آسیب شناسی تبلیغ بر پایه آموزه های قرآن
تبلیغ كه یكی از راه های رسانیدن پیغام های دینی و غیر آن به مردمان با ابزارهای ممكن و متنوع است، به جهات مختلف دچار آفات می گردد و نمی تواند آن چنان كه بایسته و شایسته است، تاثیرگذار بوده و اهداف تلیغ را برآورده سازد. از این رو، شناسایی آسیب های آن برای تاثیرگذاری تبلیغات و دست یابی به نتایج آن امری ضروری به نظر می رسد. با توجه به آن كه یكی از وظایف و مسئولیت های پیامبران تبلیغ و رسانیدن پیام الهی به مردمان است،(. فهل علی الرسل الا البلاغ المبین(نحل آیه 35) و نیز: ما علی الرسول الا البلاغ(مائده ایه 99) و نیز آیات 54 سوره نور و 18 سوره عنكبوت و 17 سوره یس.) قرآن افزون بر تبیین اهداف و اهمیت تبلیغ(مانند آیه 122 سوره توبه و آیه 39 احزاب و آیه 104 سوره آل عمران و آیات پیش) به شناسایی و تبیین آسیب های تبلیغ نیز پرداخته است كه در این نوشتار كوشش می شود تا در حد امكان این آسیب ها و آفات شناسایی و تحلیل و تبیین گردد.
گستره ی مفهومی تبلیغ
زمانی، تبلیغ در حدّ برانگیختن احساسات و عواطف و آماده سازی آنان برای پذیرش اندیشه، علایق، سلایق و اتخاذ روش خاصی از زندگی انجام می شد؛ اما امروزه تبلیغی كه با هدف خاص و برای قشر یا گروه خاصی (گروه هدف) و با هدف خاصی (افزایش دایره مخاطبان و جذب آنان) صورت می گیرد، از محدود ارتباط یك سویه و تلقینی فراتر رفته و به فرآیند دو سویه و تعاملی، میان گیرنده و فرستنده پیام تبدیل شده است؛ تا آن جا كه مقوله تبلیغ، متأثر از رویكردهای نوین، در پهنه فن آوری، ارتباطات، روان شناسی، جامعه شناسی، مردم شناسی، دیگر علوم گسترده شده و كار كرد خود را توسعه داده است. حال آن كه تبلیغ، فرآیندی است كه محتوا، روش، ابزار و چیستی و چگونگی آن در تعامل با دو قطب سیال گوینده(پیام رسان) و شنونده(گیرنده پیام) تعیین می شود.
در چنین تعاملی پیچیده و چند جانبه ای دست كم پنج عامل به صورت فعال دخالت دارند كه عبارتند از: چه كسی، چه چیزی را، به چه كسی، از چه طریقی، و در چه موقعیتی تبلیغ می كند؟
بنابراین می بایست گفت كه عوامل چندی چون 1. شخصیت گوینده در تبلیغ نقش مؤثری را ایفا می كند. این كه گوینده از چه پایگاه و جایگاهی برخوردار می باشد و نشان و خاستگاه اجتماعی او در چه حدّ و اندازه ای است، عامل و عنصر نخست تبلیغ در زمانه ماست.
در آیات قرآن نیز به این موضوع اشاره شده است. پیامبرانی كه به سوی قوم خویش ماموریت می یافتند همه از كسانی بودند كه از نظر اجتماعی و شخصیتی در جایگاه معتبری بوده و مردمان ایشان را به عنوان انسان های با جایگاه اجتماعی می شناختند. در اعتراضات مخالفان و تكذیب كنندگان دعوت و تبلیغ هیچ گاه به موردی برخورد نمی شود كه در آن جا به موقعیت اجتماعی پیامبران اعتراضی صورت گرفته باشد. حضرت ابراهیم (ع) از موقعیت و جایگاه اجتماعی مقبولی برخوردار بود و هم چنین حضرت شعیب (ع) دارای قوم و قبیله با جایگاه و موقعیت برتر در جامعه حضور داشت. هود(ع) و صالح( ع) نیز چنین بودند. حتی در برابر فرعون كسی ماموریت می یابد كه از موقعیت و جایگاه مناسبی برخوردار است و با آداب و رسوم دربار آشنایی دارد. در داستان ماموریت حضرت موسی (ع) به سوی فرعون به این مساله از دو جنبه توجه شده است. آن حضرت با روحیات مخاطب آشنایی داشته و ادبیات و فرهنگ ایشان را خوب می شناخت. پبامبران با رعایت استعدادها و قابلیت های افراد پیام را ابلاغ می كردند(نجم آیه 29 و 30) و با عنایت به مخاطب شناسی از روش های مختلفی بیانی سود می جستند.(نحل آیه 125).
