اظهارنظر جالب آیتالله صدر پس از شنیدن خبر پیروزی انقلاب اسلامی (3)
جنابعالی در زمان فتنه ۸۸ رئیس قوه قضائیه بودید. درباره آن قضایا نکتهای هست؟
در ماههای آخر مسئولیتم بود. در مرداد ۸۸ دوره من تمام میشد.
یک جلسه آقای موسوی و آقای هاشمی را به قوه قضائیه دعوت کردیم. آقای موسوی برای تظاهرات اعلامیه داده بود. گفتم آقا! اینکار را نکنید و از این کار دست بکشید. گفتم اگر به نتایج انتخابات اعتراضی دارید، آقا قبول دارند و هیئتی را برای بررسی معین میکنند. گفت شرط لغو بیانیه این است که به من اجازه بدهند در صدا و سیما صحبت کنم. گفتم میشود این کار را کرد. به دفتر آقا زنگ زدم. آقای جلیلی تازه دبیر شورای امنیت شده بود. به ایشان هم زنگ زدم و گفتم ایشان چنین شرطی دارد. گفتند ما ترتیب کار را میدهیم. گفتم باید به صدا و سیما بگویید که زمان بگذارند که ایشان صحبت کند. بعد گفتم آقایان با شرط شما موافقند، شما هم تظاهرات را لغو کنید.
آنجا پیش ما قول داد این کار را بکند و آنها هم واقعاً حاضر بودند که به ایشان برای صحبت در تلویزیون وقت بدهند، اما از پیش ما که رفت، نمیدانم کدام خنّاسان ذهنش را عوض کردند و کار خودشان را کردند.
جنابعالی سالها در جلسات فقهی مقام معظم رهبری شرکت داشتهاید. تحلیل جنابعالی از منزلت علمی و فقهی مقام معظم رهبری چیست؟
الحمدلله خداوند هوشمندی و ذکاوت بالایی به ایشان داده. دوران تحصیل خوبی در مشهد و قم داشتند. علاوه بر امام مدتی پیش آشیخ مرتضی حائری بودند. شیخ مرتضی علاقه زیادی به آقا داشت و برای ایشان درس خصوصی گذاشته بود. آقا به خاطر عارضه چشم ابویشان میخواستند به مشهد بروند و آشیخ مرتضی که به آینده علمی ایشان امید بسیار داشت گفته بود من حرام میدانم شما به مشهد بروید. دو سه نفری برای ایشان درس خصوصی گذاشته و با پدر ایشان صحبت کرده بودند که بگذارید ایشان در قم بماند.
در دهه ۳۰
در هر حال ابوی ایشان که بسیار به آقا علاقه داشت، به خاطر اینکه چشمشان آب مروارید آورده بود، از ایشان خواسته بود به مشهد برگردد و به پدر کمک و رسیدگی کند. برای ایشان تصمیمگیری بین اطاعت امر پدر و عشق و علاقه وافر به تحصیل خیلی سخت بود. ایشان میگفت بین این دو وضعیت متحیر بودم تا یکی از اهل دل در تهران ـ که ایشان اسمش را نبرد، ولی فهمیدم منظورش کیست ـ به ایشان حرفی میزند که دل ایشان آرام میگیرد. ایشان گفته بود خدا عاجز که نیست و میتواند از راه خدمت به پدر، علمی را که دنبالش هستید به شما بدهد. آقا میگفت مثل اینکه ایشان دل مرا تصرف کرد و تسکینی در آن حاصل گردید و عزمم جزم شد که امر پدرم را اطاعت کنم و لذا به مشهد رفتم.
