رفتن به محتوای اصلی
یادداشت تبلیغی

دین‌باوری و راه‌های تقویت آن در نسل جوان (1)

تاریخ انتشار:
چگونه می‌توانیم نهال دین‌باوری را در جوانان شکوفا سازیم؟ از نظر شناختی، زمینه و انگیزه دین‎کاوی در جوان وجود دارد؛ چراکه این امر، فطری است. همچنین، او موجودی حقیقت‎جو و جویای پاسخ پرسش‎های بنیادین خود در مورد نظام هستی است...

پایگاه اطلاع رسانی بلاغ|

اشاره
چگونه می‌توانیم نهال دین‌باوری را در جوانان شکوفا سازیم؟ از نظر شناختی، زمینه و انگیزه دین‎کاوی در جوان وجود دارد؛ چراکه این امر، فطری است. همچنین، او موجودی حقیقت‎جو و جویای پاسخ پرسش‎های بنیادین خود در مورد نظام هستی است. پژوهش‎های روان‎شناسی رشد نیز نشان می‎دهد که جوان از نظر عاطفی و هیجانی نیز برای درک لذات معنوی و ارتباطات روحانی آمادگی دارد.[1] با توجه به وجود بستر ذهنی و روانی برای دین‌آموزی و رشد باورهای دینی در جوانان، می‌توان گفت اگر آنها در این باره کاستی دارند، بخش مهمی از آن به ضعف ما در روش‌های تربیت و انجام رسالت خویش برمی‌گردد.

مقاله حاضر، در رفع این کاستی به ما کمک می‌کند و چهار روش مناسب باروری باورهای دینی جوانان، یعنی: «اعطای بینش»، «الگودهی»، «انذار و تبشیر» و «تشویق و تنبیه» را به والدین، مربیان، معلمان، مبلّغان و تمام طلایه‌داران و دلسوزان هدایت دینی نسل نو ارائه می‌دهد.

روش‌های تقویت دین‌باوری در جوانان

مهم‌ترین این روش‌ها، عبارت‌اند از:
1. تقویت بينش دینی
در ابتدا باید گفت: اغلب رفتارها، نگرش‌ها و جهت‌گیرهای نسنجیده و نادرست افراد، در نادانی و کم‌اطلاعی آنها ریشه دارد و یکی از عوامل اصلی ضعف باورهای دینی در جوانان، جهل به دین است. بنا به فرمایش پیامبر گرامی اسلام(ص)، جهل، از ریشه‌های عصیان نیز هست و فرقی ندارد که جوان از چه موقعیت اجتماعی و یا جذابیت ظاهری برخوردار باشد.[2] از این روایت، می‌توان نتیجه گرفت کسی که از فرمان خداوند سرپیچی می‌کند، در زمره جاهل‌ترین افراد است؛ حتی اگر عالی‌ترین مدارک علمی را از بهترین دانشگاه‌ها دریافت کرده، یا در بهترین منصب‌ها و موقعیت‌ها قرار داشته باشد.

از دیگر عوامل ضعف باورهای دینی جوانان، مواجهه با شبهات است. پرسشگری و یافتن پاسخ مناسب، به‌ویژه در مسیر دین‌باوری، برای جوانان امری پسندیده است و اقتضای روحیه آنان و پلکان ترقی آنهاست؛ اما باقی‌ماندن در شبهات دینی، جوان را از حرکت در مسیر الهی باز می‌دارد؛ چنان‌که امام علی(ع) می‌فرماید:
«عَلِّمُوا صِبْيَانَكُمْ‏ مِنْ‏ عِلْمِنَا مَا يَنْفَعُهُمُ‏ اللَّهُ‏ بِهِ لَا تَغْلِبْ عَلَيْهِمُ الْمُرْجِئَةُ بِرَأْيِهَا؛[3] به کودکان خود آن مقدار از دانش ما که به‏حال آنان مفید است، تعلیم دهید تا اندیشه و نظر مُرجئه[4] بر آنان غالب نگردد.»

