عوامل وسعت و تنگی رزق و روزی
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| عوامل وسعت و تنگی رزق و روزی. گروه تولیدمحتوا معاونت فرهنگی وتبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم
اشاره
زندگی هر موجود زندهای وابسته به روزی، و روزیدهنده همه موجودات خدای سبحان است. در آیات و روایات بسیاری، عواملی به عنوان عوامل افزایش روزی و عواملی نیز به عنوان اسباب کاهش روزی معرفی شدهاند. این عوامل، علت تامه برای وسعت رزق نیستند؛ بلکه مقتضی هستند و به تنهایی موجب افزایش روزی نمیشوند؛ یعنی باید علاوه بر انجام دادن مقتضی و فراهم شدن شرایط لازم، از مرتکب شدن اسباب کاهش رزق بر حذر بود تا بعد از وجود مقتضی و فقدان مانع، افزایش روزی بر آن عمل مترتب شود. چه بسا شخصی عوامل افزایش روزی را به جا میآورد، ولی از سوی دیگر از اسباب کاهش رزق حذر نمیکند؛ طبیعی است که این فرد به نتیجه نخواهد رسید. در این جلسه بحث را در دو محور عوامل افزایش و عوامل کاهش روزی بررسی میکنیم.
اسباب افزایش رزق
1. شکر و سپاسگزاری
شکر و سپاسگزاری خداوند سبحان، یکی از مهمترین عوامل افزایش روزی است و بالعکس کفر و ناسپاسی، سبب نقصان و کاهش روزی میشود: «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِى لَشَدِيدٌ»: (ابراهیم: 7.) «اگر واقعا سپاسگزارى کنید [نعمت] شما را افزون خواهم کرد و اگر ناسپاسى نمایید، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود».
امام علی(علیه السّلام) درباره ارتباط میان شکر و نعمت فرموده است: «النِّعَمُ مَوْصُولَةٌ بِالشُّكْرِ وَ الشُّكْرُ مَوْصُولٌ بِالْمَزِيدِ وَ هُمَا مَقْرُونَانِ فِي قَرْنٍ فَلَنْ يَنْقَطِعَ الْمَزِيدُ مِنَ اللَّهِ حَتَّى يَنْقَطِعَ الشُّكْرُ مِنَ الشَّاكِر»: ( علی بن محمد لیثی واسطی؛ عیون الحکم و المواعظ؛ ص 64.) «نعمت به شکر متّصل شده و شکر به فزونى، و این دو به یک رشته بسته شدهاند. پس فزونى از طرف خداوند بریده نمىشود، مگر آنگاه که شکرِ شکرکننده بریده شود».
یکی از یاران امام صادق(علیه السّلام) به نام اسحاق میگوید:
در مسیری همراه با امام صادق(علیه السّلام) و با حضرت همکلام بودم. ناگاه حضرت از مرکب پیاده شد و رو به قبله، سجدهای طولانی به جای آورد و پس از آن، گونه راست خود را طولانی مدت بر خاک نهاد. سپس صورت خود را پاک نمود و دوباره بر مرکب سوار شد. علت آن را که پرسیدم، فرمود: ای اسحاق! نعمتی را که خداوند بر من ارزانی فرموده، به یاد آوردم. پس دوست داشتم که نفس خود را (در مقابل خدا) خوار نمایم. ای اسحاق! خداوند هیچ نعمتی را بر بندهاش ارزانی نمیکند که او با یک سجدهای که در آن ستایش خدا باشد، او را سپاس گوید و از آن فارغ شود، مگر اینکه خداوند به زیادت نعمت او در دنیا و آخرت امر مینماید. ( محمدباقر مجلسی؛ بحارالانوار؛ ج 86، ص 207.)
در واقع شکر، قدردانی، اندازهشناسی و حقشناسی در مورد نعمتهای خداوند است؛ همچنان که امام علی(علیه السّلام) فرموده است: «إِنَّ لِلَّهِ فِي كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ وَ مَنْ قَصَّرَ عَنْهُ خَاطَرَ بِزَوَالِ النِّعْمَة»: «خداوند متعال در هر نعمتی حقی از شکر قرار داده، پس کسی که شکر نعمت را به جا آورد، نعمت [بر او] زیاد میشود و کسی که شکر ننماید، نعمت به زوال میرود».
