رسانه و تربیت دینی
نام نشریه: سایت راسخون: به نقل از کتاب : مجموعه مقالات همایش تربیت دینی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پرورشی امام خمینی
چکیده
مقاله حاضر به بررسی نقش رسانه در تربیت دینی، با تاکید برآموزش و تبلیغ نماز می پردازد. نماز برای دستیابی به هدف نهایی تربیت اسلامی، بهترین وسیله است. موضوع بحث این نوشتار مربوط به استفاده از روش های تربیت دینی در رسانه ملی (تلویزیون) برای سوق دادن کودکان و نوجوانان به نماز است. از جمله این شیوه ها، روش اعطای بینش و روش دعوت به ایمان در رسانه است. در این باره، براساس تاثیر عامل انگیزش، دیدگاه دو تن از روان شناسان (مزلو و کلبرگ) مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین به روش های تلقین و القا، اسوه سازی، آراستن ظاهر، تزیین کلام و زمینه سازی اشاره می شود. در مورد موضوع زمینه سازی، عوامل ایجاد کننده دقت از دیدگاه روان شناسی بیان می شود، که می تواند در تربیت دینی از طریق رسانه موثر واقع شود. در انتها پس از نتیجه گیری، راهکارهای عملی در باب تبلیغ و آموزش نماز در رسانه، با توجه به ارکان ارتباط (فرستنده پیام، مخاطب، پیام، روش و ابزار ارتباط) ارائه می شود.
کلید واژگان:
تربیت دینی، رسانه، تبلیغ نماز.
مقدمه
رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی، در عصر حاضر تحول چشمگیری یافته اند. در میان رسانه هایی چون سینما، رادیو، تلویزیون، ماهواره و شبکه های اینترنت، تلویزیون تاثیر فراوانی بر شکل گیری افراد اجتماع دارد. از طریق تلویزیون می توان به مقاصد گوناگونی نظیر اطلاع رسانی، تعلیم و تربیت، اندیشه پردازی (فرهنگ سازی)، و افزایش آگاهی های اجتماعی نزدیک شد. هر اندازه که رسانه به بهترین شکل به کار گرفته شود، منابع و فواید آن در زمینه کمک به رشد صحیح و سالم افراد و تحول و پیشرفت جامعه به سوی کمال مطلوب بیشتر است. برنامه هایی که از رسانه ملی (تلویزیون) پخش می شود، موجب تحکیم خانواده و ترویج و انتشار مسائل دینی می شود.
بسیاری مواقع افراد جامعه، اطلاعاتی در یک زمینه دارند و فواید کاری را می دانند، اما از انجام آن غفلت می کنند و یا موفق به انجام آن نمی شوند. عده ای نیز با وجود آگاهی داشتن به طور عمد اقدام نمی کنند و خلاف آن عمل می کنند. پس رسانه با چند دسته خانواده مواجه است: خانواده های بی اعتقاد به مسائل مذهبی، خانواده های غیر مذهبی که می توان با دلایل منطقی آنها را توجیه کرد، خانواده های مذهبی ناآگاه و خانواده های مذهبی توانمند و آگاه. بنابراین برنامه ها باید طوری باشند که نماز خواندن در خانواده های مذهبی را تحکیم و خانواده های ناآگاه را با دلایل منطقی توجیه کند. این امر در تلویزیون از طریق روش های مستقیم و غیر مستقیم امکان پذیر است.
در این مقاله کوشش شده است که این شیوه ها در رسانه ملی (تلویزیون) تجزیه و تحلیل شوند و راهکارهای عملی در این زمینه ارائه شود. به همین منظور ابتدا اشارات کوتاهی به اهمیت نماز در قرآن و حدیث می شود و سپس اصول و روش های تربیتی نماز در رسانه بررسی می شود و در نهایت نتیجه گیری لازم به عمل می آید.
اهمیت نماز در قرآن و حدیث
خداوند در قرآن می فرماید: وَ أَقِمِ الصَّلاَةَ إِنَّ الصَّلاَةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَ الْمُنْکَرِ؛ (عنکبوت، 45) «و نماز را به جای آر، که همانا نماز شما را از هر کار زشت و منکر باز می دارد».
