رفتن به محتوای اصلی
یادداشت تبلیغی؛

اهمیت و آداب کار در اسلام

تاریخ انتشار:
کار و تلاش اقتصادی، افزون بر نقش مثبت در تعالی شخصیت انسان و کسب درآمد، توسعه و پیشرفت جامعه را به دنبال دارد. کار، منشأ اصلی تولید ثروت است. در بینش و تفکر اسلامی، کار خلاّق و مولد، منشأ کسب مال و درآمد و کلید استفاده از منابع طبیعی و خدادادی است.

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| ره توشه ماه رمضان۱۴۰۰، اهمیت و آداب کار در اسلام.
کاری از گروه تولید محتوای معاونت فرهنگی وتبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.

مقدمه

کار و تلاش اقتصادی، افزون بر نقش مثبت در تعالی شخصیت انسان و کسب درآمد، توسعه و پیشرفت جامعه را به دنبال دارد. کار، منشأ اصلی تولید ثروت است. در بینش و تفکر اسلامی، کار خلاّق و مولد، منشأ کسب مال و درآمد و کلید استفاده از منابع طبیعی و خدادادی است. منطق فطرت نیز برای پدیدآورنده یک شیء، حق تصرف در آن را می‌پذیرد و او را مالک می‌شناسند. به همین جهت مالک اصلی و حقیقی همه موجودات، خداست. در بینش اسلامی، هر انسانی پس از کار مولد و مفید روی مواد طبیعت، می‌تواند مالک کالای تولید شده باشد و هیچ کس حق تصرف آن را ندارد. در این مقاله ضمن بیان مفهوم‌شناسی کسب و کار، اهمیت و آداب آن از نگاه اسلام بیان می‌شود.

مفهوم‌شناسی کسب و کار

«کار» در لغت بر عمل، کردار و شغل انسان[1] اطلاق شده و در اصطلاح، فعالیت مستمری است که به تولید کالا یا خدمتی می‌انجامد و به آن دستمزدی تعلق می‌گیرد.[2] برخی صاحب‌نظران کار را سرچشمه‏ انباشت ثروت و سرمایه و سرانجام رشد و شکوفایی جوامع دانسته و آن را استفاده انسان از نیروی مادی و معنوی خود در راه تولید ثروت یا ایجاد خدمات معنا کرده‌اند.[3] برخی دیگر نیز کار را مجموعه عملیاتی دانسته‌اند که انسان به کمک مغز، دست‌‌ها، ابزار و ماشین‌ها برای استفاده عملی از ماده روی آن انجام می‌دهد و این اعمال نیز متقابلاً در انسان اثر می‌گذارد و او را تغییر می‌دهند.[4] «کسب» نیز به معنای تحصیل، به‌ دست ‌آوردن و حرفه و شغل[5] و نیز طلب معاش و رزق با زحمت و محنت و طلب روزی برای اهل خود[6] آمده است. راغب اصفهانی آن را چیزی که انسان برای به ‌دست‌ آوردن بهره و منفعت دنبال می‌کند (مانند کسب مال)، معنا کرده است.[7]

اهمیت کار در اسلام

اسلام کسب ‌و کار را واجب دانسته و برای افراد بیکار ارزشی قائل نشده‌ است. خداوند تنها وسیله رسیدن انسان به خواسته‌هایش را کار و تلاش معرفی کرده است: «وَ أَنْ‏ لَیْسَ‏ لِلْإِنْسانِ‏ إِلَّا ما سَعی».[8] واژه «سعی» چند بار در قرآن به کار رفته که بیشترین کاربرد آن در معنای کار و تلاش است. آیات بسیاری بر اهمیت کار و تشویق به آن تأکید و تصریح کرده‌اند. همچنین آیات بسیاری به مشاغل انبیا و ملت‌های گذشته پرداخته‌اند که بیانگر اهمیت کار در اسلام هستند؛ مانند آیه 27 سوره قصص که از اشتغال حضرت موسی(علیه السلام) و کار ‌کردن او برای حضرت شعیب(علیه السلام) خبر می‌دهد.[9] همچنین سوره انبیاء که از آموزش خیاطی به حضرت داوود(علیه السلام) خبر داده و آن را نعمتی برای انسان‌ها بیان کرده است.[10]

