جلسه دهم ره توشه ماه محرم ۱۳۹۹، امام حسین(علیه السلام) نفس مطمئنه

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| جلسه دهم ره توشه ماه محرم ۱۳۹۹، امام حسین(علیه السلام) نفس مطمئنه.
کاری از گروه تولید محتوای معاونت فرهنگی وتبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
مقدمه
طبق دلایل نقلی، حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) مصداق بارز نفس مطمئنه بود و حماسه عاشورا در محرم 61 قمری، یکی از تفاسیر سوره فجر است که با قیام امام حسین(علیه السلام) و یارانش تطبیق میشود. در این فرصت به مناسبت لقب ویژه قرآنی «نفس مطمئنه» که اهلبیت(علیهم السلام) در روایات متعددی درباره امام حسین(علیه السلام) مطرح نمودهاند، نکاتی در دو محور بیان میشود. در محور اول، نکتههایی درباره نفس مطمئنه و در محور دوم، جلوههایی از سیره و سخن حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) در مورد این واژه قرآنی بیان میشود.
آذرخشی در ظلمت
طبق برخی روایات از میان سورههاى قرآن، سوره فجر به امام حسین(علیه السلام) اختصاص داده شده است. فجر به معناى سپیده و روشنایى است و امام حسین(علیه السلام) در روزگار ظلمت و تاریکى زمامداران خودسر و مستبد بنىامیه که آثار و نشانههاى روشن الهى به دست فراموشى سپرده میشد، با فداکارى و نثار هستى خویش همچون سپیدهدم درخشید و با ارائه تصویر روشنى از مبانى و احکام اسلام، شاهراه انسانیت را تا قیامت روشن نمود.
خداوند متعال براى ارجگذارى از این همه جاننثارى امام حسین(علیه السلام) در راه پاسدارى از ارزشهاى الهى ـ که طبق عهد خود هستىاش را فداى آن نمود ـ هدیه آسمانى شهادت را به آن حضرت عنایت کرد. از این جهت این سوره را در روایات اهلبیت: به سوره امام حسین(علیه السلام) نامیدهاند که قیام و شهادت آن حضرت در تاریکی طغیان، مانند طلوع فجر منشأ حیات و حرکت و روشنایی شاهراه انسانها شد. خون پاک او و یارانش به زمین ریخت و نفوس مطمئنه آنها با فرمان «ارجعی» و با خشنودی به سوی پروردگار شتافت تا از این الهام و جوشش، نور حق در میان تاریکیها بدرخشد، راه حیات باعزت، باز و پایههای ظلم و طغیان سست و ویران شود و طاغیان را دچار خشم و نفرین کند.
این نفوس مطمئنه بودند که هیچ انگیزهاى جز حق، آنها را بر نینگیخت و هیچ مصیبتى آنها را مضطرب و نگران ننمود. آنان قاطعانه در این مسیر گام نهادند و ذرهای تردید به خود راه ندادند؛ چنان¬که مسلم بن عوسجه، در شب عاشورا به امام حسین(علیه السلام) اینگونه ابراز وفاداری کرد:
سوگند به خدا! هرگز از تو جدا نخواهم شد تا خداوند بداند (و ثابت کنم) که ما حرمت رسولخدا(صلی الله علیه و آله) را نسبت به تو پاس داشتیم. به خدا قسم! اگر بدانم که کشته میشوم، سپس زنده میشوم، سپس سوزانده میشوم و بار دیگر زنده شوم و خاکسترم بر باد رود و هفتاد بار با من چنین کنند، هرگز از تو جدا نخواهم شد تا این¬که در رکاب تو به شهادت برسم. چگونه چنین نکنم در حالی که فقط یکبار کشته میشوم؛ آن¬گاه پس از آن کرامت و خوشبختی ابدی خواهد بود.
