رفتن به محتوای اصلی

آسیب شناسی نقش ائمه جماعات در جذب جوانان به مسجد

تاریخ انتشار:
یکی از کلیدی ترین نقش های جذب و ارتباط مؤثّر جوانان با مسجد، امام جماعت است. زیرا جوان پس از ورود خود به مسجد امام را...
نویسنده: سیدمهدی بهشتی
نام نشریه: دفتر مطالعات و پژوهش های مرکز رسیدگی به امور مساجد

یکی از کلیدی ترین نقش های جذب و ارتباط مؤثّر جوانان با مسجد، امام جماعت است. زیرا جوان پس از ورود خود به مسجد امام را رهبر این تجمّع عظیم نماز گزاران می داند. بنابراین لازم است امامِ مسجد ویژگی هایی را دارا باشد تا جوانان را به خود جذب کند.

مخاطبِ اصلی امام جماعت در مساجد باید جوانان باشند. لذا می بایست اولویت اوّل کارهای خود را بر ارتباط گیری با جوانان قرار دهد؛ چرا که جوانان، نسل نو جامعه اسلامی بشمار می روند. امام صادق(علیه ­السلام) به مبلّغی که به بصره فرستاد فرمود: «عَلَیْکَ بِالْأَحْدَاثِ فَإِنَّهُمْ أَسْرَعُ إِلى‏ کُلِّ خَیْر»، برتو باد به جوانان که آنان در پذیرش نیکی و خیر، باشتاب ترند.[١]

حال باید دید چه موانعی در امام جماعت سبب عدم ارتباط گیری مناسب جوان با مسجد خواهد شد.

فقدان خوش ­رویی و خوش ­اخلاقی

از آنجا که جوانان خود احساساتی و عاطفی هستند، برخوردهای جذّاب و صمیمانه و عاطفی را می­ پسندد. لذا کسانی که به زیبایی و صمیمیت با آنان برخورد کنند را دوست می ­دارند و سعی در حفظ ارتباط با آنان می کنند.

امام جماعت مسجد با برخورد صمیمی و عاطفی خود می تواند جوانان را به مسجد نزدیک کند. در صدر اسلام اغلب مردم به سبب اخلاق نیک رسول اکرم(صلی الله علیه و ­آله و سلم) اسلام می آوردند، چرا که رسول رحمت(صلی الله علیه و ­آله و سلم) به عنوان دلسوزترین مبلّغ، خوش خلق ترین، خوش رو ترین مردم بود، کسی بود که همیشه اول سلام می کرد، و هنگامی که با کسی دست می داد، تا وقتی او دستش را رها نکرده بود، حضرت دست خود را نمی کشید.[٢] همان کسی که «وَ إِنَّکَ لَعَلى‏ خُلُقٍ عَظِیمٍ»(قلم/٤)، بود.

ایشان اغلب تبسّم بر لب داشتند و از همه بیشتر شوخی و مزاح می کردند [٢] و نیز می فرمود: «أَکْمَلُ الْمُؤْمِنِینَ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقا»؛ در گروه مؤمنان، کاملترین فرد از جهت ایمان آن کسى است که اخلاقش از دیگران بهتر است‏.[٤]

خوش­رویی و شوخ طبعی امام جماعت سبب علاقه­ مندی جوانان به امام و مسجد خواهد بود، چنان که رسول مهربانی ­ها فرمود: « الْمُؤْمِنُ دَعِب لَعِب وَ الْمُنَافِقُ قَطِب غَضِب‏»، مومن شوخ و شنگ است و منافق عصبانی و اخمو است.[٥]

امام جماعت به عنوان رهبری مسجد و نمازگزاران، خود می بایست با رفتار و منش زیبا از محبوبیت بالایی برخوردار باشد. و این محبوبیت در میان جوانان است که آنان را به مسجد نزدیک تر می کند.

برخوردهای سرزنش کننده و همراه با ناراحتی سبب می شود تا جوان از مسجد سرد شود. امام جماعت باید با کمال ملایمت و جذّابیت، جوانان را به سوی مسجد هدایت کند. بخصوص در برخورد با آنان نقاط قوّتشان را مد نظر گرفته و آنان را تشویق کند. چنان که روزی در حضور پیامبر(صلی الله علیه و ­آله و سلم) جوان گناهکارى مورد انتقاد قرار گرفت. حضرت فرمود: «همه گناهان و عیوب او جبران و بخشیده و محو شد، زیرا مؤمنى خوابیده و عورتش پیدا شده بود؛ این جوان همین که عبور مى ‏کرد با پارچه ‏اى او را پوشاند و به کسى نگفت». آن مؤمن هنگامی که بیدار شد فهمید شخصى او را حفظ کرده در آن هنگام دست به دعا بلند کرد و برای وی دعا نمود. آن دعا مستجاب شد و این تبهکار نجات یافت. خبر نجات جوان تبهکار را به خود جوان دادند، او منقلب شد و توبه کرد و در جبهه شرکت کرد و پس از ٧ روز به مقام شهادت رسید.[٦]

فقدان ظاهری زیبا و آراسته  

از آنجا که جوانان زیبایی و آراستگی را دوست دارند، لازم است امام جماعت از ظاهر زیبا و آراسته برخوردار باشد. البته باید دقت داشت که زیبایی و آراستگی لازمه حضور در مسجد برای هر فرد است، اما برای امام جماعت که مبلّغ دین و نقش محوری جذب جوانان را در مسجد دارد، از اهمیت بیشتری برخوردار است. از سیره امام سجاد(علیه السلام) اینگونه نقل شده است: در شب سردى، یکى از غلامان امام سجاد(علیه السلام) در حالى که آن حضرت لباس هاى زیبایى بر تن داشت و خود را معطر کرده بود، با او روبرو شد. وى از آن حضرت پرسید: در این ساعت و با چنین هیبتى، آهنگ کجا دارید؟ امام فرمود: «الى مسجد جدى رسول الله». به طرف مسجد جدم، رسول خدا می روم.[٧]