شکر نعمت، نعمتت افزون کند کفر، نعمت از کفت بیروت کند
شکرگزارى در برابر برکات و نعمتهاى مستمر و مداوم الهى، ضرورت و حداقل شرط بندگى الهى است. ما انسانها در برابر بسیارى از نعمتهاى الهى ناسپاسیم و حتى به بسیارى از این نعمتهاى الهى توجه نداریم؛ از جمله این نعمتها میتوان به نعمت اسلام، تشیع، محبت اهل بیت(علیهم السلام)، نعمت ولایت و در امتداد آن نعمت وجود رهبری اشاره کرد. یکی از نعمتهای بزرگ الهی که همواره باید شکرگزار آن بود، نعمت بزرگ وجود رهبر است. وجود رهبر به عنوان نقطهای در رأس هرم نظام اسلامی، نعمتی است که خدا به ما ارزانی داشته است؛ نعمتی که دیگران از آن محرومند. از این رو باید سپاسگزار این نعمت بزرگ الهی بود: «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّث». (ضحى: 11.) رهبر معظم انقلاب، نعمت الهی و افتخار بزرگی برای ما و جهان اسلام است؛ چنانکه کوفی عنان میگوید:
ایرانیها و مسلمانان باید افتخار کنند که چنین رهبری دارند. من با شخصیتهای مختلفی از جمله ژاک شیراک و هلموت کهل دیدار داشتهام که به شدت تحت تأثیر قرار گرفتهام، ولی در ملاقات با ایشان احساس کردم هنوز کسی را مثل ایشان ندیدهام. شخصیت معنوی ایشان چنان مرا تحت تأثیر قرار داد که پیش خودم فکر کردم چرا شخصیتی مثل من باید دبیرکل سازمان ملل باشد. پس از این دیدار، شخصیتهایی که مرا جذب کرده بودند، همه را به فراموشی سپردم.
یکی دیگر از نعمتهای الهی که همواره باید شکرگزار آن بود، نعمت امنیت اجتماعی است؛ چیزی که در دیگر کشورها به ویژه آمریکا که خود را ابرقدرت جهان میداند، بسیار اندک است. ایالات متحده آمریکا با داشتن سه مقتول توسط سلاح گرم به ازای هر صد هزار نفر، رکورددار نا امنی اجتماعی در جهان است. در گزارشهای به دست آمده، آمریکا رکورددار تجاوز به عنف نیز شناخته شده و ایالتهای «آلاسکا»، «اوریگون» و «نوادا»، بیشترین فراوانی تجاوز به عنف را دارد. در کنار رسواییهای اخلاقی کلیساها، از جمله کلیسای کاتولیک، مسئله قانونی شدن همجنسگرایی در آمریکا و افشای فساد جنسی در ارتش آمریکا، از مظاهر گسترش مفاسد اخلاقی در این کشور و برگ شوم دیگری از تاریخ مفاسد آن به شمار میآید.
2. پرهیزکاری
تقوا و دوری از گناه، یکی از عوامل وسعت روزی است. همانگونه که گناه سبب کاهش روزی میشود، تقوا و پرهیزکاری چه در بعد فردی و چه در بعد اجتماعی، سبب افزایش روزی میشود؛ همچنانکه خداوند متعال فرموده است: «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَ الأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ»: ( اعراف: 96.) «و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، قطعاً برکاتى از آسمان و زمین برایشان مىگشودیم، ولى تکذیب کردند؛ پس به [کیفر] دستاوردشان [گریبان] آنان را گرفتیم». بر اساس این آیه شریفه، تقوا معیاری برای نزول نعمت بر بندگان است. از همین روست که امام علی(علیه السّلام) فرموده است: «شما را سفارش میکنم به پرهیزکاری ... پس هر که تقوا و پرهیزکاری پیشه گیرد، سختیها بعد از نزدیک شدن و رو آوردن از او دور [میشود] ... رحمت و مهربانی پس از دور شدن به او بازگشت و نعمتها پس از کم شدن بر او فراوان میگردد و برکت مانند باران بزرگ قطره پس از اندک باریدن به او میرسد».
