شرح خطبه رمضانيه امام علی (ع)| قسمت شانزدهم

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ، شرح خطبه رمضانيه امام علی (ع)| قسمت شانزدهم
نگارنده: حجت الاسلام و المسلمین سیدحسین شفیعی دارابی
*******
جلسه شانزدهم: شرح خطابات چهارگانه خطبه رمضانيه امام علي (ع) : «... وَ لَقَدْ سَمِعْتُ حَبِيبِي رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عِنْدَ فِطْرِ كُلِّ لَيْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ عُتَقَاءَ مِنَ النَّارِ لَا يَعْلَمُ عَدَدَهُمْ....»
فصل ششم: نقل خاطره از نبي اكرم (ص)، پاسخ مثبت به چهار تقاضاي يار همْدانی، و بازخورد بخش پاياني خطبه رمضانيه علوي
مقدمه
بخش پاياني خطبه رمضانيه امام علي (ع)، در بردارنده سه محور است:
• نقل خاطره از پيامبر (ص) در جهت بازدهي روزه داري؛
• طرح چهار تقاضا از سوي يار همْدانی امام علي(ع)؛
• بازخورد عاطفي بخش پاياني خطبه امام علي (ع) در بين مخاطبان.
در اين قسمت، به شرح كوتاه هريك از سه قسمت مورد اشاره مي پردازيم:
محور اول: نقل خاطره از پيامبر اسلام (ص) در مورد بازدهي روزه داري؛
الف) متن و ترجمه خاطره از نبيّ اكرم (ص)
«وَ لَقَدْ سَمِعْتُ حَبِيبِي رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى عِنْدَ فِطْرِ كُلِّ لَيْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ عُتَقَاءَ مِنَ النَّارِ لَا يَعْلَمُ عَدَدَهُمْ إِلَّا اللَّهُ هُوَ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ عِنْدَهُ فَإِذَا كَانَ آخِرُ لَيْلَةٍ مِنْهُ أُعْتِقَ فِيهَا مِثْلُ مَا أُعْتِقَ فِي جَمِيعِهِ؛ از حبیبم پیامبر خدا شنیدم كه مىفرمود: "خداوند متعال را در هنگام افطار هر شب ماه رمضان، آزادشدگانى از آتش است كه شمار آنان را كسى جز خداوند نمىداند. شمار آنان، نزد او در علم غیب است. پس چون آخرین شب این ماه شود، خداوند به شمار همه كسانى كه در تمام این ماه آزاد كرده، آزاد خواهد نمود."
تذکر:
در راستای این خاطره علوی، روایات مشابه فراوانی از نبی اکرم (ص)، امام صادق (ع) و... نقل شده است؛ از جمله:
• رسول الله (صلّیاللهعلیهوآلهوسلم) : «إِنَ أَبْوَابَ السَّمَاءِ تُفَتَّحُ فِی أَوَّلِ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ لَا تُغْلَقُ إِلَی آخِرِ لَیْلَةٍ مِنْهُ»؛ شب اوّل ماه رمضان درهای آسمانها باز میشود و تا شب آخر بسته نمیشود» (مجلسی، بحارالأنوار، ج93، ص34)؛
• امامصادق (ع) میفرمایند: «إِنَّ لِلَّهِ تَعَالَى فِی کُلِّ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ عِنْدَ الْإِفْطَارِ سَبْعِینَ أَلْفَ أَلْفِ عَتِیقٍ مِنَ النَّارِ»؛ خداوند در هر شب از ماه مبارک رمضان، هنگام افطار ۷۰ هزار هزار شخص را که همه مستوجب آتش هستند، از آتش نجات میدهد. «فَإِذَا کَانَ آخِرُ لَیْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ»؛ شب آخر ماه رمضان که میشود، «أَعْتَقَ فِیهَا مِثْلَ مَا أَعْتَقَ فِی جَمِیعِهِ»؛ خداوند به مقدار تمام آنچه را در ماه رمضان از آتش نجات داده است، نجات میدهد. (وسائل الشیعه، ج ۱۰، ص ۳۱۷ ـ بحارالأنوار، ج ۹۵، ص ۱۸۷)
محور دوم: طرح چهار تقاضا از ناحیه يار همْدانی امام علی (ع)
چهار تذکر اساسی
الف) وجود تفاوت بین دو واژه «همْدان» (به سکون میم) و «همَدان» (به فتح میم)
منظور از واژه «همْدان» (به سکون میم)، غیر از «همَدان» (به فتح میم) می باشد؛ کارشناسان بر این نکته تصریخ دارند: قبیله هَمْدان از قبایل شیعی معروف یمن است. حضور امام علی(ع) بهعنوان فرستاده پیامبر اسلام(ص) در یمن، سبب اسلامآوردن همه همْدانیان گردید و زمینه را برای گرایش این قبیله به تشیع فراهم نمود. همدانیان در واقعه رِدّه در اسلام باقی ماندند و مرتد نشدند.