قرآن از کار و عمل صالح در کنار عزت الهی یاد کرده و فرموده است: «مَنْ‏ کانَ‏ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعا؛[11] هر که طالب عزت است [بداند که همانا در ملک وجود] تمام عزت خاص خدا [و خداپرستان] است». در سورۀ نبأ نیز هدف از آفرینش روز و روشنایی آن را تأمین معاش بیان می‌کند و می‌فرماید: «وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشا؛[12] روز را برای کسب روزی معیشت قرار دادیم».

اهمیت کسب و کار، به‌گونه‌ای است که با سرنوشت انسان پیوند خورده است. قرآن کریم در سوره مدثر سرنوشت هر کس را در گرو اعمال و کردار او می‌داند: «کُلُّ نَفْسٍ بِما کَسَبَتْ رَهینَة».[13] همه این موارد بیانگر این واقعیت مهم، یعنی قوام و استواری جامعه به کسب و کار است و اینکه موفقیت و دستیابی به هدف، در سایه کار و تلاش حاصل می‌شود. تأمین معاش از نکات مهمی است که عقل بشری و آموزه‌های دینی بر آن تأکید ورزیده‌اند و برنامه‌ریزی برای آن، یکی از عوامل توسعه و رفع چالش‌های اجتماعی دانسته شده و مورد توجه بزرگان دین قرار گرفته و بر آن تأکید شده است و این مهم جز در سایه کار و تلاش به دست نمی‌آید. قرآن کریم در بیان نبوت حضرت صالح(علیه السلام) می‌فرماید: «خداوند شما را آباد‌کنندگان زمین قرار داد»؛[14] کنایه از اینکه نعمت‌هایی که خداوند بر روی زمین برای شما خلق کرد، نیازمند کار، تلاش و آباد ‌کردن به ‌دست شما انسا‌ن‌‌هاست.

در آموزه‌های اسلام و به‌ویژه قرآن کریم و میراث اهل‌‌بیت: تأکید فراوانی بر کار، تولید و اشتغال دیده می‌شود؛ به‌گونه‌ای‌ که حتی زمامداران نیز به استفاده از دسترنج خویش به جای استفاده از بیت‌المال توصیه شده‌اند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) قبل از بعثت و بعد از بعثت، هیچ‌گاه کار و تلاش را رها نکرد. قبل از بعثت به چوپانی و نیز تجارت اشتغال داشت و بعد از بعثت نیز در امور مختلف حتی در کارهای جزئی با اصحاب خود مشارکت می‌کرد؛ چنان‌که بنا بر بعضی گزارش‌ها در یکی از سفرها همراه عده‌ای از اصحاب، گوسفندی ذبح کردند. بعضی اصحاب ذبح و بعضی دیگر سلاخی و برخی پختن آن را بر عهده گرفتند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز جمع‌آوری هیزم برای پختن آن را بر عهده گرفت.[15]

آداب کسب و کار

کسب و کار از منظر اسلام، آدابی دارد که از مهم‌ترین آنها می‌توان به شروع کار با نام خدا، توکل بر خدا، اعتدال، تخصص‌گرایی، صداقت و درستکاری، استحکام و اتقان کار و شروع کار از صبح زود و نیز دانستن حلال و حرام اشاره کرد.

1. شروع کار با نام خدا

یکی از مهم‌ترین آداب کسب و کار، شروع کار با نام خداوند است. اگر‌ چه آیه‌ای از قرآن به این نکته اشاره نکرده است، آغاز تمام سوره‌های قرآن غیر از سوره توبه، با «بسم الله الرحمن الرحیم» به ‌نوعی رهنمونی از سوی حضرت حق است که آغاز امور باید با نام خداوند رحمان و رحیم باشد. پیامبر(صلی الله علیه و آله) در ‌این ‌باره فرموده است: «کُلُ‏ أَمْرٍ ذِی‏ بَالٍ‏ لَمْ یُذْکَرْ فِیهِ بِسْمِ اللَّهِ فَهُوَ أَبْتَر؛[16] هر کار مهمی که با نام خدا شروع نشود، ابتر خواهد ماند». امام صادق(علیه السلام) نیز در‌باره شروع کار با نام خدا فرموده است: «چه بسا برخی شیعیان در آغاز کار خود "بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏" را ترک می‌کنند و خداوند آنها را با چیزی که خوشایند آنها نیست، می‌آزماید تا آنها را بر شکر خدا تنبه دهد و به نتیجۀ ترک "بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ الرَّحِیم‏" آگاه کند».[17]

