جمعه خونین تهران
مقدمه
دولت جمشید آموزگار كه از نخستین روزهای زمامداری، سیاست تحمیق مردم را پیش گرفته بود و می خواست با همان سازمان های امنیتی موجود، بحران ها را پشت سر بگذارد و رژیم را حفظ كند، نتوانست در برابر امواج توفنده ی انقلاب اسلامی پایداری كند.
تظاهرات مردمی و راهپیمایی های عظیم، روز به روز گسترش می یافت و مراكز فساد، قمارخانه ها وكاباره ها مورد هجوم مردم قرار می گرفت و اعتراضات مردمی علنی تر می شد. به دنبال شكست كابینه آموزگار و ناتوانی دولت در پاسخگویی به استیضاح نمایندگان مجلس فرمایشی شورای ملی در خصوص حادثه سینما ركس آبادان و قاطعیت انقلابی مردم در پیشبرد خواسته هایشان، پس از یك سال در چهارم شهریور 1357، مجبور به استعفا شد و مهندس جعفر شریف امامی كه از رجال مشهور وابسته رژیم كه 15 سال رئیس مجلس سنا و در سال 1339، نخست وزیر بود، به قصد كنترل اوضاع، از طرف شاه مامور تشكیل كابینه شد.
نقشه امریكا این بود كه با این تغییر و تحول تا حدی از خشم و نفرت عمومی بكاهد. شریف امامی برنامه دولت خود را براساس آشتی ملی و احترام به روحانیت قرار داد و با آزادی 237 نفر از زندانیان سیاسی و تعطیلی قمارخانه ها و كازینوها تلاش كرد خود را مردمی نشان دهد. ولی این ترفندها كارساز نشد و همان روز كه مصادف با شهادت مولای متقیان علی (علیه السلام) بود ، تظاهرات و برخوردهای خونین ادامه یافت
در پنجم شهریور تظاهرات گسترده مردم در شهرهای قم، تهران و ... ادامه پیدا كرد و ده ها نفر نیز به شهادت رسیدند. رژیم شاه در یك عقب نشینی آشكار، تقویم شاهنشاهی را كه چندی پیش (سال 1354) رسمی كرده بود، مجدداً به تقویم هجری شمسی مبدل ساخت.
در ششم شهریور 1357 امام خمینی (رحمت الله علیه) خطاب به ملت پیامی منتشر كرد و نسبت به حیله های دشمنان اسلام و تعویض مهره ها، تغییر تقویم و ... اعلام خطر نمود:
در این موقع حساس تاریخ ایران، شاه به وسیله كارشناسان خود دست به توطئه خطرناكی زده است كه با اندكی سستی و تغافل، ملت ایران باید از به دست آوردن آزادی و استقلال و حقوق بشر مایوس شود و خود را برای همه نوع اختناق و شكنجه و قتل و غارت مهیا كند و اسلام باید از احكام نورانی خود چشم بپوشد... .
... ملت ایران بداند كه در لب پرتگاهی است كه با اندكی غفلت، سقوط می كند و تمام زحمات و رنج های چندین ساله او پایمال می شود و تا آخر روی سعادت نخواهد دید و در نزد خدای متعال مسئول است... .
سیزدهم شهریور(عید فطر) برگزاری راهپیمائی بزرگ در تهران
اختناقی كه رژیم از سال ها قبل ایجاد كرده بود، در یكی ، دو ماه اخیر به اوج خود رسیده بود، اما پیگیری ادامه نهضت از طرف امام (رحمت الله علیه) و روحانیت معظم، در روز عید فطر آن سال تجلی نمود و مردم در شهرهای خمین، تهران، قم، كرج و ایلام و دیگر شهرها پس از برگزاری نماز عید به حركت در آمدند و شعارهای كوبنده بر ضد رژیم سر دادند و بزرگ ترین راهپیمایی ها در تهران با شركت نزدیك به یك میلیون نفر برگزار شد و روزنه امید پیروزی و نقطه عطف تاریخ سازی را در نهضت اسلامی پدید آورد. تظاهر كنندگان با مشت های گره كرده و فریادهای كوبنده خواستار بركناری رژیم شاهنشاهی و تاسیس حكومت اسلامی شدند.
