رفتن به محتوای اصلی

محرم دیباچه سرخ شهادت

تاریخ انتشار:
ماه محرم، ماه حماسه و شجاعت و فداکاری آغاز شد، ماهی که خون بر شمشیر پیروز شد. ماهی که قدرت حق، باطل را تا ابد محکوم و داغ باطله بر جبهه ی ستمکاران و حکومتهای شیطانی زد، ماهی که به نسلها در طول تاریخ، راه پیروزی بر سرنیزه را آموخت
محرم و عاشورا

سخنان حضرت امام(ره)
ماه محرم، ماه حماسه و شجاعت و فداکاری آغاز شد، ماهی که خون بر شمشیر پیروز شد. ماهی که قدرت حق، باطل را تا ابد محکوم و داغ باطله بر جبهه ی ستمکاران و حکومتهای شیطانی زد، ماهی که به نسلها در طول تاریخ، راه پیروزی بر سرنیزه را آموخت، ماهی که شکست ابرقدرتها را در مقابل کلمه ی حق به ثبت رساند، ماهی که امام مسلمین، راه مبارزه با ستمکاران تاریخ را به ما آموخت، ماهی که باید مشت گره کرده ی آزادیخواهان و استقلال طلبان و حق گویان بر تانک ها و مسلسلها و جنود ابلیس غلبه کند و کلمه ی حق، باطل را محو نماید.[1]
محرم، چه ماه مصیبت زا و چه ماه سازنده و کوبنده ای است. محرم، ماه نهضت بزرگ سیّد شهیدان و سرور اولیای خداست، که با قیام خود در مقابل طاغوت، تعلیم سازندگی و کوبندگی به بشر داد و راه فنای ظالم و شکستن ستمکار را به فدائی دادن و فدائی شدن دانست و این خود، سرلوحه ی تعلیمات اسلام است برای ملّت ما تا آخر دهر.[2]
محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است.[3]
باید محرم و صفر را زنده نگه داریم به ذکر مصائب اهل بیت علیهم السلام که با ذکر مصائب اهل بیت علیهم السلام زنده مانده است این مذهب تا حالا.[4]
علل و عوامل قیام عاشورا
در صدر اسلام، پس از رحلت پیغمبر پایه گذار عدالت و آزادی، می رفت که با کجرویهای بنی امیه، اسلام در حلقوم ستمکاران فرو رود و عدالت در زیر پای تبهکاران نابود شود که سید الشهدا علیه السلام، نهضت عظیم عاشورا را برپا نمود.[5]
مکتبی که می رفت با کجرویهای تفاله ی جاهلیت و برنامه های حساب شده ی احیای ملی گرایی و عروبت با شعار «لا خَبر و لا وحیٌ نَزَل»[6] محو و نابود شود و از حکومت عدل اسلامی یک رژیم شاهنشاهی بسازد و اسلام و وحی را به انزوا کشاند که ناگهان شخصیت عظیمی که از عصاره ی وحی الهی تغذیه و در خاندان سید رسل، محمد مصطفی(ص) و سیّد اولیاء علی مرتضی علیه السلام تربیت و در دامان صدّیقه ی طاهره سلام الله علیها بزرگ شده بود قیام کرد و با فداکاری بی نظیر و نهضت الهی خود، واقعه ی بزرگی را به وجود آورد.[7]
سلطنت و ولایتعهدی، همان طرز حکومت شوم و باطلی است که حضرت سید الشهدا علیه السلام برای جلوگیری از برقراری آن قیام کردند و شهید شدند. برای اینکه زیر بار ولایتعهدی یزید نرود و سلطنت او را به رسمیت نشناسد قیام فرمود و همه مسلمانان را به قیام دعوت کرد.[8]
سید الشهداء علیه السلام چون دید اینها دارند مکتب اسلام را آلوده می کنند؛ با اسم خلافت اسلام، خلافکاری می کنند و ظلم می کنند و این منعکس می شود در دنیا که خلیفة رسول الله(ص) است دارد این کارها را می کند، حضرت سید الشهداء علیه السلام تکلیف برای خودشان دانستند که بروند و کشته هم بشوند و محو کنند آثار معاویه و پسرش را.[9]
اهداف قیام عاشورا
سیّد الشهداء علیه السلام از همان روز اول که قیام کردند برای این امر، انگیزه شان اقامه ی عدل بود. فرمودند که می بینی که معروف عمل نمی شود و منکر عمل می شود. انگیزه این است که معروف را اقامه و منکر را از بین ببرد. انحرافات همه از منکرات است، جز خط مستقیم توحید هر چه هست منکرات است، اینها باید از بین برود و ما که تابع حضرت سید الشهداء علیه السلام هستیم باید ببینیم که ایشان چه وضعی داشت، قیامش، انگیزه اش، نهی از منکر بود که هر منکری باید از بین برود.[10]
سیدالشهداء علیه السلام دیدند که مکتب دارد از بین می رود. قضیه قیام سید الشهداء علیه السلام و قیام امیرالمؤمنین علیه السلام در مقابل معاویه، قیام انبیاء در مقابل قدرتمندان و کفار، مسأله این نیست که بخواهند یک مملکت بگیرند، همه ی عالم پیش آنها هیچ است. مکتب آنها این نیست که کشورگشائی بکنند.[11]
اینکه سید الشهداء علیه السلام را کشاند به آنجا، مکتب بود که کشاند به آنجا، ... عقیده بود که کشاند به آنجا و همه چیزش را داد در مقابل عقیده، در مقابل ایمان، و کشته شد و شکست داد، طرف را شکست داد.[12]