نمونه‌هايي از جهل جوانان معاصر
جهان مدرن، جوان را با پرسش‌های بسیاری درباره دین مواجه ساخته است. پیشرفت‌های صنعتی و تمدن مادی در مغرب‌زمین، عقب‌ماندگی تاریخی مسلمانان، نظریات مادی‌انگارانه اندیشمندان غربی، ترجمه گسترده این اندیشه‌ها در کشورهای اسلامی، به‌ویژه ایران و نیز رشد نویسندگان غرب‌زده، از جمله عواملی است که در بحران فکری جوانان اثرگذار بوده است. به‌تدریج نگرش خرافی به دین، نگاه مادی به جهان و پذیرش اجمالی آن در بین جمع کثیری از جوانان حاصل شده است. برای تقویت دین‌باوری، لازم است هریک از این موانع، شناسایی و برطرف شوند.

متأسفانه، معمولاً جوانان دین را با عزلت، ترک شادی‎ها، لذّت‌ستیزی و بیتوته در تاریک‎خانه غم، معادل می‎شمارند و التزام به باور دینی را ملازم افسردگی و دل‎مردگی می‎پندارند. چشم‌انداز بسیاری از جوانان ما از دین، نه آیین زندگی، بلکه مرام مردگی است.
گاهی دین به‌گونه‎ای تصویر می‎شود که گویی متدین واقعی، ستمگری ظالم، خشن، تک‎بعدی، تمامیت‎خواه، سلطه‎جو، حامی و مروج خشم و نفرت، قهر و خشونت و یا قتل و غارت است. این سخنی است که دشمنان ما در سراسر جهان آن را تبلیغ کرده، به جوانان تفهیم می‎کنند.

برخی نیز در تبیین باورهای دینی، چنان تصویر سختی از آن می‎سازند که ناامیدی مخاطبان را در پی دارد؛ درحالی‌که روش آموزگاران نخستین دین چنین نبوده است؛ برای مثال، زمانی که ‏پیامبر9، تصمیم گرفت امیر مؤمنان7 و معاذ را برای آموزش دین روانه یمن ‏سازد، به ایشان فرمود:
«يَسِّرُوا وَلَا تُعَسِّرُوا وَبَشِّرُوا وَلَا تُنَفِّرُوا؛[5] بروید و مردم را مژده و بشارت دهید و آنان را از خود مرانید. امور دینی را بر آنان آسان بگیرید؛ نه سخت و دشوار.»

اسلام برخلاف پاره‎ای ادیان ساختگی، سرکوبی خواسته‎های طبیعی مانند تغذیه، تفریح و ارضای غرایز جنسی را هدف قرار نداده است؛ بلکه فقط آنها را کنترل می‎کند تا به اهداف برتر آدمیان صدمه وارد نیاید؛ «ما يُريدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلكِنْ يُريدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ؛[6] خداوند نمی‎خواهد برای شما تنگنا و رنج قرا دهد؛ ولی می‎خواهد شما را پاک کند و نعمتش را بر شما کامل گرداند.»
بنابراین، زبان بیان آموزه‎های اسلام به جوانان نیز باید به‌گونه‎ای قابل هضم و پذیرفتنی باشد و به‌تدریج از آسان به مشکل سیر کند.

دشمن‌شناسي
از آنجا که دشمنان اسلام آثار رشد دینی را در جامعه اسلامی مشاهده کرده، برای سلطه خود احساس خطر کرده‌اند، تضعیف باورهای دینی جوانان را هدف قرار داده‌اند و سال‌هاست که تلاش گسترده‌ای را در این مسیر آغاز نموده‌اند. رهبر معظم انقلاب نیز بارها این امر را مورد تأکید قرار داده و به جایگاه و ابعاد جنگ نرم دشمن پرداخته است.[7]
در اعطای بینش صحیح به جوانان، توجه به زمان و فرهنگ جامعه و سنّ مخاطب، مهم است. حضرت علی(ع) می‌فرماید: «لا تَقسِروا اَولادَكُم عَلى آدابِكُم، فَاِنَّهُم مَخلوقونَ لِزَمانٍ غَيرِ زَمانِكُم؛[8] فرزندانتان را بر آداب خود تربیت نکنید؛ چراکه آنها برای [آینده و] زمانی غیر از زمان شما آفریده شده‌اند.»