سیاق آیه نشان می دهد که طبعیت نماز، بازداری از فحشا و منکر است؛ زیرا نماز مشتمل بر ذکر خداست و این ذکر اولا ایمان به وحدانیت خدای تعالی و رسالت و جزای روز قیامت را به نمازگزار تلقین می کند، و به او می گوید که خدای خود را با اخلاص در عبادت مخاطب قرار ده، از او استعانت بنما و درخواست کن که تو را به سوی صراط مستقیم هدایت کند؛ و ثانیاً او را وادار می کند که با روح و بدنش متوجه ساحت عظمت و کبریایی خدا شود، و پروردگار خود را با زبان حمد و ثنا و تسبیح و تکبیر به یاد آورد. افزون براین او را وادار می کند که خود را از آلودگی بدنی و روحی پاک کند (طباطبایی، 1370، ج16).
خداوند در آیه ای دیگر می فرماید: وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاَةِ؛ (بقره، 45) «و از خدا به صبر و نماز یاری جویید».
در جایی که انسان به تنهایی نتواند از عهده مشکلات و حوادث برآید، مددکاری جز خدا نیست، با اتصال و توجه به ذات مقدس پروردگار و با صبر و شکیبایی می توان مشکلات را از سر راه برداشت (طباطبایی، 1370، ج1).
پیامبر گرامی اسلامی می فرماید: احب الاعمال الی الله الصلاه لوقتها ثم برّ الوالدین ثم الجهاد فی سبیل الله (نهج الفصاحه، حدیث 70)؛ «بهترین کارها در نزد خدا نماز به وقت است، آنگاه نیکی با پدر و مادر، آنگاه جنگ در راه خدا».
حضرت علی (علیه السّلام) در نهج البلاغه می فرماید: تعاهدوا امر الصلاه و حافظوا علیها و استکثروا منها؛ و تقربوا بها (نهج البلاغه، کلام 199)؛ «امر نماز را مراعات و آن را محافظت کنید و بسیار به جای آورید و به وسیله آن به خدا نزدیک شوید».
امام باقر(علیه السّلام) در حدیث مفصلی، وظایف اولیا را در تربیت ایمانی بیان فرموده است: در سه سالگی کلمه توحید (لا اله الله) را به طفل بیاموزند و در چهار سالگی «محمد رسول الله» را به او یاد بدهند و در پنج سالگی رویش را به قبله متوجه کنند و به او بگویند که سر به سجده بگذارد، و در شش سالگی کامل، رکوع و سجده صحیح را به او بیاموزند، در هفت سالگی به او بگویند دست و رویت را بشوی و نماز بگزار (فرید، 1368).
قال الصادق (علیه السّلام) فی حدیث: ان ملک الموت یدفع الشّیطان عن المحافظ علی الصلوه و یلقّنه شهاده ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله فی تلک الحاله العظیمه، (من لایحضره الفقیه، ج1)«امام صادق (علیه السّلام)» در روایتی فرمودند: ملک الموت به هنگام قبض روح، شیطان را از آن که بر نمازش محافظت داشته دفع می کند، تا نتواند به مسافر با ایمان جهان آخرت ضرر برساند، و در آن حالت هولناک، شهادت به توحید و رسالت را به او تلقین می کند».
قال الصادق(علیه السّلام) اول ما یحاسب به العبد الصلوه فان قبلت قبل سائر عمله و اذا ردّت ردّ علیه سائر عمله؛ (وسائل الشیعه، ج3) «امام صادق (علیه السّلام): اول برنامه ای که انسانی به آن محاسبه می شود نماز است؛ اگر پذیرفته شود بقیه اعمال او نیز پذیرفته می شود، و اگر مردود شود سایر اعمال او نیز مردود می شود».
در اینجا پس از بیان اهمیت نماز در قرآن و حدیث، اشاراتی به اصول و روش های تربیت اسلامی در مورد موضوع نماز می شود.
روش اعطای بینش و دعوت به ایمان در رسانه
یکی از اصول مهم تربیت اسلامی، اصل تحول باطن است. اصل «تحول باطن» بیانگر آن است که در تربیت باید به فکر تحول درونی بود، و از راه تغییر در درون فرد، زمینه برای تغییر رفتارها فراهم می شود. با استفاده از دو روش اعطای بینش و دعوت به ایمان، تلقی آدمی از امور، دگرگون می شود. ایجاد دگرگونی در تلقی افراد، از جمله
لوازم قطعی تغییر رفتارها و اعمال آنهاست. بینش نوعی آگاهی عمیق و گسترده است و از این رو آدمی را با واقعیت مورد نظر کاملاً پیوند می دهد (باقری ، 1385).
