شرح خطبه رمضانيه امام علی (ع)| قسمت چهاردهم

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ، شرح خطبه رمضانيه امام علی (ع)| قسمت چهاردهم
نگارنده: حجت الاسلام و المسلمین سیدحسین شفیعی دارابی
*******
جلسه چهاردهم: شرح ويژگي هاي پانزدهم تا نوزدهم ماه رمضان: «... عِبَادَ اللَّهِ إِنَّ شَهْرَكُمْ لَيْسَ كَالشُّهُورِ أَيَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَيَّامِ وَ لَيَالِيهِ أَفْضَلُ اللَّيَالِي وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ؛ هُوَ شَهْرٌ الشَّيَاطِينُ فِيهِ مَغْلُولَةٌ مَحْبُوسَهٌ؛ هُوَ شَهْرٌ يَزِيدُ اللَّهُ فِيهِ الْأَرْزَاقَ وَ الْآجَالَ، وَ يُكْتَبُ فِيهِ وَفْدُ بَيْتِهِ، وَ هُوَ شَهْرٌ يُقْبَلُ أَهْلُ الْإِيمَانِ بِالْمَغْفِرَةِ وَ الرِّضْوَانِ وَ الرَّوْحِ وَ الرَّيْحَانِ وَ مَرْضَاةِ الْمَلِكِ الدَّيَّانِ»
فصل چهارم: شرح بخش سوم از ويژگي هاي ماه رمضان
مقدمه
در جلسه قبل گفتيم: در بخش سوم از ويژگي هاي ماه رمضان، شاهد ذكر بخش ديگري از ويژگي های عام اين ماه پرفضيلت مي باشيم؛ در همان جلسه، از سه ويژگي عام ديگر آن ياد نموده و به شرح آنها پرداختيم؛ اكنون در اين جلسه به ذكر پنج ويژگي ديگر از مجموعه ويژگي هاي عام اين ماه عزيز مي پردازيم؛ امام علي (ع) در جهت بازگوئي آنها چنين فرموده است:
«... عِبَادَ اللَّهِ إِنَّ شَهْرَكُمْ لَيْسَ كَالشُّهُورِ أَيَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَيَّامِ وَ لَيَالِيهِ أَفْضَلُ اللَّيَالِي وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ؛ هُوَ شَهْرٌ الشَّيَاطِينُ فِيهِ مَغْلُولَةٌ مَحْبُوسَهٌ؛ هُوَ شَهْرٌ يَزِيدُ اللَّهُ فِيهِ الْأَرْزَاقَ وَ الْآجَالَ، وَ يُكْتَبُ فِيهِ وَفْدُ بَيْتِهِ، وَ هُوَ شَهْرٌ يُقْبَلُ أَهْلُ الْإِيمَانِ بِالْمَغْفِرَةِ وَ الرِّضْوَانِ وَ الرَّوْحِ وَ الرَّيْحَانِ وَ مَرْضَاةِ الْمَلِكِ الدَّيَّانِ» :
«بندگان خدا! این ماه شما همچون ماههای دیگر نیست؛ روزهایش بهترین روزها و شبهایش بهترین شبها و ساعاتش بهترین ساعات است. این ماهی است که در آن شیاطین بسته و زندانی اند؛ این ماهی است که در آن خدا روزیها و عمرها را افزونی بخشد، و میهمانی (زیارت) خانه اش را بنویسد، و این ماهی است که اهل ایمان (در آن) با مغفرت و رضوان و روح و ریحان و خوشنودیهای خدا - آن پادشاه داور - روبرو می شوند».