2. دومین عنصر، قشر مخاطب و گروه هدف است؛ به این معنا كه گروه هدف از نظر سن، جنس، قشر و طبقه اجتماعی و فرهنگی چه كسانی هستند و گیرنده و شنونده پیام چگونه اند؟
به سخن دیگر، موقعیت گوینده و شنونده چگونه است؟ زیرا وضعیت روحی و روانی و شرایط عاطفی و احساسی مخاطب و فضای میدانی ذهنی و خارجی هر دو طرف تبلیغ تأثیر شگرفی در انتقال پیام و تأثیر گذاری آن دارد.
پیامبران با توجه به این عنصر، روش های مختلفی چون قصه و تمثیل و موعظه و پند و برهان و منطق استفاه می كردند؛ زیرا نوجوانان بیش تر در پی شناخت از راه تمثیل هستند و گروه های سنی تحصیل كرده بیش تر پیام های منطقی و عقلانی را مورد توجه قرار می دهند. از این روست كه قرآن با توجه به كاركردهای چندگانه از پیامبران می خواهد كه هم با توجه به شرایط سنی و هم استعداد و قابلیت های مخاطبان و گیرندگان پیام از روش های مختلفی چون برهان و جدل و موعظه و مانند آن بهره گیرند.(نحل آیه 125 و نجم آیه 29 و 30) .
3. محتوا و ماهیت پیام و نیز جذابیت و كار كرد موضوع و مضمون از عناصر اصلی جلب مخاطب است. پیام می بایست از نظر محتوا به گونه ای باشد كه به نیازهای مخاطبان چون نیازهای شناختی و یا نگرشی ایشان پاسخ دهد و از نظر مخاطب دارای ارزش باشد. قرآن در این باره با پرسشی مقایسه ای می كوشد تا به ارزش محتوای پیام اشاره كند. از این رو از مخاطبان خود می پرسد كه آیا كسی كه به چیزهای پسندیده و نیكو دعوت می كند و كارهای خوب را تشویق می كند از نظر مخاطبان بهتر از كسانی نمی باشند كه چنین دعوتی را ندارند و پیام ها و دعوت هایشان حاوی چنین مطالبی نیست؟(فصلت آیه 33)
در حقیقت قرآن به ارزش و محتوای پیام هایی كه به سوی مخاطبان و گیرندگان پیام فرستاده می شود توجه می دهد و اهمیت را برای پیام های می شناسد كه از ویژگی هایی چون دعوت به خوبی و بینش و نگرش خوب و نیكو برخوردار باشد.
4. روش های پیام رسانی به عنوان عامل اصلی و تأثیر گذار نقش مهمی را ایفا می كنند؛ زیرا روش تبلیغ هر پیامی با پیام دیگر تفاوت و تمایز دارد؛ از این رو، ابزار انتقال پیام و رسانه مورد استفاده، رهیافت های درونی و بیرونی و نیز روش های پیام رسانی از جهت روش مستقیم و غیر مستقیم بودن، از دیگر عناصر و مؤلفه های تأثیر تبلیغ و پیام رسانی درست و سازنده و تاثیرگذار است. روش هایی چون سخنوری و گفتارهای همراه با نرمی و سلاست و روانی و روشنی(نساء ایه 63 و طه آیه 27 و 28 و 44 و نحل آیه 35) شعر و نظم ( شعراء ایات 224 و 227) ابزارها و فن آوری روز مانند منادیان و جارچیان در گذشته و ماهواره و اینترنت و پیامك در زمان امروز(اعراف آیه 111 و 112 و شعراء ایه 36 و 37) و نامه های در اشكال مختلف آن (نمل آیات 28 و 31) از ابزارهایی است كه قرآن بر آن تاكید دارد ولی این بدان معنا نیست كه می بایست به این ابزارها بسنده كرد؛ زیرا مواردی كه قرآن بیان می كند با توجه به امكانات و ابزارهای شناخته شده آن روز و به عنوان نمونه بوده است.
به سخنی دیگر، هر یك از مؤلفه های پیش گفته را می توان بر حسب ساختار عناصر فعالیت های تبلیغی جهت مخاطبان به گونه های زیر بیان كرد.
1. مخاطب شناسی (شناخت ویژگی های گیرنده و شنونده پیام)؛
2. نیازشناسی (شناخت نیازها، رغبت ها و علایق مخاطب)؛
3. روش شناسی (شناخت گزینش روش های مؤثر و كار آمد)؛
4. موقعیت شناسی (شناخت فضای روحی و روانی مخاطب و محیط وی)؛
5. زبان شناسی و واژه گزینی (آشنایی با زبان و آگاهی و هوشیاری بر ادبیات و گفتمان روز)؛
6. زمان شناسی (زمان آگاهی و توجه به ضرورت ها و مقتضیات زمان)؛
7. پیامدشناسی (ارزش یابی، بازخوردگیری، ارزیابی اثر بخشی فرآیند تبلیغ).
