دل نوشته هایی برای یوم الله 17 شهریور
لاله های سرخ
سلام بر حماسه سازان 17 شهریور؛ بزرگ مردانی که عاشقانه شربت شهادت نوشیدند و مشتاقانه به دیدار پروردگارشان شتافتند. درود بر جوانان پاک دل و سبزسیرت که روز خونین کربلای 17 شهریور 57 را، به روز سقوط کامل رژیم سفّاک ستم شاهی تبدیل کردند. در 17 شهریور، غریو خونین عاشقان شهادت، طاغوت شکن شد و تاریخ ساز. در این روز، خون شهادت طلبان ایثارگر، چونان صاعقه ای سهمگین، نعره های مستانه دژخیمان رژیم مستکبر را محو کرد و کاخ ستم یزیدصفتان را لرزاند. یوم اللّه 17 شهریور، حماسه جاوید کربلا و نوید پیروزی خون بر شمشیر را دیگر بار تجسم عینی بخشید. اینک برماست که این روز را گرامی بداریم و خاطرات جمعه سیاه و لاله های سرخ را هرگز فراموش نکنیم.
خروش سرخ تکبیر
17 شهریور از ایام اللّه است؛ روزی که شهدا سند «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» را با خون خویش امضا کردند و با خروش سرخ تکبیر، کاخ سیاه استکبار را سرنگون ساختند. در 17 شهریور، مرزهای بیگانگی و جدایی در هم شکست و مردمْ یک پارچه به پا خاستند و به رهبری امام بت شکن، در زیر لوای توحید گرد آمدند و عاشقانه راه حسینی را برگزیدند. پس بیایید این روز را بزرگ بداریم و خاطرات شهیدان 17 شهریور را همواره زنده نگه داریم.
جمعه خونین
در صبح جمعه، 17 شهریور سال 1357، مردم تهران پس از ادای فریضه صبح، برای چهارمین روز متوالی از خانه ها بیرون آمده و سیل آسا روی به خیابان ها آوردند. مرکز تجمع آنان میدان ژاله (میدان شهدای کنونی) بود. همین که مردم به خیابان ها رسیدند، ناگهان با دیدن تانک ها و زره پوش های نظامی و مأموران مسلسل به دست حکومت، غافل گیر شدند، ولی بدون اعتنا به سربازان، به حرکت خود ادامه دادند. از خیابان های اطراف، سیل انبوه جمعیت با سردادن شعارهای انقلابی، به سمت میدان ژاله در حرکت بود. مأموران مسلح پس از چند بار اخطار، از زمین و هوا جمعیت را ناجوان مردانه، هدف رگبار مسلسل قرار دادند و بیش از چهار هزار نفر را به شهادت رساندند؛ بزرگ مردانی که خونشانْ ره گشای پیروزی انقلاب گردید.
17 شهریور
17 شهریور سال 1357 بود. فریاد «اللّهاکبر» و «لا اله الّا اللّه» همه جا را پر کرده و ضجه و ناله و فریاد، با صدای گلوله در هم آمیخته بود. بوی خون و دود و باروت از همه جا به مشام می رسید. با نزدیک شدن ظهر، به تدریج میدان ژاله که اینک واقعا به میدان شهدا تبدیل شده بود، در هاله ای از سکوت مرگ بار فرو رفت. آن چه در اطراف میدان به چشم می خورد، جنازه شهیدانی بود که در صحنه نبرد نابرابر، هم چنان افتاده بودند و خون هایی که هر گوشه ای از میدان را گلگون کرده بود.
بزرگ ترین فاجعه
جمعه خونین 17 شهویور سال 1357، یکی از روزهای خون بار و مهم در تاریخ انقلاب شکوه مند اسلامی ایران است. در این روز، مردم مؤمن و شجاع ایران اسلامی، به ویژه مردم تهران، در خیابان ها به حرکت در آمدند و شعارهای کوبنده ای بر ضد رژیم سردادند. در این روز، جوانانِ بسیاری جان خویش را از دست دادند و به خاطر به ثمر رسیدن نهال انقلاب اسلامی، به قربان گاه عشق و شهادت شتافتند. رژیمِ در حال فروپاشی، تعداد کل شهیدان 17 شهریور را 58 نفر و مجروحان این فاجعه را 205 نفر اعلام داشت و تجمع گسترده و عظیم مردم تهران را نقشه خارجی اعلام کرد. شمار دقیق قربانیان مظلوم حادثه 17 شهریور در میدان شهدا هیچگاه مشخص نگردید، ولی به یقین، این رقم از چهار هزار تن افزون تر بود و یکی از بزرگ ترین فجایع تاریخ انقلاب به شمار می رود.