ایشان به مشهد رفت و از راهی که آن اهل دل گفته بود رشد علمی هم پیدا کرد. در آنجا درس آقای میلانی و حاج مجتبی قزوینی و اشخاص مهمی را ادامه داد و خوب هم درس خواند و روی اصول و مبانی درستی پیش رفت. اینها هم اساتید بزرگی بودند. استاد در تربیت شاگرد خیلی مؤثر است. شاید ۶۰، ۷۰ درصد استاد و ۳۰، ۴۰ درصد تلاش و استعداد خود شاگرد است. الحمدلله خدا برای ایشان امر را تسهیل کرد و مبانی درست اصول را در آنجا آموخت. خود ایشان هم هوش بالایی دارد. این نکته در بعضی بحثها که با ایشان وارد میشوید، کاملاً مشخص است. هوشمند است و مطلب را خوب میفهمد. ابزار کار هم دستش هست. این مسئله در جلسه استفتا هم مشخص است. ایشان در مسائل رجالی خیلی کار کرده و بر این موضوع مسلط و بر قواعد فقهی مشرف است. اینها علامات نیروی فقاهتی و اجتهادی است. الحمدلله خدا این نعمت را به ایشان داده است. از همان اول هم مشخص بود.
قبل از دوره قوه قضائیه و شورای نگهبان، ایشان از من خواست در جلسات استفتاء شرکت کنم. ایشان سوابق مرا میدانست و از امام شنیده بود. از همان اول توانائی فقهی ایشان مشخص بود. در سال ۱۳۷۰ سفری به لبنان رفتم. آقای سید حسن نصرالله و بعضی از لبنانیها شاگردان ما در قم بودند.همه از جایگاه علمی ایشان پرسیدند و من گفتم ایشان اگر از بقیه آقایان جلوتر نباشد، عقبتر نیست. عدهای از آنها نجفی یا شاگرد امام بودند و شاگرد حوزه قم نبودند و این موضوع برایشان مجهول بود و لذا سئوالات زیادی را مطرح میکردند. من یکی یکی خصوصیات ایشان را بیان کردم و الحمدلله مرجعیت و جایگاه علمی ایشان جا افتاد.
ایشان امتیازات خوبی دارد. هوشمندی شرط اصلی است. الحمدلله اساتید خوب داشتهاند و بر قواعد استنباط اشراف دارند. بقیه مسائل به تتبع در اقوال و به کارگیری آنها ارتباط دارد که بدانیم چه کسی چه گفته و استدلال و دلیلش چیست. اینها چیزهایی است که با مراجعه و تتبع قابل حصول هستند. عمده قدرت اجتهاد است که خداوند متعال در حد خوب به ایشان داده است اشراف فقهی و شمّ فقاهتی بالائی که باید در یک فقیه و مجتهد باشد، الحمدلله در ایشان هست. ایشان زیاد کار میکند و مقدار زیادی جهاد و قصاص و کل مکاسب محرمه را درس داده است. اهل تتبع هستند و از نظر دقت فقهی از کسانی که الان هستند، اگر جلوتر نباشند کمتر نیستند.
با توجه به مسئولیتهای متعدد اجرایی ایشان در دوران انقلاب، ریاست جمهوری، جنگ و بعد از آن در جایگاه رهبری و این همه مسائل و مشاکل ، توانائی علمی در این حد خیلی شگفت آور است. و با این همه مشاغل ومسیولیت های سنگین، درس خارج فقه شان هم برقرار است.
برای اینکه ایشان جوهر و مایههایش را دارد و مطالب را درست درک کرده است. بحث قصاص ایشان را دیدهام. آن موقعی که در قوه قضائیه بودم، مسئلهای را مطرح کردم و ایشان گفت من این را نوشتهام. ایشان بحثهای خود را مینویسند. قسمتی را خواندند. هم عبارتها متین بود، هم مطالب. الحمدلله ایشان از این جهات کامل اند.
