مناسبتهای شمسی ماه مبارک رمضان

نویسنده:سید تقی واردی
اشاره
نظر به اینکه تعداد روز های سال هجری شمسی، ده روز بیشتر از تعداد روزهای سال هجری قمری است، در هر سال، مناسبتهای این دو تاریخ، ده روز از یکدیگر فاصله میگیرند. بدین جهت، مناسبتهای سال گذشته ماه مبارک رمضان با مناسبتهای ماه رمضان 1394، از جهت هجری شمسی مطابقت ندارند. ازاینرو، مناسبتهای ماه مبارک رمضان امسال را در دو بخش جدا، یکی به نام مناسبتهای هجری قمری و دیگری هجری شمسی تدوین نمودهایم. مبلغان و روحانیان ارجمند، خود باید بین دو تقویم ارائهشده جمع نمایند.
شهادت دکتر مصطفی چمران
(31 خرداد، 1360)
دکتر چمران در سال 1311 هجری شمسی در تهران دیده به جهان گشود و دوران تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه انصاریه، و دوران متوسطه را در دارالفنون گذراند و سپس وارد دانشکده فنی دانشگاه تهران شد و در رشته الکترو مکانیک به تحصیل پرداخت. وی از پانزدهسالگی در جلسات تفسیر قرآن آیتالله طالقانی در مسجد هدایت و در دروس فلسفه و منطق آیتالله شهید مرتضی مطهری و نیز در دیگر جلسات مذهبی شرکت مینمود.
وی پس از فارغالتحصیلی از دانشکده فنی دانشگاه تهران، با دریافت بورس تحصیلی به دانشگاهی در تکزاس آمریکا رفت و با وجود عدم تسلط به زبان انگلیسی، دانشجوی ممتاز رشته خود شد و دوره دکتری را در دانشگاه برکلی ایالت کالیفرنیا در رشته پلاسمای فیزیک گذراند. در همین سال ها، انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا را به همراهی چند تن از دوستان خود پایهگذاری کرد.
وی در دهه شصت، در آزمایشگاه های بل و همچنین آزمایشگاه پیشرانه جت ناسا استخدام شد. او در کنار زبان مادری خود (فارسی)، به زبانهای: عربی، فرانسه، انگلیسی و آلمانی مسلط بود و در کنار دانش، به هنر نیز توجه شایانی داشت. نقاشی در میان علاقهمندیهای بارز هنری او بود که در این زمینه، چندین اثر رنگ روغن از وی بهجامانده است. دکتر چمران در آمریکا با خانم تامسن هیمن که بعدها نامش را «پروانه» گذاشت، ازدواج کرد و ثمره ازدواج آنان، یک دختر و سه پسر بود که یکی از پسرهایش در سنین کودکی وفات نمود.
وی در زمان جنگ داخلی لبنان و هجوم بیرحمانه اسرائیل به اهالی جنوب لبنان که غالباً شیعه مذهب بودهاند، به لبنان رفت و امام موسی صدر را در تشکیل حرکت محرومین (سازمان امل) یاری داد و مبارزان بسیاری را برای نبرد با اشغالگران آموزش داد و خدمات آموزشی، اجتماعی، فرهنگی و رزمی چشمگیری را به اهالی محروم لبنان ارائه نمود.
دکتر چمران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در سیام بهمن سال 1357 همراه با یک گروه ۹۲ نفره، از لبنان به ایران آمد و با آنکه قصد ماندن در ایران را نداشت، به توصیه حضرت امام خمینی(ره) در ایران ماندگار شد. در اوایل پیروزی انقلاب، به تربیت اولین گروه از پاسداران انقلاب اسلامی در سعدآباد پرداخت و سپس مسئولیتهای متعددی را بر عهده گرفت و با رشادت کمنظیر خویش، پاوه را از اشغال ضد انقلابیون تجزیهطلب بیرون آورد و در در دفاع مقدس، فداکاریهای فراوانی از خود نشان داد و نام خویش را در تاریخ انقلاب اسلامی ایران ماندگار نمود. دکتر مصطفی چمران، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، نماینده حضرت امام خمینی در شورای عالی دفاع، وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح و بنیانگذار جنگهای نامنظم، در گرماگرم جنگ بعثیهای عراق با ملت ایران، در 31 خرداد 1360 در مسیر دهلاویه ـ سوسنگرد به علت اصابت ترکش خمپاره دشمن، مجروح شد و سپس به شهادت رسید.