دو نكته:
1) اين بخش از خطبه با تعبير «عِبَادَ اللَّهِ» آغاز گرديده است؛ درحاليكه در بخش آغازين و نيز بخش مياني خطبه، شاهد بهره گيري از تعبير «أَيُّهَا النَّاسُ» بوده ايم؛ هنچنانكه در بخش بعدي خطبه ؛ شاهد استفاده از خطاب «أَيُّهَا الصَّائِمُ» مي باشيم؛
جاي پرسش است: آيا استفاده از تعابير سه گانه مذكور، از باب تفنّن در تعبير بوده است؟؛ و يا آنكه اين اقدام، معلول حكمتي خاص مي باشد؟
ممكن است در نگاه اول بگوئيم: اين اقدام امام علي (ع)از باب تفنّن در تعبير بوده است و جهت خاصي در استفاده از اين تعابير متنوع، دخيل نبوده است؛ ولي در نگاه ثانوي مي توان گفت: جهت خاص و حكمت ويژه اي در اين اقدام گفتاري آن حضرت مطرح باشد؛ و آن اينكه: استفاده از تعبير «أَيُّهَا النَّاسُ» بدين جهت بود كه ابتداء امر بوده است؛ و استفاده از تعبير «عِبَادَ اللَّهِ»، بدين جهت صورت گرفته كه طيف خاصي از مردم ( يعني آشنايان با فرهنگ و ويژگيهاي ماه رمضان) طرف خطاب قرار گرفته اند؛ و «أَيُّهَا الصَّائِمُ» هم بدين جهت است كه افراد وارد عرصه روزه داري شدند و در ميدان كار قرار گرفته اند.
2) برخي از ويژگيهاي مورد اشاره در خلال جملات مورد بحث در اين جلسه(ازجمله ويژگي اول و مياني و...)، به نوعي تكرار ويژگيهائي هستند؛ زيرا در قسمت هاي قبلي، به عين آنها و يا نزديك به آنها، توجه داده شده است.
ويژگي پانزدهم: عدم هم طرازي ارزش ماه رمضان با ساير ماه هاي سال
«... عِبَادَ اللَّهِ إِنَّ شَهْرَكُمْ لَيْسَ كَالشُّهُورِ؛ أَيَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَيَّامِ وَ لَيَالِيهِ أَفْضَلُ اللَّيَالِي وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ؛ در جهت شرح اين ويژگي، توجه به سه نكته پيش روي، سودمند مي باشد:
1) امام علي (ع) در اولين جمله از خطبه رمضانيه نيز از فضيلت ماه رمضان بر ساير ماه هاي سال خبر داده بود و فرموده بود : «قَالَ أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ هَذَا الشَّهْرَ شَهْرٌ فَضَّلَهُ اللَّهُ عَلَى سَائِرِ الشُّهُورِ كَفَضْلِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ عَلَى سَائِرِ النَّاسِ»؛ البته با دو تفاوت: يكي تغيير خطاب «أَيُّهَا النَّاسُ» به «عِبَادَ اللَّهِ»؛ و ديگري عدم استناد به تشبيه؛
2) امام (ع) در اين بخش از خطبه؛ در قالب جمله «أَيَّامُهُ أَفْضَلُ الْأَيَّامِ وَ لَيَالِيهِ أَفْضَلُ اللَّيَالِي وَ سَاعَاتُهُ أَفْضَلُ السَّاعَاتِ» به بيان وجه فضيلت ماه رمضان بر ساير ماه هاي سال پرداخت؛
3) بازدهي معرفت به فضيلت ماه رمضان: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: «لَوْ یَعْلَمُ الْعَبْدُ مَا فِی رَمَضَانَ لَوَدَّ أَنْ یَکُونَ رَمَضَانُ السَّنَة» (بحار الانوار، ج 93، ص 346 ) : «اگر بنده «خدا» میدانست که در ماه رمضان چیست [چه برکتی وجود دارد] دوست میداشت که تمام سال، رمضان باشد».