همدانیها در رخدادهای زمان خلافت امام علی(ع) حضور فعال داشتند و عدهای از آنان از کارگزاران و فرماندهان سپاه امام بودند. آنها در حمایت از امام علی(ع)، در جنگهای جمل، صفین و نهروان شرکت کردند. برخی، ایمانآوردنِ همْدانیان بهدست امام علی(ع) و شناخت جایگاه ولایت و وصایت وی را علت فداکاری و پیروی خالصانه آنها از امام ذکر کردهاند. (جهت آگاهی بیشتر مراجعه شود به مقاله «همْدان»، بارگذاری شده درویکی شیعه)؛
ب) معرفی اجمالی فرد متقاضی از امام علی (ع)
در متن خطبه رمضانیه، فقط تعبیر « فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ هَمْدَانَ..» درج شده، و از نام فرد برخاسته شده و پرسش کننده از امام علی (ع) یاد نشده؛ ولی کارشناسان حدیثی و تاریخی معتقدند : منظور از این شخص، حارثبن عبداللّه همْدانی، یا حارث اعور، تابعی کوفی (درگذشت ۶۵ق)، از اصحاب امام علی (ع) و از نخستین بیعتکنندگان با ایشان در مدینه بود. حارث اعور احادیث و خطبههای امیرمؤمنان (ع) را مینوشت و به نوشته شوشتری، او نخستین گردآورنده خطبههای امام علی (ع) است.
روایات بسیاری به نقل از حارث در کتابهای شیعه و اهلسنّت آمده است. وی از امام علی(ع)، عبدالله بن مسعود و زید بن ثابت حدیث نقل کرده و بسیاری از او حدیث نقل کردهاند. ذهبی از حارث با عناوینی چون علامه، فقیه، امام و کثیرالعلم یاد کرده است.
نسب کامل وی حارثبن عبدالله بن کعببن اسدبن خالد (یخلُد) بن حوث است.[ ابنسعد، ج۶، ص۱۶۸؛ طبری، ص۶۶۲ ] نام او را حرث نیز نقل کردهاند.[ابنحنبل، مسند الامام احمدبن حنبل، ج۱، صص۹۱، ۱۰۷، ۱۳۳، ۴۶۴؛ محمدبن ادریس شافعی، الامّ ج۷، ص۱۴، که از حرث اعور نام برده اما او را مجهول خوانده است؛ مسلمبن حجاج، کتاب الکنی، ص ۱۱۶؛ شوشتری، قاموسالرجال، ج ۳، صص ۱۱-۱۳.] در برخی منابع نام پدر وی عبید آمده است .( بخاری، کتاب التاریخ الکبیر، ج ۱، قسم ۲، ص ۲۷۳؛ بخاری، التاریخ الصغیر، ج ۱، ص ۱۸۴؛ ابنابیحاتم، کتاب الجرح و التعدیل ج ۳، ص ۷۸).
