چگونه تندتر بخوانیم؟
اشاره
امروزه خیلی ها از کندخوانی رنج می برند و از آن شکوه می کنند. ما هم بارها با خود گفته ایم که چه خوب بود می توانستیم به اندازه وقت و زمانی که می گذاریم، به دستاوردی رضایت بخش برسیم. به ویژه هنگامی که بخواهیم برای کنکور یا یک کار ضروری آمده شویم یا ناچار باشیم در یک زمان بسیار محدود کار بزرگی را برای ارائه در جایی آماده کنیم، تندخوانی برایمان خیلی مهم است. اصلاً همه ما دوست داریم در فرایند مطالعه و پژوهش روزمره خود، سرعت و کیفیت را با هم داشته باشیم.
من هم مانند شما همین دغدغه ها را داشتم. یک روز به یک متن کوتاه، اما خواندنی از آقای «بیل کاسبی» برخوردم. او خودش با همین مشکل روبه رو بوده و آن را حل کرده است. حرف هایش را ببینید؛ شاید شما هم خوشتان بیاید و بخواهید راه رفته دیگران را دوباره از سر نگیرید. این آزمون و خطا را دیگران برای شما انجام داده اند، شما دیگر آن را تکرار نکنید. امیدوارم ترجمه و بازگردان متن انگلیسی به فارسی، از جاذبه و زیبایی علمی آن نکاسته باشد.
زمان کودکی ام در فیلادلفیا می بایست همه کتاب های فکاهی را که همواره منتشر می شد، می خواندم. آن موقع، تعداد این کتاب ها در مقایسه با حالا خیلی اندک بود. من ابتدا همه آنها را در طول دو روز جمع می کردم، سپس پیش از آنکه نسخه بعدی برسد، کتاب های خوب را بازخوانی می کردم؛ بله البته وقتی من بچه بودم، کار خواندن ساده بود.
اما هنگامی که بزرگ تر شدم، به نظر آمد چشمانم باید کند یا طوری شده باشد! منظورم این است که کتاب های فکاهی سریع تر از آنکه من و بردارم راسل بتوانیم آنها را بخوانیم، روی هم انباشته می شدند. هنوز هم وقت زیادی نگذشته بود و خیلی دیر نشده بود. وقتی دکترایم را گرفتم، به این نتیجه رسیدم که چشمانم مقصر نیست. خدا را شکر! آنها هنوز به خوبی همیشه هستند.
مشکل این است که این روزها چیزهای زیادی برای مطالعه، و وقت بسیار ناچیزی برای خواندن تمام آنها وجود دارد. اکنون توجه داشته باشید که من افزون بر پیمان نامه ها، رمان ها، روزنامه ها، فیلم نامه ها، اظهارنامه های مالیاتی، نامه ها، متن هایی که درباره چگونگی بهتر خواندن، تکنیک های صرفه جویی در وقت و زیاد خواندن وجود دارد، کتاب های فکاهی هم می خوانم.
من رازی کوچک را با شما در میان خواهم گذاشت. صدها فن وجود دارد که شما می توانید با یاد گرفتن آنها تندخوانی خود را تقویت کنید، اما من سه روش خوب و ویژه را با شما در میان می گذارم. همان طور که من توانستم آنها را فرا بگیرم، شما هم می توانید از همین حالا آنها را به کار بگیرید؟
آنها مفاهیم عام و راه های کاربردی برای به دست آوردن سریع و ثمربخش معنا از کلمات چاپ شده هستند. با به کارگیری این راه ها، از کتاب های خواندنی خود لذت خواهید برد، با مارک تواین می خندید یا با کتاب جنگ و صلح گریه می کنید، آماده اید؟
خیلی خب! دو روش نخست به شما کمک می کند تا از میان چندین تن مواد خواندنی، سریع، بدون خواندن همه کلمات، مفهوم آنها را متوجه شوید. آن دو روش، به شما معنایی کلی از آنچه می خوانید، به دست می دهد. با این شیوه ، شما می توانید یک خروار از خواندن های غیرضروری را حذف کنید.