3. صدقه دادن
صدقه دادن، از جمله اموری است که در روایات به عنوان عامل افزایش روزی از آن یاد شده است؛ چنانکه رسولخدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «اِستَنزِلُوا الرِّزقَ بِالصَّدَقَةِ»: ( من لا یحضره الفقیه؛ ج 2، ص66.) «روزی را به وسیله صدقه فرود آورید». البته صدقه دادن صرفاً به معنای پول دادن به فقیر و تهیدست نیست؛ بلکه در روایات معنای وسیعی برای صدقه بیان شده است. روزی پیامبر(صلی الله علیه و آله) به یارانش فرمود: «بر هر مسلمانی در هر روز صدقهای واجب است». عرض شد: کیست که بتواند چنین کاری کند؟ پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: «عیادت مریض صدقه است، امر به معروف صدقه است، نهی از منکر صدقه است، پاسخ سلام را دادن صدقه است».
در پهنه هستی و در روابط کلی موجودات، هر کس هر طور رفتار کند، عکسالعملی متناسب با رفتار خود خواهد دید. اگر رحم کند، به او نیز رحم میشود. اگر دستها را باز و گسترده نماید، دستها به رویش باز میشود. اگر به دیگری ببخشد و کمک کند، به او نیز میبخشند و کمک میکنند.
4. صله رحم
صله رحم، یکی از عواملی است که درهای برکت و رحمت خداوند را به روی انسان میگشاید و سبب افزایش روزی میشود. پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) فرموده است: «مَا مِن اَهلِ بَیتٍ وَاصَلُوا إلاَّ أَجرَی اللهُ عَلَیهِمُ الرِّزقَ وَ کَانُوا فِی کَنَفِ اللهِ»: ( علاءالدین هندی؛ کنزالعمال؛ ج 6، ص 472.) «هیچ خانوادهای صله رحم نمیکند، جز اینکه خداوند روزی را بر آنها جاری مینماید و آنها تحت حمایت خداوند هستند».
5. ازدواج
انتخاب همسر و پذیرش مسئولیت خانواده، روزی انسان را افزایش میدهد. اما متأسفانه امروزه باورها تا اندازهای ضعیف شده است که بسیاری از جوانان از ترس تهیدستی، انتخاب همسر را به تأخیر میاندازند و تن به زندگی مشترک نمیدهند؛ زیرا مسائل را از نگاه مادی میبینند. این در حالی است که قرآن کریم میفرماید: «وَأَنْكِحُوا الأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ»: (نور: 32.)«بىهمسران خود و غلامان و کنیزان درستکارتان را همسر دهید، اگر تنگدستند خداوند آنان را از فضل خویش بىنیاز خواهد کرد و خدا گشایشگر داناست».
در روایتی آمده است جوانی نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله) آمد و از نیازش شکایت کرد. حضرت به او فرمود: ازدواج کن. جوان میگوید من شرمم آمد که دوباره پیش رسولخدا(صلی الله علیه و آله) برگردم. آنگاه مردی از انصار همراه او پیش حضرت آمد و گفت: من یک دختر زیبارویی دارم. حضرت دختر را به عقد آن جوان درآورد. خداوند روزی را بر او گشایش داد. بعد از آن جوان نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله) آمد و حضرت را از گشایش در رزقش با خبر نمود. حضرت فرمود: «ای جوانان بر شما باد که ازدواج کنید».
6. استغفار
بنا بر آیات قرآن، طلب آمرزش از خدا موجب ریزش برکات میشود: «فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّاراً * يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَاراً * وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا»: «و گفتم از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او همواره آمرزنده است [تا] بر شما از آسمان باران پى در پى فرستد و شما را به اموال و پسران یارى کند و برایتان باغها قرار دهد و نهرها براى شما پدید آورد».
