کرامت سالمندان از منظر آیات و روایات
پایگاه اطلاع رسانی بلاغ| ره توشه ماه رمضان۱۴۴۳(ویژه خانواده)، کرامت سالمندان از منظر آیات و روایات.
کاری از گروه تولید محتوای معاونت فرهنگی وتبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
حجتالاسلام والمسلمین محمدامین صادقی ارزگانی *
مقدمه
سالمند در خانواده، موهبتی الهی و گوهری گرانبها در صدف زندگی و صندوقچه اسرار تاریخ است که از نگاه نافذش، بصیرت میدرخشد و قلبش جز محبت و یاد خدا چیزی در خود ندارد؛ از این رو سالمندان زمینه فیض الهی را فراهم میکنند و وجودشان برکت است؛ چنانکه رسول اعظم(صلی الله علیه و آله) فرموده است: «الْبَرَكَةُ مَعَ أَكَابِرِكُمْ؛[1] وجود پیران سالخورده بین شما، باعث افزایش فیض ربوبى و بسط نعمتهاى الهى است». كهنسالان، عمری تجربهها کسب کرده و در مدرسه زندگى درسهایى را فرا گرفتهاند. آنها اگر چه از جهت جسمانى ناتوان شده و قدرت فعالیت و تحرک را از دست دادهاند، ولى از نظر معنوى تجاربى ارزندهای دارند، نیک و بدها را مىفهمند و مسائل را بهتر تجزیه و تحلیل مىكنند. آنها مىتوانند مانند رهبران روحانى، هادى دیگران باشند و جوانان و میانسالان را به خیر و سعادتشان راهنمایى نمایند؛ همانگونه که امام صادق(علیه السلام) فرموده است: «الشَّيْخُ فِي أَهْلِهِ كَالنَّبِيِ فِي أُمَّتِهِ؛[2] وجود پير سالخورده در خانوادهاش همانند پيغمبر الهى است در بين امتش». از منظر آیات و روایات، سالمندان دارای کرامت هستند و باید به عواملی که موجب توجه به این کرامت میشود؛ بیشتر پرداخته شود تا جامعه نسبت به این قشر ارزشمند و دلسوز التفات و عنایت بیشتری داشته باشد.
شناخت حقوق سالمندان
یکی از آسیبهای جدی جامعه، عدم شناخت جایگاه و حقوق سالمندان است؛ زیرا برخی تصور میکنند که آنها موانع زندگی خانواده و سربار جامعه هستند؛ چنانکه در زندگی ماشینی امروزه خانه سالمندان را برای نگهداری پیران تشکیل دادهاند. این نوع زندگی برای سالمندان، چیزی جز مرگ تدریجی نیست.
متأسفانه امروزه در جامعه ما نیز جایگاه سالمندان در مقایسه با گذشته تضعیف شده و آنها را با مشکلاتی مواجه ساخته است. در جوامع سنتی سالمندان موقعیت اجتماعی را در اختیار داشته و نقشهای کلیدی در خانواده و جامعه داشتند، اما تحولات ایجاد شده در عرصههای مختلف، گسترش تکنولوژی، آپارتماننیشنی، گسست دو نسل، جابجا شدن ارزشها و عدم شناخت حقوق شهروندی سالمندان سبب کم شدن موقعیت سالمندان در مقایسه با جوامع گذشته شده است. این در حالی است که در گزارههای دینی سالمندان از جایگاه ویژهای برخوردار هستند. اسلام برای سالمندان حقوق خاصی قائل شده است؛ همان حقی که امروزه جوانان و میانسالان بدان توجه ندارند. امام باقر(علیه السلام) فرموده است: «سُئِلَ رَسُولُ اللَّهِ(صلی الله علیه و آله) مَنْ أَعْظَمُ حَقّاً عَلَى الرَّجُلِ قَالَ وَالِدَاهُ؛[3] از رسول اكرم(صلی الله علیه و آله) سؤال شد چه كسى بزرگترین حق را به آدمى دارد؟ فرمود: پدر و مادر». امام سجاد(علیه السلام) نیز فرموده است: «و امّا حقُ الکبیر فإنَّ حقهُ توقیرَ سِنه...؛[4] اما حق بزرگتر بر تو، آن است که او را به خاطر سنش احترام نمایی».