1. چشم انداز کلی (اگر کتاب، حجیم و پیچیده باشد)
بدون تردید، پیش مطالعه برای فراهم کردن یک دید کلی از خواندنی های سنگین، نظیر مقالات روزنامه ها، گزارش های کسب و کار و کتاب های غیرداستانی، کار مفیدی است. این روش می تواند نیمی از درک مطلب را در کمتر از یک دهم وقت لازم به شما بدهد. مثلاً شما می توانید هشت یا ده گزارش صد صفحه ای را در یک ساعت، مرور کنید. پس از این چشم انداز کلی، توانایی آن را خواهید داشت تا درباره اینکه کدام گزارش یا چه بخشی از یک گزارش، ارزش دیدن دقیق را دارد، تصمیم بگیرید.
چگونگی مرور اجمالی: تمام دو پاراگراف نخست از هر آنچه را برگزیده اید، بخوانید. سپس فقط جمله نخست پاراگراف های بعدی را بخوانید. آن گاه دو پاراگراف آخر را به صورت کامل بخوانید. از یاد نبرید که مرور و چشم انداز، تمام جزئیات یک متن را به شما نمی دهد. اما این کار شما را از صرف وقت برای چیزهایی که واقعاً نمی خواهید، یا نیاز ندارید آنها را بخوانید، معاف می کند. یادتان باشد مرور اجمالی، تنها یک دورنمای سریع و کلی از خواندنی های طولانی و ناآشنا را در اخیتار شما قرار می دهد. برای خواندنی های کوتاه و آسان، روش بهتری وجود دارد که به شما خواهم گفت.
2. سطحی خوانی و گذار سریع (اگر متن، کوتاه و ساده باشد)
سطحی خوانی، راه خوبی برای به دست آوردن دورنمای کلی از خواندنی های ساده، همانند مجلات عمومی یا ورزشی و بخش های سرگرمی یک مقاله است. شما باید بتوانید یک هفته نامه عمومی، یا بخش دوم مقاله روزانه خود را در کمتر از نصف وقتی که الان می خوانید، مرور کنید. سطحی خوانی همچنین راهی مهم برای مرور متن هایی است که پیش از این آن را خوانده اید.
چگونگی سطحی خوانی: فکر کنید چشمانتان مثل دو مغناطیس هستند. وادارشان کنید تا سریع کار کنند. آنها را از عرض سطرهای چاپ شده، با سرعت عبور داده، فقط چند واژه کلیدی را از هر سطر برچینید.
سطحی خواندن افراد با هم متفاوت است. من و شما وقتی یک قطعه را سطحی خوانی می کنیم، ممکن است دقیقاً همان واژه ها را برنچینیم. اما هر دوی ما یک دورنمای بسیار مشابه از محتوای این قطعه به دست خواهیم آورد. من برای اینکه نشان دهم سطحی خوانی چگونه انجام می شود، دور کلماتی که موقع خواندن یک داستان گزینش کردم، خط می کشم. شما هم آن را امتحان کنید. نباید بیش از یکی دو دقیقه وقتتان را بگیرد.
سطحی خواندن می تواند به شما ایده خوبی در مورد داستان، با خواندن حدود نصف کلمات و طی کمتر از نصف زمانی که خواندن تمام کلمات وقت می گرفت، بدهد. تاکنون ملاحظه کرده اید که مرور اجمالی و گذار سریع می تواند به سرعت به شما دورنمایی کلی درباره محتوا بدهد.
اما هیچ فنی نمی تواند درک بیش از پنجاه درصد را تضمین کنید؛ زیرا در سطحی خوانی، ما همه کلمات را نمی خوانیم. (هیچ کس از چیزی که نخوانده نمی تواند ایده ای به دست بیاورد.) برای اینکه آنچه را می خوانید ـ البته نه همه را ـ تند خوانده و تند بفهمید، به فن سومی نیازمندید.