ويژگي شانزدهم : بسته و زندانی بودن شیاطین هُوَ شَهْرٌ الشَّيَاطِينُ فِيهِ مَغْلُولَةٌ مَحْبُوسَهٌ؛
فهم اين جمله نيازمند به تامل بيشتر مي باشد؛ براستي مقصود از آن چيست؟؛ احتمالاتي قابل ذكر مي باشد؛ از قبيل:
1) در این ماه عزیز، خداوند قدرت شیطان را محدود کرده و زمینه و فضای ایجاد وسوسه و اغوای او را تنگ و محدود نموده است، و روح و روان و درون انسانها را برای عبادت حق و بندگی خداوند و عمل به دستورات او آماده و مهیا ساخته؛ ولی معنای این سخن، از بین رفتن قدرت اختیار و انتخاب و تعطیل شدن میدان فعالیت شیطان و بسته شدن در تکالیف و امتحان و آزمایش الهی نیست؛
2) در بند بودن شیطان، به معنای این نیست که از جانب او هیچ کوشش و تلاشی علیه ما صورت نمیگیرد؛ بلكه این سخن امام علي (ع) میتواند کنایه از این باشد که یکی از اسباب و عوامل گناه که شیطان باشد، قدرت اغواگری او در این ماه محدود شده، ولي این به بدان معنا نیست که، چون در بند است نمیتواند کاری انجام دهد! چه بسا انسان در زندان گرفتار است و از همان درون زندان از طرق مختلف، حتی با ایما و اشاره ارتباطش را با بیرون بر قرار میکند. شیطان نیز این گونه است، او اگرچه در بند باشد باز از تلاش و کوشش در گمراه کردن انسان کوتاهی و سستی نمیکند.
3) نفوذ شیطان در انسان به وسیله وسوسه کردن و فریب دادن و تزیین کردن گناه و زشتی برای نفس امّاره است که این امر به دلیل غفلت از خداوند و دوری از او محقق میشود؛ مومن روزه دار در این ماه عزیز با عمل به دستور الهی و توجه به خداوند و یاد آوری حضور او راه وسوسه را بر شیطان میبندد و روزنه نفوذ او به ذهن و قلب و روحش را سد میکند و این همان به بند کشیده شدن شیطان است.
4). به بند کشیدن شیطان در این ماه مبارک از خود روزه ماه رمضان فراهم میشود و نه از چیز دیگری، بنابراین هر چه روزه مستحکمتر و کاملتر باشد زنجیری که شیطان را به بند میکشد و جلوی نفس اماره را میگیرد محکمتر خواهد بود راز میزان غفلت و انحرافهای ناشی از آن، خواهد کاست بنابراین میتوان گفت که روزه آنان که در ماه رمضان، گناهانی مرتکب میشوند، روزه کاملی نیست.
5) برخي با اتكاء به پاره از روايات گويند: شیطانِ عصیانگر بسته میشود ولی شیطان وسوسهگر میماند. یعنی وسوسه هست ولی روح انسان از آن متأثر نمیشود تا اراده کند تحت تأثیر آن وسوسه آن عمل نماید.
ويژگي هفدهم: افزايش ارزاق و عمرها: هُوَ شَهْرٌ يَزِيدُ اللَّهُ فِيهِ الْأَرْزَاقَ وَ الْآجَالَ (مهلت ها= زمان ها)
نكته شايان توجه اينكه: ماه رمضان يكي از عوامل مؤثر در فزوني ارزاق؛ زيرا در قرآن و حديث از امور ديگري به عنوان عامل مؤثر در افزايش رزق ها ياد شده است؛
الف) قرآن
• «وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً وَ یَرْزُقْهُ مِنْ حَیْثُ لا یَحْتَسِب» (طلاق/ آيه 3) : «هرکه تقوای خدا پیشه کند، خداوند راه خروج را بر او قرار میدهد و از جایی که گمان ندارد، به او روزی میرساند»؛
• . همچنین در آیه96 سورۀ اعراف، یکی از تبعات ایمان و تقوا، نزول برکت است. در این آیه میخوانیم «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکنْ کذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یکسِبُونَ»؛ یعنی «و اگر اهل شهرها و آبادی ها، ایمان می آوردند و تقواپیشه می کردند، برکات آسمان ها و زمین را بر آنها می گشودیم؛ ولی [آنها حق را] تکذیب کردند؛ ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم.»
