فهم برتر با اطلاع رسانی بهتر
نام نشریه: مبلغان، شماره30
در جهان پر جنب و جوش امروز، باران اطلاعات از شبكههای جهانی رایانهای و ماهوارهای و شبكههای داخلی، ذهن مخاطبان را آماج خود میسازد. بخشی از این گونه اطلاعات به عنوان خبر رسانی و اطلاع رسانی، طبقه بندی میشوند. در ارتباط روزمره نیز بخشی از تلاشها صرف تشویق دیگران و متمایل ساختن به رفتار مورد نظر، بخش دیگر در جهت همراه سازی و متقاعد سازی و پارهای از ارتباطهای ما را اطلاع رسانی به دیگران تشكیل میدهد. مانندآن كه برای كسی در مورد واجب بودن تقلید، وضع آب و هوا و تغییر كابینه توضیح میدهیم.
ممكن است مبادله اطلاعات علمی، اخلاقی، اجتماعی و دینی، شكل آموزش غیر رسمی و غیر مستقیم به خود بگیرد، اما در هر صورت پارهای از اطلاعات تنها جنبه اطلاع رسانی خواهند داشت، مانند جایی كه بدون هدف تاثیر گذاری بر ذهن مخاطبان، آمار افراد زیر 25 سال كشور ارائه شود.
با توجه به آنچه گفته شد، از آن جا كه بسیاری از ما، در ارتباطهای روزانه نیازمند درك مفاهمه، استفاده بردن یا در اختیار نهادن دستاوردهایمان هستیم، لازم است راهكارهایی را جهت ارتباط بهینه و شایسته در امر اطلاع رسانی در نظر داشته باشیم و بر پایه آن، ارتباطهای خویش را سامان دهیم.
فرض كنید تحصیلات و مطالعههای شما در حوزه زیست شناسی است. به تازگی موفق به پیش خرید ماشین از شركت الف شده اید. مشكلی پیش آمده است، نیازمند به پول هستید و نمیتوانید تا زمان تحویل و تمام شدن مدت، صبر كنید، از آن جا كه فردی دیندار و متعهد میباشید و علاقه مند به دانستن نظر اسلام هستید به شخصی آگاه مراجعه میكنید، از وی درباره فروش پیش از موقع ماشین میپرسید. او به شما این گونه پاسخ میدهد. «انسان نمیتواند جنس سلفی را پیش از اتمام موعد به بیع بگذارد و بعد از اتمام آن، اگر چه قبض نكرده باشد میتواند.»
شما از این پاسخ مبهم متعجب و درمانده میشوید؛ زیرا تا به حال كلماتی همچون جنس سلفی، قبض و بیع به گوش شما نخورده است.
اما بدون آن كه چیزی به او بگویید، از او جدا شده، راهی خانه میشوید. در مسیر بازگشت، به خانه دوستتان میروید. او نیز مشكل شما را دارد، جریان را برایش تعریف میكنید و او در حالی كه لبخندی بر لب دارد میگوید: «یعنی تا زمانی كه مدت تمام نشده نمیتوانی بفروشی، بعد از تمام شدن مدت، ولو تحویل نگرفته باشی اشكالی ندارد.» با خوشحالی از او تشكر میكنید و راهی خانه میشوید در حالی كه این پرسش در ذهن شما نقش بسته است كه چرا آن مرد آگاه و دانشمند به این راحتی پاسخ نداد؟ پاسخ روشن است. زیرا شخص اول از اصول اطلاع رسانی بی خبر بود و تنها بر اساس آگاهیهای خود، پاسخ داده بود، اما نفر دوم متوجه مشكل شده و با تصحیح شیوه نادرست نفر نخست، به جوابگویی پرداخت و موفق عمل نمود.
از این رو اگر میخواهید در این گونه ارتباطها موفق عمل نمایید به این اصول توجه فرمائید:
اصل اول: سازگارسازی موضوع با زمان و زمانه
در اطلاع رسانی موفق توجه به زمان گفتار و زمانه آن بسیار مهم است. موضوع گفتار را بایستی با توجه به فرصتی كه در اختیار است تنظیم نمود، به گونهای كه بتوان بیشترین استفاده را از زمان برد و گفتار را با پایان یافتن زمان به آخر رساند. هنر استفاده از زمان به شكل خلاق و زیبا از جمله ویژگیهای ارتباطگر موفق است.
