گویایی بر این مدعا میباشد. در حدیث عنوان بصری (20) ابن ابی العوجا عنوان میکند ما با امام صادق علیه السلام بحت میکنیم و آن چنان برای او استدلال میآوریم که گمان میکنیم بر او چیره شدهایم و امام جواب نمیدهد، سپس بعد از کمی تأمل امام صادق علیه السلام با یک جواب کوتاه تمام استدلالات ما را از بین برده و ما را شکست میدهد، تمام این موارد گویای این است که اهل بیت علیهم السلام از این شیوه مهم برای تبلیغ کلامی استفاده کرده و دشمنان خود را شکست میدادند، علاوه بر آن شیوهی مناظره راهی است که امامان معصوم علیهم السلام به شاگردان خود میآموختند تا در برابر دشمنان آنها استفاده کنند در همین راستا میتوان به روایات زیر اشاره کرد: رجال کشی به نقل از ابو خالد کابلی: ابو جعفر صاحب الطاق را دیدم که در روضه]میان منبر و قبر پیامبر صلی الله علیه و آله [نشسته و مردم مدینه، گویا لباسهای او را پاره میکنند و میکِشند و او پیوسته پاسخ میدهد آنان از او سوال میکنند و او پاسخ میدهد، به او نزدیک شدم و گفتم: امام صادق علیه السلام ما را از مناظره باز داشته است. گفت: آیا به تو فرموده است تا این را به من بگویی؟ گفتم نه، امّا ایشان به من فرمان داده تا با هیچ کس سخن نگویم، صاحب طاق گفت پس برو و آنچه را ایشان به تو فرمان داده است، اطاعت کن. من نزد امام صادق علیه السلام رفتم و ماجرای صاحب الطاق و آنچه به او گفتم و سخن او که به من گفت: «برو و آنچه را امام صادق علیه السلام به تو فرمان داده، اطاعت کن» همه را برای ایشان بازگو کردم. امام صادق علیه السلام لبخندی زدند و فرمودند: صاحب الطاق با مردم مناظره میکند و گاه اوج میگیرد و گاه فرود میآید، ولی تو اگر کلامت را قطع کنند، دیگر نمیتوانی اوج بگیری. (21) و در جائی دیگر باز از رجال الکشی به نقل از طیّار: به امام صادق علیه السلام گفتم: با خبر شدم که مناظره و جدال با مردم را خوش نمیداری؟ فرمود: امّا گفتگوی مثل تو را با مردم، ناپسند نمیشمارم، کسی که چون پرواز میکند، نیک مینشیند و وقتی مینشیند نیک به پرواز در میآید، پس هر که چنین باشد از مناظرهاش ناراحت نیستم. (22) از چنین روایاتی استفاده میشود که اهل بیت علیهم السلام اصحاب خاص خود را به مناظره با اهل باطل تشویق میکردند و افراد با صلاحیت را مورد تفقد قرار میدادند.
ج- موانع برقراری ارتباط کلامی
با تمام امتیازاتی که برای تبلیغ کلامی بر شمردیم میتوان گفت این نحوه تبلیغ دارای موانعی نیز میباشد که در این مبحث به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
1- تسلط اندک مخاطب بر موضوع مورد بحث
برتری تبلیغ کلامی و جایگاه ویژه آن زمانی هویدا میشود که مخاطب توانایی درک گفتار متکلم را داشته باشد و به عبارت دیگر ارتباط بین مخاطب و متکلم توسط گفتار و کلام انجام گیرد امّا در صورتی که مخاطب توانایی درک مباحث مطرح شده توسط متکلم را ندارد و اصطلاحاً گیرایی پایین در مسائل مورد بحث دارد، بدون تردید ارتباط حاصل نشده لذا کارایی تبلیغ کلامی تا حد چشم گیری تنزّل پیدا میکند، در این مرحله است که تبلیغ غیر کلامی رخ نمایانده و ارزش خود را آشکار میکند. در این مرحله آموزش غیر مستقیم یا همان تبلیغ غیر کلامی کارایی به مراتب بالاتر از تبلیغ کلامی را خواهد داشت.