ویژگی های پیام در جهان امروز
در جهان امروز اگر پیام های دینی با گونه ای از اقناع عقلانی همراه نباشد، به درستی شنیده نمی شود و در جامعه كم تر مورد توجه واقع می شوند؛ به این دلیل عالمان دینی و مبلغان در دنیایی امروز باید به صورت اقناع عقلانی سخن گویند و با ذكر منابع و دلایل مردم را به رفتاری خاصی بخوانند و یا ترغیب كنند. بهره گیری از ابزارهای زمانه چنان كه گفته شد و یا شناخت مقتضیات و روحیات مخاطبان با توجه به تعدد و تنوع فرهنگی ضروری است. همان گونه كه در گذشته فرهنگ منطقه ای با منطقه دیگر متفاوت بوده و مبلغان نمی توانست از یك ادبیات در دو منطقه فرهنگی بهره برند، در جهان امروز كه مخاطبان از راه فن آوری جدید با مبلغان در ارتباط هستند از تنوع فرهنگی برخوردارند و مبلغ می بایست در هنگام تبلیغ فرهنگ عام و فراگیری را مد نظر قرار دهد كه امكان ارتباط با درصد بیشتری از مردم فراهم آید. اگر با توجه به فرهنگ اسلامی پاكستان و یا افغانستان بخواهیم در برنامه تبلیغی ماهواره استفاده كنیم، امكان ارتباط با بیشتری مردم در كشورهای عربی یا غربی را از دست می دهیم. از این رو ضروری است در هنگام بهره گیری از فن آوری روز از تفاوت های آشكار و فرهنگ خاص آن نیز آگاه باشیم تا بتوانیم ارتباط سالم و منطقی با همه مخاطبان برنامه داشته باشیم.
ویژگی های پیام و مساله مخاطب شناسی
وظیفه اصلی عالمان دینی تبلیغ به معنای رساندن پیام الهی به گوش مخاطبان و بشارت و انذار مردمان است. این پیام های به هدف تغییر نگرش انجام می شود تا مخاطب به در زندگی خویش از برنامه های پیروی كند كه در این پیام ها بیان می شود. بنابراین هدف از هر تبلیغی به ویژه در تبلیغات دینی، دگرگون سازی بینش و نگرش گیرندگان پیام است. هر تبلیغی از سه عنصر اصلی و اساسی تشكیل می شود:
1. پیام كه همان محتوای دعوت اسلامی است؛
2. پیام رسان یعنی امام جماعتی كه این پیام را گرفته و می كوشد تا به مردم برساند؛
3. گیرنده پیام و مخاطب كه در این جا اهل مسجد هستند.
برای هر یك از سه عنصر ویژگی هایی است كه بدون آن نمی توان به هدف دست یافت. به عنوان نمونه پیام می بایست با توجه به فهم مخاطب تنظیم و بیان گردد . یكی از امتیازات پیامبران و روحانیون در طول تاریخ در امر تبلیغ دین نسبت به دیگر نخبگان و جوامع علمی مانند روشنفكران این است كه معارف دین را به صورت طبقه بندی شده بیان می كنند؛ چون به فرموده پیامیر (ص) توجه دارند كه: نحن معاشر الانبیاء امرنا ان نكلم الناس علی قدر عقولهم؛ ما پیامبران ماموریم كه با مردم به اندازه عقل های شان سخن گوییم.( كلینی؛ اصول كافی، ج 1، ص 23) بنابراین با هر كسی كه حرف می زنند، ظرفیت عقل و سطح فكری شان را در نظر می گیرند و متناسب عقل و فكر و سن و فهم آنان با او حرف می زنند.
بنابراین می توان گفت كه فرق عمده میان روش روحانیت كه بر گرفته از روش پیامبران است، با روش روشن فكران و دانشگاهیان یا فلاسفه این كه آنان همواره یك سطح معین را در بیان به كار می برند؛ چون با همه به یك سطح حرف می زنند و همه هم نمی فهمند؛ از این رو مشتریان پیام های روشن فكران طبقه و گروه خاص علمی هستند؛ اما روش تبلیغی روحانیون اختصاص به طبقه علمی یا سنی نداشته و همه را در بر می گیرد؛ از این رو سخن از روش موعظه و پند و استدلال و جدال احسن است.