حارث به شاخه «حوث» از قبیله هَمدان منسوب است.(ابن کلبی، نسب مَعَدّ و الیمن الکبیر ج ۲، ص ۲۵۱؛ ابن سعد، ج ۶، ص ۱۶۸؛ طبری، ص ۶۶۲؛ شوشتری، قاموسالرجال، ج ۳، ص ۱۴؛ بخاری، التاریخ الصغیر، ج ۱، ص ۱۸۴: خونی؛ و یوسف بن عبدالرحمان مِزّی، تهذیب الکمال، ج ۵، ص ۲۴۵؛ حوتی، که هر دو خطا به نظر میرسد.). (جهت آگاهی بیشتر مراجعه شود به مقاله «حارث بن عبدالله همدانی»، بارگذاری شده در ویکی شیعه).
ج) وجود نقطه مشترک بین چهار تقاضای «يار همْدانی»
تکرار تعبیر «زِدْنَا مِمَّا حَدَّثَكَ بِهِ...» در آغاز تقاضای چهارگانه «یار همْدانی» گویای اینست که همه آنها معلول یک هدف مشترک بود اند؛ وآن عبارت است از: اشتیاق وی به استماع سخنان رسول اکرم (ص) در توصیف از ماه رمضان و ارمغان های آن بوده از زبان امام علی(ع).
د) وجود همخوانی کامل ببن پاسخ های امام علی (ع) با تقاضاهای «يار همْدانی»
دلیل بر این مطلب اینکه: امام علی (ع) در مقام پاسخ دهی کوشیده است از شنیده های خود از رسول خدا (ص) درمورد ماه رمضان خبر دهد؛ و از ذکر پاسخی غیر مناسب پرهیز نماید.
1. شرح تقاضای اول یار همْدانی و پاسخ امام علی (ع)
الف) متن و ترجمه تقاضاي اول یار همْدانی و پاسخ امام علی (ع)
«فَقَامَ إِلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ هَمْدَانَ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ زِدْنَا مِمَّا حَدَّثَكَ بِهِ حَبِيبُكَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ فَقَالَ نَعَمْ سَمِعْتُ أَخِي وَ ابْنَ عَمِّي رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ مَنْ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ فَحَفِظَ فِيهِ نَفْسَهُ مِنَ الْمَحَارِمِ دَخَلَ الْجَنَّةَ؛ مردى از قبیله هَمْدان برخاست و گفت: اى امیر مؤمنان! از آنچه حبیب تو درباره ماه رمضان فرمود، بیشتر بگو. فرمود: «باشد! شنیدم كه برادر و پسر عمویم، پیامبر خدا، می فرمود: "هر كس ماه رمضان را روزه بدارد و خود را در این ماه از حرامها نگه دارد، وارد بهشت می شود.»
