رفتن به محتوای اصلی
یادداشت تبلیغی؛

تحلیل پیام های قرآنی در ماه مبارک رمضان «قسمت شانزدهم»

تاریخ انتشار:
هرچند سیر سلوک، تهذیب و تزکیه نفس و همچنین تامل و درنگ در پیام های قرآنی زمان خاصی ندارد و انسان بایست پیوسته درحال مراقبه، تهذیب و تزکیه نفس، و در حال تامل پیرامون پیام آیات قرآنی باشد...
16

پایگاه اطلاع رسانی بلاغتحلیل پیام های قرآنی درماه مبارک رمضان «قسمت شانزدهم»

نگارنده: «مبلغ نخبه حجت الاسلام و المسلمین سید محمدتقی قادری»

*******

تحلیل شانزدهم پیام قرآنی «اسوه» و «الگو بودن» رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم

شانزدهمین پیام قرانی «اسوه» و «الگو بودن» رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم است. از همین رو در ایه 21سوره احزاب فرموده است: «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا» و امت اسلامی را دعوت به الگو قراردادن آن اسوه حسنه قرارداده است، از همین رو در ایه (128) سوره توبه شش خصوصیت که هرکدام می تواند الگوی تمام عیار برای امت اسلام باشد برای رسول گرامی اسلام ذکر نموده و فرموده است: ﴿لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ [توبه:128]:قطعا برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او دشوار است‌شما در رنج بیفتید به [هدایت] شما حریص و نسبت به مؤمنان دلسوز مهربان است﴾‌ ماه رمضان بهترین فرصتی است که به تدبر در این شش خصوصیت نموده و به درستی بشناسیم و در وجود خودمان نهادینه و عملیاتی نمائیم.

1-صاحب مرتبه بدون تعین
ویژگی اول: نخستین ویژگی خصیصه ای که در این آیه آمده آنست پیامبر(ص) خود را هم‌نوع انسان‌ها و بشر می دانست و خود را جدا بافته از دیگران نمی دانست «من انفسکم». تعینات چون پیامبر بودن، صاحب کتاب و معجزه و قدرت تصرف داشتن، و دارای علم غیب بودن به هیچ وجه حجاب و دیوار بلندی نشد که وی را از شما دور کند بلکه از او شخصیتی ساخت که پاره از جود شما قرار بگیرد، از همین رو از امام باقر(ع) روایت شده است که پیامبر اعظم(ص)فرمود: «خمس لاادعهن حتی الممات: الاکل علی الحضیض مع العبید، و رکوبی الحمار مؤکفاً و حلبی العنز بیدی، و لبس الصّوف و التسلیم علی الصبیان لتکون سنّةً من بعدی؛ پنچ چیز است که تا زمان مرگ آنها را ترک نخواهم کرد: غذا خوردن با بندگان بر روی زمین، سوار شدن بر الاغ به صورت برهنه، دوشیدن بزها با دستان خود، پوشیدن پشیمینه و در اختیار کودکان بودن. همه اینها بدان روست که این کارها به یک سنّت تبدیل شود (من لا یحضره الفقیه ، ص44»

و همچنین انس می‌گوید: رسول‌خدا(ص) در حضور دیگران پاهایش را دراز نمی‌کرد. با هر کس که ملاقات می‌کرد در سلام کردن سبقت می‌گرفت. با یارانش مصافحه می‌نمود. هیچ‌گاه دیده نشد که پایش را در حضور یاران دراز کند، هر کس که وارد می‌شد مورد احترام قرار می‌گرفت، گاهی عبای خود را برایش پهن می‌کرد یا فرش زیرپای خود را می‌گسترد و با اصرار وی را روی آن می‌نشانید. یارانش را به قصد احترام کنیه می‌داد، آنان را به بهترین نام‌ها صدا می‌زد، سخن هیچ‌کس را قطع نمی‌کرد.(عيون‏الاثر، ج ٢، ص ٣٣٣.) 

ابن‌مسعود می‌گوید: مردی می‌خواست با پیامبر(ص) سخن بگوید، ولی مرعوب هیبت آن حضرت شد و لرزید. پیامبر به او فرمود: بر خودت آسان بگیر، من پادشاه نیستم، بلکه پسر زنی هستم که گوشت خشکیده می‌خورد.(بحارالانوار، ج ١٦، ص ٢٢٩.) 
ابوذر می‌گوید: رسول خدا در میان اصحاب می‌نشست، چنان‌چه مرد غریبی وارد مجلس می‌شد رسول الله را نمی‌شناخت، جز این که سؤال می‌کرد.(.همان، ص ٢٢٩.)

