رفتن به محتوای اصلی
شمه ای از احوال بزرگان

عاقبت سرهنگی که به آیت الله شاه آبادی اهانت کرد!

تاریخ انتشار:
زبان که عضوی کوچک در بدن انسان است، تیغ دو لبه ای است که می تواند با گفتن اذکار الهی و دلجویی از مردم صاحب خود را بهشتی کند و همچنین توان انجام بزرگترین گناهان را دارد و به تنهایی می تواند آدمی را به قعر جهنم بفرستد؛ قرآن کریم نیز به گناهکاران زبانی هشدار
شاه آبادی

خداوند متعال در قرآن می فرماید:

وَیلٌ لِکُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ همزه/1

وای بر کسانی که مداوم ازدیگران بدگویی وعیب جویی می کنند

حکایت؛

آیت الله شاه آبادی(ره) نقل می کنند: در زمان قدیم حمام ها، عمومی و دارای خزینه بود، روزی مرحوم آیت الله محمد علی شاه آبادی به حمام رفته بودند و پس از شست و شوی خود، وارد خزینه شدند و بعد از آب کشیدن بدن، بیرون آمدند؛ هنگامی که می خواستند از سطح حمام بگذرند، احتیاط می کردند که آب های کثیف بر بدنشان نریزد.

سرهنگی که در حمام بود، چون احتیاط ایشان را دید، زبان به طعن و تمسخر گشود و به ایشان اهانت کرد.

آیت الله شاه آبادی از این تمسخر و زخم زبان او خیلی ناراحت شدند، اما ادب کردند و چیزی نگفتند و به راه خود ادامه دادند.

فردای آن روز مشغول تدریس بودند، صدای عده ای که جنازه ای را حمل می کردند، شنیدند، پرسیدند چه خبر شده؟ چه کسی فوت کرده؟ اطرافیان جواب دادند که آن سرهنگی که دیروز در حمام به شما اهانت کرد، وقتی از حمام بیرون آمد، سر زبانش تاول زد و درد آن هر لحظه بیشتر شد و معالجه ی دکتر ها هم هیچ سودی نبخشید و در کمتر از 24 ساعت، از دنیا رفت...

بعدها، هر وقت که آیت الله شاه آبادی از این قضیه یاد می کردند، متأثر و ناراحت می شدند و می فرمودند:

«ای کاش آن روز در حمام به او پرخاش کرده و ناراحتی خود را بروز می دادم تا گرفتار نشود.»1

 جراحتی که ز تیغ زبان رسد به دلی       به هیچ ز مرهم راحت نکو نخواهد شد

1.با اقتباس و ویراست از کتاب عارف کامل

منبع: حوزه

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.