برای رسیدن به خدا یک راه بیشتر نداریم
به خاطر دارم كه 31 سال پيش كه از تهران براى ادامه تحصيل به حوزه علميه قم آمدم و به سفارش مرحوم استاد آقا شيخ محمد تقى آملى و مرحوم استاد آقاى شعرانى (كه نسبت به حضرت طباطبايى ايمان داشتند و آقاى آملى مىفرمود: زمانى كه ما در نجف خدمت آقاى قاضى بوديم ،آقاى طباطبايى در سير و سلوك از همه ما جلوتربود و درهمان وقت ايشان مكاشفاتى داشتند) خدمت آقاى طباطبايى رسيدم و عرض كردم كه طلبه اى هستم كه سيزده ، چهارده سال در تهران محضر اين اساتيد را درك كرده ام و هم اكنون هم خدمت شما رسيدهام كه استفاده كنم .چيزى نفرمودند. پس از چند روز مجددا خدمتشان رسيدهام كه استفاده كنم .چيزى نفرمودند ،پس از چند روز مجددا خدمتشان رسيدم و پس ازعذر خواهى سرم را روى زانويشان گذاشتم و گريستم، فرمودند: چرا گريه مى كنى ؟
عرض كردم :آقا! چرا شما دست رد به سينه من مى زنيد؟بالاخره پس از رفت و آمد زياد با ايشان انس گرفتم اولين سخنى كه به من فرمودند اين بود كه : آقا! به خدا يك راه بيشتر وجود ندارد:« إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ وَيُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا كَبِيرًا »« اين قرآن، به راهي که استوارترين راههاست، هدايت ميکند؛ و به مؤمناني که اعمال صالح انجام ميدهند، بشارت ميدهد که براي آنها پاداش بزرگي است»(اسراء/آیه9)، اين قرآن برنامه زندگى انسان است .
خداوند سبحان انسان را كه مهمترين صنع و مصداق اتم فتبارك الله احسن الخالقين است، آفريد و قرآن را به عنوان دستورالعمل هدايت او فرستاد. قرآن به سر گرفتن خوب است ، اما عمده آن است كه انسان قرآن را به دل كند. انسان قرآنى آن است كه«لا يَمَسُّهُ إِلاَّ الْمُطَهَّرُونَ»«و جز پاكان نميتوانند به آن دست زنند (دست يابند)»(واقعه/ آيه 79 ) يعنى تمام شئون زندگيش پاك است .
امام من و شما، حضرت زين العابدين عليه السلام در صحيفه سجاديه فرمود: بارالها! كسى كه نيت گناه مى كند، استحقاق كيفر همه گنهكاران را دارد.
انسان چه حقى دارد كه درپيشگاه تو،نيت گناه كند.
منبع:http://alame-hasanzade.blogfa.com/category/5/%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%B1%D8...
افزودن دیدگاه جدید