تربیت فرزند از دیدگاه امام سجادعلیه السلام با تأکید بر دعای 25 صحیفه سجادیه
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| تربیت، مجموعه تلاشهایی سنجیده و منظم برای رسیدن به هدفهای مشخص و شکوفاسازی توانهای بالقوه در تمام ابعاد وجودی انسان است. رشد موفقیتآمیز کودک، در گرو شناخت ابعاد مختلف تربیت و فرهنگ جامعهای است که در آن زندگی میکند. صحیفه سجادیه امام سجادعلیه السلام از گرانبهاترین آموزههای تربیتی، فرهنگی، اجتماعی و دینی است[1] که توسط حضرت در قالب ادعیه بیان شده است و میتواند الگویی مناسب در این زمینه باشد؛ بهویژه دعای بیست و پنجم صحیفه سجادیه که درباره فرزندان است. امام سجاد علیه السلام عرضه میدارد: «وَ أَصِحَّ لِی أَبْدَانَهُمْ وَ أَدْیَانَهُمْ وَ أَخْلَاقَهُم ... وَ أَعِنِّی عَلَى تَرْبِیَتِهِمْ وَ تَأْدِیبِهِمْ:[2] و بدنها و دینشان و اخلاقشان را برایم به سلامت دار ... و مرا در تربیت و خوبی کردن در حقشان یاری فرما». در این مجال به بررسی اهمیت تربیت فرزند و ابعاد سهگانه تربیت در این دعا میپردازیم.
الف. اهمیت تربیت فرزند
در آموزههاى دینى، از فرزند با تعابیرى مانند جگرگوشه والدین،[3] گل خوشبوى بهشتى،[4] مایه خیر و برکت[5] و از فرزند صالح، به عنوان نشانه خوشبختی مرد[6] و میراث خداوند به بنده مؤمنش یاد شده است.[7] امام سجاد علیه السلام فرزند را نعمت ارزشمندی دانسته و میفرماید: «فرزند، بهترین نعمت است. اگر زنده باشد، دعا کنندهاى نقد است و اگر چنانچه بمیرد، شفاعت کنندهاى است که انسان او را پیشاپیش مىفرستد».[8]
مایکل آرگیل مىگوید: «با وجود فرزند، لذت زیادى در خانواده وجود دارد. بیشتر والدین محرک و شادى را به عنوان یک مزیت از کودکانشان دریافت مىکنند».[9] از سوی دیگر یافتههاى تحقیقاتى و مشاهدات بالینى حکایت از آن دارد که عدم حضور فرزند در محیط خانواده، یکى از عوامل ناپایدارى در زندگى مشترک است.[10] بیفرزندى در خانوادهها، فضاى خالى را به وجود میآورد و باعث تضاد و بىعلاقگى به زندگى مشترک مىشود. تحقیقات انجام شده در ایران نیز نشان میدهد که خانوادههاى بىفرزند بیش از هر نوع خانواده دیگر در معرض گسست قرار دارند.[11]
بر این اساس فرزندآوری و تربیت فرزند شایسته، تأثیر بسزایی بر استحکام و شادی در خانواده و بهتبع آن، سلامت جامعه دارد. از این رو نفس صدور یک دعای مستقل و به طور نسبی طولانی برای فرزند از سوی امام سجاد علیه السلام ، شاهدی قوی بر جایگاه و اهمیت فرزند است. اهتمام امام علیه السلام بر دعا برای فرزندان با عبارات ظریف، بیانگر لزوم توجه به موقعیت فرزند در منظومه حیات فردی و اجتماعی است. امام علیه السلام در همین دعا در فرازی با اهتمام به امر تربیت فرزندان و با اشاره به مشکلات آن، از خدای متعال درخواست یاری میکند و میفرماید: «وَ أَعِنِّی عَلَى تَرْبِیَتِهِمْ وَ تَأْدِیبِهِمْ: و مرا در تربیت و خوبی کردن در