2. توکل بر خدا

یکی از مهم‌ترین آداب کسب و کار، توکل بر خداوند در انجام امور است که افزون بر اعتماد به قدرت خداوند، عزت نفس را نیز به دنبال دارد. توکل بر خدا در انجام امور و کارهای مختلف در قرآن و سیره معصومان: مورد تأکید قرار گرفته است؛ به‌گونه‌ای‌که قرآن کریم بر این نکته تصریح کرده است که هر کس بر خدا توکل کند، او را کفایت خواهد کرد: «وَ مَنْ یَتَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُه».[18]

در سیره معصومان: نیز این مهم مورد توجه بوده و یکی از ارکان ایمان شمرده شده است؛ چنان‌که امیرالمؤمنین(علیه السلام) فرمود: «ایمان چهار رکن دارد: توکل بر خدا، تفویض امور به خداوند، راضی ‌بودن به قضای الهی و تسلیم دستورها و اوامر الهی بودن».[19]

۳. تخصص‌گرایی در کسب و کار

یکی از نکات مهم در کسب و کار و اشتغال، واگذاری مشاغل به افراد متخصص است. اگر هر کسی با توجه به تخصص خود مشغول شود، امور اجتماعی سامان خواهد یافت و سرمایه‌ها هدر نخواهد رفت. این نکته در آموزه‌های قرآن و اهل‌بیت‌: نیز مورد توجه قرار گرفته است؛ به‌گونه‌ای‌ که آموزه‌های دینی افزون بر سفارش فراوان به مسأله کار و تلاش، بر تخصص و انجام امور اقتصادی به دست آشنایان با مسائل اقتصادی نیز تأکید کرد‌ه‌‌اند. حتی برخی منابع روایی، بابی را به این موضوع اختصاص داده‌اند.[20] آنگاه ‌که حضرت یوسف(علیه السلام) از حاکم مصر می‌خواهد او را بر خزاین آن سرزمین بگمارد، در تبیین خواسته خویش افزون بر امانتداری، از تخصص و آگاهی کافی و دانش خویش سخن به میان می‌آورد و می‌گوید: «إِنِّی حَفیظٌ عَلیم؛ همانا من نگاهبانی ]امین[ و کاردانی آگاه [به این کار] هستم».[21] رسول‌خدا(صلی الله علیه و آله) بر انجام کارها بر اساس اطلاع و دانش تأکید ورزیده و از انجام نادانسته و بدون آگاهی امور نهی کرده و انجام کارها بدون علم و آگاهی و تخصص را سبب خرابی امور معرفی کرده است: «مَنْ عَمِلَ‏ عَلی‏ غَیْرِ عِلْمٍ‏، کَانَ مَا یُفْسِدُ أَکْثَرَ مِمَّا یُصْلِح».[22]