2- قدرت کم مخاطب در پردازش، تجزیه و تحلیل اطلاعات
گاهی مواردی پیش میآید که مخاطب در مباحث تبلیغ کلامی تسلّط کافی بر موضوع دارد امّا برداشت او از موضوع فقط صرف یک سری محفوظات ذهنی است و ذهن توانایی کنار هم گذاشتن مطالب و پردازش آنها را ندارد و به زبان سادهتر تتبع در منابع و گردآوری منابع خوبی درباره موضوع صورت گرفته است امّا مخاطب توانایی چینش صحیح این محفوظات را در کنار هم ندارد لذا نتیجه گیری دچار مشکل شده و ارتباط بین گوینده و مخاطب را از بین برده و یا دچار مشکل اساسی میکند، برای برونرفت از این مشکل ارتباط غیرکلامی یا عملی بسیار مورد مناسبی است که میتواند جایگزین ارتباط کلامی شود زیرا بر خلاف ارتباط کلامی، برخورد عملی یا غیر کلامی احتیاج به تجزیه و تحلیل اطلاعات و پردازش آنها را ندارد بلکه صرف یک قضیه خارجیه بوده که به راحتی قابل درک و فهم برای مخاطبین است.
3- مشکلات مربوط به زبان و گویش که ادراکات را با مشکل مواجه میکند
اختلاف در زبان و گویش یکی از موانع برقراری ارتباط کلامی میباشد از این رو افرادی که دارای گویشهای مختلف هستند عمدتاً در برقراری ارتباط با یکدیگر بسیار ضعیف عمل میکنند و بعضاً ارتباطی برقرار نمیشود مثلاً طلبهای که از تبریز به قم آمده در برقراری ارتباط با یک طلبهی بلوچ دچار مشکلات فراوانی است و اگر بگویم ارتباط کلامی برقرار میشود این ارتباط بسیار ضعیف مینماید. حال اگر اختلاف نه در گویش بلکه در اصل زبان باشد که این امر به عدم ارتباط فی مابین میانجامد. به نظر میرسد که در چنین مواردی ارتباط غیر کلامی و عملی میتواند راه برون رفت از این مشکل باشد. البته ارتباط غیرکلامی زمانی میسر است که دو مقوله قبلی لحاظ شوند یعنی مخاطب بر موضوع تسلط کافی و توانایی چینش و تحلیل مطالب را داشته باشد تنها در این صورت است که موفقیت در مبحث سوم حاصل شده و ارتباط برقرار میگردد.
4- تضاد یا تعارض هنجارها و باورهای طرفین ارتباط
هر شخصی به مقتضای تفکرات و جهان بینی خود دارای باورها و هنجارهایی است که میتواند ساخته و پرداخته خود شخص یا مکتب و تفکر خاصی از قبیل دینی و غیر دینی باشد، این مطلب فی نفسه هیچگونه مشکلی برای فرد و اجتماع به دنبال ندارد، ناهنجاری و مشکل اصلی زمانی است که این باورها با هم تلاقی کرده و برخورد میکنند، در هنگام تلاقی این باورها و هنجارها اختلافاتی حاصل شده که از آن تعبیر به تضاد یا تعارض کردیم، پر واضح است دو فردی که دارای جهان بینی مختلف هستند بر همان پایه و اساس معتقد به یک سری هنجارهای خاصی هستند که منبعث از همان جهان بینی است، هنگامی که هنجارها و باورهای طرفین با یکدیگر اختلاف پیدا کرد.