2-عزیز بودن پیامبر گرامی
ویژگی دوم: دومین خصیصه رفتاری رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم از منظر این آیه مبارکه «عزیز» بودن آن حضرت است به این معنا چون خود را از جنس همین مردم می دانست، اگر ضرر و زیانی به مردم، مؤمن و غیرمؤمن می رسید برای او سخت ناراحت‌کننده می بود .به قول بعضی از مفسرین، رنج کفر و گناه آنها برای پیامبر(ص) سخت و دشوار بود از همین جهت پیامبر را غم‌خوار امت نامیده‌اند از همین رو تفسیر این بخش از آیه آمده است پیامبری گرامی آنچنان دلسوز خیرخواه بود که هرگاه موجودی در روی زمین، حتی اگر حیوانی می بود، دچار سختی می شد و بر او گران تمام می‌ شد(مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۸، ص۲۰۶ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۴۱۱؛ کاشانی، منهج الصادقین، تهران، ج۴)

3-حریص بودن پیامبر گرامی
ویژگی سوم: خصیصه سوم رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم مطابق این آیه «حریص» بودن است، به این معنا پیامبر در خیرخواهی و نجات انسان‌ها، چه مؤمن باشند و چه غیرمؤمن حریص بودند. مقصود از حریص بودن پیامبر آنست که آن حضرت شیفته هدایت و سعادت انسان‌ها بود و نسبت به همه مردم دلسوزی داشت و خودش را بیش از حد به زحمت وا می داشت تا از همه دستگیر ی فکری نموده و آنان را به سرچشمه سعادت که ایمان و تقوا است هدایت نماید. 

تا جایی آیه 2 سوره طه نازل شد «ما اَنْزَلْنا عَلَیْکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقی»، بر اساس ظاهر آیه بعد: «اِلَّا تَذْکِرَةً لِمَنْ یَخْشی»، در مورد تلاش بی‌وقفه پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) و مشقت و حسرتش در حوزه ابلاغ رسالت بوده است و معنای آیه این است که‌ ای پیامبر، ما قرآن را نازل نکردیم برای این‌که خود را به مشقت و تعب (در مفردات «شقی» به «تعب» و «رنج» معنا شده است.) اندازی و در راه تبلیغ و وادار کردن مردم به قبول آن، به ستوه آیی) وظیفه تو فقط تبلیغ رسالت است؛ بر تو ارشاد است و بر آنها پذیرش؛ لذا رنج و زحمت آن‌ حضرت جهت فرط تأسف بر کفر و عناد قریش و نپذیرفتن موعظه‌ها بود. گویی غم خواری و دلسوزی پیامبر اکرم(ص) برای هدایت و راهنمایی مردم آن چنان بود که در آیه ۸۰ سوره فاطر می فرماید: «فَلا تَذهَب نَفسَکَ عَلَیهِم حَسَراتٍ اِنَّ اللّهَ عَلیمٌ بَما یَصنَعونَ؛ جان خود را بر اثر شدت تاسف بر آن ها از دست مده، خداوند از آنچه انجام می دهند، آگاه است.»

4‌و 5- رئوف و رحیم بودن پیامبر 
ویژگی چهارم و پنجم پیامبر که در این آیه آمده« رئوف و رحیم» بودن اوست. رئوف اشاره به محبت و لطف مخصوص در مورد فرمان‌برداران است، در حالی که رحیم اشاره به رحمت در مقابل گناهکاران دارد. برخی نیز گفته‌اند رئوف زیادی در رحمت استقامت است (قاموس قرآن، مدخل رحم). سیره سلوک پیامبر اکرم تجلی چنین خصوصیتی است از همین در گزارش آمده است:

1. در جنگ احد عده اى از جنگ فرار کردند و پیامبر را تنها گذاشتند. بعد از جنگ این عدّه اطراف پیامبر را گرفته و ضمن اظهار پشیمانى تقاضاى عفو و بخشش کردند. خداوند آیه 159 سوره آل عمران را فرستاد: «پس به[ برکت]رحمت الهى، با آنان نرم خو [و پرمهر] شدى و اگر تندخو و سخت دل بودى قطعاً از پیرامون تو پراکنده می شدند. پس، از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کارها با آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتى بر خدا توکل کن، زیرا خداوند توکل کنندگان را دوست می دارد.
پیامبر اکرم با نزول این آیه با آغوش باز، خطاکاران توبه کار را پذیرفت و از آنان درگذشت.(تفسیر نمونه ‌، ، ج 2، ص 140)

2. پس از فتح مکه، مردم به خاطر ظلم و ستم هایى که به پیامبر کرده بودند، نگران آینده خود بودند و ترس از مقابله پیامبر با آنان، افکار و تصورات مختلفى بر مغز آنان وارد کرده بود. پیامبر اکرم(ص)که به مهربانى و عطوفت مشهور بود، عفو عمومی را صادر کرد و فرمود: شما مردم هموطنان بسیار نامناسبى بودید. رسالت مرا تکذیب کردید، مرا از خانه ام بیرون ساختید و با من به نبرد برخاستید، ولى من همه شما را بخشیده و بند بردگى را از پاى شما باز می کنم و اعلام می دارم که دنبال زندگى خود بروید، همه شما آزادید.( فروغ ابدیت، ج2، ص 3)

بعدها در فرهنگ و تاریخ اسلامی از آن مردم ـ که از جمله آنان بنى امیه بودند ـ به «طُلَقاء» یعنى آزادشدگان پیامبر تعبیر می شد.