حقشان یاری فرما». امام علیه السلام با استعانت از خداوند برای تربیت فرزندان، بر اهمیت آن تأکید میکند و از این طریق مربّیان و والدین را به این امر مهم فرا میخواند. گرچه امام علیه السلام به عنوان مربّی، تمام شرایط یک مربّی خوب را داراست، اما مقصود از این جملات تعلیم شیوه درست تربیت کودکان است. از نظر امام علیه السلام نقطه آغاز تربیت، توکل بر خدا و تربیت خویشتن است و کسی میتواند مربّی خوبی باشد که پیش از دیگران به تربیت خود بپردازد. همچنان که در رساله حقوق میفرماید: «حق فرزندت این است که بدانی او از توست و خوبی و بدی او در دنیا، بستگی به تو دارد و تو که سرپرستی او را به عهده گرفتهای، مسئول تربیت و راهنماییاش به سوی خداوند و اطاعت او هستی؛ پس درباره او مانند کسی عمل کن که کارش را در این دنیا به حسن اثر خویش آراسته میکند و مىفرستد».[12]
از سوی دیگر اهتمام امام علیه السلام بر دعا برای فرزند، میتواند الگویی برای والدین باشد؛ چرا که دعای والدین در حق فرزندان، تأثیر شگرفی بر آینده و سرنوشت آنان دارد. والدینی که میخواهند در تربیت فرزندانشان موفق باشند و فرزندانی عاشق خدا، قرآن و اهلبیت: تربیت نمایند، باید از عامل دعا در حق فرزندانشان بهره ببرند. امام صادق علیه السلام فرمود: «ثَلَاثُ دَعَوَاتٍ لَا یُحْجَبْنَ عَنِ اللَّهِ (تَعَالَى): دُعَاءُ الْوَالِدِ لِوَلَدِهِ إِذَا بَرَّهُ، وَ دَعْوَتُهُ عَلَیْهِ إِذَا عَقَّه:[13] سه دعاست که از پروردگار در حجاب نمیماند و قطعاً مستجاب میگردد: دعای پدر و مادر در حق فرزندی که نسبت به والدین خود نیکوکار باشد، و نفرین ایشان در حق فرزندی که عاق والدین میشود». بسیاری از صالحان و فرزانگان، با دعای پدر و مادر به این مقامات و درجات دست یافتهاند.
محمد تقی مجلسی، پدر بزرگوار محمد باقر مجلسی میگوید:
در یکی از شبها پس از اینکه از نماز شب و تهجد سحری فارغ شدم، حال خوشی برایم ایجاد شد و از آن حالت فهمیدم که در این هنگام هر حاجت و درخواستی از خداوند نمایم، اجابت خواهد شد. فکر کردم چه درخواستی از امور دنیا و آخرت از درگاه خداوند متعال نمایم که ناگاه صدای گریه فرزندم محمد باقر در گهوارهاش بلند شد و من بیدرنگ چنین دعا کردم: «پروردگارا! به حق محمد و آل محمد، این کودک را مروّج دینت و ناشر احکام پیامبر بزرگت قرار ده و او را به توفیقاتی بیپایان موفق گردان».[14]
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند[15]
آثار و برکات و خدمات به جا مانده از آن بزرگوار، از برکت این دعای نیمه شب پدر است. تدریس و تربیت شاگردان بزرگ، مرجعیت و صدور فتوا، مسئولیتهای مهم و مسافرتهای مکرّر برای جمعآوری آثار اهلبیت: که حاصل آن، تألیف کتاب ارزشمند بحار الانوار در 110 جلد، از جمله این آثار و برکات میباشد.[16]
ب. مؤلفه سهگانه تربیت فرزند