امام جماعت مسجد باید جوان پسند و آراسته باشد. همان گونه که رسول رحمت یکی از زیباترین و آراسته ­ترین­ های جوانان مکّه را برای امامت جماعت و تبلیغ به مدینه فرستاد. «مصعب بن عمیر» یکی از جوانان زیبا و خوش سیما و با لباس های نیکو و پسندیده، و نیز خوش بو ترین جوان اهل مکه بود، کسی بود با موهای بسیار زیبا و همیشه شانه زده، و کفش های شیک نیز به پا می کرد. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و ­آله و سلم) درباره او فرمود: «ما رأیت بمکة أحدا أحسن لمة و لا أرق حلة و لا أنعم نعمة من مصعب بن عمیر»؛ من در مکه خوش ‏پوش ‏تر و پرطراوت‏تر و زیباموتر از مصعب ندیده ‏ام.[٨]

عدم مدیریت زمان در مسجد

یکی دیگر از مسائلی که در نظر نگرفتن آن می تواند تأثیر منفی بر ارتباط جوان با مسجد داشته باشد، نداشتن مدیریت زمان، توسط امام جماعت است. امام جماعتی که نماز را طولانی کند، بین دو نماز خطابه­های طولانی داشته باشد، در میان دو نماز به پاسخگویی یا استخاره بپردازد؛ همه اینها نمونه­ هایی از مدیریت نکردن در وقت است که سبب می شود تا جوانان کمتر به سمت مسجد سوق پیدا کنند.

امام جماعت می بایست مراعات حال همه افراد را داشته باشد، و در اسرع وقت نماز را آغاز کرده و به پایان رساند. اگر قرار است برنامه هایی در مسجد برگزار شود؛ بهتر است پس از اقامه نماز جماعت باشد. کما اینکه امیر مؤمنان(علیه السلام) در عهدنامه ای که برای مالک اشتر نوشت، به او فرمود: چون با مردمان نمازگزاری چنان گزار که نه آنان را بِرَمانی و نه نماز را ضایع گردانی...من از رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) آن گاه که مرا به یمن فرستاد پرسیدم: با مردم چگونه نماز گزارم؟ فرمود:« صَلِّ بِهِمْ کَصَلَاةِ أَضْعَفِهِمْ وَ کُنْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَحِیما» در حدّ توانایی ناتوانان آنان نماز بگزار و بر مومنان مهربان باش.[٩]

نکته اینجاست که شاید بتوان گفت که اضعف مأمومین تنها پیران یا بیماران نباشند، بلکه تمام کسانی که به شکلی آسیب پذیر روحی و یا عقیدتی هستند نیز اضعف به شمار آیند و امام جماعت باید در پی اتصال بیشتر آنان به مسجد باشد.

کتابنامه:

١.     کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، چاپ اول، قم، دارالحدیث، ١٤٢٩ق، ج١٥، ص ٢٣١.

٢.     بلاذری، أحمد بن یحیى بن جابر البلاذرى، کتاب جمل من انساب الأشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلى، بیروت، دار الفکر، ط الأولى، ١٤١٧/١٩٩٦، ج١، ص ٣٨٩.

٣.     کلینی، همان، ج٤، ص:٧٤٧

٤.     إبن حنبل، احمد، مسند احمد، چاپ اول، بیروت، دار صار، بی تا، ج ٢، ص ٢٥٠.

٥.     إبن شعبه حرّانی، حسن بن علی، تحف العقول، تصحیح علی اکبر غفاری، چاپ دوم، قم، جامعه مدرسین، ١٤٠٤ق، ص:٤٩.

٦.     إبن بابویه(صدوق)، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا، مصحح مهدی لاجوردی، چاپ اول، تهران، جهان، ١٣٧٨ش، ج٢، ص ١٦٩.

٧.     کلینی، همان، ج٦، ص ٥١٧ و حر عاملی، محمد بن حسن بن علی، وسایل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، آل البیت،١٤٠٩ق،ج ٥، ص ٢٢٨.

٨.     إبن سعد، محمد بن سعد بن منیع الهاشمی البصری، الطبقات الکبرى، تحقیق محمد عبد القادر عطا، چاپ اول، بیروت، دار الکتب العلمیة، ١٤١٠ق، ج٣، ص٨٦، و بلاذری، أحمد بن یحیى بن جابر البلاذرى، انساب الأشراف، تحقیق سهیل زکار و ریاض زرکلى، چاپ اول، بیروت، دار الفکر، ١٤١٧/١٩٩٦ق، ج٩، ص ٤٠٥.

٩.     سید رضی، نهج البلاغه، چاپ اول، قم، هجرت، ١٤١٤ق، نامه ٥٣، ص ٤٤٠.

آسیب شناسی نقش ائمه جماعات در جذب جوانان به مسجد (٢)

بسم الله الرحمان الرحیم

ارتباط میان جوان و امام جماعت اگر مستحکم باشد. شاهد حضور چشمگیر جوانان در مسجد خواهیم بود. لذا باید موانعی که به این رابطه خدشه وارد می سازد؛ را برطرف ساخت و برای هرچه نزدیک تر شدن جوان و امام جماعت تدبیر نمود.

امام جماعت به عنوان یک روحانی، شبانه روز می بایست دغدغه­ تبلیغ و جذب جوانان را داشته باشد، همان­گونه که حضرت نوح(علیه السلام) در امر تبلیغ می فرماید: «قالَ رَبِّ إِنِّی دَعَوْتُ قَوْمِی لَیْلًا وَ نَهاراً »[١] نوح گفت: پروردگارا همانا من قوم خود را شب و روز دعوت کردم.