با توجه به اهمیت و جایگاه والدین است که خشنودی و خشم والدین، با خشنودی و خشم خداوند گره خورده است؛ چنانکه رسول اعظم(صلی الله علیه و آله) فرموده است: «رِضَى اللَّهِ فِي رِضَى الْوَالِدَيْنِ وَ سَخَطُهُ فِي سَخَطِهِمَا؛[5] خشنودى پدر و مادر، رضاى خداوند است و خشم الهى در غضب پدر و مادر است». همچنین آن حضرت فرموده است: «نَظَرُ الْوَالِدِ إِلَى وَلَدِهِ حُبّاً لَهُ عِبَادَةٌ؛[6] نگاه محبتآميز فرزند به روى پدر و مادر، عبادت است». بر این اساس دختران و پسران جوان امروز، مادران و پدران فرداى اجتماع هستند. اگر جوانان امروز وظيفه تكريم و احترام را نسبت به والدين خود مراعات نمايند و اين سنت الهى را در جامعه نگهدارى كنند، فردا خودشان مورد تكريم فرزندان خويش قرار میگیرند و از اين نعمت سعادتبخش برخوردار مىشوند.
انجام تکلیف شرعی
تکریم سالمندان و احترام آنان، از آموزههای قرآنی است:
وَ بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيراً؛[7] و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد. اگر يكى از آن دو يا هر دو در كنار تو به سالخوردگى رسيدند، به آنها [حتى] اوف مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى و از سر مهربانى، بال فروتنى بر آنان بگستر و بگو: پروردگارا! آن دو را رحمت كن، چنانكه مرا در خردى پروردند.
در این آیه شریفه به چند نکته درباره تکریم پدر و مادر اشاره گردیده است. نیکی به پدر و مادر در کنار عبادت پروردگار ذکر شده و احسان و نیکوکاری به پدر و مادر همانند عبودیت الهی، به عنوان تکلیف شرعی بر فرزندان واجب است. اشاره به زمان سالمندی و کهولت والدین، گویای آن است که گر چه در همه زمانها فرزند وظیفه دارد به پدر و مادرش نیکی کند، ولی در زمان سالمندی آنان این تکلیف بیشتر متوجه فرزندان میشود. فرزند حق ندارد حتی به والدینش کلمهای همچون «اُف» بگوید و باید با تکریم و احترام، با آنان به ملاطفت و مهربانی سخن بگوید و با آنان، با تواضع و فروتنی رفتار کنند.
بنابراین یکی از علل تکریم سالمندان در خانواده، تکلیف شرعی انسان است. علامه طباطبایى در تفسیر این آیه نوشته است: «معلوم مىشود مسئله احسان به پدر و مادر بعد از مسئله توحید، واجبترین واجبات است؛ هم چنانکه مسئله عقوق (نفرین) بعد از شرک ورزیدن به خدا، از بزرگترین گناهان کبیره است؛ به همین جهت این مسئله را بعد از توحید و قبل از سایر احکام اسم برده است».[8]
انجام وظیفه انسانی
حفظ کرامت انسانی افزون بر تکلیف الهی، وظیفه انسانی است؛ زیرا حفظ کرمت والدین امر عقلانی و فطری است؛ چنانکه مام سجاد(علیه السلام) فرموده است:
اللَّهُمَّ اشْکرْ لَهُمَا تَرْبِیتِی وَ أَثِبْهُمَا عَلَی تَکرِمَتِی وَ احْفَظْ لَهُمَا مَا حَفِظَاهُ مِنِّی فِی صِغَرِی فَهُمَا أَوْجَبُ حَقّاً عَلَی وَ أَقْدَمُ إِحْسَاناً إِلَی وَ أَعْظَمُ مِنَّةً لَدَی مِنْ أَنْ أُقَاصَّهُمَا بِعَدْلٍ أَوْ أُجَازِیهُمَا عَلَی مِثْلٍ، أَینَ إِذاً؛[9] خدایا! آنان را به پاس پرورش من پاداش بخش و در برابر گرامیداشت من جزا عنایت فرما و هر چه را در کودکیام نسبت به من منظور داشتند، در حق آنان منظور دار. حق آنان بر من از حق من بر آنان، واجبتر و احسانشان به من پیشتر و دیرینتر و نعمتشان نسبت به من، عظیمتر از این است که بر اساس عدالت کارشان را تلافی کنم یا با آنان مانند آنچه را با من رفتار کردند، رفتار کنم.