امام سجاد علیه السلام در آغازین فرازهای این دعا به سه بعد مهم در امر تربیت اشاره میفرماید: «وَ أَصِحَّ لِی أَبْدَانَهُمْ وَ أَدْیَانَهُمْ وَ أَخْلَاقَهُمْ: بدنها و دینشان و اخلاقشان را برایم به سلامت دار». اگر چه اهللغت «صحّت» را در حقیقت به معنای تندرستی و نبود مرض جسمی میدانند، مجازی نسبت به غیر بدن و جسم نیز بهکار رفته است.[17]
1. تربیت جسمانی
حضرت در فراز «أَصِحَّ لِی أَبْدَانَهُمْ ...»، به تربیت جسمانی و توجه به سلامتی فرزندان اشاره میفرماید. «صحّت» در حقیقت لغوی، صفت بدن است و به صورت استعاری برای روح، نماز، ایمـان، اخلاق و ... استعمال میشود. سـلامت در بـدن، به معنای کارکرد طبیعی اعضای آن بر اساس وظایف مقرّر و بدون نقص و کاستی است؛ یعنی بدن در جهت تحقق هدفی که برای آن آفریده شده است، بدون هیچ مشکلی حرکت میکند.[18] در سیره امام سجاد علیه السلام آمده است: «هر گاه تولد فرزندی را به آن حضرت مژده میدادند، نمیپرسید دختر است یا پسر؛ بلکه نخست از سلامت او میپرسید و اگر اینگونه بود، میفرمود: سپاس خدایی را که از من چیز ناقص و ناسالمی نیافرید».[19]
کودکانی که سلامت جسمانی ندارند، در سالهای بعد نیز مشکلات شناختی، هیجانی و اجتماعی خواهند داشت. از این رو توجه به سلامتی کودک در حوزههای گوناگون، مانند ورزش و تحرک بدنی، خواب کافی و باکیفیت، تغذیه کافی و مناسب، رعایت بهداشت دهان و دندان، پیشگیری از بیماریها و بهداشت محیط ضرورت دارد.[20]
2. تربیت دینی
متأسفانه امروزه پرداختن والدین به رفع تنگناهای اقتصادی، دغدغۀ لباس و تحصیل فرزندان، نقش نهاد خانواده را در تربیت دینی کمرنگ نموده است. چه بسیارند خانوادههایی که بیش از آنکه غم هویت، ثبات شخصیت و تربیت حقیقی فرزندان را داشته باشند، حریص رفع نیازهای نه چندان مهم او هستند. پیگیر یادگیری و آموزش کامپیوتر، زبان، کنکور و ... آنان هستند، اما دغدغۀ تربیت الهی او را ندارند. این در حالی است که امام سجاد7 در این دعا، پس از آنکه سلامت جسمی را مورد توجه قرار میدهد، به تربیت دینی فرزندان اشاره میفرماید: «وَ اَصِحَّ لی... اَدْیانَهُمْ؛ و دینشان را برای من سالم بدار».
سلامت دین، پیگیری دستورات و قوانین دینی در دو مرحله اعتقاد و عمل و اجرای بیکم و کاست آنها برای رسیدن به هدف دینداری، یعنی کسب رضایت و خشنودی پروردگار است. در حقیقت سلامت دینی، به معنای پاک بودن اعتقادات و اعمال از هر گونه انحراف و کژی است. شخص دارای عقاید فاسد یا درگیر شبهات و نیز انسان گناهکار، به مقدار انحراف و فساد خویش از سلامت در دین محروم است. در برخی روایات از اموری چون حسد، خودپسندی، فخرفروشی و طمع، به عنوان آفت دین نام برده شده است.[21] «آفت» در لغت به معنای سبب فساد آمده است؛[22] یعنی عارضهای که باعث وقوع تباهی شده و شیء را از حالت صحّت و صلاح خارج میسازد.
تربیت دینی، هم حق کودک و وظیفه والدین است، هم آینده سعادتمند او را تضمین میکند و هم دارای ثوابی است که گاه نجاتبخش والدین خواهد بود.