ب) ذكر سه نكته در جهت شرح پاسخ امام علي (ع) به تقاضاي اول «یار همْدانی»
1/ب) مبارزه عملي امام علي (ع) با منع نقل حديث
ميدانيم « ممانعت از كتابت و نقل حديث»، از اقدامات ناخوشايندي بود كه به بهانه هاي مختلف و با استناد به حديثي دروغين، توسط خليفه اول آغاز گرديد و خلفاي بعدي مروج منش وي تا زمان خلافت عمر بن عبد العزيز (هشتمین خلیفه از خلفای اموی) در جهت تداوم آن كوشيدند؛
شمس الدين أبو عبد الله محمد بن أحمد بن عثمان الذهبي (متوفاي ٧٤٨ هـ) در «تذكره الحفاظ» در مقام بيان علت و بهانه خليفه اول براي اجرائي نمودن اقدام مذكور آورده است:
• ابوبكر گفت: “شما از پیامبر اکرم حدیث هایی نقل می کنید و گاهی در میان شما اختلاف پدید می آید. اگر وضع به همین منوال ادامه یابد، مسلمانان در آینده به اختلاف شدیدتری مبتلا خواهند شد؛ از این رو، از این به بعد از رسول اکرم حدیثی نقل نکنید و اگر کسی از شما پرسشی کرد، بگویید میان ما و شما همین قرآن کافی است، حلال آن را حلال و حرام آن را حرام بدانید» (تذکرة الحفاظ، ج۱، ص ۳٫)؛
• ذهبي به نقل از عايشه نيز آورده است : «عایشه می گوید: “پدرم ابوبکر پانصد حدیث از رسول اکرم جمع آوری کرده بود. یک شب دیدم در میان رخت خواب ناراحت است به گونه ای که ناراحتی وی باعث ناراحتی من گردید. چون صبح شد، علت ناراحتی اش را جویا شدم. گفت: دخترم آن احادیثی را که پیش تو است بیاور. بعد دستور داد آتشی برافروختند و تمام آن احادیث را سوزاند و گفت می ترسم بمیرم و این احادیث پیش تو بماند و شاید در میان آنها احادیثی باشد که من از افراد موثٌقی نقل نموده ام؛ ولی در واقع این افراد صالح نباشند و من مسئول باشم”. (همان)
ذهبي و محدثان ديگر اهل سنت در جهت تداوم اقدام ابابكر در جهت منع نقل حديث توسط خليفه دوم نيز آورده اند: «قُرظة بن كعب، از اصحاب پيامبر(صلى الله عليه وآله)، مى گويد: خليفه عمر مرا والى كوفه نمود. هنگامى كه عازم كوفه شديم، وى شخصاً پياده ما را و تا مسافتى دور همراهى نمود. آن گاه پيش از آن كه با ما خداحافظى كند، از ما پرسيد: آيا مى دانيد براى چه به بدرقه شما آمدم؟ گفتيم: براى اين كه ما صحابى پيامبر هستيم، خواستى ما را گرامى بدارى. پاسخ داد: آرى ولى چيزى را توجه كنيد و آن اين كه شما به شهرى مى رويد كه مردمش قرآن بسيار مى خوانند، پس به شما توصيه مى كنم كه آنان را به حال خود واگذاريد و از خواندن قرآن، به شنيدن حديث پيامبر مشغول نكنيد. از پيامبر كم تر حديث به ميان بياوريد. من نيز در اين كار با شما همكارى خواهم كرد.قرظه مى گويد: هنگامى كه وارد عراق شديم، مردم از ما خواستند حديث و گفتارى از پيامبر براى آنان نقل كنيم. به آنان گفتيم: خليفه ما را از نقل حديث باز داشته است. از ترس خليفه حديثى نقل نكرديم.( سنن دارمى، ج 1، ص 85 / تذكرة الحفاظ، ج 1، ص 4).
همانگونه كه اشاره شد؛ اقدام خليفه اول در جهت ممانعت از نقل حديث، توسط خلفاي بعدي ادامه يافت تا آنكه هشتمين خليفه أموي (؛ يعني عمر بن عبد العزيز در طول دوره كوتاه حكومتش: 99 تا 101هق)، از ادامه اين اين اقدام جلوگيري نمود، و دستور داد ستور داد احادیث پیامبراکرم(ص) را مکتوب کنند. (بخاری، محمد بن اسماعیل؛ صحیح بخاری، بیروت، دار الفکر، 1401، ج 1، ص 33).
از عبدالله بن دینار نقل شده که عمر بن عبدالعزیز به ابوبکر بن محمد بن حزم نوشت : «بنگر و احادیث رسولخدا(ص) و سنت گذشته و حدیثهایى را که «عُمره» (دختر عبد الرحمان بن اسعد بن زرارة؛ و بانوی دانشمند و راوي روايات ام سلمه و عایشه همسران رسول خدا)؛ نقل کرده است را بنویس که بیم دارم علم و اهل آن کهنه شود و از میان برود.» (ابن سعد، پیشین، ج 8، ص 478).