4. برنامه‌ریزی و اعتدال در کسب و کار

یکی از ویژگی‌های دین اسلام، رعایت اعتدال و پرهیز از افراط و تفریط در همه عرصه‌های زندگی است. این مهم در امور اقتصادی، به‌ویژه در زمینه کار و تلاش اهمیت بسزایی دارد و علی‌رغم تأکید بر تلاش حداکثری برای تولید و تأمین نیازهای زندگی، اعتدال و پرهیز از حرص و آزمندی نیز توصیه شده است. در عین حال رعایت حقوق نفس و اعضای بدن نیز مورد توجه قرار گرفته است. همچنین به یاد خدا و عبادت توجه شده است؛ چنان‌که خداوند در توصیف مؤمنان، آنها را کسانی معرفی می‌کند که تجارت و معامله ایشان را از یاد خدا غافل نمی‌کند: «رِجالٌ لاتُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللّهِ».[23] همچنین در آیات قرآن کریم بر عمل و تلاش به قدر توان آدمی تصریح شده است: «خداوند هیچ کس را جز به اندازه توانش بازخواست نمی‌کند و بر همین اساس هر کس کار نیکی انجام دهد، برای خود کرده و هر کس کار بدی انجام دهد، به زیان خود انجام داده است».[24] امیرالمؤمنین(علیه السلام) شبانه‌روز مؤمن را به سه قسمت تقسیم کرده‌اند که یک‌ سوم آن را به عبادت و راز و نیاز با یکتای بی‌همتا و قسمتی دیگر را به تلاش برای تأمین معاش و هزینۀ زندگی و بخشی را به لذت‌های حلال بپردازد.[25]

5. راستگویی و درستکاری

راستگویی، راست‌کرداری و انجام درست کار، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌ها و فضایل اخلاقی است و یکی از مهم‌ترین ابزار موفقیت به شمار می‌رود و می‌توان از آن به عنوان موتور پیشران کسب و کار یاد کرد. صداقت و درستکاری، موجب اعتماد عمومی جامعه، رضایت خداوند، نشاط مجری و در ‌نهایت موفقیت در کسب و کار می‌شود. اهمیت این مهم در تعالیم اسلامی به‌گونه‌ای است که یکی از ویژگی‌های پیامبران و سبب نجات در روز قیامت معرفی شده است.[26] پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرموده است: «خداوند دوست دارد اگر کسی کاری انجام می‌دهد، آن را نیکو انجام دهد».[27]

6. استحکام و اتقان کار

یکی از مهم‌ترین آداب کسب و کار را باید استحکام و اتقان آن دانست. استحکام و استواری در انجام کار در برخی آیات قرآن کریم و در بعضی جریان‌ها مورد اشاره قرار گرفته است؛ چنان‌که در داستان ذوالقرنین به اهتمام او در استحکام سدی که ساخت، اشاره شده است.[28] استحکام در انجام کار در سیره و سنت معصومین: هم جایگاه ویژه‌ای دارد. پیامبر(صلی الله علیه و آله) در ‌این ‌باره فرموده است: «خداوند دوست دارد اگر کسی کاری انجام می‌دهد، آن را محکم و صحیح انجام دهد».[29] آن حضرت هنگامی که کاری انجام می‌داد، تمام تلاش خود را در اتقان و استحکام کار به کار می‌بست؛ چنان‌که در تشییع و تدفین سعد بن معاذ با سنگ و خاک آن را مستحکم کرد و پس از آن فرمود: «إِنِّی لَأَعْلَمُ أَنَّهُ‏ سَیَبْلَی‏ وَ یَصِلُ الْبِلَی إِلَیْهِ وَ لَکِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ عَبْداً إِذَا عَمِلَ عَمَلًا أَحْکَمَه؛[30] می‌دانم به‌زودی پوسیده می‌شود؛ ولی خداوند دوست دارد وقتی بنده او کاری انجام می‌دهد، آن را محکم و استوار انجام دهد».

7. شروع کار از صبح زود

شروع زود‌ هنگام کسب و کار در روز، سبب رونق و پیشرفت کار می‌شود. نگاهی به زندگانی و برنامه افراد موفق در زمینه‌های مختلف، گویای آن است که آنان افزون بر داشتن برنامه منظم، سحرخیز بوده و برنامه کاری خود را صبح زود آغاز می‌کرده‌اند. این مهم در تعالیم اسلامی، از ویژگی خاصی برخوردار بوده و بر آن تأکید شده است؛ به‌گونه‌ای‌که امام رضا(علیه السلام) بین‌الطلوعین، یعنی بین طلوع فجر تا طلوع خورشید را زمان تقسیم روزی انسان‌ها بیان کرده و به‌ خواب ‌رفتگان در آن زمان را محروم از آن برشمرده  است: «الْمَلَائِکَةُ تُقَسِّمُ أَرْزَاقَ‏ بَنِی‏ آدَمَ‏ مَا بَیْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إِلَی طُلُوعِ الشَّمْسِ فَمَنْ یَنَامُ فِیمَا بَیْنَهُمَا یَنَامُ عَنْ رِزْقِه».[31]