درباره پیام رسان این نكته مورد تاكید است كه مردم از آنان می خواهند و انتظار دارند تا خود پای بند پیام خویش باشد و به ارزش های اخلاقی و دینی در زندگی خود جامه عمل بپوشاند. (فصلت آیه 33) بنابراین شخصیت پیام رسان، باورهای او به پیامی كه می فرستد و نیز چگونگی عملكرد پیام رسان نسبت به پیام خود و دیگر ویژگی های شخصیتی پیام رسان، در تاثیر پیام نقش مهم و سازنده ای ایفا می كند.
پیام رسان می بایست با ویژگی ها و صفاتی چون آگاهی و علم(توبه آیه 122 و اعراف آیه 62 و مریم آیه 43 و یوسف آیه 108)، اخلاص(انعام آیه 90 و یونس آیه 72 و نیز آیاتی كه سخن از تبلیغ بی اجر وارد شده است)، راستی، تعهد(آل عمران آیه 187 و سوره ص آیه 86)، صبر و استمرار(یس آیه14 و هود آیه 12)، شجاعت(احزاب آیه 39) ، فصاحت(قصص آیه 34)، ادب (مریم آیه 42)، خوش خلقی( آل عمران آیه 159)، خیر خواهی(اعراف آیه 62 و 68 و 79 و 93) و مانند آن برخوردار باشد؛ چون تبلیغ دین حوزه ای گسترده است كه رفتار، گفتار و نوشتار را در بر می گیرد. بنابراین هر كه مبلغ دین است، پیش از هر چیزی خود باید به متن و محتوای پیام، باور داشته باشد و بدان متخلق باشد.(احزاب آیه 39 و هود آیه 56 و 57 )
برای دست یابی به اهداف تبلیغ می بایست از شخصیت های مهم استفاده كرد. تاثیر زمانی بیش تر و كارایی تبلیغ افزایش می یابد كه برای یك پیام از چند شخصیت و در زمان های پیاپی بی آن كه پیام فراموش شود به گوش مخاطبان رسانده شود. چنان كه خداوند با توجه به این شیوه و روش تبلیغی می فرماید: اذ ارسلنا الیهم اثنین فكذبوهما فعززنا بثالث فقالوا انا الیكم مرسلون؛ هنگامی كه ما به سوی ایشان ( مردمان شهر انطاكیه) دو فرستاده گسیل داشتیم مردمان آن دو را تكذیب كردند پس سومین را برای تقویت او فرستادیم و ایشان گفتند ما به سوی شما از جانب خداوند فرستادگانیم.(یس آیه 14)
هدف تبلیغ، تغییر نگرش
گروه هدف، به كسانی گفته می شود كه در اجرای طرح و برنامه ای هدف اصلی را تشكیل می دهند و تصمیم سازان و تصمیم گیران و برنامه ریزان می كوشند تا نیازهای این گروه را برآورد سازند و تغییراتی كه انتظار دارند در نگرش ایشان پدید آورند. تأثیر گذاری هر برنامه ای مبتنی بر شناخت درست گروه هدف و مخاطب است. به این معنا كه شناخت دقیق خصوصیات مخاطب و توجه به تمام زوایای شخصیتی و رفتاری وی از عناصر مهم در برنامه ریزی است.
به هر حال، عالم دینی و مبلغ به عنوان پیام رسان می بایست نخست بكوشد تا توجه مخاطبان را به پیام های خود جلب كند. در بسیاری از موارد، پیام رسان ها توان جلب توجه مخاطبان خود را ندارند و مخاطبان یا اصلا به پیام ها توجه نمی كنند و یا بی توجه از كنار آن می گذرند.