والدینی که به تربیت باورهای دینی فرزندان خود اهتمامی ندارند و فقط به تأمین امور مادی آنان می‌اندیشند، از نظر پیامبر اکرم(ص) منفور هستند؛ چنان‌که در روایتی آمده است رسول اکرم (ص) به بعضى کودکان نظر افکند و فرمود:
«وَيْلٌ‏ لِأَوْلَادِ آخِرِ الزَّمَانِ‏ مِنْ‏ آبَائِهِمْ‏ فَقِيلَ‏ يَا رَسُولَ‏ اللَّهِ‏ مِنْ‏ آبَائِهِمُ‏ الْمُشْرِكِينَ‏ فَقَالَ‏ لَا مِنْ آبَائِهِمُ الْمُؤْمِنِينَ لَا يُعَلِّمُونَهُمْ شَيْئاً مِنَ الْفَرَائِضِ وَإِذَا تَعَلَّمُوا أَوْلَادُهُمْ مَنَعُوهُمْ وَرَضُوا عَنْهُمْ بِعَرَضٍ يَسِيرٍ مِنَ الدُّنْيَا فَأَنَا مِنْهُمْ بَرِي‏ءٌ وَهُمْ مِنِّي بِرَاءٌ؛[9] واى به فرزندان آخرالزمان، به جهت [بی‌‌توجهی و] روش ناپسند پدرانشان! عرض شد: ای رسول خدا! از پدران مشرک آنها؟ فرمودند: نه؛ بلکه از پدران مسلمان آنان که هیچ‌یک از واجبات احکام دینى را به فرزندان خود نمى‏آموزند و هرگاه فرزندانشان در صدد تعلیم مسائل دینى باشند، آنان را از این امر باز مى‌دارند و به ناچیزى از امور مادى درباره آنان قانع هستند. من از این قبیل مردم برى و بیزارم و آنان نیز از من بیزارند.»

در این روایت، والدینی که فرزندان خود را از فراگیری دین منع می‌کنند، مورد نفرت پیامبر(ص)دانسته شده‌اند. بدون شک، کسانی که ماهواره تهیه می‌کنند و خواسته یا ناخواسته موانع تربیت دینی فرزندان خود را فراهم می‌کنند، از مصادیق این روایت شریف هستند. دلسوزان و متولیان امر تربیت، باید والدین را از ابعاد تأثیرگذاری منفی فضای مجازی و شبکه‌های ماهواره‌ای بر تربیت دینی فرزندان آگاه سازند.
معرفی دشمنان اسلام و عملکرد گذشته و حال آنها، جوان را بیدار نموده، از فعالیت‌های تبلیغی دشمنان بیزار می‌سازد؛ برای مثال، اگر رابرت مرداک، صهیونیست سرمایه‌دار و اسلام‌ستیز که دشمنی خود را با اسلام بارها آشکار کرده و هدایت‌کننده بخش بسیاری از شبکه‌های پُرمخاطب ماهواره‌ای است، به‌درستی به نسل نو معرفی شود، نوع نگاه مردم به این شبکه‌ها تغییر می‌یابد.

امروزه، دشمن در خانواده‌ها نفوذ گسترده‌ای یافته است. نمونه‌ای از این نفوذ، حضور شبکه‌های ماهواره‌ای در خانه‌هاست که به طور مستقیم و غیرمستقیم، باورهای اسلامی را آماج حمله خویش قرار داده است.
کانال‌های ماهواره‌ای مانند: من و تو، فارسی‌وان و بی‌بی‌سی فارسی، نقشه‌هایی دقیق راه تخریب بنیان‌های دینی جوانان را پیش گرفته‌اند. آنها به روش‌های مختلف مانند تبلیغ سبک زندگی غربی، تقویت گرایش به غرب، تلقین خرافه‌انگاری دین و ضدّ پیشرفت و تمدن بودن آن و نیز شکستن نگاه تقدس‌گرا به آموزه‌های دین، این هدف را دنبال می‌کنند. ماهواره، درون خانه حضور دارد و مانند مهمانی پُر رفت‌وآمد است که در دل فرزندان و اعضای خانواده جا باز کرده و همه به او گوش می‌دهند. خرید ماهواره برای منزل، مثل این است که شما یکی فردی بسیار خوش‌سخن، جذاب، شوخ طبع و برخوردار از توانایی بالای تأثیر، ‌اما فاسد و منحرف را به منزل خود دعوت کنید که ماه‌ها یا سال‌ها با اعضای خانواده شما زندگی کند و با آنها محشور باشد.