پس از شهادت دکتر چمران، دستنوشتههای بسیاری از وی کشف شد که در طول سالیان اقامت در آمریکا، لبنان و بازگشت به ایران نگاشته شده بود. این دستنوشتهها، زوایای جدیدی از شخصیت و تفکر وی را برای همگان روشن کرد و ابعاد ناشناخته درونی روح او معلوم گردید. سبک نگارش این دستنوشتهها، بیشتر به صورت عرفانی و عاشقانه است که در بعضی قسمتها دارای سوز عمیق و شکنندهای است که نشاندهنده عمق بینش و درک وسیع این شهید عالیمقام میباشد. روحش شاد.
روز تبلیغ و اطلاعرسانی دینی
(اول تیر)
به فرمان امام خمینی(ره)، سازمان تبلیغات اسلامی در اول تیر سال 1360 تأسیس شد. این نهاد با هدف اعتلای فرهنگ نغز و پُربار اسلامی و تبلور حیات معنوی و تبیین و ترویج شاخصهای اعتقادی فعال گردید. به همین جهت، روز اول تیر به عنوان «روز تبلیغ و اطلاعرسانی دینی» نامگذاری شد تا از این راه، مسئولان امر تبلیغ و مبلغان دینی و مذهبی با نگاه به روش¬های روز و بهرهمندی از ابزارهای نوین اطلاعرسانی، اقدامات مؤثرتری در این راه انجام دهند.
اصولاً تبلیغ از مهمترین وظایف دینباوران، بهویژه عالمان و مبلغان دینی است. قرآن کریم در آیات متعدد آن را به پیامبرش حضرت محمد(ص) که بزرگترین مبلّغ دین توحیدی است، یادآوری نموده است؛ از جمله در آیاتی چون: «فَاعْلَمُوا أَنَّما عَلى رَسُولِنَا الْبَلاغُ الْمُبِين»[1] ، «ما عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلاغ» [2] و «فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ الْمُبِين»[3] ، وظیفه اصلی رسول خدا(ص) را تبلیغ اعلام کرده است؛ زیرا در پرتو تبلیغ، راه سعادت و هدایت بر روی انسانها گشوده شده، مبانی اصلی فرهنگ اسلامی تبیین میشود. به همین جهت، اگر دین اسلام و مکتب حیات بخش اهل بیت(ع) بهدرستی و با روش های منطقی تبلیغ گردد، بیتردید توجه مردم به دین و دینداری افزایش مییابد و غیرمسلمانان به سمتوسوی دین واقعی تمایل پیدا خواهند کرد. مبلغان دینی باید ظرافتهای تبلیغ را مد نظر داشته باشند تا بهشایستگی از عهده تبلیغ دین برآیند.
امام خميني(ره) درباره اهمیت تبلیغ فرمود: «مسئله تبليغات، يك امر مهمي است كه ميشود گفت كه در دنيا در رأس همه امور قرار گرفته است و ميتوان گفت كه دنيا بر دوش تبليغات است... بايد با تبليغات صحيح، اسلام را آنگونه كه هست، به دنيا معرفي نماييد... توجه داشته باشید که بالاترین چیزى که مىتواند این انقلاب را در اینجا به ثمر برساند و در خارج صادر کند، تبلیغات است، تبلیغات صحیح.» [4]
روز جهانی مبارزه با مواد مخدر
(پنجم تیر)
در پی برگزاری کنفرانس بینالمللی از سوی سازمان ملل متحد در شهر وین از 17 تا 26 ژوئن 1987 میلادی، به منظور عزم سیاسی ملتها در مبارزه با اعتیاد و قاچاق مواد مخدر، سندی با عنوان C.M.O به تصویب کشورهای شرکتکننده رسید. این سند، خطمشی همهجانبه اقدامها در امر کنترل مواد مخدر را از سوی کشورهای شرکتکننده مشخص کرده، آنان را متعهد نموده است تا فعالیتهای بینالمللی در خصوص مبارزه با قاچاق مواد مخدر را قاطعانه دنبال کنند.
به همین منظور، سازمان ملل هرساله روز 26 ژوئن، مصادف با پنجم تیر ماه را به عنوان «روز جهانی مبارزه با مواد مخدر» انتخاب نموده است تا با این عمل، آگاهی مردم را با مشکلاتی که مواد مخدر برای جوامع به وجود میآورد، بالا ببرد. این روز توسط دولت¬ها و سازمان های مختلف در تمام دنیا حمایت میگردد.