او میتواند با تلاش و نوآوری و به زیبایی، بین بحث و زمان و فرصت موجود سازگاری ایجاد نماید و واژگان را با ثانیهها پیوند بزند. به نمونه زیبایی از این هنرمندی توجه فرمائید: «فردی خداشناس از كوچهای عبور میكرد. شخصی با عجله خود را به او رساند و گفت: در یك دقیقه خداوند را به من معرفی كن. مرد خداشناس گفت: آیا تو هستی یا نیست؟ آن مرد در پاسخ گفت: من هستم و در بودنم شكی ندارم. شخص خداپرست گفت: آیا خودت، خود را ساخته ای؟ او گفت: نه، چون نه وسیلهای در اختیار دارم و نه آگاهی لازم را دارم. آن گاه مرد خداشناس با لبخند گفت: پس تو باید سازندهای داشته باشی كه بداند چه بسازد و بتواند بسازد. ما نام او را خدا میگذاریم (1) .»
عنصر زمان به گونهای دیگر نیز باید مورد عنایت و توجه قرار گیرد و آن شرایط زمانی است، به این صورت كه ارتباطگر هوشیار بر اساس شرایط زمانی مانند خستگی، بی حوصلگی، هیجان و گرسنگی بحث خود را تنظیم میكند.
تصور كنید میخواهید برای عدهای سرباز كه به تازگی ازمانور و رزمایش نظامی آمده اند و مدت زیادی است به مرخصی نرفته اند صحبت كنید. بی تردید بایستی شرایط زمانی آنها را درك كنید و بر اساس آن، نوعی هم احساسی را درآنان به وجود آورده، نشاط لازم را برای شنیدن گفتار خود در آنان پدید آورید. مثلا با طنزی مناسب سخن خود را شروع كنید، و گرنه نه تنها ارتباطی موفق برقرار نخواهد شد، بلكه ممكن است زمینه مفاهمه و ارتباطهای آینده را نیز دچار آسیب نماید.
امیر مؤمنان علی علیه السلام در این زمینه میفرمایند: «مجتنی الثمرة لغیر وقت انیاعها كالزارع بغیر ارضه (2) ؛ كسی كه میوه را پیش از زمان رسیدنش بچیند مانند كسی است كه در زمین دیگری كشت نموده است.» در ارتباط نیز چیدن میوه توجه و گرایش مخاطبان، زمان ویژهای دارد و بی توجهی به آن موجب میشود آنچه را در ارتباط به كار میبریم، بدون باروری لازم رها نماییم؛ چراكه شما نمیتوانید آنچه را در ذهن مخاطب كاشته اید به مدد توضیح آبیاری نمایید زیرا او این امكان را برای شما فراهم نمیآورد (3) . شاعر در این باره بسیار زیبا سروده است:
مجال سخن تا نیابی مگوی چو میدان نبینی، نگه دار گوی
و این گفتار امیر بیان علیه السلام را به یادگار داشته باشیم كه فرمودند: «لاتعجلوا الامر قبل بلوغه فتندموا (4) ؛ پیش از رسیدن زمان و موعد كار اقدام ننمائید زیرا كه پشیمان خواهید شد.»
بنابراین گفتار را باید با دو اصل فرصت و شرایط زمانی مخاطب سازگار نمود. از سوی دیگر توجه به نو بودن گفتار از جهت قالب و شیوه بیان، استفاده از آخرین اطلاعات موجود و عقب نیفتادن از موضوعات روزآمد از جمله عواملی است كه در كارآمدسازی ارتباط مؤثر است. نوگرایی در ارائه مطالب میتواند خستگی را از مخاطب نوجو بگیرد و او را از تكرارهای بی امان نجات بخشد و انگیزه لازم را برای ایجاد ارتباط دراو به وجود آورد. از این رو زمانه و موضوعات مربوط به آن را باید شناخت، به ویژگیها و شرایط زمانی مخاطب باید توجه نمود و گفتار را با فرصت زمانی سازگار كرد.