در این فراز، نکتههای اخلاقی و انسانی تکریم سالمندان اشاره شده است. بر اساس اقتضای حکم اخلاقی، اگر کسی به انسان در هنگامه نیاز و ناتوانیها نیکی و احسان کند؛ باید در مقابل نیکی و احسان او را به صورتی بهتر و یا دستکم به اندازهای که او نیکی نموده، جبران کند. بدیهی است چنانکه در این فراز اشاره شده است، هیچ کسی مثل پدر و مادر به انسان نیکی و احسان نمیکند؛ بنابراین اگر کسی به حکم وظیفه شرعی در حال سالمندی به پدر و مادرش کمک ننماید، بر اساس حکم عقلی و اخلاق انسانی باید آنها را مورد مهر و محبت خویش قرار دهد و در سن کهولت و پیری آنان، با آنها نیکی و احسان کند تا دستکم همه محبت و خوبیشان در زمان کودکی و نیاز انسان جبران شود. اگرچه خوبی و محبت آنان قابل جبران نیست، ولی در حد توان باید تلاش شود که با تکریم و پذیرش نگاهداشت آنها در خانه و جمع خانواده، به یاری و توفیق الهی کمی خدمتهایشان را کمی جبران کند.[10]
ای وجودت جلوه پروردگار ابر بارانخیز در فصل بهار
شیر تو جان مایه جان من است هم دوا ، هم آب و هم نان من است
هستی من وامدار هست توست گاه رفتن دست من در دست توست
غنچه من شاد از شیر شماست برگ و بارم لطفِ تدبیر شماست
شهد مهرت بارها نوشیدهام خاک پایت توتیای دیدهام
مهر مادر جلوه مهر خداست زین سبب بیحد و حصر و منتهاست[11]
رسالت جوانان
جوانان باید بدانند که عمر به سرعت مىگذرد و طولى نمىكشد كه آنان به ميانسالى مىرسند و ميانسالان پير مىشوند. بنابراین بنا بر آیات قرآن باید به والدین كهنسال خويش نيكى کنند و حقوق انسانى پدران و مادران پير خود را مراعات نمایند تا هنگام پیری، فرزندانشان نيز به آنها احسان كنند و حقوقشان را رعایت نمایند. باید اين سنت مقدس اسلامى را در كانون خانواده محافظت کرد و از هر نسلى به نسل ديگر منتقل نمود تا اطفال و نوجوان، احترام والدين را از آنها درس بگيرند و فردا درباره پیری آنها اعمال کنند.[12] امام علی(علیه السلام) فرموده است: «وَقِّروُا كبارَكُمْ، يُوَقّرْكُمْ صِغارُكُم؛[13] به بزرگانتان احترام كنيد تا كوچكترها هم به شما احترام كنند». امام صادق(علیه السلام) نيز فرموده است: «بَرُّوا آبَاءَكُمْ يَبَرَّكُمْ أَبْنَاؤُكُمْ؛[14] به پدرانتان نيكی كنيد تا فرزندانتان هم به شما نيكی كنند».