کشور ایران که در مسیر حمل مواد مخدر از شرق به غرب قرار دارد، یکی از آسیبپذیرترین کشور¬های منطقه از جهت رواج مواد مخدر و اعتیاد مردم به این ماده افیونی میباشد. پیش از انقلاب اسلامی، اعتیاد در میان جوانان کشور ما کموبیش رواج داشته است؛ ولی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام مقدس جمهوری اسلامی، دست¬های پنهان و آشکار استکبار جهانی و عوامل منطقهای آنان، بهویژه ضد انقلاب فراری، از آستینهای سودجویان دنیاطلب بیرون آمده، برای تضعیف نظام و بیرونکردن جوانان از گردونه انقلاب و مبارزه با استکبار، مواد مخدر را به عنوان یک صنعت سودآور در سراسر کشور رواج داده، جوانان را به انواع آن مبتلا نمودند. برای مبارزه با باندهای قاچاق مواد مخدر و پیشگیری از اعتیاد جوانان، سال-های متمادی است که مرکزی به نام«ستاد مبارزه با مواد مخدر» در ایران تشکیل شده و در این حوزه، فعالیتهای ارزشمندی نموده و تا حدودی اوضاع را کنترل کرده است؛ اما ملت ایران در این راه، حدود چهار هزار شهید و هزاران مجروح تقدیم نموده است.
سوء قصد منافقان به رهبر معظم انقلاب اسلامی در مسجد ابوذر تهران
(ششم تیر، 1360)
در این روز، رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیتالله خامنهای(حفظه الله تعالی) که امام جمعه تهران و نماینده حضرت امام خمینی(ره) در شورای عالی دفاع بود، برای سخنرانی در میان خیل عظیم امت شهیدپرور تهران، عازم مسجد ابوذر شد و با شور و استقبال کمنظیر مردم روبهرو شد و پشت تریبون مجلس قرار گرفت و سخنرانی خود را با نام خدا و صلوات بر پیامبر(ص) و اهل بیت نبوی(ع) آغاز کرد. منافقان که در آن سال با همکاری بنیصدر (رئیس جمهور مخلوع) دست به کشتار مردم و مسئولان زده بودند، برای این مراسم نیز برنامه جنایتآمیزی را طراحی کرده، توسط یکی از عوامل خود به نام «جواد قدیری» بمبی را در ضبط صوت تعبیه کرده، به بهانه ضبط صدای مقام معظم رهبری روی تریبون قرار دادند. متأسفانه، در حین سخنرانی ایشان، بمب ضبط صوت منفجر شد و مقام معظم رهبری بهشدت زخمی گردید؛ ولی خدای مهربان معظمٌله را برای امت اسلام نگه داشت.
شهادت آیتالله دکتر بهشتی و 72 یار انقلاب اسلامی
(هفتم تیر، 1360)
پس از عزل ابوالحسن بنیصدر از ریاست جمهوری اسلامی ایران، سازمان منافقین خلق که پشتیبان اصلی خود را ازدستداده میدید، از این واقعه سوء استفاده کرد و با همفکری و همکاری مزدوران بنیصدر خائن، اقدام به ترور شخصیتهای مؤثر انقلاب و یاران امام خمینی(ره) نمود و در این راه، جنایات بیشماری را مرتکب شد؛ از جمله ساختمان حزب جمهوری اسلامی در سرچشمه تهران را که محل برگزاری نشست مسئولان حزب و برخی مسئولان دولتی بود، با بمب بسیار قوی منفجر کرد.
روز هفتم تير 1360، جلسه مسئولان عالی حزب جمهوری اسلامی (در غیاب برخی از آنان، از جمله: آیتالله خامنهای که بر اثر انفجار در مسجد ابوذر زخمی و در بیمارستان بستری بود و آیتالله هاشمی رفسنجانی که به جهت اشتغالات زیاد به جلسه نرسیده بود) تشکیل شد. آیتالله سید محمدحسین بهشتی سخنران جلسه بود. بنا بود در آن جلسه، پیرامون تورم بحث شود؛ اما عدهاي از حاضران مجلس خواسته بودند كه راجع به انتخابات رياست جمهوري نيز بحث شود. شهيد بهشتي نيز در اين زمينه سخناني ايراد كرد و بر اساس نوار ضبطشده از اظهارات ايشان، آخرين جملات آن بزرگوار در لحظات قبل از انفجار چنين بود: «ما بار ديگر نبايد اجازه دهيم استعمارگران برايمان مهرهسازي كنند و سرنوشت مردم ما را به بازي بگيرند. تلاش كنيم كساني را كه متعهد به مكتب هستند و سرنوشت مردم را به بازي نميگيرند، انتخاب شوند... .»
