دلیل بیعت نکردن امام حسین(علیه السلام) حفظ اسلام بود
به گزارش بلاغ به نقل از رسا، حجت الاسلام راشد یزدی در مراسم استقبال از ماه محرم ویژه مداحان و مدیران هیئات مذهبی که در جامعة الحسین(علیه السلام) مشهد برگزار شد، گفت: اینکه به واسطه خدمات شما، از جانب حضرت سیدالشّهدا(علیه السلام) عنایتی به نسل های بعدی شما بشود تا توفیق یابند در رکاب حضرت حجت(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشند، توفیق بزرگی است که به عنوان حاصل سال ها نوکری کردن این آستانه، همه ما را بس است.
وی با اشاره به ماندگاری و استمرار برگزاری هیئات و جلسات مذهبی در زنده نگه داشتن عاشورا گفت: یکی از علمای اهل سنت در کتاب خود می نویسد معمار کاخ مجلّل اسلامی پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) است و بدون شک، پاسداری از این بنا نیز بر دوش حسین بن علی(علیه السلام) بوده است، تا جایی که پیامبر درباره حسینش می گوید «حُسین مِنّی وَ أَنَا مِن حُسین».
چرا عاشورای سال 61 هجری، فراموش نمی شود؟
حجت الاسلام راشد یزدی افزود: یک روز دیگر، سال 1437 هجری قمری آغاز می شود و به این صورت، 1376 سال از عاشورا گذشته است. اما چه چیز سبب شده که عاشورا تا امروز زنده بماند و هنوز امّت را داغدار اباعبدالله(علیه السلام) کرده باشد؟ حقیقت آن است که حادثه ها در تاریخ، مثل انسان ها در زندگی هستند؛ در دوره ای کودک و جوان و تازه هستند، در دوره ای میانسال و پیر می شوند و به یک عادت برای مردم تبدیل می شوند و پس از 50 سال هم برگی از تاریخ عوض می شود و تمام رویدادهای قبل از خود را محو می کند. یک اتفاق هرچند که پُر هیمنه و پُر کوکبه باشد، بالاخره روزی فراموش می شود. اما چرا عاشورای سال 61 هجری، فراموش نشد؟
وی ادامه داد: برای پاسخ به این سوال، متفکران جواب های متعددی داده اند مثلا یکی اینکه عده ای معتقدند حادثه کربلا به دلیل دلخراش، سهمگین و اندوهبار بودن جراحتی بر احساسات انسان ایجاد می کند که به سادگی التیام پیدا نمی کند. این عده ادعا دارند که چون در کربلا، کودکان و اطفالی کشته شده اند، این حادثه دلخراش و جانکاه است. اما سوال اینجاست که 60 سال قبل، در هیروشیما و ناکازاکی حدود 300 هزار نفر در خاک و خون و آتش غلطیدند. در این میان، تعداد زیادی زن و کودک هم وجود داشتند و با این اوصاف، این واقعه ازنظر حجم و ابعاد از عاشورا بزرگتر است. پس چرا داغی از آن جنایت بر دل بشریّت ننشسته است؟ چرا هیروشیما با عمر 60 ساله خود فراموش شده اما عاشورا با عمر 1376 ساله خود، هنوز تازه و جدید است.
حجت الاسلام راشد یزدی گریزی به داستان وقایع منتهی به محرم سال 61 هجری زد و با یادآوری داستان عبدالله بن زبیر، اظهار داشت: در تاریخ وقایع محرم سال 61، دو نفر شانه به شانه هم پیش رفتند؛ و آن دو نفر حضرت اباعبدالله(علیه السلام) و عبدالله بن زبیر بودند، طوری که در حکم قتل امام حسین(علیه السلام) که از جانب یزید برای فرماندار مدینه فرستاده شده بود، آمده بود «خُذ بِیعَتی مِنَ حُسین بنِ عَلی وَ عَبدالله بن زُبَیر وَلَو إَمتِنِعهُما خُذ رَأسُها وَ اِرسَل اِلَیّ وَ السَّلام». اما ما می بینیم که تفاوت های زیادی میان آن دو بوجود آمد. منشأ این تفاوت ها در چیست؟
وی افزود: تا زمانی ظاهرا هر دو پرچم مخالفت با یزید را بلند کرده بودند؛ امام حسین(علیه السلام) با زبان تشنه در کربلا شهید شد، عبدالله بن زبیر گرسنه و تشنه در مکه به قتل رسید. حسین(علیه السلام) در گودال قتلگاه از سوی شمربن ذی الجوشن خارجی شهید شد، عبدالله بن زبیر در کنار بیت الله الحرام با خفت و خواری توسط حجّاج بن یوسف ثقفی کشته شد. پیکر مطهر امام ما سه روز بر خاک صحرای کربلا افتاده بود، بدن عبدالله بن زبیر یک سال برفراز دروازه شهر آویزان ماند. حال نکته این است که چرا میانشان که هر دو مخالف یزید بودند، اینقدر تفاوت هست؟ چرا میان ماه من تا ماه گردون، تفاوت از زمین تا آسمان است؟
تفاوت در نیّت ها، رمز تفاوت امام حسین و عبدالله بن زبیر بود.