اطمینان نفس، نشانه رضایت دو جانبه بنده از خدای متعال و رضایت خدای متعال از بنده است که در رفتار و گفتار موحدان حقیقی جلوهگر است. حماسه عاشورا، نمونهای کامل از این فضیلت ممتاز به شمار میرود؛ زیرا امام حسین(علیه السلام) که دارای عالیترین نفس مطمئنه و راضیه و مرضیه بود، مصداق اتم سوره فجر معرفی گردید و خدای متعال فرمود: «یَا أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی إِلى رَبِّکِ راضِیةً مَرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبادِی وَ ادْخُلِی جَنَّتِی؛ اى نفس مطمئنه! به سوى پروردگارت بازگرد، در حالى که هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است؛ پس در سلک بندگانم درآی و در بهشتم وارد شو».
از منظر امام صادق(علیه السلام)، حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) جلوه تام و تمام این آیه شریفۀ نفس مطمئنه است. حضرت در تفسیر این آیه فرمود: «مقصود از نفس مطمئنه، حضرت حسین بن علی(علیه السلام) است». حضرت در سخن دیگری فرمود:
اقْرَأوُا سُورَةَ الْفَجْرِ فی فَرائِضِکمْ وَ نَوافِلِکمْ، فَانَّها سُورَةُ الْحُسَینِ بن عَلىٍّ؛ مَنْ قَرَأَها کان مَعَ الْحُسَینِ بن عَلىٍّ یوْمَ الْقیامَةِ فی دَرَجَتِهِ مِنَ الْجَنَّةِ؛ سوره فجر را در نمازهاى واجب و مستحب خود بخوانید؛ زیرا این سوره حسین بن على(علیه السلام) است و هر کس آن را بخواند، در روز قیامت با حسین بن على(علیه السلام) در درجه او از بهشت خواهد بود.
الف. تعریف نفس مطمئنه
در این بخش به معنای اصطلاحی نفس مطمئنه از منظر علمای اخلاق، مراتب و درجات آن میپردازیم.
1. مفهوم نفس مطمئنه
از نظر بزرگان علم اخلاق و تفسیر همچون خواجه نصیرالدین طوسی، ملامحسن فیض کاشانی، علامه مجلسی، محقق نراقی و علامه طباطبایی نفس مطمئنه که راضیه و مرضیه است، عالیترین مقام عبودیت انسان در برابر خدای خویش است. علامه طباطبایی در توضیح بیشتر مفهوم نفس مطمئنه مینویسد:
نفس مطمئنه، نفسى است که با علاقه مندى و یاد پروردگارش سکونت یافته است. بدانچه او راضى است، رضایت مىدهد و در نتیجه خود را بندهاى مىبیند که مالک هیچ خیر و شرى و نفع و ضررى براى خود نیست ... اطمینان و سکونت یافتن دل به پروردگار، مستلزم آن است که از او راضى هم باشد و هر قضا و قدرى که او برایش پیش مىآورد، کمترین چون و چرایى نکند؛ حال چه آن قضا و قدر تکوینى بوده و چه حکمى باشد که او تشریع کرده باشد ... پس در آنچه او مقدر مىکند و قضایى که او مىراند و امر و نهىای که او مىکند، هیچ خواستى از خود نشان نمىدهد؛ مگر آنچه را که پروردگارش خواسته باشد و این، همان ظهور عبودیت تامه در بنده است.
2. مراتب و درجات
نفس مطمئنه همانند یقین، مراتب و درجات متعددی دارد؛ چنان که حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) بالاترین مراتب اطمینان نفس را دارا بود و در حرکت تاریخی کربلا، از آغاز تا پایان با اطمینان کامل بر سر موضع الهی خود ایستاد و مصائب جانکاه ـ که شجاعترین و دلاورترین افراد را سست مینماید و از انجام تصمیم و تعقیب هدف باز میدارد - او را از انجام تصمیم و تعقیب هدف مقدسش باز نداشت. یاران و اهلبیت آن حضرت نیز در مراتب بعدی اطمینان نفس بودند که در مقاومت و اطاعت از امام خود، چنان اظهارات و حرکات عرفانی از خود نشان دادند که عالمیان را به تحسین و تعجب وادار نمودند.