یکی از مصادیق نیکی، احترام به سالمندان است. امام خمینی; نسبت به این مسئله اهمیت بسیاری قائل بود؛ چنانکه نقل شده است:
روزی در جماران به محضر امام خمینی; رسیدیم. یکی از مسئولین مملکتی برای انجام کارهای جاری به خدمت امام; رسید و پدر سالخوردهاش همراهش بود. وقتی که میخواست حضور امام; برسد، خودش جلوتر از پدر حرکت کرد. پس از تشرف به خدمت امام;، پدرش را معرفی کرد. امام; نگاهی به آن مسئول نمود و فرمود: «این آقا پدر شما هستند؟». آن فرد عرض کرد: «آری». امام; فرمود: «پس چرا جلو وی راه افتادی و وارد شدی؟».[15]
خانم زهرا مصطفوی میگوید: «امام; بارها به من میگفتند: اينكه میگويند بهشت زير پای مادران است؛ يعنی بايد اينقدر جلوی پای مادر صورت به خاك بمالی تا خداوند تو را به بهشت ببرد». خانم صديقه مصطفوی نیز میگوید: «يك روز من در خدمت امام; ايستاده بودم و دخترهايم نشسته بودند. ايشان با ناراحتی به بچهها گفتند: بلند شويد و برويد. اصلاً وقتی مادر جلوی شما ايستاده، چرا شما نشستهايد؟ بلند شويد از جايتان».[16]
دیدار با سالمندان و احوالپرسی از آنان
سالمندان دوست دارند در کنار دیگر اعضای خانواده و از محبت آنان برخوردار باشند، اما اگر به دلایلی در مراکز سالمندان حضور دارند، باید به دیدار آنها رفت؛ زیرا سالمندان در چنین شرایطی بیشتر از هر زمان دیگری احساس تنهایی میکنند و به محبت و دلجویی نیاز دارند. یکی از شخصیتها میگوید: «روزی از تلویزیون دیدم یکی از همین پیرمردهایی که در خانه سالمندان زندگی میکنند، میگفت: دخترم، پسرم اگر نمیخواهید بیایید به من سر بزنید؛ فقط از سلامتی خودتان به من خبری بدهید. این وضعیت خیلی تأسفآور است که البته شامل حال همه نمیشود».[17]
قرآن درباره والدین فرموده است: «وَ لا تَنْهَرْهُما».[18] مفسران این عبارت را دوگونه معنا کردهاند. برخی آن را به معنای پرخاش نکردن، بلند صحبت نکردن و فریاد نزدن دانستهاند. بعضی نیز آن را به معنای طرد نکردن والدین از خود دانستهاند. این معنا در لغت نیز مطرح است؛ بنابراین «وَلا تَنهَرهُما»، یعنی پدر و مادر را از خود دور و طردشان مکن.
این آیه و آیات دیگر به فرزندان سفارش میکند که مبادا هنگام پیری پدر یا مادر، در نگهداری از آنها کوتاهی کنید یا این مسئولیت را به عهده دیگری بگذارید و بخواهید آنها را از زندگی خود بیرون کنید؛ زیرا وجود پدر و مادر در زندگی فرزند، برکت است. اگرچه سپردن والدین به خانه سالمندان، کاری بسیار ناپسند و به دور از انصاف و عدالت است، اما اگر بنا به دلایلی آنها را به خانه سالمندان سپردید، باید به آنها سر بزنید.
قدردانی از سالمندان
یکی از راههای تکریمافزایی، قدردانی از سالمندان است؛ زیرا آنها مهمترین نقش را در تربیت فرزندان و رشد و پویایی جامعه داشتهاند. سپاسگزاری موجب میشود سالمندان احساس کنند که سر بار جامعه نیستند و مردم قدر و ارزش آنها را میدانند. سپاسگزاری از والدین، نهادینهسازی تکریم سالمندان برای نسلهای بعد است؛ از این رو قرآن در سوره لقمان بلافاصله پس از یادآوری زحمات مادر،[19] دستور به شکرگزاری میدهد که این مسئله نشاندهنده جایگاه ویژه پدر و مادر است: «أَنِ اشکُر لی وَلِوالِدَیکَ؛ هم شکر مرا به جا بیاورید و هم شکر پدر و مادر را». شکر خدا را باید به جا آورد؛ چون خالق ماست. شکر پدر و مادر را نیز باید به جا آورد؛ زیرا ورود ما به زندگی دنیا توسط آنها بوده است. آنها وسیله فیض الهی درباره ما بودهاند و خداوند برای کسی که وسیله فیض است، حرمت بسیاری قائل است. شکر پدر و مادر به این معناست که به آنها احسان کنید؛ چنانکه در آیه دستور احسان به آنان داده شده است: «وَ بِالوالِدَینِ إِحسانًا».