محمد(ص) شایسته تکریم و احترام همه بشریت است
در جهانی که به بهانه آزادی بیان بهترین خلق خدا، از ازل تا ابد، به سخره گرفته میشود و این حرکت موهن درنظر دشمنان دین و بندگان زر و زور عین آزادی بیان قلمداد میگردد، آموزههای اسلام ناب محمدی(ص) هرگونه خشونت و افراط را به صراحت تقبیح میکند، اقدام مشکوک و پر از ابهام دفتر نشریهای معلومالحال که سابقهای روشن در اسلام ستیزی دارد، سرآغازی میشود تا اسلام ستیزان و دشمنان رسول اعظم(ص) عقده گشایی کنند و رژیم کودککش صهیونیستی و حامیان مزوّرش دست در دست هم، راهپیمایی علیه خشونت و تروریست برگزار کنند و باز سرپوشی باشد بر قتل، جنایت، آدمکشی و حمایت از تروریسم.
* عظمت در رسالت و دعوت
در بين دعوت كسانيكه در تاريخ بشر براي اصلاحات اجتماعي يا انقلابات بنيادي قيام كردهاند. دعوتي عاليتر و رسالتي انقلابيتر و جامعتر از رسالت پيغمبر اسلام(ص) نبوده است.
بديهي است درك عظمت اين رسالت محتاج بررسيهاي زيادي است كه همه منتهي به اين ميشود كه دنيا در تمام اين شئون وضع بسيار غير انساني و اسفانگيزي داشت كه اگر رسالت حضرت محمد صلي الله عليه و آله به كمك بشريت نمي آمد، از او دستگيري نكرده بود و سير ارتجاعي بشر از آن، به بعد هم چنان ادامه مييافت، دنيا از علم، فضايل، حقوق، آزادي و آنچه بعد از آن حضرت به ظهور پيوسته محروم ميماند.
بررسي اوضاع اخلاقي و ديني جوامع بشري در عصر ظهور آن حضرت، بررسي اوضاع علمي و فرهنگي، اوضاع اجتماعي ملل و امم، اوضاع سياسي و رژيمهاي حاكم بر جوامع انساني، همچنین بررسي وضع بانوان در سراسر دنيا و بالخصوص در جزيرة العرب، بررسي وضع بردگان و غلامان،بررسي اوضاع اقتصادي و نظامات مالی، بررسي عادات و قواعد و رسوم، بررسي نظام های جنگي و بررسي ارزش حقوق انسان در آن زمان بخشی ازآن مواردی است که باید مورد بررسی قرار گیرد.
*تعبیر دانشمند مشهور فرانسوي از پیامبر
اساس عظمت دعوت پيغمبر اسلام (ص)، دعوت به توحيد و يكتاپرستي است كه در كلمه طيّبه (لا اله الاّ الله) خلاصه ميشود.كلمهاي كه از آن ارزندهتر و آزادي بخشتر، روشنتر و نجات دهندهتر نيست. كلمهاي كه در آن تمام برابريها، برادريها و الفاز امتيازات پوچ و موهوم نهفته است. كلمهاي است كه بهگفته كوستاولوبو دانشمند مشهور فرانسوي (در كتاب تمدن اسلام و عرب) در بين اديان تاج افتخاري است كه فقط بر سر اسلام قرار دارد.
كلمهاي كه استثمار و استضعاف را محكوم و ريشهكن ميسازد و هر اطاعتي را كه در اطاعت خدايي و قانون خدايي درج نباشد ناروا و غيرمجاز قرار ميدهد.كلمهاي كه اعلان آزادي بشر و حقوق انسانها است.كلمهاي كه مستبدان را به زانو در آورد، اعلان جنگ داد و بشريت را عليه آنها بسيج كرد.آري حكم مخصوص خدايي است و غير از او كسي كه سزاوار پرستش باشد نيست. همه بايد شعارشان كلمهي (لا اله الاّ الله) باشد. شعاري كه يك فرد عادي را با بزرگترين امپراطوريهاي عالم برابر ميسازد و شعاري كه هر كس آن را فهميد و درك كرد خدايي را با كسري و قيصر مساوي و برابر و بلكه در ارزش انساني برتر يافت.