در باب نماز چنین بینشی در رسانه باید به وجود بیاید، و یا بینش های فرد تصحیح شود. نیت نماز از عهده کسانی بر می آید که به مرتبه ای از تحول بینش رسیده باشند. البته بینش به تنهایی کارساز نیست؛ به دلیل آنکه در بسیاری مواقع افراد اطلاعات و بینش هایی دارند، ولی در عملشان چیزی ظهور نمی کند. در اینجا روش دعوت به ایمان، تاثیر خود را بیشتر نشان می دهد.
شناختی که از نماز یا هر کار خوب به دست می آید. وقتی منجر به عمل خواهد شد که به مرحله ایمان برسد. برانگیزاننده و محرک انسان به سمت عمل، ایمان است. از نظر قرآن جایگاه علم، ذهن و اندیشه و جایگاه ایمان، قلب است؛ پس قلب ها را باید به سمت نماز متمایل کرد.
ایجاد انگیزش در نماز
در روش دعوت به ایمان، علم تازه ای به انسان داده نمی شود، بلکه فرد به التزام به آنچه می داند، انگیخته می شود. همین انگیختن، فرد را به حرکت درمی آورد. ایمان در یک مرحله به قلب وارد و در مرحله دیگر در آن ثابت می شود.
بنابراین در مورد این روش باید از بحث انگیزه در روان شناسی استفاده کرد. اینکه چه انگیزه هایی برای انسان نمازگزار وجود دارد و تجلی این انگیزه برای فرد چگونه است، باید بررسی شود.
انگیزه در روان شناسی عبارت از عاملی درونی است که انسان را در جهت رسیدن به هدفی تجهیز می کند؛ مانند انگیزه های فیزیولوژیک، انگیزه های اجتماعی و فردی و انگیزه های متعالی. در باب نماز باید انگیزه های متعالی را پرورش داد، تا فرد در سطوح پایین تر انگیزه ها توقف نکند.
دیدگاه مزلو
آبراهام مزلو یکی از روان شناسانی است که در مورد انگیزش و سلسله مراتب نیازها، تحقیقات بسیار انجام داده است. به نظر مزلو انگیزه آدمی، نیازهای مشترک و فطری است که در سلسله مراتبی از نیرومندترین تا ضعیف ترین نیاز قرار می گیرد. شرط مهم دست یافتن به تحقق خود، که در آخرین طبقه از نیازهای آدمی قرار می گیرد، ارضای چهار گروه از نیازهاست که در سطوح پایین تر از این سلسله مراتب قرار گرفته اند و عبارت اند از: نیازهای جسمانی، نیازهای ایمنی، نیازهای محبت و احساس وابستگی، و نیاز به احترام. در اصطلاح روان شناسی مزلو، فرد خودشکفته به مرحله نیازهای وجودی می رسد. او نیازهای اساسی را پشت سر گذاشته است و انگیزه اصلی اش فرانیازها یا ارزش های وجودی است. خودشکوفایی در طول زندگی، پیوسته سیر صعودی دارد (شکرکن، 1372).
در مورد نماز و ارزش های دینی باید مسئله انگیزه های متعالی و سلسله مراتب نیازها در روان شناسی را، متخصصان فن در تنظیم برنامه ها به دقت بررسی کنند.
دیدگاه کلبرگ
کلبرگ نیز یکی از روان شناسانی است که به وجود سطحی متعالی و جهان شمول اشاره کرده است. کلبرگ معتقد است استدلال در مورد مسائل اخلاقی، در پنج مرحله تحول پیدا می کند. بنابر دیدگاه کلبرگ، برای رسیدن به مرحله بالای قضاوت اخلاقی، فرد علاوه بر توانایی استدلال منطقی باید قادر به درک دیدگاه دیگران باشد و گرنه در سطوح پایین قضاوت اخلاقی باقی خواهد ماند (khlberg, 1976).