اصل دوم: ساماندهی گفتار
در هنگام اطلاع رسانی، سامان دادن به اطلاعات و گفتهها و ایجاد یك سیر مشخص برای رسیدن به هدف ضروری است. دادن اطلاعات پراكنده نمیتواند مخاطب را سیراب سازد، زیرا در هر زمینه تنها اطلاعاتی را به صورت شنیداری یا دیداری به دست آورده است اما نتوانسته به صورت كامل در مورد آنها قضاوت و داوری نماید. از این رو بهتر است به هنگام اطلاع رسانی، ابتدا از نقطهای مشخص شروع نمود، در صورت وجود ابهام آن را بر طرف ساخت و سپس وارد مساله شد. آن گاه به شفاف سازی جنبهها و سویههای آن پرداخت و پس از اطمینان از درك درست مخاطب، ارتباط را پایان بخشید. بنابراین در آغاز باید از مخاطب پرسید آیا در رابطه با موضوع اطلاعاتی دارد یا خیر؟ سپس با توجه به ویژگیهای مخاطب یا مخاطبان، به اطلاع رسانی پرداخت و به گونهای گام به گام و تدریجی مراحل اطلاع رسانی را كامل نمود. چه زیبا است گفتار علوی كه میفرماید: «احسن الكلام ما زانه حسن النظام و فهمه الخاص والعام (5) ؛ نیكوترین سخن آن است كه با نظام نیكو آراسته شده باشد و خاص و عام آن را بفهمند.»
قرآن كریم نیز بر تدریجی بودن و سیر داشتن ارتباطهای وحیانی با مردم تاكید مینماید. «و قرانا فرقناه لتقراه علی الناس علی مكث و نزلناه تنزیلا (6)» ؛ «و قرآنی را بخش بخش كرده [بر تو نازل كردیم] تا آن را به آرامی بر مردم بخوانی و آن را به تدریج نازل كردیم.»
این قاعده اساسی در ارائه برنامههای اجتماعی و احكام جاری در متن زندگی نیز از سوی كلام الهی مورد توجه قرار گرفته است. دراین باره حرمت تدریجی و مرحلهای ربا در قرآن با توجه به مخاطبان از نقطهای خاص و ارزیابی شده شروع گشته، با برنامهریزی ویژه و زمان بندی مشخص ارائه گردیده است. در مرحله نخست حكم به صورتی غیر واجب مطرح میشود. «و ما اتیتم من ربا لیربوا فی اموال الناس فلا یربوا عند الله» (7) ؛ «و آنچه ربا میدهید تا در اموال مردم سود و افزایش بردارد، نزد خدا فزونی نمیگیرد.»
در مرحله دوم ربا را از عادتهای زشت و ناپسند قوم یهود بر میشمارد. «و اخذهم الربوا و قد نهوا عنه (8) ؛ « [ما پاكیزهها را بر آنان حرام نمودیم، به خاطر...] و ربا گرفتنشان، با آنكه از آن نهی شده بودند.»
در مرحله سوم از رباخواری نهی میفرماید: «یا ایها الذین امنوا لاتاكلوا الربوا اضعافا مضاعفة (9)» ؛ «ای كسانی كه ایمان آورده اید! ربا را [با سود] چندین برابر مخورید.» و در آخرین مرحله ربا خوردن و سود اندوزی حرام را دشمنی و جنگ با خدا میداند: «فان لم تفعلوا فاذنوا بحرب من الله و رسوله (10)» ؛ «و اگر [چنین] نكردید، بدانید به جنگ با خدا و فرستاده وی برخاسته اید.»
از این رو بایستی در ارائه پیام و اطلاع رسانی، به ساماندهی و ساختار سازی اقدام نمود، سپس با توجه به مخاطب و نوع گفتار، آن را به صورت از ساده به مشكل و سپس نتیجه گیری مطرح نمود یا بر اساس گفتارهای شمارشی ارائه كرد.
البته در گفتارهای شمارشی مناسب است بهترین و گیراترین نكتهها را در ردیفهای نخست و پایانی بیاورید؛ تا مخاطب در آغاز ارتباط بتواند انگیزه لازم را به دست آورد و در پایان با خاطرهای خوش از شما جدا شود. به عنوان نمونه اگر میخواهید در مورد آسیب شناسی جوانان صحبت كنید، ضروری است به گونهای مرتب و شماره گذاری شده نكتهها را بر اساس انگیزشیترین تا خاطره سازترین، طبقه بندی نموده یك به یك ارائه دهید و در پایان هر قسمت، از واكنش مثبت مخاطبان خویش مطمئن شوید. از این روش میتوان در ارائه مطالب علمی تا معارف اسلامی سود برد.