* عظمت در اراده و تصميم
دومين عظمت از عظمتهاي پيامبر اسلام(ص)، عظمت در اراده و تصميم میباشد. انجام كارهاي بزرگ، قيام و انقلاب محتاج به ارادهای قوي، عزم راسخ و تصميمی محكم و استوار است. كاري كه شخص ميخواهد انجام دهد هر چه قدر عظيمتر باشد. تصميمی بزرگتر و قويتر ميخواهد. بسياري از مردم هستند كه سخن از كار بزرگ و عمل خطيري به ميان ميآورند و به ظاهر خدايي را مصمّم بر انجام آن كار نشان ميدهند؛ اما در وسط كار تطميعات مالي، يا شهواني، يا جاه و مقام يا تهديدات و سختيها و مصائب، آنرا از كار منصرف و تصميمشان را ضعيف و باطل مينمايد.
پيغمبر اسلام(ص) به حق در ميان مردان بزرگ تاريخ در تصميم عظيم و يگانه وقتي مأموريت رسالت جهاني در غار حرا به عهده او واگذار شد، وقتي مبارزه با تمام گردنكشان و استثمارگران دنيا و مذاهب باطله، منسوخه و عادات سخيفه و زورمندان وحشي و غارتگران و آدمكشان و العاء رسوم شرك و بتپرستي از جانب خدايي جهان به او پيشنهاد شد، بدون درنگ پذيرفت و از غار حرا براي انجام آن قيام و انقلاب بزرگ و تاريخي قدم بيرون گذارد و مأموريتي را كه احدي جرأت اظهار آنرا در برابر يك نفر نداشت، مصمّمانه به دوش گرفت و در مكه مركز بتها و بتپرستها و كساني كه فرخ و افتخارشان آدمكشي، قتل و غارت بود، اعلان كرد و بدون خوف و بيم فرياد زد: قولوا لا اله الا الله تفلحوا .
در جنگ احد كه آن چشم زخم بزرگ به سپاه اسلام رسيد، محمد صلي الله عليه و آله فقط خدايي را ميخواند، در جنگ بدر كه قريش و لشکر كفر با ساز و برگ و عِدّه و عُدّه كافي آمده بودند و به ظاهر بر حسب قواي مادي فتح خدايي و شكست مسلمانان را قطعي ميدانستند، به درگاه خدايي عرض ميكرد .اللّهم ان تهلك هذه العصابة لا تعبد
همه جا و در هر ايستگاه عظمت تصميمش نمايان و درخشان بود و در هيچ كجا سست نشد.
* عظمت در زهد و بياعتنايي به دنيا
در اين عظمت پيامبر گرامي اسلام(ص) نمونه، يگانه و سرآمد تمام زهاد بود.
در آن عصر محرومترين طبقات كه از هر جهت حالشان تأسفانگيز بود، مورد استضعاف بودند و تحميلات طاقتفرسا به آنها ميشد. غلامان و بردگانی بودند كه افتادگان اجتماع بودند. پيامبر عزيز اسلام(ص) كه رسالت و دعوتش در جهت كمك به آنها، آزاد كردنشان و حفظ حقوق آنها قرار داشت و در قرآن مجيد درباره آنها بهطور مؤكّد سفارش شده و برنامهاي براي آزادي آنها مقرر گردیده است. در منظر خارجي، خوراك، پوشاك و نشست و برخاست مانند غلامان بود. غذايش از غذاي غلامان خوردنيتر و لذيذتر نبود؛ لباسش از لباس آنها بهتر نبود و مانند آنها مينشست. پول و درهم ذخيره نميفرمود، آنقدر روي حصير نشسته بود كه بر بدنش اثر گذاشت بود.
*عظمت و رعايت مساوات و برابري انساني با مردم
در اين عظمت پيغبمر عظيم الشان اسلام(ص) يگانه معلم مساوات و برابري بود علاوه بر آنكه به وسيله وحي الهي و آيات قرآن مجيد برابري و مساوات انسانها را اعلام داشت، عملاً نيز آنرا به مردم تعليم داد.
در مجالسي كه داشت، بالا و پايين نبوده و از چگونگي نشستن آن حضرت و اصحابش، پيغمبر شناخته نميشد كه كسي بگويد آنكه مقدم بر همه و بالاي مجلس نشسته پيغمبر است، يا اينكه اغنيا و اقويا به او نزديكتر بنشينندی اين حرفها كه هنوز هم در دنياي به اصطلاح متمدّن هوادار دارد در مجلس پيغمبر و مكتب تربيتي او وجود نداشت. فقير و غني و شاه گدا همه ازچشم پيغمبر يكسان بودند.