با توجه به اهمیت و ضرورت تربیت دینی به چند نکته مهم باید توجه کرد:
الف) بهرهگیری از روشهای مناسب و اثربخش: گاه برخی والدین در تربیت دینی فرزندان، از روشهایی استفاده میکنند که دین را در کام فرزندانشان تلخ و آنها را از دینگریزان میکند. در خاطرات حضرت آیة الله مظاهری است که میفرمود:
پزشکی که در محیط اسلامی بزرگ شده بود، به مقدسات اسلام توهین میکرد و برخوردهای زنندهای داشت. پس از تحقیق متوجه شدیم که بیماری این پزشک از سختگیریهای پدرش ناشی شده است. او میگفت: «پدرم هر صبح با چوب، بالای سر من میآمد و مرا برای خواندن نماز صبح بیدار میکرد. اگر لحظهای دیر بلند میشدم، چوب را به سر و صورت و بدنم میزد». به این ترتیب، برخورد ناصحیح و غیر اسلامی پدر سبب به وجود آمدن عقده و بیماری روانی در وی شده بود؛ به طوری که نسبت به اسلام و مقدسات دین بدبین شده و به آنها جسارت میکرد.[23]
این در حالی است که امام خمینی; با اینکه نسبت به انجام تکالیف شرعی فرزندانش بسیار مقید بود، اما از ایجاد تلخی در جان کودک پرهیز داشت. یکی از فرزندان امام میگوید:
زمانی همسرم از روی عادت خانوادگی، صبحها دخترم را از خواب شیرین بیدار میکرد که نماز بخواند. امام که در جریان قرار گرفت، پیغام فرستاد که شیرینی اسلام را به مذاق بچه تلخ نکن و چقدر این حرف بهجا بود و تأثیر عمیقی بر روحیه دخترم گذاشت؛ به طوری که بعد از آن، خودش سفارش میکرد که برای نماز صبح بیدارش کنیم.[24]
ب) توجه به سطوح تحول کودک: کودک از لحظهای که متولّد میشود، دگرگونیهای متنوعی را از نظر جسمی، روانی، عاطفی و شناختی تجربه میکند. والدینی در تربیت فرزندشان موفقند که این دگرگونیها را به خوبی رصد کنند و تعامل و رفتارشان را با کودک، با آن دگرگونیها تطبیق دهند. آنان با شناخت ویژگیهای مراحل گوناگون رشد کودک و نیازهای مرتبط با هر مرحله، از شیرخوارگی تا نوجوانی و حتی بزرگتر میتوانند به خوبی به کودک خود کمک کنند.[25]
ج) رعایت اصل تدریج در تربیت دینی: یکی از مهمترین اصول در تربیت دینی، اصل تدریج است. هر چیزی ظرفیت و اندازهای خاص دارد. پرورش ابعاد روحانی انسان هم از ضابطه و قانون تدریج و تکامل پیروی میکند. پرورش دینی باید با برنامهریزی زمانبندی شده متوازن، همراه با تربیت بدن و به پیروی از عقل، مبتنی بر شناخت نیازها، علایق و قابلیتها انجام گیرد. در روایتی از امام پنجم علیه السلام یا امام ششم علیه السلام برنامه تربیت دینی فرزند از دوران خردسالی چنین وصف شده است:
چون کودک سه ساله شود، هفت بار به او بگو: «بخوان لا إله إلا الله». بعد واگذارش تا به سن سه سال و هفت ماه و بیست روز رسد، سپس هفت بار به او بگویند: «بگو محمد رسولالله» و دیگر تا چهارسالگی او را واگذار و چون چهار سالش تمام شد، هفت بار بگوید: «صلی الله علی محمد و آل محمد» و رهایش کنید تا پنج سالگی. آنگاه به او گفته شود: «دست راست و چپ کدام است؟». وقتی فهمید، رو به قبله وا داشته شود و سجده کند و باز واگذارش کنید تا شش سالگی. چون شش ساله شد، رکوع و سجود آموزد تا هفت ساله شود. در این سن
دستور دهند تا دست و صورت را بشوید، وضو بگیرد، بعد به نمازش وا دارند و چون نه ساله شد، وضو یادش دهند و اگر ترک کرد، تنبیه شود و به نماز فرمانش دهند و چون نماز و وضو فرا گیرد، والدینش آمرزیده شوند. انشاءالله.[26]
از نگاه معصومان: مهمترین مسئولیت تربیتی والدین، پرورش مذهبی فرزندان باشد؛ چنانکه امام سجادعلیه السلام میفرماید: «وَ أَنَّکَ مَسْئُولٌ عَمَّا وَلَّیتَهُ مِنْ حُسْنِ الْأَدَبِ وَ الدَّلَالَةِ عَلَی رَبِّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْمَعُونَةِ عَلَی طَاعَتِهِ:[27] موظفی فرزندت را با آداب و اخلاق پسندیده پرورش دهی، او را به خداوند بزرگ راهنمایی کنی و در اطاعت و بندگی پروردگار، یاریاش نمایی».