پیام امام
حضرت امام خمینی رحمه الله ، در 18 شهریور سال 1357، با ارسال پیامی به ملت شریف و شجاع ایران، ضمن ابراز هم دردی با ملت، کشتار وحشیانه رژیم شاه را محکوم و دولتِ آشتیِ ملی را، دولتی تحمیلی و غیر قانونی اعلام کردند. ایشان فرمودند: «... چهره ایران امروز گلگون است و دلاوری و نشاط در تمام اماکن به چشم می خورد. آری این چنین است راه امیرالمؤمنین علی علیه السلام و سرور شهیدان امام حسین علیه السلام ... ای کاش خمینی در میان شما بود و در کنار شما در جبهه دفاع برای خدای تعالی کشته می شد ... باید علما و روشن فکران ملت در زیر چکمه دژخیمان خُرد شوند تا کسی خیال آزادی به خود راه ندهد. شما ای ملت محترم ایران که تصمیم گرفته اید خود را از شر رژیم شاه خلاص گردانید، در رفراندمی که در سوم و چهارم شوال در برابر ناظران سراسر جهان انجام دادید، به دنیا نشان دادید که رژیم شاه جایی برای خود در ایران ندارد ... 17 شهریور مکرِّر عاشورا و میدان شهدا مکرِّرِ کربلا و شهدای ما مکرِّرِ شهدای کربلا و مخالفان ما مکرِّرِ یزید و وابستگان او هستند».
نقطه عطف
بی شک جمعه خونین 17 شهریور، یکی از روزهای ماندگار و فراموش ناشدنی در تاریخ انقلاب اسلامی ایران است. در این روز، مردم تهران پس از برگزاری نماز صبح، به حرکت در آمدند و شعارهای انقلابی و اسلامی سردادند. به این ترتیبْ 17 شهریور، روزنه امید پیروزی و نقطه عطف تاریخ سازی را در نهضت اسلامی پدید آورد. تظاهر کنندگان با مشت های گره کرده و فریادهای کوبنده، خواستار الغای رژیم شاهنشاهی و تأسیس حکومت اسلامی شدند.
عید سعید فطر، سرآغاز حرکت 17 شهریور
برگزاری راهپیمایی بزرگْ در روز عید سعید فطر سال 1357، سرآغاز حرکت خونین 17 شهریور همان سال به شمار می رود. در این روز که مصادف با سیزدهم شهریور بود، مردم در شهرهای خمین، تهران، قم، کرج، ایلام و چند شهر دیگر، پس از برگزاری نماز عید، به حرکت درآمدند و شعارهای دینی و کوبنده بر ضد رژیم سر دادند. امام خمینی رحمه الله به مناسبت عید سعید فطر اعلامیه ای منتشر کرد و در آن خطاب به ملت ایران فرمود: «مردم مسلمان ایران به دنبال برگزاری نماز عید، دست به عبادت ارزنده دیگری زدند که آنْ فریادهای کوبنده علیه دستگاه جبار و چپاولگر، برای به پا داشتن حکومت عدل الهی است که کوشش در این راه، از اعظم عبادات است و فدایی دادن در راه آنْ سیره انبیای عظام خصوصا نبی اکرم اسلام و وصی بزرگ او امیرمؤمنان است. ملت عظیم الشأن ایران! نهضت خود را ادامه داده و هرگز سستی به خود راه ندهید که نمی دهید. مطمئن باشید به امید خدا، پیروزی و سرافرازی نزدیک است».
پیام 17 شهریور
در بامداد 17 شهریور، خونین کمان از لاله زار ژاله به سوی افق روانه شد و تا ظهر آن روز، سراسر ایران زمین را گلگون کرد. در روز 17 شهریور 57، دو فریاد از گلوی ستم دیدگان مظلوم بلند بود که این دو، دو پیام در برداشت: نخستین فریاد «درود بر خمینی» بود که او فریادگر «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» بود و دومین فریاد «مرگ بر شاه» بود که این پیام را می رساند: «لا اله الا اللّه» و یا به زبان مردم: «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی». آری طنین این فریاد که صدایش در آن روز در هر کوی و برزن و در هر شهر و روستای ایران به گوش می رسید، هیچ گاه از طنین نیفتاد تا اینکه انقلاب اسلامی را به پیروزی رسانید. آن روز، گلوله ها فریاد را رساتر کرد و و از آن پس، میلیون ها انسان در سراسر میهن اسلامی، همان فریاد را تکرار و همان پیام را ابلاغ کردند.
17 شهریور، چراغی فروزان
17 شهریور، یادآور رویدادی بس بزرگ در تاریخ کشور ماست. 17 شهریورِ میدان شهدا، در عین یادآوری از دست رفتن و به شهادت رسیدن فرزندان ملت، برای انقلاب شکوه مند اسلامی، حیات بخش و سرنوشت ساز بود. آن ها که بی واهمه راه خدا را در پیش گرفته و تا سر منزل مقصود روانه شدند، گرچه به سان شمعی پرفروغ، در حماسه ای جاودان سوختند، ولی بی گمان مسیر پر پیچ و خم انقلاب را برای پویندگان این راه هموار ساختند. یاد شهیدان عالی مقام 17 شهریور گرامی و راهشان جاویدان باد.
