کربلا سرزمین بیابانی یا جلگهای سر سبز؟

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| کربلا سرزمین بیابانی یا جلگهای سر سبز؟
حوادثی که در روز عاشورا برای حضرت سید الشهداء(علیهالسلام) و همراهانشان اتفاق افتاد دل هر انسان آزادهای را به لرزه میاندازد و سبب میشود ناخودآگاه به حقانیت آن حضرت اعتراف کنند. بستن آب بر روی زن و کودکان و آب ندادن به کودک شش ماه و به شهادت رساندن وی بر روی دست پدر، تنها از سوی افرادی امکان پذیر است که بویی از انسانیت و آزادگی نبردهاند.
با این وجود برخی تلاش کردهاند با طرح شبهاتی این واقعه عظیم را تحت تأثیر قرار دهند، یکی از این شبهات طرح این ادعا هست که حادثه عاشورا در تاریخ 21 مهرماه سال 59 شمسی اتفاق افتاده است که هوا خوب بوده و گرمایی وجود نداشته است، از سوی دیگر دشت کربلا در جلگه بوده، به همین خاطر اگر حتی با دست زمین را میکندند به آب میرسیدند، پس با توجه به این نکات تشنگی امام حسین(علیهالسلام) و یاران بزرگوارش صحیح نیست.
قبل از بررسی این سخن، لازم است به این نکته مهم اشاره کنیم که تقریباً تمام نقلهای تاریخی متفقاند که حدود سه روز قبل از شهادت عاشورا، آب به روی ایشان بسته شد؛ زیرا «ابن زیاد» به «عمر بن سعد» امر کرده بود که میان حسین بن علی(عليهالسلام) و آب مانع شود و اجازه دستیابی آب را به آنان ندهد؛ و عمر سعد نیز عمرو بن حجاج با ۵۰۰ نفر را مسئول بستن راه ورودی به آب کرد؛ و این ممانعت سه روز قبل از شهادت امام و یارانش بود.[1] از سوی دیگر، از نقلهای تاریخی شیعه[2] و اهلسنت[3] و روایات پیامبر و ائمه معصومان(علیهمالسلام)[4] و زیارتنامهها[5] میتوان استفاده کرد شهادت امام حسین(عليهالسلام) با لب تشنه، امری مسلم و یقینی است و اخبار متواتر بر آن دلالت دارند.
اکنون با توجه به این نکته به بررسی این ادعا میپردازیم، اولاً در نقل حوادثی که در مورد روز عاشورا بیان شده، باید کربلای سال 61 هجری قمری را مد نظر قرار داد، نه کربلایی که در زمان کنونی وجود دارد؛ چون حدود هزار و چهارصد سال از آن دوران میگذرد و طبیعی است که آب و هوا دوران معاصر با آن زمان متفاوت باشد. اما اگر فرضاً آّب و هوا آن دوران را نیز مانند این دوران بدانیم، جا دارد به این نکته اشاره کنیم که در دوران معاصر نیز تحمل گرمای کربلا در مهرماه ابسیار سخت است به خصوص نزدیک ظهر که گرمای آفتاب شدید میشود.