والدین در تربیت دینی، نقش خود را از طریق ارتباطهای کلامی، القای باورهای مذهبی و معنوی و نیز رفتارهای مذهبی ایفا میکنند. بنا بر تحقیقات، خانوادهها با انجام اعمال مذهبی مثل دعا کردن، بردن نام خدا در هنگام غذا خوردن، دادن خیرات، دستگیری از فقرا و رعایت اخلاق، میتوانند موجب رشد و بالندگی معنوی کودکان شوند. انجام مناسک و شعائر مذهبی نیز بذر معنویت را در دل کودکان و نوجوانان میافشاند. بحثهای آزاد خانوادگی در مورد مسائل مذهبی، در درک کودکان از مفاهیم معنوی تأثیر بسزایی دارد. اگر این بحثها به مقتضای سن کودک و متناسب با فضای فکری او باشد، بسیار گیرا و شیرین خواهد بود. بحثهای معنوی میان والدین و کودکان، بستر مناسبی را برای نهادینه کردن مفاهیم مذهبی فراهم میآورد. از مسائلی که میتواند به رشد مذهبی کودکان در خانواده کمک کند، نقل داستانها و روایتهای مذهبی است. اصولاً کودکان داستانها را دوست دارند و والدین میتوانند مفاهیم مذهبی را از طریق روایتها و داستانهای جذاب آموزش دهند.[28]
3. تربیت اخلاقی
تربیت اخلاقی یکی دیگر از جنبههای دیگر تربیت است که امام سجاد علیه السلام در این دعا به آن اشاره میفرماید: «وَ اَصِحَّ لی... اَخلاقهُمْ: و اخلاقشان را برای من سالم بدار». جداگانه ذکر کردن تربیت اخلاقی توسط امام علیه السلام با وجود تقسیم دین به سه بخش احکام، اعتقادات و اخلاقیات، بیانگر اهمیت آن است.
تربیت اخلاقی با مفاهیمی همچون وجدان، احساس گناه، نوعدوستی، همدلی، احترام، صداقت و ... سر و کار دارد.[29] کودک اخلاقمحور، از دزدی، دشنام، فریب، غیبت، تهمت، سخنچینی، خشونت، آزار و اذیت دیگران، بدخواهی و ... به دور است.
مفهوم اخلاق در روانشناسی، یکی از مفاهیم کلیدی است. این مفهوم به یک سلسله ارزشها و باورهای درونی اطلاق میشود که به عنوان یکی از عوامل مهارکننده عمل میکند. به این ترتیب وجدان از یک قضاوت ساده نسبت به درست و نادرست فراتر میرود و به مقام تشخیص و به کار بستن اصول، تکالیف و قوانین اخلاقی میرسد.[30]
بیان نقش والدین در تربیت و سلامت اخلاقی فرزندان در فضای خانواده توسط امام سجاد علیه السلام، حاکی از اهمیت این امر در خانواده است؛ زیرا در بسیاری از موارد کجرفتاری فرزندان ناشی از نبود یا بیثباتی قوانین اخلاقی در زندگی روزمره است. نوجوان و جوان در خانوادههای آشفته، با مشکلات عدیدهای به خصوص در زمینهٔ اخلاقی رو به رو هستند. خانوادههای متزلزل که بر اثر طلاق یا مرگ والدین از هم فرو پاشیدهاند، محیط مساعدتری را برای رشد رذایل اخلاقی فراهم میسازد. تحقیقات به عمل آمده از پسران نوجوان دبیرستانی، بیانگر آن است که عقبماندگی نوجوانان خانوادههای شکستخورده، در انجام فعالیتهای اجتماعی است. آنها افرادی عصبی، تندخو، بدبین و حساس هستند که در مقایسه با بقیه دانشآموزان، آمادگی انحراف بیشتری دارند.[31]