آن حضرت در فکر آینده ی اسلام و مسلمین بود، بخاطر اینکه اسلام در آینده و نتیجه ی جهاد مقدس و فداکاری او در میان انسانها نشر پیدا کند و نظام سیاسی اجتماعی آن در جامعه ما برقرار شود مخالفت نمود، مبارزه کرد و فداکاری کرد.[13]
برای سیدالشهداء علیه السلام تکلیف بود آنجا که باید قیام بکند و خونش را بدهد تا اینکه این ملت را اصلاح کند، تا اینکه این عَلَم یزید را بخواباند و همینطور هم کرد و تمام شد. خونش را داد و خون پسرهایش را داد و اولادش را داد و همه چیز خودش را داد برای اسلام.[14]
انتخاب آگاهانة شهدای کربلا
هر چه روز عاشورا سید الشهداء (سلام الله علیه) به شهادت نزدیکتر می شد، افروخته تر می شد و جوانان او مسابقه می کردند برای اینکه شهید بشوند، همه هم می دانستند که بعد از چند ساعت دیگر شهیدند. مسابقه می کردند آنها، برای اینکه آنها می فهمیدند کجا می روند، آنها می فهمیدند برای چه آمدند، آگاه بودند که ما آمدیم ادای وظیفه ی خدایی را بکنیم، آمدیم اسلام را حفظ بکنیم.[15]
رضای خدا را در نظر داشته باشید و خودتان را بنده ی خدا بدانید که هر طور پیش بیاورد آنطور را راضی هستید، همانطور که بندگان خالص خدا، اولیای معظم خدا اینطور بودند، هر چه برای سیدالشهداء علیه السلام نزدیک می شد ظهر عاشورا و جوانهایش یک یک از بین می رفتند، صورتش افروخته تر می شد، برای اینکه می دید رو به مقصد دارد می رود.[16]
نتایج و آثار قیام اباعبدالله
اگر عاشورا و فداکاری خاندان پیامبر نبود، بعثت و زحمات جانفرسای نبی اکرم را طاغوتیان آن زمان به نابودی کشانده بودند و لکن اراده خداوند متعال، بر آن بوده و هست که اسلام رهائی بخش و قرآنِ هدایت افروز را جاوید نگه دارد و با خون شهیدانی چون فرزندان وحی، احیاء و پشتیبانی فرماید و از آسیب دهر نگه دارد و حسین بن علی علیه السلام آن عصاره ی نبوّت و یادگار ولایت را برانگیزد، تا جان خود و عزیزانش را فدای عقیدت خویش و امت معظم پیامبر اکرم(ص) نماید تا در امتداد تاریخ، خون پاک او بجوشد و دین خدا را آبیاری فرماید و از وحی و از ره آوردهای آن پاسداری نماید.[17]
اگر نبود این نهضت حسین(ع)، یزید و اتباع یزید اسلام را وارونه به مردم نشان می دادند و از اول اینها اعتقاد به اسلام نداشتند و نسبت به اولیاء اسلام حقد و حسادت داشتند. سید الشهداء علیه السلام با این فداکاری که کرد، علاوه بر اینکه آنها را به شکست رساند اندکی که گذشت مردم متوجه شدند که چه غائله ای و چه مصیبتی وارد شد و همین مصیبت موجب به هم خوردن اوضاع بنی امیه شد.[18]
اگر فداکاری پاسداران عظیم الشأن اسلام و شهادت جوانمردانه پاسداران و اصحاب فداکار او نبود، اسلام در خفقان رژیم بنی امیه و رژیم خالصانه ی آن وارونه معرفی می شد و زحمات نبی اکرم و اصحاب فداکارش به هدر می رفت.[19]
اگر سید الشهداء علیه السلام نبود، این رژیم طاغوتی را اینها تقویت می کردند و به جاهلیت برمی گرداند، اگر حالا من و تو هم مسلم بودیم مسلم طاغوتی بودیم، نه مسلم امام حسینی، امام حسین علیه السلام نجات داد اسلام را.[20]
کسی که برای خدا کار می کند شکست در آن نیست. ولو کشته بشویم شکست نداریم. حضرت سیدالشهداء علیه السلام هم کشته شد لکن شکست خورد؟ الان بیرق او بلند است و یزیدی در کار نیست.[21]
قیام عاشورا، اسوة آزدگان
در حالی که شهادت حضرت سید الشهداء علیه السلام از همه خسارت ها بالاتر بود، ولی چون او می دانست که چه می کند و کجا می رود و هدفش چیست، فداکاری کرد و شهید شد و ما هم باید روی آن فداکاری ها حساب کنیم که سیدالشهداء چه کرد و چه بساط ظلمی را به هم زد و ما هم چه کرده ایم.[22]
امام حسین(ع) با خون خود اسلام را زنده کرده، شما به تبعیت از او انقلاب و اسلام را ضمانت نمائید.[23]
اهمیت و نقش عزاداری در احیای اسلام
همه باید بدانیم که آنچه موجب وحدت بین مسلمین است این مراسم سیاسی عزاداری ائمه اطهار و بویژه مظلومان و سرور شهیدان حضرت ابی عبدالله الحسین(ع) است که حافظ ملیت مسلمین بویژه شیعیان ائمة اثنی عشر(ع) می باشد.[24]
این خون سید الشهداء علیه السلام است که خون های همه ملت های اسلامی را به جوش می آورد و این دستجات عزیز عاشوراست که مردم را به هیجان می آورد و برای اسلام حفظ مقاصد اسلامی مهیا می کند، در این امر سستی نباید کرد.[25]
عاشورا را زنده نگهدارید که در صورت زنده نگه داشتن عاشورا کشور شما آسیب نخواهد خورد.[26]
 