کلبرگ مراحل رشد اخلاق را در سه سطح مطرح می کند: 1. سطح اخلاق پیش قراردادی؛ 2. سطح اخلاق قراردادی؛ 3. سطح اخلاق فوق قراردادی. در سطح اول، رفتار اخلاقی کودک بر اساس دوری از تنبیه و گرفتن پاداش بیان می شود. می توان رفتار کودک را مطابق پیامدهای مادی آن رفتار (تنبیه و تشویق) یا برحسب قدرت کسانی که قانون را برای کودک می سازند (معمولا پدر و مادر) تفسیر کرد. در این دوره، اخلاق هنوز درونی نشده است. در سطح دوم، رفتار اخلاقی فرد برای سازگاری و هماهنگی با نظم اجتماعی و تمایل برای حفظ این نظم است. کودک در این دوره با والدین خود همانندسازی می کند، و معیارهای اخلاقی در او درونی نشده است. در سطح سوم، استدلال ها و قضاوت های اخلاقی افراد درونی می شود و رفتار اخلاقی، با رمزی اخلاقی درونی شده هدایت می شود. اخلاق در این دوره براساس اصولی جهانی و برتر از قراردادهای اجتماعی است (جمعی از مولفان، 1370).
بنابراین در تنظیم برنامه هایی که جنبه اخلاقی و مذهبی دارند، به دیدگاه روان شناسانی مانند کلبرگ باید توجه کرد.
برنامه های مربوط به کودکان زیر هفت سال، براساس اخلاق پیش قراردادی است و از جایزه و تشویق بیشتر می توان استفاده کرد. در بچه های بین هفت تا دوازده ساله، مرحله اخلاق، پسر خوب - دختر خوب بودن است. برای همین توجهات و تشویقات از سوی مربیان، حتی به طور زبانی و شفاهی موثر است. در مرحله نوجوانی، اخلاقی برپایه قانون و نظم است. از این راه می توان وارد شد و تاثیرات مسائل مذهبی، از جمله نماز را در این خصوص به آنان یادآوری کرد.
سطح اخلاق برتر از قراردادی، زمانی در فرد رشد می کند که توانایی کافی برای تفکر انتزاعی و مجرد پیدا کرده باشد و به آخرین مرحله از رشد ذهنی اش رسیده باشد. برنامه های جوانان در مورد نماز می تواند همراه با استدلال منطقی، به گونه ای عمیق تر از مراحل قبل باشد. در واقع سال های کودکی بیشتر صرف ایجاد عادات خوب اخلاقی و یا رفتارهای مذهبی می شود و از نوجوانی به بعد، دلایل جنبه عقلانی تر پیدا می کنند، تا دوره جوانی که بررسی آثار نماز خواندن، در بحث های حتی مستقیم بسیار موثر خواهد بود. هر چند در ضمن برنامه های غیر مستقیم؛ مثلا از طریق فیلم ها می توان به آثار مثبت نماز
خواندن در رفتار و سرنوشت افراد پرداخت، روش های مستقیم نیز در این زمینه کارساز خواهد بود؛ چون در بسیاری از موارد نوجوان و جوان شناخت کافی ندارد و کتب مناسب در این مورد به راحتی در دسترس این گروه سنی قرار نمی گیرد، و چه بهتر که این اطلاعات و دانش ها از طریق برنامه های تلویزیون با در نظر گرفتن علایق و رغبت ها و هیجانات ویژه دوره نوجوانی و جوانی باشد.
بنابراین در شکل دادن شخصیت مذهبی کودک و نوجوان، باید مراحل رشد آنان را در نظر گرفت. به طور که افراد با دیدن این برنامه ها بتوانند دانش و برداشت های گذشته خود را در مورد نماز، در یک مجموعه و قالب جای دهند و دید روشنی پیدا کنند.
در رسانه ملی (تلویزیون) برنامه ها باید براساس تحول انگیزشی تنظیم شود، و موضوع نیت نماز نیز باید بررسی شود. در مراحل پایین تر سنی، انگیزه کودک و نوجوان جلب رضایت دیگران است و انگیزه های اجتماعی برای نمازگزاران قوی تراست؛ ولی کم کم به دلیل رشد عقلی، باید زمینه برای آشنا کردن نوجوانان با سطح متعالی انگیزش فراهم شود؛ یعنی فرد پی ببرد به اینکه ایمان به خدا و نماز خواندن، او را از قیودی مثل خود و جامعه و هر قید دیگر رها می کند و به سطح بالایی از انگیزه ها و نیت ها می رساند؛ قربه الی الله شدن نماز، امری است که در نهایت در برنامه های رسانه باید تبلیغ شود.