حجت الاسلام راشد یزدی، فلسفه اعلام برائت علیه یزید را کاملا متفاوت دانست و خاطرنشان کرد: روزی عبدالله بن زبیر در خیابان های مدینه، مروان را دید. مروان از پسر زبیر پرسید که چرا با یزید بیعت نمی کنی و خود را به آرامش نمی رسانی؟ عبدالله با خشم پاسخ داد که من نوه صفیّه عمه پیامبر هستم بعد بیایم با یزید که نوه هندجگرخوار است، بیعت کنم؟ در تاریخ آمده که حضرت سیدالشّهدا هم روزی مروان را در کوچه های مدینه دیدند و مروان همین سوال را از امام حسین(علیه السلام) هم پرسید. درجواب این سوال مروان، امام فرموده بود من اگر بخواهم با یزید بیعت کنم، اول باید اسلام را زیر خروارها خاک فراموشی دفن کنم. به خاطر اسلام، من این کار را نمی کنی.
تا زمانی که اسلام زنده باشد، حسین بن علی هم زنده است
وی نتیجه گرفت: آیا امام حسین(علیه السلام) در پاسخ به سوال مروان نمی توانستند بگویند من نوه پیامبرم پس با یزید بیعت نمی کنم؟ اساسا فلسفه قیام عاشورا با کینه ورزی های عبدالله بن زبیر در همین مساله فرق می کند که دلیل بیعت نکردن امام حسین(علیه السلام)، حفظ اسلام بود اما عبدالله برای حفظ غرور عشیره ای خود بیعت نکرد؛ به همین علت هم، عبدالله بن زبیر مُرد و در تاریخ محو شد، همانطور که پدرش و اجدادش مُرده بودند و درتاریخ محو شده بودند ، اما به برکت خون پاک سیدالشّهدا(علیه السلام) اسلام زنده ماند و تا زمانی که اسلام زنده باشد، حسین بن علی(علیه السلام) هم زنده است.
حجت الاسلام راشد یزدی راز ماندگاری قیام اباعبدالله(علیه السلام) در میان جوانان و بین مردم را برگزاری هیئات مذهبی و اقامه جلسات سوگواری برای امام حسین(علیه السلام) دانست و تصریح کرد: این شاعران و مداحان اهل بیت(علیهم السلام) هستند که با شعرها و نوحه هایشان یاد قیاک کربلا را گرامی و ارجمند نگاه می دارند و شور حسینی را با شعور علوی این ملت درهم می آمیزند. تنها باید از خود بپرسیم میوه کدام درخت هستیم. آیا از شجره طیبه تغذیه کرده ایم یا میوه تلخ شجره خبیثه ایم. پاسخ این پرسش با چراغ هدایت امام حسین روشن است؛ طوری که اگر حسینی نباشی رشد نمی کنی و طبیعتا کسی را هم رشد نخواهی داد اما اگر حسینی باشی و حسینی بمانی «فَلَنُحیینَّه حَیاتاً طَیِّبه وَ لَنُجزیَنَّهُم اَجرَهُم .« ...
جوانان عاشق مداحان اهل بیت هستند
وی در انتها خطاب به مداحان حاضر در جلسه توصیه کرد: جوانان به عشق مداحان به جلسات می آیند. بعضی ها به شما علاقه عجیبی دارند. این توفیق و البتّه مسؤولیت بزرگی است که خدا روی دوش شما قرار داده که جوانی که خصلتا الگو می پذیرد، به سمت شما اقبال دارد. لازمه آن هم این است که خودتان خوب باشید و خود را خوب نگه دارید. ان شاء الله که خداوند شما را مشمول خیر و برکت واسعه خود قرار بدهد و نیت های همه ما را پاک و خالص بگرداند.
شایان ذکر است در این مراسم که با سخنرانی دکتر وحید جلیلی معاونت فرهنگی شهرداری مشهد و مداحی حاج احمد واعظی ادامه یافت، جمعی از پیرغلامان و مداحان پیشکسوت مشهدی نیز مورد تقدیر قرار گرفتند.
افزودن دیدگاه جدید