راهپیمایان در تهران با ابراز محبت به سربازان و بوسیدن آن ها خواستار پیوستن ارتش به ملت شدند. امام خمینی (رحمت الله علیه) به مناسبت این راهپیمایی، اعلامیه ای منتشر و خطاب به ملت ایران فرمودند:
مردم مسلمان ایران به دنبال برگزاری نماز عید، دست به عبادت ارزنده دیگری زدند كه آن فریادهای كوبنده علیه دستگاه جبار و چپاولگر برای به پا داشتن حكومت عدل الهی است كه كوشش در این راه از اعظم عبادات است وفدایی دادن در راه آن سیره انبیا عظام خصوصا نبی اكرم اسلام و وصی بزرگ او امیرمومنان است... .
ملت عظیم الشأن ایران! نهضت خود را ادامه داده و هرگز سستی به خود راه ندهید كه نمی دهید. مطمئن باشید به امید خدا پیروزی و سرافرازی نزدیك است.
امام خمینی (رحمت الله علیه) در این اعلامیه ارتشیان را برادران خود خوانده و خواستار احترام بیشتر به آنان شدند و فرمودند:
... ای سربازان غیور كه برای وطن و كشور خود فداكاری می كنید، به پا خیزید، ذلت و اسارت بس است، پیوند خود را با ملت عزیز استوارتر كنید... .
تظاهرات روز عید فطر زمینه ای برای تظاهرات 16 شهریور گردید. در این روز راهپیمایی بزرگ تهران انجام شد. ابتدا ماموران كوشش كردند كه جلوی راهپیمایی را بگیرند و چون توفیقی نیافتند خود نیز به دنبال جمعیت به حركت در آمدند.
راهپیمایی و تعطیل عمومی شانزدهم شهریور به واسطه اعتراض مردمی به جنایات رژیم و كشتار مردم در روزهای پیشین بود . ماموران رژیم از شب قبل در میدان های مهم شهر مستقر شده و آماده هرگونه درگیری با تظاهركنندگان بودند. حركت از قیطریه آغاز شد و به طرف میدان آزادی ادامه یافت. در این راهپیمایی شعارهای خمینی رهبر ماست، ایران كشور ماست، برادر ارتشی چرا برادركشی، مسلمان به پاخیز برادرت كشته شد شنیده می شد و عكس هایی از امام(رحمت الله علیه) برفراز دست ها مشاهده می گردید. و در بین مردم اعلام شد كه صبح روز بعد (جمعه 17 شهریور) در میدان ژاله ( میدان شهدا فعلی ) تجمع صورت خواهد گرفت.
جمعه سرخ یا 17شهریور-اعلام حكومت نظامی وقتل عام مسلمانان
در اولین ساعات جمعه 17 شهریور سال 1357، ارتشبد غلامعلی اویسی از رادیو اعلام حكومت نظامی كرد و اطلاعیه فرمانداری نظامی را به شرح زیر قرائت كرد:
1- دولت شاهنشاهی ایران به منظور ایجاد رفاه مردم و حفظ نظم از ساعت 6 صبح روز جمعه 17 شهریور 1357، مقررات حكومت نظامی را به مدت 6 ماه در شهرهای كشور اعلام می نماید.
2- این جانب (ارتشبد اویسی) به سمت فرماندار نظامی تهران و حومه منصوب گردیده ام.
3- ساعات منع عبور و مرور از ساعت 21 تا 5 صبح روز بعد تعیین می گردد... . براساس اطلاعیه شماره سه فرمانداری نظامی اجتماع بیش از دو نفر در تهران ممنوع اعلام گردید.
