تاکتیک سیاسی امام صادق(علیه السلام) برای حفظ جان پیشوای هفتم
به گزارش بلاغ به نقل از حوزه، حجت الاسلام و المسلمین سید عبد الهادی علم الهدی، با تسلیت فرا رسیدن 25 رجب، گفت: امام موسی بن جعفر(علیه السلام) در علم، تواضع، مکارم اخلاق و کثرت صدقات، سخاوت و بخشندگی بی نظیر بود. و مخالفانش را با عفو و احسانِ بي کران خويش تربيت می فرمود.
وی ادامه داد: حضرت در زمان یکی از خبیث ترین خلفای عباسی یعنی منصور دوانیقی که قاتل پدر بزرگوارشان امام صادق(علیه السلام) بود، به مقام امامت رسیدند. منصور آنقدر انسان شرور و خبیثی بود که بعد از به شهادت رساندن امام صادق(علیه السلام) دستور قتل امام کاظم(علیه السلام) را نیز صادر کرد.
تولیت مدرسه علمیه علم الهدی تهران اضافه کرد: منصور كسى بود كه براى تثبیت پايه هاى حكومت خود، انسان هاى فراوانى را به قتل رساند و شیعیان را سخت مورد آزار قرار مى داد و وقتى توسط فرماندار مدينه از شهادت امام صادق(علیه السلام) آگاه شد، طى نامه اى به وى نوشت "اگر جعفر بن محمد شخصى را جانشين خود قرار داده، او را احضار كن و گردنش را بزن!"، و لذا طولى نكشيد كه گزارش فرماندار مدينه به اين مضمون به بغداد رسيد، که جعفر بن محمد ضمن وصيت نامه رسمى خود، پنج نفر را به عنوان وصى برگزيده كه عبارتند ازخليفه وقت(منصور دوانيقى)، محمد بن سليمان(فرماندار مدينه و خود گزارش دهنده)، عبدالله بن جعفر بن محمد(برادر بزرگ امام كاظم(علیه السلام))، موسى بن جعفر(علیه السلام) و حميده(همسر آن حضرت).
استاد حوزه علمیه تهران افزود: منصور كه هرگز تصور نمى كرد با چنين وضعى روبرو شود، فوق العاده خشمگين شد و از کشتن امام کاظم(علیه السلام) ناامید گشت. البته وصيت نامه امام صادق(علیه السلام) يك حركت سياسى بود؛ زيرا حضرت قبلاً امام بعدى و جانشين واقعى خود يعنى امام كاظم(علیه السلام) را به شيعيان خاص و خاندان علوى معرفى كرده بود، ولى از آن جا كه از نقشه هاى شوم و خطرناك منصور آگاهى داشت، براى حفظ جان پيشواى هفتم چنين وصيتى نموده بود.
حجت الاسلام و المسلمین علم الهدی با اشاره به نفوذ معنوی امام موسی بن جعفر(علیه السلام) در بین مردم، به یک نمونه اشاره کرد و گفت: از صفوان جمال كه از یاران امام كاظم(علیه السلام) بود، نقل شده كه می گوید؛ خدمت امام رسیدم. فرمود ای صفوان! همه كار های تو خوب است، جز یك كار. عرض كردم فدایت شوم، چه كار؟، امام فرمود؛ این كه شتران خود را به این مرد یعنی «هارون» كرایه می دهی! صفوان در جواب امام گفت؛ به خدا سوگند! در مسیر های عیاشی و هوس بازی به او كرایه نمی دهم، تنها در راه مكه در اختیار او می گذارم. سپس امام(علیه السلام) فرمود، آیا دوست داری كه او زنده بماند تا كرایه تو را بپردازد. صفوان گفت بله. سپس امام(علیه السلام) فرمود كسی كه بقای آن ها را دوست بدارد، از آن هاست و هر كسی كه از آن ها باشد، در آتش دوزخ خواهد بود. و لذا صفوان بخاطر ارادتی که به امام داشت، بلافاصله تمام شترانش را فروخت تا مبادا موجب ناراحتی امام(علیه السلام) شود.
افزودن دیدگاه جدید