[20] سپاس از خداوند، بندگی خدا و سپاسگزاری نسبت به خدمات و جایگاه پدر و مادر، احسان به آنهاست. در روایت آمده است مردی مشغول طواف خانه خدا بود، مادرش را نیز بر دوش گرفته بود و طواف میداد. در همان حال پیامبر(صلی الله علیه و آله) را دید و از آن حضرت پرسید: «آیا با این كار، حق مادرم را ادا كردهام؟». آن حضرت فرمود: «خیر. تو با این كارت حتی یكی از نالههای او را هم (به هنگام وضع حمل) جبران نكردهای».[21]
شناخت آثار و برکات وجود سالمندان
یکی از راههای تکریم سالمندان، بیان آثار و برکات وجود آنان در خانواده و جامعه است؛ زیرا یکی از عوامل تأثیر مشوقهاست؛ همانگونه که امروزه برای جمعیتافزایی از فاکتورهای مشوق مانند دادن وام مسکن استفاده میکنند. اگر امروزه عوامل تشویق درباره تکریم سالمندان اجرایی و عملیاتی شوند، مطمئناً جوانان و میانسالان بیشتر به تکریم سألمندان میپردازند. در آموزههای دینی به آثار دینوی و اخروی خدمت به سالمندان اشاره شده است؛ چنانکه پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرموده است: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ يُمَدَّ لَهُ فِي عُمُرِهِ وَ يُبْسَطَ فِي رِزْقِهِ فَلْيَصِلْ أَبَوَيْهِ؛[22] کسی که طولانی شدن عمر و توسعه رزق را دوست دارد، به پدر و مادر خود نیکی کند». در روایتی از ابنعباس، از رسولخدا(صلی الله علیه و آله) آمده است: «هر فرزند نیکوکاری که از روی مهربانی به پدر و مادر نگاه کند، در مقابل هر نگاه ثواب یک حج کامل مقبول به او داده میشود». از آن حضرت سؤال کردند: «حتی اگر روزی صد مرتبه به آنها نگاه کند؟». حضرت فرمود: «آری؛ خداوند بزرگتر و پاکتر است».[23] امام صادق(علیه السلام) نیز فرموده است: «مَنْ أَحَبَ أَنْ يُخَفِّفَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ عَنْهُ سَكَرَاتِ الْمَوْت ... فَلْيَكُنْ بِوَالِدَيْهِ بَارّاً؛[24] کسی که دوست دارد موقع قبض روح جان او راحت گرفته شود، پس به پدر و مادر خود نیکی کند». شاید بر همین اساس است که اولیای خدا غطبه میخوردند کاش میتوانستند به والدین خدمت کنند. در روایتی آمده است: وقتی حضرت موسی(علیه السلام) با پروردگارش مناجات میکرد، مردی را دید که مناجات میکند. حضرت موسی(علیه السلام) به مقام و درجه او غبطه خورد و عرض کرد: «پروردگارا! به چه وسیله بندهات را به این مقام رساندی؟». ندا آمد: «ای موسی! این مرد به پدر و مادر خود نیکی میکرد».[25]
شهید مطهری میگوید: «گاهگاهی که به اسرار وجودی خود و کارهایم میاندیشم، احساس میکنم یکی از مسائلی که باعث خیر و برکت در زندگیام شده و همواره عنایت و لطف الهی را شامل حال من کرده است، احترام و نیکی فراوان بوده است که به والدین خود بهویژه در دوران پیری و هنگام بیماری کردهام». یکی از فرزندان شهید مطهری میگوید: «من مکرر شاهد تواضع و احترام خاص پدر و معلم عزیزم نسبت به پدر بزرگوارش بودم. هر گاه به فریمان میرفتیم، پدرم تأکید داشتند که نخست به منزل پدر و مادرشان بروند. در موقع روبهرو شدن با پدر و مادر، دست آنان را میبوسیدند و به ما نیز توصیه میکردند ایشان را ببوسیم».[26]
نهادینهسازی سنتهای اجتماعی