3. ثمره یقین
داشتن نفس مطمئنه و راضیه و مرضیه، از آثار یقین است. وقتی از امام رضا(علیه السلام) سؤال شد: یقین چیست؟ فرمود: «توکل بر خدا و تسلیم او شدن و راضی به قضای الهی بودن و همه امور را به خدا واگذاردن». از آثار و نشانههای یقین و تسلیم و رضا، همان آرامش روح و اطمینان نفس است. امام صادق(علیه السلام) فرمود: «خداوند به عدل و داد خود، اطمینان و آرامش و نشاط و آسایش را در یقین و رضا قرار داده است». این حال اطمینان و آرامش نفس، از شئون ممتاز نفس است و درجات سعادت، به درجات این اطمینان بستگی دارد. رضا، تسلیم، توکّل و تفویض در این نفس مطمئنه متجلی شده است که معنای ساده آن در این ابیات آمده است:
یکی درد و یکی درمان پسندد یکی وصل و یکی هجران پسندد
من از درمان و درد و وصل و هجران پسندم آن چه را جانان پسندد
از همین روست که در زیارتنامه آن حضرت میخوانیم: «السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مَنْ رِضَاهُ مِنْ رِضَى الرَّحْمَنِ وَ سَخَطُهُ مِنْ سَخَطِ الرَّحْمَنِ؛ سلام بر آن آقایی که رضایت او رضایت خدا و خشم او، خشم الهی است».
4. رضایت دو جانبه
خدای متعال نفوس مطمئنه را ـ که در دل رضایت دو جانبه نهفته است ـ ستوده است و با لقب افتخارآمیز «حزب الله» به عالمیان معرفی میکند که همواره در تمام مراحل زندگی پیروز و موفق هستند:
أُوْلَئكَ كَتَبَ فىِ قُلُوبهِمُ الْايمَانَ وَ أَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تجَرِى مِن تحَتهِا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضىِ اللَّهُ عَنهْمْ وَ رَضُواْ عَنْهُ أُوْلَئكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ المْفْلِحُون؛ آنان کسانى هستند که خدا ایمان را بر صفحه دلهایشان نوشته و با روحى از ناحیه خودش، آنها را تقویت فرموده و آنها را در باغهایى از بهشت وارد مىکند که نهرها از زیر درختانش جارى است، جاودانه در آن مىمانند؛ خدا از آنها خشنود است و آنان نیز از خدا خشنودند؛ آنها حزب اللَّه هستند؛ بدانید حزب اللَّه پیروزان و رستگارانند.
امام حسین(علیه السلام) نه تنها خود مصداق اتم نفس مطمئنه است؛ بلکه اصحاب و اهلبیت باوفا و فداکارش نیز مصداق نفوس مطئنه هستند که بر اساس رضایت الهی عمل کردند و نمونههای راضیه مرضیه و دارای مقام رضا و تسلیمند و این رضایت دو جانبه، اوج کمال انسانی است.
اینک چند نمونه از آرامش و اطمینان نفس عاشورائیان را مرور میکنیم:
الف. امام سجاد(علیه السلام) - که خود با اطمینان کامل و آرامش خاطر در منبر مسجد شام سخن میگفت - در انتقاد از خطیبی که در کاخ یزید و نزد اسرای اهلبیت: از یزید ستایش، و از دودمان امام علی(علیه السلام) به زشتی یاد میکرد، بر سر او فریاد کشید و فرمود: «وَيْلَكَ أَيُّهَا الْخَاطِبُ اشْتَرَيْتَ مَرْضَاةَ الْمَخْلُوقِ بِسَخَطِ الْخَالِقِ؛ وای بر تو ای خطیب! رضای مردم را به قیمت خشم خدا خریدهای!؟».