اختلاف در هنجارها و باورها موجب قطع یا ضعیف شدن تعامل کلامی شده و ارتباط کلامی را تا حد چشم گیری کاهش میدهد، استفاده از برخورد و تبلیغ عملی میتواند در این مقوله کارایی بسیار زیادی داشته باشد. همانگونه که این مطلب در روایت از امام صادق علیه السلام از امیرالمومنین علیه السلام نقل شده است که فرمودند: روزی امیرالمومنین با یک کافر ذمی به طور اتفاقی همراه بود، آن مرد پرسید: ای بنده خدا مقصدت کجاست؟ امام علیه السلام فرمودند: مقصد من کوفه است. هنگامی که به دو راهی رسیدند و مرد راهش را کج کرد، امیر المومنین نیز همگام با او راهش را کج کرد، مرد گفت: مگر نگفتی که به کوفه میروی؟ امام به او فرمود: چرا. مرد گفت: تو که راهت را رها کردهای. امام فرمودند: میدانم. آن مرد گفت: تو با آن که میدانی با من همراه شدهای؟!؟! امیرالمومنین به او فرمودند: این از کمال همراهی است که شخص به هنگام جدا شدن از همراه خود چند قدمی او را بدرقه کند. پیامبر ما به ما چنین دستوری داده است. آن مرد کافر با امیرالمومنین بازگشت و هنگامی که امام را شناخت اسلام آورد. (23)
تبلیغ غیر کلامی
الف- ارزشهای ارتباطات و تبلیغ غیر کلامی
نه تنها تبلیغ کلامی در بعضی مقاطع دارای موانعی است بلکه تشویق به تبلیغ غیر کلامی (عملی) در متون دینی ما مشهود است که در آینده بیان خواهد شد. درهمین راستا ارزشهای تبلیغ عملی و غیر کلامی بیان میشود که عبارتاند از:
1- ساده و جذاب بودن ارتباطات و تبلیغ غیر کلامی (عملی)
در تمام مجامع علمی بر آناند تا بتوانند مبانی علمی خود را به روش ساده به مخاطب انتقال دهند، لازم به ذکر است که هزینههای هنگفتی در این راستا خرج میشود، یکی از سادهترین و جذابترین راههای انتقال مفاهیم، تبلیغ عملی یا غیر کلامی است. روشهای عملی و غیر کلامی روشهای بسیار ساده و جذاب هستند که مورد تأیید مجامع علمی بوده و سالانه سرمایه گذاری زیادی در این زمینه انجام میگیرد.
این متد از شیوههای جدید ارتباطات به حساب میآید، بهکارگیری این روش رابطه عمیقی بین دو یا چند طرف ارتباط به وجود میآورد.
2- عملی و قابل اجرا بودن مقولههای انتقالی در ارتباطات غیر کلامی
از جمله مشکلاتی که در بحثهای تبلیغ کلامی مطرح است کلامی که از متکلم صادر شده تا چه حد ضمانت اجرائی داشته و آیا در حوزه عمل قابل تطابق است یا خیر، زیرا بعضی از بحثهای مطرح شده در تبلیغ کلامی یا صرف نظریه است یا اینکه اگر هم نظری نباشد برای اجرای دچار مشکلات متعددی میشوند از این رو تبلیغ غیر کلامی با این مشکلات مواجه نیست زیرا محکمترین دلیل برای امکان یک شی واقع شدن آن است وقتی مقولهای یک بار در خارج تحقق پیدا کرد، تحقق دوباره آن محال نیست و قابل اجراست لذا تبلیغ عملی به مخاطب القا میکند که نه تنها مقوله مورد بحث امکان اجرائی دارد بلکه یک مرحله بالاتر، تحقق نیز پیدا کرده و این مخاطب را بر آن میدارد که از راه شبیه سازی بار دیگر این هنجار و ارزش را در خارج عملیاتی کرده و از آن استفاده کند.
3- الگو گیری از یک موضوع خاص و تطبیق آن بر مسائل متعدد
در برخورد عملی این امکان برای شخص وجود دارد که بتواند یک موضوع خاص را برای مسائل متعدد به کار گرفته و استفاه کند و به تعبیر دیگر از کنار گذاشتن جزئیات یک شی کلی برداشت کرده و آن موضوع کلی را در مصادیق متعدد به کاربرد، حالتی که در تبلیغ کلامی امکان پذیر نیست و این را میتوان از جمله مزایای تبلیغ غیر کلامی برشمرد.
4- جاگیر شدن ارزشهای تربیتی در قلب و جان مخاطب
از مزیتهای مهم تبلیغ غیر کلامی (عملی) این است که شخص به خاطر اینکه مقوله مورد بحث را در عمل مشاهده کرده وبا چشم و گوش و حواس خود لمس میکند، در وجود او به ثبوت میرسد، به عبارت دقیقتر انسان بیشتر از اینکه با معقولات اشتغال داشته باشد با محسوسات مشغول است و محسوسات از این جهت که قابل درک با تمام اعضا و جوارح هستد برای انسان آشناتر بوده و انس بیشتری با آنها برقرار میشود به همین دلیل مقولهای که عملی باشد در قلب و جان مخاطب نشسته و انسان آن را با تمام وجود حس میکند، حال اگر این محسوس، محصول یک ارزش تربیتی باشد، این ارزش در تمام جان و تن مخاطب رسوخ کرده و به ملکه تبدیل میشود به همین دلیل است که روایات متعدد دال بر تبلیغ غیر کلامی و عملی وجود داشته و مورد استفاده بزرگان دین و علماء قرار گرفته است.