هم‌اکنون انبوهی از فیلم‌ها و سریال‌ها، امور خرافی و موهوم از قبیل: جادوگری، کهانت، پیشگویی و ارتباط با ارواح را به‌گونه‌ای پُررنگ مطرح می‌کنند و خواسته یا ناخواسته امور وحیانی را هم‌ردیف آنها قرار می‌دهند.
این شبکه‌ها از یک سو، اعتقادات و باورهای فرزندان ما را نشانه گرفته‌اند و بر نوع اندیشه و جهان‌بینی آنها اثر سوء می‌گذارند و از سوی دیگر، گرایش‌ها و امیال آنان را به سوی لذات مادی و حیوانی سوق می‌دهند و به دنبال آن، رفتار و عادات آنها را بر اساس این نوع فکر و گرایش هدایت می‌کنند.

تلقین شبهات و خرافه‌انگاری دین در ماهواره‌ها، به شکل‌های مختلفی انجام می‌شود: گاه مستقیم توسط مجری یا کارشناس مطرح می‌شود، گاه از طریق گفت‌وگو با مردمی که اعتقاد به دین ندارند بیان می‌شود، گاه توسط بازیگران فیلم‌ها در حین فیلم یا سریال توسط چهره محبوب و مثبت فیلم تلقین می‌شود، گاه نیز به‌وسیله سایر چهره‌هایی که توسط تلویزیون محبوب می‌گردند مانند پزشک، کارشناس و یا ورزشکار القا می‌شود. در موارد متعددی در خلال انواع برنامه‌های خود، با بی‌اعتنایی عملی به آموزه‌های دینی جرئت گناه را در جوان تقویت می‌کنند، فساد جنسی را ترویج می‌نمایند، برای پسران دوست‌دختر نداشتن و برای دختران دوست‌پسر نداشتن را عیب، ضعف و نشانه عقب‌ماندگی جلوه می‌دهند و با شکستن قبح گناه، تکرار آن و عادی جلوه دادن آن، باورهای جوانان را متزلزل می‌سازند.

خرافه‌انگاری که توسط ابزارهای تبلیغی دشمنان القا می‌شود، بر دو نوع است: گاهی اصل دین را خرافه تلقی می‌کنند و گاهی آموزه‌هایی خاص مانند: حجاب، عزاداری، زیارت مشاهد مشرفه، یا عبادتی خاص را. امروزه، آنچه بیشتر شیوع دارد، خرافه‌انگاری بخشی از دین است که زمینه‌ساز نگاه منفی به کل دین می‌شود.
جوان نیز آمادگی روانی برای پذیرش این تلقینات و تبلیغات غیرمستقیم را دارد؛ زیرا انسان میل به آزادی افسارگسیخته و ارضای بی‌حدّ و مرز امیال حیوانی را دارد و به دنبال راه‌های توجیه یا به قول روان‌شناسان مکانیزم‌های دفاعی است که آنچه می‌خواهد، انجام دهد و دچار عذاب وجدان هم نشود.

2. الگودهي
از راه‌های مؤثر تقویت دین‌باوری نسل نو، روش الگویی است. الگو، در لغت به معنای: سرمشق، مقتدا، مثال و نمونه است.[10] در قرآن واژه «اسوه» به کار رفته و به معنای حالتی است که انسان هنگام پیروی از غیر پیدا می‌کند[11] و نیز به معنای اقتدا و پیروی است.[12]
جوان در صدد یافتن الگوهایی بشری است که گویای ثمره عمل به دین باشند. برای نسل نو ارائه آموزه‎هایی بدون مصادیق مجسّم و موفق و کمال‌یافته، چون نظریاتی انتزاعی است که با جهان آدمی بی‌ارتباط است. در روش الگودهی، نمونه عینی انسان دین‌باور، مستقیم یا غیرمستقیم به جوان عرضه می‌شود تا جوان امکان تحقق دین‌داری و ثمرات آن را مشاهده کند و بتواند از او پیروی نماید.