در صورتی كه مبلغ توانست توجه گروهی از مخاطبان را برای پیامی جلب كند، برای تداوم و استمرار حضور و ارایه پیام می بایست، پیام هایی را ارایه كند كه برای گروه بسیاری از مخاطبان قابل فهم باشد. بنابراین باید در هر نشست و جلسه ای به شرایط حاضران و وضعیت سنی و نیازها آن ها توجه كند و پیام را با توجه به مخاطبان انتخاب و گزینش كند.(نجم آیه 29 و 30 و نحل آیه 125) اگر مخاطبان درباره موضوع آگاهی كافی دارند باید پیام دو جانبه ای ارایه كند و چنان چه سطح آگاهی مخاطبان از پیام چندان بالا نیست، پیام یك جانبه مؤثرتر است.( نحل آیه 125)
نكته قابل توجهی كه در این موارد باید ذكر شود آن است كه بیشتر شواهد حكایت از آن دارند كه كسانی كه كم ترین علاقه را به موضوع نشان می دهند همان كسانی هستند كه بیشترین تغییر نگرشی در آنان دیده می شود، به شرطی كه پیام رسان، پیام را به خوبی ارایه دهد. بنابراین نمی بایست به صرف آن كه این مخاطب یا مخاطبان از پیام های دینی گریزان هستند، مخاطب پیام را تغییر داد و تنها به كسانی توجه داشت كه از قبل با پیام تعامل سازنده و مثبتی دارند و آن را پذیرفته اند. از این رو، واكنش سرد و یا احتمال واكنش منفی دلیلی نمی شود كه مثلا نوجوانان دین گریز مورد خطاب قرار نگیرند و طرف خطاب و پیام تنها افرادی باشند كه نگرش آنان نسبت به پیام مثبت است. در قرآن كسانی مورد توجه و اهتمام پیام هستند كه به ظاهر كم ترین امید را به تأثیر در آن ها می رود. اصولا، هدف خطاب پیام ها، كسانی هستند كه به نظر می رسد آنان از دور و هدف خطاب و پیام بیرون می باشند. قرآن مخاطبان خود را بی هیچ تبعیض توده مردم قرار می دهد(ابراهیم آیه 44).
تكرار پیام و تعدد پیام رسانان
شواهد عملی در الگوی های یادگیری در تغییر نگرش نشان می دهد كه برای موفقیت یك پیام و تأثیر گذاری بیشتر آن، جلب توجه پیام گیران و نیز تكرار آن پیام، شانس اثر بخشی را بسیار بالا می برد. از این رو، در آگهی های تبلیغاتی نیز از این روش و اصول یادگیری و تغییر نگرش در مخاطبان به خوبی و فراوانی به كار گرفته می شود. در این روش برای هر چه تأثیر گذاری یك پیام از شخصیت های مقبول و مورد اعتماد و كسانی كه به گونه ای الگو شناخته می شوند، بهره گرفته می شود و كوشش بر این است تا با استفاده از مقبولیت و محبوبیت و مورد اعتماد بودن و یا جذابیت منبع پیام برای متقاعد كردن پیام عرضه شده، تأثیر بیشتری بر روی مخاطبان به جا گذارد.
به نظر می رسد كه در این جا دو نكته مورد تأكید قرار گرفته است: 1. تكرار پیام، 2. تعدد پیام رسانان بنابراین در تبلیغ دین می بایست با تكرار پیام خاصی در فواصل زمانی مشخص و با بهره گیری از شخصیت های معتبر و نقل گفتار از آنان و یا با استفاده از حضور چنین اشخاصی، پیام دین را هر چه تأثیر گذارتر به مخاطبان رساند و تغییر نگرشی آنان را شاهد بود.
اهتمام به مخاطب و گیرندگان پیام
آیا ممكن است كه برخی از مردم بر حسب ماهیت شخصیت خود، صرف نظر از منبع پیام، محتوای آن و یا زمینه ارایه آن، از نظر تغییر یافتن نگرششان در مقایسه با دیگران تأثیر پذیرتر باشند؟ و یا بر عكس آیا برخی از مردمان قادر هستند در برابر حتی دقیق ترین برنامه ریزی ها برای تغییر نگرش آنان، مقاومت كند؟
پاسخ كلی این است كه تا حدودی این چنین است و مخاطبان واكنش های دوگانه ای را بروز می دهند؛ اما در بیشتر موارد، شخصیت مخاطب با عوامل دیگری برای ایجاد تغییر در نگرش شخص تعامل دارد.
در بررسی های روان شناختی اولیه تلاش های برای ایجاد ارتباط میان شخصیت و میزان متقاعدشوندگی وی با توجه به متغیرهای فردی چون هوش، عزت نفس، نیاز به تأیید اجتماعی و جنسیت صورت گرفته و بر این متغیرها تأكید می شده است. به این كه دختران و زنان بیش از مردان مستعد متقاعد شدن هستند. در حالی كه تحقیقات اخیر نشان داده است كه جنسیت آن اندازه تأثیر گذار نیست؛ زیرا در یك زمینه معمولی، تغییر نگرش زنان و مردان تقریباً برابر بوده است؛ چنان كه عزت نفس و یا دیگر متغیرات پیش گفته تأثیر محسوس و ملموس به جا نمی گذارد.
اگر ما برای تغییر نگرش، مدل یادگیری سه مرحله ای را در نظر آوریم كه عبارتند از : توجه، ادراك و پذیرش، ممكن است به این نتیجه برسیم كه هر متغیر شخصیتی در مراحل مختلف اثر متفاوتی دارد. مثلا افرادی كه دارای هوش زیاد هستند، ممكن است یك پیام پیچیده را زودتر از افراد دارای هوش كم تر درك كنند، با این كه افراد با هوش ممكن است كم تر مستعد متقاعد شدن و پذیرش و یا تسلیم شدن باشند؛ زیرا به استعدادها و توانایی های خود اطمینان بیشتری دارند.