ضعف پاسخگویی به شبهات جوانان

امام جماعت مسجد اگر شبهه­ های روز جوانان را نشناسد و برای آنان پاسخ نداشته باشد، مانعی خواهد بود در ارتباط موثر جوانان با مسجد. یکی از ویژگی های امام جماعت بالا بودن توان علمی اوست. امیر المؤمنین(علیه السلام) فرمود: امام جماعت باید از افراد اندیشمند و صاحب فکر باشد.[٢] و نیز امام صادق(علیه السلام) فرمود: « الصلاة خلف العالم بألف رکعة»[٣] ؛ خواندن یک نماز، پشت سر امام جماعتِ دانشمند برابر است با هزار رکعت نماز.

امام جماعت ضمن اینکه باید پاسخگوی سوالات شرعی مردم و جوانان باشد. باید با بصیرت لازم شبهات جدید جامعه، که پیش روی جوانان است را رصد کرده و بهترین، ساده ترین، قابل قبول ترین و منطقی ترین پاسخ را برای جوانان با طرح شبهه مطرح سازد.

امامِ مسجد علاوه بر ترغیب جوانان به پرسش، باید به آنان آزادی بحث بدهد و بدین ترتیب، اعتماد آنان را به سمت خویش جلب سازد. تا از گفتن آنچه در دل دارند مضایقه نکنند و از بیان کلامشان بیم نداشته باشند.

جوانان به راحتی باید تمام شبهات خود را مطرح ساخته و توسط امام جماعت بهترین پاسخ را در کمال سعه صدر دریافت نمایند. هنگامی که جوان با فردی دین­مدار درد و دل می­کند و شبهه­ درون خویش را با او مطرح می­ سازد و پاسخ در خور را به همراه برخورد مناسب او دریافت می ­کند؛ این سبب خواهد شد تا جوان بیشتر به مسجد رفت و آمد داشته باشد.

خستگی ناپذیری امام جماعت در پاسخگویی یکی دیگر از ویژگی­ های پسندیده امام است، که سبب نزدیک تر شدن جوان به مسجد خواهد شد. زنى به محضر فاطمه زهرا(علیها السلام) آمد و پس از چندین پرسش گفت: اى دختر رسول خدا مبادا تو را آزرده باشم؟ حضرت فرمود: هرچه مى خواهى بپرس ـ و به فکر خستگى من مباش ـ زیرا اگر کسى براى حمل بار سنگینى، صد هزار دینار بگیرد آیا سنگینى بار را احساس مى کند؟ زن گفت: نه، حضرت فرمود: من براى پاسخ هر سؤال پاداشى بیشتر از زمین تا عرش، مروارید خواهم گرفت پس چرا باید بر من گران آید؟[٤]

شیوه­ برخورد امامان معصوم(علیهم السلام) با مردم حاکی از این موضوع است، که جوانان با سادگی انواع پرسش­های اعتقادی، سیاسی و اخلاقی خود را به آسانی مطرح می کردند و پاسخ می شنیدند. جوانی خدمت امام حسین(علیه السلام) رسید و گفت، من مردی گناهکارم و نمی توانم خود را در انجام گناهان باز دارم، مرا نصیحتی فرما.[٥] و یا به راحتی اذعان به عادت فلان گناه در حضور رسول الله(صلی الله علیه و ­آله و سلم) می­کردند. اما برخورد حضرت با روشی مهربانانه و همراه باعطوفت سبب جلب آنان به مسجد می شد. جوانی خدمت ایشان می­رسد، و در حضور دیگران از او اجازه می خواهد تا زنا کند! نکته­ی جالب توجه، این که وقتی مردم، او را به خاطر این پرسش جاهلانه نکوهش می کنند، پیامبر خدا مانع می شوند و شخصاً با مهربانی از جوان می خواهد که نزدیک او بیاید. وقتی جوان کنار پیامبر می­آید، ایشان با چهره ای بشّاش پاسخ او را می دهد و جوان قانع می گردد و دیگر سراغ زنا نمی رود.[٦]

هنگامی که به کارکردهای مسجد در روایات نگاه می­ کنیم، یکی از اصلی ترین کارکردهای مسجد، تقویت و رشد علمی نمازگزاران است، که کسی جز امام جماعت نمی تواند این امر مهم را بر دوش کشد. حضرت علی(علیه السلام) سه بهره از هشت بهره اهل مسجد را رشد علمی نمازگزاران قلمداد می کند و می فرماید: « مَنِ اخْتَلَفَ إِلَى الْمَسَاجِدِ أَصَابَ إِحْدَى الثَّمَان...‏ أَوْ عِلْماً مُسْتَطْرَفاً ...أَوْ کَلِمَةً تَرُدُّهُ عَنْ رَدًى أَوْ یَسْمَعُ کَلِمَةً تَدُلُّهُ عَلَى هُدًى»[٧] ؛ هر کس پیوسته یا در وقت هر نماز بطرف مساجد روان باشد یکى از این هشت چیز را بهره خواهد برد ... یا طرفه دانشى که از زبده‏ هاى علم باشد، یا کلمه و سخنى که او را از بدى باز دارد، یا شنیدن جمله‏ اى که او را به راه خیر و نجات راهنمایى کند.

بنابراین امام جماعت می بایست دغدغه پاسخگویی به جوانان را در اولویت کاری خود قرار دهد.