علاوه بر بعد علمی و فقهی، چه ویژگی هایی را در ایشان یافتید؟
آیتالله خامنهای آدم زاهدی است و از نظر روحی و نفسی، غیر از اساتید اصولی و فقهی، اساتید عرفانی، تربیتی و اخلاقی هم داشته است. امثال حاج مجتبی قزوینی انسانهای بزرگواری بودند. خود امام هم روی ایشان خیلی تأثیر داشتند. ایشان در این بعد سیر و سلوکی هم امتیازاتی دارد. دیدن استاد و مرشد اخلاقی و نفس گرم مربی اخلاقی خیلی مهم است. در این قسمتها هم الحمدلله خداوند توفیقاتی را نصیب ایشان کرده است. از نظر بینش سیاسی هم که ایشان بینظیر است و اشراف کامل بر مسائل سیاسی دارد. دیگران نه این اشراف را دارند و نه این بینشرا. این بینشها همان بینشهای امامی و مثل امام است. امام چقدر به این بینشها اهمیت میداد و معتقد بود.
نکاتی را که ایشان امسال در ۱۴ خرداد از خط امام محوربندی و بیان کردند خیلی جالب بود.
ایشان بیست وچند سال است در سالگرد رحلت امام، راجع به امام و خط امام میگویند. مطالبی که تکراری هم نیستند.
ایشان ادبیات عالی و فائقی دارد. شجاعت و ایستادگی ایشان در مقابل امریکا در زمره توفیقاتی است که خداوند به ایشان داده است. ایشان پس از امام موفقیتی را برای جمهوری اسلامی رقم زد که بینظیر است. خدا به ایشان الطاف خفیهای دارد. بعضی از مسائل را شاید ایشان از قبل نمیدانست که این طور میشود، ولی همان طور که خدا امام را امداد کرد، ایشان را هم امداد میکند. تأکید بر حفظ قدرت دفاعی و نظامی جمهوری اسلامی یکی از این امدادهاست. بعد از جنگ خیلیها دنبال این قضیه بودند که به مسائل اقتصادی و رفاه و سازندگی و این قبیل امور بپردازیم. ایشان در عین حال که بحث آنها را قبول داشت، روی تقویت بنیه دفاعی کشور بسیار تأکید کرد، چون لمس کرده بود که در جنگ چه کمبودهایی داشتیم و چگونه به خاطر این کمبودها امام مجبور شد جام زهر را بنوشد. هر چند که در قبول قطعنامه هم منفعتی وجود داشت و صدام به آن شکل به کویت حمله کرد و آن بدبختیها به سرش آمد. مقام معظم رهبری چون به جبههها میرفت و میآمد و مسائل را از نزدیک لمس کرده بود، بنیه نظامی و دفاعی کشور را حفظ و تقویت کرد و در حال حاضر یکی از قدرتهای حقیقی ما یکی این است و یکی هم مردمی که ایشان همواره به آنان بصیرت و آگاهی میدهد و آنها را در صحنه نگه میدارد.
مردم و بنیه دفاعی دو بال اقتدار جمهوری اسلامی هستند. کشور نباید در این زمینه عقب بیفتد، والا پدر آدم را در میآورند. «وَ أَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّه وَ مِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ»(۱) همین است. ایشان در هر دو زمینه بهترین رهبری را انجام داده است. به نظر من دیگر بهتر از این نمیشد. بال اول که حفظ روحیه جهادی، جهادگری، بسیجی و ایثارگری و حضور مردم در صحنهها و خودباخته نشدن است که بسیار نکته عظیمی است. ایشان با صحبتها و برخوردهای مختلفی که انجام داده، این بخش را خیلی قشنگ مدیریت حفظ کرده است. تقویت بنیه دفاعی و توانمندی نظامی را هم که شاهد هستیم.
سادهزیستی و زندگی ایشان را چگونه یافتید؟
اینها که دیگر مسائل مشخصی هستند. من منزل ایشان رفتهام. خود ایشان، خانواده و اولاد ایشان همگی ساده زندگی میکنند. من در قوه قضائیه که بودم هفتهای سه روز تدریس داشتم و یک دوره کامل اصول گفتم. ایشان به پسرش آقا مسعود گفته بود برو و در این کلاس شرکت کن. همه فرزندان ایشان اهل فضل هستند. آقا مسعود را که خودم میشناسم و آدم ملا و باسوادی است. دکترای فلسفهاش را هم گرفته و طلبه بسیار خوبی است و کفایه و مکاسب را تدریس میکند.