سازمان ملل در سال ۱۹۸۲ شورای جهانی سالمندی را تشکیل داد و در همان سال طرحی را برای تعیین یک روز جهانی برای سالمندان ارائه داد تا اینکه در سال ۱۹۹۰ این شورا اول اکتبر را روز جهانی سالمندان تعیین کرد.[27] جمهوی اسلامی نیز روز نهم مهرماه را، به عنوان روز جهانی و ملی سالمندان اعلام نمود.[28] و برخی اقدامات نیز این روز صورت گرفت، اما واقعیت این است که این امر کافی نیست، از این رو یکی از راههای تکریم سالمندان گسترش احیا فرهنگ سنتهای ملی و دینی در جامعه است تا جوانان بیشتر با این برنامهها آشنا شوند، و این در حالی است که در برخی کشورها، مانند ژاپن روز ملی سالمندان را تعطیل کرد و ژاپنیها، در این روز احترام، مهربانی و علاقهمندی خود را به افراد مسن در خانواده و جامعه را ابراز میدارند و از افراد مسن در جریان مراسم مختلف در این کشور دعوت به عمل میآید و با اهدای هدایایی از آنها تجلیل میشود، و برنامههای فرهنگی و رقابتهای ورزشی با محوریت سالمندی در سطح جامعه برای این قشر از افراد جامعه برگزار میشود. در برخی مدارس ابتدایی دانشآموزان، برای پدر بزرگها و مادربزرگهای خود نقاشی میکشند و یا آن که صنایع دستی را تهیه میکنند و به آنها و افراد مسن دیگری که در آسایشگاههای سالمندان زندگی میکنند، هدیه میدهند.[29]
بر این اساس یکی از راههای تکریم سالمندان احیا فرهنگ سنتهای اجتماعی، برگزاری همایش، تهیه سریال و فیلم و برگزاری جشن... برای سالمندان است. تا احیای سنتهای الهی و اجتماعی در جامعه نهادینهسازی و بهعنوان ارزش اجتماعی مطرح شود، چنانچه امام علی(علیه السلام) دستور میدهد که ارزش و سنت الهی و سنتهای اجتماعی را حفظ نماید: «... أَمَرَهُ بِتَقْوَى اللَّه، وإِیْثَارِ طَاعَتِهِ، واتِّبَاعِ ما أَمَرَ به فِی كِتَابِهِ، مِن فَرَائِضِهِ وسُنَنِهِ؛[30] او را به تقوای الهی فرمان میدهد و به ایثار و مقدّم داشتن اطاعت خدا و پیروی از آنچه در کتاب او (قرآن مجید) به آن امر فرموده اعم از فرایض و سنن) دستور میدهد».
دعا برای سالمندان
اگر چه تصور بر این است که والدین باید برای فرزندان خویش دعا کنند تا زندگی موفق و فرجام نیک داشته باشند، اما در گزاره٬های دنیی تأکید شده است که فرزندان نیز برای والدین دعا نمایند؛ زیرا در آیات و روایات سفارش شده است قبل از آنکه انسان برای خود دعا کند، برای دیگران دعا نماید. بیتردید یکی از مصادیق دیگران، والدین هستند. انسان در پیری نیاز بیشتری به دعا دارد؛ از این رو در قرآن آمده است: «وَ قُلْ رَبِّ ارْحَمْهُما كَما رَبَّياني صَغيراً؛[31] بگو خدایا به آنها رحم کن و در حق آنها لطف بفرما، همانگونه که من کودک بودم و آنها با لطف مرا پرورش دادند». امام سجاد(علیه السلام) در این باره چنین دعا کرده است: «وَ احْفَظْ لَهُمَا مَا حَفِظَاهُ مِنِّی فِی صِغَرِی فَهُمَا أَوْجَبُ حَقّاً عَلَی؛[32] خدایا! آنان را به پاس پرورش من، پاداش بخش و در برابر گرامیداشت من، جزا عنایت فرما».
فهرست منابع
کتب
قرآن کریم
ابنشعبه حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، تهران: دار الکتب اسلامیه، [بیتا].
امام زینالعابدین، علی بن حسین(علیه السلام)، صحیفه سجادیه، تهران: نشر مؤسسه فیضالاسلام، 1368ش.
بروجردی، آقاحسین، جامع احادیث شیعه، چاپ اول، تهران: انتشارات فرهنگ سبز، 1386ش.
حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، چاپ اول، قم: مؤسسة آلالبیت:، 1409ق.
رجایی، غلامعلی، برداشتهایی از سیره امام خمینی;، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی;، 1392ش.
صادقی ارزگانی، محمد امین، باغچارنامه، قم: چاپ ققنوس، [بیتا].
صدوق، محمد بن علی، الامالی، چاپ ششم، تهران: کتابچی، 1376ش.
طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم: جامعه مدرسین، 1388ق.
فتال نیشابوری، احمد بن محمد، روضه الواعظین و بصیره المتعظین، چاپ اول، قم: انتشارات رضی، 1375ش.