هوش وقتی با تغییر نگرش ارتباط دارد كه پیام پیچیده باشد؛ زیرا افراد با هوش در چنین وضعیتی بیش از افراد كم هوش نگرش خود را تغییر داده اند؛ اما وقتی پیام ضعیف و یا با استدلال قوی پشتیبانی نشود تنها، افرادی كه دارای هوش كم تری هستند، احتمال دارد تحت تأثیر پیام نگرش خود را تغییر دهند. البته این گونه نیست كه مخاطب تنها منفعل باشد، بلكه او نیز فعال است. در واقع مسأله تغییر نگرش مانند ارتباطات، یك فرایند فعال و پویا و دوسویه است. منبع پیام (مبلغ) و مخاطبان (گیرندگان پیام) می توانند به طور متقابل در یك دیگر تأثیر داشته باشند. غالباً دیده شده است كه پیام رسانان در صورتی كه از موضع و ایستار مخاطبان خود با خبر باشند، كوششی را در جهت تغییر دادن پیام (تعدیل در محتوا و یا جابه جای پیام) انجام می دهند، این مسأله همانند روش قرآن است كه در احكام از آسان به سخت و در یك فرآیند زمانی 23 ساله صورت داد. اگر مخاطبان نسبت به یك پیام واكنش منفی نشان می دهند، پیام رسان باید از بیان آن در آن مقطع زمانی خاص پرهیز كند و یا همه محتوای پیام را انتقال ندهد و به وقت و شرایط مناسب تری بگذارد. برای جلب و جذب مخاطب نیاز نیست همه آن چه را كه آخر گفته شود، در آغاز بیان گردد بلكه با توجه به شرایط و ظرفیت و مقتضیات مخاطب پیام می بایست تعدیل شود.
البته قرآن به پیام رسانان این هشدار را می دهد كه یكی از آسیب های جدی در حوزه پیام رسانی ترس از بهانه جویی گیرندگان پیام و مردم است. بسیار دیده شده است كه پیام رسانان به علت واكنش های منفی مخاطبان و بهانه جویی آنان بخشی از پیام و معارف و احكام دین را وامی نهند و به ابلاغ آن اقدام نمی ورزند.( هود آیه 12) همین ترس و واكنش منفی موجب شده بود تا امامت از سوی پیامبر در زمانی ابلاغ نشود و خداوند به وی هشدار می دهد كه می بایست این كار در همان مقطع زمانی كه گفته شد ابلاغ شود وگرنه گویی اصلا كاری در حوزه پیام رسانی دین از سوی پیامبر(ص) انجام نگرفته است.(مائده آیه 67)
به سخن دیگر توجه به موقعیت و وضعیت مخاطبان مهم و مساله تاثیرگذار است ولی این توجه و اهتمام نمی بایست به اندازه ای باشد كه اصل پیام را تحت شعاع خود قرار دهد. از این رو قرآن یكی دیگر از آسیب های تبلیغ را توجه بیش از اندازه به خواسته و تمایلات مخاطبان است؛ زیرا اگر از خواسته ها و تمایلات آنان پیروی شود هرگز تغییر نگرشی آن چنان كه مقصد و هدف است صورت نخواهد پذیرفت.(شوری آیه 15) توجه به نیازها و ایستارهای مخاطبان تا جایی درست است كه اصل پیام دچار خدشه نشود.
قرآن هم چنین با توجه به واكنش های منفی مخاطبان و یا برخی از آنان به پیام رسان هشدار می دهد كه نمی بایست تحت تاثیر واكنش های تمسخر آمیز و یا استهزای آنان قرار گیرد و پیام را به شكل دیگر تغییر داده و یا آن را به شكلی در آورد كه مخاطب را خوش آید.(كهف آیه 56) به نظر قرآن این واكنش های سرد را می بایست در قساوت قلب و سنگ دلی مخاطبان جست و جو كرد؛ زیرا مخاطبان گاه تحت تاثیر نگرش پایدار پیشین خویش حاضر نیستند كه پیام های مخالف با نگرش خود را گوش دهند چه رسد كه آن را پذیرفته و تغییر نگرش دهند.(آل عمران آیه 151).