عدم مقبولیت اجتماعی در میان مردم

یکی از شرایط امام جماعت عدالت او است. امامِ مسجد باید فردی متّقی و صاحب مقبولیت اجتماعی و در نظر مردم انسانی موجّه باشد. فقهای گرانقدر عدالت را در کتب فقهی به تفصیل تعریف کرده اند. از جمله حضرت امام خمینی(قدس ­سرّه) می­فرمایند: «عدالت، یک حالت درونی است که انسان را از ارتکاب گناهان کبیره، و تکرار و اصرار نسبت به گناهان صغیره باز دارد».[٨]

اگر امام مسجد از مقبولیت برخوردار نباشد، جوانان دید خوبی نسبت به او نخواهند داشت، و این خود مانعی برای حضور جوانان در مسجد خواهد بود. پیامبر خدا(صلی الله علیه و ­آله و سلم) نیز در حدیثی انسان جوانمرد و عادل را چنین معرّفی می کند: «مَنْ عامَلَ النّاسَ فَلَمْ یَظْلِمْهُمْ وَحَدَّثهُمْ فَلَمْ یَکْذِبْهُم وَ وعَدَهُم فَلَمْ یُخْلِفْهم فَهُوَ مِمَّنْ کَمُلَتْ مُرُوَّتُهُ وَ ظَهَرَتْ عَدالَتُهُ...»[٩] کسی که با مردم، در معاملات، ستم نکند و در سخن، دروغ نگوید و در وعده هایش تخلّف نکند، او از کسانی است که مروّتش کامل و عدالتش آشکار است.

جوانان به اعمال و رفتار امام جماعت با دقّت و تیزبینی نظر می کنند. اگر امام جماعت رفتارهایی خلاف مروّت و شأن طلبگی را از خود نشان دهد، به طور قطع میزان مقبولیت او در میان مردم، بخصوص جوانان کاسته خواهد شد.

از جمله رفتارهایی که مردم؛ به ویژه جوانان از یک روحانی یا امام جماعت انتظار ندارند و سبب دوری آنان از یکدیگر می شود؛ توقّعات مالی روحانی است. در سیره­ تبلیغی پیامبران الهی(علیهم السلام) می بینیم که آنان از مردم توقّع مالی نداشتند. در سوره شعراء داستان ٦- ٥ پیامبر آمده است. همه این پیامبران شعارشان این بود: «وَ ما أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلى‏ رَبِّ الْعالَمِین‏»[١٠] و من بر این رسالتم هیچ پاداشى از شما درخواست نمی ‏کنم. اجر من جز بر پروردگار جهانیان نیست.

نکته بسیار با اهمیت اینجاست که امام جماعت باید چونان انبیاء با اخلاص در راه دین فعالیت کند و اجری جز از خدای تبارک و تعالی توقّع نداشته باشد. البته لازم به ذکر است که مؤمنین نمازگزار نیز باید توجّه خاص به مسائل معیشتی  امام جماعت داشته باشند. امّا به نظر می رسد که محبوبیت امام جماعت از اخلاص او نشأت خواهد گرفت و تاکید بر مسائل مالی و یا گوشزد کردن آن توسط امام مسجد جذّابیت و مقبولیت او را بین نمازگزاران، به خصوص جوانان به حداقل می رساند.

یکی دیگر از مواردی که مقبولیت برای امام جماعت در بین جوانان ایجاد می کند. برخوردهای بی آلایش و مردمی امامِ مسجد به دور از غرور و تکبّر و تفاوت قائل نشدن میان خود و دیگران است. قرآن کریم در توصیف مبلّغان بزرگ خود که همان انبیاء عظام(علیهم السلام) هستند، می فرماید:« إِذْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ هُود أَ لا تَتَّقُونَ»؛ آن گاه که برادرشان هود به آنان گفت: آیا (از شرک و انحراف) پروا نمى‏کنید؟...در کتاب هدایت درباره حضرت نوح(علیه السلام) [١١]، حضرت هود(علیه السلام) [١٢]، حضرت صالح(علیه السلام) [١٣]، حضرت لوط(علیه السلام) [١٤]، عین همین کلمات را به کار می برد. و این تاکید نشان از این است که پیامبران با قوم خویش برادرانه برخورد می کردند.

از این گذشته امام جماعت می بایست با تواضع و فروتنی همراه با مهربانی با مخالفین یا منتقدین سخن بگوید. تا آنان را نیز به مسجد دعوت کند. هم­چنان که پیامبران ما نیز علاوه بر اینکه با مردمِ موافق و دیندار، مهربان بودند، با مخالفین خویش هم از موضع قدرت و سختی سخن نمی گفتند. آنان دلسوزانه و همراه با مهربانی می گفتند:« وَ إِنَّا أَوْ إِیَّاکُمْ لَعَلى‏ هُدىً أَوْ فِی ضَلالٍ مُبِین‏»[١٥] ؛ البتّه (یکى از) ما یا شما بر (طریق) هدایت یا در گمراهى آشکار هستیم.

کتابنامه :

١.       سوره نوح، آیه ٥

٢.       إبن حیون، نعمان بن محمد مغربی، دعائم الاسلام، مصحح آصف فیضی، چاپ دوم، قم، موسسه آل البیت، ١٣٨٥ق، ج ١، ص ١٤٧

٣.       شهید اول، الالفیه و النفلیه، تحقیق علی فاضل، چاپ اول، قم، مکتب الاعلام الاسلامی، ١٤٠٨ق، ص ١٣٩.

٤.       امام یازدهم، تفسیر الامام العسکری، مصحح مدرسه الامام المهدی، چاپ اول، قم، مدرسه امام مهدی، ١٤٠٩ق، ص ٣٤٠.

٥.       شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، چاپ اول، نجف، مطبع حیدریه، بی تا، ص ١٣١.

٦.       إبن حنبل، احمد، مسند احمد، چاپ اول، بیروت، دار صار، بی تا،  ج٥، ص ٢٥٧.

٧.       إبن شعبه حرّانی، حسن بن علی، تحف العقول، تصحیح علی اکبر غفاری، چاپ دوم، قم، جامعه مدرسین، ١٤٠٤ق، ص ٢٣٥.

