رفتن به محتوای اصلی

عاشورا سنگ محکی برای سنجش صداقت در ادعای دینداری

تاریخ انتشار:
عاشورا سنگ محکی برای سنجش صداقت در ادعای دینداری مسلمانان بود. بررسی تاریخ عاشورا ومطالعه زندگی افرادی که در این حادثه بزرگ حضور داشتند، ما را در شناخت دیندار واقعی کمک می کند. قیام عاشورا توانست چهره حقیقی افراد را ظاهر سازد و عیار دینداری را مشخص نماید.
محرم

گروه قران و معارف خبرگزاری شبستان: امروز یکی از موضوعات مهم آشنایی با آسیب های دین داری است. البته آفت های مطرح در بحث آسیب شناسی دین و دین داری به حقیقت دین باز نمی گردد؛ بلکه به شیوه رویکرد مردم به دین، فهم و تلقی آنها از دین و نیز نوع معرفت دینی وشیوه دین داری آنان مربوط می شود.

در قسمت های پیشین مطالبی در رابطه با دو نوع دینداری( دینداری فصلی یا ناپایدار و دین داری ثابت) منتشر شد و حال نمونه هایی از دو نوع دینداری در کربلا؛

دینداران ثابت قدم؛

عاشورا سنگ محکی برای سنجش  صداقت در ادعای دینداری مسلمانان بود.  در این میدان چهره واقعی دینداران به نمایش درآمد. بررسی تاریخ عاشورا و مطالعه زندگی افرادی که در این حادثه بزرگ حضور داشتند، ما را در شناخت دیندار واقعی کمک می کند. قیام عاشورا توانست به خوبی چهره حقیقی افراد را ظاهر سازد و عیار دینداری انان را مشخص نماید.  

1. حضرت عباس علیه السلام الگوی ایمان استوار

امام صادق علیه السلام در توصیف عمویش حضرت عباس علیه السلام می فرماید: « کان عمنا العباس بن علی نافذه البصیره، صلب الایمان جاهد مع ابی عبدالله و ابلی بلاء حسنا و مضی شهیدا» (1) عموی ما عباس دارای بینشی ژرف و ایمانی راسخ بود؛ همراه با امام حسین علیه السلام جهاد کرد و نیک آزمایش داد و به شهادت رسید.

آن حضرت حوادث را فقط از چهره ظاهر انها نمی دید؛ بلکه با آگاهی عمیقی که داشتپشت پرده حوادث را می خواند. مروری بر حوادث عاشورا، ژرفای ایمان و آگاهی ایشان را نشان می دهد.

2. ثبات قدم محمد بن بشر حضرمی

یکی از شهیدان کربلا « محمد بن بشر حضرمی» است. در آغاز شب عاشورا که ره یک از اصحاب با کلماتی  وفاداری خودر ا به امام حسین علیه السلام ابراز م یداشتند، در میان آنها محمد بن بشر حضرمی نیز بود. در همان وقت به او خبر رسید که پسرت در مرز ری، به اسارت در امده است. محمد گفت: پاداش مصیبت پسرم و خودم را از درگاه خدا می طلبم. امام حسین علیه السلام سخن او را شنید و به او فرمود: « خدا تو را رحمت کند. من بیعت خود را از تو برداشتم. برو برای ازادی پسرت کوشش کن. محمد بن بشر گفت: درندگان مرا زنده بدرند اگر از تو جدا گردم. امام علیه السلام چند لباس که از برد یمانی بود و هزار دینار قیمت داشت به او داد و فرمود: این لباس ها را به پسر دیگرت بده تا با دادان این لباس ها به دشمن (به عنوان فداء) برادرش را از اسارت دشمن آزاد سازد. (2)

محمد با این که راه عذری برایش پیدا شد، استواری و وفاداری خود را اظهار کرد و ثابت قدم ماند و حاضر به ترک کربلا نشد و در رکاب حضرت به شهادت رسید. او کسی است که امام زمان علیه السلام در زیارت ناحیه مقدسه به ایشان سلام داده است « السلام علی بشربن عمر الحضرمی» (3)

دین داران فصلی در کربلا

در قیام عاشورا به چهره های سرشناسی برمی خوریم که نتوانستند ایمان خود را حفظ کنند و به راحتی تغییر مسیر دادند. مانند؛