در همین لحظه، بمب منفجر شد و ساختمان حزب فرو ریخت. متأسفانه، در این حادثه علاوه بر شهيد آيتالله بهشتي، 72 نفر ديگر از جمله: 4 وزير، چند معاون وزير، 27 نماينده مجلس و جمعي از اعضاي حزب جمهوري اسلامي و یاران امام خمینی(ره) به شهادت رسيدند.
امام خميني(ره) در پيامي كه به اين مناسبت انتشار داد، فرمود: «اين كوردلان مدعي مجاهدت براي خلق، گروهي را از خلق گرفتند كه از خدمتگزاران فعال و صديق خلق بودند.» معظمٌله تأكيد كردند: «بهشتي، مظلوم زيست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان اسلام بود.»
شایان توجه است که عامل انفجار هفتم تير، فردي به نام «محمدرضا كلاهي» دانشجوي دانشگاه علم و صنعت بود كه پس از پيروزي انقلاب، به سازمان منافقین (مجاهدين خلق) پيوست.
او بمب را با كيف دستي خود به داخل جلسه حزب جمهوري اسلامي واقع در نزديكي چهارراه سرچشمه تهران انتقال داد و دقایقي قبل از انفجار، از ساختمان حزب خارج شد. پس از انفجار نيز مدتي در منزل يكي از اعضاي سازمان متبوع خود مخفي شد و در نهايت، از طريق مرزهاي غربي كشور به عراق منتقل گرديد.
روز مبارزه با سلاحهای شیمیایی و میكروبی
(هشتم تیر)
به دلیل بمباران شیمیائی شهر کُردنشین سردشت (واقع در جنوب استان آذر بایجان غربی) در هشتم تیر 1360 توسط نیروهای متجاوز بعثی عراق و شهادت و جراحت تعداد زیادی از هموطنان کُرد، این روز به «روز مبارزه با سلاحهای شیمیایی و میکروبی» نامگذاری شد.
رژیم بعثی عراق با بهرهگیری از اختلافات جمهوری اسلامی ایران با استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا، در جنگ تحمیلی هشتساله بر ضد ملت ایران، مرتکب انواع جرم¬های ضد بشری و جنایات جنگی شد و از سوی اردوگای غرب و مستکبران عالم نیز مورد حمایت قرار گرفت. یکی از جنایات این رژیم سفاک، استفاده از گازهای شیمیایی است که اردوگاه غرب در اختیار وی قرار داده بود. بعثیان عراق، نه تنها مردم ایران، بلکه شهروندان عراقی (کردهای شمال عراق) را نیز با این سلاح مرگبار مورد حمله قرار داد. این
رژیم، نه یکبار ، بلکه بارها مرتکب استفاده از این سلاح کشنده شد که در ذیل آنها را مرور مینماییم:
1. نخستینبار در 27 مهر سال 1359 رژیم بعثی چهار بار از سلاح شیمیایی از نوع تاولزا (گاز خردل) در منطقه جنوب (استان خوزستان) استفاده كرد كه یک مصدوم و بیست شهید به دنبال داشت.
2. در سال 1360 نیز شش بار از گاز خردل در جبهههای جنوب استفاده كرد که 101 نفر شهید در پی داشت.
3. در سال1361، در عملیات والفجر مقدماتی، دوازده بار مناطق غرب و جبهه¬های جنوب مورد اصابت بمبهای شیمیایی قرار گرفت.
4. در سال 1362 و در پی عملیات¬های والفجر 2 و والفجر 4، جبهه میانی، غرب و شمال غرب و حتی سلیمانیه عراق 64 بار مورد اصابت بمبهای شیمیایی از نوع تاولزا (خردل) و اعصاب (تابون) قرار گرفتند. بر اثر این حملات وحشیانه و غیرانسانی، صدها نفر شهید و هزاران نفر مصدوم شدند.
5. از تاریخ اول فروردین تا 27 اسفند 1363، 2225 نفر مصدوم و چهل شهید در عملیاتهای خیبر و بدر، حاصل اصابت 58 بار بمبهای تاولزا، اعصاب، خفهكننده و آلودهكننده خون بوده است.
6. سال 1364، در عملیاتهای والفجر 8 و ابتدای والفجر 9 در مناطق جنوب، 76 بار سلاح شیمیایی به كار رفت كه حاصل آن، 77 شهید و 11644 نفر مصدوم بود.
7. رژیم عراق به جهت شكست سنگین در عملیاتهای پیروزمندانه: كربلای دو، چهار، پنج و شش، 102 بار از سلاحهای شیمیایی استفاده كرد كه طی آن، 4720 نفر مصدوم و 107 نفر به شهادت رسیدند.