برای مثال میتوان به این مورد اشاره کرد که لیث بن سعد نقل کرده که روزی پیامبر صلی الله علیه و آله با جمعی نماز میگذارد و حسین علیه السلام که خردسال بود نزدیک ایشان بود. هرگاه پیامبر صلی الله علیه و آله به سجده میرفت حسین «علیه السلام» میآمد و بر پشت ایشان سوار میشد. آنگاه پاهای خود را تکان میداد و میگفت: هی! هی! هرگاه رسول خدا میخواست سر از سجده بر دارد، حسین را میگرفت و در کنار خود مینهاد و وقتی به سجده میرفت، حسین علیه السلام مجدداً بر پشت او سوار میشد و میگفت: هی! هی! او پیوسته چنین میکرد تا آن که پیامبر صلی الله علیه و آله از نمازش فارغ شد.
در این هنگام مردی یهودی گفت: ای محمد! شما با کودکان رفتاری دارید که ما چنین رفتاری نداریم. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: اگر شما به خدا و رسول ایمان داشتید به کودکان مهربانی میکردید. مرد یهودی گفت: من به خدا و رسولش ایمان میآورم. بدین تربیت آن یهودی با دیدن این بزرگواری از پیامبر صلی الله علیه و آله اسلام آورد. (24) چنین برخورد عملی از جانب پیامبر باعث اسلام آوردن یهودی میشود و این نشان از رسوخ پیامهای تربیتی و عملی به جان و قلب مخاطبین دارد.
ب- تشویقات شارع در مورد تبلیغ غیر کلامی (عملی)
شارع مقدس در منابع بسیاری اشاره به تبلیغ غیر کلامی نموده است که ازان جمله میتوان به روایات زیر اشاره کرد:
1- امام صادق علیه السلام: مردم را با غیر زبانتان به راه راست هدایت کنید تا از شما ورع و تقوا و تلاش و کوشش و نماز و خیر را مشاهده کنند. پس همانا تمام این موارد خود دعوت کننده به صراط مستقیم است. (25)
2- امام صادق علیهالسلام: مردم را به سوی خود دعوت کنید با غیر زبان] با عمل خود [و برای ما خوب باشید و بد نباشید] تصویر ذهنی خوبی در نزد مخاطبان ترسیم کنید و یک تصویر زشت ترسیم نکنید. [(26)
3- امام صادق علیه السلام: ای مُفضل به شیعیان ما بگو: مردم را به سوی ما دعوت کنید به وسیله پرهیز از محرمات الهی و دوری از گناهان، و متابعت از راه صحیح پس مردم هنگامی که این اعمال را از شما ببینند به سوی ما میشتابند و به ما ایمان میآورند. (27)
4- امام علی علیه السلام: آن موعظهای که به گوشها نمیرسد، و بالاترین سود بر آن مترتب است موعظهای است که در آن زبان گفتاری از حرکت باز ایستد و زبان رفتاری به حرکت در آید. (28)
نتیجه گیری
آنچه در این نوشتار مورد توجه قرار گرفت مزیت و ارزشهای تبلیغ کلامی و غیر کلامی است. انتقال سریع و آسان مفاهیم، عدم اتلاف وقت و گستردگی مباحث را میتوان از ارزشهای تبلیغ کلامی شمرد علاوه بر اینکه در طرف مقابل سادگی و جذابیت، عملی و اجرائی بودن، جاگیر شدن مفاهیم ارزش و تربیتی در قلب و جان مخاطب را میتوان از جمله مزایای تبلیغ غیر کلامی بر شمرد. ضمن این که هر دو مؤلفه ارزشی مورد تأکید فراوان شارع مقدس قرار گرفتهاند.
آنچه که مهمتر از تبلیغ کلامی به نظر میرسد تبلیغ عملی یا غیر کلامی میباشد زیرا بازخورد بسیار خوبی در اجتماع ایجاد میکند. مسئلهای که کمتر به آن پرداخته شده و ابعاد مختلف آن به خوبی بررسی نشده است، این مقاله هر چند مختصر به این مسئله پرداخت و آن را مورد بازبینی قرار داد. نتیجه کلی که میتواند از این نوشتار عاید خواننده شود این است که عرصه تبلیغ عرصهای جذاب، با اهمیّت و تخصصی بوده و ظرفیتهای ناشکفته بسیاری در آن نهفته است که باید به شکوفایی برسید، علاوه بر اینکه موضوع تبلیغ غیر کلامی در متون مقدس، از موضوعاتی است که کمتر به آن پرداخته شده است و جا دارد که مبلغان به مواردی چون اصول، شیوهها، اقسام و اثرات و نتایج آن. امید است مبلغان و نویسندگان محترم به اصول، شیوهها، اقسام و انواع، اثرات و نتایج تبلیغ غیر کلامی بیشتر توجه کرده، مقالات با ارزشی در این حوزه تألیف شود.