ب) روايات
در متون روايي نيز از امور متعددي به عنوان عامل مؤثر در زق و روزي ياد شده است؛از باب نمونه:
1) استغفار؛ پیامبر صلی الله علیه و آله در این رابطه میفرماید: «أَکثِرُوا الِاستِغفَارَ فَإِنهُ یَجلِبُ الرزقَ»؛ یعنی زیاد استغفار کنید که استغفار سبب جلب روزی است. (الخصال، ج2، ص 255).
امیرالمومنین (ع) نيز میفرماید «ألاستِغفارُ یَزیدُ فی الرّزقِ»؛ یعنی استغفار، روزی را زیاد میکند. (الخصال، ج2، ص505).
2) حُسن خُلق؛ امام باقر علیهالسلام ضمن روایتی فرمود «فی سِعَةِ الاخلاقِ کنُوزُ الارزاق؛ گنجهای رزق در اخلاق خوب نهفته است.» (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج8، ص 23)
همچنین امام صادق علیهالسلام فرمود «حُسنُ الخُلقِ یزیدُ فی الرِّزق؛ اخلاق نیکو، موجب زیادت در روزی می شود.» (حسین بن سعید کوفی اهوازی محدث شيعي در قرن سوم، الزهد، ص30)
عوامل مؤثر در زياد شدن عمر انساني و تاخير افتادن مرگ
در دل روايات، از امور فراواني به عنوان مؤثر در فزوني عمر انسان ياد شده است؛ از باب نمونه:
1) آیتالله شیخ محمد حسین کاشف الغطا ، پيامبر صلي الله عليه و آله:ي «يَابْنَ آدَمَ! اِبْرِرْ واِلدَيْكَ وَ صِلْ رَحِمَكَ، يُيَسَّر لَكَ يُسْرُكَ وَ يُمَدَّ لَكَ فىعُمْرِكَ و اَطِع رَبَّكَ تُسَّمى عاقِلاً و لا تَعصَهُ تُسَمّى جاهِلاً ؛ اى فرزند آدم! به پدر و مادرت نيكى كن و صله رحم داشته باش تا خداوند، كارت راآسان و عمرت را طولانى بگرداند. پروردگارت را فرمان ببر تا خردمند به شمار آيى و از اونافرمانى نكن كه نادان شمرده مى شوى.» (الفردوس الأعلي، شیخ محمد حسین کاشف الغطا ، با تعلیقات جناب آقای سید محمد علی قاضی طباطبایی، ج ۵، ص ۲۸۲، ح ۸۱۹۰]
2) پيامبر صلي الله عليه و آله:مَنْ اُلْهِمَ الصِّدْقَ فى كَلامِهِ وَ الاِنْصافَ مِنْ نَفْسِهِ وَ بِرَّ والِدَيْهِ وَ وَصلَرَحِمِهِ، اُنْسِى ءَ لَهُ فى اَجَلُهُ وَ وُسِّعَ عَلَيْهِ فى رِزْقِهِ وَ مُتِّعَ بِعَقْلِهِ وَ لُـقِّنَ حُجَّتَهُوَقْتَ مُساءَلَتِهِ ؛ به هر كس، راستگويى در گفتار، انصاف در رفتار، نيكى به والدين و صله رحم الهامشود، اجلش به تأخير مى افتد، روزيش زياد مى گردد، از عقلش بهره مند مى شود وهنگام سئوال [مأموران الهى] پاسخ لازم به او تلقين مى گردد» [شيخ صدوق، اعلام الدين ، ص ۲۶۵]
ويژگي هيجدهم: نصيب شدن زيارت خانه خدا : وَ يُكْتَبُ فِيهِ وَفْدُ بَيْتِهِ،
درك زيارت خانه خدا، توفيقي بس بزرگ است؛ يكي از درخواست هاي پرتكرار در ماه رمضان ،دعای «اللهم ارزقنی حج بیتک الحرام» که در ماه رمضان پس از هر نماز واجب خوانده میشود، بنا بر روایت سید ابن طاووس از امام صادق و امام کاظم (علیهماالسلام)، سفارش شده است. ایشان فرمودند: این دعا را از آغاز تا پایان ماه رمضان پس از هر فریضه بخوانید.