روش تلقین و القا در رسانه
اصل تغییر ظاهر نیز در برنامه های تلویزیون اهمیت خاص دارد. طبق این اصل هر گاه بخواهیم تغییر و تحولی در باطن کسی پدید آوریم، باید امکان تغییر ظاهر را در او به وجود آوریم، به عبارتی اگر در ظاهر فردی تحولاتی به وجود آید، احساسات، افکار و تصمیم گیری های مطلوبی در درون او ایجاد خواهد شد. از روش هایی که ناظر به این اصل است، روش تلقین به نفس است. تلقین به صورت قولی، که از طریق به زبان آوردن قولی معین و فعلی که به آشکار ساختن عملی، تاثیر در درون فرد به وجود می آورد (باقری، 1385). هر گاه دو گونه تلقین قولی و فعلی در هم آمیزند، تاثیری
دوچندان به بار می آورند. با تلقین، هیجانات و نگرش ها جذب می شوند. «تلقین در اخلاق، می تواند جذب عادات خوب شخصی و رسوم جامعه را تسهیل کند و غالباً ابزار نیرومندی در تقویت وجدان است» (Bull, 1973).
نماز برجسته ترین چهره این به هم آمیختگی است. نماز گزار سخنان معینی بر زبان می راند و حرکات معینی انجام می دهد که هر یک، با حالات باطنی ویژه ای تناسب دارد. در رسانه از طریق نشان دادن این تلقین قولی و فعلی و به روش مستقیم، زیبایی های نماز به نمایش گذاشته می شود و تاثیر ویژه خود را القا می کند.
روش زمینه سازی و اسوه سازی در رسانه
اصل اصلاح موقعیت در تربیت اسلامی نیز اهمیت خاص دارد. مطابق این اصل برای زدودن پاره ای از حالات و رفتارهای نامطلوب و برای ایجاد حالات و رفتارهای مطلوب در انسان، باید محیط او را تغییر داد و به سطح مطلوبی رساند. برای اجرا کردن این اصل روش هایی مانند زمینه سازی و اسوه سازی مناسب است (باقری، 1385).
در زمینه سازی، اوضاع و بسترها به طور مناسب انتخاب و تنظیم می شوند، به طوری که هم احتمال بروز رفتارها و حالات مثبت افزایش می یابد، و هم احتمال بروز رفتارها و حالات منفی کاهش می یابد. روش اسوه سازی، از شیوه های عینی و کاربردی تربیت اسلامی است و برجان و دل متربی می نشیند. شخصیت کودک و نوجوان از این طریق ساخته می شود.
در روش اسوه سازی با ارائه الگویی خوب و نیک، نمونه رفتار و کردار مطلوب عملاً در معرض دید فرد قرار می گیرد و به گونه ای او را به پیروی از آن الگو وادار می کند، تا مطابق با آن، عمل نمونه در خود پدید آورد. استفاده از شخصیت های اجتماعی و تاریخی و ملی و مذهبی در زمینه نماز، می تواند بسیار موثر باشد. در برنامه هایی که توجه و دقت نوجوان و جوان را به سمت نماز جلب می کند، می توان زمینه مناسب را ایجاد کرد.
عوامل ایجاد کننده دقت در نماز از دیدگاه روان شناسی
مطالعات روان شناسی نشان می دهد «در جریان یادگیری، معمولاً آنچه با ناراحتی توأم باشد یا سبب پیدایش اضطراب گردد، زودتر فراموش می شود و آنچه با خوش حالی و شادمانی همراه است بهتر در خاطر می ماند. عامل تشویق یا تقویت تا حدی در جریان یادآوری تاثیر دارد» (شریعتمداری، 1369). از همین امر در برنامه های تلویزیون می توان استفاده کرد و موضوعات مربوط به نماز را در زمینه عاطفی مثبت ارائه داد. این زمینه عاطفی مساعد، مانند محرک فرد را به تلاش وامی دارد و در جریان یادگیری این عبادت نقش موثر ایفا می کند.