کلا بچههای فاضلی هستند. آقا مصطفی و آقا مجتبی در قم هستند. خداوند همه توفیقات را به ایشان عنایت کرده است. اولاد صالح و مؤمن و دور از مسائل اقتصادی و همه هم متدین با بینشهای خوب. خانم ایشان هم با خانم بنده مراوده زیادی دارند. ایشان بار اولی که در سال ۱۳۷۰ خانم ایشان را در مشهد دید، گفت ایشان زمین تا آسمان با بقیه فرق دارد و جور دیگری است. خدا واقعاً نعمت را به حضرت آقا تمام کرده است.
وسعت اطلاعات ایشان در عرصههای مختلف هم کمنظیر است. دانشگاه، جریانات سیاسی، احزاب، نهضتها، اوضاع روز و... چون ایشان کثیرالمطالعه است.
وجود ایشان واقعاً برکت است و ایشان انصافاً ذخیره الهی است. این امتیازات کمتر در اشخاص جمع میشود، لذا همه باید قدر و قیمت این نعمت را بدانند. کجای دنیا چنین نعمتی دارند؟ مثل نعمت وجود خود امام. کجا آن نعمت را داشتند؟ خدا نکند شیطان از مسیر گلهمندیها وارد و سبب کفران نعمت اصلی شود.
از دائرهالمعارف فقه شیعه هم بفرمایید.
این هم از برکات وجود مقام معظم رهبری است. در سال ۱۳۶۹ بود که به جلسات استفتاء میرفتم. ده پانزده جلد دائرهالمعارف نشر کویت کار ارزشمندی بود. نمیدانم این مطلب را خودم به ایشان گفتم یا کس دیگری گفته بود. کتاب بسیار خوبی است، ولی فقط در باره مذاهب اربعه است.
اهل سنت.
بله، به ایشان عرض کردم یادم هست نجف که بودم، در سال( ۱۹۶۷ یا ۱۹۶۸میلادی) اینها نامهای به آقای صدر نوشته و جزوهای را به عنوان نمونه کار فرستاده بودند. آقای صدر آن جزوه را به من نشان داد که اینها مذهب شیعه را هم به عنوان مذهب جعفری آوردهاند. هشت تا مذهب را آورده بودند، ولی حالا که منتشر کردهاند، فقط مذاهب اربعه است و هیچ اسمی از شیعه در این کتاب نیست.
ایشان فرمود اگر بشود چیزی مثل این درست کنیم بسیار خوب است و به من گفتند شما میتوانی این کار را انجام دهی. گفتم این کار بزرگی است. دائرهالمعارفنویسی آن هم در این حد یک مجموعه میخواهد. ایشان گفتند شما میتوانی و من ابلاغش را میدهم و سپس یک ابلاغ رسمی دادند که از صدا و سیما هم خوانده شد و ما در مقابل عمل انجام شده قرار گرفتیم. منزلی داشتم آنجا را دفتر کار کردم و دوستانی را جمع کردم. از دوستان ایرانی، عرب،همه دائرهالمعارفها را در آنجا جمع کردیم تا ببینیم دائرهالمعارف چه جوری است و مدخلها را باید بر چه اساسی انتخاب کرد. این بحثهای مقدماتی حدود شش ماه طول کشید و همه دائرهالمعارفهای عمومی، تخصصی را دیدیم.
این یک دائرهالمعارف تخصصی فقهی است. دائرهالمعارف کویتیها یک مقدمه ۳۰ صفحهای دارد که همه آن را خواندیم. در آنجا شرح میدهد که دائرهالمعارف موضوعی چیست و چه کار کردهاند. بعد از اینکه همه اینها را دیدیم، برای دائرهالمعارف یک شیوهنامه نوشتیم و متوجه شدیم که لازم است به عنوان مقدمه، معجم تهیه شود. معجم فهرست موضوعی الفبایی است و کمتر از دائرهالمعارف وقت میبرد. یکی از اساتید آنجا، آقای شیخ خالد از شاگردان خود ما بود. الان در عراق است. مدتی نماینده مجلس و امسال هم مسئول حج آنجا شده بود. طلبه خوبی است. از قاهره دکترا داشت و مدتها در قم به درس ما میآمد. با آقای صدر هم ارتباط داشت. آن موقع ساکن قم بود و گفت در قاهره دیده است که چطور معجمنویسی میکنند و حاضر است معجم را تهیه کند. گفتیم کتاب جواهر را بردار و معجمنویسی کن. سه چهار نفر نیرو هم به او دادیم و اینها کل جواهر را به صورت الفبایی معجمنویسی کردند که در شش جلد مفصل چاپ شد.