پاسخ مثبت امير مومنان (ع) به خواسته « یار همْدانی» و نقل حديث از رسول خدا (ع)، به معني مبارزه عملي با قانون منع «نقل» و «تدوين» حديث بوده است.
2/ب) پاي بندي عملي امام علي (ع) به وعده داده شده در آغاز حكومت
امام علي (ع) در آغاز به عهده گرفتن حكومت و اداره جامعه، در خطاب به طلحه و زُبير فرمود: «وَ اللَّهِ مَا كَانَتْ لِي فِي الْخِلَافَةِ رَغْبَةٌ وَ لَا فِي الْوِلَايَةِ إِرْبَةٌ، وَ لَكِنَّكُمْ دَعَوْتُمُونِي إِلَيْهَا وَ حَمَلْتُمُونِي عَلَيْهَا، فَلَمَّا أَفْضَتْ إِلَيَّ نَظَرْتُ إِلَى كِتَابِ اللَّهِ وَ مَا وَضَعَ لَنَا وَ أَمَرَنَا بِالْحُكْمِ بِهِ فَاتَّبَعْتُهُ وَ مَا اسْتَنَّ النَّبِيُّ (صلی الله علیه وآله) فَاقْتَدَيْتُهُ،...» (نهج البلاغه/ خطبه 205) : «به خدا سوگند، نه به خلافت رغبتى داشتم و نه به حكومت نيازى. اين شما بوديد كه مرا به آن فراخوانديد و بر من تحميلش نموديد. هنگامى كه خلافت به من رسيد به كتاب خدا و آنچه براى ما در آن مقرر داشته و فرمانمان داده كه بر شيوه آن عمل كنيم، نظر كردم و از آن پيروى نمودم. و به سنتى كه پيامبر (صلى الله عليه و آله) نهاده است اقتدا كردم....».طبيعتا پاسخ مثبت امام علي (ع) به درخواست «يار همْدانی»، جلوهي از اقتداء به سنت نبوي محسوب مي شود.
3/ب) بازگوئي بازدهي روزه داري توسط امام علي (ع) با اتكاء به گفتار نبوي
انيكه امير مؤمنان (ع) در پاسخ مثبت به تقاضاي «يار همْدانی»، فرمود: «سَمِعْتُ أَخِي وَ ابْنَ عَمِّي رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ مَنْ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ فَحَفِظَ فِيهِ نَفْسَهُ مِنَ الْمَحَارِمِ دَخَلَ الْجَنَّةَ»، در واقع جلوه اي از ارمغان روزه داري در ماه رمضان با اتكاء به سيره نبوي است؛ البته بهره مندي از اين ارمغان منوط به تحقق مفاد فراز «فَحَفِظَ فِيهِ نَفْسَهُ مِنَ الْمَحَارِمِ» در منش روزه دار مي باشد.
2. شرح تقاضای دوم یار همْدانی و پاسخ امام علی (ع)
الف) متن و ترجمه تقاضاي دوم یار همْدانی و پاسخ امام علی (ع)
«قَالَ الْهَمْدَانِيُّ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ زِدْنَا مِمَّا حَدَّثَكَ بِهِ أَخُوكَ وَ ابْنُ عَمِّكَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ قَالَ نَعَمْ سَمِعْتُ خَلِيلِي رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ مَنْ صَامَ رَمَضَانَ إِيمَاناً وَ احْتِسَاباً دَخَلَ الْجَنَّةَ؛ مرد هَمْدانى گفت: اى امیر مؤمنان! از آنچه دوستت درباره این ماه فرمود، بیشتر بگو .فرمود: «باشد! شنیدم كه سَرور اوّلین و آخرین، پیامبر خدا مىفرمود: "هر كس [ماه] رمضان را از روى ايمان و براى كسب پاداش آن روزه بگيرد، وارد بهشت می شود."»