*عظمت در اصلاحات بنيادي اجتماعي
در تاريخ رهبران اصلاحات و انقلابات بزرگ احدي نيست كه مانند پيغمبر اسلام(ص) در مدتي كوتاه اين همه انقلاب فكري، عملي و اجتماعي به وجود آورده باشد، "منفلوطي" ميگويد: مردي خدمت رسول خدا ص عرض كرد که يا رسول الله، ما نميدانيم با چه زبان از شما تقدير و تشكر نماييم. شما بر ما حقوق و منتهاي بزرگ داريد، ما را از زير بار سنگين عادات زشت، غلها و زنجيرها نجات دادي. سپس داستان دختر هفت سالهاش را كه زنده به گور كرده بود، به عرض رسانيد و گفت فراموش نميكنم كه وقتي ميخواستم دختر زيبا و شيرين زبانم را چال كنم و خاك برويش بريزم دامنم را گرفته بود و التماس ميكرد و ميگفت پدر چرا با من اين گونه رفتار ميكني. اما هرچه گفت و التماس نمود و گريه و زاري كرد نتوانست مرا از آن عمل و جنايت بزرگ و ننگين باز دارد و من با دست خدايي دختر شيرين زبان هفت سالهام را زنده بگور كردم. تو اي پيغمبر(ص) بر ما منّتها داري كه ما را از اين عادات پليد و غير انساني نجات دادي.
"تولستوي" ميگويد: شك نيست كه محمد(صلي الله عليه و آله) از بزرگترين رجال و مرداني است كه خدمات بزرگ به اجتماع كردند. همينقدر در فخر او بس است كه امتي را به نور حق هدايت كرد و از خونريزي و زنده به گور كردن دختران و قربانی كردن انسانها بازداشت و مردي مانند او سزاوار احترام و اكرام است.
پيغمبر(ص) از دنيا نرفته بود كه آیين بتپرستي در شبه جزيره عربستان از بين رفت، از بتها اثري نماند و خداپرستي، نماز، روزه، زكات و ساير فرايض و برنامههاي اسلام عملي شد و رباخواري موقوف گرديد. مي نوشي و ميگساري كه در نهايت رواج بود، به محض نزول آيه تحريم خمر، متروك گرديد و يك نفر لب به شراب نگذارد و قطرهاي از آن يافت نميشد؛ در روز اعلام تحريم خمر، تمام خمرهاي شراب را خدايي مردم روي زمين ريختند. قماربازي موقوف شد. زنان و دختران عزّت يافتند و به حقوق واقعي يك انسان نايل شدند. بردگان احترام انساني پيدا كرده، از ظلم و تحميلات مصونيّت يافتند و برنامهاي آزادي آنها با سرعت شروع شد. معاملات بازرگانيها بر اساس صحيح قرار گرفت. از بيعفتيها، ناپاكيها، زنا و كارهاي نكوهيده، ديگر اثري باقي نماند. تكبر و استبداد ننگ و عار گشت و تواضع و فروتني افتخار شد. قوانين و مقررات ارث، ازدواج، طلاق، جهاد، صلح، وصيت و رهن و مزارعه و مساقات و احياء موات و قضاء و شهادات و غيرها ا جرا شد و ديگر حقوق مالي ايتام پايمال نميشد. ديگر بانوان جزء متروكات مرد شمرده نشدند و با طلاقهاي مكرر و نامحدود و رجوعهاي پي در پي بلاتكليف و سرگردان نشدند. فقرا و زيردستان اجتماع در مجمتع انساني اسلام در صف اغنيا قرار گرفته و بلكه بر اساس صلاحيّت و شايستگي بر اغنيا امارات مييافتند.
شرح عظمت پيغمبر(ص) در اصلاحات بنيادي اجتماعي و انقلاب بيتوقف هر زمان و هر مكاني اسلام بسيار طولاني است و الحق كه تاريخ احدي از رجال اصلاح و انقلاب را در اين همه رشتههاي گوناگون مادي، معنوي، روحي، جسمي و فردي و اجتماعي در اين مدت كوتاه مانند آن حضرت موفق و پيروز نشان نميدهد.
* عظمت در تشريع قوانين و احكام و شرايع
در بين قانونگذاران ،توفيقي كه نصيب پيغمبر اسلام(ص) شد، نصيب احدي نشده است.