بیار، ای سخنگوی چابك سرای بساط سخن را یكایك بجای
اصل سوم: پیوند مفاهیم با واقعیات
یكی از مبلغان موفق زمانی كه میخواست فلسفه حجاب را شرح دهد با مثالی كوتاه، تصویری و قابل فهم مساله را برای مخاطبان خود مطرح میساخت. در آغاز از مخاطبان میخواست تا در ذهن خود پرتقالی تازه را در نظر بگیرند. سپس از آنان میپرسید: اگر پوست پرتقال كنده شده و در برابر هوا قرار گیرد چه اتفاقی میافتد؟ همه جواب میدادند: خراب میشود. بار دیگر با مثالی جالبتر میپرسید: آیا میدانید اطراف زمین جو گستردهای وجود دارد؟ پس از شنیدن پاسخ مثبت ادامه میداد: اگر جو زمین از بین برود چه اتفاقی میافتد؟ آیا زمین به خاطر برخورد با شهاب سنگها تخریب نمیشود و زیست جانداران را در این كره نابود نمیكند؟ مخاطبان همه میگفتند: بله، همین طور است. و او با هنرمندی، در حالی كه قیافهای حق به جانب گرفته بود میگفت: بنابراین به این نتیجه میرسیم، هر چه پوشش مناسب نداشته باشد در معرض خطر است، مساله حجاب زنان نیز بر اساس همین فلسفه است و خداوند متعال حجاب را پوششی در برابر خطرها قرار داده است. به همین خاطر هركس علاقه مند است خود را از خطرهای سهمگین و شكننده فساد و بی حجابی برهاند، بایستی از پوششی مناسب برخوردار باشد.
اگر خواهان پیروزی در ارتباطهای خود هستید، راز آن در یك نكته اساسی نهفته است و آن پیوند هرچه بیشتر مفاهیم انتزاعی و ناآشنا با واقعیات آشنا و روزمره زندگی مخاطبان است. این پیوند سبب میشود مفاهیم خسته كننده كه موجب بیزاری مخاطب میشود، تبدیل به اطلاعاتی لذت بخش شوند و درآخر نتیجهای مؤثر را در پی آورند و حس مشاركت مخاطب را تحریك سازند؛ زیرا او توانسته است با درك یك مفهوم با واقعیتی ارزشمند آشنا شود.
در همین رابطه مناسب است، مطالبی را كه نیازمند به محاسبه میباشد به صورتی كاربردیتر و همه فهمتر درآورد. به عنوان مثال به جای آن كه میزان آب كر با وجب یا من فلان شهر محاسبه شود و به اطلاع مخاطب رسانده شود، بهتر است بر اساس كیلوگرم یا لیتر ارائه گردد.
قرآن مجید، این كلام جاودان نیز بر اساس همین اصل به جای آن كه طولانی بودن روز قیامت را با مفاهیم پیچیده توضیح دهد، با تبدیل آن به سال میفرماید: «فی یوم كان مقداره خمسین الف سنة (11)» ؛ «در روزی كه مقدارش 50 هزار سال است.»
ملموس نمودن مفاهیمی همچون گناه، بخشش خداوند، معاد و دیگر مفاهیم، بستگی به میزان نوآوری ارتباطگر دارد.
«یكی از معلمان وقتی در جریان تدریس به موضوع تبعیض نژادی رسید، برای آن كه كودكان در عمل، قبح آن را احساس كنند و به صورت واقعی و مؤثر از آن متنفر شوند، دانش آموزان كلاس خود را به واسطه یك ویژگی ظاهری مانند رنگ چشم یا پوست به دو بخش تقسیم نمود. هفته نخست با نظارت و مراقبت معلم، تبعیض به سود چشم آبیها و سفید پوستها بود. آنها بودند كه از بهترین تسهیلات و مزایای مدرسه برخوردار شدند. هفته بعد دسته دیگر از این تبعیض بهره مند گشتند. در جریان این دو هفته، هر دو گروه در عمل، تلخی و زشتی تبعیضهای موجود بر پایه خصوصیات نژادی را دریافتند و آن را احساس نمودند، به این ترتیب، بدون آن كه معلم وقت خود را بیهوده صرف گفت و گوی لفظی و ارائه زبانی زیانهای تبعیض كند و نتیجه آن برای دانش آموزان تنها خستگی و حفظ یك سری كلمات باشد، توانست مقصود خود را به صورت عملی بیان كند. (12)
سیره و روش عملی رسول مكرم اسلام صلی الله علیه و آله گویای نوآوری و استفاده از وسائل مختلف برای اطلاع رسانی رسا و گویا و تاثیرگذار است. سلمان فارسی میگوید: همراه با رسول خدا صلی الله علیه و آله در سایه درختی نشسته بودیم كه حضرت شاخهای از آن درخت را تكان دادند به طوری كه برگ هایش ریخت، و بعد فرمود: آیا نمیپرسید كه چرا این كار را انجام دادم؟ و سپس ادامه داد: مؤمن وقتی نماز میخواند، گناهانش همچون برگهای این درخت میریزد. (13)
اصل چهارم: كاهش واژههای پیچیده و نامانوس
این اصل نسبی است، یعنی با توجه به توان مخاطبان قابل تغییر است. اما در این میان بایستی بر اساس كمترین تواناییها بر نامه سخن را چید. به همین جهت اگر در جمعی سخن میگویید كه دامنه علمی آنان از بی سواد تا صاحبان تحصیلات عالی گسترده است، باید حداقلها را در نظر گرفت و به گونهای صحبت نمود كه خواص و عوام آن را بفهمند.