از سوی دیگر، یاقوت حموی ـ از جغرافی دانان قدیم ـ در ذیل واژه کربلا مینویسد: «اما مبدأ اشتقاق این کلمه (کربلا) یا کربله به معنای «سستی پاها» است، بدین جهت که سرزمین کربلا شنزار است یا از «کربلت الحنطه» یعنی «گندم را از کاه و کثافات پاک کردم» می باشد؛ بدین مناسبت که آن زمین از ریگهای درشت و درخت پاک بوده است.»[6] پس بر خلاف ادعای مطرح شده سرزمین کربلا در آن زمان جلگه سر سبز نبوده است، علاوه بر این نامههایی که بین دشمنان امام حسین(علیهالسلام) رد و بدل شده، نشان میدهد که دشمن از اول هدفش این بوده که ایشان را در قسمت بی آب و علف سرزمین کربلا اسکان دهد، به عنوان نمونه ابن زیاد در نامه خویش به حر مینویسد: حسین بن علی(علیهالسلام) فرود نیاور مگر در بیابان بی آب و علف. به همین خاطر وقتی که امام حسین(علیهالسلام) از حر خواست، که اجازه دهد که کاروان خویش را در غاضریه، شمال شرق کربلا یا نینوا که آب و آبادانی داشت فرود بیاد، حر به خاطر دستوری که از ابن زیاد رسیده بود ممانعت کرد.[7] از اینرو طرح این ادعا که اگر در روز عاشورا با دست زمین کنده میشد، حتماً به آب میرسیدند صحت ندارد، اگر چه در برخی از نقلهای تاریخی ــ بر فرض صحت آن ــ اینگونه بیان شده است که در طول سه روزی که آب بر اهل بیت پیامبر خدا(صلیاللهعلیهوآله) بسته شده بود، ایشان با حفر چاهی به آب رسیده بودند، ولی متأسفانه همان گونه که در این کتابها بیان شده بعد از اطلاع عمر سعد از این موضوع، سپاهیان کوفه مانع استفاده کاروان سید الشهداء(علیهالسلام) از آن شدند.[8]
در اینجا شاید سوال دیگری به ذهن بیاید و آن اینکه عربها در سفرهای خویش از شتر استفاده میکردند، به همین خاطر چرا کاروان امام حسین(علیهالسلام) برای رفع تشنگی خویش از شیر شتر استفاده نکردند تا بتوانند تشنگی آن روز را تحمل کنند!؟
پاسخ این سوال نیز روشن است، زیرا برای مسافرتهای طولانی از شتر نر استفاده میشد؛ علاوه بر این، شتر ماده نیز زمانی شیر دارد که بچه داشته باشد و معمولاً شیر آن بیشتر برای بچهاش استفاده میشود، از سوی دیگر طعم شیر شتر مقداری شور است، به گونهای که نمیتوان از آن به عنوان آب استفاده کرد، بلکه از آن به عنوان غذا استفاده میشود، از سوی دیگر کاروان امام حسین(علیهالسلام) حدود 150 نفر بودهاند، به همین خاطر تصور نمیشود که این تعداد شتر با این ویژگی در کاروان وجود داشته باشد.
درنتیجه: هم بسته شدن آب بر روی کاروان امام حسین(علیهالسلام) مستند تاریخی دارد و هم تشنگی ایشان، و این تشنگی نیز امری معقول و مورد قبول است.
پینوشت
[1]. تاريخ الأمم و الملوك، أبو جعفر محمد بن جرير الطبری (م 310)، تحقيق محمد أبو الفضل ابراهيم ، بيروت، دار التراث ، ط الثانية، 1387/1967. ج5، ص 412؛ الكامل فی التاريخ، عز الدين أبو الحسن على بن ابى الكرم المعروف بابن الأثير (م 630)، بيروت، دار صادر - دار بيروت، 1385/1965، ج4، ص 53.
[2]. بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، دار إحياء التراث العربي، 1403 ق، ج45، ص 56.
[3]. الأخبار الطوال، ابو حنيفه احمد بن داود الدينورى (م 282)، تحقيق عبد المنعم عامر مراجعه جمال الدين شيال، قم، منشورات الرضى، 1368ش، ص 258؛ الطبقات الكبرى، محمد بن سعد بن منيع الهاشمي البصري (م 230)، تحقيق محمد عبد القادر عطا، بيروت، دار الكتب العلمية، ط الأولى، 1410/1990، خامسة1، ص 472.
[4]. بحار الأنوار،ج44، ص 245.
[5]. كامل الزيارات، ابن قولويه، جعفر بن محمد، دار المرتضوية، 1356 ش، ص 131.
[6]. معجم البلدان، شهاب الدین ابو عبد الله یاقوت بن عبد الله الحموى ، ج4، ص445، بیروت، دار صادر، ط الثانیة، 1995.
[7]. كتاب جمل من انساب الأشراف، أحمد بن يحيى بن جابر البلاذرى (م 279)، تحقيق سهيل زكار و رياض زركلى، بيروت، دار الفكر، ط الأولى، 1417/1996، ج3، ص 176.
[8]. الأخبارالطوال، ص 255.
دیدگاهها
به هرحال این نقل قول ها وروایت های بعضا ضد ونقیض باعث میشود انسان به شک وشبهه بی افتد .اینکه اتفاقات از این دست بارها در تاریخ بوسیله افراد مغرض وبعضا نا آگاه و یا با علم بصورت عمدی دچار تحریف شده اند .بنابراین هرچه علم وتکنولوژی رشد میکنند دلایل علمی بیشتر انسانها را به تشکیک می اندازد
افزودن دیدگاه جدید