در سال ۱۳۷۰ سمیناری برگزار و از همه علمای قم، آقای فاضل، آقای سید جواد گلپایگانی از بیت آیتالله العظمی گلپایگانی، آقای آذری قمی و آقای مومن، خیلیها دعوت کردیم. این سمینار همزمان شده بود با هفته وحدت و آقای تسخیری عدهای را از خارج دعوت کرده بود. ایشان آنها را هم به قم آورد که در این سمینار شرکت کنند. خدا رحمتش کند آقای قاضی خرمآبادی آن سالن دانشکده علوم قضائی قم را به ما داد که گنجایش زیادی دارد و آن روز هم لبریز از جمعیت بود. ما از دانشگاه آقای گرجی و پنج شش نفر از اساتید را هم دعوت کرده بودیم. شیوهنامه را تنظیم و چاپ و یکی دو مدخل را هم به عنوان نمونه تهیه کردیم و از شب به افراد دادیم.
بنده در روز اجلاس به عنوان مقدمه صحبت کردم و گفتم که میخواهیم چه کار کنیم. شیوهنامهها را هم که از قبل داده بودیم و مطالعه کرده بودند. آقایان فقهائی هم که دعوت شده بودند، صحبتها و پیشنهادهایی داشتند. یکی از کسانی که وقت برای صحبت خواست آقای گرجی بود. ایشان سابقه طلبگی داشت، درس آقای خوئی رفته و از ایشان درجه اجتهاد داشت، لذا تصور کردیم میآید و کار را تأیید میکند. ایشان آمد پشت تریبون. اول کمی تمجید کرد و گفت کار بسیار خوب و بزرگی است، ولی حوزه بهتنهایی نمیتواند این کار را بکند و شما اگر میخواهید این کار را بکنید، باید از اساتید دانشگاه استفاده کنید. بعد هم در این فاز رفت که دائرهالمعارفنویسی یک کار دانشگاهی و و اروپایی است و حوزه در این زمینه سابقهای ندارد و به این عرصه چیزی اضافه نکرده است.
طلبهها دائماً برای ما که آن بالا نشسته بودیم و جلسه را اداره میکردیم یادداشت میفرستادند که آقا! ایشان که آبروی ما را برد. بگذارید. جواب بدهیم. ایشان به ما نگفته بود که میخواهد در باره چه موضوعی صحبت کند و ما هم بر اساس حسن ظنی که به ایشان داشتیم نپرسیدیم. خیلی ناراحت شدم. یکی از اشخاصی که وقت گرفته بود یکی از مهمانهای آقای تسخیری بود به نام پروفسور حسینی. ایشان اصالتاً افغانی بود، ولی سالها در دانشگاههای اتریش تدریس کرده بود.
بعد از آقای گرجی ایشان آمد. اول خود را معرفی کرد و گفت من چند دکترا از اروپا دارم و حدود پانزده بیست سال است که در اروپا اقامت دارم و عضو دو کمیته دائرهالمعارفنویسی در اروپا هستم. اسم هر دو را هم برد که یادم نیست. در باره تاریخ تمدن اروپا و این قبیل موضوعات بود. جلدهای زیادی هم از آنها منتشر شده بود. گفت آخرین نمونههای دائرهالمعارفنویسی اروپا در این کمیته در اختیار ماست و من روی همه آنها اشراف دارم. دیشب شیوهنامه و نمونه کار شما را بهدقت مطالعه کردم و امروز میخواهم به حوزه تبریک بگویم، چون این شیوهنامه و نمونهای که دیدم مطابق بر مدرنترین و دقیقترین شاخصهای دائرهالمعارفنویسی در دنیاست.