8. در سال 1365 در مناطق: شلمچه، سردشت، خوزستان، بصره، كردستان، دیاله و ایلام، 43 بار از سلاح شیمیایی استفاده كرد كه 9440 مصدوم 442 شهید، حاصل این حملات وحشیانه بود.
9. در سال پایانی جنگ، 34 حمله شیمیایی در مناطق غرب، شمال غرب و جنوب ثبت شده است كه آخرین بار آن، بعد از قرارداد 598 و در تاریخ سوم شهریور در عملیات بازپسگیری «فاو» بود.
بر اساس آمارهای رسمی نهادهای مسئول، در پی حملات شیمیایی دشمن بعثی در طول جنگ، حدود 2600 تن از هموطنان ما شهید و 107000 نفر مصدوم و مجروح شدند و تعداد جانبازان شیمیایی كه تحت پوش بنیاد جانبازان قرار گرفتند، حدود 45000 نفر میباشد.
بهكارگیری سلاحهای شیمیایی از سوی عراق، در حالی صورت میگرفت كه این كشور، جزء 120 كشور امضاكننده پروتكل ژنو درباره منع استفاده از سلاحهای سمی، خفهكننده و تركیبات باكتریولوژیك قرار داشت.
شهادت آیتالله صدوقی
(11 تیر 1361)
چهارمین شهید محراب، آیتالله شیخ محمد صدوقی، امام جمعه و نماینده امام خمینی(ره) در استان یزد، بعد از اقامه نماز جمعه در دهم ماه مبارک رمضان 1402 هجری قمری، مصادف با یازدهم تیر 1361 هجری شمسی در حین خروج از مسجد، با انفجار نارنجک دستی یکی از منافقان ضد انقلاب، به درجه رفیعه شهادت نایل آمد.
آیتالله صدوقی، از نسل مرحوم شیخ صدوق و اصالتاً کرمانشاهی بوده است. پدرش، ملا ابوطالب و جد دوم او، علامه ملا محمدمهدی کرمانشاهی بود که بر اثر درگیری با فتحعلیشاه قاجار به یزد تبعید شد. آیتالله محمد صدوقی در ۷ سالگی پدر، و در ۹ سالگی مادرش را از دست داد و پسرعمویش ملا محمد کرمانشاهی (مدفون در یزد)، سرپرستی او را برعهده گرفت که بعدها شهید صدوقی داماد وی شد.
وی تحصیلات علوم دینی را در مدرسه عبدالرحیمخان یزد آغاز کرد و در سن ۲۱ سالگی برای ادامه تحصیل به اصفهان رفت؛ اما پس از مدت کوتاهی، به دلیل کمبود امکانات و سرمای بیسابقه اصفهان، به یزد بازگشت و یکسال بعد، در سال ۱۳۴۹ به قم مهاجرت کرد و به تحصیل و بعدها به تدریس در این حوزه علمیه پرداخت.
وی در قیام 15 خرداد 1342، از حامیان جدی امام خمینی(ره) بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از سوی امام راحل(ره) به امامت جمعه شهر یزد و نماینده آن حضرت در استان یزد منصوب شد و نمایندگی مردم استان یزد در نخستین مجلس خبرگان قانون اساسی و سپس خبرگان رهبری را بر عهده گرفت.