علاوه بر آنكه قوانيني كه قانونگذاران و مجالس بزرگ مقننه با آن همه عرض و طول وضع مينمايند، جامع و كامل و خالي از عيوب و نواقص نيست و موسمي و موقّت است. پس از مدّت كوتاهي به تجديد نظر، اصلاح و بلك الغاء آن محتاج ميشوند قانونگذاري كه بتواند در مدت بيست و سه سال با اشتغالات خطير گوناگون كه هر يك براي اينكه تمام وقت شخص را بگيرد و او را از پرداختن نماز، روزه، حج، دعا، معاملات، تجارت، اقتصاد و كشاورزي و دامداري و باغداري و همسرداري و فرزند داشتن و ارث و سياست و داوري و حل و فصل دعاوي و اختلافات و كيفر و مجازات و اخلاق و آداب، حتي آداب غذا خوردن، لباس پوشيدن، خوابيدن، راه رفتن و نشستن و بيمارداري و بهداشت و احكام اموات و غيره، و غيره با گفتار و عمل هزاران هزار مواد جامع و كامل قانون و برنامهاي زندگي به بشريت عرضه كند، غير از پيغمبر اسلام(ص) روي صفحه تاريخ و دنيا ظاهر نشده است. هر كس اين موضوع را باور نميكند، ميتواند شخصاّ قوانين اسلام را بررسي نمايد و ميتواند به نتايج تحقيقات محققان منصف غير مسلمان رجوع نمايد.
* عظمت در علوم و معارف
اسلام دين علم و دين معارف است. يكي از عظمتهاي حضرت رسول اعظم(صلي الله عليه و آله) اين است كه معارفي كه در قسمت الهيات، خداشناسي، مبداء، معاد و رشتههاي ديگر عرضه داشته، استوارترين و منطقيترين معارف است.
پيغمبر اسلام مسلم است كه درس نخوانده بود و اصلاً شبه جزيره عربستان محل درس نبود و اگر كسي هم ميتوانست چند كلمهاي بنويسد، چيزي نبود و او را از علوم و معارف بهرهمند نميكرد؛ مانند ميليونها افرادي كه سواد خواندن و نوشتن دارند؛ اما از حقايق و معارف بهرهاي ندارند. اين علومي كه از پيغمبر اسلام(ص) ظاهر شده و در كتاب آسماني او شرح و بيان گرديده با سالها تحصيل در دانشگاههاي الهيات و تحقيق در رشتههاي مختلف فلسلفه و حقوق و علوم فراهم نميشود. آنقدر در قرآن مجيد و احاديث شريف، بيانات و مطالب ارزنده موجود است كه شرح آن را در كتابهايي كه دانشمندان مطلع در اين موضوع نوشتهاند، بايد خواند و بهتر اين است كه در اين موضوع چون هر چه كلام را مبسوط كنيم، مختصر كردهايم، به دو شعر حافظ شيرازي اكتفا نماييم.
ستــــارهاي بدرخشيــــد و ماه مجــــلس شد
دل رميــــــده ما را انيــــس و مونــــس شد
نگــــار مــن كه به مكتب نرفت و خط ننوشـت
به غمـــزه مــسئلـــه آموز صد مـدرس شد
در جايي كه بيگانگان زبان به تعظيم و اعتراف بگشايند. و شاعر دانشمند مسيحي در قصيدهاي كه در مدح پيغمبر اسلام(ص) ميسرايد، ميگويد.
اني مسيـــحي اهل محمداً
و اراه في سفز العلا عنوانا
من مسيـحي هستم و محمد را تجليل ميكنم
و او را سرآغاز علو و بلنـــدي مقام ميدانم
و دكتر "شبلي شميل طبيعي" در قصيدهاي كه عظمتهاي آن حضرت را ستوده است میگويد.
من دونه الا بطال في كل الوري
من حاضــــر او غائــب ادات
يعني تمام مردان بزرگ دنيا و قهرمانان گذشته، حال و آينده، مقام، شأن و شخصيتشان مديون مقام اعلاي محمد(صلي الله عليه و آله) است.
معلوم است كه مسلمانان بايد چقدر حقشناس زحمات، هدايتها و راهنماييهاي آن حضرت باشند.
--------------------------------------------
منبع: نداي اسلام از اروپا، تأليف آيت الله العظمي صافي گلپايگاني
/*
افزودن دیدگاه جدید