زمینه ها و بسترهای ارایه پیام
پیام در خلأ انجام نمی گیرد، بلكه در هنگام ارایه پیام خاص، گیرنده در گیر چندین پیام گاه متضاد و متناقض است. اگر مبلغ از خدا و بهشت سخن می گوید، در همان زمان پیام های متضاد دیگری وجود دارد كه از منابع دیگر تغذیه می شوند.(انعام آیه 112 و 121) بنابراین عوامل تداخل كننده ای وجود دارد كه تأثیر شگرفی در مؤثر بودن یك پیام و متقاعد كردن آن به جای گذارد.
عامل تداخل كننده در تفكر و تكرار ذهنی مخاطبان، ضمن شنیدن یك پیام، نقش بازدارندگی را دارد. تبلیغات گمراه كننده و فریبنده فرعون برای تحمیق مردم مصر(زخرف آیه 51 و 54 و غافر آیات 38 و 41 و 42) و نیز تبلیغات سوء اشراف مدین(اعراف آیه 88) و نیز مسیحیان (بقره آیه 135) و یهودیان (توبه ایه 30 و 32) و اشاعه تهمت و شایعات بی اساس از سوی منافقان (نور آیه 11 و مجادله آیه 8 و توبه آیه 61) تنها نمونه هایی است كه قرآن در این باره بیان كرده است.
اگر پیام مبلغ، پیامی باشد كه ما نسبت به آن همدلی داریم، عامل تداخل كننده ای مانع می شود كه ما استدلال های موافق با آن را مرور ذهنی كنیم. بنابراین پیام اثر كم تری خواهد داشت تا وقتی كه در یك محیط بدون عوامل تداخل كننده این پیام عرضه شود. اما اگر پیام با عقایدها ما تضاد داشته باشد، عوامل، تداخل گر، توانایی ما را برای تنظیم استدلال مخالف آن كاهش خواهد داد.
به عنوان نمونه در نظر بگیرد كه نوجوان از ما پیام عدالت اجتماعی را به عنوان یك اصل قرآن می شوند، در همان حال ماهواره ها، پیام متضاد دیگری به عنوان اصل منفعت طلبی و اصالت فردیت را القا می كند؛ در این صورت، نوجوان به عنوان گیرنده چه واكنش نشان می دهد؟ واكنش ها، ارتباط نزدیكی با مسایل پیش گفته دارد.
ایجاد تداخل در محیط آزاد و جهان ارتباطی امروز بسیار زیاد است و نمی توان فضای بسته ای را تصویر كرد كه عوامل تداخلی در آن وجود نداشته باشد. این همانند آن است كه در سخنرانی امام جماعت اختلال ایجاد شود. به این صورت كه امام جماعت در حال سخنرانی است و گروهی در گوشه مسجد با ایجاد سر و صدا و گپ زدن در سخنرانی روحانی اختلال ایجاد كرده و نمی گذارند تا پیام و صدای سخنران به گوش مخاطبان و حاضران برسد. این گونه اختلال موجبات حواس پرتی مخاطبان را فراهم می كند كه عموماً میزان تأثیری گذاری پیام را به شدت كاهش می دهد. همین گونه است وقتی عوامل تداخل كننده در اصل پیام های مشاهده شود. این گونه عوامل میزان متقاعد كنندگی پیام را به ویژه در میان شنوندگان و مخاطبان كه در آغاز بی طرف بوده یا در اصل پیام تشكیك دارند، كاهش می دهد. در آیات قرآن به این روش از سوی مشركان اشاره كرده است كه آنان در هنگام تبلیغ پیامبر(ص) با دست زدن و كارهای از این دست كه به عنوان نماز اجرا می شد در پیام رسانی اخلال ایجاد می كردند و یا با همهمه می كوشیدند تا تاثیر پیام را كاهش دهند. همین رفتار در كربلا از سوی كوفیان و عبیدالله بن زیاد و شمر انجام شد تا پیام ابی عبدالله الحسین (ع) به گوش مخاطبان نرسد.
یك دلیل در كاهش تأثیر گذاری این می تواند باشد كه فرد اخلال گر (مانند پرت كننده حواس) اطلاعات ، موضع و یا دیدگاه مخالفی را عرضه كرده و ذهن مخاطب شما را مختل كرده باشد. وقتی گروهی از افراد مخاطب با استدلال مخالفی مواجه شوند، موضع گوینده بسیار سست تر از حالت عادی (بدون اخلال گر و تداخل كننده) خواهد شد. بر خلاف این، اگر این تداخل كننده از افرادی باشد كه هماهنگ با یك پیام دو جانبه عمل می كند (مانند گوینده ایاست كه با شیوه ای آرام و خونسرد) اخلال گر را پاسخ می دهد. در این صورت می تواند تداخل را خنثی كنند. خداوند به پیامبر(ص) دستور می دهد كه به احادیث مخالفان گوش ندهید و خونسردانه از كنار آنان بگذرید.