به امید روزی که شاهد شکوفایی تبلیغ شیعی در اقصی نقاط عالم باشیم.
پینوشتها:
- سند احمد بن حنبل، ج 6، ص 33.
2 - سوره توبه آیه 122.
3 - سوره الرحمن، آیه 3 و 4.
4- سوره روم، آیه 22.
5 - تلبیغ بر پایه قرآن و حدیث، ص 26.
6 - غرر الحکم، ص 5322.
7 - نهج البلاغه، حکمت 394.
8 - بحار الانوار، ج 71، ص 285.
9 - میزان الحکمه، ج 3، ص 2741.
10 - سوره یونس، آیه 57.
11- بحار الانوار، ج 73، ص 121.
12- نهج البلاغه، نامه 31.
13- غرر الحکم، ص 135.
14- نهج البلاغه، خطبه 193
15 - علل الشرایع، ج 1، ص 265.
16 - امالی صدوقی، 987/717.
17- مسند ابن حنبل، 10/335/27244.
18 - عیون الخبار الرضا، 1/7/2.
19 - عیون الخبار الرضا، 1/7/2.
20- سیره پیشوایان، ص 512-526.
21 - بحارالانوار، ج 3، ص 57.
22- رجال الکشی، 2/424/327.
23- رجال الکشی، 2/638/350.
24 - بحارالانوار، ج 74، 157، 4.
25- بحارالانوار، ج 43، ص 57.
26- میزان الحکمه، ج 4، ص 3602.
27 - میزان الحکمه، ج 4، ص 3602.
28- میزان الحکمه، ج 4، ص 3602.
29- میزان الحکمه، ج 4، ص 3602.
کتابنامه
1- قرآن کریم
2- علامه مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، بی چا، تهران، دار الکتب الاسلامیه، بی تا.
3- امیر المومنین، علی ابن ابی طالب علیه السلام، نهج البلاغه. جمع و اختیار: السید شریف الرضی. صبحی صالح، الطبعه الثلاثه، قم المقدسه، مطبعه دار الحدیث، 1426 هـ. ق، 1384 هـ.ش.
4- ری شهری، محمد، میزان الحکمه، طبعه الاولی، قم مطبعه دار الحدیث، 1416 هـ.ق.
5- پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، چاپ یازدهم، قم، چاپ اعتماد، 1379 هـ. ش.
6- محمدی ری شهری، محمد، تبلیغ بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، چاپ سوم، قم، موسسه علمی و فرهنگی دار الحدیث، 1382. ش.
7- الآمدی التمیمی، عبد الواحد، غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق میر سید جلال الدین المحدث الاموری، الطبعه الثالثه، جامعه طهران، 1360 ش.
8- ابن بابویه القمی المعروف بالشیخ الصدوق،، ابی جعفر محمد بن علی بن الحسین، علل الشرایع، طبعه الاولی، دار احیاء التراث بیروت، 1408 ق.
9- ابن بابویه القمی المعروف بالشیخ الصدوق،، ابی جعفر محمد بن علی بن الحسین، الامالی للصدوق، طبعه الاولی، قم، موسسه البعثه، 1407 ق.
10- الشیبانی، احمد بن محمد بن حنبل، المسند الاحمد بن حنبل، تحقیق: عبدالله محمد الدرویش، الطبعه الثانیه، بیروت، دار الفکر، 1414 هـ. ق.
11- ابن بابویه القمی المعروف بالشیخ الصدوق،، ابی جعفر محمد بن علی بن الحسین، عیون اخبار الرضا، تحقیق: السید مهدی الحسینی اللاجوردی، بی چا، تهران، منشورات جهان، 1381 هـق.
12- الشیخ الطوسی، ابی جعفر محمد بن الحسن، اختیار معرفه الرجال (رجال الکشی) تحقیق: السید مهدی الرجائی، الطبعه الاولی، قم، موسسه آل البیت، 1404 هـ. ق.
افزودن دیدگاه جدید