٨.       خمینی، سید روح الله، تحریر الوسیله، چاپ اول، قم، دارالعلم، ١٤٠٩ق، ج١، ص٢٧٤.

٩.       کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، چاپ اول، قم، دارالحدیث، ١٤٢٩ق، ج٣، ص٦٠٥.

١٠.   سوره شعراء، آیات ١٠٩، ١٢٧، ١٤٥، ١٦٤و ١٨٠.

١١.   سوره شعراء، آیه١٠٦

١٢.   سوره شعراء، آیه ١٢٤

١٣.   سوره شعراء، آیه ١٤٢

١٤.   سوره شعراء، آیه ١٦١

١٥.   سوره سبا، آیه٢٤

آسیب شناسی نقش ائمه جماعات در جذب جوانان به مسجد (٣)

سید مهدی بهشتی   ۱۳۹۴/۰۴/۲۵

http://asar.masjed.ir/fa/article/2762/

بسم الله الرحمان الرحیم

در نماز جماعت، آن که جلو مى ‏ایستد و مردم به او اقتدا مى ‏کنند، «امام» نام دارد. بعضى نیز به او «پیشوا» مى‏گویند. در نظام اجتماعى سیاسى اسلام، آنکه پیشوایى جمعى را به عهده دارد، باید از یک سرى فضیلت‏ ها و برترى ‏ها برخوردار باشد، تا فضایل او، الهام بخش دیگران نیز باشد. در نماز جماعت نیز، پیش نماز، باید در علم و عمل و تقوا و عدالت، برتر از دیگران باشد.[١] با این اوصاف است ، امام جماعت کسی است که واسطه­ ، نماینده­ و سخنگوی مأمومین در پیشگاه پروردگار است.[٢]

امام جماعت به عنوان مبلّغِ حاضر در مسجد و محل، نباید صبر کند تا جوانان پیش او بیایند، بلکه او خود باید چونان پزشک دوره گرد، بر بالین جوانان حاضر شده و آنان را به مسجد دعوت کند. کما اینکه امیر المؤمنین(علیه السلام) درباره­ ویژگی تبلیغی رسول اکرم(صلی الله علیه و ­آله و سلم) فرمود: «طَبِیب دَوَّار بِطِبِّهِ قَدْ أَحْکَمَ مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمَى مَوَاسِمَهُ‏ یَضَعُ ذَلِکَ حَیْثُ الْحَاجَةُ إِلَیْهِ مِنْ قُلُوبٍ عُمْیٍ وَ آذَانٍ صُمٍّ وَ أَلْسِنَةٍ بُکْم‏»[٣] ؛ پیغمبر اکرم طبیب سیّارى است که مرهم هاى شفابخش و لوازم مداوا را آماده کرده تا هر جا دلهاى نابینا و ارواح ناشنوا ببیند به معالجه و مداواى آنها قیام کند و مردم مبتلا را از مرگ معنوى و سقوط روحانى خلاص نماید.

کهن سال بودن امام جماعت

یکی دیگر از موانع در ارتباط موثر جوان و مسجد، کهن سال بودن ائمه جماعات است، هنگامی که امام جماعت سالخورده باشد نمی تواند چونان امامِ جوان وقت صرف کند، و با حوصله و شادابی جوانان را داشته باشد.

روش خداوند متعال در ارسال انبیاء و مرسلین بر جوان بودن فرستاده اش بوده است. پیامبر اکرم(صلی ­الله­ علیه ­و آله ­و سلم) فرمود: « ما بعث الله نبیا إلا شابا»[٤] ، خداوند هیچ پیامبری را جز در جوانی، مبعوث نکرد. و نیز علم و حکمت را در جوانی به آنان اعطاء فرمود. چونانکه درباره حضرت یوسف(علیه السلام) می فرماید: « وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَیْناهُ حُکْماً وَ عِلْماً وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ»[٥] و چون (یوسف) به رشد و قوّت خود رسید به او حُکم (نبوّت یا حکمت) و علم دادیم و ما اینگونه نیکوکاران را پاداش مى‏دهیم. و نیز درباره حضرت موسی(علیه السلام) فرمود: «وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَ اسْتَوى‏ آتَیْناهُ حُکْماً وَ عِلْماً وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِین»[٦].‏

حکومت موعود جهانی نیز در انتظار ظهور جوانی زیبا است. امام صادق(علیه­ السلام) فرمود: «لَوْ قَدْ قَامَ الْقَائِمُ لَأَنْکَرَهُ النَّاسُ لِأَنَّهُ یَرْجِعُ إِلَیْهِمْ شَابّاً مُوفِقا»[٧] ، اگر قائم، به پا خیزد، مردم او را نمی شناسند، زیرا که به صورت جوانی خوش ترکیب، به سوی مردم، باز می گردد.

بنابراین امامِ جوان می تواند بیشتر از امام جماعت سالخوره در مسجد مؤثّر باشد. حتی می توان گفت در مساجدی که امکان تغییر امام جماعت سالخورده نیست، امام جماعت می تواند طلبه جوانی را در کنار خود قرار دهد و او را در کارهای مربوط به ارتباط با جوانان شریک خود سازد. و امور را میان خود تقسیم کنند. هم چنان که حضرت موسی(علیه­ السلام) نیز در کار تبلیغی خود هارون(علیه ­السلام) را شریک خود ساخت. «اشْدُدْ بِهِ أَزْرِی  وَ أَشْرِکْهُ فِی أَمْرِی»[٨] (و اینگونه) پشت مرا با او استوار ساز. و او را در کارم شریک گردان.