مردم تهران كه از حكومت نظامی اطلاع نداشتند، پیش از ساعت 6 صبح و پس از ادای فریضه نماز برای چهارمین روز متوالی، از خانه ها بیرون آمده و سیل آسا روی به خیابان ها آوردند. مركز تجمع آنان میدان ژاله (میدان شهدای كنونی) بود، همین كه مردم به خیابان ها رسیدند، ناگهان با دیدن تانك ها و زره پوش های نظامی و ماموران مسلسل به دست حكومت نظامی غافلگیر شدند.
مردم بدون اعتنا به سربازان به حركت خود ادامه دادند. همگان در دل احساس نوعی شجاعت و از جان گذشتگی می كردند. از خیابان های اطرف سیل انبوه جمعیت با سردادن شعارهای انقلابی به سمت میدان ژاله در حركت بودند.
ماموران مسلح، پس از چند بار اخطار از زمین و هوا جمعیت را هدف رگبار مسلسل قرار دادند. فریاد الله اكبر و لااله الالله همه جا را پر كرد. جمعیت وحشت زده و هراسان به هر سمتی می دویدند، تا مامنی برای خود پیدا نمایند و گروهی روی زمین دراز كشیده بودند و رگبار مسلسل ها اجازه حركت به ایشان نمی داد.
ضجه و ناله و فریاد با صدای گلوله در هم آمیخته بود و بوی خون و دود و باروت همه جا به مشام می رسید. با نزدیك شدن ظهر به تدریج میدان ژاله كه اینك واقعا به میدان شهدا تبدیل گشته بود در هاله ای از سكوت مرگبار فرو رفت. در حول و حوش میدان آنچه به چشم می خورد، جنازه شهیدانی بود كه در صحنه نبرد نابرابر همچنان باقی مانده و خون هایی كه هر گوشه ای از میدان را گلگون كرده بود.
رژیم تعداد كل شهدای 17 شهریور را 58 نفر و مجروحان این فاجعه را 205 نفر اعلام داشت و تجمع گسترده و عظیم مردم تهران را نقشه خارجی اعلام كرد.
شمار دقیق قربانیان مظلوم حادثه 17 شهریور در میدان شهدا و خیابان های اطراف، هیچ گاه مشخص نگردید، لیكن، این رقم از چهار هزار نفر افزون تر بود و یكی از بزرگ ترین فجایع تاریخ انقلاب در جمعه سیاه اتفاق افتاد.
پیام امام خمینی(رحمت الله علیه)به مناسبت كشتار بی رحمانه مردم تهرانامام (رحمت الله علیه) فردای هفدهم شهریور، با ارسال پیامی به ملت شریف و شجاع ایران، ضمن ابراز هم دردی با ملت، كشتار وحشیانه را محكوم نمودند و دولت آشتی ملی را دولتی تحمیلی و غیر قانونی اعلام كردند.
امام (رحمت الله علیه) در گوشه ای از پیام خود فرمودند:
... چهره ایران امروز گلگون است و دلاوری و نشاط در تمام اماكن به چشم می خورد، آری این چنین است راه امیرالمومنین علی(علیه السلام) و سرور شهیدان امام حسین (علیه السلام).
ای كاش خمینی در میان شما بود و در كنار شما در جبهه دفاع برای خدای تعالی كشته می شد... باید علما و روشنفكران ملت در زیر چكمه دژخیمان خرد شوند تا كسی خیال آزادی به خود راه ندهد. شما ای ملت محترم ایران كه تصمیم گرفته اید خود را از شر رژیم شاه خلاص گردانید و در رفراندمی كه در سوم و چهارم شوال در برابر ناظران سراسر جهان انجام دادید، به دنیا نشان دادید كه رژیم شاه جایی برای خود در ایران ندارد... .
منبع: تبیان
افزودن دیدگاه جدید