ب. حضرت زینب(سلام الله علیها) وقتی در مجلس ابنزیاد در کوفه با خطاب طعنهآلود آن ستمگر مغرور مواجه شد، با رضایت و اطمینان خاطر فرمود: «ما رَأَیتُ إلّا جَمیلا؛ جز زیبایی چیزی ندیدم». این سخن مطمئن و قاطعانه حضرت زینب3 به شدت ابنزیاد را عصبانی کرد. مولوی در معنای این رضایتمندی میگوید:
ناخوش او خوش بود در جان من جان فدای یار دلرنجان من
عاشقم بر رنج خویش و درد خویش بهر خشنودی شاه فرد خویش
عاشقم بر لطف و بر قهرش به جِد بوالعجب من عاشق اين هر دو ضد
ج. در زیارتنامه حضرت مسلم بن عقیل(علیه السلام) میخوانیم: «لَقِيتَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُوَ عَنْكَ رَاضٍ؛ شهادت میدهم که تو به شهادت رسیدی، در حالی که خداوند از تو راضی بود».
د. در زیارتنامه هانی بن عروه به رضایت خدا از او اشاره شده است: «وَ بَذَلْتَ نَفْسَكَ فِي ذَاتِ اللَّهِ وَ مَرْضَاتِهِ؛ تو جان خودت را در راه خدا و رضای او بذل کردی».
5. تفسیر لیالی عشر
از میان اقوال در تفسیر «و لیال عشر»، روایتی از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است که حضرت این آیه را به حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) تطبیق نموده و فرموده است: «مراد از فجر، وجود مقدس حضرت قائم(علیه السلام) و لیالی عشر، امامان از امام حسن مجتبی(علیه السلام) تا امام عسکری(علیه السلام) هستند و شفع، امیرمؤمنان(علیه السلام) و حضرت فاطمه(سلام الله علیها) میباشند و مراد از وتر، خداوند یکتاست».
6. کربلا، تفسیر والفجر
در سوره فجر به سه دسته از انسانها اشاره شده است:
ـ دسته اول، اهل باطل محض هستند؛ مانند فرعون و عاد و ثمود که طغیانگران و خواص اهل باطل هستند.
ـ دسته دوم، عموم مردم دنیا هستند که خدای متعال با فقر و غنا، آنان را آزمایش میکند.
ـ دسته سوم، همان نفوس مطمئنه هستند که در ایمان، ثابتقدم و از جمله خواص حق هستند که در آزمون الهی، سرافراز بیرون آمدهاند. خداوند در مورد آنان میفرماید: «يَا أَيَّتهُا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّةُ ارْجِعِى إِلىَ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً فَادْخُلىِ فىِ عِبَادِى وَ ادْخُلىِ جَنَّتىِ؛ تو اى روح آرامیافته! به سوى پروردگارت بازگرد، در حالى که هم تو از او خشنودى و هم او از تو خشنود است؛ پس در سلکِ بندگانم درآى و در بهشتم وارد شو».
این سومین گروه، ممتازترین گروه هستند؛ همین کسانی که دارای نفوس مطمئنه، راضیه و مرضیهاند. به یقین یکی از بزرگترین نمونههای گروه سوم، اهلبیت پیامبر(صلی الله علیه و آله) و بهخصوص امام حسین(علیه السلام) است که در آزمون بزرگ الهی، با عالیترین نمره پیروز شد.
در صحنه آزمون بزرگ کربلا، هم خواص باطل مانند یزید، عبیدالله، عمر سعد و شمر حضور داشتند که با آگاهی کامل وارد این میدان شده بودند و هم خواص حق که امام حسین(علیه السلام) و یاران ایشان بودند و هم عوام مردم که بیشتر آنها دنبال دنیا و هواهای نفسانی خود بودند. این افراد پیرو خواص باطل شدند و تعداد کمی از آنها در روز عاشورا و پس از سخنان امام حسین(علیه السلام) و دیدن صحنههای ظالمانه علیه آلرسول به جبهه حسینیان پیوستند. همه آنها و در رأسشان امام حسین(علیه السلام)، نفوس مطمئنهای داشتند که لحظه به لحظه زندگی و مرگشان، آرامش و اطمینان بود.