1. عمر بن سعد؛

وی پسر ابی وقاص بود. پدرش از مشاهیر اصحاب پیامبر (ص) و از سردارن صدر اسلام و امرای عرب به شمار می رفت. او جزء اولین افرادی بود که اسلام آورد و در زمان پیامبر(ص) در جنگ های بیاری شرکت نمود. (4) عمر به سعد به فضایل و مناقب خاندان عصمت و طهارت اعتراف داشت ولی در عمل برخلاف آن رفتار می کرد. او هنگام جنگیدن با فرزند رسول خدا(ص) اشک می ریخت و رد همان حال فرمان قتل آن حضرت را صادر نمود.(5)

او از فضیلت های خاندان رسول اکرم(ص) آگاهی داشت ولی تنها به دلیل جاه طلبی و برای به چنگ آوردن حکومت ری، حاضر شد ناگوارترین  رویداد تاریخ را بیافریند و رهبری لشکر کوفه را در رویارویی با امام حسین (ع) بر عهده بگیرد. این ویژگی ان چنان در وجودش ریشه دار بود که دیگر نصیحت ناصحان در او اثری نمی بخشید.  یزیدبن حصین، یکی از یران حضرت سید الشهدا (ع)  و در شمار زاهدان زمانه بود که از سوی حضرت ماموریت یافت نزد این سعد برود و او را نصیحت کند؛ اما مایوسانه نزد امام حسین (ع) بازگشتو عرض کرد: عمربن سعد، چنن در گمراهی غوطه ور است که حاضر است برای به دست آوردن ملک ری، تو را بکشد و قدرت طلبی، کشتن انسانهای بی گناه را برای او آسان کرده است. (6)

2. شمر بن ذی الجوشن

داستان زندگی شمر بسیار عجیب و عبرت امیز است. زمانی او را در صف یاوران امیرمومنان (ع) می بینیم همچنین  در دورانی که با انحراف خوارج کار مومنان به اختلاف و دو دستگی انجامید، شمر دریافت که از جانب حکومت علی (ع) چیزی به دست نمی آورد. از این رو  به گروه خوارج گرایش پیدا کرد ولی به این گروه هیچ گونه دلبستگی نشان نمی داد. بنابراین با حفظ جایگاه خود در میان خوارج به دربار معاویه راه پیدا کرد و در شمار خدمت گزاران بنی امیه درآمد.  درواقع  او هر دو سوی جریان را حفظ می کرد تا هرگاه جایگاه یک یاز انان مستحکم تر شد، به ان سو بگراید و برای خویش از تنور داغ حوادث نانی ذخیره کند.

شمر پس از شهادت علی (ع) و بیعت مسلمانان با حسن بن علی (ع) از دربار معاویه کناره جست و در رکاب امام قرار گرفت. با تقویت شدن حکومت معاویه از بینی هاشم دوری گزید و با جدیت در راه رشد و تعالی حکومت بنی امیه گام برداشت تا شاید از رهگذر این فرصت ها سودی نیز عاید او شود.

این حلقه به گوشی، در زمان یزید به اوج خود می رسد به گونه ای که همان کسی که رد کنارعلی علیه السلام بوده است، زمانی در برابر فرزندش قرار می گیرد و از عاملان اصلی به شهادت رساندن حسین بن علی علیه السلام م یگردد.

شمر در روز نهم محرم الحرام وارد کربلا شد و عمر بن سعد در روز دهم پس از شهادت امام حسین علیه السلام به کوفه بازگشت. حضور شمر در این دو روز حوادث هولناکی را در کربلا پدید اورد، به گونه ای که رد طول تاریخ کسی ندیده است فردی با امام زمان خویش  چنین کند.. کار شمر به جایی می رسد که امام خود را تمسخر می گیرد. وقتی که حضرت با خدای خود راز و نیاز می کند، شمر به سوی اردوگاه امام پیش ۀمده و با صدای بلند می گوید: ای حسین به آتش شتاب کردی؟ حضرت در پاسخ او فرمود: به خدا تو به سوختن در آن شایسته تری!(7)

.............................................................................

پی نوشت ها؛

1. امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، بیروت : دارالتعارف، 1403ق،ج 7 ص 430.

2.مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 44 ص 390.

3.همان ج 98 ص 272.

4.بلاذری، احمدبن یحیی، انساب الاشراف، بیروت: دارالتعارف ج3 ص 184.

5.مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار ج45 ص 55.

6.اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه فی معرفه الائمه، ناشر: بنی هاشمی1381 ج 2 ص 48.

7.مفید، محمد بن محمد، الارشاد، موسسه آ ل بیت، کنگره شیخ مفید 1413ق، ج 2 ص96.

تالیف: حجت الاسلام محمد سبحانی نیا.

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.