پیامبر اکرم(صلی الله علیه و ­آله و سلم) پس از فتح مکه گروه‌های تبیلغی را برای تبلیغ اسلام روانه مناطق مختلف نمود. دعوت از مردم یمن هم به امام علی(علیه السلام) که جوانی تازه بود؛ محوّل گردید. امام علی(علیه السلام) به همراه نامه­ پیامبر(صلی الله علیه و ­آله و سلم) به سوی مردم یمن حرکت کرد و موفّق شد در یک روز قبیله همدان که از مهمترین و بزرگترین قبایل آن منطقه بود را به اسلام مشرف گرداند. [٩] بدیهی است که همین موفقیت‌های چشمگیر سبب شد تا پیامبر(صلی الله علیه و ­آله و سلم) امر قضاوت در یمن را نیز به امام علی(علیه السلام) سپرد.[١٠]

امام جماعت جوان می تواند تحوّلی را در مسجد و محیط پیرامونی آن ایجاد کند. همان­گونه که وقتی رسول اکرم(صلی الله علیه و ­آله و سلم) جوانی به نام «مُصعَب بن عُمیر» را برای تبلیغ و امامت جماعت به مدینه فرستاد[١١] ، پس از چندی  در اثر فعالیت های مصعب جمعیت مسلمانان در مدینه زیاد شد و حتی مصعب توانست با اجازه پیامبر(صلی الله علیه و ­آله و سلم) در مدینه نماز جمعه برپا کند.[١٢]

فقدان خطابه های جذّاب

یکی از وظایف امام جماعت وعظ و خطابه است، همانگونه که خداوند نیز در قرآن کریم موعظه مى‏کند: «إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ»[١٣] پیامبر مأمور به موعظه است: «وَ عِظْهُمْ ... قَوْلًا بَلِیغاً»[١٤] و نیز خودِ قرآن موعظه است: «هُدىً وَ مَوْعِظَة لِلْمُتَّقِینَ»[١٥]، لذا لازم است تا امام جماعت به عنوان روحانی و مبلّغ دین، مردم را موعظه کند.

 امّا باید دقت داشت،  اگر خطابه های امام جماعت کوتاه و دلنشین و پُرمضمون به همراه جذابیّت های خاص کلامی و روشی باشد؛ به تحقیق می توان گفت که عاملی مهم برای حضور بیشتر جوانان در مسجد خواهد بود.

سخنرانی باید جذّاب باشد، تا جوانان را با مغناطیسِ خاص، به خود نزدیک کند. معاویه که دشمنی سرسخت برای علی(علیه السلام) و فرزندانش بود، در توصیف حسین بن علی(علیهما السلام) می گوید: « إذا دخلتَ مسجد رسول الله فرأیتَ حلقةً فیها قوم کأن على رؤوسِهم الطیر فتلک حلقة أبی عبد الله»[١٦]؛ هنگامی که به مسجد رسول الله(صلی الله علیه و ­آله و سلم) وارد شدی، می بینی حلقه ای را که نشسته اند و همچنان به سخنرانی گوش می دهند، که گویا پرنده ای بر سرشان نشسته است، آن حلقه ی سخنرانی حسین بن علی(علیهما السلام) است.

 خطابه های کوتاه، همراه با داستان و شعر و مثل های زیبا با هنرمندی های زیرکانه می تواند جوانان را به خود نزدیک کند.

باید دقت داشت که سخنرانی ها نباید تکراری باشد، چرا که در روایت می خوانیم، در مسجد نمازگزار باید علم تازه بیاموزد. «عِلْماً مُسْتَطْرَفا»[١٧] در مسجد باید علم تازه یاد بگیرید یعنى باید هر روز امام جماعت حرف نو بزند و اگر سخنرانی تکراری داشته باشد، برای جوانان جذّابیت نخواهد داشت.

امام جماعت باید اهل مطالعه باشد، تا بتواند سخنرانی های پرمحتوایی برای مردم به ویژه جوانان داشته باشد.

کتابنامه :

١.        قرائتی، محسن، پرتویی از اسرار نماز، چاپ بیست و چهار، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، ١٣٨٩ق، ص: ٢١٧

٢.        إبن بابویه(صدوق)، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، علی اکبر غفاری، چاپ دوم، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ١٤١٣ق، ج ٢، ص ٦٢٣.

٣.        رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه(صبحی صالح)، چاپ اول، قم، هجرت، ١٤١٤ق، خطبه ١٠٨، ص ١٥٦.

٤.        متقی هندی،علاء الدین علی، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال مکتبه الرساله، بیروت، ١٤٠٩ق، ج١١، ص ٤٧٥.

٥.        سوره یوسف، آیه ٢٢

٦.        سوره قصص، آیه ١٤

٧.        إبن أبی زینب، محمد بن ابراهیم، الغیبه النعمانی، مصحح علی اکبر غفاری، چاپ اول، تهران، نشر صدوق، ١٣٩٧ق، ص١٨٨.

٨.         سوره مبارکه طه، آیه ٣١

٩.        إبن أثیر، الکامل فی التاریخ، چاپ اول، بیروت، دار صادر ، بیروت، ١٣٨٥/١٩٦٥، ج٢، ص ٣٠٠.

١٠.     إبن سعد، محمد بن سعد بن منیع الهاشمی البصری، الطبقات الکبرى، تحقیق محمد عبد القادر عطا، چاپ اول، بیروت، دار الکتب العلمیة، ١٤١٠ق، ج٢،ص٢٥٧.

١١.      إبن أثیر، عز الدین بن الأثیر أبو الحسن على بن محمد الجزرى، أسد الغابة فى معرفة الصحابة، بیروت، دار الفکر، ١٤٠٩ق، ج٤، ص ٤٠٥

١٢.     ابن سعد، همان،  ج٣، ص ٨٧.