از این رو بهتر است استفاده از واژگان علمی و تخصصی در حد ضرورت و با توضیحات همراه باشد. بیان «معادلهای» روز كه در زندگی روزمره از كاربرد بیشتری برخوردارند، همچنین توضیح و شفاف سازی اصطلاحات علمی، از دیگر راهكارهای پرهیز از واژگان پیچیده است؛ چراكه استفاده از واژگان علمی و سنگین بدنه ارتباط را دچار ضعف مینماید. به كاربردن واژگان تخصصی فقه در گفت و گو با مردم مانند «حد ترخص» ، «تروی» ، «خیار غبن» ، «احتیاط واجب» و... چیزی جز دوری مخاطب از فضای ارتباط به دنبال نخواهد داشت و مبادله اطلاعاتی را به سامان نخواهد رسانید. اجازه دهید با گفتار نورانی امیرالمؤمنین علیه السلام بحث را ادامه دهیم كه فرمودند: «احسن الكلام ما لاتمجه الاذان و لایتعب فهمه الافهام (14) ؛ آراستهترین سخن آن است كه برای گوش ناخوشایند (و ناآشنا) نباشد و فهم آن برای فهمها رنج آور نبوده، [و مردم در فهم آن به زحمت نیفتند] .»
استفاده از واژگان پیچیده و ناآشنا نه تنها مخاطب را به زحمت میاندازد و چه بسا تمركز و انگیزه ارتباط را از او میگیرد، بلكه ممكن است برای استفاده كننده نیز خطر آفرین باشد و آگاهی و شخصیت او را زیر سؤال ببرد. «دوستی را دیدم كه سخنرانی میكرد و در خلال آن میخواست بگوید: الكسیس كارل، ولی زبانش نمیچرخید و نمیتوانست به خوبی ادا كند و میگفت: السكیس كارل و یا میخواست بگوید اسوشیتد پرس، نمیتوانست و اشتباه تلفظ میكرد و باعث خنده بعضی میشد. با دیدن این صحنه از آن دوست، تجربهای آموختم و آن این كه: بهتر است بعضی واژهها ی نامانوس و دارای تلفظ مشكل را رها كرده تا اسباب تمسخر خود را فراهم ننماییم و كمترین كار میتواند این باشد كه به جای این گونه واژهها بگوئیم: یكی از دانشمندان معروف غربی و یا یكی از خبرگزاریهای خارجی. (15)»
هیچگاه نباید رسایی سخن و شخصیت علمی سخنور را در ارتباط با بكارگیری الفاظ پیچیده بیگانه و دور از ذهن ارزیابی نمود؛ چراكه امیرمؤمنان علیه السلام فرمودند: «البلاغة ما سهل علی المنطق و خف علی الفطنة؛ (16) سخن رسا آن است كه بر زبان به آسانی جاری شود و براحتی فهمیده گردد.»
اصل پنجم: استفاده از وسایل كمك ارتباطی تصویری
در ارائه پیام و پردازش محتوا، وسایل كمك ارتباطی میتواند نقش مؤثری ایفا كند. این وسایل میتواند همچون ابزاری پیام و محتوا را صیقل زده و نافذ نماید؛ به گونهای كه پیام در اعماق جان و حافظه مخاطب جای گیرد. روان شناسان معتقدند «قدرت یك تصویر معادل هزار كلمه است» (17) ضرب المثلهای فارسی نیز گویای همین نكته هستند، مانند: «شنیدن كی بود مانند دیدن.» ژاپنیها نیز به گونهای دیگر همین مطلب را در قالب ضرب المثل آورده اند و میگویند: «یك بار دیدن بهتر از صد بار شنیدن است.»