3. دسته بندی (راهی برای افزایش سرعت و درک بهتر مطلب)
بسیاری از ما آموخته ایم که تک تک کلمات یک جمله را به صورت مستقل بخوانیم، مثل این: برادر ـ من راسل ـ فکر ـ می کند ـ غول ها... .
شما احتمالاً هنوز گاهی وقت ها این گونه می خوانید؛ به ویژه وقتی کلمات مشکل باشند یا زمانی که کلمات، معنای خاصی داشته باشند. همانند وقتی می خواهید یک شعر، یک نمایشنامه شکسپیر، یا یک قرارداد و مانند آن را بخوانید. البته این کار اشکالی ندارد، ولی خواندن کلمه به کلمه، تندخوانی را نابود می مند و جلو سرعت شما را می گیرد.
دسته بندی کردن کلمات، به شما یاد می دهد به جای نگاه کردن به یک کلمه در یک زمان، به گروه هایی از کلمات نگاه کنید تا سرعت شما در اوج خود افزایش یابد. برای بسیاری از ما، دسته بندی کردن یک راه کاملاً متفاوت برای نگاه کردن به چیزی است که می خوانیم.
چگونگی دسته بندی: چشمان خود را تمرین دهید تا همه کلمات را در دسته های بالای سه یا چهار کلمه در یک نگاه، ببینید. آموختن خواندن دسته ها، چیزی نیست که چشمانتان به طور طبیعی آن را انجام دهد. این کار، تمرین مداوم می طلبد. حالا چگونه آن را انجام دهیم؟ چیز آسانی را برای خواندن انتخاب کنید. هر قدر می توانید آن را تند بخوانید. تلاش کنید به جای دیدن یک کلمه در هر زمان، به سه تا چهار کلمه در یک نگاه متمرکز شوند. آنگاه همان بخش را با سرعت معمولی بازخوانی کنید تا ببینید بار اول، چه چیزهایی را جا انداخته اید.
قطعه دیگری را تمرین کنید. نخست دسته ها را مطالعه کرده، سپس بازخوانی کنید تا ببینید در این قسمت چه چیزهایی را جا انداخته اید. هر وقت توانستید دسته ها را بدون جا افتاده های دفعه اول بخوانید، سرعت شما افزایش یافته است. روزانه، پانزده دقیقه تمرین کنید. ممکن است این فنون را در طول یک هفته فرا بگیرید، اما اگر بیشتر طول کشید، ناامید نشوید. هر چیزی که خواندن آن وقت می گیرد، دسته بندی و تمرین کنید.
اکنون، سه راه پیش روی شماست که در تندخوانی به شما کمک می کند:
1. تلاش برای داشتن چشم اندازی کلی برای حذف خواندنی های غیرضروری و سنگین؛
2. سطحی خوانی و گذار سریع برای به دست آوردن دورنمای کلی از خواندی های آسان؛
3. دسته بندی برای افزایش سرعت خواندن و درک بهتر مطلب.شما با تمرین کافی می توانید توانایی خواندن خود را در کلاس، سرکار، خانه و... در کمترین زمان افزایش دهید. با دست یابی به این مهارت، حتی شما باید وقت کافی برای خواندن کتاب های فکاهی مورد علاقه خود و نیز متن های مربوط به جنگ و صلح، داشته باشید.
پی نوشت: کاسبی می گوید: مرور اجمالی، سطحی خوانی و طبقه بندی به شما کمک می کند مطالب خواندنی خود را تندتر بخوانید. اما حواستان باشد این روش را درباره مطالبی که لازم است کلمه به کلمه خوانده شوند، به کار نگیرید. بعضی وقت ها لازم است متنی را دقیق و کلمه به کلمه بخوانیم. این طور جاها از روش پیشنهادی من استفاده نکنید!
منبع: گلبرگ - خرداد 1388 - شماره 110 - مطالعه، امتحان و تقلب
افزودن دیدگاه جدید