یادگیری مشاهدهای فرزند و نیز تربیت الگویی و عملی والدین، جایگاه بسیار مهمی در تربیت فرزند دارد؛ زیرا اغلب رفتارهای انسان، بر اساس یادگیری است و اولین و مهمترین پایگاه یادگیری افراد، کانون خانواده است. قرآن با بیان سرگذشت بسیاری از اقوام منحرف گذشته، از تأثیرگذاری رفتار و گفتار خانواده بر فرزندان خبر میدهد: «وَإِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً قَالُواْ وَجَدْنَا عَلَیْهَا آبَاءنَا:[32]و هنگامی که کار زشتی انجام میدهند، میگویند: پدران خود را بر این عمل یافتیم». امام صادق علیه السلام نیز فرموده است: «کونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِأَعْمَالِکُمْ، وَ لَا تَکُونُوا دُعَاةً بِأَلْسِنَتِکُمْ:[33] با اعمال خود مردم را دعوت کنید، نه با زبانتان». والدین موفق در تربیت فرزند این حدیث امام علیه السلام را در نظر میگیرند تا در عمل فرزندانشان به امور شایسته و فضیلتهای اخلاقی فرا خوانده شوند؛ زیرا فرزندان بیش از آن که به گفتار والدین بیندیشند، به عملشان مینگرند.
دو صد گفته چون نیم کردار نیست[34]
پدر و مادر باید توجه کنند که در خانه بهعنوان الگوی تربیت فرزندان به حساب میآیند و برای ایجاد صفات خوب و ترویج خصال پسندیده و عادات مطلوب تربیت، بایستی اقدام عملی کنند و به تذکر و پند اکتفا ننمایند.
سعدیا گرچه سخندان و مصالحگویی
به عمل کار برآید به سخندانی نیست[35]
در پژوهشی که حسینی و دلاویز در سال 1371 درباره علل عدم گرایش به نماز بر روی 1000 دانشآموز دوره راهنمایی و دبیرستان استان مازندران انجام دادند، اهمیت ندادن افرادی چون پدر و مادر و دوستان به نماز را از مهمترین علل عدم گرایش دانشآموزان به نماز دانستهاند.[36]
پندم چه دهی؟ نخست خود را
محکم کمری زپند بربَند
چون خود نکنی چنانکه گویی
پند تو بُوَد دروغ و ترفند[37]
منابع:
[1]. کتاب شریف صحیفه سجادیه که حاوی ادعیه و مناجات چهارمین پیشوای شیعیان است، یکی از بزرگترین و مهمترین گنجینههای حقایق و اسرار الهی به شمار میرود؛ از این رو القابی چون «انجیل اهلبیت:» و «زبور آل محمد9» و «اخت القرآن» دارد. آقا بزرگ تهرانی؛ الذریعة؛ ج 15، ص 18.
در سال 1353 شمسی آیتالله نجفی; نسخهای از صحیفه سجادیه را برای طنطاوی (مفتی اسکندریه) به مصر فرستاد. وی پس از تشکر از دریافت این هدیه گرانبها، در پاسخ چنین نوشت: «این از محرومیت ماست که تا کنون بر این اثر گرانبهای جاوید که از مواریث نبوت است، دست نیافته بودیم. من هر چه در آن مینگرم، آن را از گفتار مخلوق، برتر و از کلام خالق، پایینتر مییابم». مهدی پیشوایی؛ سیره پیشوایان؛ ص 281 .
[2]. علی بن الحسین؛ صحیفة السجادیة؛ ص 121.
[3]. حسین نوری؛ مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل؛ ج 15، ص 112.
[4]. محمد بن یعقوب کلینى؛ الکافی؛ ج 6، ص 3.
[5]. محمد محمدى رىشهرى؛ حکم النبى الأعظم9؛ ج 4، ص 132.
[6]. محمد بن حسن حرّ عاملی؛ وسائل الشیعة؛ ج 15، ص 97.
[7]. همان، ص 98.