مسئله دیگر آن است که برای ایجاد بستر و زمینه ای مطلوب در میان برنامه های رسانه، باید برنامه های مربوط به نماز طوری تنظیم شوند که توجه نوجوان و جوان را جلب کنند. دقت مقدم بر ادراک و یادگیری و انجام عمل است. نوجوان دائما در برنامه های گوناگون با محرک های متنوع برخورد دارد؛ اگر بخواهد به یکی از این محرک ها (برنامه مربوط به نماز) دقت کند باید آن را انتخاب کند و انتخاب، مستلزم آمادگی هایی در فرد است. همچنین عواملی در توجه و دقت موثر هستد که به مواردی از آنها اشاره می شود، که باید در مورد تبلیغ نماز برای کودکان و نوجوانان مورد توجه قرار گیرند.
تغییردر محرک، یکی از عوامل خارجی است که در دقت موثر است. این تغییر ممکن است کمی، مکانی، زمانی، تدریجی و یا ناگهانی باشد. در هر صورت باید موقعیت و نوع برنامه در نظر گرفته شود تا از آن عامل بتوان استفاده کرد (شریعتمداری، 1369).
تکرار، یکی از عوامل مهم در جلب توجه به بعضی از جنبه های مهم اطراف ماست. وقتی محرکی چندین بار تکرار شود، اگر در آغاز متوجه آن نشده باشیم، ممکن است سرانجام توجه ما را جلب کند. البته این تکرار نباید بیش از حدی معین ادامه پیدا کند؛ زیرا باعث کم شدن توجه می شود (مان، 1369). برای جلوگیری از این امر، در تبلیغات مربوط به نماز باید آن را با نوآوری همراه کرد.
حتی در رنگ های مورد استفاده در لباس و یا تزیینات برنامه های تلویزیونی باید دقت کرد و از رنگ های جالب توجه برای کودک و نوجوان استفاده کرد.
شدت محرک نیز عامل موثری است که باعث جلب توجه فرد می شود. محرک قوی، زودتر از محرک ضعیف نظر فرد را جلب می کند. مطالعات روان شناسان نشان می دهد اندازه شیء و شدت محرک در قدرت آن تاثیر دارد.
از عوامل درونی موثر در دقت و توجه، احتیاجات اساسی است که محرک عمده ای در جلب دقت افراد است. اموری که با احتیاجات اساسی کودک و نوجوانان ارتباط دارد، زودتر توجه بینندگان را جلب می کند. سازندگان برنامه های تلویزیونی باید ارتباط مطالب مربوط به نماز را با احتیاجات اساسی افراد روشن سازند. رغبت نیز از عوامل درونی ای است که نقش عمده ای در جریان دقت بازی می کند. معمولاً افراد به امری توجه می کنند که مورد علاقه و رغبت آنها باشد (شریعتمداری، 1369).
روش آراستن ظاهر و تزیین کلام در رسانه
اصل دیگری که در تربیت اسلامی به آن پرداخته شده، اصل آراستگی است، این اصل بیانگر آن است که در فرایند تربیت، آنچه عرضه می شود باید به خوبی آراسته شود تا رغبت ها برانگیخته شود (باقری، 1385).
روش هایی که از طریق آنها آراستگی تامین می شود عبارت اند از: روش آراستن ظاهر؛ و روش تزئین کلام. در برقرار کردن ارتباط تربیتی با متربی، باید به آراستگی ظاهر پرداخت تا با زیبایی آشکار، زمینه برای آراستگی باطنی فراهم شود.
زیبایی خواهی یکی از خواسته های فطری است که در مراحل گوناگون رشد شامل کودکی و نوجوانی و جوانی، به منزله عاملی موثر در جلب و جذب افراد دخالت می کند. می توان از توجه دادن به زیبایی های مادی به مثابه زمینه ای جهت گرایش به زیبایی معنوی استفاده کرد. در روش تزیین کلام، با استفاده از کلام زیبا و جذاب به خصوص کلام
آهنگین و شعر، همراه با مضامین تربیتی در مورد نماز می توان برای تهییج احساسات مثبت اخلاقی در جهت یادگیری و توجه به نماز استفاده کرد.
روش موعظه حسنه در رسانه
یکی دیگر از اصول تربیت اسلامی، اصل تذکر است. این اصل بیانگر آن است که گاه باید آنچه فرد به آن علم دارد. برای او باز گفت؛ زیرا بسیاری از دشواری های انسان بر اثر نسیان است. تذکر، هم علم فراموش شده را به یاد می آورد و هم علم فراموش نشده و بی خاصیت را زنده می کند و می انگیزد. طبق این اصل، روش های تربیتی باید به آگاهی های فرد تحرک ببخشند. یکی از این روش ها «موعظه حسنه» است. قرآن با قید «حسنه» تاثیر این روش را یادآوری کرده است.