گفتنی است که ماهواره‌ها نیز با استفاده از این روش در مسیر تضعیف باورهای دینی حرکت می‌کنند. الگوهای ضدّ دینی را برای جوانان محبوب می‌سازند. نقش برتر، برجسته و موفق در فیلم‌ها و سریال‌های خود را به شخصیت‌های دین‌ستیز می‌دهند. علاوه بر اینکه محتوای فیلم‌ها نیز چهره‌ای منفی از الگوهای دینی ارائه می‌دهند.
قرآن بر معرفی الگو به اهل ایمان توجهی تام دارد[13] و در آیات متعددی پیامبر خود را به یادآوری الگوها دعوت می‎کند.[14] لازم نیست، حتماً الگو در زمان ما حیات داشته باشد؛ چنان‌که قرآن از الگوهایی یاد می‌کند که قبل از زمان پیامبر9 می‌زیستند.[15] قرآن پیامبر اکرم(ص) را نیز الگوی همیشگی ذکر می‌کند که به صدر اسلام اختصاص ندارد. از سوی دیگر، قرآن در روش الگودهی مردم را به انتخاب آگاهانه دعوت می‌کند و از پیروی کورکورانه برحذر می‌دارد.[16]
تحقیقات در خصوص کسانی که به اسلام و شیعه گرویده‎اند، نشانه آن است که از عوامل مهم و مؤثر در این عرصه، مطالعه زندگی شخصیت‎های برجسته اسلامی مانند: نبی گرامی اسلام9، ائمه اطهار: و علمای بزرگ بوده است؛ برای مثال، شناخت اوّلین و سومین امام، سیدالاوصیاء7 و سیدالشهداء7، خیل پُرشماری را در سال‎های پس از انقلاب اسلامی و معرفی جهانی شیعه، به دامن اهل‌بیت: کشانده است؛ حتی شناخت امام خمینی; جمع فراوانی از غیرمسلمانان را مشتاق اسلام کرده است. پژوهش‎های میدانی در داخل کشور نشان می‎دهد که پخش سریال‎های مربوط به زندگی امامان: در جذب جوانان به دین فوق‌العاده مؤثر بوده است. بدین جهت، تبیین منسجم الگوهای اسلامی و سیره عملی امامان: با کاربرد ابزارهای هنری، می‌تواند جامعه را در مسیر تقویت دین‌باوری، با گام‎های بلندی به پیش ‎بَرَد.

تحقیقی که در مورد دانش‎آموزان سال سوم متوسطه شهر تهران انجام شده، نشان می‎دهد که بالاترین تأثیر را در جذب دانش‎آموزان به زندگی و شخصیت حضرت علی(ع)، سریال امام علی7 داشته است.[17] فیلم محمد رسول الله(ص)، در اتریش به نمایش گذاشته شد و در نتیجه، در آن سال‏ 9000 نفر نام فرزند خود را حمزه گذاشتند و 4000 نفر نیز در آن سال مسلمان شدند. نمایش فیلم زندگی‌نامه یکی از اولیای مذهبی مسیحیان، باعث شد 5/1 میلیون نفر در آفریقا مسیحی شوند.‏[18]

3. انذار و تبشير
انذار، به معنای خبردادنی است که به دنبال آن ترس باشد؛ چنان‌که تبشیر نیز نوعی آگاهی‌بخشی است که فرد را خوشحال کند.[19] از آنجا که دین‌باوری، پایبندی به تکالیف و محدودیت‌هایی را در پی دارد، لازم است با روش‌هایی از جمله انذار و تبشیر، تحمل این تلخی را بر جوان آسان کنیم. انذار او را از خطر بالاتری می‌ترساند که عدم تحمل این سختی، وی را با زجر بیشتری مواجه خواهد ساخت. بشارت‌دادن جوان به دریافت عطایا نیز رغبت او را برمی‌انگیزد و وی را به نتایجی امیدوار می‌سازد که نصیب او خواهد شد. در نتیجه، جوان آماده پذیرش تکلیف می‌شود. ازاین‌روست که قرآن، پیامبران خود را بشیر و نذیر نامیده است.

برای انذار و تبشیر، توجه به کارکردهای دنیوی و اخروی اهمیت ویژه‌ای دارد. امروزه، بیش از هر زمان دیگری، کارکرهای دین مورد توجه محافل علمی است. دانشمندان متعددی به این امر اعتراف کرده، در پی فهم زوایای جدید فردی و اجتماعی دین، به‌ویژه اسلام بر‌آمده‎اند. تبیین کارکردهای دین، نیاز به آن را برای جوانان ملموس می‎سازد و رنگ عملی و عینی به رخسار دین می‎زند. در آموزش دینی جوانان، توجه به تبیین این موضوعات با استناد به آیات و روایات و افزودن دیدگاه دانشمندان، بسیار کارساز است.