مفسران ذیل این آیه شریفه این روایت را آوردهاند:
ربیع بن صبیح میگوید مردی نزد امام حسن(علیه السّلام) آمد و از خشکسالی گله کرد. امام حسن(علیه السّلام) به او فرمود: «استغفار کن [از خدا آمرزش بخواه]». مرد دیگری آمد و از فقر و نیازمندی گله کرد، امام به او فرمود: «استغفار کن». مرد دیگری آمد و عرض کرد: دعا کنید خدا پسری به من بدهد. امام به او فرمود: «از خدا آمرزش بخواه». عرض کردیم: افرادی با حوائج گوناگون نزد شما آمدند. شما همه آنها را به استغفار سفارش کردید. حضرت فرمود: «من این را از خود نگفتم، بلکه این را در نتیجه تأمل در گفته خدا به دست آوردم. خدا از نوح پیامبر(علیه السّلام) حکایت میکند که به قوم خود گفت: "اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا" ».
وقتی انسان از خدا آمرزش میطلبد، موانع برطرف شده و نسیم رحمت الهی به وزش در میآید و باران رحمت الهی بر سرزمین وجود انسان جاری میشود. حضرت داود(علیه السّلام) به منادی دستور داد همه مردم را به نماز دعوت کند. مردم از خانه بیرون آمدند، در حالی که میپنداشتند امروز، روز دعا، عبادت، موعظه و تربیت از جانب حضرت داود(علیه السّلام) خواهد بود. وقتی حضرت داود(علیه السّلام) در جایگاه خود قرار گرفت، گفت: «اَللَّهُمَّ اغفِر لَنَا». سپس به خانه برگشت. افراد آخر جمعیت از آنان که جلو بودند [و بر میگشتند] پرسیدند: چه خبر؟ گفتند: پیامبر خدا فقط یک دعا کرد و برگشت. گفتند: سبحانالله! ما انتظار داشتیم امروز، روز دعا، عبادت، موعظه و تربیت باشد [اما] حضرت داود فقط یک دعا کرد! گفتند: خداوند به او وحی کرد که: «از طرف من به مردمت بگو آنان دعای تو را اندک شمردند، در صورتی که من هر کس را بیامرزم، کار آخرت و دنیایش را اصلاح میکنم».
7. احسان و نیکی
اسلام در مقابل احسان و نیکی به دیگران، پاداشهای گوناگونی را برای فرد محسن در نظر گرفته که یکی از آنها، افزایش رزق و بهرهمندی از مواهب الهی است. امام علی(علیه السّلام) فرموده است: «كُلُ نِعْمَةٍ أُنِيلَ مِنْهَا الْمَعْرُوفُ فَإِنَّهَا مَأْمُونُ السَّلْبِ مُحْصَنَةٌ مِنَ الْغِيَر»: «هر نعمتی که به سبب احسان به دیگران میرسد، از تغییرات و نابودی ایمن است».
مردی در بنیاسرائیل در خواب دید فردی به او گفت: نیمی از عمر تو در وسعت و نیم دیگر در عسرت است. اکنون انتخاب کن کدام اول باشد. مرد گفت: من شریکی در زندگی دارم که باید با او مشورت کنم. وقتی مسئله را به همسرش گفت، همسرش به او گفت نیم اول را انتخاب کن. مرد این کار را کرد و دنیا به او روی آورد. هر گاه نعمتی به او میرسید، همسرش به او میگفت: به فلان خویشاوند نیازمندت کمک کن! فلان همسایه نیازمند است، دست او را بگیر. بدین سان هر نعمتی که به او میرسید، به نیازمندان کمک میکرد و شکر نعمت را به جای میآورد. وقتی نصف دوم عمرش رسید، همان مرد را در خواب دید که به او گفت: به درستی که خداوند از کار تو سپاسگزاری نمود و تو در تمام عمرت مثل گذشته خواهی بود.
عوامل کاستی و نقصان روزی
1. گناه
همانگونه که رعایت تقوا، عامل افزایش روزی است؛ گناه مانع بزرگی در جذب و جلب رحمت الهی است. رسولخدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: «از گناهان بپرهیزید؛ زیرا خیرات را از بین میبرد. همانا بنده خدا در اثر گناه، دانشی را که فرا گرفته از یاد میبرد و یا از شبزندهداری محروم میشود. همانا بنده خدا در اثر گناه، از روزیِ آماده محروم میشود». دروغ، تهمت، افترا، عدم رعایت حقالناس و منازعات خانوادگی در مسائل مختلفی چون ظلم در تقسیم ارث، بدحجابی، بیتوجهی به نماز، روزه، خمس و ...، از جمله گناهانی است که متأسفانه در جامعه امروز شیوع یافته و سبب کاهش برکات الهی شده است و در کم شدن روزیها نقشآفرینی میکند.