ويژگي نوزدهم: مواجه شدن اهل ايمان با مغفرت و رضوان و روح و ریحان و خوشنودیهای خداوند: «وَ هُوَ شَهْرٌ يُقْبَلُ أَهْلُ الْإِيمَانِ بِالْمَغْفِرَةِ وَ الرِّضْوَانِ وَ الرَّوْحِ وَ الرَّيْحَانِ وَ مَرْضَاةِ الْمَلِكِ الدَّيَّانِ»
در آيه 88 و 89 سوره بقره: فَأَمَّا إِنْ كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ. فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ : «پس اگر [جان به گلو رسیده] از مقربان باشد، [در] راحت و آسایش و بهشت پرنعمت [خواهد بود.]
در حدیثى از رسول خدا (صلی الله و علیه وآله) مى خوانیم: "نخستین چیزى که به مومن در هنگام وفات بشارت داده مى شود، روح و ریحان و بهشت پرنعمت است، و نخستین چیزى که به مومن در قبرش بشارت داده مى شود این است که به او مى گویند بشارت باد بر تو به خشنودى خداوند، به بهشت خوش آمدى، خداوند تمام کسانى که تو را تا قبرت تشییع کردهاند همه را آمرزید و شهادت آنها را درباره تو تصدیق کرد و دعاى آنها را براى آمرزشت مستجاب فرمود" (سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور فى تفسیر المأثور، ج 6، ص 166).
همچنین ابو بصیر از امام صادق(علیه السلام) روایت کرده است: منظور از روح و ریحان در آیه "فَرَوْحٌ وَ رَیْحانٌ" روح و ریحان در قبر است، ولى جنت نعیم در آخرت است. (قمی، على بن ابراهیم، تفسیر قمى، تحقیق: موسوى جزایرى، سید طیب، ج 2، ص 350.)
رَوْح و رَیْحَان: «روح» (بر وزن قول)، آنگونه که علمای لغت گفتهاند در اصل به معنای «تنفس» و «ریحان» به معنای «شیء یا گیاه خوشبو» است، سپس این واژه به هر چیزی که مایۀ حیات و راحتی است گفته شده، همانگونه که «ریحان» به هرگونه نعمت و روزی خوب و فرحزا اطلاق میشود، بنابراین «روح» و «ریحان» الهی شامل تمام وسایل راحتی و آرامش انسان و هرگونه نعمت و برکت الهی میشود و به تعبیر دیگر میتوان گفت: «روح» اشاره به تمام اموری است که انسان را از ناملایمات رهایی میبخشد تا نفسی آسوده کشد و امّا «ریحان» اشاره به مواهب و نعمتهایی است که بعد از رفع ناملایمات عاید انسان میشود.
مفسران اسلامی تفسیرهای متعددی برای این دو واژه ذکر کردهاند که شاید بالغ بر ده تفسیر شود.
گاه گفتهاند: «روح» به معنای «رحمت» است و «ریحان» هر شرافت و فضیلتی را شامل میشود.
و گاه گفتهاند: «روح» نجات از آتش دوزخ است و «ریحان» دخول در بهشت و گاه «روح» را به معنای آرامش در قبر و «ریحان» را در بهشت دانستهاند.
گاه «روح» را به معنای «کشف الکروب» (بر طرف ساختن ناراحتیها) و «ریحان» را به معنای «غفران الذّنوب» (آمرزش گناهان) تفسیر کردهاند
و گاه «روح» را به معنای «انظر الی وجه اللّه» و «ریحان» را «استماع کلام اللّه» شمردهاند و مانند اینها ولی تمام اینها مصادیقی است از مفهوم کلی و جامع این دو واژه که در قبل گفته آمد.
افزودن دیدگاه جدید