١٣.     سوره نساء ، آیه ٥٨

١٤.     سوره نساء، آیه ٦٣

١٥.     سوره آل عمران، آیه ١٣٨

١٦.     ابن عساکر، تاریخ مدینه دمشق، مصحح علی شیری، چاپ اول، بیروت، دارالفکر، ١٤١٥ق، ج١٤، ص ١٧٩.

١٧.     إبن شعبه حرّانی، حسن بن علی، تحف العقول، تصحیح علی اکبر غفاری، چاپ دوم، قم، جامعه مدرسین، ١٤٠٤ق، ص ٢٣٥.

آسیب شناسی نقش ائمه جماعات در جذب جوانان به مسجد

حجت الاسلام حسن آخوند قرقی   ۱۳۹۴/۰۵/۱۸

بسم الله الرحمن الرحیم

این نکته قابل انکار نیست که مسجد با روحانی آن شناخته می‌شود، و به نوعی روحانی با مسجد گره خورده است به طوری که این دو واژه با هم به ذهن می‌آیند؛  و گاهی نیز مسجد به نام روحانی و عالمی که در آنجا نماز می‌خواند شناخته می‌شود. مانند مسجد آقای بهجت در قم یا ... پس نقش روحانی برای جذب جوانان به مسجد ضروری است و هر چه روحانی بتواند جایگاه خود را در بین جوانان و مردم باز کند، موجبات جذب آنها را به مسجد فراهم کرده است، به همین دلیل در این نوشتار برآنیم تا به آسیب شناسی نقش ائمه جماعات در جذب جوانان به مسجد بپردازیم.

رعایت بعضی از نکات برای جذب بهتر جوانان به مسجد ضروری است که در ادامه به بیان آن‌ها می‌پردازیم:

پاسخ به مسائل دینی جوانان:

اگر روحانی به لحاظ علمی توان پاسخ به سوالات جوانان را داشته، و عطش آنها را برای رسیدن به جواب مناسب، برطرف نماید جایگاه ویژه‌ای در نزد جوانان خواهد یافت و جوانان هم اعتماد خاصی به این روحانی پیدا کرده و این باعث جذب آنها به مسجد می‌شود. این مهم در زمان اهل بیت (علیهم السلام) هم مطرح بود، تا حدی که مردم حقانیت جانشین پیامبر را در توان آن شخص به پاسخگویی سوالات خود می‌دانستند؛ به عنوان نمونه می‌توان به پرسش‌هایی که حاکم روم از معاویه پرسیده بود اشاره کرد. او در نامه خود نوشته بود اگر تومستحق به خلافت بعد از محمد (صلی الله علیه و آله) هستی باید توان پاسخ به این سوالات من را نیز داشته باشی، که اگر از عهده‌ی جواب برآمدی من ازتو تبعیت نموده و هدایایی برای تو میفرستم. و این در حالی بود که معاویه از جواب سوالات واماند و شخصی را از شام به سوی امیر مؤمنان (علیه السلام) فرستاد تا جواب سوالات را بگیرد(طبرسی، ١٤٠٣ق، ج١، ص٢٦٨). در شرایط کنونی که از هر سو دین مبین اسلام مورد هجمه و شبهه قرار گرفته و اگر روحانی با دلایل متقن و محکم به این شبهات پاسخ دهد از یک سو، وظیفه اصلی خود که صیانت از دین باشد را به نحو شایسته عملی کرده، و هم توانسته حقانیت دین و جایگاه خود را در دل جوانان تثبیت نماید. برای رسیدن به این مهم لازم است تا روحانی مسجد در مباحث اعتقادی و معرفت شناسی مطالعات خوبی داشته باشد و با شبهات روز نیز آشنایی داشته باشد تا با استفاده از مبانی اصیل اسلامی به پاسخ شبهات بپردازد.

آشنایی با حال و هوای جوانان و شرایط روز جامعه:

یکی از خصوصیات جامعه کنونی نو شدن و تحول است، خصوصا در بخش تکنولوژی و صنعت؛ و این امر باعث شده که در هر روز شاهد گسترش وسایل ارتباط جمعی در بخشهای مختلف باشیم، از آن‌جا که نوخواهی از گرایش‌های اصیل انسان است که در جوانی، ظهور و بروز بیشتری دارد(سبحانی‌نیا، ١٣٨٧، ص١٤٧)، جوانان بیشتر جذب این نوگرایی شده و بیشتر با آن رابطه برقرار می‌کنند، به طوری که زندگی بدون این امکانات برای آن‌ها ممکن نیست. با وجود این شرایط اگر روحانی یک‌ مسجد، بخواهد جوانان را جذب خود و مسجد نماید نمی‌تواند نسبت به این نوع زندگی بی اطلاع بوده و به اصطلاح، یک روحانی سنتی باشد. زیرا جوانان اطلاع نداشتن از این فضا را عقب ماندگی دانسته و معتقدند اگر کسی در این حال و هوا نباشد نمی‌تواند آن‌ها را درک کند. پس اطلاع از این فضای زندگی برای یک روحانی لازم است، چون اگر بخواهد جوانان را جذب نماید، باید به زبان، فکر و منش آن‌ها، با آنان صحبت کند تا جوانان او را مانند خود دانسته و به او اعتماد نمایند، به عنوان نمونه اگر روحانی از فضای مجازی و دنیایی که در آن «فضا» حکم‌فرماست اطلاع نداشته باشد جایی در بین جوانان نخواهد داشت. زیرا آن روحانی از چیزی می‌گوید که جوانان به آن اعتقاد نداشته و با آن بیگانه هستند، مانند سخن جاثلیق که در جلسه مامون به وی گفت: « فَقَالَ الْجَاثَلِیقُ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ کَیْفَ أُحَاجُّ رَجُلًا یُحَاجُّ عَلَیَّ بِکِتَابٍ أَنَا مُنْکِرُهُ وَ نَبِیٍّ لَا أُومِنُ بِهِ؟»(طبرسی، ١٤٠٣ق، ج٢، ص٤١٧؛ ابن بابویه، ١٣٧٨ق، ج١، ص١٥٦) من چگونه با کسی بحث نمایم که به کتاب و پیامبری استدلال می‌کند که من منکر آن بوده و به او ایمان ندارم؟ در این‌جا باید به منطق امام رضا (علیه السلام) رفتار نمود تا به هدف خود رسیده و طرف مقابل را مجذوب خود نماییم. حضرت برای جذب نمودن مخاطبان خود این روش را در پیش گرفتند: «احْتِجَاجِی عَلَى أَهْلِ التَّوْرَاةِ بِتَوْرَاتِهِمْ وَ عَلَى أَهْلِ الْإِنْجِیلِ بِإِنْجِیلِهِمْ وَ عَلَى أَهْلِ الزَّبُورِ بِزَبُورِهِمْ وَ عَلَى الصَّابِئِینَ بِعِبْرَانِیَّتِهِمْ وَ عَلَى الْهَرَابِذَةِ بِفَارِسِیَّتِهِمْ وَ عَلَى أَهْلِ الرُّومِ بِرُومِیَّتِهِمْ وَ عَلَى أَهْلِ الْمَقَالاتِ بِلُغَاتِهِمْ»(طبرسی، ١٤٠٣ق، ج٢، ص٤١٦؛ ابن بابویه، ١٣٧٨ق، ج١، ص١٥٦) که با اهل هر زبان و منطقی، با زبان و منطق خود آن‌ها سخن و احتجاج نمودند. این منش در سیره مقام معظم رهبری نیز وجود دارد که وقتی دانشمندان، نخبگان و... به محضر ایشان می‌روند مقام معظم رهبری با زبان خاص آنان با ایشان سخن می‌گویند، که این باعث جذب و شیفته شدن آن گروه به ایشان می‌شود.