برای روشن شدن مطلب سه نفر را تصور كنید. شخص نخست برای آموزش احكام تیمم و وضو، به ارائه سخنورانه بسنده میكند و احكام آن را بیان مینماید، بدون آن كه هیچ حركتی از خود نشان دهد. نفر دوم واژهها را تعریف كرده و با بیانی شیوا، ساده و رسا مطلب را شرح میدهد اما از حركت سودی نمیبرد.
اما نفر سوم از تصاویر آموزشی همراه با حركات مناسب سود میجوید. به نظر شما كدامیك موفقتر هستند؟ پاسخ مشخص است. هر شخص آگاه از راز و رمز ارتباط در مییابد كه برد ارتباطی شخص سوم با دو نفر دیگر قابل مقایسه نیست زیرا آنها از حافظه شنیداری مخاطب استفاده میكردند ولی نفر سوم از حافظه دیداری نیز سود جست، به همین جهت آگاهی و اطلاعاتی كه به مخاطب ارائه شده است به راحتی پاك نخواهد شد. اگر به این موضوع اعتقادی ندارید و علاقه مند به آزمایش میباشید، با مراجعه به حافظه خود ببینید بیشتر یك برنامه رادیویی را به یاد میآورید یا یك برنامه تلویزیونی و فیلم را.
امام صادق علیه السلام در عملكردی زیبا همین قاعده را به نمایش میگذارند تا الگویی جاودانه برای ما باشد. سماعه میگوید: به امام صادق علیه السلام عرض كردم: فدایت شوم. چه وقت هنگام نماز است؟ حضرت به چپ و راست خود نگاه كردند، گویا چیزی میخواستند، چوبی را برداشته و به ایشان دادم و آن بزرگوار چوب را به عنوان شاخص در زمین فرو بردند و به وسیله آن و استفاده از سایه چوب، وقت نماز را برایم توضیح دادند. (18)» بنابراین استفاده از وسایل كمك آموزشی - ارتباطی میتواند در اطلاع رسانی ما را یاری دهد. اما در این باره ملاحظه نكاتی چند ضروری است:
1- از تصاویری استفاده شود كه در حد امكان بزرگ بوده، مخاطبان آن را به راحتی ببینند.
2- این گونه وسایل را در دسترس قرار ندهید تا توجه مخاطبان را پرت نكند.
3- تصاویر متحرك و استفاده از فیلم، از تاثیری ژرفتر برخوردار است.
4- تمام توجه خود را به توضیح دادن معطوف ننمایید و مخاطبان خویش را فراموش نكنید، بلكه ارتباط دیداری یا چشم به چشم را تا پایان حفظ كنید.
خلاصه مطالب:
برای موفقیت در اطلاع رسانی، پنج نكته را هیچگاه فراموش نكنید: بین موضوع، فرصت و زمانه سازگاری ایجاد نمایید؛ ساختاری زیبا و منظم برای گفتار خود فراهم كنید؛ مفاهیم ناآشنا را با واقعیات پیوند بزنید؛ از واژههای علمی و پیچیده در حد ضرورت به همراه توضیح سود ببرید؛ و از وسایل كمك ارتباطی تصویری استفاده كنید.
· پاورقــــــــــــــــــــی
1) آموزش مفاهیم دینی، ناصر باهنر، ص 181.
2) الحیاة، ج 1، ص 353.
3) برداشتی آزاد از شرح نهج البلاغه خویی، ج 3، ص 139.
4) الحیاة، ج 1، ص 354. به نقل از تحف العقول، ص 80.
5) معجم الالفاظ غرر الحكم و درر الكلم، دفتر تبلیغات اسلامی، ج 1، ص 995.
6) اسراء/ 106.
7) روم/ 39.
8) نساء/ 161.
9) آل عمران/ 130.
10) بقره/ 279.
11) معارج/ 4.
12) آموزش مفاهیم دینی، ناصر باهنر، ص 222، با كمی تغییر.
13) جامع احادیث، چ دوم، ج 4، ص 48، به نقل از امالی؛ قرآن و تبلیغ، ص 172.
14) معجم الالفاظ غرر الحكم و درر الكلم، ص 995.
15) تجارب مبلغان هنرمند، ص 113.
16) معجم الالفاظ غرر الحكم و دررالكلم، ص 111.
17) دكتر بلخاری، مجموعه نشستهای طرح هجرت، 1379.
18) جامع احادیث شیعه، چ اول، ج 4، ص 160 و 161؛ قرآن وتبلیغ، ص 173.
افزودن دیدگاه جدید