ب) ذكر سه نكته در جهت شرح پاسخ امام علي (ع) به تقاضاي دوم «یار همْدانی»
1) متن عبارت ذكر شده در پاسخ امام علي (ع) به تقاضاي دوم «یار همْدانی»، در قالب روايتي مستقل در ديگر متون حديثي نقل شده است؛ از جمله:
• الأمالي (للطوسی)، ج۱ ص۱۴۹؛
• بحار الأنوار ج۹۳ ص۳۶۶، و بحار الأنوار ج۹۴ ص۱۷.
2) مقيد بودن دست يابي به ارمغان روزه داري بر دو امر مهم: يكي ايمان و ديگري قصد كسب پاداش.
3) البته از اين روايت مي فهميم اگر كسي به قصد كسب پاداش، به انجام عمل عبادي روي آورد؛ عيب نيست و ممنوع نمي باشد؛ ولي مهمتر از اين است كه شخص، عبادت را حتي به اين قصد هم انجام ندهد؛ همچنانكه از خود امير مومنان (ع) نقل شده: «الهي مَا عَبَدْتُكَ خَوْفاً مِنْ نَارِكَ وَ لاَ طَمَعاً فِي جَنَّتِكَ لَكِنْ وَجَدْتُكَ أَهْلاً لِلْعِبَادَةِ فَعَبَدْتُك.» (عوالي اللئالي ج۱ ص۴۰۴؛ الوافي ج۴ ص۳۶۱؛ تفسير الصافي ج۳ ص۳۵۳؛ بحار الأنوار ج۶۷ ص۱۸۶) : «معبودا عبادت و پرستش من از جهت ترس از آتش دوزخ نيست و بانگيزه طمع و دستيابى ببهشت نيست فقط چون تو را سزاوار عبادت و پرستش ميدانم ميپرستم»
3. شرح تقاضای سوم یار همْدانی و پاسخ امام علی (ع)
الف) متن و ترجمه تقاضاي سوم یار همْدانی و پاسخ امام علی (ع)
«قَالَ الْهَمْدَانِيُّ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ زِدْنَا مِمَّا حَدَّثَكَ بِهِ خَلِيلُكَ فِي هَذَا الشَّهْرِ فَقَالَ نَعَمْ سَمِعْتُ سَيِّدَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ رَسُولَ اللَّهِ ص يَقُولُ مَنْ صَامَ رَمَضَانَ فَلَمْ يُفْطِرْ فِي شَيْءٍ مِنْ لَيَالِيهِ عَلَى حَرَامٍ دَخَلَ الْجَنَّةَ؛ مرد هَمْدانى گفت: اى امیر مؤمنان! از آنچه دوستت درباره این ماه فرمود، بیشتر بگو .
فرمود: «باشد! شنیدم كه سَرور اوّلین و آخرین، پیامبر خدا مىفرمود: "هر كس [ماه] رمضان را روزه بدارد و در شبهاى آن حرام نخورد، وارد بهشت می شود».
ب) ذكر يك نكته در جهت شرح پاسخ امام علی (ع)به تقاضاي سوم یار همْدانی
از فراز «مَنْ صَامَ رَمَضَانَ فَلَمْ يُفْطِرْ فِي شَيْءٍ مِنْ لَيَالِيهِ عَلَى حَرَامٍ» مذكور در خلال پاسخ امام علي (ع) به تقاضاي سوم یار همْدانی به خوبي برميآيد كه بهره مندي از پاداش هاي روزه داري متفرع بر اين است كه روزه دار حتي در شب هاي ماه رمضان هم مرتكب حرام نشود؛ و....