8. شناخت حلال و حرام

شناخت حلال و حرام در کارها، یکی از مهم‌ترین آداب کسب و کار است. قرآن کریم انسان‌ها را از خوردن اموال یکدیگر به باطل نهی کرده است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لا‌تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَکُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْکُم‏».[32] برخی مفسران باطل را ربا و «تِجارَةً عَنْ تَراضٍ» را خرید و فروش حلال معنا کرده‌اند.[33] برخی آیات دیگر به خوردن رزق و روزی حلال دستور داده‌اند.[34] معصومین: نیز در ‌این ‌باره دستورهایی دارند؛ به‌ویژه در مشاغلی مانند تجارت بر یادگیری فقه و حلال و حرام امور قبل از اشتغال به آن تأکید کرده‌اند. پیامبر(صلی الله علیه و آله) ضمن مقدم ‌دانستن فقه بر تجارت فرموده است: «الْفِقْهُ‏ ثُمَ‏ الْمَتْجَرُ فَمَنِ اتَّجَرَ بِغَیْرِ فِقْهٍ فَقَدِ ارْتَطَمَ فِی الرِّبَا ثُمَّ ارْتَطَم؛[35] هر ‌کس بدون دانستن حلال و حرام ]فقه[ به تجارت بپردازد، در ربا فرو می‌رود».

نگارنده: حجت‌الاسلام والمسلمین حمیدرضا مطهری

فهرست منابع

کتب

ابن‌شعبه حرانی، حسن بن علی؛ تحف العقول؛ تصحیح علی‌اکبر غفاری؛ چاپ دوم، قم: جامعه مدرسین، 1404 ق.
پاینده‌، ابوالقاسم‌؛ نهج الفصاحه؛ چاپ چهارم‌، تهران‌: دنیای دانش‌، 1382ش.
ابن‌أبی‌جمهور، محمد بن زین‌الدین؛ عوالی اللئالی العزیزیة فی الاحادیث الدینیة؛ تصحیح مجتبی عراقی؛ قم: دار سیدالشهداء7، 1405ق.
توسلی، غلامعباس؛ جامعه‌شناسی کار و شغل؛ تهران‌: سمت‌، 1382‌ش.
دهخدا، علی اکبر‌؛ لغت‌نامه دهخدا؛ تهران‌: مؤسسۀ لغت‌نامه دهخدا، 1377ش.
راغب اصفهانی، حسین بن محمد؛ مفردات الفاظ القرآن؛ تصحیح صفوان عدنان داوودی؛ بیروت ـ دمشق: دار القلم ـ الدار الشامیه‌، 1412ق.
صدوق، محمد‌بن‌علی‏؛ امالی؛ چاپ ششم، تهران‌: کتابچی‌، 1376‌ش‏‌.
 التوحید؛ تصحیح هاشم حسینی‌؛ قم‌: جامعه مدرسین‌، 1398ق.
 کتابُ من لایحضره الفقیه؛ تصحیح علی‌اکبر غفاری؛ چاپ دوم، قم: جامعه مدرسین‌،1413ق.
طبرسی‌، حسن بن فضل؛ مکارم الاخلاق؛ چاپ چهارم، قم‌: انتشارات الشریف الرضی‌، 1412ق.
طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ تصحیح فضل‏الله ‏یزدی طباطبایی و هاشم رسولی؛ چاپ سوم، تهران: ناصر‌خسرو‌، 1372‌ش.
عمید‌، حسن‌؛ فرهنگ فارسی عمید؛ تهران‌: امیر‌کبیر‌،1371‌ش.
فیض کاشانی، محمد محسن بن شاه مرتضی؛ المحجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء؛ تصحیح علی‌اکبر غفاری؛ چاپ چهارم‌، قم: مؤسسه نشر اسلامی، 1417‌ق.
قمی‌، علی بن ابراهیم؛ تفسیر القمی؛ تصحیح طیب موسوی جزایری؛ چاپ سوم، قم: دار الکتاب‌، 1363‌ش.
کلینی‌، محمد بن یعقوب؛ کافی؛ تصحیح علی‌اکبر غفاری؛ چاپ سوم، تهران: دارالکتب الاسلامیه‌، 1363ش.
مجلسی، محمد‌باقر؛ مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرسول‏؛ تصحیح سید‌هاشم رسولی محلاتی؛ چاپ سوم، تهران‌: دار الکتب الاسلامیه‌، 1404‌ق.
نشریات