1. علاء الدین على متقى هندى؛ کنزالعمال؛ ج 16، ص 112.
[9]. علی احمد پناهی؛ پرسشها و پاسخهای دانشجویی: دفتر چهل و هشتم (مهارتهای زندگی)؛ ص 189.
[10]. همان، ص152.
[11]. باقر ساروخانى؛ طلاق: پژوهشى در شناخت واقعیت و عوامل آن؛ ص 67- 71.
[12]. ابنشعبه حرانی؛ تحف العقول؛ ص263.
[13]. محمد بن حسن طوسی؛ الامالی؛ ص280.
[14]. مرتضی آقا تهرانی و محمدباقر حیدری کاشانی؛ خانواده و تربیت مهدوی؛ ص 121.
[15]. شمس الدین محمد حافظ شیرازی؛ دیوان حافظ شیرازی؛ غزل 183.
[16]. پایگاه اطلاعرسانی تبیان؛ «چگونه اخلاص پدر، فرزندش را علامه کرد»؛ 23/02/1397
https://article.tebyan.net/423677
[17]. ر.ک: ابن منظور؛ لسان العرب؛ ج 2، ص 508.
[18]. سید علیخان کبیر مدنی؛ ریاض السالکین فی شرح صحیفة الساجدین؛ ج 4، ص 100.
[19]. محمد بن یعقوب کلینی؛ الکافی؛ ج 6، ص 21.
[20]. مبین صالحی؛ روانشناس کودک خود باشید؛ ص132.
[21]. محمد محمدی ری شهری؛ میزان الحکمة؛ ج 3، ص 377.
[22]. احمد بن محمد فیومی؛ مصباح المنیر؛ ج 1، ص 20.
[23]. حسین مظاهری؛ خانواده در اسلام؛ ص 177.
[24]. غلامرضا منفرد؛ «تربیت دینی با الهام از سیره تربیتی امام خمینی;»؛ مجموعه مقالات کنگره آثار و اندیشه تربیتی حضرت امام خمینی;؛ ص 384 ـ 396.
[25]. مبین صالحی و معصومه قلیزاده؛ یک قدم تا باور: عزت نفس کودکان؛ ص 54.
[26]. حسن بن فضل طبرسی؛ مکارم الأخلاق؛ ص 222.
[27]. محمد بن على صدوق؛ کتابُ من لایحضره الفقیه؛ ج 2، ص 622.
[28]. علی اکبر زهره کاشانی؛ «اصول تربیت دینی از منظر آیات و روایات»؛ اسلام و پژوهشهای تربیتی، سال اول، شماره دوم، پاییز و زمستان 1388، ص 169 ـ 202.
[29]. خسرو رشد و همکاران؛ «شناسایی مؤلفههای اساسی تربیت کودک بر اساس دیدگاه والدین ایرانی»؛ فصلنامه علمی پژوهشی خانوادهپژوهی؛ سال سیزدهم، شماره 50، تابستان 1396، ص 215 ـ 236.
[30]. پروین کدیور؛ روانشناسی اخلاق؛ ص 14.
[31]. سید روح الله حسینپور؛ «عوامل مؤثر در رشد اخلاق کودکان و نوجوانان»؛ پایگاه راسخون؛ 09/03/1397 https://rasekhoon.net/lifestyle/show/1379005
[32]. اعراف: 28.
[33]. عباس قمی؛ سفینة البحار؛ ج 6، ص 514.
[34]. ابوالقاسم فردوسی؛ شاهنامه؛ داستان سیاوش.
[35]. مصلح الدین سعدی شیرازی؛ کلیات سعدی؛ به کوشش محمد علی فروغی؛ ص 947.
[36]. ر.ک: جواد آقا محمدی؛ «بررسی نقش الگوی تربیتی والدین در تربیت دینی فرزندان»؛ پژوهشنامه تربیت تبلیغی؛ سال اول، شماره دوم، تابستان 1392، ص 105 ـ 126.
[37]. ناصر خسرو قبادیانی؛ قصاید؛ قصیده شماره۵۰.
حجتالاسلام و المسلمین عباس آزاد
افزودن دیدگاه جدید