2. کفر و ناسپاسی
ناسپاسی و کفران نعمت، از دیگر عواملی است که سبب سلب نعمت یا نقصان و کاستی روزی میشود. متأسفانه برخی افراد در برابر نعمتهای الهی که به سبب انقلاب نصیب ما شده است، ناشکری میکنند؛ نعمتهایی چون استقلال، امنیت اجتماعی و سیاسی، ولایتمداری، شهادتطلبی، وجود رهبری حکیم و فرزانه، پیشرفت در علم و تکنولوژی به دست افراد متخصص داخلی و ... ؛ این در حالی است که کشورهای همسایه ـ حداقل ـ از بسیاری از این نعمات محرومند و اگرچه استقلال ظاهری دارند، اما در واقع همچنان تحت استثمار دولتهای ستمگر غربی هستند. ناشکری نسبت به این نعمات میتواند صدمات جبرانناپذیری را برایمان به بار بیاورد؛ چنانکه خداوند شهری را مثال میزند که در اثر عصیان و ناسپاسی، نعمتهایشان را از دست میدهند: «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِنْ كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ»: «و خدا شهرى را مثل زده است که امن و امان بود [و] روزیش از هر سو فراوان مىرسید پس [ساکنانش] نعمتهاى خدا را ناسپاسى کردند و خدا هم به سزاى آنچه انجام مىدادند، طعم گرسنگى و هراس را به [مردم] آن چشانید». امام علی(علیه السّلام) نیز فرموده است: «كُفْرُ النِّعْمَةِ مُزِيلُهَا وَ شُكْرُهَا مُسْتَدِيمُهَا»: «ناسپاسی نعمت از بین برنده آن است و شکر و سپاسگزاری، نعمتها را پایدار میگرداند».
3. اسراف
در اسلام اعتدال و میانهروی بر همه امور سایه افکنده است. هر چه در مقابل این قانون پسندیده قرار دارد یا افراط است یا تفریط. اسراف نوعی افراط، زیادهروی و تجاوز از حد اعتدال و از عوامل مهمی است که سبب نقصان روزی میشود. امام علی(علیه السّلام) فرموده است: «سَبَبُ الْفَقْرِ الإِسْرَاف»: «اسراف، موجب فقر است». انسان اسرافکننده با سوءتدبیر و نداشتن برنامه از همه مواهب الهی با تجاور از حد طبیعی استفاده میکند، اما انسان معتدل و میانهرو، هر چیزی را در جای خود و به اندازه مصرف میکند و در بهرهمندی از مواهب الهی تدبیر را در نظر میگیرد. از این رو هیچگاه روی فقر و تهیدستی را نمیبیند.
4. عدم رسیدگی به محرومان
یکی دیگر از عوامل نقصان و کاهش روزی، رسیدگی نکردن به محرومان و دستگیری نکردن از نیازمندان است. رسولخدا(صلی الله علیه و آله) فرموده است: «نعمت خدا بر بندهای فراوان نمیگردد، مگر اینکه نیاز مردم نیز به او بیشتر میشود. اگر کسی نیازمندی مردم را برطرف ننماید، نعمتهای الهی را در معرض زوال و نیستی قرار داده است». امام علی(علیه السّلام) نیز فرموده است: «به درستی که حاجتهای مردم به سوی شما نعمتی است از خدا بر شما؛ پس آنها را غنیمت شمارید و از آنها ملول نشوید، پس ناخوشیها [از شما] برگردد».
کاهش رزق تنها به معنای کم شدن درآمد افراد نیست؛ بلکه بیبرکت شدن درآمد نیز مصداق کاهش رزق است. عدم رسیدگی به محرومان از سویی میتواند سبب تشدید فقر در جامعه شود و از سوی دیگر سبب بیبرکت شدن درآمد افراد میشود؛ در این صورت فرد از درآمد و ثروتش لذت معنوی نمیبرد.
دیدگاهها
سپاس فراوان
افزودن دیدگاه جدید