شهید صدوقی در مبارزه با رژیم شاه، یكی از محورهای مبارزه محسوب میشد. او اعلامیههایی در محكومكردن جنایات رژیم شاه، از جمله در فاجعه سینما ركس آبادان صادر كرد. ایشان رهبری نهضت اسلامی در یزد را بر عهده داشت و نیز پیام¬های حضرت امام خمینی(ره) را به اطلاع علمای: مشهد، تبریز، شیراز و دیگر شهرها میرساند. حضرت امام(ره) در بخشی از پیام خود به مناسبت شهادت ایشان فرمودهاند:
«چه كسی اولی به شهادت است، در زمانی كه كفر بنیامیه، اسلام را تهدید میكرد، از فرزند معصوم پیامبر اسلام(ص) و فرزندان و اصحاب او، و چه كسی اولی به شهادت است، در عصری كه استكبار جهانی و فرزندان خلف آن در داخل و خارج، اسلام عزیز را تهدید میكنند، از امثال شهید بزرگوار ما و فقیه متعهد و فداكار اسلام، شهید صدوقی عزیز(رضوان الله علیه)؛ شهید بزرگی كه در تمام صحنههای انقلاب حضور داشت و یار و مددكار گرفتاران و مستمندان بود. روحش شاد.» [5]
حمله ناو آمریکای جنایتکار به هواپیمای مسافربری جمهوری اسلامی
(12 تیر، 1367)
در روز دوازدهم تير 1367، هواپيماي مسافري ايرباس ايران به شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی ایرانایر که از بندرعباس عازم دُبي بود، بر فراز آبهاي خليج فارس و در نزديکي جزيره «هنگام» مورد هجوم يگانهاي دريايي متجاوز آمريکا مستقر در آبهاي خليج فارس قرار گرفت و با شلیک دو فروند موشک، در آب سقوط کرد. اين هواپيما در زمانی که ایران در نبرد با متجاوزان بعثیِ مورد حمایت شرق و غرب قرار داشت، با موشک ناو جنگي وينسنس مورد تجاوز عمدي نيروهاي جنايتپيشه آمریکا قرار گرفت و تمام سرنشینان آن که 298 مسافر و خدمه بود، به شهادت رسيدند. در میان سرنشینان هواپیما، 66 کودک زیر سیزده سال، 53 زن و 46 تن تبعه کشورهای خارجی بودند که همگی کشته شدند. ساقطکردن هواپیما، در حقیقت یکی دیگر از مراحل رویارویی استکبار جهانی با جمهوری اسلامی ایران برای تقویت متجاوزان عراقی در جبهههای جنگ بود.
پس از سقوط این هواپیما، مقامات آمریکایی برای توجیه این جنایت نابخشودنی، دلایل ضد و نقیضی عنوان کردند و کوشیدند این اقدام خصمانه را یک اشتباه قلمداد کنند؛ اما با توجه به مجهزبودن کشتی جنگی وینسنس به پیشرفتهترین سیستمهای راداری و رایانهای و همچنین مشخصبودن نوع هواپیمای در حال پرواز، مسلم شد که احتمال اشتباه وجود نداشته و این اقدام، کاملاً خصمانه بوده است. با این حال، مقامهای آمریکایی پس از چندی، در توهینی آشکار به ملت ایران، مدال شجاعت بر گردن ناخدای این ناو انداختند و بدینسان، حمایت رسمی خود را از این جنایت اعلام نمودند.
متعاقب این تجاوز آشكار، جمهوری اسلامی ایران در روز 14 تیر 1367، طی نامهای به رئیس شورای امنیت خواستار تشكیل جلسه فوری شورا برای رسیدگی به این موضوع شد. در 25 تیر 1367، شورا تشکیل جلسه داد. از سوی جمهوری اسلامی ایران دكتر ولایتی وزیر امور خارجه وقت ایران، و از جانب آمریكا جرج بوش معاون وقت رئیس جمهوری در جلسه حضور داشتند. وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران در فرازی از سخنان خود عنوان كرد: «حضور نظامی آمریكا در خلیج فارس، تنها منادی مرگ و بیقانونی و شرارت بوده و جز ناامنی چیزی به ارمغان نیاورده است. عمل جنایتكارانه آمریكا در حمله به هواپیمای یک كشور، به هیچ وجه در قالب دفاع مشروع قابل توجیه نیست.»
شورای امنیت با استماع سخنان نماینده جمهوری اسلامی ایران و نماینده آمریکا، قطعنامه 616 را به شرح ذیل صادر کرد:
1. شورای امنیت، تأسف عمیق خود را از ساقطشدن هواپیمای غیرنظامی ایران به وسیله موشكی كه از یك ناو جنگی آمریكا شلیك شده و تسلیت عمیق خود را به جهت ازدسترفتن غمانگیز جان انسانهای بیگناه ابراز میدارد؛
2. همدردی صمیمانه خود را به خانوادههای قربانیان این سانحه غمانگیز و دولتها و كشورهای آنان اعلام میدارد؛
3. از تصمیم سازمان بینالمللی هواپیمایی كشوری در پاسخ به درخواست جمهوری اسلامی ایران مبنی بر ایجاد گروه تحقیق برای بررسی تمام حقایق موجود، همچنین از اعلام ایالات متحده آمریكا و جمهوری اسلامی ایران مبنی بر تصمیمشان برای همكاری با بررسی سازمان هواپیمایی كشوری استقبال میكند؛
4. از تمامی اعضای كنوانسیون 1944 شیكاگو، درخواست میكند كه در همه شرایط، مقررات و رویههای سلامت هوانوردی كشورها، بهویژه ضمایم آن كنوانسیون، به منظور جلوگیری از چنین پیشامدهایی را دقیقاً مراعات نمایند؛
5. لزوم اجرای فوری و كامل قطعنامه 598 (1987) شورا را به عنوان تنها مبنای حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار منازعه میان ایران و عراق ابراز میکنیم و پشتیبانی خود را از دبیر كل برای اجرای این قطعنامه اعلام مینماییم و خود را ملتزم به همكاری با دبیر كل برای تسریع در اجرای طرح اجرایی او میدانیم.