منبع: خیمه - اسفند 1381- شماره 1 - محرم دیباچه سرخ شهادت
------------------------------
پی نوشت:
[1] . صحیفه نور / ج 3، ص 225.
[2] . صحیفه نور / ج 2، ص 11.
[3] . صحیفه نور / ج 15، ص 204.
[4] . صحیفه نور / ج 4، ص 1.
[5] . صحیفه نور / ج 4، ص 100.
[6] . آمده است که یزید آنگاه که اهل بیت عصمت را در شام بر وی وارد کردند با چوب بر دندانهای سر مطهر اباعبدالله می زد و این شعر ا بر زبان می راند:
لَعِبَت هاشِمُ بالحُلک فَلا خَبَرٌ جاءَ ولا وَحیٌ شَمالْ
(قبیلة بنی هاشم با سلطنت بازی کردند، پس نه خبری آمد و نه وحی ای نازل شد)
[7] . صحیفه نور، ج 12، ص 181.
[8] . ولایت فقیه، ص 11.
[9] . صحیفه نور، ج 8، ص 12.
[10] . صحیفه نور / ج 20، ص 190.
[11] . صحیفه نور / ج 7، ص 230.
[12] . صحیفه نور / ج 9، ص 194.
[13] . ولایت فقیه، ص 161.
[14] . صحیفه نور / ج 2، ص 208.
[15] . صحیفه نور / ج 15، ص 55.
[16] . صحیفه نور / ج 19، ص 13.
[17] . صحیفه نور / ج 14، ص 265.
[18] . صحیفه نور / ج 17، ص 85.
[19] . صحیفه نور / ج 7، ص 236.
[20] . صحیفه نور / ج 8، ص 70.
[21] . صحیفه نور / ج 11، ص 150.
[22] . صحیفه نور / ج 17، ص 54.
[23] . صحیفه نور / ج 17، ص 255.
[24] . صحیفه نور / ج 21، ص 173.
[25] . صحیفه نور / ج 15، ص 204.
[26] . صحیفه نور / ج 15، ص 205.

افزودن دیدگاه جدید

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.