طمأنینه سید علی قاضی طباطبایی
آیتالله سید علی قاضی طباطبایی;، به سبب فقر توان پرداخت اجاره خانه را در شهر نجف نداشت. روزی صاحبخانه اثاث ایشان را بیرون ریخت. آیتالله قاضی; مجبور شد با خانوادهاش در بالاخانۀ مسجد کوفه ـ که برای افراد غریب بود ـ سکونت گزیند. علامه طباطبایی; فرموده است: «به مسجد کوفه رفتم و دیدم آقای قاضی و همه خانوادهاش تب کردهاند. هنگام نماز شد، آقای قاضی طبق معمول در اول وقت به نماز ایستاد و بعد از نماز عشا چنان با توجه کامل و اطمینان خاطر به تلاوت آیه شریفه "آمَنَ الرسُول" و ذکر و دعا مشغول بود، گویا اتفاقی نیفتاده است».
ب. جلوههای نفس مطمئنه
اطمینان نفس حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) که از یقین قلبی و رضایت مطلق از خدای متعال ناشی میشد، در تمام مراحل زندگیاش جلوهگر بود که به چند مورد اشاره میکنیم:
1. دعای عرفه
امام حسین: در دعای عرفه نیز نفس راضیه و مرضیهاش را چنین جلوهگر میکند: «وَ خِرْ لى فى قَضائِكَ وَ بارِكْ لى فى قَدَرِكَ حَتَّى لا اُحِبُّ تَعْجيلَ ما اَخَّرْتَ وَ لا تَأْخيرَ ما عَجَّلْتَ؛ قضا و قَدَرت را بر من خیر و مبارک ساز تا آن چه دیر بر من می-خواهی، زودتر دوست ندارم و آن چه زودتر می¬خواهی، دیرتر مایل نباشم.
2. شهادت طفل ششماهه
هنگام شهادت حضرت علی اصغر(علیه السلام)، امام حسین(علیه السلام) اینگونه رضایت قلبی و اطمینان نفس خود را بیان فرمود: «هَوَّنَ عَلَىَّ ما نَزَلَ بي أَنَّهُ بِعَيْنِ اللَّهِ؛ این مصیبت بر من آسان است؛ چرا که در محضر خداست».
3. شعار قیام
مهمترین شعار قیام عاشورا، نشانگر صفت مطمئنه و راضیه و مرضیه است: «رضا الله رضانا أهل البيت؛ رضایت ما خاندان، تابع رضای الهی است».
4. قتلگاه
امام حسین(علیه السلام) در آخرین لحظات عمر مبارک خویش در قتلگاه، از رضایت و تسلیم و اعتماد به نفس سخن گفت و فرمود: «رِضًا بِقَضَائِكَ وَ تَسلِيمًا لِاَمرِكَ وَ لاَ مَعبُودَ سِواكَ يَا غِياثَ المُستَغيثين؛ خداوندا! به قضای تو خشنودم و تسلیم فرمانت هستم و معبودی غیر تو نیست، ای فریادرس فریادخواهان».
کمال بندگی و اوج اخلاص در «رضا» به رضای الهی و فرمان اوست. بندگان خالص و انسانهای کامل از رضایت حق لذت میبرند و این لذتهای معنوی گاهی با شداید و تلخیهای ظاهری همراه است.
در بلا هم میچشم لذات او مات اويم مات اويم مات او
نگارنده: عبدالکریم پاک نیا تبریزی
فهرست منابع
1. ابناثیر، عزالدین علی بن محمد؛ الکامل فی التاریخ؛ چاپ اول، بیروت: دار احیاءالتراث العربی، 1408ق.