جرج دابليو بوش پدر، معاون رونالد ريگان، رئيس جمهور وقت آمريكا در آگوست 1988 گفت:
«من هرگز از طرف آمريكا عذرخواهي نميكنم. من اهميتي نميدهم كه چه كاري انجام داده است. من اهميت نميدهم حقيقت چيست.»
حمله به مسجد گوهر شاد
(21 تیر، 1324)
در چنین روزی، مسجد گوهرشاد مشهد مقدس که مملو از جمعیت بود، به دستور رضاشاه پهلوی مورد هجوم قرار گرفت و تعداد بسیاری از معترضان به بیحجابی کشته، مجروح و دستگیر شدند. به گزارش مرکز اسناد انقلاب اسلامی، فاجعه خونین حمله به مسجد گوهرشاد، یكی از اوراق ننگین تاریخ در دوره رضاخان میباشد. رضاخان كه با زور سرنیزه و با حمایت بیگانگان به قدرت رسید، طرح اسلامزدایی را به اجرا گذاشت؛ از جمله در سال 1314 همزمان با اجباریشدن كلاه شاپو برای مردان، زمزمههای حجابزدایی زنان نیز بلند شد.
روحانیون در مقابل این توطئه ساكت ننشتند و به مخالفت پرداختند و آیتالله قمی در تهران بازداشت شد. به دنبال این مسئله، مسجد گوهرشاد كه چند روزی بود محل اجتماع و سخنرانی علیه اسلامزدایی بود، حالوهوای دیگری گرفت و اجتماعات مردمی وسیعتر و اعتراضات گستردهتر شد. به همین جهت، به شهربانی مشهد دستور داده شد وعاظ معروف را دستگیر كنند. عدهای از وعاظ خراسان دستگیر شدند؛ اما روحانیون و خطبا، بهخصوص شیخ محمدتقی گنابادی، معروف به بهلول، در افشای سیاست اسلامزدایی رضاشاه مصممتر شدند. سرانجام به دستور رضاشاه در روزهای 20 و 21 تیرماه 1314شمسی مسجد گوهرشاد كه مملو از جمعیت معترض بود، مورد حمله قشون قزاق قرار گرفت و مسجد گوهرشاد به خاك و خون كشیده شد. تعداد زيادي از مردم به شهادت رسیدند و حدود 1500 نفر به اسارت نیروهای قزاق درآمدند.
گفتنی است، رضاخان برای رسیدن به اهداف شوم اربابانش، به این جنایت اکتفا نکرد و چون احتمال قیام عمومی میداد، همه علمای مبارز مشهد را دستگیر و تبعید نمود. از جمله تبعیدشدگان به تهران، سه نفر از مراجع و علمای معروف بودند که عبارتاند از: آیتالله حاج آقا حسین قمی، آیتالله سید یونس اردبیلی و آیتالله شیخ محمد آقازاده (فرزند آیتالله العظمی شیخ محمد کاظم خراسانی، صاحب کفایة الأصول).
عجیب اینکه آیتالله آقازاده وقتی به تهران رسید، به دستور رضاخان خلع لباس شد و در دوره سرپاس مختاری (رییس شهربانی وقت) با تزریق آمپول هوا، به دست دکتر احمدی مزدور سفاک رضاخان، به شهادت رسید و جنازه مطهرش در روز سیزدهم ذیقعده سال 1356ق در جوار مرقد حضرت عبدالعظیم به خاک سپرده شد.
آری، این عالم ربانی در حالی که 62 بهار از عمرش بیشتر نگذشته بود، جان خود را فدای مبارزه با هجوم فرهنگ غرب و کشف حجاب کرد تا حریم حجاب و ارزشهای اصیل اسلامی را از گزند استعمار و مزدوران آن حفظ کند و به مردم مسلمان، بهویژه مسلمانان ایران پیام دهد که از پای ننشینند و تا آخرین توان در برابر استعمارگران و نفوذ فرهنگ بیگانه، مقاومت نمایند.