شمعی سوزان
باغبان شهادتْ اگر گل یا گل هایی را از بوستان زندگی گلچین کند، هزاران گل به جای آن می رویاند و هر گلی، چنان میدان نبرد حق و باطل را عطرآگین میکند که تا قیام قیامت، از بوی دل انگیزشْ پیوسته جهادگران و جویندگان حقیقت را به سوی بزم گاه عشق با رمز رزم فرا می خواند؛ رزمی که در آن هیچ شکست و ذلتی نیست. شهیدان گران قدر 17 شهریورْ با نثار خون پاک خویش، درخت تنومند انقلاب اسلامی را پربارتر ساختند. آنان چون شمع سوختند و آینده انقلاب را روشن نگه داشتند.
نماز عشق
آن روز میدان ژاله، مصلای عشق شد و جمعه، رنگ خون به خود گرفت. در آن روز، هزاران لاله در میدان ژاله رویید و جوانان پاک دل و پاک سیرتْ راه شرافت و شهادت را برگزیدند و تیرهای بلا و گلولههای ظلمت را به جان و دل خریدند. آن روز، میدان ژاله کربلای ایران بود و هزاران نمازگزار، نماز عشق را با خون وضو کردند و تا ملکوت پر گشودند. نام شهیدان 17 شهریور، تا همیشه تاریخ، سرخْ و یادشان همواره سبز است. پیشانی تاریخ، از نام بلند آنان می درخشد؛ مردانی که برای برپا نگه داشتن آرمانهای خویش و برای برافراشتن پرچم رهایی و آزادگی، همه توان خود را در طَبَق اخلاص نهادند و با مال و جان خود، در این راه به جهاد برخاستند و با سلاح ایمان، به جنگ استبداد پهلوی شتافتند.
یوم اللّه
17 شهریور، روزی بود که جوانانِ برومند اسلام، در پیروی از دستور ولی امر خویش، کفن شهادت بر تن کردند و به قربان گاه «ژاله» شتافتند تا میدان ژاله را میدان لاله کنند. 17شهریور، روز پرپر شدن گل های شهامت و رشادت، و روز بر کف نهادن جان بود. روز به میدان آوردن ایمان، روز سرخ انقلاب شکوهمند اسلامی، و روز سیاه استبداد پهلوی بود. 17 شهریور، روز رویش ده ها انسان پاک باخته از شهادت هر شهید غرقه به خون، و روز انفجار شعارهای توحید در فضای وحشت و خشونت بود. 17 شهریور، روز سقوط ظلم و دیکتاتوری، و روزی بود که حق به مصاف باطل رفت و جوانان این مرز و بوم، حماسههای ماندگار آفریدند. بیایید این روز تاریخی را همواره زنده نگه داریم؛ چرا که به فرموده امام راحل رحمه الله 17 شهریور، از ایام اللّه است که ملت شریف ایرانْ یاد او را زنده نگه می دارد».
پیروزی خون بر شمشیر
17 شهریور، روزی است که سفیر گلوله برای بلبلان مستِ شهادتْ غزل رفتن سرود و شعار «تا انقلاب مهدی، نهضت ادامه دارد»، پیروزی حتمیِ مستضعفان، را بر تارک تاریخ ثبت کرد. در 17 شهریور، گل بر گلوله شکفت و خون بر شمشیر پیروز شد و به فرموده امام کشتار 17 شهریور و فاجعه قتل عام جوانانِ سلحشور اسلامی، هر چند از نظر زمان یک پدیده گذشته تلقی می گردد، ولی بدون شک این فاجعه، یکی از تجلی گاه های پیکار حق و باطل و نبرد مستضعفین و مستکبرین بود و هم پای زمان و تاریخ انسانْ تداوم خواهد یافت».
معجزه خون (به پاس حرمت خون شهیدان 17 شهریور)
می گفت:
مشت و درفش را چه تناسب؟
قلب و گلوله را چه رفاقت؟
فریاد در مقابل رگبار؟
اندیشه در برابر نیزه؟
گفتم: نیروی انقلابی ایمان
اعجاز می کند.
فریاد، اگر ز قلب برآید
دشمن ترین حریف تو را هم
در جبهه ات رفیق و هم آواز می کند.
باریکه های آب،
تا جلگه های تشنه و محتاج،
حتی ز قلب سنگ، رهی باز می کند.
زور و فشار و قدرت و تحمیل
در عرصه اراده مردم
مغلوب می شود.
امیدوار باش،
از قطره قطره قطره خون های گرمِ شهیدان
صدها نهال تازه پربار
گل بوتههای شور و شهامت
روییده است و باز بروید.
منبع: ماهنامه گلبرگ
افزودن دیدگاه جدید