اخلاقی‌، اسماعیل‌؛ «کار و تلاش در پرتو آموزه‎های قرآن و اهل‌بیت:»، فرهنگ کوثر؛ شماره ‌83، پاییز 1389.

[1]. علی‌اکبر دهخدا؛ لغت‌نامه دهخدا؛ ذیل واژه کار.

[2]. اسماعیل اخلاقی؛ «کار و تلاش در پرتو آموزه‌های قرآن و اهل‌بیت:»؛ فرهنگ کوثر؛ ص‌31.

[3]. غلامعباس توسلی؛ جامعه‌شناسی کار و شغل؛ ص90.

[4]. همان، ص10.

[5]. حسن عمید؛ فرهنگ فارسی عمید؛ ذیل واژه کسب.

[6]. علی‌اکبر دهخدا؛ لغت‌نامه دهخدا؛ ذیل واژه کسب.

[7]. حسین بن محمد راغب اصفهانی؛ مفردات الفاظ القرآن؛ ص709.

[8]. نجم‌: 39.

[9].قصص: 27.

[10]. انبیاء:‌80.

[11]. فاطر: 10.

[12]. نبأ: 11.

[13]. مدثر: 38.

[14]. هود‌: 61؛ فضل بن حسن طبرسی؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ ج ‌5‌، ص ‌264.

[15]. حسن بن فضل طبرسی؛ مکارم الاخلاق؛ ص 251 و 252.

[16]. محمدمحسن بن شاه‌مرتضی فیض کاشانی؛ تفسیر الصافی؛ ج ‌1، ص ‌83.

[17]. محمد بن علی صدوق؛ التوحید؛ ص‌ 231‌.

[18]. ‏ طلاق: 3.

[19]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج ‌2، ص ‌47.

[20]. ر.ک: همان، ج 1، ص 107؛ محمدمحسن بن شاه‌مرتضی فیض کاشانی؛ الوافی؛ ج ‌1، ص ‌199؛ محمدباقر مجلسی؛ مرآةالعقول فی شرح اخبار آل الرسول‏؛ ج 1، ص‌ 140.

[21]. یوسف: 55.

[22]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج 1، ص ‌108.

[23]. نور: 37.

[24]. بقره: 286.

[25]. حسن بن علی ابن‌شعبه حرانی؛ تحف العقول؛ ص 203.

[26]. ر.ک. مریم: 41، 54 و 56؛ احزاب: 7 و 8.

[27]. ابوالقاسم پاینده؛ نهج الفصاحه؛ ص 801.

[28]. کهف: 97 – 94.

[29]. ابوالقاسم پاینده؛ نهج الفصاحه؛ ص ‌305.

[30]. محمد بن علی صدوق؛ الامالی؛ ص 384 و 385.

[31]. محمد بن علی صدوق؛ کتابُ من لایحضره الفقیه؛ ج ‌1، ص ‌504.

[32]. نساء: 29.

[33]. علی بن ابراهیم قمی؛ تفسیر القمی؛ ج ‌1، ص ‌137.

[34]. بقره: 168؛ مائده: 88.

[35]. محمد بن زین‌الدین ابن ‌ابی‌جمهور؛ عوالی اللئالی؛ ج ‌3، ص ‌201.

دیدگاه‌ها

ناشناس 15:52 - 1400/07/14

سلام علیکم کوتاه و مفید ، خیلی ممنونم عااااالیه ، خدا خیرتون بده .

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.