روز حجاب و عفاف
(21 تیر)
شوراي فرهنگ عمومي كشور، سالروز قيام مردم مشهد عليه كشف حجاب را، به عنوان «روز عفاف و حجاب» نامگذاري كرده است. قيام مردم مشهد و واقعه مسجد گوهرشاد در مقابله با كشف حجاب، مصداق بارز مبارزه با منكري است كه هنوز متأسفانه آثار شومش در كشور ريشهكن نشده است.
دو واژه «حجاب» و «عفاف»، در اصلِ معنای منع و امتناع، مشترک میباشند. تفاوتی که بین منع و بازداری حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در حجاب، مربوط به ظاهر است؛ ولی منع و بازداری در عفت، مربوط به باطن و درون است؛ چون عفت، یک حالت درونی است. بدیهی است که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگیهای عمومی انسان است. بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثّر متقابل است؛ بدین ترتیب که هرچه حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه باطنی و درونی عفت، تأثیر بیشتری دارد و برعکس هرچه عفت درونی و باطنی بیشتر باشد، باعث حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر در مواجهه با نامحرم میگردد.
در قرآن مجید بیش از ده آیه در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرم وجود دارد. یکی از این آیات، آیه ۵۹ سوره احزاب است. در این آیه آمده: «یا ایهاالنبی قل لازواجک و بناتک و نساءالمومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین وکان الله غفورا رحیما؛ ای پیامبر! به زنان و دخترانت و نیز به زنان مؤمنان بگو خود را بپوشانند تا شناخته نشوند و مورد اذیت قرار نگیرند، و خداوند بخشنده مهربان است.»
جلباب، به معنای پوشش سراسری است؛ یعنی زن باید همه اندامش پوشیده باشد تا همچون گلی لطیف، از دسترس هوسرانان مصون و محفوظ باشد. در سوره نور آیه ۳۱ نیز بهتفصیل در مورد حجاب و حرمت نگاه به نامحرمان سخن به میان آمده است.
روز بهزیستی و تأمین اجتماعی
(25 تیر)
روز 25 تیر هرسال، «روز بهزیستی و تأمین اجتماعی» نامگذاری شده است تا از این طریق، توجه همگان، یعنی مسئولان و دست¬اندرکاران و عموم مردم، بهویژه آنهایی که توان مالی برای کمک به قشرهای آسیبپذیر جامعه را دارند، به این موضوع معطوف گردد و زمینه همت و تلاش بیشتر آنان در رفع فقر و محرومیتهای جامعه فراهم گردد.
بهزیستی، در اصل به معنای بهتر و راحت¬تر زندگیکردن است؛ اعم از زندگی فردی و زندگی اجتماعی؛ اما در اصطلاح اداری کشور، به سازمانی اطلاق میگردد که از اقشار آسیبپذیر جامعه حمایت میکند. به همین جهت، در اساسنامه سازمان بهزیستی کشور آمده:
«در جهت تحقق مفاد اصول 21 و 29 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و به منظور تأمین موجبات برنامهریزی، هماهنگی، نظارت و ارزشیابی و تهیه هنجارها و استانداردهای خدماتی و توسعه دامنه اجرای برنامههای بهزیستی در زمینه حمایت خانوادههای بیسرپرست و نیازمند و ارائه خدمات مختلف به کودکان و تدارک امکانات پیشگیری و درمانی و توانبخشی حرفهای و اجتماعی معلولان جسمی و روانی و تجدید تربیت منحرفان اجتماعی و حمایت و نگهداری از کودکان و اطفال بیسرپرست و معلولان غیرقابل توانبخشی و سالمندان نیازمند و آموزش نیروی انسانی خدمات بهزیستی و توانبخشی و تأمین موجبات تشویق، جلب مشارکت و فعالیتهای گروههای داوطلب و مؤسسات غیردولتی، سازمان بهزیستی کشور تشکیل میشود.»
مفهوم تأمین اجتماعی، بیشتر با مفهومهایی چون: رفاه اجتماعی، بیمههای اجتماعی، خدمات اجتماعی، تعاون اجتماعی و تعادل اجتماعی هممعناست و در برخی موارد نیز به معنای واژههایی چون کمک اجتماعی و معاونت متقابل همسوست.
در آموزههاي اسلام، پيوسته به احسان و دستگيري از كساني سفارش شده كه به كمك و ياري دیگران نيازمند.
منبع ره توشه راهیان نور رمضان ۹۴
پی نوشت:
..............................................
1. مائده، آیه 92.
2 . مائده، آیه 93.
3 . نحل، آیه 82.
4 . امام خمینی، صحيفه نور، ج 14، ص 53.
5 . همان، ج 16، ص 368.
افزودن دیدگاه جدید