4. شرح تقاضای چهارم یار همْدانی و پاسخ امام علی (ع)
الف) متن و ترجمه تقاضاي چهارم یار همْدانی و پاسخ امام علی (ع)
«فَقَالَ الْهَمْدَانِيُّ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ زِدْنَا مِمَّا حَدَّثَكَ بِهِ سَيِّدُ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ فِي هَذَا الشَّهْرِ فَقَالَ نَعَمْ سَمِعْتُ أَفْضَلَ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ الْمَلَائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ يَقُولُ إِنَّ سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ يُقْتَلُ فِي سَيِّدِ الشُّهُورِ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَا سَيِّدُ الشُّهُورِ وَ مَنْ سَيِّدُ الْوَصِيِّينَ قَالَ أَمَّا سَيِّدُ الشُّهُورِ فَشَهْرُ رَمَضَانَ وَ أَمَّا سَيِّدُ الْوَصِيِّينَ فَأَنْتَ «1» يَا عَلِيُّ فَقُلْتُ يَا رَسُولَ اللَّهِ فَإِنَّ ذَلِكَ لَكَائِنٌ قَالَ إِي وَ رَبِّي إِنَّهُ يَنْبَعِثُ أَشْقَى أُمَّتِي شَقِيقُ عَاقِرِ نَاقَةِ ثَمُودَ ثُمَّ يَضْرِبُكَ ضَرْبَةً عَلَى فَرْقِكَ تُخْضَبُ مِنْهَا لِحْيَتُكَ» : «مرد هَمْدانى گفت: اى امیر مؤمنان! از آنچه سرور اوّلین و آخرین با تو درباره این ماه گفت، بیشتر بگو . فرمود: «باشد! شنیدم كه برترینِ پیامبران و فرستادگان و فرشتگان مقرّب مىفرمود: "همانا سَرور اوصیا، در سَرور ماهها كشته مىشود."
گفتم: اى پیامبر خدا! سرور ماهها، كدام است و سرور اوصیا كیست؟
فرمود: "امّا سرور ماهها، ماه رمضان است و امّا سرور اوصیا، تویى، اى على!"
گفتم: اى پیامبر خدا! آیا چنین خواهد شد؟
فرمود: "آرى، به پروردگارم سوگند! همانا نگونبختترینِ امّت من، برادرِ پی كننده ناقه ثمود، برمىخیزد و ضربتى بر فرق سرت می زند كه محاسنت از خون آن، رنگین مىشود."»
ب) ذكر دو نكته در جهت شرح پاسخ امام علی (ع)به تقاضاي چهارم یار همْدانی
1) گفتمان پيامبر (ص) با امام علي (ع) در باب شهادت حضرت و ...
آنچه كه در اين پاسخ آمده؛ با اندكي تفاوت در خلال خطبه شعانيه پيامبر اكرم (ص) آمده است؛ به جهت سوزناك بودن آن متن، به نقل آن مبادرت مي شود؛ در خطبه مذكور آمده است:
«ثُمَّ بَکى ، فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّه ِ ، ما یُبکیکَ؟ فَقالَ : «یا عَلِیُّ ، أبکی لِما یُستَحَلُّ مِنکَ فی هذَا الشَّهرِ ، کَأَنّی بِکَ وأنتَ تُصَلّی لِرَبِّکَ ، وقَدِ انبَعَثَ أشقَى الأَوَّلینَ وَالآخِرینَ ، شَقیقُ عاقِرِ ناقَةِ ثَمودَ ، فَضَرَبَکَ ضَربَةً عَلى فَرقِکَ (قَرنِکَ) فَخَضَّبَ مِنها لِحیَتَکَ. قالَ أمیرُ المُؤمِنینَ علیه السلام : فَقُلتُ : یا رَسولَ اللّه ِ وذلِکَ فی سَلامَةٍ مِن دینی؟ فَقالَ : «فی سَلامَةٍ مِن دینِکَ» . ثُمَّ قالَ صلى الله علیه و آله : «یا عَلِیُّ ، مَن قَتَلَکَ فَقَد قَتَلَنی ، ومَن أبغَضَکَ فَقَد أبغَضَنی ، ومَن سَبَّکَ فَقَد سَبَّنی؛ لِأَنَّکَ مِنّی کَنَفسی ، وَروحُکَ مِن روحی ، وَطینَتُکَ مِن طینَتی . إنَّ اللّه َ ـ تَبارَکَ وَتَعالى ـ خَلَقَنی وإیّاکَ ، وَاصطَفانی وَإیّاکَ ، وَاختارَنی لِلنُّبُوَّةِ وَاختارَکَ لِلإِمامَةِ،وَمَن أنکَرَ إمامَتَکَ فَقَد أنکَرَنی نُبُوَّتی . یا عَلِیُّ ، أنتَ وَصِیِّی ، وأبو وُلدی ، وزَوجُ ابنَتی ، وخَلیفَتی عَلى اُمَّتی فی حَیاتی وبَعدَ مَوتی ، أمرُکَ أمری ونَهیُکَ نَهیی .اُقسِمُ بِالَّذی بَعَثَنی بِالنُّبُوَّةِ وجَعَلَنی خَیرَ البَرِیَّةِ ، إنَّکَ لَحُجَّةُ اللّه ِ عَلى خَلقِهِ ، وأمینُهُ عَلى سِرِّهِ ، وَخَلیفَتُهُ عَلى عِبادِهِ» (شيخ صدوق، عیون اخبار الرضا - جلد 1 - صفحه 295)؛ مجلسي، بحار الانوار - جلد 96 - صفحه 157)
« سپس گریست. گفتم : اى پیامبر خدا! سبب گریه شما چیست؟ فرمود : «اى على! بر این مى گریم که حرمت تو را در این ماه مى شکنند . گویا مى بینم تو در حال نماز براى پروردگار خویشى، که نگون بخت ترینِ اوّلین و آخرین ، همو که برادر پى کننده ناقه قوم ثمود است ، برمى خیزد و بر فرق سرت ضربتى مى زند و محاسنت ، از خون سرت ، رنگین مى شود» گفتم : اى پیامبر خدا! آیا در آن حالت ، دینم سالم است؟ فرمود : «دینت ، سالم است». سپس فرمود : «اى على! هر کس تو را بکشد ، مرا کشته است و هر کس تو را دشمن بدارد ، مرا دشمن داشته است و هر کس تو را ناسزا گوید ، مرا ناسزا گفته است ؛ چرا که تو از من هستى ، همچون جان من . روح تو ، از روح من است و سرشت تو ، از سرشت من . خداى متعال ، من و تو را آفرید و من و تو را برگزید و مرا براى پیامبرى ، و تو را براى امامت ، انتخاب کرد .هر کس امامت تو را انکار کند ، نبوّت مرا انکار کرده است .
اى على! تو وصىّ من ، پدر فرزندان من ، همسر دختر من و جانشین من بر امّتم هستى ، در حال حیاتم و پس از مرگم. فرمان تو ، فرمان من است و نهى تو ، نهى من است . سوگند به خدایى که مرا به نبوّت برانگیخت و مرا بهترینِ آفریدگان قرار داد».
2) بازخورد پاسخ پاياني امام علي (ع) در بين مستمعين خطبه
در فراز پاياني خطبه رمضانيه آمده است: «فَأَخَذَ النَّاسُ بِالْبُكَاءِ وَ النَّحِيبِ فَقَطَعَ ع خُطْبَتَهُ وَ نَزَلَ» : « پس مردم شروع به گریه و شیون كردند. و حضرت على علیهالسلام خطبهاش را به پایان برد و فرود آمد.
نكته:
وقتي كه رسول خدا (ص) قبل از وقوع شهادت امام علي(ع) مي گريد؛ تأسي به ان بزرگوار مي طلبد كه امت اوئ نيز در مرگ اين شخصيت محبوب الهي و در نزد رسول (ص) هم گريه نمايند.
افزودن دیدگاه جدید