البته در برنامه های رسانه، این امر باید به وسیله موعظه گر خیراندیش و همراه با نرمی و شفقت باشد، تا تاثیر داشته باشد و یا آنکه به طور غیر مستقیم در قالب فیلم ها، از این روش استفاده کنند. «البته افراد معتقد و زنده دل بیشتر از این شیوه تاثیر می پذیرند و افراد افسرده و به قول سعدی دل مرده، وعظ و نصیحت در آنان اثر ندارد. سعدی خود نیز در بوستان و گلستان از این روش بهره جسته است و با لحن صمیمی، گروه های مردم را نصیحت کرده و آنان را به نیکی فضیلت خوانده است» (بهشتی، 1380).
نتیجه گیری و ارائه راهکارهای عملی در مورد تبلیغ نماز در رسانه
ملاحظه شد که با توجه به تربیت دینی و اهمیت نماز، و با تاثیر خاص تلویزیون که بر بیننده به ویژه کودک و نوجوان دارد، برنامه های مستقیم و غیر مستقیم این رسانه باید با تلاش کارشناسان تعلیم و تربیت و روان شناسان و متخصصان مسائل دینی تنظیم شود.
در این مقاله، شیوه های تربیت اسلامی در مورد موضوع نماز بررسی، و مشخص شد که با تکیه بر اصول تحول باطن و تغییر در ظاهر و اصلاح محیط و آراستگی و تذکر، چگونه می توان از روش های موثر تربیتی برای تبلیغ نماز در رده های سنی بهره جست.
با در نظر گرفتن این روش ها، از مجموع دیدگاه های تربیتی، راهکارهای عملی را در تنظیم برنامه ها می توان ارائه داد. در ارتباط رسانه ای، باید ارکان ارتباط را در نظر گرفت: فرستند پیام، مخاطب یا گیرنده پیام، پیام، روش ارتباط. در مورد هر کدام از این ارکان، نکاتی باید مورد توجه قرار گیرد:
1. فرستنده پیام:
یعنی شخص یا اشخاصی که از طریق رسانه با مخاطبان ارتباط برقرار می کنند. در هر الگوی ارتباطی، فرد یا افرادی به منزله منبع یا فرستند پیام برای برقراری ارتباط وجود دارد که وجودش برای برقراری ارتباط بسیار لازم است. منبع پیام باید اطلاعات، ارزش ها و اندیشه هایی که می خواهد به طور موثر به گیرنده پیام برساند، به صورتی درآورد که قابل انتقال باشد (شعبانی، 1384). ارتباط گیرنده باید فرد مقبول و آراسته و مسلط به موضوع باشد؛ تا پیامش موثر واقع شود. پیام به وسیله کودک و نوجوان و جوان باید ارائه شود و در بعضی موارد از اشخاص مسن باید استفاده کرد. جوان از جوان زودتر تاثیر می پذیرد و با روش همدلی ارتباط را نزدیک و عمیق تر می توان کرد.
2. گیرنده پیام:
عنصر مهم ارتباط، گیرنده پیام است که حالت انفعالی ندارد. آنان از بین پیام های گوناگون، آنچه به نیازها و نظریاتشان نزدیک است می گیرند و پیام ها را می سنجند و پیام مورد نظر خود را انتخاب می کنند. نباید معلومات و اطلاعات، گرایش ها و طرز فکر، مهارت و خصوصیات اجتماعی و فرهنگی گیرندگان پیام را از نظر دور داشت (شعبانی، 1384). باید مخاطب را با کمک متخصصان تعلیم و تربیت و روان شناسی مسائل دینی بشناسیم، به صورتی که مخاطب دقیقا از لحاظ ویژگی های رشد ذهنی و اجتماعی و عاطفی و... بررسی شود تا هم شناخت و آگاهی، و هم انگیزش آنها افزایش یابد.
3. پیام:
پیام باید همراه با جاذبه های هنری باشد تا گیرایی داشته باشد. نوع پیام باید کوتاه و مفید و در عین حال رسا باشد و به طور کلی، در برنامه های مربوط به کودک و نوجوان از پرگویی باید پرهیز کرد. در نظر گرفتن تنوع و تازگی و سایر عوامل ایجاد کننده
دقت و توجه که در مقاله به آنها اشاره شد، اهمیت فراوان دارند.