عوامل تاثیرگذار در جذب پیام
با در نظر گرفتن انسان به عنوان یك موجود دارای شناخت، فرض این است كه مردم می دانند چه نگرش هایی دارند، از نظر موضع گیری در كجا ایستاده اند، چه نگرش های دیگری را مایلند بپذیرند و چه نگرش هایی را رد كنند؟ با آن كه قضاوت های شناختی مقدم بر هر تغییر نگرش واقعی است، با این حال، الگوی قضاوت اجتماعی اثبات می كند كه وابستگی عاطفی به یك موضوع می تواند، نگرش و تغییر نگرش نسبت به آن موضوع را تحت تأثیر قرار دهد. بنابراین باید توجه داشت كه اجزای شناختی و عاطفی در این الگو در هم آمیخته است و هر یك می تواند دیگری را تحت تأثیر قرار دهد.
الگوی قضاوت اجتماعی بیان می كند كه پیام های متقاعد كننده ای كه همانند پیام ها و دیدگاه های ما هستند، در قضاوت و داوری شبیه تر از آن چه واقعاً هستند داوری می شوند؛ در حالی كه پیام هایی كه با باورهای ما فاصله دارند، فاصله دارتر از آن چه واقعاً هستند، دیده می شوند.
این مطلب تأكید می كند كه عوامل شناختی بیرونی انسان تا چه اندازه می تواند در تغییر نگرش نقش داشته باشد. وقتی شخص با یك پیام ترغیب كننده روبه رو می شود، نخستین واكنش او آن است كه قضاوت كند، آن پیام در كجا قرار می گیرد؛ به ویژه این كه آن پیام در گستره پذیرش وی قرار می گیرد یا در بیرون آن؟ وقتی این قضاوت صورت گرفت، تغییر نگرش ممكن است رخ دهد یا ندهد.
نظریه قضاوت اجتماعی بر این تأكید می كند كه تغییر نگرش بیش از همه، وقتی ممكن است كه پیام در داخل گستره پذیرش شخص قرار گیرد. هم چنین تغییر نگرش می تواند در مواردی كه پیام در داخل گستره عدم احترام شخص، نزدیك گستره طرد (نه درون این گستره) انجام پذیرد.
به هر حال پیام هایی كه نزدیك به موضع گیری خود شخص باشد، جذب می شوند و نیازی به تغییر نگرش واقعی او نیست. از سوی دیگر پیام هایی كه كاملا نقطه مخالف موضع گیری شخص باشد، احتمالا در گستره طرد و وازنش وی قرار می گیرند و مورد پذیرش واقع نمی شوند و در نتیجه تغییر نگرشی پیش نمی آید. در میان این دو حدّ افراطی، وقتی پیام ها، جایی در حوزه عدم التزام شخص قرار گیرند، اثرات متقاعد كنندگی آنها باید حداكثر باشد.
عامل ترغیب كننده نیز تأثیر مهمی در تغییر نگرش ها دارد.(یس آیه 20). اگر عامل ترغیب كننده سخت مورد قبول و احترام باشد، تغییر نگرش به احتمال قوی تر صورت می گیرد. قابلیت قبول منبع پیام، ادراك پیام از سوی مخاطبان را تحت تأثیر قرار می دهد و به این ترتیب گستره پذیرش و عدم التزام شخص را وسعت می بخشد و بدین وسیله تغییر نگرش را متحمل تر می سازد. در داستان مردمان انطاكیه كه در سوره یس آمده است، مومن آل یس در حكم عامل ترغیب كننده عمل كرده است و مردم را به پیروی از سه پیام رسان الهی خوانده است. در داستان مومن آل فرعون كه در سوره غافر آمده است نیز به مساله عامل ترغیب كننده اشاره می شود.
به هر حال عوامل چندی در تاثیر پیام و تغییر نگرش نقش جدی ایفا می كنند كه به برخی از آن ها در این جا پرداخته شده است. تاكید بر مشتركات(آل عمران آیه 64 و عنكبوت آیه 46) برخورد محبت آمیز(طه آیه 43 و 44) و بشارت و امیدواری به پیامدهای خوش(انعام آیه 54) همزبانی با مخاطبان (ابراهیم آیه 4) تهییج عواطف و احساسات(بقره آیه 54 و مائده ایه 20 و 21) ساده گویی (مریم آیه 97 و دخان آیه 58) از دیگر عوامل تاثیرگذار در متقاعد سازی مخاطبان پیام است كه در قرآن به آن ها اشاره شده است.
منبع: سایت مرکز فرهنگ و معارف قرآن
افزودن دیدگاه جدید