از جمله روش‎هایی که قرآن نیز برای هدایت به کار گرفته، توجه‎دادن مؤمنان به کارکردهای دین است. قرآن بیش از آنکه به زبان دستوری سخن بگوید، به زبان فطری و اقناع‎کننده سخن می‎گوید؛ برای نمونه، برخی آیات به نقش یاد خدا در ایجاد اطمینان قلبی، و برخی نیز به تأثیر عبادت در تزکیه و پاکی نفس اشاره دارد.[20] در بعضی آیات دیگر، این اثر به مصادیق عبادات نسبت داده شده است؛ برای مثال، قرآن اثر روزه ماه رمضان را تزکیه نفس و تقواپیشگی قلمداد می‎کند.[21] در جای دیگر، خداوند اثر اقامه نماز را زدودن زشتی‎ها و انحرافات اخلاقی و اجتماعی ذکر کرده است.[22] آیاتی که به فلسفه احکام اشاره دارد نیز غالباً دربردارنده کارکردهای فردی و اجتماعی دین است. در این آیات، حکمت وضع احکام و آثار و کارکرهای مترتب بر آنها ذکر شده است.[23]

رعايت تناسب در انذار و تبشير
در مسیر تقویت دین‌باوری، لازم است که از افراط و تفریط در این شیوه پرهیز شود. هریک از این دو، ابزارهای مناسبی برای تربیت و حرکت‎بخشی دینی هستند. هر دو، در برانگیختگی و بازدارندگی نقشی مؤثر دارند. جوان، هم مشتاق تبشیر و هم مرعوب انذار است؛ در عین حال، مربی باید در ارائه آموزه‎های حاوی ترس و امید، هماهنگ با موقعیت متربی عمل کند و از مسیر اعتدال عدول نورزد. امام علی(ع) بشیر و نذیر را در کنار هم، به عنوان صفات پیامبر(ص)ذکر می‎کند.[24] پژوهش‎های تجربی و میدانی نیز از نقش چشمگیر پیام‎های ترسناک در بازدارندگی رفتاری دارد.

قرآن کریم توجه به هر دو عنصر بشارت و انذار را در تربیت لازم می‎شمرد[25] و خود نیز برای هدایت انسان‌ها، از هر دو شیوه بهره برده است.[26] انذار در قرآن، جایگاه ویژه‌ای دارد؛ زیرا انسان‎ها بر دفع مفسده و ضرر، بیش از جلب منفعت ترتیب اثر می‎دهند. ازاین‌رو، تقدم انذار بر تبشیر در برخی آیات الهی، نکته روان‎شناختی دارد. اگرچه بیشتر آدمیان به انذار بیش از تبشیر ترتیب اثر می‎دهند، در مجموع، اسلام روش مبتنی بر عشق و محبت را بر روش مبتنی بر ترس ترجیح می‎دهد؛ چنان‌که امام صادق7 می‎فرماید: «الْحُبُّ أَفْضَلُ مِنَ الْخَوْفِ؛[27] حب، بر ترس برتری دارد.»

به همین دلیل است که در روایات، عبادت عاشقانه، بسی برتر از عبادت ناشی از ترس تلقی شده است.[28]
نکته مهم دیگر در انذار و تبشیر، رعایت تناسب هریک به مقتضای وضعیت جوان است. اگر او به دلیل امیدهای نابه‎جا، خطرات راه دین‌ستیزی را فراموش‎کرده و مسیر خطا را طی می‎کند، باید در مورد عواقب انحراف خویش انذار شود؛ ولی اگر به یأس درغلتیده و امکان خلاصی از گناهان و عذاب را دور می‎بیند، به عامل تشویقی و دلگرم‎کننده نیاز دارد.[29]

4. تشويق و تنبيه
تشویق، در لغت به معنای ایجاد شوق و میل، و تنبیه، به معنای آگاه‌کردن و توجه‌دادن است. تنبیه، مصدر باب تفعیل و در لغت، معادل بیدار یا آگاه‌کردن است.[30]
لازم است، به رابطه انذار و تبشیر با تشویق و تنبیه توجه داشته باشیم. غالباً تبشیر با تشویق، و انذار با تنبیه مشتبه می‌شوند؛ درحالی‌که متفاوت از یکدیگرند. تبشیر و انذار، پیش از عمل یا همراه عمل است؛ اما تشویق و تنبیه، پس از عمل است. قبل از تحقق نتیجه، جای تبشیر و انذار، و بعد از آن، جای تشویق و تنبیه است. بنابراین، برای تقویت دین‌باوری در جوانان، باید از هر دو استفاده شود؛ قبل و بعد از عمل. کاربست شایسته این روش، در رشد دین‌باوری جوانان تأثیر قابل توجهی دارد. هدف از تشویق و تنبیه، تکرار، استمرار و تثبیت رفتار دین‌مدارانه در جوانان است.
نکته دیگر اینکه اثر تشویق و تنبیه، بیش از انذار و تبشیر است. از سوی دیگر، آن‌که انذار و تبشیر در او اثربخش است، استعداد بیشتری برای رشد دین‌داری و پختگی دارد؛ زیرا حرکت با تبشیر و انذار، مستلزم نوعی آینده‌نگری و کنترل نفس قبل از مشاهده نتیجه است. پس، برای سنین پایین‌تر که رشد شناختی کمتری دارند، تشویق و تنبیه، کاربرد و اثر بیشتری دارد.[31]