خدا که میخواهد کمک کند این جوری کمک میکند. اینها جزو مهمانهای اصلی ما نبودند. آقای تسخیری گفت آمدهاند، ما هم دعوتشان کردیم. آقای گرجی فهمید که این حرفها در واقع رد حرفهای اوست و از جلسه بیرون رفت. خدا خیلی لطف کرد.
مقصود اینکه کار به این شکل شروع شد. کل کتب فقهی را جمع و برای برخی از آنان مثل جواهر و کتب فقهی شیخ طوسی، مُعجم درست کردیم. معجم جواهر شاید هفت هشت بار در اینجا و بیروت چاپ شده باشد. بعد هم در موضوعات اصلی شروع به کار کردیم که خیلی عالی شد و خدا کمک کرد و طبق آن شیوهنامه کلی مدخلهای فقه را در آوردیم.
چند مدخل شده است؟
حدود ۱۵ هزار مدخل. هر چیزی را نمیشود مدخل کرد. با تنظیم شیوهنامه کار آسان شد. خودم هم مقدمه مفصلی در رابطه با ادوار فقه نوشتم و خدمت آقا بردم و ایشان خیلی خوششان آمد و گفتند چیز جالبی است. آقای گرجی کتابی به نام تاریخ فقه و قبل از آن محمود شهابی ادوار فقه را در سه جلد نوشته است. آقای جناتی هم چیزی نوشته و هر کدام فقه را به شکلی تقسیمبندی کردهاند. من تقسیمبندی مربوط به خود مسئله فقه و تکاملهایی را که در مسائل فقه شده آورده و ادوار را به این شکل تنظیم کردهام که حدود شش هفت دوره میشود. شرح مبسوطی در حدود ۷۰، ۸۰ صفحه شده است. این مقدمه را هم چاپ کردیم. کارهای مقدماتی تمام شدند و وارد اصل قضیه شدیم. فکر میکنم تا الان به حرف «ج» رسیده است.
چند جلد شده است؟
۳۴ جلد. حرف «الف» از همه حروف بیشتر مدخل دارد. مداخل بقیه کم هستند. اصلی نیستند و به بقیه مداخل ارجاع داده میشوند. فکر میکنم حدود ۶۰، ۷۰ جلد بشود.
دستاورد مشخص این موسوعه چیست؟
فقه شیعه را نشان میدهد و چون الفبایی است، خیلی راحت میشود با آن کار کرد. فرض کنید میخواهید در فقه احکامی را که در باره ابراء هست در بیاورید. ما کتاب الابراء نداریم، بلکه به مناسبتهای مختلف، در هر جا یک چیزی در باره آن گفتهاند. همه آنها در اینجا جمع میشوند و در واقع جمع متفرقات است. ابراء، اتلاف، تلف و... پانزده هزار مدخل است که همه زیربحثی که مورد نیاز انسان است جمع میشوند.
نکته دیگری که در شیوهنامه هم آمده، این است که تاریخِ موضوعِ فقهی هم مطرح میشود. اولاً مهندسی میشود که مثلا مسائل ابراء چیست؟ این مسائل چند باب هستند؟ بعد از تعریف و الفاظ متناسب، فصلهایش زیر آن میآیند که یک مهندسی علمی میخواهد. این مهندسی ممکن است در فقه نشده باشد، ولی اینجا میشود. بعد تاریخ هر مسئله میآید. مثلاً در باره ابراء آورده شده است که آیا ابراء وکالتبردار هست یا نه؟ آیا وکالت توکیلی در ابراء درست است یا نه؟ تاریخ این مسئله چیست؟ اقوالی که در این زمینه وجود دارند کدامند؟ اقوال به صورت تسلسل تاریخی نقل میشوند، مثلاً شیخ مفید، شیخ طوسی و... میآید تا زمان معاصر و مثلاً تحریرالوسیله امام و تاریخچه مسئله هم به دست میآید.