3. شخصى از حضرت على(ع)پرسید: با توجه به آیه 107 سوره انبیا، چگونه پیامبر اکرم(ص)رحمت براى کافران است. خلاصه پاسخ آن حضرت چنین است: «پیامبران پیشین هر گاه مردم را به امرى می خواندند و مردم اجابت نمی کردند، براى آنان درخواست عذاب می کردند، اما پیامبراکرم بر مشکلات و ناملایمات کافران صبر کرد و براى آنان تقاضاى عذاب نکرد.(، احتجاج، ج 1، ص 602.)

6- «قاطعیت و دافعیت»

ویژگی‌ ششم؛ خصیصه ششم رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم ؛ «قاطعیت و دافعیت» است که می توان از آیه مبارکه استفاده کرد، چراکه آیه مبارکه می فرماید «رؤف بالمؤمین» رؤفیت رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم اختصاص به مؤمنین دارد ولی آندسته از کسانی که در مقابله با هدایتگری رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم قرار می گرفتند، و یا پا روی حدود الهی می گذاشتند اهل «مداهنه سازش وساخت وباخت» نبود بلکه با قاطعیت برخورد می کردند و دافعه در حد ضرورت داشتند، از همین رو در آیه 48 سوره فتح می فرماید: «مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ :محمد [ص] پيامبر خداست و كسانى كه با اويند بر كافران سختگير [و] با همديگر مهربانند، ازهمین رو تاریخ 23 ساله از سالت پیامبر گرامی شاهد چنین قاطعیت وسازش ناپذیری بوده است، از همین رو در گزارش آمده است:

1- هنگامی که سران عرب دریافتند رسالت آن نبیّ گرامی (ص)، تهديدی برای منافع آنان محسوب می ‌گردد، به آن حضرت پيغام دادند، اگر زن مي ‌خواهي، بهترين زنان عرب را به عقد تو در می ‌آوریم؛ اگر طالب رياست هستی، ریاست تو را بر اعراب تأييد مي ‌کنيم؛ اگر خواهان ثروت هستی،‌ اموال بی ‌نظیری در اختیار تو می ‌گذاریم، فقط از داعيۀ خود دست بردار.پيامبر گرامي (صلی الله علیه وآله و سلم) در پاسخ به مشرکین فرمودند: اگر خورشيد را در يک دست و ماه را در دست ديگر من قرار دهید، دست از رسالت خود بر نمي‌ دارم. هرکس طالب سعادت دنيا و آخرت است، باید بگوید:لااله‌الاالله:سيرة النبويّة (ابن هشام)، ج 1، ص 265»

2- زنی‌ از اشراف‌ قریش‌ به‌ نام‌ فاطمه‌ مخزومی، مرتکب‌ سرقت‌ شد. رسول‌ خدا(ص) دستور داد حد‌ الهی‌ را درباره‌ او جاری‌ کنند. قبیلة‌ بنی‌ مخزوم‌ ناراحت‌ شده‌ و کوشیدند به‌ هر وسیله‌ای، مانع‌ اجرای‌ حد شوند.
اُسامة‌ بن‌ زید که‌ مورد توجه‌ رسول‌ خدا(ص) بود از ایشان‌ تقاضای‌ عفو کرد. اما حضرت‌ سخت‌ ناراحت‌ شده‌ و فرمود: آیا دربارة‌ حدی‌ از حدود خدا شفاعت‌ می‌کنی؟ سپس‌ از جا حرکت‌ کرد و ضمن‌ خطبه‌ای‌ فرمود:
«ای‌ مردم! علت‌ اینکه‌ ملتهای‌ قبل‌ از شما هلاک‌ شدند این‌ بود که‌ اگر فرد بلندپایه‌ای‌ از آنان‌ جرم‌ می‌کرد او را به‌ مجازات‌ نمی‌رساندند اما اگر از مردم‌ ضعیف‌ و ناتوان‌ و گمنام، کسی‌ خلاف‌ می‌کرد، حکم‌ خدا را دربارة‌ وی‌ اجرا می‌کردند. سوگند به‌ خدا، اگر [بر فرض‌ محال] دخترم‌ فاطمه‌ نیز دست‌ به‌ چنین‌ کاری‌ بزند حکم‌ خدا را دربارة‌ او اجرا می‌کنم‌ و در برابر قانون‌ خدا، فاطمه‌ مخزومی‌ با فاطمه‌ محمدی‌ یکسان‌ است.:سیره ابن هشام، ج4، ص185)

افزودن دیدگاه جدید

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.