پی نوشت

[1]. محمدرضا شرفی، دنیای جوان، ص 333.

[2]. علامه مجلسی، بحار الأنوار، ج 1، ص 160: «إِنَّ الجاهِلَ مَن عَصَى اللّه وَإِن کانَ جَمیلَ المَنظَرِ عَظیمَ الخَطَر.»

[3]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 21، ص 478.

[4]. مُرجئه، گروهی ضدّ شیعه بودند که جایگاه امام علی7 را در مقامی نازل قرار می‎دادند. (ر.ک: شیخ کلینی، الکافی، ج ‏6، ص ‏47؛ طریحی، مجمع البحرین، ج ‏1، ذیل ماده «رجاء»)

[5]. ابن‌ابی‌جمهور، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، ج 1، ص 381.

[6]. مائده، آیه 6.

[7]. ر.ک: پیام معظم‌له به کنگره جامعه اسلامی دانشجویان در مشهد، 10/6/1380.

[8]. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ج ‏20، ص 267.

[9]. شعیری، جامع الأخبار، ص 106.

[10]. علی‌اکبر دهخدا، لغت‌نامه دهخدا، ج 2، ص 2779.

[11]. ر.ک: راغب اصفهانی، مفردات، کلمه «اسوه»، ذیل ماده «أسَا»؛ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ‏1، ص 90.

[12]. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان، ج ‏16، ص 288؛ حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ‏1، ص 90.

[13]. احزاب، آیه 21؛ ممتحنه، آیه 4.

[14]. ر.ک: مریم، آیه 41، 51 و 56.

[15]. همان.

[16]. زخرف، آیه 23 ـ 24.

[17]. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، فصلنامه  تربیت اسلامی، ش 6، ص 108.

[18]. به نقل از مجله Inquiry. گفتنی است، در روش الگویی، باید از آسیب‌هایی مانند تاریخی جلوه دادن اسوه‌های دینی و تلقی فراانسانی از آنها اجتناب شود. برای اطلاعات بیشتر، ر.ک: ابوالفضل ساجدی، دین‌گریزی چرا؟ دین‌گرایی چِه‌سان؟، ص 293 ـ 297.

[19]. ر.ک: راغب اصفهانی، مفردات، کلمه «الإِنْذار»: «[هو] إخبارٌ فیه تخویف کما أنّ التّبشیر إخبار فیه سرور.»؛ طریحى، مجمع البحرین، ذیل ماده «نذر».

[20]. رعد، آیه 28؛ بقره، آیه 21.

[21]. بقره، آیه 183.

[22]. عنکبوت، آیه 45.

[23]. برای اطلاعات بیشتر، ر.ک: ابوالفضل ساجدی، دین‌گریزی چرا؟ دین‌گرایی چِه‌سان؟، ص 158 ـ 168.

[24]. نهج البلاغه، خطبه 105، 160 و 173.

[25]. احزاب، آیه 45.

[26]. بقره، آیه 261؛ یس، آیه 70؛ طه، آیه 113.

[27]. شیخ کلینی، الکافی، ج 8، ص 128.

[28]. شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 1، ص 63.

[29]. ر.ک: آنتونی پراتکانیس، عصر تبلیغات، ص 187 ـ 189.

[30]. علی‌اکبر دهخدا، لغت‌نامه دهخدا، واژه «تنبیه».

[31]. ر.ک: خسرو باقری، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، ص 170.

منبع: ره توشه ۱۳۹۶_حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر ابوالفضل ساجدی(عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.)

افزودن دیدگاه جدید

متن ساده

  • تگ‌های HTML مجاز نیستند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
  • آدرس های صفحه وب و آدرس های ایمیل به طور خودکار به پیوند تبدیل می شوند.