مهندسی فقهی و فنی بهروز و مسائل مستحدثه روز که در کتابهای فقهی نیستند، اضافه میشوند. اجمالاً با بعضی از مسائل دیگر و مثلاً با مذاهب دیگر هم تطبیق صورت میگیرد و عمده ادله ذکر میشوند. در ذکر اقوال استناد آنها هم ذکر میشود. عمده استدلالها از آیات، روایات، نقدها و اشکالات وارده و پاسخهایی که به آنها داده شده و قواعد فقهیای که به آنها استناد شده، هستند، یعنی یک درس خارج کامل، آن هم با شیوهای جدید که کار را خیلی راحت کرده است. کتاب اجاره که در آمد،عموم اساتید خارج حوزه قم که اجاره را بحث میکنند، به من گفتند ما از این کتاب بیشتر از تقریرات آقای خوئی استفاده میکنیم. در دانشگاه هم خیلی مورد استفاده است.
هم تسهیل علوم حوزوی است و هم تاریخ فقه شیعه را بهدرستی نشان میدهد.
بله، عظمت فقه شیعه را به دنیا نشان میدهد. روی این کار زحمت کشیده شده است. آقای سبحانی برای یکی از دوستانشان که شیعه و در کویت است فرستادهاند. آنها برای موسوعهشان _ که در مذاهب اربعه اهل سنت است_ وزارتخانه درست کردهاند. ایشان این کتاب و کتب دیگری را که ایشان فرستاده بود، به وزارتخانه برده و گفته بودند که بقیه کتابها را نمیخواهیم، ولی این را میخواهیم. این آقا نوشته بود کسانی که این مجموعه را درست کردهاند از علمای بنام اسلام هستند. آنان را به جهان معرفی کنید. اینها قدرشان بالاست، ولی مجهولاند. موسوعه کویتی آنها استدلال ندارد و اگر هم دارد خیلی ضعیف است. موضوعات اخیرشان را هم بعد از انقلاب نوشتهاند که تحت تأثیر مسائل سیاسی است. جلدهای اول کتابهایشان هم متینتر است و هم آدمهای فاضلی آنها را تهیه میکردند. یکی از آنها که فوت کرد که حنفیمذهب و اهل سوریه و با شیعهها خوب بود. آدم بسیار فاضلی بود. بعد کار به دست چند تن از علمای متعصب ضد شیعه افتاد که مخصوصاً فقه حنبلی و فقه ابنتیمیّه و امثال اینها را وارد کردند، لذا از جلد ۲۶ به بعد، یکمرتبه سطح کار پایین آمد. کتاب ما را که با استدلالهای مبسوط و مفصل و تاریخ مسئله و مهندسی فقهی اصل مسئله دیدند، خیلی اسباب تعجبشان شد. این آقا خواسته بود هر جلدی را که در میآید برایش بفرستیم.
آیتالله صافی حفظهالله به اینجا آمدند، وقتی اینها را دیدند و کمی هم مطالعه کردند، میبوسیدند و تبریک میگفتند که خدمت بزرگی به فقه شیعه شده است.
واقعاً چه برکات ارزشمند و کارهای بزگی تحقق یافته است. بیش ازهزار سال از فقه شیعه گذشته و به ذهن کسی نرسیده که برای موضوعشناسی فقه اقدام کند که هم به درد مجتهدین میخورد، هم به درد مقلدین. هر گوشهای که میرویم یکی از آثار و برکات وجودی مقام معظم رهبری و کارهای بدیع و ارزشمند ایشان را میبینیم.
اینها توفیقاتی است که خدا به آدمهای خالص و مخلص میدهد.
بسیار متشکر از وقتی که در اختیار مجله پاسدار اسلام قرار دادید. جزاکم الله خیراً.
-------------------------------------------
پینوشت:
۱ـ سوره انفال، آیه ۶۰
افزودن دیدگاه جدید