فلسفی، محمدتقی، بزرگسال و جوان از نظر افکار و تمایلات، چاپ دهم، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1396ش.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، چاپ اول، قم: دارالحدیث، 1429ق.
مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، تهران: دار الکتب الاسلامیه، 1388ش.
مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، چاپ دهم،تهران: دار الکتب الاسلامیه، 1371 ش.
نوری، حسین بن محمدتقی، مستدرک الوسایل و مستنبط المسائل، چاپ اول، قم: مؤسسه آلالبیت:، 1408ق.
سایتها
پایگاه اطلاعرسانی حوزه، «امام خمینی; و احترام پدر»، 09/12/1396، کد خبر: 51148.
پرتال فرهنگی راسخون، «آیتالله مطهری و احترام به والدین»، 02/09/1390، کد مطلب: 202778.
همشهری آنلاین، «حکایت تکریم سالخوردگان»، 16/02/1393، کد خبر: 258592.
* نویسنده و پژوهشگر.
[1]. محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج 72، ص 137.
[2]. محمد بن احمد فتال نیشابوری، روضة الواعظين و بصيرة المتعظين، ج 2، ص 476.
[3]. محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج 79، ص 65.
[4]. حسن بن علی ابنشعبه حرانی، تحف العقول، ص 276.
[5]. آقاحسین بروجردی، جامع أحاديث الشيعة (للبروجردی)، ج 26، ص 887.
[6]. حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج ۱۵، ص ۱۷۰.
[7]. اسراء: 23 و 24.
[8]. سید محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 13، ص 135.
[9]. امام زینالعابدین7، صحیفه سجادیه، دعای 24.
[10]. محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 15، ص 175.
[11]. محمدامین صادقی ارزگانی، دیوان شعر باغچار نامه، ص 236.
[12]. ر.ک: محمدتقی فلسفی، بزرکسالان و جوانان از نظر افکار و تمایلات، ج 1، ص 60.
[13]. محمد بن علی صدوق، الأمالی، ص 94.
[14]. محمد بن یعقوب کلینی، الكافی، ج 5، ص 5554.
[15]. پایگاه اطلاعرسانی حوزه، «امام خمینی و احترام پدر»، 09/12/1396، کد خبر: 51148.
https://hawzah.net/fa/LifeStyle/View/51148
[16]. غلامعلی رجایی، برداشتهایی از سیره امام خمینی;، ج 1، ص 3.
[17]. همشهری آنلاین، «حکایت تکریم سالخوردگان»، 16/02/1393، کد خبر: 258592.
https://www.hamshahrionline.ir/news/258592
[18]. اسراء: 24.
[19]. لقمان: 14: «وَ وَصَّيْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلى وَهْنٍ وَ فِصالُهُ في عامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لي وَ لِوالِدَيْكَ إِلَیَّ الْمَصيرُ».
[20]. همان.
[21]. ناصر مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ج 12، ص 79.
[22]. محمدباقر مجلسی، بحارالأنوار، ج 71، ص 85.
[23]. همان، ج 74، ص 73.
[24]. محمد بن علی صدوق، الأمالی، ص 389.
[25]. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 71، ص 87.
[26]. پرتال فرهنگی راسخون، «آیتالله مطهری و احترام به والدین»، 02/09/1390، کد مطلب: 202778.
https://rasekhoon.net/article/show/202778
[27]. https://web.ssu.ac.ir/page-salamatvasalmandi/fa/180
[28]. https://www.irna.ir/news/84489595
[29]. https://www.irna.ir/news/8166234
[30]. نهج البلاغه ، نامه 53.
[31]. اسراء: 24.
[32]. امام زینالعابدین7، صحیفه سجادیه، دعای 24.
دیدگاهها
متأسفانه یکی از رزايل اخلاقی جامعه ما « بعضی از مردم » عدم احترام و تکریم به افراد مسن هست و این نقیصه مثل آفت که باعث نابودی گیاه میشود عامل نابودی انسانیت انسان است ... به امید روزی که به وظایف خودمان آشنا شویم
In reply to متأسفانه یکی از رزايل اخلاقی… by ناشناس
06:57 - 1402/12/21سلام دقیقا همینطور است در ساختمان ما مرد 50 ساله ای مرد 64 ساله را مورد ضرب و شتم قرار داد
افزودن دیدگاه جدید