اهمیت دادن به آراستگی ظاهری:

پاکیزگى لباس از مهمترین نشانه‏هاى شخصیّت و تربیت و فرهنگ انسان است و انسان‏ها بطور فطرى زیبایى وتمیزى را دوست دارند. به همین دلیل است که رسول خدا صلى الله علیه و آله به نظافت لباس، بدن و دندان‏توجه زیادى داشتند و خوشبویى حضرت زبانزد همه مردم بود. (قرائتی، ١٣٨٩، ص١٣٠؛ مجلسی،١٣٦٣، ج١٦، ص٢٤٨؛ عاملی، ١٤٢٥ق، ج١، ص٢٤٤؛ طباطبایی، بی‌تا، ص١١٨) در جامعه امروز جوانان به نحوه‌ی پوشیدن لباس و تمیزی اهمیت داده و آراستگی و به اصطلاح خودشان شیک پوشی را می‌پسندند. با این اوصاف اگر روحانی، در انتخاب لباس خود و تمیزی و مرتب بودن آن دقت لازم را نداشته باشد، از طرف جوانان طرد خواهد شد، پوشش و آراستگی تا حدی مهم است که روحانی باید لباس‌هایی که می‌پوشد از یک تناسب رنگ خاصی برخوردار بوده که جلب توجه نکند و چشم نواز باشد، دقت کند که چه رنگی به چهره و اندامش می‌آید و همان را انتخاب نماید و بپوشد، در سیره پیامبر اسلام آمده که ایشان در مورد لباس‌هایی که می‌پوشیدند دقت لازم را داشتند، به عنوان نمونه در روایتی در مورد پوشش ایشان آمده است که«وکان له قباء سندس، فیلبسه فتحسن خضرته على‏ بیاض لونه»(طباطبایی، ١٣٧٨، ص١٧٣) و قبایى‏ از سندس‏ داشت‏ که‏ چون‏ به‏ تن‏ مى‏کرد رنگ‏ سبز آن‏ بر سپیدى‏ روى‏ حضرتش‏ غلبه‏ داشت‏ و روى‏ هم‏ رفته‏ زیبا جلوه‏ مى‏نمود(طباطبایی،١٣٨١، ص٦٩).  پیامبر (صلی الله علیه  آله) به این نکته در آن زمان توجه داشته‌اند، پس این سیره باید برای روحانیون مساجد نیز سرمشق باشد که در پوشش خود دقت لازم را داشته باشند که لباسشان اتو کشیده و رنگ عبا و قبایشان باهم تناسب داشته باشد.

فهرست منابع:

محمد بن على، ابن بابویه، عیون أخبار الرضا علیه السلام،‏ محقق و مصحح: مهدى، ‏لاجوردى، اول، تهران، نشر جهان‏، ١٣٧٨ ق، ج١، ص١٥٦.‏

احمد بن على، ‏طبرسى، الإحتجاج على أهل اللجاج، محقق ومصحح: محمد باقر، خرسان، اول، مشهد، نشر مرتضى‏، ١٤٠٣ ق‏، ج٢، ص,٤١٦.

حر عاملى، إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات‏، اول، بیروت، اعلمى،١٤٢٥ق، ج١، ص٢٤٤.

محسن، قرائتى‏، قرآن و تبلیغ،‏ هشتم، تهران، مرکز فرهنگى درسهایى از قرآن‏، ١٣٨٩، ص١٣٠.

‏محمد باقر، مجلسی، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، دوم، تهران، اسلامیة، ١٣٦٣، ج١٦، ص١٥٦.

محمدحسین، طباطبایى،‏ سنن النبی، مترجم: استادولی، سوم، تهران، پیام آزادی، ١٣٨١،ص,٦٩.‏

محمدحسین، طباطبایى،‏ سنن النبی، محقق و مصحح: محمدهادى، ‏فقهى، دوم، قم، موسسه النشر الاسلامی، بی‌تا، ص,١٧٣.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.