2. ابنحیون، نعمان بن محمد؛ شرح الاخبار فی فضائل ائمة الاطهار:؛ تصحیح محمدحسین حسینی جلالی؛ چاپ اول، قم: جامعه مدرسین، 1409 ق.
3. ابنطاووس، علی بن موسی؛ اقبال الاعمال؛ چاپ دوم، تهران: دار الکتب الاسلامیه، 1409 ق.
4. اللهوف علی قتلی الطفوف؛ ترجمه احمد فهری زنجانی؛ چاپ اول، تهران: جهان، 1348 ش.
5. ابنقولویه، جعفر بن محمد؛ کامل الزیارات؛ قم: نشر اسلامی، 1417ق.
6. ابنمشهدی، محمد بن جعفر؛ المزار الکبیر؛ تصحیح جواد قیومی اصفهانی؛ چاپ اول، قم: دفتر انتشارات اسلامى، 1419ق.
7. ابننما حلی، جعفر بن محمد؛ مثیر الأحزان؛ قم: مدرسه امام مهدی، 1406ق.
8. بحرانی، سید هاشم؛ البرهان فی تفسیر القرآن؛ قم: نشر بعثت، 1374ش.
9. جعفریان، رسول؛ ده رساله محقق بزرگ فیض کاشانى؛ زیر نظر کمال فقیه ایمانی؛ اصفهان: مرکز تحقیقات امام امیرالمؤمنین على، 1371ش.
10. خوارزمی، موفق بن احمد؛ مقتل الحسین7؛ چاپ ششم، قم: نشر انوار الهدی، 1397ش.
11. طالقانی، سید محمود؛ پرتوی از قرآن؛ تهران: شرکت سهامى انتشار، 1362 ش.
12. طباطبایی، سید محمدحسین؛ المیزان فی تفسیر القرآن؛ بیروت: مؤسسة الأعلمی للمطبوعات،1390ق.
13. طبرسی، فضل بن حسن؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ تهران: نشر ناصرخسرو، 1372ش.
14. طوسی، خواجه نصیرالدین؛ اخلاق ناصرى؛ تهران: نشر علمیه، 1413ق .
15. طیار مراغی، محمود و صادق حسنزاده؛ اسوه عارفان؛ چاپ دوازدهم، قم: انتشارات آل علی، 1385 ش.
16. عروسی حویزی، عبدعلی بن جمعه؛ تفسیر نور الثقلین؛ قم: مؤسّسة إسماعیلیان، 1412 ق.
17. عریان همدانی، بابا طاهر؛ اشعار بابا طاهر؛ مشهد: نشر قاسمی، 1374 ش.
18. قمی، عباس؛ کلیات مفاتیح الجنان؛ قم: نشر الهادی، 1380ش.
19. کلینی، محمد بن یعقوب؛ الکافی؛ تصحیح علی اکبر غفاری و محمد آخوندی؛ چاپ چهارم، تهران: دارالکتب الاسلامیة، 1388ق.
20. مجلسی، محمدباقر؛ بحارالأنوار؛ چاپ دوم، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1403ق.
21. محمدی ریشهری، محمد و سید محمود طباطبایینژاد و سید محمدکاظم طباطبایی؛ موسوعة الامام علی بن ابیطالب(علیه السلام) فی الکتاب و السنه و التاریخ؛ قم: نشر دارالحدیث، 1421ق.
22. مولوی، جلالالدین محمد؛ مثنوی معنوی؛ شرح کریم زمانی؛ چاپ هشتم، تهران: انتشارات اطلاعات، 1387ش.
23. نراقی، ملا احمد؛ معراج السعادة؛ قم: نشر هجرت، 1379ش.
دیدگاهها
باعرض ادب وسلام وتسلیت شهادت امام حسین ویاران باوفایش علیهم السلام تشکراززحمات شما
افزودن دیدگاه جدید