در پیام که در قالب برنامه های مستقیم یا غیر مستقیم ارائه می شود، فقط به چگونگی نماز و دلایل و فواید آن پرداخته نشود، بلکه به موضوعات مهم دیگر در مورد نماز اشاره شود؛ مانند شروط کمال عباداتی مثل نماز، نشان قبولی، شرایط صحت عبادات و بسیاری از موارد دیگر که برای کودک و نوجوان مبهم است. همچنین موضوعاتی مثل شناخت علل انحرافات تربیتی و اخلاقی که منجر به ترک نماز می شود و همراه شدن نماز با فضایل اخلاقی و موفقیت در زندگی بررسی شود. زمان ارائه برنامه نیز اهمیت دارد که باید در نظر گرفته شود.
4 . روش و ابزار ارتباط:
پیام باید در اوضاعی خاص و با «ابزار» و از «راه و روشی» در اختیار گیرندگان پیام قرار داده شود. فرستنده برای ایجاد ارتباط باید حامل و کانالی متناسب با پیام و ویژگی های گیرندگان انتخاب کند. بنابراین در مورد موضوع نماز، باید از روش های مناسب تبلیغی از دیدگاه تربیت اسلامی استفاده شود.
مراجعه به نظریات متخصصان علوم تربیتی و روان شناسی در این زمینه، امری ضروری است. چنان که در ضمن مقاله اشاره شد، با استفاده از روش های اعطای بینش، روش تلقین و القا و روش زمینه سازی و الگودهی، می توان پیام تبلیغ و آموزش نماز را به مخاطبان ارائه کرد.
در مجموع می توان به این نکته اشاره کرد که افراد گوناگون و از جمله کودکان و نوجوانان، در برابر محصولات تولیدی رسانه ها عکس العمل نشان می دهند. این محصولات پس از دریافت، براساس اندوخته های ذهنی مخاطبان به فهم و درک و معرفت تبدیل می شود؛ یعنی در نهایت به یک فهم جدید عقلانی که جهت دهنده رفتاری از اوست مبدل می شود؛ بنابراین رسانه های جمعی خصوصا تلویزیون، بر مخاطبان کودک و نوجوان تاثیرات انکار نشدنی دارند.
پی نوشت ها :
1.استادیار گروه علوم تربیتی دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه مازندران.
منابع تحقیق
1. قرآن کریم.
2. نهج البلاغه.
3. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج1.
4. الحر العاملی، محمدبن الحسن، وسائل الشیعه، ج3.
5. باقری، خسرو (1385)، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، ج اول، مدرسه، تهران.
6. بهشتی، محمد و همکاران (1380)، آرای دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانی آن، ج چهارم، سمت، تهران.
7. جمعی از مولفان (1370)، روان شناسی رشد(1)، سمت، تهران.
8. شریعتمداری، علی (1369)، روان شناسی تربیتی، امیرکبیر، تهران.
9. شعبانی، حسن (1384)، مهارت های آموزشی و پرورشی، سمت، تهران.
10. شکرکن، حسین و همکاران (1372)، مکتب های روان شناسی و نقد آن، ج دوم، سمت، تهران.
11. طباطبایی، سید محمدحسین (1370)، المیزان، ترجمه سید محمدباقر موسوی همدانی، ج شانزدهم، بنیاد علمی و فرهنگی علامه طباطبایی.
12. طباطبایی، سید محمدحسین (1370)، المیزان، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، ج اول، بنیاد علمی و فکری علامه طباطبایی.
13. فرید، مرتضی (1368)، الحدیث: روایات تربیتی، ج دوم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
14. مان، نرمان. ل (1369)، اصول روان شناسی، ترجمه محمود ساعتچی، ج دوم، امیرکبیر، تهران.
15. Bull. S. Nrman (1973), Mral Eductin,. Lndn, Rut ledge and kegan Paull.
16. Khlberg, L. (1976), Mral Stages Mralizatin: The Cgnitive Develpment at Apprach in. Licknna, J. (ED), Mral Develpment Behavir Thery, Research and scial Issues, Hlt, Rinehart and Winstn, New Yrk.
منبع مقاله :
جمعی از نویسندگان، (1388)، مجموعه مقالات همایش تربیت دینی، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پرورشی امام خمینی (رحمه الله).
افزودن دیدگاه جدید